***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم فشارک

دوشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۷، ۰۵:۲۸ ق.ظ

 

 

جمعیت فشارک

قرنها از عمر فشارک می گذرد و هر روز بر جمعیت این شهر زیبا افزوده می شود بگونه ای که جوانان و کودکان طوایف، همدیگر را نمی شناسند و نسبت به یکدیگر غریبه شده اند. جمعیت کنونی فشارک به دو دسته بزرگ تقسیم می شوند[1].

الف: طایفه فارسی گو که عبارتند از: 1- فرزندان اسماعیل خان شهر آبی 2- ساداتی که از نسل امیر مشرف الدین طباطبائی زواره ای می باشند 3- سادات حسینی که از کهنگ و کوهپایه آمده اند و از نسل سید قربان حسینی کهنگی هستند.

ب: طایفه ولاتی گو: که از شهرهای مختلف آمده اند و جمعیت متحد و یک شکلی را تشکیل داده اند و عبارتند از:

1- طایفه علیشاه و صنع الهی ها که جد آنها اسماعیل از لاسیب جهت راه اندازی آسیاب به فشارک می آید و پس از راه اندازی آسیاب در فشارک ماندگار می شود ایشان اولین گروه از طایفه ولاتی گو می باشد که به فشارک مهاجرت نموده اند.

2- اولاد مطلب و اولاد قدیر که از سسنا و گشگان به فشارک آمده اند.

3- اولاد مهدی باقر و اولاد سبزه که از کردآباد به فشارک آمده اند.

4- اولاد حاج علی اکبر و محمد (حمامی ها) و حاج عبدالوهاب که از حبیب آباد به فشارک مهاجرت کرده اند.

5- اولاد عبدالله بندی و علی بندی و حسین علی باقر که از گشگان به فشارک آمده اند و اولادبندی افراد متمولی بوده اند.

6- اولاد عقدائی و رحیم که پس از قحطه سالی به همراه اسماعیل خان قهی به فشارک می آیند اسماعیل خان قهی از ایل قشقائی و اهل شیراز بوده است ایشان بهنگام قحطه سالی بعضی از املاک فشارک را خریداری می کند و گوسفندانش را جهت چرا به فشارک می آورد.

7- کرم: وی مالیات بگیر میرزا آقا بوده و از کوهپایه به فشارک می آید و در فشارک مسکن می گزیند.

8- علی فرزند یعقوب ایشان اهل کوهپایه بوده و سپس به فشارک می آید.

 

9- عباس کوپائی پدر بزرگ حاج سلمان و حاج اباذر که به درخواست میرزارضا فرزند میرزا حسین بعنوان قصاب و مجری مراسم سوگواری ائمه (ع) راهی فشارک می گردد.

10- اولاد عزیز که از سبزوار به فشارک می آیند و جد آنها حسن محمد رضا است.

[1]. بعضی طوایف مانند اولاد حاج علی عسگر که از تودشک چو به کیریچی و از کریچی به فشارک آمده اند مستقل می باشند

برگرفته از کتاب شهر من فشارک نوشته سید محمد علی هاشمی

زبان مردم فشارک

زبان رسمی مردم فشارک فارسی است اما کشاورزان علاوه بر زبان فارسی به زبان محلی که زبان پهلوی قدیم است و مشهور به زبان ولاتی میباشد با لهجه ای شبیه لهجه ی مردم یزد و نائین صحبت می نمایند و در فارسی معمولی آنها نیز لغات و اصطلاحات شیرینی مانند کلمات ذیل بکار می رود:

