***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

ادبیات سازان «جدیدالاسلام - قدیم‌الاسلام

يكشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۱۱ ق.ظ

دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی


با سلام واحترام در خصوص ادبیات سازان  «جدیدالاسلام - قدیم‌الاسلام» چند نکته به عرض میرسد :

1)     در دین مبین اسلام ملاک تمایز افراد صرفا ومنحصرا  معیار تقوی الهی می باشد

2)     درهیچ کجای دین اسلام و پیامبر وایمه هدی شرط سنجش افراد تقدم وتاخیر گرویدن به اسلام نبوده است

3)     چه بسا جدید الاسلام هایی که درصدر اسلام در خط مقدم مبارزه امام  علی وامام حسین ع قرار گرفتند و به فوز عظیم نایل شدند

4)     چه بسا جدید الاسلام هایی که درصدر انقلاب اسلامی در خط مقدم مبارزه جهاد وشهادت قرار گرفتند و به فوز عظیم نایل شدند ( رویشهای انقلاب )

5)     چه بسا قدیم الاسلام هایی که درصدر اسلام در مقابل امام  علی وامام حسین ع قرار گرفتند و سقوط کردند وهلاک شدند

6)     چه بسا قدیم الاسلام هایی که انقلاب اسلامی در مقابل امام  راحل ورهبری قرار گرفتند و سقوط کردند و به زباله دان تاریخ افتادند ( ریزش های انقلاب )

7)     به نظر میرسد که برخی افراد که خود دچارجاه  طلبی شده اند ، برای از میدان بدر کردن دلسوزان انقلاب ادبیات غیر اسلامی  «جدیدالاسلام - قدیم‌الاسلام» را بدعت کرده اند

8)     ملاک اسلامی ماندن و انقلابی زیستن است و به تعبیر امام راحل ملاک معیار حال فعلی انان است ، نه مدالهای گذشته انان

9)     بیان افرادی که چنین مطالبی را اظهار میدارند مبین انحراف ذهنی دینی وسیاسی گویندگان انست

10)  تا اضمحلال این قدیم الاسلام های استحاله شده وعفونت زده چند صباحی بیش نمانده است وانشاالله ملت ایران باهوشیاری کامل انان را به زباله دان تاریخ خواهد افکند

11)  ... ...

با تشکر- سیدجواد هاشمی فشارکی

 

15-4-93

واژه‌سازی برای حذف دلسوزان از صحنه انقلاب

تخریب چهره‌های انقلابی با تقسیم‌بندی «جدیدالاسلام - قدیم‌الاسلام»

نمونه‌های بسیاری از گزاره‌هایی را که در ادامه خواهد آمد می‌توان در طول سال‌های اخیر به کرات مشاهده کرد؛ «‌جدیدالاسلام‌ها به جان انقلاب و مردم افتاده‌اند... این گروه فرصت‌طلب که در مبارزه حضور نداشتند، امروز قدرت را برای خودشان ابدی و مادرزادی و ارث حساب می‌کنند... کسانی که حسرت قدرت دارند، کسانی که دل از قدرت نمی‌کنند... اینها تصورات دیگری هم می‌توانند بکنند.

