مسجد الغدیر تهران
نقد و تحلیل معماری مسجد الغدیر
نام اثر : مسجد الغدیر
تاریخ شکل گیری اثر : 66-1356ه. ش .
کارفرما : هیئت امنای مسجد الغدیر
طراح و مجری : جهانگیرمظلوم یزدی
موقعیت : تهران
مساحت بستر طرح : 850 مترمربع
مساحت زیربنا: 2000 مترمربع
مسجد الغدیر بنایی است پوشیده از آجر نخودی رنگ با تزئیناتی از کاشی فیروزه ای حجم اصلی مسجد منشوری دوازده وجهی به ارتفاع 20 متر است که بدون عقب نشینی زیاد نسبت به خیابان اصلی جنوبی قرار گرفته و کاملاً از ساختمان های اطراف خود متمایز شده است .حال آنکه از سمت شمال نمای سه طبقۀ ساختمان حتی المقدور شبیه به ساختمان های اطراف طراحی شده است. دو ورودی مسجد از سوی خیابان اصلی در جنوب، ورودی سوم از سوی خیابان ده متری شمالی در نظر گرفته شده است.
فضاهای مختلف مسجد عبارتند از سالن اجتماعات، وضوخانه ها و فضاهای خدماتی در زیرزمین، و فضاهای اداری و کتابخانه ها و بالکن های مشرف به گنبدخانه در طبقات اول و دوم. فضاهای اصلی مسجد- در تراز همکف- عبارتند گنبدخانه و شبستان، و فضایی آن- به خصوص در برش افقی- که اشاره ای به «حیاط» مساجد سنتی به نظر می رسد به عنوان «حیاط سرپوشیده» خوانده می شود.
نماهای مسجد
مسجد الغدیر واجد دو نمای شمالی و جنوبی است؛ چهرۀ ساختمان از این دو سمت کاملاً باهم متفاوت است. از سمت جنوب، مخاطب با ساختمانی متفاوت و متمایز از همسایگانش روبه رو است که اگر چه شباهتی به مساجد معمول (چه قدیمی و چه جدید) ندارد، اما عملکرد دیگری به جز عملکرد عمومی فرهنگی (و شاید هم مذهبی) برای آن نمی توان حدس زد. از جانب شمال، ساختمان چهرۀ معمول و متعارف محلات مسکونی را دارد؛ و حداکثر به خاطر جنس نما و کاشیکاری های روی آن و تناسبات خاص درگاه ها و طبقۀ همکف، ممکن است اداره ای دولتی به نظر بیاید.
ساختمان مسجد از جانب شمال بنایی است سه طبقه، که شباهت زیادی به بناهای همجوار خود دارد، و حتی از آنها هم کوتاه تر است. ارتفاع طبقۀ همکف آن از طبقات فوقانی بیشتر است. تمامی نما همچون باقی ساختمان با آجر نخودی رنگ پوشیده شده، و نقوش برجستۀ آجری و کتیبه های کاشیکاری نیز در آن استفاده شده است. اما از سمت جنوب (از طرف خیابان میرداماد)، مسجد به شکل منشوری دوازده وجهی و مرتفع ساخته شده است که دو حجم بسیار کوتاه تر مکعبی شکل به طرفین آن چسبیده اند. منشور مرتفع میانی از «بخش پایه» و «بخش فوقانی» تشکیل می شود. «بخش پایه» با آجر نخودی رنگ پوشیده شده، و دیوارۀ بلند آن توسط کمربندهایی از نقوش برجستۀ آجری نخودی رنگ پوشیده شده، و دیوارۀ بلند آن توسط کمربندهایی از نقوش برجستۀ آجری به پاره های کوتاه تری تقسیم شده است. «بخش فوقانی» عبارت است از منشورهای چند ضلعی که طبقه به طبقه روی هم قرار گرفته و نسبت به یکدیگر چرخیده اند و در نهایت به مکعب کوچکی ختم می شوند. این بخش نیز آجری است. علاوه بر سطوح پر و مشبک آجری، کتیبه هایی به خط بنایی، با کاشی آبی رنگ بر تمامی این احجام مطبق نوشته شده است؛ و به همین دلیل بخش فوقانی رنگین تر از پایه دیده می شود. میزان عقب نشینی مسجد از خیابان اصلی در مقایسه با همسایگانش به قدر قابل توجهی کمتر است، و لذا این بنای مرتفع بسیار چشمگیر شده است.
تفاوت بسیار زیاد دو نمای جنوب و شمال و معنایی که این دو به ذهن متبادر می کنند، بنا را به موجودی «دو چهره» تبدیل کرده است. به نظر می رسد ساختمان می کوشد در سمت شمال سیمای خنثی به خود بگیرد، لذا در تحلیل نمای این بنا نیز به ناچار نگاه ها فقط به چهرۀ جنوبی و حجم مرتفع آن معطوف می شود، و گفتگو دربارۀ حجم بیرونی بنا از نقل این حجم یکه و مرتفع جنوبی آغاز و به همان ختم می گردد.