آلاچو= مترسک

اَلِه= کج

اَلُّ= باز شکاری

اَبشا= طویله بزرگ

اَنَخبری= ناگهانی

اُرمو= نوعی گلابی

بینه= ایوان

بالاپوش= پیراهن

بُولونی= ویزی بزرگ گلی

بَدنِمِش= زشت

تُورک= واکسن

تُخُلی= بَرّه

تنگی= کوزه

پچلی= آشغال

پایه= رعد و برق

جُل= پارچه

جُل هم وَرسی= دم فرشی

جِرجِرون= قاشق زنی

چُلِه= پنبه

چنا= چربی

چندری= پوست

جنجولی= تاب بازی

چوپالی= شاخه های کوچک درخت

چزه= دنبه سرخ کرده گوسفند

چوچووِه= دارکوب

حِسن= چاق

حقه= قوطی

خَرَند= ایوان

خوش وا= نان روغنی

دَمِه جا= رشوه

دِوه= جرمی که از کره بدست می آید

رونه= ساعت آبی

ریقمز= جرزن

سُچُرّی= نوعی خار

سَزِّه= نوعی خار

سَخَنواری= اتاق پذیرایی

سولدونی= اتاق تاریک

شاکی= سیلی

شکمبه= سیراب

فِلّه= آغوز

فِکّا= شبیه

قادمه= نخ

کُوره= بچه

کَپه= خواب

کُورمیلی= قندیل

کُرپه= کوچک

کُجی= دگمه

کاچی لپی= گونه بزرگ

کُچه= جوانه

کُوکُومه= جغد

گوندولی= گرد

گالش= کفش

گُندی سره= جوجه تیغی

گوریدن= بهم ریختن

لَته= کرت

لَخشیدن= سُرخوردن

لَندِهور= بزرگ

لنج= لب

لیویر= دهان

مالمالی= مارمولک

مُل= گردن

مژه= سکوت

مواجب= مستمری

مَزَنه= مثل اینکه

ناچاق= بیمار

ورمالید= فرار کرد

هَندو= روی هم ریختن چیزی

هتفتی= نان کلفت

هلرمه= بزرگ

هولوند خورد= کج شد

هورم= بخار

همبونی= کیسه چرمیهالی

نام بعضی از معادن فشارک

سنگ گرانیت، سنگ سمباده، ذغال سنگ

 

حرفه و صنایع مردم فشارک

 

مردم فشارک قبل از ویرانی علاوه بر دامپروری و کشاورزی به شیرکشی انگور و ذوب فلزات مشغول بوده اند اما بعد از ویرانی مشاغلی مانند قالیبافی، نخ ریسی، پنبه بافی، عبابافی، جوال بافی، نساجی، هیزم کنی، کشاورزی، دامپروری، ذغال سازی، کتیراگیری و اخیراً در حرفه نساجی، پتوبافی و استخراج سنگ معدن مشغول بکار میباشند.

 

 مدارس فشارک

در زمان قاجاریه در مسجد جامع فشارک توسط بعضی از علماء مانند آیت الله حاجی میرعابد طباطبایی کرسی تدریس فقه برگزار می گردیده است و دارای چندین مکتب خانه بوده است و در زمان پهلوی یک باب مدرسه به سبک جدید تأسیس گردید و چون یکی از سادات معتقد بود حافظ در فشارک متولد گردیده نام آن را حافظ نهاده اند.

دین و مذهب مردم فشارک

دین ساکنین اوّلیه فشارک زردشتی بوده است و دین فعلی مردم فشارک اسلام و مذهب آنها شیعه دوازده امامی می باشد.

 

فشارک از نگاه چند فرهنگ نامه

1- فشارک دارای آب و هوایی کوهستانی و معتدل است و 930 سکنه و راه فرعی و دبستان و حدود ده باب دکّان دارد.

(فرهنگ جغرافیایی ایران جلد 10)

2- فشارک محلی است بهجت توأمان، آب و هوایش به غایت نیکوست و قریب صد خانه در اوست و آن قریه در کوهسار اتّفاق افتاده است و جانب جنوبش گشاده است

(بستان السیاحه حاج زین العابدین شیروانی)

3- املاک فشارک 24 طاق است

(جغرافیای دارالسلطنه اصفهان)

4- فشارک دارای آب و هوایی عالی و باظرافت و لطافت است و علمای بزرگی از آنجا برخاسته اند چون مرحوم سیدمحمد فشارکی استاد فقه و مرحومین حجۀ الاسلام آقای ملامحمد باقر و آقای ملامحمد حسین طاب ثراهم.

(تاریخ اصفهان و ری حاج شیخ حسن جابری انصاری)

5- فشارک دارای آب لوله کشی، برق، سه حمام، غسالخانه، درمانگاه، پست، دبستان و محل تأمین سوخت میباشد.

 

(فرهنگ اجتماعی دهات و مزارع استان اصفهان)

 

نام تعدادی از کوه ها و درّه های فشارک

 

1- کوهِ بلند فشارک معروف به کوه مست، کوه مارشنون، کوه مارشینان 2 شِدِه 3- لافَرَخه 4- گله چی 5- چرچه 6- زرشگچی 7- لاپاتخت 8- لاسیر 9- لادربَست 10- لاپاژنان (لاپازنان) 11- لاهیک (لائیک) 12- لاتِنگچی 13- لاشزرا 14- پاخونی 15- لاتاریکه 16- لاکُج 17- لابیدستان 18- لاچلاقوزی 19- اُلگ خرس 20- لامونده گار 21- لاپیازی 22- لاسیری 23- لامِژو 24- لاقلاتی 25- لاسونی 26- لاسنجد 27- لانیُج

نام بعضی از محلات فشارک

1- جُوجُوره 2- محله پائین 3- محله بالا 4- پشته 5- لب چاله 6- لب تَنوره 7- لاچه 8- تلّز

نام تعدادی از اشکنده های فشارک

1- اشکنده های سرخی 2- اشکنده های مزرعه حاجی 3- اشکنده های فشارک 4- اشکنده های وژه 5- اشکنده لاق لاق 6- اشکنده نزدیک لالیا 7- اشکنده نزدیک کپیلی کاریوز 8- اشکنده لاگز نزدیک هشوه

 

نام بعضی از قسمت های دشت فشارک معروف به ریگ جیری یا ریجیری

 

1- گُرزین 2- کپیلی 3- لب نعمتی 4- باغ خیر 5- تخته علاءالدین 6- رزگاره

7- چومینی

 

 

 

 

نام بعضی از تپه های فشارک

کپچی کرا کَپ کسکان کپ زردی

 