نمونه‌های بسیاری از گزاره‌هایی را که در ادامه خواهد آمد می‌توان در طول سال‌های اخیر به کرات مشاهده کرد؛ «‌جدیدالاسلام‌ها به جان انقلاب و مردم افتاده‌اند... این گروه فرصت‌طلب که در مبارزه حضور نداشتند، امروز قدرت را برای خودشان ابدی و مادرزادی و ارث حساب می‌کنند... کسانی که حسرت قدرت دارند، کسانی که دل از قدرت نمی‌کنند... اینها تصورات دیگری هم می‌توانند بکنند. ...فرصت‌طلب‌ها و آنهایی که جدیدالاسلام هستند، زیاده‌خواهی می‌کنند و آن انقلابیون اصلی را... اکثراً از میدان بیرون کرده‌اند». 
این گزاره ‌ مربوط به سخنان هاشمی رفسنجانی در جمعی دانشجویی است‌. این ادبیات مدتی است در بین برخی از سیاسیون با هدف بیرون راندن جریان دلسوز و وفادار به انقلاب اتخاذ شده و می‌رود تا به یک ادبیات ثابت در فضای سیاسی کشور تبدیل شود؛ ادبیاتی که اهداف خاصی را با خود به همراه خواهد داشت و سؤالات مهمی در اذهان عمومی جامعه مطرح می‌کند نظیر اینکه؛ 
آیا صرف داشتن سابقه در انقلاب و نظام می‌تواند ملاک عقلانی و منطقی جهت سنجش افراد باشد؛ اگر پاسخ مثبت است پس مؤلفه‌هایی نظیر انقلابی زیستن، انقلابی ماندن و ایستادگی در راه شهدا و امام شهدا چه می‌شود؟  به راستی رهبران وقایع تلخ بسیاری در صدر اسلام نظیر جنگ جمل را مگر سابقونی نظیر طلحه و زبیر رقم نزدند که از نخستین اسلام آوردندگان بودند، پس چرا عده‌ای همچنان بر یک ملاک آن هم با این حجم اصرار تکیه می‌کنند؟ 
چرا جماعتی تلاش داشته جریانات‌های سیاسی کشور را به دو گروه جدیدالاسلام – قدیم‌الاسلام تقسیم کند؛ چه منفعت یا منافعی در قبل اینگونه تقسیم‌سازی‌ها به دست می‌آید؟
     قدیم‌الاسلام‌هایی که فتنه ناکثین را رقم زدند
قبل از آنکه به چرایی تخریب جمعی از دلسوزان انقلاب توسط جریان خاص بپردازیم باید به بازخوانی یکی از مهمترین اتفاقات صدر اسلام نگاهی گذرا کنیم آنجایی که دوتن از اولین افرادی که به پیامبر ایمان آوردند در مقابل جانشین پیامبر به جنگ ایستاده و هزینه‌های سنگینی را به اسلام وارد کردند
بعد از آنکه حضرت امیر (ع) به خلافت می‌رسد طلحه و زبیر - دو تن از بیعت کنندگان با ایشان - به دلیل محقق نشدن خواسته‌های نامشروعشان- نظیر امارت‌ و حکومت‌ بصره‌ و کوفه‌ توسط امام علی (ع) به تحریک و تحریض عایشه در مکه پرداخته و نبرد سنگینی به نام جمل را علیه حاکم مسلمانان تدارک می‌بینند.  این دو قبل از رفتن به مکه به حضرت امیر اظهار می‌کنند که مدتی است به انجام عمره نرفته و برای انجام عمره به مکه می‌رویم که ایشان در پاسخ به آنها اظهار می‌کند: «‌به خدا سوگند تصمیم عمره ندارید، بلکه تصمیم حیله و مکر دارید و می‏خواهید به بصره بروید... در کار مسلمانان فساد نکنید و بیعتی را که با من کرده‏اید نشکنید و دنبال فتنه و آشوب نباشید.»  سرانجام‌، این دو به همراه عایشه با سپاه 3 هزار نفری عازم بصره شدند و حضرت امیر پس از آنکه در نامه‌ای‌ به‌ طلحه‌ و زبیر، از مشروعیت‌ خلافت‌ خویش‌، بیعت‌ آزادانه‌ مردم‌، بی‌گناهی‌ خویش‌ در قتل‌ عثمان‌، حقانیت‌ نداشتن‌ طلحه‌ و زبیر در خونخواهی‌ عثمان‌ و اقدام‌ نادرست‌ طلحه‌ و زبیر در نقض‌ دستور قرآن‌ - بیرون‌ آوردن‌ همسر پیامبر(ص)از خانه‌ - تأکید می‌نماید در نامه دیگری به‌ عایشه‌ هشدار می‌دهد که‌ برخلاف‌ دستور قرآن‌ از خانه‌اش‌ بیرون‌ آمده‌ و به‌ بهانه‌ اصلاح‌ بین‌ مردم‌ و خونخواهی‌ عثمان‌، لشکرکشی‌ کرده‌ و خود را گرفتار گناهی‌ بزرگ‌ ساخته‌ است‌