دو حجم مکعب شکل کوتاه که در دو طرف منشور میانی به قراولی نشسته اند، ظاهراً به نیت خلق یک پیش فضای ورودی پدید آمده اند. این دو باهم شباهت دارند، اما قرینۀ یکدیگر نیستند و از نظر ابعاد، ارتفاع و جزئیات نما باهم متفاوت اند. دو حجم یاد شده بی ترتیب و آداب خاصی به طرفین حجم اصلی چسبیده اند. این همه سبب می شود که به جای آنکه این دو به همراه یکدیگر پیش فضای ورودی را شکل دهند، در رقابت باهم قرار گیرند. از این میان، آن که بزرگ تر است و در پر نقش چوبی برآن نصب شده «ورودی بنا» را می سازد.
دو حجم کوتاهتر طرفین می توانستند در متعادل کردن «مقیاس» بنا نیز مفید واقع شوند. اما عدم همزبانی این دو و نحوۀ اتصال آنها با بدنۀ اصلی موجب شده که نتوانند در خرد کردن اندازه های درشت آن موفقیت کامل داشته باشند. فاصلۀ میان بنا و پیاده رو بسیار کم، و ارتفاع این دو حجم نیز نسبت به حجم اصلی خیلی کوتاه تر است. نتیجه آنکه سلسله مراتبی در رسیدن از حجم بزرگ و بلند اصلی به احجام کوتاه تر است. نتیجه آنکه سلسله مراتبی در رسیدن از حجم بزرگ و بلند اصلی به احجام کوتاهتر طرفین، و میدان دید کافی برای مشاهده و ادارک همزمان این احجام بزرگ و کوچک وجود ندارد. به عبارتی در نمای جنوبی، تنها بازیگر صحنه همان منشور پرهیبت دوازده وجهی است.
ساختمان از جانب جنوب همچون بناهای قدیمی حجم بسته ای دارد و درون خود را آشکار نمی کند. انتخاب حجم دوازده وجهی منتظم که سراسر با آجر پوشیده شده به عنوان پایۀ حجم اصلی مهم ترین عاملی است که بنا را «بسته» جلوه می دهد. همین امر در کنار عدم حضور یک ورودی مؤثر موجب می شود که ساختمان مسجد الغدیر دعوت کننده به نظر نرسد. بسته بودن بنا و عدم دعوت کنندگی آن نوعی ابهام یا سکوت در چهرۀ بیرونی بنا به وجود آورده است.
ورودی مسجد از سمت جنوب واجد طرح مشخص و مؤثری نیست. لذا حجم اصلی که حجمی بسته است و سر به تو دارد نمی تواند برای جذب و دعوت مخاطب بر نقش ورودی، آنچنانکه در سنت معماری و مخصوصاً معماری مساجد سابقه دارد، تکیه کند. توجه به این نکته مهم است که فقدان ورودی مؤثر در بنا تنها به سبب مختصر شدن طرح ورودی آن- دری چوبی بر یکی از احجام طرفین- نیست؛ بلکه استقرار حجم بزرگ و مرتفع اصلی در نزدیکی حد جنوبی بستر طرح موجب شده است که زمینه مناسب برای طراحی یک ورودی در خور در این جالب بنا مهیا نباشد. چرا که دستگاه ورودی ای که بتواند در کنار این منشور دوازده وجهی بنشیند و در گفتگو با آن تأثیرگذار جلوه کند می باید واجد سلسله مراتبی فضایی و همچنین سلسله مراتبی در اندازه ها باشد تا بتواند به نرمی و آرامی حواس مخاطب را به خود جلب کند و او را با فضای درون مسجد مأنوس گرداند؛ و این همه نیازمند فضای بیشتر و میدانی وسیع تر از سهمی است که در وضع فعلی برای بخش ورودی مسجد در نظر گرفته شده است.
پایۀ منظم و هندسی حجم اصلی و طرح خاص احجام مطبق فوقانی ظاهر مسجد را تا حدی به گنبدخانه های قدیمی شبیه می کند؛ که نکته در خور تحسینی است. استفاده از یک چند وجهی منتظم بزرگ برای گنبد خانه احجام دیگر مسجد را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب می شود مسجد را به تمامی منحصر به همین گنبدخانه ببینیم. بسته بودن این حجم اصلی یادواره ای، عدم حضور ورودی مؤثر در آن، و دعوت کننده نبودن آن وجه مشترک مسجد الغدیر و مقابر برجی شکل قدیمی است. چنین به نظر می رسد که طراح نیت خلق مسجدی شاخص و چشمگیر را دارد؛ و این «شاخص بودن» بیش از «مسجد بودن» بنا برای او اهمیت دارد.