نام بعضی از مناطق و مزارع فشارک

 

مزرعه حنا، مزرعه حاج حسن، لارکشان، پنجه علی، قاش انجیل، مزرعه کالیوز، آبسوره، مزرعه هشوه، مزرعه شاه باغ، لاق لاق، نرمه بینه، مزرعه پاوازا، مزرعه حینی، آب گنجشک، مزرعه فشارک کهنه، مزرعه قلعه کهنه، مزرعه میرزاعلی اکبر، مزرعه دُرگر، مزرعه میرعلی، مزرعه غلغله آباد، مزرعه وژه، وژوه، سفیدچه، مزرعه حاجی، مزرعه لالیا، مزرعه لطان، مزرعه پائین، مزرعه مه آباد، مزرعه مورزه آباد، مزرعه عابد

 

 یا هو

لیالی قدر در فشارک انقدر با عظمت بود که در ان شب های عرفانی هرکسی می توانست حضور فرشتگان را در جای جای مسجد جامع فشارک حس نماید وقتی صدای بک یا الله در شبستان مسجد می پیچید ملکوت الهی را با تمام وجود حس می نمودی در ان فضای ملکوتی با چشم دل می توانستی نزول قران را بر محمد(ص) در سرزمین وحی بنگری مردمی پاک و ساده دور هم حلقه می زدند و زیر چراغ زنبوری مفاتیح حاج شیخ عباس قمی را دوره می کردند در پایان شب هم حاج سید محمد به منبر می رفت و با فریاد یا محمد و یا علی در و دیوار را به سوز و دعا وا می داشت لحظات پر شوری که هنوز در هیچ کجا ندیده ام نه در مسجد حکیم اصفهان با ان جمعیت انبوه و نه در مسجد  جامع اصفهان مردمی با خطیب احیا هم اواز می شدند که از قلب هایشان نور ایمان و یک رنگی و صداقت متصاعد بود و پینه زحمت روی دست هایشان نقش بسته بود و از افتاب رخسارشان زنگار گرفته بود می گفتند و خدا می شنید و رحمت واسعه  خویش را بر ان ها نازل می کرد یاد ان مردان زحمت کش بخیر همچنین یاد عالم جلیل القدر میرزا نصرالله جعفری و حاج سید علی اکبر و حاج سید محمد که مراسم احیای ان ها زبان زد عام و خاص بود به خیر باد

 

 

مردم فشارک در قدیم بر ای تقسیم آب مز ار ع ا ز رونه که نوعی سا عت آبی بو د استفا ده می کردند  طریقه کار با ساعت بسیار جا لب بود آنها ظرفی را پر از آب می کردند و کا سه ای که  سورا خ ریزی ته آن داشت روی آن قر ار می دادند،  مقدار آب افراد براساس آ ب جمع آ وری شده در کا سه محا سبه می گردید.                 

 

                                       

                                            مراسم چا ووشی وجرجرونی

 

وقتی مردم می فهمیدند کسی قصد زیارت دارد به مدت چهل روز برای او چاووشی میخواندند.

 این امر باعث می شد دیگران هم برای زیارت ترغیب شوند.

 و گاه یک نفر تبدیل به یک قا فله می شد.

این مراسم هنگام رفت و برگشت زائر انجام میشد.

مراسم جرجرونی در ماه رجب جوانان ونوجوانان به درب خانه های مردم می رفتند و شعر جرجرونی را می خواندند.

مردم هم به عنوان خیرات به آن ها چیزهایی می دادند .

اشعار زیبای چاووشی وجرجرونی را در فرصتی دیگر بیان خواهم کرد.

سید محمد علی هاشمی فشارکی

کوه شده

از کوه های رشته کوه مارشنان  در شمال شرق روستای فشارک  ،  روستا در دامنه آن واقع شده است.

کوه دارای صخره ها وپرتگاههای خطرناکی است که اگر آشنایی به کوهنوردی نداشته باشید بالا رفتن از کوه توصیه نمیشود قدیمی ها  میگفتند در زیر کوه دریایی  از آب وجود دارد وقنات فشارک آب خود را از زیر این کوه می گیرد.

در قله کوه شده حفره ای به دهانه تقریبی 30 سانتیمتر از درون صخره ای بیرون زده که بعضاً در طول سال بخار گرم از داخل آن خارج میشود بعضی ها اعتقاد دارند این  حفره تا پایین کوه ادامه دارد و دهانه آتشفشانی است.

کوه ستبر که نمای ورودی روستا به آن میباشد و ناگفته های زیادی در دل دارد  و با دیدن آن احساس غرور  می کنی.

سید منصور هاشمی 

چک چکه

در شمال شرقی مزرعه حنا دره ای است به نام لاسیلی که انتهای آن در دل کوه مارشنان به دره لامژو می رسد. وقتی مسیر لاسیلی تا لامژو را طی میکنی ، به  چشم اندارها و صخره های بدیع وبکری می رسی که بسیارجالب ودیدنی است.

