***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

ایشان همراه با مرحوم آقاسیدمحمد فشارکی- که در واقع استاد ایشان بودند- از سامرا به نجف آمدند. مرحوم جد ما بهقدری به آقای فشارکی علاقه داشتند که امور شخصی ایشان را انجام میدادند. مرحوم جد در درس مرحوم آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی شرکت میکردند. هنگامی که آقاسیدمحمد فشارکی از دنیا میروند......


کد خبر: 867353
 لینک کوتاه: http://www.Javann.ir/003ddZ
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۴
«جستارهایی در اندیشه و عمل مؤسس حوزه علمیه قم» در گفت‌وشنود با زنده‌یاد دکتر عبدالحسین حائری
روزهایی که بر ما گذشت، تداعی‌گر سالروز رحلت مرحوم آیت‌الله العظمی حاج‌شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم بود که در تاریخ دینی و سیاسی معاصر ما، مکانتی شاخص دارد.

احمدرضا صدری

روزهایی که بر ما گذشت، تداعیگر سالروز رحلت مرحوم آیتالله العظمی حاجشیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم بود که در تاریخ دینی و سیاسی معاصر ما، مکانتی شاخص دارد. هرچند درباره مقام تدبیر و رواداری وی در دوران طاقتسوز استبداد رضاخانی، زیاد سخن رفته اما نسبت فکری و عملی وی با جریانات دخیل در مشروطیت کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است. در گفتوشنودی که در پی میآید، زندهیاد دکتر عبدالحسین حائری نواده آن بزرگ، در این باره داد سخن داده که این مناسبت را برای انتشار آن مغتنم یافتیم. امید آنکه پژوهندگان تاریخ معاصر را به کار آید.

جنابعالی به عنوان نواده دختری مرحوم آیتاللهالعظمی حاجشیخ عبدالکریم حائرییزدی مؤسس حوزه علمیه قم و به عنوان فردی که مدتها مسئولیت کتابخانه مجلس شورای اسلامی را به عهده داشته و به ویژه اسناد روحانیت در مجلس را منتشر کردهاید، قطعاً اطلاعات جامعی درباره دیدگاههای مرحوم شیخ در باب مشروطیت دارید. لذا پرسش اول خود را در باب رویکرد و نگاه ایشان نسبت به نهضت مشروطه آغاز میکنیم. ایشان در این مقطع چه برخوردی با این مسئله داشتند؟

بسمالله الرحمن الرحیم. آنچه من به خاطر میآورم، این است که ایشان به شدت از صحبت در این گونه مسائل پرهیز میکردند. ایشان همراه با مرحوم آقاسیدمحمد فشارکی- که در واقع استاد ایشان بودند- از سامرا به نجف آمدند. مرحوم جد ما بهقدری به آقای فشارکی علاقه داشتند که امور شخصی ایشان را انجام میدادند. مرحوم جد در درس مرحوم آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی شرکت میکردند. هنگامی که آقاسیدمحمد فشارکی از دنیا میروند، مرحوم جد در سال 1316 قمری به ایران میآیند. هفت، هشت سالی از اقامت ایشان در ایران میگذرد که در سال 1324 در اراک حوزه علمیهای تشکیل میشود اما این حوزه علاقه و شوقی را در ایشان برنمیانگیزد لذا ایشان مجدداً به عراق برمیگردند. این برهه دقیقاً همزمان بوده است با شکلگیری مشروطه در ایران. ایشان چند ماهی در نجف میمانند اما دیگر ماندن را صلاح نمیدانند و به کربلا میروند و در آنجا حوزه علمیهای تشکیل میدهند.

در کجا؟

در مدرسه حسنخان. ایشان تا سال 1332 آنجا تدریس میکنند و بعد به ایران میآیند و چندی بعد حوزه علمیهای را تشکیل داده و سپس آن را به قم منتقل میکنند.

تشکیل حوزه علمیه قم توسط مرحوم آیتالله حائری همزمان است با سیاستهای ضددینی رضاخان و تلاش او برای از بین بردن حوزههای علمیه. ایشان برای مقابله با این سیاست، چه روشهایی را به کار بردند؟

ایشان فوقالعاده باگذشت و ایثارگر بودند. میفرمودند «من میدانم به دلیل وارد نشدن به عرصه سیاست، بدنام خواهم شد و مرا متهم خواهند کرد که مسلمین را تنها گذاشتهام و کمکی به پیشبرد و اهداف اسلامی نمیکنم و در مبارزه شرکت ندارم اما از نظر من این کارها مصلحت نیست، بنابراین مجبورم این بدنامی را تحمل کنم. میدانم همه به من بدبین میشوند و فکر میکنند من از انجام وظیفهام طفره رفتهام ولی واقعیت این است که من با حفظ حوزه در واقع دارم وظیفهام را انجام میدهم». فکر میکنم این بیان به خوبی ممشای ایشان در آن دوره را نشان دهد. ایشان تا پایان حیات هم، همین رویه را داشتند.