هندسه و زیر نقش های هندسی در معماری سنتی ابزاری برای تجسم بخشیدن به زیباشناسی و معانی خاص آن معماری است. در بنای مسجد الغدیر استفاده از اشکال و احجام هندسی و ترکیب بندی هندسی این اشکال و احجام از این حدود فراتر رفته، و خود به هدفت غایی طرح تبدیل شده است. استفاده از آجر به عنوان مصالح غالب در بنا آن را به ساختمان های قدیمی شبیه می کند. نشاندن آجر نخودی رنگ بر کنار کاشی آبی، ترکیب رنگی متداول در ساختمان های قدیمی را به وجود آورده است.
عناصر تشکیل دهندۀ طرح
«گنبدخانه»، «شبستان» و «حیاط سرپوشیده» عناصر اصلی طرح در طبقه همکف اند. این سه عنصر اصلی، پی در پی هم استقرار یافته اند. چنانچه از ورودی جنوبی وارد بنا شویم پس از طی فضای مقدماتی بسیار کوتاهی به گنبدخانۀ بزرگ مسجد می رسیم، پس از آن «شبستان» قرار دارد، و چون شبستان را پشت سر بگذرایم به «حیاط سرپوشیده» می رسیم- که خود ورودی مستقلی از جانب شمال دارد. در واقع تجربۀ فضایی درون مسجد با گذشتن از همین چند فضای اصلی کامل می شود و سالن اجتماعات (در طبقۀ زیرین) و شبستان (در طبقۀ فوقانی) ملحقات این مجموعۀ عناصر محسوب می شوند؛ حذف فضاهای الحاقی یاد شده تأثیری بر این تجربۀ فضایی ندارد. به همین دلیل برای تحلیل فضای درون مسجد دقت در طرح همین عناصر اصلی و ترکیب بندی آنها کافی به نظر می رسد. از میان عناصر اصلی مذکور، گنبدخانه از لحاظ وسعت، ارتفاع، تفصیل در طرح و تزئینات به نحو چشمگیری از باقی فضاها متمایز است - همانطور که در منظر بیرونی نیز مهم ترین و بارزترین عنصر بنا، گنبدخانه بود.
طرح فضای داخل مسجد از لحاظ مصالح به کار رفته، رنگ و تزئینات ادامۀ همان طرح فضای بیرون است، البته با تفصیل بیشتر. تمام دیوارها و سقف با آجر نخودی رنگ به همراه کاشی آبی پوشیده شده، و کف و ازاره ها از گرانیت خاکستری است.
گنبدخانه
حجم دوازده وجهی گنبدخانه، در فضای داخلی به یک بیست و چهار وجهی تبدیل می شود، که در نیمی از وجوه آن طاق نماهای کشیده با قوس جناغی ایجاد شده است. در بالای این طاق نماها از جانب شمال، دست اندازهای شبستان فوقانی دیده می شود و جوانب دیگر آن کاملاً بسته است. محراب گنبدخانه هم در یکی از همین طاق نماها جای می گیرد. وجوه کوچکتر بیست و چهار وجهی هم طاق نماهای باریک و کشیده ای دارند که داخل آنها کاملاً آجرکاری شده است.
سقف گنبدخانه در فضای داخلی- همچون حجم بیرونی- از شش پله تشکیل شده است. طراح به کمک این سقف پله پله، بیست و چهار وجهی پایه را به مرتفع ترین مربع در سقف تبدیل می کند. در جداره های هر لایه کتیبه ای به خط کوفی با آجر و کاشی نگاشته شده، و سطح افقی زیرین لایه ها با مهرهای خطی کاشی و آجر پوشیده شده است.
بنا چه از منظر بیرونی و چه در فضای داخلی- و مشخصاً در فضای گنبدخانه- به واسطۀ جزئیات مفصل و استفادۀ زیاد از آجرکاری و کاشی و کتیبه و خطوط و چراغ و قالی مخصوص و درها و دست اندازهای چوبی، «نفیس و اعیانی» به نظر می آید. اجرای دقیق و منظم ساختمان به نیت طراح در خلق فضای نفیس کمک کرده است. بنا در هنگام مواجهه دلپذیر و مطبوع دیده می شود و مخاطب را تحت تأثیر قرار می دهد. استفاده از آجر و کاشی و نقش و خط و قوس و آبنما که ظواهر معماری ایرانی محسوب می شوند- خاطره ای از سنت را در ذهن مخاطب برمی انگیزد.
انتخاب قاعدۀ کثیر الاضلاع نزدیک به دایره برای گنبدخانه، فضایی بوجود آورده است که بر جهت خاصی تأکید نمی کند. این کیفیت فضایی با آنچه در گنبدخانه های مساجد سنتی اتفاق می افتد متفاوت است؛ چرا که در مساجد سنتی برای ورود به فضای گنبدخانه و طرح دیوارها و جهت گیری ایوان و شبستان و گنبدخانه کاملاً براساس جهت معین قبله صورت می گیرد. به عبارت دیگر با ورود به گنبدخانۀ سنتی فرد به آسانی جهت قبله و محراب را تشخیص می دهد. جهت دار نبودن فضای گنبدخانه و موضع ورود به آن به گونه ای است که محل محراب و جهت قبله صراحت تمام ندارد. طرح محراب- اگر چه کاملاً به محراب مساجد قدیمی شبیه نیست- اما از لطف و ملاحت خاصی بهره می برد.