یکی از این مناظر که در در اواسط راه قرار گرفته  ، صخرهای است بلند که از بالای آن چشمه ای بیرون زده  ،  و قطرات آب  چک چک به پایین می چکد. وبه همین دلیل این محل به چک چکه معروف شده است.

در تابستان استراحت در کنار این چشمه با آب وهوای بهاری همراه با صدای چک چک قطرات آب مفرح و دلنشین است.

سید منصور هاشمی فشارکی

فشارک جاهای خاطره انگیز زیادی داره

یکی از اون جاهایی که هیچوقت آدم یادش نمیره و جزو خاطرات بچگی آدم همیشه میمونه غارهایی است که یکی از اونها زیر تلز و توی رودخانه واقع شده و دیگری هم روی بدنه پرتگاه تلز به سمت رودخانه میباشد و معروف به غار پلنگ هستند.

واقعا چه افسانه هایی در رابطه با این غارها برای ما که اون زمون بچه بودیم میگفتند و چقدر ما با قدرت تخیلمون این افسانه ها رو بزرگتر و قشنگتر میکردیم.

یادمه چقدر بزرگترها در خصوص رشادت های شکارچی پلنگ و گوسفند دزدی پلنگ میگفتند

همیشه پیش خودم فکر میکنم چقدر از اونها واقعیت داشتند بعضی ها میگند اون پلنگ نبوده و فقط یک گربه وحشی بوده که فشارکی ها برای ناشناخته بودنش بهش میگفتند پلنگ

ولی هر چی بود ما خیلی با این داستانها حال میکردیم و هیچوقت خاطراتش از فکر مون خارج نمیشه

متاسفم که خیلی بچه های حالا اصلا نمیدونند که یک همچین جایی وجود داره!!!

سیدحمید هاشمی فشارکی

 

موقعیت طبیعی و جغرافیایی فشارک

فشارک با طول و عرض جغرافیایی 19-52/ 47-22 و پلاک 438 از بخش 19 اصفهان پاره ای از بهشت برین است با آب و هوایی بسیار مطبوع و دل انگیز و دره هایی عمیق و کوههایی رفیع در آنجا به چشمه سارهای جوشانی برمی خوریم که متصل است به سلسله جبال سر به فلک کشیده کرکس.

آنجا منطقه ای است وسیع با بوته زارها و بیابانهای بکر و جذاب در آنجا اراضی مزروعی و اشجار از آب سرد و گوارای قنوات گبری که کاریزهای آن شن زارهای کوههای گرانیتی است سیراب می گردد..

آب و هوای بهاری و معتدل فشارک و خاک مستعد و حاصلخیزش موجب گردیده تا کشاورزان بانشاطی وصف ناپذیر در باغستانهای آن بصورت سنتی، گندم، جو، ذرت، زعفران، شاهدانه، سیب زمینی، شلغم، کدو، چغندر، خیار، نخود، لوبیا، ماش، عدس گارس، بلال، زردک، سبزیجات و اشجاری مانند گردو، بادام، گلابی، آلبالو، زردآلو، زرشک، هلو، ارمو، گُنجینی، سنجد، سیب، کاج، انگور، توت، انار، خیار، کبود، گل محمدی، بید، بیدمشک، انجیر و اخیراً پسته و زیتون کشت نمایند.

 

همچنین دشت وسیع و دره های پیچ در پیچش موجب شده تا انواع و اقسام گیاهان و حیوانات وحشی مانند آهو، تیهو، گربه، گراز، مرغ، بز، خرگوش، لاک پشت، خروس، الاغ، چوچووه (دارکوب) شانه به سر (هدهد) گنجشک، قناری، آلّو (باز شکاری)، شاهنگ (شاهین)، بلبل، گنجشک چله (دم جذ بانک)، چکاوک، مار، عقرب، رتیل، عنکبوت، افعی، سگ، تیغ داره (جوجه تیغی) موش، مارمولک، سار، محی، پژمژه، کبوتر چاهی، کلاغ ژاره (زاغ)، کبک، قورقوری، فاخته، جغد، سینه سرخ، بره آهو، روباه، شغال، گرگ، چلچله و گیاهان دارویی و غیر دارویی نظیر شکرگولی (شکر تاقار) آویش، اشم، گلهای وحشی، داسی، گون، رَواز (ریواس)، شنگ، کلاسور، تنیره، تیغ، سزه، سیر کوهی، بادام کوهی، قارچ کوهی، پیاز کوهی، سبزی کوهی، کپی، سچّوری، بوته بوری، سبیل موش، کشکاله، فلق، پیازچه، شور، اردولوک، گز، اسفند، روازی، مژو، نعنا، پونه کوهی، هندوانه ابوجهل، تلخه، بوجود آید.

