***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

«این بنده شنیدم از مرحوم آیه اللَّه فشارکی استاد اعظم خود، طاب ثراه که فرمود:

 

گلشن اهل سلوک: مشاهیر تکیه شیخ محمد تقی رازی

 

 

 

گلشن اهل سلوک
مشخصات کتاب:
گلشن اهل سلوک
سرشناسه : قاسمی، رحیم، ۱۳۵۱ -
عنوان و نام پدیدآور : گلشن اهل سلوک مشاهیر تکیه شیخ محمد تقی رازی/ رحیم قاسمی.
مشخصات نشر : اصفهان: کانون پژوهش؛ تهران : شهرداری اصفهان،مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد، ۱۳۸۷.
مشخصات ظاهری : ۵۲۲ص.: مصور، عکس.
شابک : ۵۰۰۰۰ ریال 978-600-5287-09-7 :
وضعیت فهرست نویسی : برون سپاری.
یادداشت : چاپ دوم.
یادداشت : کتابنامه: ص. ۵۲۱-۵۲۲؛ همچنین به صوت زیر نویس.
موضوع : آرامگاه ها-- ایران -- اصفهان
موضوع : تخت فولاد
موضوع : اصفهان --سرگذشتنامه
شناسه افزوده : شهرداری اصفهان، مجموعه فرهنگی تخت فولاد اصفهان
رده بندی کنگره : DSR۲۰۷۳ /ص۷۹ ق۲ ۱۳۸۵
رده بندی دیویی : ۹۵۵/۹۳۲
شماره کتابشناسی ملی : ۱۸۲۲۶۱۶
ص :

 

گلشن اهل سلوک: مشاهیر تکیه شیخ محمد تقی رازی

 

 

 

ص :218

 

«این بنده شنیدم از مرحوم آیه اللَّه فشارکی استاد اعظم خود، طاب ثراه که فرمود:

در زمان ریاست مرحوم آیه اللَّه حاج میرزا حبیب اللَّه رشتی طاب ثراه طلبه ای از اهل رشت در کمال ضیق معیشت و تنگدستی بود به طوری بر او سخت شده که دو روز قوتی برای او میسّر نشده بود و از شدت عفت و آبرومندی که داشته اظهار حال خود به کسی نکرده بود وخجلت

هم می کشید قرضی از رفقایش نماید. به حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام مشرّف و ملتجی شده بود و عرض حال نموده بود و شکمش را به ضریح مطهر مالیده بود؛ فی الفور الم جوع و گرسنگی از او برطرف... تا ده روز ابداً گرسنگی احساس نکرده و هیچ نخورده و اکل و شرب که از سته ضروریه زندگانی بشر است و از هفتاد و دو ساعت که گذشت و به بدن نرسید به حکم عادت هلاکت روی دهد، از فقدانش هیچ احساس مضرتی نکرده، فضلاً از هلاکت. پس از ده روز بعضی از رفقای آن طلبه از قضیه او استکشاف نموده و به مرحوم آیه اللَّه رشتی خبر داده، آن مرحوم با جمعی از اهل علم به منزل آن طلبه آمدند و او را افطار دادند.

از جمله اشخاصی که در آن مجلس آمده بودند مرحوم مغفور علامه عابد زاهد متقی مرتاض صاحب کشف و کرامات و مجاهدات و ریاضات حقه، باتفاق العوام والخواص، الذی هو للشیعه زین واغلی من الکبریت الاحمر و ابیض من اللجین، آیه اللَّه و ابن آیات اللَّه، مولانا حاجی شیخ محمد حسین الاصفهانی، اخ آیه اللَّه الاعظم استادی آقا شیخ محمد تقی النجفی الاصفهانی المعروف بآقا نجفی امام مسجد شاه اصفهان طاب اللَّه مضاجعهم.

مرحوم آیه اللَّه فشارکی فرمودند: مرحوم حاج شیخ محمد حسین در آن مجلس فرمودند: من کسی را سراغ دارم که چهل روز از ماکول و مشروب روزه دار بود.

مرحوم فشارکی فرمودند: من چنین فهمیدم از کلام آن بزرگوار که آن کس خود مرحوم حاج شیخ محمد حسین طاب ثراه بوده.

و ایضاً مرحوم فشارکی رحمه الله فرمودند: از کرامات محقّقه مرحوم حاج شیخ

 

 

 

محمد حسین مزبور که در اثر ریاضات شرعیه دارا شده بودند سه چیز بود:

اول: آن که طیّ الأرض دارا بود آن مرحوم، که کراراً در یک شب در اماکن مقدسه بعیده برای زیارت ایشان را دیده بودند.

دوم: آن که شب و روز برای ایشان یکسان بود و شب محتاج به چراغ نبود و در تاریکی مطالعه می نمود. سوم را هم این بنده نگارنده به واسطه طول زمان از نظرم محو شده. همین بزرگوار بوده که در حرم مطهر زیارت امین اللَّه می خوانده تا به اینجا می رسد: «وموائد المستطعمین معدّه» از موائد عالم غیب به ایشان عطا می شود...

نوکر مرحوم آیه اللَّه حاج شیخ محمد باقر طاب ثراه والد معظم این بزرگوار، عبداللَّه نامی بود، برای من نقل کرد که من ملازم منزل مرحوم حاج شیخ محمد حسین بودم به امر مرحوم والد ایشان و هر شب شام ایشان را از اندرون سرای مرحوم شیخ به توسط بنده می فرستادند. وقتی می آوردم می فرمود: بگذار طاقچه اطاق و برو بخواب. من در اطاق خود می رفتم، ملتفت می شدم آن بزرگوار پس از زمانی بر می خواست از خانه بیرون می رفت و بر می گشت. شبی در

خفاء همراه ایشان رفتم، دیدم در خانه ای را کوبیدند، کسی آمد و شام خود را به او دادند و ظرفش را گرفتند و مراجعت فرمودند. دانستم همه شب همین کار را می نمودند».(1)

ص :219

 

 

 

 

https://www.ghbook.ir/index.php?name=%DA%AF%D9%84%D8%B4%D9%86%20%D8%A7%D9%87%D9%84%20%D8%B3%D9%84%D9%88%DA%A9:%20%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%B1%20%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%87%20%D8%B4%DB%8C%D8%AE%20%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%AA%D9%82%DB%8C%20%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C&option=com_dbook&task=readonline&book_id=13864&page=218&chkhashk=8F606C2212&sword=%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C&tmpl=component&lang=fa