در فضای داخلی گنبدخانه کشیدگی قوس های جناغی خبر از نقطۀ اختتام مهمی در بالا می دهد. لایه لایه شدن سقف و چرخش لایه ها حول یک نقطۀ مرکزی در ادامۀ این حرکت به بالا صورت گرفته است. در واقع اگر لایه های مطبق سقف، که پله پله می شکنند و می چرخند ضخامت بیشتری داشتند و تناسبات آنها همچون وضعیت فعلی- افقی نبود، می توانستند اختتام زیباتری برای این حرکت به سمت بالا بسازند.
پایۀ گنبدخانه در فضای داخلی کم تراش و ساده است؛ در مقابل، سقف به دلیل شکست های پی در پی و خطوط ریز کاشی پرتراش تر و ریز نقش تر دیده می شود. به همین دلیل دستگاه اندازه های پایه و سقف هماهنگ به نظر نمی رسد. پایه وضوح بیشتری دارند. در صورتی که مهرهای خطی سقف، به دلیل آنکه در ارتفاع بالا قرار گرفته اند و تراکم زیادی هم دارند وضوح کمتری دارند، در نتیجه نقوش و خطوط زیر سقف در هم ترکیب می شوند و در مجموع به صورت یک سطح تمام رنگی ادراک می گردند.
تضاد میان کیفیت صفحه ای و دو بعدی سقف- که گویی با پوششی رنگین و نازک پوشانده شده- با احجام فرو نشستۀ طاق نماهای پایه که به دیوارهای آن عمق داده اند، همچنین تفاوت دستگاه اندازۀ این دو بخش و تفاوت میان کشیدگی تناسبات در پایه و تناسبات افقی سقف عواملی هستند که موجب تفکیک این دو از یکدیگر می گردند. سقف دفعتاً لایه لایه و صفحه صفحه شده است و مرحلۀ انتقالی میان سقف و پایه وجود ندارد؛ مراتب رسیدن از پایه به سقف در سنت معماری ایرانی اهمیت زیادی دارد. این موضوع یکی از مهم ترین وجوه افتراق طرح گنبدخانۀ مسجد الغدیر با گنبدخانه های مساجد سنتی است؛ که در آنها عناصر سازندۀ فضا در ترکیباتی وحدت آفرین باهم قرار می گیرند.
نحوۀ همنشینی فضاها
عناصر اصلی طرح، یعنی گنبد خانه، شبستان و حیاط سرپوشیده، با انتظامی خطی در حد فاصل ورودی های جنوبی و شمالی قرار گرفته اند. استقرار گنبدخانه در فاصلۀ کمی از خیابان پررفت و آمد میرداماد موجب شده که حریم گنبدخانه، به عنوان فضای اصلی مسجد شکسته شود.
حیاط سرپوشیده، مستقر در بخش شمالی مسجد، فضای چهار وجهی منظمی است که در دو سطح همکف و زیرزمین ساخته شده است، و ارتباط میان بخش های مختلف مسجد را برقرار می کند. در تراز زیرزمین، وضوخانه ها و سرویس های بهداشتی و دیگر فضاهای خدماتی گرداگرد حیاط قرار گرفته اند. این فضا علی رغم شکل منظم و آجرکاری های نسبتاً مفصل در سقف و کتیبه های دورتادور و آبنمای میانی اش، به دلیل همجواری با فضاهای سرویسی و پلکان، بیش از آنکه مقدمه ای بر بخش های عبادی و فضاهای اصلی مسجد محسوب شود، نقش خدماتی و عبوری پیدا کرده است.
در حد فاصل حیاط سرپوشیده و گنبدخانه، شبستان مسجد استقرار یافته است، اما طرح و شکل غیر منظم و حادث شدۀ این شبستان، شأن و اعتبار لازم را به آن نمی بخشد. به علاوه، این فضا ارتباط و اتصال روشنی هم با فضای پیش و پس خود ندارد.
انتظام خطی فضاهای مسجد، علی القاعده می توانست سلسله مراتبی در دسترسی ها بوجود بیاورد. از طرفی بنا بر آنچه پیش از این دربارۀ جایگاه این مسجد به عنوان یک مکان عمومی شهری بیان شد، ظاهراً مدخل اصلی این ساختمان، ورودی جنوبی است که فرد را بی گذر از مراتبی به فضای اصلی و مهم ترین کانون مسجد می رساند؛ لذا حیاط سرپوشیده و شبستان به عنوان مراتب دسترسی به گنبدخانه جایگاهی ندارند و به فضاهای مهجور و بی استفادۀ ساختمان تبدیل می شوند.