 

 نیم نگاهی به تاریخ فشارک بعد از ویرانی

دیر زمانی می گذشت و فشارک و مزارع آن متروک و مخروب به دور از انظار جستجوگران سازندگی در آرزوی آبادانی بسر می برد هر چند که آبهای سرگردان از قنوات قدیمی و خراب و چشمه سارهای جوشان، آنرا به مرغزاری سرسبز و باصفا مبدّل کرده بود و پیوسته مراتع و آبشخورهای آن مورد بهره برداری رهگذران و چوبداران دور و نزدیک مانند مزرعه شور قرار می گرفته، لکن کسی در اندیشۀ عمران و آبادانی آن نبوده است تا اینکه همزمان با اقتدار دولت صفویه و بسط امنیت و ثبات در سراسر کشور این انتظار تلخ بسر می آید و مورد توجه دو یکّه سوار بنام اسماعیل و ستارخان شهر آبی که بارهای بار مسیر شهراب به وِیر را زیر سُم ستورانشان سپرده بودند و همسرانشان متعلق به شهر خفته در کنار کویر یعنی قهپایه می باشد قرار می گیرد و آب شیرین و علفزار سرسبز آن، آنها را از حرکت بطرف وِیر بازمی دارد اسماعیل که همّت والا و عزم بالائی دارد در کنار زمزم پوشیده از گل و لای کویر اطراق می کند و مشغول احیاء و توسعه آن می شود و پس از آبادانی نام آنرا قلعه می گذارد و کمی پائین تر جوشش آبی زلال که فشار اندکی دارد ستار را فریفته خویش می گرداند و رؤیای آبادانی را در روح و اندیشه او می گستراند و پس از آبادانی نام آنرا فشارک می گذارد و چون از زوجه اش دختر غلامحسین کوهپائی صاحب فرزند نمی شود آنرا وقف مسجد جامع عباسی(امام) اصفهان می کند البته نباید تلاش بی وقفه این دو بزرگ مرد و فرزندان آنها را در کوهپایه فراموش نمود چرا که هنوز هم سالمندان و بزرگان کوهپایه از دروازه ملاکریم فرزند اسماعیل خان به عظمت یاد می کنند بعدها فرزندان بزرگ مردی به نام میرمحمد رفیع طباطبائی زواره ای به جمع بانشاط و پرتلاش ستار و اسماعیل می پیوندد لکن علت این تعلق بر ما پوشیده است فقط یک چیز مسلم و مبین است که فرزندان میرمحمد مورد احترام ستار و اسماعیل و همچنین ملاجعفر و غلامحسین کوپائی بوده است چرا که بهترین منازل که از نظر وسعت و صفا بی نظیر بوده است را در اختیار آنها قرار داده اند منازلی که جوی آب شب از آنجا عبور می کند برای مثال می توان به منزل میرعلی نقی اول که شامل خانه های مرحوم حاج میرمحمد علی، حجۀ الاسلام سید مرتضی، سید ابوالقاسم، حجۀ الاسلام حاج سید مصطفی، خلیل ا... و حاجیه مریم بیگم است و از امنیت و زیبایی خاصی برخوردار می باشد، اشاره کرد

. به هر حال فرزندان میرمحمد تحولی نو، عمیق و پایدار در کوهپایه و فشارک ایجاد می نمایند و آنرا تبدیل به حوزه باعظمت علم و تحقیق می کنند

سید محمد علی هاشمی فشارکی

نیم نگاهی به تاریخ فشارک قبل از ویرانی

مدتها است که فکر تحقیقی عمیق و بدور از شائبه در زمینه تاریخ فشارک ذهنم را بخود مشغول نموده و مرغ دل هر روز در اوج آسمان آبی فشارک به پرواز درمی آید و از بلندای کوه مارشینان متفکرانه ردپای سبز گذشتگان را می نگرد و از افسون آنهمه زیبائی که بجای گذارده اند تا پاسی از شب در معابر و مقابر بدنبال اسرار ناگشوده روان است اما افسوس که با گشایش هر گره هزاران هزار مجهول دیگر بر سر راهم قرار می گیرد