طلحه‌ و زبیر، در نامه‌ای‌ به‌ امام‌، بر نافرمانی‌ خویش‌ اصرار ورزیدند و عایشه‌ نیز پاسخی‌ نداد
در نهایت، نتیجه جنگ ناکثین آن می‌شود که اصحاب‌ جمل‌، پس‌ از چند ساعت‌ نبرد و دادن‌ کشته‌ بسیار، شب‌ هنگام‌ مغلوب می‌شوند، طلحه مصدوم از جنگ به بصره می‌رود در آنجا کشته می‌شود و زبیر هم بعد از فرار از نبرد کشته می‌شود و عایشه را هم به دستور حضرت امیر به مدینه می‌فرستند
   سابقونی در انقلاب اسلامی 
هرچند که موارد مشابه بسیاری از وقایع صدر اسلام را می‌توان ذکر کرد که در آن شخصیت‌های به اصطلاح باسابقه به فتنه انگیزی و غائله آفرینی علیه اسلام دست زده‌اند و اهداف جریان متبوع خود را پیاده‌سازی کرده‌اند اما در نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی کشورمان هم می‌توان مصادیقی از کج روی‌های برخی از سابقون را ذکر کرد که نشان می‌دهد مؤلفه مورد تأکید و وثوق برخی از سیاسیون در روزهای اخیر تنها راه رستگاری و سعادت نیست بلکه می‌تواند همین ویژگی عاملی باشد برای ظلم کردن در حق اسلام و انقلاب و مردمی که به اسلام دلخوش‌اند
   موسوی خوئینی‌ها 
یکی از افرادی که با وجود سوابق مبارزاتی و انقلابی قبل از انقلاب اسلامی در طول سال‌های پس از رحلت حضرت امام تغییر رویکرد داده و بخشی از رهبری تئوریک غائله‌های 18تیر 78 و فتنه 88 را برعهده گرفت، سید محمد موسوی خوئینی‌هاست. فردی که در زمان تبعید حضرت امام به نجف بیش از یکسالی در کنار ایشان است، بعد توسط حکومت پهلوی به 15 سال زندان محکوم می‌شود – که یکسال از آن را طی می‌کند- و طی اقامت امام در پاریس در کنار ایشان حضوری فعال دارد
وی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی رهبر معنوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان اشغال سفارت امریکا نام می‌گیرد و پست‌های مهمی مانند دادستانی کل کشور، عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما، ریاست سازمان حج ایران، نمایندگی دوره  اول مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی را داشته پس از سال 68 آرام آرام چهره واقعی خود را نشان می‌دهد و صراحتا اعلام می‌کند که ولایت فقیه را قبول نداشته و به خاطر رودربایستی با حضرت امام از بیان صریح آن ابا داشته است.  مجمع روحانیون تحت مدیریت وی نقش اصلی را در بیانیه‌های ساختارشکنانه فتنه88 داشته و بارها مردم را به قیام خیابانی علیه حاکمیت دعوت می‌کند
   موسوی و کروبی
میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم از جمله افراد دیگری‌اند که شاید توضیح گذشته آنها و تطابق آن با شرایط فعلی خیلی ضرورت نداشته باشد؛ این دو با آنکه بارها از نزدیکی خود به حضرت امام سخن گفته و مدعی لزوم پایبندی به مبانی اسلام و انقلاب و اندیشه‌های بنیانگذار انقلاب بودند در نهایت با شکل‌دهی بزرگ‌ترین غائله 35ساله انقلاب هزینه‌های بسیاری را به نظام و انقلاب وارد کردند
   هاشمی رفسنجانی
