امام جواد علیهالسلام دهم ماه رجب سال 195 ه.ق در مدینه منوّره دیده به جهان گشود. نام مبارک ایشان محمّد، کنیه ایشان ابوجعفر و از القاب آن حضرت: جواد، قانع، مرتضى، نجیب،ابن الرضا، تقىّ، جوادالأئمه می باشد. پدر بزرگوار ایشان امام على بن موسى الرضا علیه السلام می باشد.
مادرایشان به چند نام و لقب معروف است: درّه، سبیکه، ریحانه، خیزران؛ که به نظر برخی از خانواده ماریه قبطیه(یکی از همسران پیامبر اسلام) بوده است. امام جواد علیهالسلام پنجم ماه ذى الحجه سال 220 در زمان حکومت معتصم عباسی و به دستور او، در بغداد به وسیله زهری که توسّط همسرشان امّ الفضل(دختر مامون) به ایشان خورانده شد، مسموم شده و به شهادت رسیدند. پیکر مطهّر ایشان در قبرستان بنى هاشم کنار قبر مقدّس جدّش، امام موسى کاظم علیه السلام دفن گردید.(این مکان بعدها به کاظمین مشهور شد.)
امامت امام جواد علیهالسلام:
امام جواد علیه السلام از یک سو، در کودکى(سن 7 سالگی) به امامت رسید؛ از سوى دیگر، تصدّى امامت در چنین سنّی، با ذوق و عقل کوتاه مردم و عرف اجتماع سازگار نبود؛ تا جایی که عده ای هنگامی که ایشان به امامت رسید گفتند چون ایشان بالغ نیست نمی تواند امام باشد و به امامت «احمد بن موسی» رجوع کردند. بر اساس سنّت الهى، یکى از راههاى اثبات حقّانیّت، استخدام و استفاده از نیروهاى غیبى است که در فرهنگ دینى به چنین کارى «اعجاز» مىگویند. امام جواد علیه السلام نیز در چنین شرایطی براى اثبات «ولایت» خویش، بارها از این وسیله خدادادى استفاده نمود و مردمان متحیّر و سرگردان را از انحراف و توقف نجات دادند.
از جمله معجزه های ایشان می توان به این موارد اشاره کرد:
هنگامی که در مدینه بودند خبر از شهادت پدر بزرگوارشان در خراسان دادند. طی الارض, ورود ازدرهای بسته, به سخن درآمدن عصای ایشان و.... همچنین یک سری مناظرات علمی از طرف برخی از کسانی که امامت ایشان به خاطر سن کم آن بزرگوار، برایشان کاملا اثبات نشده بود نیز در زمان ایشان صورت می گرفت که امام در مواجهه با همه آنها پاسخ هایی کاملا روشن و قاطع به مسائل و پرسش های مطرح شده ارائه می دادند و اصل امامت و نیز امامت خویش را ثابت می کردند. حتی در یک مجلس از آنحضرت سى هزار مسأله پرسیده شد وایشان همه را پاسخ گفت. این در حالى بود که امام جواد در آن هنگام تنها 9 سال داشت. این امر نشانگر علم سرشار و دانش گسترده آن حضرت است.
اخلاق و فضایل امام جواد علیهالسلام:
نهمین پیشواى ما را به خاطر دست بخشنده و گستردگی جود و کرم، «جواد» مىخوانند. امام جواد علیهالسلام وقتی خبر بیماری کسی را می شنید، به عیادتش می شتافت و از او دلجویی می کرد. غذای امام جواد علیه السلام همانند جد بزرگوارش امیرمؤمنان علیه السلام خیلی ساده و به دور از تشریفات بود. ایشان همانند فقیران جامعه غذا می خورد و با دیگران هم غذا می شد. در بسیارى از احادیث آمده است که آنحضرت از آنچه دردرون ضمایر مردم مىگذشته و یا رویدادهایى که در آینده براى آنها پیش مىآمده، مطّلع بوده و از آنها خبر مىداده است.
این احادیث رساننده این مفهوم است که این امامان بزرگوار از راه الهام یا به وسیله پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به خداى سبحان مرتبط بودهاند و از این طریق، به گونه مستقیم، از منبع علم و معرفت سیراب مىشدند؛ در حالى که سایر مردم مثلاً از راه حواس و تجارب به علم و دانش نایل مى آیند.در اینجا مواردی از جود و احسان حضرتش را به نظاره می نشینیم:
علی بن مهزیار میگوید که دیدم حضرت امام جواد علیهالسلام نماز واجب و غیر واجب خود را در یک قبای خز طارونی به جای آورد و به من هم قبای خز دیگری بخشید و فرمود: «این لباس را هنگام نماز پوشیدهام» سپس به من فرمود: «ای علی! این لباسِ اهدایی را هنگام نماز خواندن بپوش.»(1)
«محمد بن سهل بن الیسع قمی» از افرادی است که به افتخار دریافت لباس متبرک از امام نهم علیهالسلام نائل آمده است. او در این باره میگوید که من در شهر مکه، مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمدم و به حضور حضرت جواد علیهالسلام رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالیقدر درخواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرک عنایت کند؛ اما فرصت نشد و از محضرش خداحافظی کردم ... و از شهر مدینه منوره بیرون آمدم. در همین موقع که به راه افتاده بودم، پیکی از راه رسید. او لباسی را به همراه داشت که در بقچهای پیچیده بود و از اهل کاروان درباره «محمد بن سهل قمی» میپرسید تا این که به من رسید و من را شناخت. به من گفت: «مولای تو (امام جواد علیهالسلام) این لباس را برایت هدیه فرستاده است. لباسهای اعطایی امام علیهالسلام دو لباس نرم و نازک بود. احمد بن محمد گفته است: «محمد بن سهل قمی» از دنیا رفت. من او را غسل دادم و در آن دو لباس اهدایی امام علیهالسلام او را کفن کردم.(2)
اوضاع سیاسی زمان امام جواد علیهالسلام:
امامت امام جواد علیهالسلام با حکومت مأمون و معتصم عباسی همزمان بود. بعد از مرگ مامون، معتصم زمام حکومت را به دست گرفت. او از هر وسیله ممکن درجهت تثبیت پایههاى حکومت خویش استفاده مىکرد. معتصم از قدرت شیعیان و جایگاه والای امام جواد علیهالسلام در نزد مردم آگاه بود، بنابراین گمان کرد که از ناحیه ایشان خطرى متوجّه حکومت شود. به همین خاطر امام را از مدینه به بغداد آورد؛ تنها به این علّت که آن حضرت را تحت نظر بگیرد.امام جواد علیه السلام در این زمان کمتر از یک سال در بغداد بودند و سپس به دستور معتصم به شهادت رسیدند.
(1) من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، نشر جامعه مدرّسین، ج 1، ص 262 و وسائل الشیعه، ج 4، ص 359.
(2) بحارالانوار، ج 50، ص 44 و فتح الابواب، علامه مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفا، 1404 ق، ص 243.
منبع: دانشنامه اسلامی
http://ahlolbait.com/article/5465/زندگینامه-امام-جواد-علیه-السلام
http://ahlolbait.com/article/6090/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85