. امروز 25/12/70 اندیشه ی حیرانم مرا به کُنجی فرا می خواند تا از گنج گفتار گذشتگان دیناری زنگار گرفته به من ایثار کند، پس از کلنجاری کوتاه سرانجام قلم مبهم و کم رنگ خویش را بر سینه ورق لرزان برقص وامیدارم و حاصل آن سطوری است ناتمام بنام نیم نگاهی به تاریخ فشارک اما چه سود نیم نگاهی است از پشت چشمان تاریکی که فقط عشق دیدن دارد و این کار نرگسان تیزبینی را می طلبد که به اندک غمزه ای غوغائی در دل شیفتگان تاریخ گذشته قوم ما بیفکند و به اشارت اندیشه زلال آنها تشنگان بی قرارِ غرق در سراب تردیدها را منوّر و سیراب گرداند لذا بدینوسیله دست طلب به سوی سروران عزیزم از تمام اقوام و طوائف دراز می کنم و با بستن پل خضوع آن عزیزان را اغنیائی سخی می پندارم که اطلاعات ناقص و ناقض مرا در زمینۀ موقعیت طبیعی و جغرافیایی فشارک، محصولات، مزارع، کوهها، گیاهان، قنوات، صنایع، معادن، حیوانات، جمعیت، نژاد، زبان، مقابر، آداب، سنن، خاطرات و آثار گذشتگان کامل نمایند تا انشاءالله به کمک و مساعدت یکدیگر تاریخ پرباری را به رشته تحریر درآوریم اما بعد، سیری کوتاه در تاریخ فشارک قبل از ویرانی: از آثار به جای مانده از گذشتگان و قبور کشف شده اینگونه استنباط می گردد که ساکنین اولیه این دشت دل انگیز گبرنشین و اهل تمدن بوده اند هر چند که با ظهور دین مبین اسلام و نشر آن در ایران به اسلام متمایل می شوند بگونه ای که قبرستان آباء و اجدادی خویش که در دامنۀ کوه شِدِه واقع شده است را رها می نمایند و گورستانی نو به سبک گورستان مسلمانان در دامنۀ کوه لافَرَخِه ایجاد می کنند، سنگ قبر هفتصد سالۀ بدست آمده نشانگر آنست که سالیان طولانی ندای اذان مؤذن در این دشت طنین افکن بوده است همچنین ویرانه های بجای مانده از کارگاههای ذوب سنگ آهن در اطراف پاوازا و کارگاههای شیره کشی واقع در تپه های مورزه آباد و مخروبه های جالب و دیدنی کوره های آجرپزی و آسیابهای خراب کالیوز و ماه آباد حکایت از تمدنی کهن با مردمی سخت کوش دارد که سالیان سال زمستانهای سرد و طولانی را پشت سر نهاده اند و با آغاز فصل بهار و وزش نسیم بهاری از دل کوه سر به فلک کشیده مارشینان، با شقایقهای روئیده بر بستر صحرا همنشین شده اند و در شُوری شورانگیز زندگی مرفّه و پرجاذبه ای را پی ریزی می نموده اند. تا اینکه در یک روز غم انگیز سیلی ویرانگر طومار زندگی آنها را درهم می پیچد بطوریکه در بعضی از جاهای پست، گل و لای به جای مانده از این سیل عظیم به بیش از پانزده متر میرسد و پس از حفر پانزده متر به آثار حیات برمی خوریم البته اماکن بلند و مرتفع مانند دامنۀ کوهِ شِدِه تا حدودی از این ویرانی در امان مانده است

 سید محمد علی هاشمی فشارکی

نیم نگاهی به اسامی بعضی از اماکن قدیمی فشارک

1- آسیاب های مخروبه کالیوز، مه آباد و دشت فشارک که مربوط به دوران قبل از ویرانی فشارک بوده است .

2- گورستان دامنه کوه شِدِه که مربوط به زردشتیان و متعلق به دوران قبل از اسلام در ایران بوده است.

3- آسیاب فعلی فشارک

4- حمام کوچکه فشارک

5- گلخن

6- حمام بزرگه فشارک

7- ساختمان قدیمی حضرت احمد بن موسی (ع) که کاملاً تخریب و تجدید بنا گردیده است.

8- ساختمان مسجد پائین که کاملاً تخریب و مجدداً تجدید بنا گردیده

9- ساختمان قدیمی حسینیه که کاملاً تخریب و تجدید بنا گردیده

10- خانه وقف که کاملاً تخریب گردیده

11- منزل میر علینقی اول

12- قنات فشارک

13- سنگ مقابر گورستان دامنه کوه لافرخه

14- قنوات مزارع فشارک

15- شبستان مسجد جامع

16- آسیاب حنا

17- اشکنده ها

18- بازارچه

19- آب انبار

20- قلعه ها

21- برج ها.

سید محمد علی هاشمی فشارکی

لامژو و لابیدستان

 دوتا از دره های بسیار زیبای مارشنان هستند وقتی از مار شنان در صدمتری قله کوه مس به طرف لابیدستان بخواهیم برویم اگر کسی به منطقه آشنا باشد راههای زیادی هست ولی تنها راه مال رو راهی پر وپیچ وخم وترسناک است که در قدیم برای چرای گوسفندان در دامنه قله و آوردن هیزم بوسیله الاغ و قاطر استفاده میشده است اهمیت این راه به این میباشد که در میان دره ها و پرنگاهها وسنگلاخ بودن کوه راهی درست کرده اند تا افراد به راحتی جهت حمل بار تا قله بتوانند از حیوان استفاده کنند

سید منصور هاشمی فشارکی

      

   ایا می دانید چرا گلخند و حمام کوچیکه فشارک که متعلق به عصر صفوی است و همچنین برج لب تنوره و هشتی منزل حاج میر قاسم روزگاری به دست مردم فرهنگ دوست فشارک ویران شد؟؟؟

                                                                 کوبه

                                                                                        

   در قدیم درب خانه های فشارک دارای دو کوبه بوده است یکی حلقوی و ظریف و دیگری چکشی و زمخت . صدای هر کوبه به صاحب خانه می فهمانید چه کسی پشت در قرار دارد زیرا اگر زننده ی درب مونث بود باید از کوبه حلقوی و ظریف استفاده می کرد و اگر مذکر بودباید از کوبه چکشی و زمخت استفاده می کرد .