محل استقرار گنبدخانه علاوه برآنکه روابط میان حلقه های سلسله فضاهای داخلی را در هم می ریزد، موجب ابهام ورودی ها یا شاید هم بحرانی د ر ورودی ها می شود. ورودی جنوبی فرد را از جهتی غیر قبلی به گنبدخانه وارد می کند- امری که مستحباً در سنت مسجدسازی از آن اجتناب می شود. ممکن است تصور شود که در اندیشۀ طراح، ورودی شمالی مدخل اصلی بوده است. در این وضعیت- اگر از موضوع مبهم بودن ارتباط حیاط سرپوشیده و گنبدخانه بگذریم- البته معضل جهت گیری ورود به گنبدخانه اصلاح می شود؛ اما این بار موضوع طرح سادۀ ورودی شمالی- که بی مقدمه و جلوخانی مستقیماً رو به خیابان فرعی شمالی باز می شود- همراه با کم اعتباری حیاط سرپوشیده در تحلیل انتظام فضایی سر برمی آورد. واقعیت آن است که ورودی های مسجد نمی توانند جایگاه مناسب خود را در طرح پیدا کنند؛ و این مسئله ناشی از توجه بیش از اندازۀ طراح به گنبدخانۀ مسجد است. بزرگ و چشمگیر شدن گنبدخانه موجب شده تا دیگر عناصر اصلی انتظام فضایی وظایفی به جز آنچه ماهیتاً به آنها مربوط می شود را برعهده گیرند. با مخدوش شدن جایگاه این عناصر فضایی، ورودی ها نیز موقعیتی متزلزل پیدا می کنند و به این ترتیب سازماندهی فضایی بنا از وضوح کامل خارج می گردد؛ و از این جهت مسجد الغدیر از آثار برجسته قدیمی فاصله می گیرد.
http://www.hamino.ir/post/473/نقد-تحلیل-معماری-مسجد-الغدیر
مسجد از دیرباز به عنوان عنصری اساسی در جامعه بشری و به صورتهای گوناگون مطرح بوده است. عمده ترین وظیفه مساجد فراهم ساختن بستر مکانی مناسب برای اقامه نماز جماعت است و عملکردهایی از جمله سخنرانیها، عزاداری ها و کارهای فرهنگی جانبی نیز در آن به انجام می رسد. از سال 1350 به بعد که در معماری ایران یک جریان تاریخ گرا پدید آمده بود، معمارانی کوشیدند آثار در پیوند با معماریگذشته ایران پدید آورند.
مسجد الغدیر جزو این دسته از بناهاست که با توجه به اصلوب های مورد توجه در معماری اسلامی و تکنولوژی مدرن در نواحی شمالی شهر تهران با طرح جهانگیر مظلوم یزدی بین سالهای 1355 و 1356 خورشیدی ساخته شده است. مسجد الغدیر بنایی پوشیده از آجر با تزئیناتی از کاشی فیروزه است. حجم اصلی مسجد منشوری 12 وجهی به ارتفاع 20 متر است که بدون عقب نشینی زیاد نسبت به خیابان اصلی جنوبی قرار گرفته و کاملاً از ساختمانهای اطراف خود متمایز شده است. حال آنکه از سمت شمال نمای 3 طبقه ساختمان حتی المقدور شبیه به ساختمان های اطراف طراحی شده است. دو ورودی مسجد از سوی خیابان اصلی در حنوب و ورودی سوم از خیابان 10 متری شمالی در نظر گرفته شده است. کیفیت فضایی گنبد خانه این مسجد با آنچه در گنبد خانه های مساجد سنتی اتفاق می افتد، متفاوت است. این فضا عمدتاً یادآور فضاها و بناهای آرامگاهی و بین راهی، در معماری سنتی ایران است.
زمین مسجد الغدیر 800 متر مربع می باشد که با وجود مساحت کم سایت پروژه، معمار توانسته حدود 3000 متر مربع زیر بنا و فضا فراهم کند. در شبستان اصلی مسجد نام تمام انبیاء به وسیله کاشی های کوچک نصب شده اند و در شبستانی که نماز در آن اقامه می شود نام 12 امام مشاهده می شود.
محراب مسجد که از اصلی ترین بخش های مسجد می باشد به ارتفاع 14 متر است و نوشته های موجود با آب طلا رسم شده اند.
فضاهای مختلف مسجد عبارتند از : سالن اجتماعات، وضوخانه و فضاهای خدماتی در زیر زمین، فضاهای اداری و کتابخانه و بالکن های مشرف به گنبد خانه در طبقات اول و دوم، فضاهای اصلی مسجد در تراز همکف عبارتند از گنبدخانه و شبستان و حیاط سرپوشیده می باشد.
نکته جالب توجه ای که در مسجد الغدیر وجود دارد نحوه ساختار کلی و ستون های بنا می باشد. شبستان ها توسط ستون های از هم جدا شده اند اما ریشه ستون ها در سالن آمفی تئاتر دیده نمی شوند، وزن حاصله توسط پوترها به دیگر ستون ها منتقل می شوند، محاسباتی که صورت گرفته است ستون های اصلی حدود 90 تن وزن را تحمل می کنند.
