***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

چند نکته اموزنده

سه شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۷، ۰۶:۳۳ ق.ظ

زمانی که در سامرا مشغول تحصیل بودم، مردم به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و هر روز عده ای می مردند. روزی گروهی از اهل علم در منزل استادم; سید محمد فشارکی (اعلی الله تعالی مقامه) بودند، مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی نیزکه در مقام مانند مرحوم فشارکیبود، تشریف آورد.



مجله  فرهنگ کوثر  اردیبهشت 1377، شماره 14 
آنچه شما نوشته اید!
86

محرم که می شود بیرق های سیاه بر پیشانی خانه ها کوبیده می شود و چشمهای اشک ریز به سرخی می گرایند. دسته های عزاداری علم های خویش را با اشک چشم تمییز می کنند و

 چیزی نمی گذرد که فاصله خیابان های شهر تا حرم را دسته های سینه زنی و زنجیرزنی فرا می گیرد.

محرم که می شود همه چیز رنگ گریه می گیرد. گلدسته ها گریه می کنند. صحن گریه می کند، رواق ها گریه می کنند و حتی گنبد طلایی و صبور بارگاه بی بی فاطمه معصومه(س) 

نیز اشک های طلایی خویش را با زائران داغدار تقسیم می کند.

دوستان کوثری سلام.

تسلیت ما را به مناسبت عاشورای حسینی پذیرا باشید می دانیم که قلبهایتان شکسته و چشمهایتان بارانی است به هر حال ما نیز همچون شما داغدار کربلاییم و به این خاطر قسمتی از

صفحه «آنچه شما نوشته اید» این شماره را با رنگ و بوی عاشورایی و حسینی تقدیمتان می کنیم.

دوستانی که مطالب آنها در این شماره چاپ می شود عبارتند از:

احمد زارعی، حسن جعفری، سید جعفر موسوی - قم، محمود طیبی - ابرقو، مصطفی محمدی - اهواز، محمود رضوی - گلپایگان، رسول شمسانیان - اصفهان، عباس میرزایی 

- نایین، اسلام میرخواجه - سراب، عبدالرحیم سیفی - دزفول.

ذکر خیر

احمد زارعی - قم

حضرت عیسی علیه السلام به همراه عده ای از یاران مشغول گفتگو بودند، در این هنگام خوکی از کنار آنها گذشت. فرمود: برو به سلامت. اصحاب با شگفتی پرسیدند: آیا با 

خوک سخن می گویید؟! حضرت فرمود: نمی خواهم جز خیر بر زبانم جاری شود. (1)

صبر بر آزار

آن روز عده ای میهمان به خانه حضرت یونس(ع) آمدند و حضرت یونس به پذیرایی از آنان پرداخت. هر زمان که حضرت به اتاق همسرش می رفت، تا چیزی بیاورد، مورد اذیت همسرش قرار می گرفت. اما یونس در برابر آن همه آزار سکوت می کرد. تا اینکه مهمانان از این وضع اظهار شگفتی کردند.

حضرت فرمود: تعجب نکنید. من از خداوند خواستم که آن مجازاتی را که در آخرت برایم مقرر داشته، به همین دنیا منتقل کند، خداوند فرمود: مجازات تو دختر فلان شخص است. با او ازدواج کن. من آن دختر را به همسری اختیار کردم و بر هرچه از او می بینم، صبر می کنم. (2)

کفش خوری

روزی رسول اکرم(ص) ابو هریره را از شوخی با اعراب (روستاییان) بر حذر داشت; اما ابوهریره در مقابل کفش پیامبر را دزدید و نزد خرمافروش به گرو گذاشت و مقداری خرما خرید.

او با خرماها نزد پیامبر برگشت و جلوی چشم حضرت مشغول خوردن شد، وقتی پیامبر پرسید: چه می خوری، پاسخ داد: کفش پیامبر را.(3)

سید دل شکسته

حسن جعفری - قم

آقا جمال دچار پا درد سختی شده بود تا آنجا که برای شرکت در مجالس، او را به دوش می گرفتند. آن سال او در روضه ای که عصر تاسوعا از طرف آیت الله حائری در مدرسه فیضیه تشکیل شد، شرکت کرد. تا نگاه آقا علی سیف (خدمتگزار آیت الله حائری) به آقا جمال افتاد، باپرخاش گفت: سید این چه بساطی است که در آورده ای و مزاحم مردم می شوی؟ اگر واقعا سید هستی، برو از بی بی فاطمه معصومه(ع) شفا بگیر.

آقا جمال تحت تاثیر قرار گرفته بود، در پایان مجلس از همراهش خواست تا او را به حرم مطهر ببرد. او پس از زیارت با دلی شکسته، به فاطمه معصومه(ع) متوسل شد و در همان حال به خواب رفت.