ظاهراً برای ممانعت از اقدامات علمی ایشان و آزار و اذیتشان، دست به اقدامات ایذایی هم زدند. اینطور نیست؟

بله، بعد از بیحجابی، در بین دولتیها یا توسط آنها، رسواییهای زیادی اتفاق افتاد. حکومتیها برای اینکه ایشان را وادار به مقابله کنند دست به اقدامات زیادی زدند، از جمله زمانی که ایشان برای نماز میرفتند، سر راه ایشان گروهی زن بیحجاب را میفرستند که از خودشان ادا و اطوارهای عجیب و غریبی دربیاورند! ایشان بسیار بر خود مسلط بود و بهانهای به دست آنها نمیداد.

این رفتارها در چه سالی اتفاق میافتاد؟

سال آخر عمرشان، یعنی سال 1315. ایشان تصمیم میگیرند دیگر برای نماز نروند که در عالم خواب و بیداری به ایشان ندا میرسد که نماز را ترک نکن! لذا ایشان هرچند دیگر خیلی از خانه و حوزه بیرون نمیرفتند اما نماز را میرفتند. واقعاً شرایط پرفشار و سنگینی بوده است. عدهای هم واقعاً اهانت میکردند.

اعتراضشان چه بود؟

میگفتند چرا ایشان مبارزه نمیکند؟ چرا تلگراف نمیزند؟ چرا مثل کاری که علما در مشهد کردند، در قم هم انجام نمیشود؟ منظورشان قضایای مسجد گوهرشاد و دستگیری عدهای از علما بود اما ایشان به این نوع حرکتها اعتقادی نداشت. ایشان فردی مخلص بود و فقط به وظیفهای که احساس میکرد به عهدهاش قرار گرفته، میاندیشید. ابداً در فکر ریاست نبود، مخصوصاً در برابر روحانیون بزرگی چون مرحومان آیات سیدابوالحسن اصفهانی و میرزای نائینی که از وقتی از عراق به قم آمدند، مرحوم جد ما نهایت تلاش را برای کشاندن طلاب به جلسات درس آنها میکردند تا خدای ناکرده به شأن آنها صدمهای وارد نشود. به هر حال بعدها، حتی منتقدین هم متوجه شدند که ایشان چه کار بزرگی انجام دادهاند.

در آن برهه از زمان، حفظ حوزه علمیه کار بسیار عظیمی بوده است. جنابعالی غیر از مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری، چه کسانی را در این راه پرمخاطره منشأ اثر میدانید؟

یکی دیگر از شخصیتهایی که حفظ حوزه واقعاً مرهون ایشان است، آقا سیداسماعیل صدر، پدر آقاصدرالدین صدر هستند. ایشان مرد بسیار بزرگی بوده است. پس از فوت مرحوم میرزای شیرازی، ایشان شخص اول حوزه بودند. پس از چند ماه به یکباره میبینند که ایشان نیستند! بعد معلوم میشود به شهرهای مختلف و به سراغ طلبههایی که میشناختند، میرفتند و شهریهشان را شخصاً به آنها میدادهاند. بزرگ دیگری که در سامرا ماندند و تا جایی که قدرت داشتند در حفظ حوزه تلاش کردند، آقاتقی شیرازی هستند. حفظ حوزه کار بسیار مهم و عظیمی است که فقط کسانی که اینگونه میاندیشند، به اهمیت آن پی میبرند و دیگران چنین توانی را ندارند. اینها در واقع در زندگی تصمیم خود را گرفته بودند و خود را وقف خدمت به حوزه و اهل علم کرده بودند.

قاعدتاً زمانی که ایشان از دنیا رفتند شما هنوز خردسال بودید. آیا خاطرهای را از ایشان به یاد میآورید؟

بله، در ایامی که کسی پیش ایشان نبود و تنها بودند، میرفتم و کنارشان مینشستم. دو، سه سالی قبل از فوت ایشان بود. من حدود هشت سال داشتم اما عبا و عمامه پوشیده بودم! ایشان داشتند مطالعه میکردند. من در همان عالم بچگی داشتم فکر میکردم که در برابر شخصیت بزرگی نشستهام! غرق این جور عوالم بودم که ایشان فرمودند «بلند شو برو توی حیاط بازی کن!» خیلی به من برخورد! نمیدانم فهمیده بودند که دارم چه جور فکرهایی میکنم یا دلیل دیگری داشت؟ به هر حال هرچه بود حالت ایشان را از خاطر نمیبرم. این صحنه همیشه جلوی من مجسم است.