توصیف کالبدی مسجد الغدیر
ترکیب دو حجم مکعب مستطیل با ارتفاع متغیر و منشوری با پلان چند ضلعی منتظم، طرح کلی بنا را تشکیل می دهند. حجم منشور در ترازهای مختلف ارتفاعی، دارای پلان های متفاوتی مانند هشت ضلعی، دوازده ضلعی، بیست و چهار ضلعی و نظایر آن می باشد.
پیش از آنکه بتوان این بنا را به سبک و دوره ای خاص متعلق دانست، می توان آن را تلاش طراح برای خلق فضایی با نوآوری های جدید، در چنین کاربری های فرض کرد. نوآوری هایی که تداوم سنت های گذشته و در ارتباط با معماری سنتی ایران باشد. خلوص احجام به کار رفته، به کارگیری مصالح و تزیینات آجری و کاشی کاری در نما، استفاده از عناصر و مفاهیم معماری گذشته و بیان جدیدی از آنها، بیانگر تاثیر نهضت های پست مدرنیسم در معماری، به ویژه گرایش های که به زمینه و بستر طراحی تمایل و توجه دارند. می باشند.
هر 4 سال یک بار یونیسکو ماکن های مذهبی را از نظر معماری و ساختار مورد بررسی قرار می دهد و مسجد الغدیر نیز در این رقابت شرکت داده شده، جایزه این رقابت را کسب کرده است.
مسجد الغدیر دارای متولی می باشد و می توان گفت کاملا بصورت شخصی زیر نظر سازمان اوقاف کشور مدیریت می شود و هزینه های فعلی توسط برگزرای مراسم ها و مردم تامین می گردد.
گالری عکس از مسجد الغدیر
تحریریه معماری آرل
عکاس : مهرداد نجیب زاده
منابع : آرل ، مقاله بازشناسی معماری مسجد الغدیر تهران
https://www.arel.ir/fa/News-View-6193.html
به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) در روزگار کنونی کم هستند افرادی که تمام زندگیشان را وقف کمک به مردم و هدایت آنان کنند. افرادی که با زندگی ساده و بیآلایش خود و با اعمالشان ثابت میکنند که هنوز هم هستند بزرگ مردانی که فارغ از تمام سلایق و توجه به ظواهر آدمها به دنبال ترویج فرهنگ اسلامی در میان مردم باشند. به نظر می رسد یکی از این افراد حجتالاسلام سیداحمد تهرانی؛ امام جماعت مسجد الغدیر باشد که ساده زیستی، مهربانی، تواضع، خوشرویی و پشتکار از جمله ویژگیهایی است که می توان در مورد وی برشمرد.
حجتالاسلام تهرانی که کودکی خود را در محله میرداماد گذرانده، خاطرات نمازهای جماعت کودکیاش مربوط به زمانی میشود که همراه پدر خود به مسجد الغدیر می آمد … حالا او سالها است که خود امام جماعت این مسجد شده و برای اهالی محله بهویژه جوانان نمازگزار خاطرات بسیاری برجای گذاشته است.
جد او سیدمحمدباقر مجتهد از ائمه جماعات مطرح زمان خود بود که سالها در مسجد «حمام گلشن» تهران در خیابان سرچشمه فعالیت میکرد.
حجتالاسلام تهرانی در ۱۶ سالگی توسط پدرش به حوزهای در چیذر تهران معرفی شد تا همزمان با تحصیل در مقطع دبیرستان در حوزه نیز تحصیل کند اما به دلیل علاقه زیاد به دروس حوزوی دبیرستان را رها و فقط در حوزه درس خواند.
او از سال ۷۶ به امامت جماعت این مسجد منصوب شد و تاکنون توانسته است در طول ۲۰ سال فعالیت خود در مسجد «الغدیر» و سال ها حضورش در محله میرداماد، جایگاه بسیار ارزشمندی در میان اهالی این محدوده داشته باشد و پناهگاهی امن برای اهالی به حساب آید. همین حسن شهرت دلیلی شد تا سری به مسجد الغدیر بزنیم و با او در مورد تاریخچه و قدمت مسجد و فعالیت هایش در این مسجد به گفت و گو بنشینیم که متن آن در ادامه می آید:
تلفیقی از معماری سنتی و مدرن
مسجد «الغدیر» یکی از معروف ترین مساجد تهران است. این مسجد همانقدر که برای مؤمنان و علاقهمندان به شرکت در کلاسهای قرآنی و احکام مهم است، برای پژوهشگران و دانشجویان معماری نیز جذاب است. به گفته حجت الاسلام سیداحمد تهرانی “تمایز معماری این مسجد با همه مساجد سنتی دیگر پیش از آن که وارد این مسجد شوید، به چشم میآید، زیرا که این مسجد گلدستهای ندارد و گنبدش هم مثل اغلب مساجد گرد نیست“.