در عالم خواب شخصی به او گفت: بلند شو، - نمی توانم. - می توانی. بلند شو.

آن شخص ساختمانی را به او نشان داد و گفت: این ساختمان برای حاج سید حسین است که برای ما روضه می خواند این نامه را به او بده.

به یکباره جمال از خواب برخاست و خود را ایستاده و نامه به دست دید.او نامه را به صاحبش رساند. اما هرگز کسی از مضمون آن آگاه نشد.

آیت الله حائری می فرمود: آقا جمال از آن به بعد عوض شد، گویی از جهان دیگری آمده است. غالبا در حال سکوت و یا ذکر خدا بود. (4)

چراغ مناره

محمود طیبی - ابرقو

شبی از شبهای سرد زمستان در خواب، حضرت معصومه(س) را دیدم که فرمود: بلند شو و بر سر مناره ها چراغ روشن کن.

از خواب بیدار شدم، ولی به خوابی که دیده بودم، اعتنا نکردم. بار دیگر همان حالت تکرار شد و مرتبه سوم حضرت فرمود: مگر نمی گویم بر سر مناره ها برو و چراغ را روشن کن.

نیمه شب از خواب برخاسته، چراغ مناره ها را روشن کردم. صبح درهای حرم را گشودم و از حرم بیرون آمدم. با رفقایم کنار دیوار و زیر آفتاب زمستانی مشغول گفتگو بودم که متوجه صحبت چند نفر زائر شدم. آنها می گفتند: معجزه این خانم را دیدید اگر دیشب در این هوای سرد و برف زیاد چراغ مناره ها روشن نمی شد. هرگز راه را نمی یافتیم و در بیابان هلاک می شدیم. (5)

روح پاک

سید جعفر موسوی - قم

آیت الله حائری به همراه دوستان مشغول قدم زدن بود او که علاقه خاصی به قهوه داشت، پیشنهاد کرد همه برگردند و با هم قهوه بخورند. اتفاقا در راه بازگشت یکی از دوستان، ایشان را دید و به منزلش دعوت کرد. او لیوانی پر از قهوه داغ برای آیت الله حائری آورد اما ایشان بی آنکه لب به قهوه بزند، مجلس را ترک کرد.

از ایشان سؤال شد: شما که این قدر به قهوه علاقه داشتید چرا میل نکردید؟ گفت: در دلم احساسی پیدا شد که نسبت به خوردن قهوه بی میل شدم. آن شخص می گفت: وقتی مساله را پیگیری کردم فهمیدم قطره ای خون در قوری قهوه افتاده بود و صاحب خانه هم بدون توجه قهوه را برای مهمانها آورده بود. (6)

آخرین توشه

مصطفی محمدی - اهواز

آن روز که آیت الله حجت در آستانه وفات قرار گرفت از حاضران خواست برایش مقداری تربت سیدالشهداء بیاورند.

مقداری تربت حاضر کرده، در لیوان با آب مخلوط کردند و به ایشان دادند. آیت الله حجت لیوان را به دست گرفته، نزدیک لب آورد و با خود اینگونه زمزمه کرد: «آخر زادی من الدنیا تربة الحسین » آخرین توشه ام از دنیا تربت حسین است.

آنگاه آب را نوشیده، شهادتین را بر زبان جاری کرد و در حالی که رو به قبله برگشته بود، به جوار حق پرگشود. (7)

زیارت عاشورا

محمود رضوی - گلپایگان

زمانی که در سامرا مشغول تحصیل بودم، مردم به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و هر روز عده ای می مردند. روزی گروهی از اهل علم در منزل استادم; سید محمد فشارکی (اعلی الله تعالی مقامه) بودند، مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی نیزکه در مقام مانند مرحوم فشارکیبود، تشریف آورد.

وقتی صحبت از بیماری وبا شد، میرزا فرمود: اگر حکمی بدهم; اجرا خواهید کرد؟

همه اهل مجلس قبول کردندآنگاه فرمود: حکم می کنم که شیعیان سامرا از امروز تا ده روز زیارت عاشورا بخوانند و ثوابش را به روح شریف نرگس خاتون; مادر حضرت حجة بن الحسن(عج) نثار کنند،تا بلا دور شود. اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند. از روز بعد دیگر هیچ یک از شیعیان نمردند. اما همچنان غیر شیعه ها می مردند. مردم با شگفتی از شیعیان می پرسیدند، چرا از شما کسی تلف نمی شود. به آنها جواب داده می شد: به خاطر زیارت عاشورا. آنها نیز مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند و به این ترتیب بلا از همه مردم دور شد. (8)

