***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

فهم عرفی را هم در مفاهیم کلمات و هم در تطبیق کلیات بر مصادیق متبع می دانست

 و این مطلب را از استاد استادش مرحوم سیدمحمد فشارکینقل میکرد

و بر آن پافشاری می نمود و می فرمود....


کتاب  یادنامه آیت الله العظمی اراکی (ره) 
شیوه تدریس و ویژگیهای آن و نیز بیان برخی از مبانی ایشان
شیوه تدریس و ویژگیهای آن و نیز بیان برخی از مبانی ایشان

در مورد مبانیآیت الله حاج شیخ ابوالحسن مصلحی فرزند ایشان می نویسد :

فقه بی اصول فقه را بی مبنا می دانست .

به اصول و قواعد اعتقاد کامل داشت و بر آنها کاملا مسلط بود و به قول معروف چون موم در دستش نرم بود .

در هر مساله ایکه وارد می شد اول مقتضای اصل و قاعده را در آن مساله به طور مشروح بیان میکرد .

به مبانی شیخ انصاری رضوان الله تعالی علیه سخت معتقد بود و از آنها به شدت دفاع میکرد .

و همچنین از مبانی استادش مرحوم حائری رضوان الله تعالی علیه دفاع میکرد و به اشکالات مرحوم حاج شیخ محمدحسین اصفهانی به دررالاصول استادش یکیک با دلیل و برهان پاسخ می داد .

آنچه در دفاع از مبانی شیخ و شیخ مشایخش می گفت با دلیل ثابت میکردو می فرمود اگر تا صبح هم بحث کنید حاضرم جواب بدهم و جواب می داد .

درباره دررالاصول استاد می فرمود :حاج شیخ در تنظیم این کتاب بنای رعایت ایجاز و اختصار داشت که حجم کتاب زیاد نشود و بتواند کتاب درسی حوزه ها باشد و از این رو گاهی برای اضافه کردن یککلمه برای توضیح مطلب باایشان بحثها می شد و زیر بار اضافه کردن نمی رفت .

و می فرمود متاسفانه این رعایت اختصار موجب شده که متاخرین و کسانیکه مطالب را از خود ایشان تلقی نکرده اند مراد ایشان را از عبارت کتاب به دست نیاورده و به ایشان اشکال کنند .

در فقه و فتوا به مشهور تبعالاساتیده اعتقاد کامل داشت . از شیخ ابوالقاسم قمی نقل میکرد که شهرت را از گچ نتراشیده اند ( منشا و مبنی دارد ) هر چنداز نظر استدلال و قواعد و اصول و عمومات و نصوص خاصه ، مساله روشن بود

صفحه 181

اما اگر خلاف فتوای مشهور بود فتوا نمی داد و می فرمود جرات مخالفت مشهور را ندارم .

عمل مشهور به روایت را جابر ضعف سند می دانست هر چند راوی آن اکذب البریه باشد و اعراض مشهور از عمل به روایت را موجب ضعف آن می دانست هر چند روایت از حیث سند صحیح اعلایی بود یعنی راویانش همه عدل امامی معدل بعدلین امامیین بودند .

می فرمود بزرگان فقهای قدما ، که این اخبار از دست آنها به ما رسیده است ازصحت و سقم آن بهتر خبر دارند پس اگر به روایتی اعتنا نکردند معلوم می شود به قول معروف زیر کاسه نیم کاسه ای است و اگر به روایت ضعیف السندی عمل کردندپی می بریم که این مورد از همان مواردی است که فرموده اند علم ( صحیح ) را ازدهان کلب هم که باشد بگیرید .

و می فرمود ما پس از چهارده قرن با بعد زمانی فراوان آمدیم از قضایای آن روزها درست خبر نداریم افرادیکه نزدیک به عصر معصومین بوده اند قضایا رابهتر می دانند .

و می فرمود اگر شش نفر از محققان فقها که به علم و تقوایشان اطمینان داریم که عبارتند از محقق اول و محقق ثانی ، شهید اول ، و شهید ثانی و فاضلین ( علامه و فخرالمحققین ) ، در مساله ای توافق رای داشته باشند و بدون تردید و با جزم حکم کنند ما هم جزم پیدا میکنیم که همان حکم صحیح است . در مورد خواندن فلسفه برای محصلیکه می خواهد فقیه شود فقط خواندن امور عامه را توصیه میکردچون امور عامه کلیاتی است که به منزله مدخل و منطق همه علوم است و از احکام وجود بما هو وجود من غیر تخصص بحث میکند و همین مقدار هم در اصول فقه دخالت دارد و آموزش آن لازم است .

و می فرمود اساس کار فقیه استظهار از قرآن و روایات ( کتاب و سنت ) است و استظهارفهم عرفی می خواهد و دقتهای فلسفی ذهن را در فهم روایات و آیات ازحد اعتدال و فهم عرفی خارج می سازد .

