دو کرامت از حضرت اباالفضل(ع)
 


 

نویسنده: محمد کاظم بدرالدین





 

نذر حضرت عباس
 

نوشته اند مرحوم حاج آقا هادی فشارکی اصفهانی ( از علمای بزرگ و صاحب رساله) بیش از هشت سال بود که ازدواج کرده بود، ولی بچه دار نمی شد. سرانجام نذر می کند چنانچه خداوند به او پسری بدهد، نامش را «ابوالفضل »بگذارد واگر صاحب دو پسر شد، نام دیگری را نیز «عباس» بگذارد.
با اینکه پزشکان گفته بودند همسر حاج آقا هادی هرگز باردار نخواهد شد، ولی پس از دوسال خداوند به او دو پسر عطا کرد که نام های مبارک ابوالفضل وعباس را برای آنان برگزید.(1)

شفا
 

شخصی نقل می کند: روز تاسوعا برای مسئولان و کارکنان بیمارستان بوعلی تهران روضه خواندم. جوانی که بر تختی خوابیده بود، مرا صدا زد و گفت: آرزو داشتم مثل همه جوان ها برای حضرت ابوالفضل عزاداری کنم. تاسوعا وعاشورا گذشت . روز اربعین دربازار، نوحه می خواندم،جوانی را دیدم که با شور خاصی سینه می زند. پس ا ز روضه خوانی جلو آمد وگفت:آقا! مرا می شناسی؟ گفتم : خیر . گفت: یادتان هست روز تاسوعا کنار تخت من آمدید؟ شب که شما رفتید، حضرت ابوالفضل العباس(ع) آمد وبه من فرمود:«برخیز!» گفتم : طاقت ندارم. گفت:«از خدا شفای تورا خواستم والحمدالله بهبود حاصل شد.»(2).

پی نوشت :
 

1-علی ربانیی خلخالی، چهره درخشان قمر بنی هاشم، ج2، ص536.
2-همان، ص 472.
 

منبع:اشارات شماره128