جوانان! قرآن بخوانید

رسول شمسانیان - اصفهان

امام صادق(ع) فرمودند: هر کی در جوانی قرآن بخواند و مؤمن هم باشد، قرآن با گوشت و خونش می آمیزد و خداوند او را با فرشتگانی که نمایندگان خداوند هستند و نویسندگان بزرگوار همدم سازد و قرآن برای او مانع از آتش دوزخ است، و قرآن در حق قاری خود دعا می کند و می گوید: خدایا هر کسی به پاداش کار خود رسید به جز قاری من، پس خداوندا بزرگترین و گرامی ترین بخشش های خود را نصیب او بگردان. پس خداوند به آن جوان دو جامه (لباس) از جامه های بهشتی می پوشاند، و تاج افتخار بر سر او بگذارد، آنگاه به قرآن خطاب می شود، آیا تو را در باره این جوان خشنود کردیم؟ قرآن در پاسخ می گوید: پروردگارا من بیش از این دریاره او آرزو داشتم، پس امان نامه ای به دست راستش می دهند و فرمان جاوید ماندن در بهشت را به دست چپ او می دهند و وارد بهشت می گردد، سپس به او می گویند: حالا قرآن بخوان و یک درجه بالا رو، سپس به قرآن خطاب می شود، آیاء;ء آنچه آرزو داشتی در باره قاریت انجام دادیم، و آیا تو را در مورد او خشنود ساختیم؟ قرآن می گوید: آری پروردگار، آنگاه حضرت فرمودند: هر کس قرآن را با اینکه بر او سخت است، آن را به ذهن خود بسپارد، خداوند دو مرتبه این پاداش را به او کرامت می فرماید. (9)

زیارت در روایت

عباس میرزایی - نایین

امام رضا(ع) می فرماید: هر امامی پیمانی در گردن شیعه اش دارد. وفای به این پیمان وقتی تمام و کامل می شود که قبرهایشان زیارت شود. پس آنکه امامان را مشتاقانه زیارت کند، و آنچه را مورد رغبت آنان است، تصدیق کند، امامان نیز در روز رستاخیز شفیع او خواهند بود. (10)

برداشت ها از روایت

1 - زیارت مکمل وفای به عهدیست که هر ماموم با امام خود بسته است ، به زبان امروز رای اعتمادی است که به رهبر فکری و عقیدتی اش می دهد، به خصوص اگر جملاتی از زیارتنامه ها را به خاطر آوریم که در آن اظهار ولایت و مودت زائر است به امام و تبری از مخالفانشان، و روشن است که این بعد از زیارت در ترسیم خط سیاسی زائر تا چه حد مهم و مفید است.

2 - حالت خاصی است که زائر باید داشته باشد، یعنی شوق فراوان به زیارت امام، که این ثمره معرفت به مزور است یعنی اعتقاد به اینکه «ائمه جانشین خدا در زمین هستند.»

3 - اطاعتشان نیز واجب است. تصریح به تصدیق و باورداشت زائر نسبت به آنچه مورد خواست و رغبت امام است. با توجه به این حقیقت که حجتهای الهی خواستی و رضایی جز خواست و رضای خدای تعالی ندارند، به این نتیجه می رسیم که زائر باید در پی تحصیل رضای الهی و اطاعتش برآید. آری امام زائری چنین با معرفت را شفیع خواهد بود.

مثل دو آینه

اسلام میرخواجه - سراب

فخرالدین رازی تفسیر فلسفه زیارت قبور را با سه مقدمه آغاز می کند و می نویسد:

مقدمه اول: با فنا شدن بدن روح فانی نمی شود.

مقدمه دوم: روحی که از بدن جدا شده است چون از جهتی قوی تر از روحی است که متعلق و وابسته به بدن است، همه علوم و معارف را فرا می گیرد، از طرف دیگر روح وابسته به بدن از یک جهت دیگر قوی تر از روحی است که وابسته به بدن نیست; زیرا می تواند تکامل پیدا کند و علوم جدید را تحصیل نماید.

مقدمه سوم: ارتباط روح و بدن ارتباط عاشقانه است و پس از مرگ فورا این ارتباط قطع نمی شود.

بنابراین وقتی انسان نزد قبری می رود روح زائر با آن تربت و خاک قبر ارتباط پیدا می کند، و چون روح میت نیز با آن تربت ارتباط دارد در این هنگام این دو روح با یکدیگر ملاقات نموده و مثل دو آینه متقابل می باشند که شعاع و نور از هر کدام به دیگری سرایت می کند و علوم و اخلاق و معارف هر کدام به دیگری می رسد. به این جهت زیارت قبور هم برای زائر مفید است و هم برای زیارت شده. (11) البته باید توجه داشت که در باره اولیاء الله این سرایت یک طرفه است زیرا آنها کامل ترین معارف را دارند.