صفحه 182

فهم عرفی را هم در مفاهیم کلمات و هم در تطبیق کلیات بر مصادیق متبع می دانست و این مطلب را از استاد استادش مرحوم سیدمحمد فشارکینقل میکردو بر آن پافشاری می نمود و می فرمود همان دلیلیکه در اختلاف معنی و مفهوم عرفی و لغوی و عقلی ، معنای عرفی را متعین می نماید ( به معنای دید عرفی ، نه تقیید معنای عرفی ) همان دلیل در تطبیق معنی به دید عرفی جریان دارد هر چند درمفهوم و سعه و ضیق آن اختلاف نباشد .

مثلا در دم و خون با این که در مفهوم آن بین عقل و عرف و لغت اختلاف نیست اما در تطبیق ، عقل ، رنگ خون را خون می داند چون تا اجزای صغار خون نباشد رنگ پیدا نمی شود و به دید عقل رنگ خون همان اجزای صغار خون است زیرا تفکیک عرض ( که رنگ است ) از معروض ( که جسم است ) محال می باشد اماعرف در مقام تطبیق می گوید این رنگ است و خون نیست همانطور که در بخارمتصاعد از مایع نجس را که با تقاطر به صورت اولیه برمی گردد عرف بخار را غیر ازمایع نجس می داند و اعاده معدوم را جایز می داند و می گوید قطراتیکه بعد از بخارشدن به صورت اول برگشته همان آب نجس است .

و همچنین با مواردیکه دقتهای فلسفی را در اصول و مباحث الفاظ آورده اندمخالفت میکرد و ترکیب قضیه از اجزای ثلاثه و حمل مشتقات و اسماء و صفات ذات احدی را از این قبیل می دانست که بین دید فلسفی و دید عرفی و منطقیکه مبنی بر معقولات ثانیه می باشد خلط شده است . و جواب بسیاری از اشکالات فلسفی را بدین نحو می دادند که بین دید فلسفی و مباحث الفاظ اصولی خلط شده و وجود این دید در فقه آفتی برای فقه و فقیه است .

این مطلب را امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه - نیز در باب کسر مشاع و نیز در سایر ابواب به مناسبت تذکر داده اند و طلاب را از خلط میان مسائل فلسفی و اصولی فقهی بر حذر داشته اند .

و همچنین علامه طباطبایی صاحب تفسیر گرانقدرالمیزان در بحث اصول فقه ، این مطلب را یادآوری نموده اند .

صفحه 183

و در مورد ویژگیهای درس ایشان آیت الله خرازی می نویسد :

1 - درس ایشان خارج عالی و یا خارج خارج به حساب می آمد و کسانی میتوانستند از درس ایشان استفاده کنند که قبلا مورد بحث را خوب مطالعه کرده و بامساله آشنا باشند .

2 - اشراف و تسلط ایشان بر مباحث کاملا از تدریس ایشان احساس می شد .

3 - تمام وقتشان مصرف مطالعه و تدریس می شد و تمرکز حواس داشتند[چون به دنیا و مادیات بی اعتنا بودند] از مرحوم آیت الله العظمی حاج سید محمدتقی خوانساری نقل شده که اگر کنار آقای اراکیکوهی از طلا یا تلی از خاکستر باشدبه حال ایشان فرق نمیکند .

4 - آماده پاسخ به سؤالات بودند .

5 - نظرات بزرگان را نقل و نقد میکردند و از نقل آراء معاصرین هم اباو امتناع نداشتند .

6 - در نقل کلمات امانت و احترام گوینده و انصاف در بحث رعایت می شد .

7 - مسائل مهم بحث دار را مطرح و بررسی میکردند و از طرح مسائل جزئی و غیر اساسی در درس پرهیز میکردند .

8 - درس ایشان خالی از اطناب بود و حشو و زوائد نداشت و در عین حال ازتعقید و اجمال هم خالی بود .

و اینجانب اضافه میکنم :

9 - در بحثها مطالب مرحوم حاج شیخ محمدحسین کمپانی اصفهانی راخیلی خوب نقل و نقد میکردند با اینکه حاشیه کفایه و حاشیه مکاسب مرحوم کمپانی چون از کتابهای علمی سطح بالا است ، نقد آن در توان هراستادی نیست .

10 - پیشروی درسهای ایشان خوب بود و در هر مساله زود محصل را به

صفحه 184

مقصد می رساندند .

همانطور که قبلا گفته شد درس خارج فقه و اصول چهل ساله این استادالاساتید ، مجمع فضلا و افاضل و اساتید بود و ده ها نفر از فضلا و اساتید معروف فعلی حوزه از شاگردان ایشان هستند . در اینجا نام یا شرح حال کوتاهی از چند نفر ازآنان را می آوریم .



https://hawzah.net/fa/Book/View/45232/17456/شیوه-تدریس-و-ویژگیهای-آن-و-نیز-بیان-برخی-از-مبانی-ایشان/?SearchText=فشارکی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۱۳