از منظر شما مجاهدات مرحوم آیتالله حائری تا چه میزان در تحولات بعدی ایران از جمله وقوع انقلاب اسلامی نقش داشته است؟

قطعاً نقش زیادی داشته. به هر حال رهبر انقلاب مرحوم امام خمینی به لحاظ علمی و عملی، تا حد زیادی خود را مدیون مرحوم جد میدانستند و معتقد بودند تدبیر ایشان حوزه را حفظ کرده است. البته خود این بزرگواران هم به عنوان شاگردان مرحوم شیخ، در حفظ حوزه پس از ایشان نقش داشتند. مثلاً شنیدم که در مراحل آغازین تشکیل حوزه در قم، حجرههای مدرسه فیضیه و دارالشفا به وسیله درویشها و بعضی خدمه اشغال بود که در آنجا تریاک میکشیدند. یکی از مراحل اصلاح حوزه این بود که آنها را بیرون کنند. بعضیها خصوصاً خدمه، قوم خاصی بودند که مقاومتشان در مقابل این جور اصلاحات بیشتر بود. معروف بود که یکی از آنها از مدرسه بیرون نرفته، امام که جزو نخستین مهاجرین به قم بودند در آن قضیه دخالت کرده و میزنند تو گوش آن فرد، چون ظاهراً اهانت نیز کرده بود! آقا سیدمحمد یزدی (معروف به محقق داماد) که با داییام از همان اوایل یک حجره گرفته بودند، چند سال ـ حداقل دو سال ـ با امام بحثهای داغی داشتند. امام تا آن طرف مدرسه صدایش میآمد! هیچ وقت به قیافه ایشان نمیآمد که این جور اهل داد و فریاد باشند. حدود دو سال بحث بسیار داغ داشتند که خودم صدایشان را میشنیدم. ایشان با دیگران بحث دائم و مرتب و سر ساعت نداشتند ولی با آقای داماد داشتند. مرحوم امام با دوستانشان ایام تعطیل و شبهای رمضان و پنجشنبه و جمعه، در خانهها دوره داشتند. یک روز خانه امام بود، یک روز خانه دایی من بود، یک روز خانه حاجآقا عبدالله آلآقا بود. یک روز خانه سیداحمد زنجانی (پدر آقای شبیری) بود و این چند نفر این دوره را سالها داشتند. آقایان در آن دورهها بحث میکردند و هیچ وقت، زمانشان به باطل نمیگذشت. امام با حاجآقا مرتضی و حاجآقامهدی حائری معاشر دائم بودند. کشف اسرار مطالبی است که ایشان در جلساتی با حضور کسانی چون حاجآقا مرتضی و حاجآقامهدی حائری بحث و نقادی کرده بودند. محصول آن جلسات، این شد که روزی ایشان اعلام کردند من تا چند ماه در این جلسات شرکت نخواهم کرد و کتابی را که باید بنویسم، شروع کردهام.

ظاهراً جنابعالی از حضرت امام خاطرات شخصی هم دارید؟

بله، نزدیکی خانوادگی موجب شده بود که با ایشان مأنوس باشم. روزی در خانه آقای حاج آقا مهدی در درکه بودم و امام و دایی بزرگم هم تشریف داشتند، اینها گویا از قم آمده بودند. به هر حال شب آنجا بودیم. صبح پا شدیم رفتیم برای نماز. بعد از نماز سرم را روی سجده گذاشته بودم، آقای خمینی آمدند دستشان را روی من گذاشتند و فشار دادند و گفتند: چرا اینقدر خودت را اذیت میکنی؟! یک قدری پاشو، بگو، بخند، بازی کن! شوخیها و حرکات امام برای من جالب بود. امام نقل میکردند که یک جایی هست نزدیک خمین که اهل آن محل به حماقت معروفند! از انواع حماقتشان این جور میگویند که مثلاً یک باغ را هر چهار طرفش دیوار نمیگذارند، یک طرفش را دیوار میگذارند و آن دیوار را در میگذاشتند و در را قفل میکردند و خوشمزهتر اینکه دزد آنجا به جای اینکه از جاهای بدون دیوار داخل بشود یا از دیوار بالا میرفت یا سعی میکرد قفل را بشکند!