کمتر کسی مخالفت می‌کند که هاشمی را یک شخصیت تأثیرگذار و یکی از سیاستمداران مطرح تاریخ معاصر ایران، به‌ویژه بعد از انقلاب اسلامی بدانیم. اما همین شخصیت مبارز و باسابقه در انقلاب در طول سال‌های اخیر مواضع و رفتارهایی از خود نشان داده که نه تنها کمکی به پیشبرد اهداف عالی نظام و انقلاب نداشته بلکه سنگ‌اندازی در مسیر پیشرفت و تعالی انقلاب مردمی کشورمان بوده است
مواضعی که مصادیق آن فراوان است اما می‌توان نمونه‌هایی از آن را در غائله پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اینگونه ذکر کرد؛
نخستین ورود آقای هاشمی به موضوع تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری را مربوط به سال 1387 می‌دانند. وی شش ماه مانده به انتخابات، در خطبه‌های نماز جمعه، از لزوم صیانت از آرای مردم و اهمیت آن سخن گفت: «اگر ناظران و مسئولان برگزاری انتخابات رأی مردم را ضایع کنند و اعلام قیومیت کنند و نگذارند آنچه که مردم می‌خواهند اعلام شود، این کار خیانت و مستوجب عذاب الهی است... حتی اگر براساس مصلحت برخی بگویند این فرد نباید انتخاب شود، اشتباه است و منتهی به استبداد می‌شود و این اتفاق شومی خواهد بود
نامه هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب در 19 خرداد 1388 از منظرهای مختلفی مورد واکنش تحلیلگران قرار گرفت. از لحن غیرمؤدبانه (آغاز بدون سلام نامه)، زمان نگارش آن، محورهای تخریبی آن در مورد دولت مستقر و یکی از کاندیداهای انتخابات که بگذریم، مهم‌ترین بحث در مورد این نامه، نقش آن در دامن زدن به فتنه‌ای بود که سه چهار روز بعد از نگارش نامه، کشور را در بر گرفت
هاشمی همچنین در پیشگویی فتنه 88 خطاب به رهبر انقلاب - چند روز قبل از برگزاری انقلاب - نوشت: «از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیت‌تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم‌اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید، اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید... . بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریان‌ها این وضع را بیش از این برنمی‌تابند و آتش‌فشان‌هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت
   ملاک اسلامی ماندن و انقلابی زیستن است
البته گردش به چپ برخی از قدیم‌الاسلام‌های انقلاب ما تنها به همین چند نفر خلاصه نمی‌شود و شاید بشود لیستی چند ده نفر از آنها را مهیا کرد که نشان می‌دهد انقلاب در طی مسیر خود در کنار آنکه رویش‌های بسیاری را به خود دیده، ریزش‌هایی هم داشته که در بین آنها عمدتاً نام بزرگانی به چشم می‌خورد که پروفایل آنها با زندان‌های محبوس شاه و شکنجه‌های ساواک نقش و نگارین شده است
این را هم باید تأکید کرد که با بازخوانی عملکرد و سرگذشت بسیاری از شخصیت‌های صدر اسلام می‌توان به این نکته رسید که اسلام آوردن افراد هر چند حائز اهمیت بوده اما مهم‌تر از‌ آن ایمان آوردن افراد و پایداری بر مبانی و اصول اسلامی است که نباید در فراز و فرود‌های روزگار متزلزل شود
به تبع آن در انقلاب اسلامی کشورمان هم هر چند بوده‌اند کسانی که برای شکل‌گیری و حفظ انقلاب زحمت کشیده‌اند و به بیانی قدیم‌الاسلام‌های انقلاب محسوب می‌شوند اما نباید غافل شد که بخش قابل‌توجهی از هزینه‌های وارده، به واسطه فتنه‌های دست‌ساز همین افراد به نظام و انقلاب تا سال‌ها قابل جبران نبوده و  بدون تردید مردم ملاک را نه تنها قدیم‌الاسلام بودن بلکه انقلابی و اسلامی ماندن و زیستن می‌دانند