به گفته وی بنای مسجد «الغدیر» آجری است و تأسیس آن به اوایل انقلاب برمیگردد، مساحت زمین آن حدود هزار و زیربنای آن حدود ۳ هزارمترمربع است. این مسجد از چهار طبقه تشکیل شده است که تالار، سالن اجتماعات، کتابخانه و صندوق قرضالحسنه از بخش های مختلف آن هستند.
وی ادامه داد: تزیینات آجری به کار رفته در معماری مسجد الغدیر، به کارگیری کتیبههایی از آیات قرآن به خطوط کوفی و … مهندسی سقف گنبدخانه و دیگر ویژگی های آن از مسجد الغدیر، مسجدی واجد ارزشهای هنری ساخته است که همه این ها نشان میدهد، تلاش طراح آن حفظ روح یک مسجد در کنار خلق فضایی با نوآوریهای جدید بوده و همه این ها از همان بیرون که به مسجد نگاه کنیم، مشخص است.
اگر هر مسجدی را از دور با گنبدش شناسایی میکنیم، شکل گنبد مسجد «الغدیر» متفاوت با دیگر گنبدها است و در اصطلاح به آن گنبد شکسته میگویند
انگار ابتدا قرار بود مسجد «الغدیر» به صورت یک مسجد سنتی ساخته شود، اما با طرح آن موافقت نشد، به گفته تهرانی”سازندگان آن به دنبال طرح نویی بودند و بالاخره طراحی و معماری مسجد به مهندس «جهانگیر مظلوم یزدی» یکی از معماران مطرح کشور سپرده شد، طرحی که ایشان برای این مسجد ارایه دادند، تلفیقی از معماری سنتی و مدرن بود.”
به گفته وی “مسجد الغدیر را سال ۵۵ «مهدی آلطعمه» با هزینه شخصی و در ملکی شخصی ساخته و چند سالی پس از آن یعنی در سال ۱۳۵۹ به بهره برداری رسانده است. این مؤسس و عضو هیئت امنای مسجد، چند ماهی است که به رحمت خدا رفته و حالا برادرش عبدالمجید آلطعمه متولی مسجد است.”
مسجدی به بلندای زندگی یک محل
امام جماعت مسجد الغدیر، می افزاید “در حال حاضر، به دلیل کمبود عرض مسجد و انحراف خیابان میرداماد فضای شبستان آن به صورت مستطیل و مربع در نیامده و به صورت پلان گرد است. این مسجد دارای ۱۴ ستون است که بر هر یک از آن ها نام یکی از معصومین (ع) نگاشته شده است.”
مسجد الغدیر از سال ۵۹ فعالیت خود را آغاز کرده است و در سال های اول فقط نماز مغرب و عشاء در آن اقامه می شد، بعد از آن اقامه نماز ظهر و عصر نیز مورد توجه قرار گرفت. بنا به اظهارات تهرانی از سال ۷۶ با وجود مشکلاتی که در بافت این محله وجود داشت، وی موفق شده است نماز صبح هم در آن اقامه کند.
بیشتر هزینه برگزاری برنامه ها و خدمات مسجد الغدیر توسط خیرین و بخشی از آن ها نیز با برگزاری مجالس ترحیم تامین می شوند.
ارتباط صمیمانه با نمازگزاران
به گفته یکی از مراجعین به مسجد الغدیر “یکی از دلایل استقبال مردم از این مسجد که بیشتر سران کشور در مناسبت های مختلف به آن مراجعه می کنند، ساده زیستی و برخورد خوب امام جماعت آن در محلهای مرفهنشین است که موجب ارتباط صمیمانه او با مردم شده است زیرا که او بدون توجه به ظاهر افراد به ویژه جوانان برای همه به یک اندازه زمان میگذارد و سعی میکند با رفتار و اخلاق خود موجب جذب این افراد به مسجد شود، هر کسی که یک بار با وی آشنا میشود و پای منبرش مینشیند، مجذوب این مسجد و وی می شود.”
تهرانی مهم ترین برنامه ای که در ۲۰ سال گذشته در مسجد الغدیر در دستور کار قرار داده است را پرداختن به موضوع معارف اسلامی و پاسخ به شبهات عنوان کرد و گفت “کار اصلی ما در این مسجد ظهرها است زیرا در این زمان کاسبان و کارمندان ادارات اطراف این محله برای نماز به مسجد می آیند، برای همین ظهرها این مسجد بیشتر از هر وقت دیگری شلوغ است و به همین دلیل اغلب فعالیتهای دینی و مذهبی را این موقع ها انجام میدهیم و شبها را هم به انجام کارهای اجتماعی اختصاص میدهیم.”
تهرانی اظهار کرد”در سال های گذشته تلاش کرده ام که تمام موارد بحث در مسجد به صورت نرم افراز جمع آوری و به صورت مکتوب منتشر و در اختیار نمازگزاران قرار گیرد تا معلومات آن ها در رابطه با معارف و شبهات مطرح روز ارتقا یابد چرا که معتقدم مسجد کارخانه انسان سازی است.”
