دیوان اشعار شهدای فشارکی در وصیت نامه شان
کتاب گنجینه معارف شهدا (آخرین سفارشها و نواهای آسمانیان فشارکی)
منبع : کتاب کتاب گنجینه معارف شهدا (آخرین سفارشها و نواهای آسمانیان فشارکی) ، ستاد یادواره شهدا ، سیدجواد هاشمی فشارکی ، انتشارات وانیا ، 1397، ص
220 الی 223
دیوان اشعار شهدا
شهدای گرامی، در متن وصیتنامه خود، اشعاری را از ائمه(ع) و شعرا ارایه نموده و از آن برای انتقال روح وصیت خود به ما چنین نقل کردهاند:
شهدای گرامی، در متن وصیتنامه خود، اشعاری را از ائمه(ع) و شعرا ارایه نموده و از آن برای انتقال روح وصیت خود به ما چنین نقل کردهاند:
دیوان اشعار شهدا
شهدای گرامی، در متن وصیتنامه خود، اشعاری را از ائمه(ع) و شعرا ارایه نموده و از آن برای انتقال روح وصیت خود به ما چنین نقل کردهاند:
1)
شهیدان زندهاند الله اکبر |
به خون آغشتهاند الله اکبر |
(شهید مهدی مطلبی فشارکی، فرزند علی اصغر )
2)
میروم وز سر حسرت به فضا مینگرم |
خبر از پای ندارم که زمین میسپرم |
(شهید علیرضا آقاجانی فشارکی)
3)
ای خوشا با فرق خونین در لقاء یار رفتن |
سر جدا پیکر جدا در محفل دلدار رفتن |
(شهید مرتضی غلامی فشارکی، فرزند رضا)
4)
"الهی در سرای عالم دل |
مرا جز عشق کویت نیست حاصل |
مرا داغ تو و مهر تو بر دل |
مرا در کوی عشقت هست منزل |
دل و جانم ز عصیان شد پریشان |
شدم دور از دیار مهرکیشان |
نوای دعوتت را چون شنیدم |
به پای دل چو مشتاقان دویدم |
که من بر تو دلی محتاج دارم |
به سر از لطف و مهرت تاج دارم |
بود امرت مرا آویزه گوش |
نمی گردد مرا لطفت فراموش |
چه خوش باشد سفر کردن به سویت |
به چشم دل نظر کردن به رویت |
الهیای چراغ شام تارم |
مکن در بزم محشر خوار و زارم |
اگر افتاده در بند فراغم |
ترا لکن نهال اشتیاقم |
اگر پیمان طاعت را گسستم |
اگر عمری گنه شد حاصل من |
اگر شیطان ربود از من دل من |
اگر دورم ز بزم کویتای یار |
اگر افتاده و بشکسته بالم |
اگر باشد پریشان باز حالم |
ولی امروز از تو عذر خواهم |
منم مسکین تو بگذر از گناهم "[1] |
(شهید مهدی عظیمی اصفهانی)
5)
"همى گویم و گفتهام بارها |
بود کیش من مهر دلدارها |
پرستش به مستى است در کیش مهر |
برونند زین جرگه هوشیارها " |
(شهید سید ساعد هاشمی فشارکی)
[1] سروده حسین انصاریان
6)
"در طریقت پیش سالک هر چه آید خیر اوست |
در صراط مستقیم اى دلى کسى گمراه نیست |
بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود |
خود فروشان را [به کوی میفروشان] راه نیست |
هرچه هست از قامت ناساز بى اندام ماست |
ور نه تشریف تو بر بالاى کس کوتاه نیست" [1] |
(شهید سید ساعد هاشمی فشارکی،)
7)
" اى که مىترسى ز مرگ اندر فراز |
هان زخود ترسانى اى جان هوشدار |
زشت روى توست نه رخسار مرگ |
جان تو همچون درخت و مرگ، برگ"[2] |
(شهید سید ساعد هاشمی فشارکی)
"خون شهید از آب اولی تر است |
این خطا از صد ثواب اولی تر است" [3] |
(شهید سید ساعد هاشمی فشارکی)
8)
« فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً |
*** *** *** *** |
فَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلى وَ أَنْبَلُ |
[1] دیوان حافظ غزل 71
[2] "مثنوی" طبع میرخانی، ج 3، ص 288 و 289
[3] خون شهیدان را ز آب اولیتر است ** این خطا از صد ثواب اولیتر است - مولوی " مثنوی معنوی " دفتر دوم
[4] (اگر (لذّات) دنیوى با ارزش به شمار آید، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى مرگ آفریده شده، شهادت در زیر ضربات شمشیر در راه خدابهتر است و اگر روزىها به تقدیر الهى تقسیم شده، حریص نبودن در طلب روزى زیباتر است و اگر اموال و دارایى براى واگذاشتن جمع آورى مىشود، چرا آزاد مردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟( تاریخ ابن عساکر) شرح حال امام حسین(علیه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374.
« فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً |
*** *** *** *** |
فَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلى وَ أَنْبَلُ |
" اگر چه دنیا و آنچه در آن است زیبا و دوست داشتنى است،
اما خانه آخرت زیباتر و برتر است.
و اگر قرار است اموال که فرد در دنیا جمع آورى مىکنند،
باید بگذارند و بروند، پس چه بهتر آنها را در راه خدا انفاق کند.
و اگر قرار است روزى از این دنیا بروم،
پس چه بهتر که در راه خدا با شمشیر قطعه، قطعه شوم. "(شهید سید ساعد هاشمی فشارکی)
9)
"سامضی و ما بالموت عارعلى الفتى اذا ما نوى حقا |
و جاهد مسلما و واسى الرجال الصالحین بنفسه |
و فارق مثبورا و باعد مجرمافان عنت لم اندم |
وان مت لم الم کفى بک ذلا ان تعیش و ترغما" [2] |
(شهید سید ساعد هاشمی فشارکی)
"من به سوى مرگى مىروم که مرگ براى جوانمردان ننگ نیست،
آنگاه که مرگ در راه عقیده اسلام و هدف حقانیت باشد
و مرد بخواهد با ایثار جانش از مردان نیک حمایت کند و جنایتکاران مخالف نماید
و از دشمنان خداوند دورى گزیند من جانم را در طبق اخلاص گذارده
و دست از زندگى مى شویم اگر زنده ماندم پشیمانى ندارم"
[1] (اگر (لذّات) دنیوى با ارزش به شمار آید، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى مرگ آفریده شده، شهادت در زیر ضربات شمشیر در راه خدابهتر است و اگر روزىها به تقدیر الهى تقسیم شده، حریص نبودن در طلب روزى زیباتر است و اگر اموال و دارایى براى واگذاشتن جمع آورى مىشود، چرا آزاد مردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟( تاریخ ابن عساکر) شرح حال امام حسین(علیه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374.
[2] بحارالانوار ج 42 ص 328 والارشاد ج2 ص81