برادر شما آقای عبدالهادی حائری درباره حضور برخی از علمای نجف از جمله آیات سیدابوالحسن اصفهانی و مرحوم میرزای نائینی به قم مطالبی را نوشتهاند. تحلیل شما از سخنان و ادعاهای ایشان چیست؟

ایشان در کتاب «تشیع و مشروطیت» درباره جد ما قضاوتهایی کرده که به نظر من صحیح نیستند. مثلاً ایشان نوشته مرحوم جد ما به خاطر حب ریاست بوده که همراهی نکرده! در حالی که بنده به ضرس قاطع میگویم ایشان بسیار انسان وارسته و از خود گذشتهای بوده است. آقای عبدالهادی در جریان مسائل حوزه نبوده و اطلاعاتش را از منابع غیرموثقی گرفته است. اظهار نظرهای ایشان درباره مرحوم آقانجفی اصفهانی هم مقرون به صحت نیست. ایشان فرد بسیار زیرک و زرنگی بود و گاهی ظاهرش با باطنش فرق میکرد. گاهی چنین اقتضا میکند که یک روحانی در یک جلسه عمومی، به خصوص در مراکز قدرت، به گونهای رفتار کند که شاید جزو اعتقاداتش نباشد و باز رفتارش در برابر یک مرجع قدرت، به کلی با رفتارهای عادی و معمولیاش فرق داشته باشد. این رفتار، اعتقادات درونی فرد را نشان نمیدهد و نمیشود این طور قضاوت کرد که او حقیقتاً این گونه است. مخصوصاً وقتی سروکار روحانیون با حکام جبار و زورگو میافتد، گاهی مجبورند اینگونه رفتار کنند. مردم که در جریان اصل حقایق نیستند، بر اساس دیدهها و اغلب هم شنیدههای بیاساس قضاوت میکنند. متأسفانه با اینکه بنده بارها از اخوی خواهش کردم که نگاه دوبارهای به کتاب «تشیع و مشروطیت» بیندازد، توجه نکرد. ایشان خیلی در ایران نبود. یک بار برای خواندن کتاب تنبیهالامه- که برای پایاننامهاش گرفته بود- پیش من آمد. چند ماهی هم ماند و آن را خواند و برگشت. ما یک نسخه چاپ بغداد این کتاب را- که چاپ قدیم است- در کتابخانه مجلس داریم.

مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری با کدامیک از روحانیون و علما، ارتباط معنوی و عاطفی بیشتری داشتند؟

ایشان به مرحوم شیخ فضلالله نوری علاقه ویژهای داشتند و بعد هم به آیتالله حاجآقا حسین قمی. از یادداشتهایی که از شیخ فضلالله باقی مانده، کاملاً مشخص است که چه انسان الهی و معنویای بودهاند.

به نظر شما، آیا درباره شهید آیتالله شیخ فضلالله نوری سندی باقی مانده که منتشر نشده باشد؟

آقای محمد ترکمان مدتی میخواست راجع به شیخ فضلالله کار کند و به کتابخانه مجلس میآمد. ما هم اسنادی را از منزل دکتر مهدوی آوردیم و به ایشان دادیم. نمیدانم بالاخره چاپ کرد یا نه؟ نامهای از آشیخ حسن یزدی خطاب به یکی از علمای نجف درباره اتهام فروش قبرستان چال توسط شیخ فضلالله به روسها آمده و از شیخ رفع اتهام شده است. بنده بارها با مرحوم اخوی درباره شیخ فضلالله بحث کردم که شما درباره ایشان اشتباه میکنی. شیخ فضلالله مرد متدینی بوده. ابداً هم فکر نمیکرده که شاهان آدمهای عادلی هستند اما فکر میکرده که به هر حال شاهان سرشان در آخور خود ماست اما اگر مجلسی باشد که از خارج خط بگیرد، دیگر همه چیز از دایره قدرت شرع بیرون میرود و چیزی در دست ما نمیماند اما ایشان قبول نمیکرد و میگفت شیخ طرفدار استبداد بوده است! به هر حال ما اسناد را طبق دستور هیئت رئیسه به ترتیب تاریخی چاپ میکردیم و از دوره اول مجلس، حتی یک برگ هم چاپ نشده باقی نمانده است.

با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.



http://javanonline.ir/fa/news/867353/جد-ما-به-شیخ‌فضل‌الله-علاقه‌ای-ویژه‌-داشت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۸/۰۷