***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

امام خمینی و حکومت اسلامی

پنجشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۵۲ ب.ظ

روزی مرحوم آقا سید محمد فشارکی خدمت میرزا آمد و گفت:

 

‏‏بد نیست این جمله را بگویم که وقتی شاه قیمت شکر را کیلویی پنج ریال گران کرده‏‎ ‎‏بود، شبی به همراه آقای سعیدی ـ رحمة الله علیه ـ و بعضی دیگر از دوستان، خدمت‏‎ ‎‏امام بودیم، من به امام گفتم: خوب است شما برای ضربه زدن به شاه استعمال قند و‏‎ ‎‏شکر را تحریم کنید، ایشان فرمود: من خودم در این فکر بودم ولی از خودی ها ترسیدم.‏‎ ‎‏بعد فرمودند: وقتی میرزا به حرمت تنباکو فتوا داد، دو نفر از خودی ها رفتند بالای منبر‏‎ ‎‏قلیان کشیدند. روزی مرحوم آقا سید محمد فشارکی خدمت میرزا آمد و گفت: آقا! اجازه‏‎ ‎‏بدهید حق استادی را چند دقیقه نادیده بگیرم تا بتوانم حرف هایم را بزنم. میرزا هم گفته‏‎ ‎‏بود: بسیار خوب، نادیده بگیر (حالا این خود مسئله است که این حق واگذار کردنی‏‎ ‎‏نیست ولی در نهایت ایشان گفته بود نادیده بگیر) بعد ایشان با تندی و عصبانیت گفته‏‎ ‎‏بود: آقا سید! چرا از جدّت نمی ترسی؟ چرا نشسته ای؟ می ترسی تو را بکشند؟ خوب‏‎ ‎‏بکشند، به درد اسلام می خورد چرا قیام نمی کنی؟ بعد میرزا خیلی مؤدب فرموده بود:‏‎ ‎‏نه، نمی ترسم. در این فکر بودم که مصلحت باشد، مطمئن باشم که به نفع ما است و بعد‏‎ ‎‏فرموده بود: سه روز، روزه گرفتم و امروز در سردابِ سامرّا رفتم و حالا این نوشته را‏‎ ‎‏آورده ام (یعنی همان فتوای مشهور) همان فتوای دو جمله ای چنان نوری داشت که دنیای‏‎ ‎‏تشیّع را تکان داد.‏

‏‏غرض این که بعد که این کار شده بود و ناصرالدین شاه عقب نشینی کرد این دیگر‏‎ ‎‏دنبال همان قضیه است که من از آقای بروجردی نقل می کنم ـ گویا ناصرالدین شاه به‏‎ ‎‏میرزانامه نوشت که: جناب حجة الاسلام ملاذ الأنام! ...حالا که چنین است کلام شما را‏‎ ‎‏پذیرفتیم. حالا مملکت را خودتان اداره کنید، ما هم در خدمت شما هستیم. آقای‏‎ ‎‏بروجردی فرمود: میرزا خیلی عقل کرد و در جواب نوشت: حضور مبارک اعلا حضرت‏‎ ‎‏فلان، کماکان شما شاه و ما رعیّت هستیم ولی ما هنوز ناظریم اگر کار خلافی جلو آمد باز‏‎ ‎‏هم ما هستیم. آقای بروجردی فرموده بود: میرزا عقل کرد، ناصرالدین شاه خیلی دلش‏‎ ‎‏می خواست که مملکت را بدهد دست این ها. میرزا هم که کسی نبود، سیّدی تنها در‏‎ ‎‏سامرّا، ایادی او هم همین طلبه هایی بودند که دور و بر او جمع شده بودند،..

 

 

کتاب امام خمینی و حکومت اسلامی: مصاحبه های علمی

 

http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_121090/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D9%88_%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87_%D8%A8%D8%A7_%D8%A2%DB%8C%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۲