                                                          وژه فشارک

  

    در سمت چپ کوه لافرخه فشارک به مزرعه ای زیبا با هوایی مطبوع و چشمه ساری جوشان به نام وژه بر می خوریم انار ابدار و شیرین انجیر قرمز و سفید از میوه های خوب این مزرعه به حساب می اید در نزدیکی ان لادوره ,لامچه ,ارمووه و قاش انجیر واقع شده است کمی پایین تر از ان تپه ای بزرگ به نام کپ زردی قرار دارد که روزگاری امیر شهاب الدین علی طباطبایی فشارکی برادر امیر مشرف الدین سرسلسله سادات هاشمی و طباطبایی فشارک قصد ابادانی ان منطقه را داشته است اما عجل به او امان نمی دهد جلوی وژه دشتی معروف به لرد قرار دارد که زمانی بین مردم زفره و فشارک بر سر تقسیم ان جنگی معروف به کاچی کلا در می گیرد و پس از جنگ مرز بین فشارک و زفره تعیین می گردد درفرصتی دیگر در رابطه به جنگ کاچی کلا مطالبی خواهم گفت در این زمینه این جانب شعری در جزوه شهر من فشارک اورده ام که خوانندگان عزیز می توانند به ان رجوع نمایند.

 

 

 

 

 

 

جمعیت فشارک

قرنها از عمر فشارک می گذرد و هر روز بر جمعیت این شهر زیبا افزوده می شود بگونه ای که جوانان و کودکان طوایف، همدیگر را نمی شناسند و نسبت به یکدیگر غریبه شده اند. جمعیت کنونی فشارک به دو دسته بزرگ تقسیم می شوند[1].

الف: طایفه فارسی گو که عبارتند از: 1- فرزندان اسماعیل خان شهر آبی 2- ساداتی که از نسل امیر مشرف الدین طباطبائی زواره ای می باشند 3- سادات حسینی که از کهنگ و کوهپایه آمده اند و از نسل سید قربان حسینی کهنگی هستند.

ب: طایفه ولاتی گو: که از شهرهای مختلف آمده اند و جمعیت متحد و یک شکلی را تشکیل داده اند و عبارتند از:

1- طایفه علیشاه و صنع الهی ها که جد آنها اسماعیل از لاسیب جهت راه اندازی آسیاب به فشارک می آید و پس از راه اندازی آسیاب در فشارک ماندگار می شود ایشان اولین گروه از طایفه ولاتی گو می باشد که به فشارک مهاجرت نموده اند.

2- اولاد مطلب و اولاد قدیر که از سسنا و گشگان به فشارک آمده اند.

3- اولاد مهدی باقر و اولاد سبزه که از کردآباد به فشارک آمده اند.

4- اولاد حاج علی اکبر و محمد (حمامی ها) و حاج عبدالوهاب که از حبیب آباد به فشارک مهاجرت کرده اند.

5- اولاد عبدالله بندی و علی بندی و حسین علی باقر که از گشگان به فشارک آمده اند و اولادبندی افراد متمولی بوده اند.

6- اولاد عقدائی و رحیم که پس از قحطه سالی به همراه اسماعیل خان قهی به فشارک می آیند اسماعیل خان قهی از ایل قشقائی و اهل شیراز بوده است ایشان بهنگام قحطه سالی بعضی از املاک فشارک را خریداری می کند و گوسفندانش را جهت چرا به فشارک می آورد.

7- کرم: وی مالیات بگیر میرزا آقا بوده و از کوهپایه به فشارک می آید و در فشارک مسکن می گزیند.

8- علی فرزند یعقوب ایشان اهل کوهپایه بوده و سپس به فشارک می آید.

9- عباس کوپائی پدر بزرگ حاج سلمان و حاج اباذر که به درخواست میرزارضا فرزند میرزا حسین بعنوان قصاب و مجری مراسم سوگواری ائمه (ع) راهی فشارک می گردد.

10- اولاد عزیز که از سبزوار به فشارک می آیند و جد آنها حسن محمد رضا است.

[1]. بعضی طوایف مانند اولاد حاج علی عسگر که از تودشک چو به کیریچی و از کریچی به فشارک آمده اند مستقل می باشند

 

برگرفته از کتاب شهر من فشارک نوشته سید محمد علی هاشمی

 

زبان مردم فشارک

 

 

زبان رسمی مردم فشارک فارسی است اما کشاورزان علاوه بر زبان فارسی به زبان محلی که زبان پهلوی قدیم است و مشهور به زبان ولاتی میباشد با لهجه ای شبیه لهجه ی مردم یزد و نائین صحبت می نمایند و در فارسی معمولی آنها نیز لغات و اصطلاحات شیرینی مانند کلمات ذیل بکار می رود:

آلاچومترسک

اَلِهکج

اَلُّباز شکاری

اَبشاطویله بزرگ

اَنَخبریناگهانی

اُرمونوعی گلابی

بینهایوان

بالاپوشپیراهن

بُولونیویزی بزرگ گلی

بَدنِمِشزشت

تُورکواکسن

تُخُلیبَرّه

تنگیکوزه

پچلیآشغال

پایهرعد و برق

جُلپارچه

جُل هم وَرسیدم فرشی

جِرجِرونقاشق زنی

چُلِهپنبه

چناچربی

چندریپوست

جنجولیتاب بازی

چوپالیشاخه های کوچک درخت

چزهدنبه سرخ کرده گوسفند

چوچووِهدارکوب

حِسنچاق

حقهقوطی

خَرَندایوان

خوش وانان روغنی

دَمِه جارشوه

دِوهجرمی که از کره بدست می آید

رونهساعت آبی

ریقمزجرزن

سُچُرّینوعی خار

سَزِّهنوعی خار

سَخَنواریاتاق پذیرایی

سولدونیاتاق تاریک

شاکیسیلی

شکمبهسیراب

فِلّهآغوز

فِکّاشبیه

قادمهنخ

کُورهبچه

کَپهخواب

کُورمیلیقندیل

کُرپهکوچک

کُجیدگمه

کاچی لپیگونه بزرگ

کُچهجوانه

کُوکُومهجغد

گوندولیگرد

گالشکفش

گُندی سرهجوجه تیغی

گوریدنبهم ریختن

لَتهکرت

لَخشیدنسُرخوردن

لَندِهوربزرگ

لنجلب

لیویردهان

مالمالیمارمولک

مُلگردن

مژهسکوت

مواجبمستمری

مَزَنهمثل اینکه

ناچاقبیمار

ورمالیدفرار کرد

هَندوروی هم ریختن چیزی

هتفتینان کلفت

هلرمهبزرگ

هولوند خوردکج شد

هورمبخار

همبونیکیسه چرمیهالی

 

سید محمد علی هاشمی


 

 

فشارک شناسی!!!

نام بعضی از معادن فشارک

سنگ گرانیت، سنگ سمباده، ذغال سنگ

 

حرفه و صنایع مردم فشارک

مردم فشارک قبل از ویرانی علاوه بر دامپروری و کشاورزی به شیرکشی انگور و ذوب فلزات مشغول بوده اند اما بعد از ویرانی مشاغلی مانند قالیبافی، نخ ریسی، پنبه بافی، عبابافی، جوال بافی، نساجی، هیزم کنی، کشاورزی، دامپروری، ذغال سازی، کتیراگیری و اخیراً در حرفه نساجی، پتوبافی و استخراج سنگ معدن مشغول بکار میباشند.

 

مدارس فشارک

در زمان قاجاریه در مسجد جامع فشارک توسط بعضی از علماء مانند آیت الله حاجی میرعابد طباطبایی کرسی تدریس فقه برگزار می گردیده است و دارای چندین مکتب خانه بوده است و در زمان پهلوی یک باب مدرسه به سبک جدید تأسیس گردید و چون یکی از سادات معتقد بود حافظ در فشارک متولد گردیده نام آن را حافظ نهاده اند.

 

دین و مذهب مردم فشارک

دین ساکنین اوّلیه فشارک زردشتی بوده است و دین فعلی مردم فشارک اسلام و مذهب آنها شیعه دوازده امامی می باشد.

 

فشارک از نگاه چند فرهنگ نامه

1فشارک دارای آب و هوایی کوهستانی و معتدل است و 930 سکنه و راه فرعی و دبستان و حدود ده باب دکّان دارد.

(فرهنگ جغرافیایی ایران جلد 10)

2- فشارک محلی است بهجت توأمان، آب و هوایش به غایت نیکوست و قریب صد خانه در اوست و آن قریه در کوهسار اتّفاق افتاده است و جانب جنوبش گشاده است

(بستان السیاحه حاج زین العابدین شیروانی)

3- املاک فشارک 24 طاق است

(جغرافیای دارالسلطنه اصفهان)

4- فشارک دارای آب و هوایی عالی و باظرافت و لطافت است و علمای بزرگی از آنجا برخاسته اند چون مرحوم سیدمحمد فشارکی استاد فقه و مرحومین حجۀ الاسلام آقای ملامحمد باقر و آقای ملامحمد حسین طاب ثراهم.

(تاریخ اصفهان و ری حاج شیخ حسن جابری انصاری)

5- فشارک دارای آب لوله کشی، برق، سه حمام، غسالخانه، درمانگاه، پست، دبستان و محل تأمین سوخت میباشد.

(فرهنگ اجتماعی دهات و مزارع استان اصفهان)

 

نام تعدادی از کوه ها و درّه های فشارک

1کوهِ بلند فشارک معروف به کوه مست، کوه مارشنون، کوه مارشینان شِدِه 3- لافَرَخه 4- گله چی 5- چرچه 6- زرشگچی 7- لاپاتخت 8- لاسیر 9- لادربَست 10- لاپاژنان (لاپازنان) 11-لاهیک (لائیک) 12- لاتِنگچی 13- لاشزرا 14- پاخونی 15- لاتاریکه 16- لاکُج 17- لابیدستان18- لاچلاقوزی 19- اُلگ خرس 20- لامونده گار 21- لاپیازی 22- لاسیری 23- لامِژو 24-لاقلاتی 25- لاسونی 26- لاسنجد 27- لانیُج

 

 

http://fesharak.blogfa.com/category/2

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۰۲