نویسنده : محمد اسماعیلی 

منبعروزنامه جوان

 

هاشمی سال 76 جدید‌الاسلام بود؟! (خبر ویژه)

مواضع این روزهای آقای هاشمی رفسنجانی راجع به مسائلی مثل تندروی، آزادی و تحجر شاید بیش از آن که برای عده‌ای خوشحال‌کننده باشد، برای آشنایان به ادبیات او در دوران زمامداری امورش تعجب‌برانگیز است. چرا که خیلی از مردمی که این روزها مواضع جدید هاشمی را می‌شنوند طی دو دهه گذشته در تریبون نماز جمعه و مصاحبه‌های او مواضع دیگری را شنیده‌اند. تناقض «دیدگاه هاشمی راجع به بدحجاب‌ها» تنها یکی از نمونه‌ها بود.

رجانیوز در این زمینه نوشت: اظهارنظرهای متناقض آقای هاشمی با گذشته ظاهرا تمامی ندارد و هاشمی طی سخنانی که مدتی پیش توسط سایت او منتشر شد راجع به ماهواره صحبت کرده و ضمن انتقاد از اقدامات محدودکننده درباره آن می‌گوید: «جدید‌الاسلام‌ها به جان انقلاب و مردم افتاده‌اند، این گروه فرصت‌طلب که در دوران مبارزه حضور نداشتند، امروز قدرت را برای خودشان ابدی و مادرزادی و ارث حساب می‌کنند، اینها تصورات دیگری هم می‌توانند بکنند. چقدر تلاش شده که نگذارند در کشور اینترنت باشد. چقدر ماهواره را از بالای پشت‌بام‌ها جمع کردند و من نمی‌دانم چه تاثیری کرد؟ نه تنها از آگاهی مردم چیزی کم نکرد بلکه بر آگاهی مردم افزود، یعنی مردم فکر کردند چرا اینجوری می‌شود؟ چی درمی‌آید از این؟ چه نتیجه‌ای دارد؟ یعنی یک جایی را ما ببندیم، چندین جای دیگر را بشر باز می‌کند. یک راه دیگری پیدا می‌شود. واقعا باید موکول کنیم به عقل و تصور مردم
این سخنان هاشمی در حالی است که وی در سال 76 در حالی که رئیس‌جمهور بود در مصاحبه با شبکه سی‌بی‌اس آمریکا موضعی خلاف موضع امروز خود اتخاذ کرده بود. هاشمی در پاسخ به این سؤال که چرا استفاده از ماهواره در قانون منع شده؟ آیا علت آن نگرانی از علاقه‌مند شدن جوانان به سبک زندگی غربی است می‌گوید: «به هر حال آنهایی که به این قانون رای داده‌اند فکر می‌کنند که محدود کنند زیرا می‌دانند که از طریق آن سیستم‌های ارتباطی افکاری در ذهن جوانان وارد می‌شود که ما نمی‌پسندیم. در بقیه کشورها هم شما می‌بینید که این اقدام‌ها وجود دارد. الان در خیلی کشورهای اروپایی هم از تهاجم فرهنگی آمریکا و برنامه‌های شما نگرانی دارند
هاشمی همچنین ادامه می‌دهد: «شما هم باید قبول کنید که این گونه برنامه‌ها جوانان را دچار مشکل می‌کند، بنیاد خانواده را تضعیف می‌کند، مشکلاتی که الان در غرب وجود دارد، شما امسال نزدیک به 16 میلیارد دلار برای مبارزه با مواد مخدر تخصیص دادید. بالاخره همین موارد عامل این کارهای بد است. من شنیده‌ام باید 400 میلیارد دلار در ظرف 10سال خرج کنید، آمار زنان بی‌سرپرست و بچه‌های بی‌پدر در غرب بسیار وحشتناک است. ایدز اکنون وبای قرن ماست که خب به همین کارها مربوط می‌شود. به هر حال حفاظت اخلاقی اقدام درستی برای حکومت‌هاست.
با این حساب مشخص نیست آیا باید بر طبق مواضع امروز آقای هاشمی، دفاع آن روزهای او از ممنوعیت ماهواره را ناشی از «دل نکندن از قدرت» و یا «ابدی و مادرزادی و ارث دانستن قدرت» بدانیم و یا آن که آن را از روی درد دین و اخلاق جامعه تلقی کنیم؟ طبیعی است که نه تقوا و نه هیچ عقل سلیمی چنین حکم نمی‌کند، چرا که شاید مواضع سالیان گذشته هاشمی به مذاق امروزش خوش نیاید، اما قطعا اقدامی صحیح و قانونی مثل ممنوعیت ماهواره نه ریشه در حب قدرت هاشمی و مدافعان آن طرح، بلکه همان‌طور که او می‌گوید ریشه در تعهدی که حاکمیت برای حفظ حریم اخلاق در جامعه به دوش می‌کشد دارد.

 



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۲۸