امام جماعت مسجد الغدیر غیر از برپایی نمازهای جماعت و برگزاری مراسم مذهبی، از مسجد محله به عنوان پایگاهی اجتماعی استفاده میکند و تلاش میکند تا در این پایگاه مذهبی گرهگشای مشکلات مردم باشد. وی در این زمینه، گفت” بسیاری از مردم شبها برای طرح مشکلاتشان به مسجد میآیند تا شاید در اینجا به همراه سایر معتمدان راهحلی برای مشکلات شان پیدا شود. به همین دلیل شب ها به سؤالات مردم و مشکلات مختلفشان پاسخ میدهم و تا زمانی که آخرین نفر از در مسجد بیرون نرفته از مسجد خارج نمیشوم.”
هئیتی پر طرفدار در محله میرداماد
تهرانی از ۲۰ سال پیش هیئت «جوانان مسجد الغدیر» را در منزل پدریاش برپا کرده است، هیئتی که این روزها طرفداران بسیاری در میرداماد دارد، وی در مورد فعالیت های این هیئت، گفت “بسیاری از جوانانی که از سال ۷۶ عضو این هیئت شدند، در حال حاضر در ادارات و دانشگاه های مختلف فعالیت می کنند و در برنامه های این هئیت هم حضور دارند. هیئت جوانان الغدیر از هیئات به نامی است که جوانان این محله در ماه محرم و برپایی مراسم عزاداری پای ثابت آن هستند و در طول ماه محرم تمام خانه تبدیل به هیئت میشود.
از دیگر بخش های مسجد الغدیر کتابخانه آن است، به گفته امام جماعت این مسجد این کتابخانه با داشتن ۶ هزار عنوان کتاب به مخاطبان خدمات ارایه می دهد و یک سالن مطالعه هم برای مخاطبان آن در نظر گرفته شده است.
علاوه بر این ها صندوق قرض الحسنه مسجد الغدیر از ۲۲ سال پیش در این مسجد تاسیس شده است و با شناسایی افراد نیازمند به آن ها وام میدهد.
ساخت مسجد در مناطق محروم و نیازمند کشور
از دیگر امتیازات مسجد الغدیر ساخت مسجد، درمانگاه و حوزه علمیه با کمک خیرین و نمازگزاران آن در داخل و خارج کشور است، تهرانی در این زمینه، اظهار کرد “در چند سال اخیر با حمایت های آیت الله مکارم شیرازی ۱۱۰ مسجد، مدرسه و خانه عالم در غرب کشور ساخته شد که بیشتر هزینه های ساخت آن ها توسط خیرینی که در این مسجد برای اقامه نماز حضور می یابند، تامین شد.
وی در مورد فعالیت های مسجد الغدیر در دوران دفاع مقدس نیز، گفت: این مسجد در روزهای دفاع مقدس، بسیار پرکار بود .از جمله اتفاقاتی که در آن دوران در این مسجد رخ داد، آموزش فنون نظامی بود به طوری که داوطلبان مستقیماً از این مسجد به جبهههای جنگ اعزام میشدند و از سوی دیگر، این مسجد محل گردآوری اقلامی بود که مردم میخواستند برای رزمندهها به جبهه ها بفرستند، از پوشاک و دارو گرفته و خوراکی تا اقلام دیگر که خیّران میآوردند و در مسجد جمعآوری میشد.
امام جماعت مسجد «الغدیر» ادامه داد”علاوه بر آن برای پشتیبانی از رزمندگان، تعداد زیادی آمبولانس از سوی نمازگزاران این مسجد خریداری شد و خود من هم که در آن دوران از فعالین همین مسجد بودم، در پشتیبانی از رزمندگان فعالیت داشتم.”
مقام معظم رهبری، ۳۱ مرداد ماه در روز جهانی مسجد در دیدار با ائمه جماعات از مساجد به عنوان هسته مقاومت فرهنگی یاد کردند که باید نسبت به آن اهتمام ویژه ای داشت، تهرانی با اشاره به اینکه “مهم ترین پایگاه فرهنگی ما مساجد هستند و هیچ ارگان و نهادی همانند مساجد نیست که هر روز درش به روی مردم باز باشد” افزود: معتقدم مساجد پایگاه هایی هستند که تعطیلی بردار نیستند و همیشه به روی مردم باز هستند.
وی ادامه داد “مقام معظم رهبری تاکید داشتند که یک امام جماعت باید ساعات بیشتری در مسجد حضور داشته باشد و به سوالات و مشکلات مردم رسیدگی کند، من هم سعی کرده ام در طول سال ها امام جماعت بودن در مسجد به این موضوع اهتمام ویژه ای داشته باشم، زیرا یک امام جماعت باید پای کار باشد، در صورت امکان مسافرت کمتر برود و بیشتر در مسجد حضور داشته باشد، آن موقع است که شاهد حضور بیشتر مردم در مساجد می شویم.”
منبع: شبستان
گزارش: فاطمه اقبالی
http://rahyafteha.ir/28811/مسجدی-به-بلندای-زندگی-یک-محل/