تاثیر زیارت

شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است انسانی که به زیارت قبور می رود نفسش همراه بدن مادی است ولی نفس صاحب قبر جدا از ماده است به این جهت شباهت به عقول دارد و می تواند تاثیر زیادی داشته باشد. به همین جهت وقتی به زیارت قبور می رویم، روح شخص زیارت شده تاثیر بسیار زیادی بر روح زیارت کننده می گذارد، و خیرهای زیادی را متوجه او و ضررها را از زائر دور می سازد. ابوعلی سینا زائر را به «مزاج بدن » و زیارت شده را به «روح مؤثر در بدن » تشبیه می کند.

خوب روشن است وقتی مزاج معتدل باشد، روح هم معتدل خواهد شد، و روح هم بر مزاج اثر می گذارد، و به این خاطر است که در مکان های زیارتی نفوس مردم آمادگی بیشتری برای پذیرش عقاید صحیح را دارند. (12)

تربت سیدالشهدا

عبدالرحیم سیفی - دزفول

تازه به دنیا آمده بود و هنوز لبهایش به خنده باز نشده بود و چشمهایش جهان را سیر ندیده بود که بیماری توانش را گرفته بود. بیهوش بود و بعضی ها می گفتند از دنیا رفته است. همه از زنده ماندنش مایوس شده بودند. مادر او را در پارچه ای پیچیده بود و کنار اتاق گذاشته بود و آن طرف اتاق کز کرده بود و آرام آرام اشک می ریخت. همسایه ها می آمدند تا به مادر این کودک بیمار دلگرمی دهند اما او همچنان بهت زده پرپر شدن کودکش را به نظاره نشسته بود تا اینکه همسایه دیوار به دیوار از در اتاق وارد شد. چشمهایش برق می زد و مضطرب و نگران به دنبال کودک می گردید وقتی کودک را یافت آرام او را بغل کرد، پارچه را از روی صورتش کنار زد. چهره معصوم کودک آرام آرام بود و هیچ تکانی نمی خورد. همسایه آرام از داخل پارچه ای که همراه داشت مقداری تربت را آرام به لبهای کودک مالید و مقداری از آن را نیز داخل دهان کودک گذاشت. آری تربت امام حسین بود. طولی نکشید چشمهایش باز شد و نفس هایش منظم به شماره آمد. چهره زرد و نحیفش گل انداخت و این آغاز زندگی سراسر روحانی شهید مصطفی ردانی پور بود.

مصطفی نمونه اخلاص بود درسهای حوزه را با دقت تمام خوانده بود و با شروع جنگ بر یاوران سپاه حسین زمان به جنگ با یزیدیان شتافت. هم روحانی بود و هم رزمنده. شهید مصطفی که یکی از فرماندهان لشکر امام حسین(ع) نیز بود آنقدر روح بلندی داشت که یقینا روح بلندش در این دنیای کوچک نمی گنجید.

ء و سرانجام جرعه می ابدیت را سرکشید و در همیشه تاریخ ماندگار شد. چه آغاز و انجام زیبایی. حیاتش حسینی بود و شفا یافته تربت سیدالشهدا و مماتش نیز حسینی که شهادت یقینا حسینی رفتن است. (13)

پی نوشتها:

1- المحجة البیضاء، ملا محسن فیض کاشانی، ج 5، ص 213.

2- همان، ص 71.

3- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 16، ص 296.

4- به نقل از آیت الله شیخ مرتضی حائری - زندگینامه حضرت معصومه(س)، ص 45.

5- نقل از مرحوم روحانی امام جماعت مسجد امام حسن عسکری(ع)، ودیعه آل محمد، ص 14، محمد صادق انصاری.

6- نقل از آیت الله آخوند ملا علی همدانی.

7- داستان دوستان، ج 3، ص 40.

8- این جریان را از زبان آیت الله حائری یزدی نقل کرده است. سیمای فرزانگان، ص 189.

9- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 116.

10- رک: وسائل الشیعه، ج 10، ص 253; بحارالانوار، ج 100، ص 116.

11- المطالب العالیة من العلم الالهی، ج 7، ص 725 -277.

12- رسایل ابن سینا، رساله اجابة الدعا و کیفیتة الزیارة، ج 1، ص 238.

13- به نقل از مرتضی قربانی.



https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/4192/26622/آنچه-شما-نوشته-اید!/?SearchText=فشارکی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۱۳