***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

مسجد جامع حلب ( جامع ذکریا - جامع اموی ) سوریه

دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۲:۵۸ ق.ظ

Mosque of Aleppo Mosque

Great Mosque of Aleppo

جَامِعُ حَلَب الکَبیر- الجامع الأموی فی حلب - جامع بنی أمیة الکبیر فی حلب

 

 

 

 

 

مسجد جامع حلب یک مسجد اسلام واقع در سوریه می‌باشد. ساخت و ساز این ساختمان ۷۱۵ قمری، سده ۱۳ام میلادی به پایان رسید.

 معمار این بنا حسن بن مفرح السرمانی است که این بنا را به سبک پیش از اسلام شمال سوریه،

 معماری سلجوق، معماری مملوک طراحی کرده‌است.

 

The Great Mosque of Aleppo (Arabicجَـامِـع حَـلَـب الْـکَـبِـیْـرJāmi‘ Ḥalab al-Kabīr) or the Umayyad Mosque of Aleppo (Arabicجَـامِـع بَـنِی أُمَـیَّـة بِـحَـلَـبJāmi‘ Banī Umayyah Bi-Ḥalab) is the largest and one of the oldest mosques in the city of AleppoSyria. It is located in al-Jalloum district of the Ancient City of Aleppo, a World Heritage Site, near the entrance to Al-Madina Souq. The mosque is purportedly home to the remains of Zechariah, the father of John the Baptist, both of whom are revered in Islam.and Christianity. It was built in the beginning of the 8th century CE. However, the current building dates back to the 11th through 14th centuries. The minaret was built in 1090, and was destroyed during fighting in the Syrian civil war in April 2013

 

 

 

جَامِعُ حَلَب الکَبیر أو الجامع الأموی فی حلب أو جامع بنی أمیة الکبیر فی حلب هو أحد أکبر وأقدم المساجد فی مدینة حلب السوریة، حیث یقع المسجد فی حی الجلوم فی المدینة القدیمة من حلب، التی أدرجت على قائمة مواقع التراث العالمی عام 1986، حیث أصبح الجامع جزءاً من التراث العالمی، وهو یقع بالقرب من سوق المدینة. کما یُعرف الجامع أیضاً بوجود ما بقی من جسد النبی زکریا (والد یوحنا المعمادان حسب الدیانة المسیحیة). یقوم الجامع الیوم على مساحة من الأرض یبلغ طولها 105 أمتار من الشرق إلى الغرب، ویبلغ عرضه نحو 77.75 متر من الجنوب إلى الشمال وهو یشبه إلى حد کبیر فی مخططه وطرازه الجامع الأموی الکبیر بدمشق. کما وبنی المسجد فی القرن الثامن المیلادی، إلا أن الشکل الحالی یعود إلى القرن الحادی عشر المیلادی حتى القرن الرابع عشر المیلادی، کما وبنیت المئذنة فی عام 1090 میلادی، ودمرت فی نیسان من العام 2013 نتیجة للمعارک التی اندلعت هناک فی أحداث الأزمة السوریة.

 

 

 

 

دورنمای مسجد  مسجد پیش از جنگ داعش

 

Aleppo-Great-mosque-Alp.jpg

ورودی مسجد پیش از جنگ داعش

 

ضزیح مطهر حضرت ذکریا

 

صحن مسجد پیش از جنگ داعش

 

صحن مسجد پیش از جنگ داعش

 

Great Mosque of Aleppo 04.jpg

شبستان مسجد - پیش از تخریب داعش

 

 

مسجد جامع حلب به جامع کبیر، جامع اموی و، به سبب داشتن ضریحی منسوب به حضرت یحیی‌ بن زکریا علیه‌السلام، به جامع زکریا نیز مشهور است.

 

 

محل

 

 

جامع حلب اکنون در مرکز بخش قدیمی شهر حلب و در محدوده بازار حاتم، در مغرب قلعه حلب، قرار دارد. [۱] [۲] [۳] [۴]

 

 

بانی

 

 

این مسجد را سلیمان‌ بن عبدالملک اموی (حک: ۹۶ـ۹۹)، در رقابت با مسجد جامع دمشق، ساخته، اما در روایتی دیگر، سازنده آن ولید بن عبدالملک (حک: ۸۶ـ ۹۶)، بانی مسجد جامع دمشق، ذکر شده است.

 

 

سیر تاریخی

 

 

جامع حلب در باغِ کلیسای هیلانه (هلن) ساخته شد. [۵] [۶]  گفته شده است که پس از روی کار آمدن عباسیان (حک: ۱۳۲ـ۶۵۶)، سنگ‌های مرمر و برخی عناصر تزیینی و وسایل این مسجد به مسجد جامع انبار، در عراق، منتقل گردید. [۷]

 

 

در ۳۵۱، پادشاه روم شرقی، نیکفور، در حمله به حلب این مسجد را به آتش کشید و پس از آن، امیر سیف‌الدوله حمدانی آن را بازسازی کرد و سپس پسرش، ابوالمعالی سعدالدوله، کار او را ادامه داد.

 

 

در سال ۳۵۴، قَرْغُویه، غلام مُلوک حمدانی، گنبدی بر حوض فواره صحن ساخت. [۸] [۹] [۱۰]

 

 

در ۴۸۲ در زمان آق سنقر زنگی، حسن‌ بن معاذ سامانی زیر نظر قاضی شهر، ابن خَشّاب، ساخت منار جدیدی را در محل منار قبلی آغاز کرد و در ۴۸۳ به پایان رساند. نام حسن‌ بن معاذ در کتیبه منار نوشته شده است. [۱۱]

 

 

در ۵۶۴، اسماعیلیان این مسجد و بازارهای اطرافش را به آتش کشیدند که سلطان نورالدین‌ بن زنگی آن را ترمیم کرد و بخشی از بازار را به مسجد افزود. [۱۲]

 

 

ابن ‌جبیر در ۵۸۰ جامع حلب را وصف کرده و آن را از زیباترین مساجد برشمرده است. [۱۳]  در ۶۵۸ و ۶۷۹ مغولان به حلب حمله کردند و مسجد را به آتش کشیدند. در ۶۸۴، والی حلب، قرا سنقر جوکَنْدار، آن‌جا را تعمیر کرد.

 

 

پس از او نیز سلاطین و امرای مملوکی و والیان عثمانی بارها به مرمت این بنا پرداختند [۱۴] [۱۵]  و از این‌رو بیش‌تر قسمت‌های این مسجد در دوره ممالیک ساخته شده است.

 

 

در دهه‌های اخیر، بنای مسجد بارها مرمت گردیده، شبستان آن با قالی‌های نفیس فرش شده و یک سقاخانه (سَبیل) در رواق غربی آن بنا شده است. [۱۶] [۱۷]

 

 

مشخصات مسجد

 

 

ورودی‌ها

 

 

مسجد حلب، با شباهت بسیار به مسجد جامع دمشق، به شکل مستطیلی به طول ۱۰۵ متر از مشرق به مغرب و عرض حدود ۷۸ متر از جنوب به شمال و دارای چهار ورودی است.

 

 

در جنوبی آن، معروف به باب النَحّاسین، که به بازاری به همین نام راه دارد، از چوب ساخته شده و دارای کتیبه‌ای به تاریخ ۷۳۷ است.

 

 

مدخل شرقی، معروف به باب الطیبیه، به سوق المنادیل باز می‌شود که در امتداد آن خانُ الصابون واقع شده است.

 

 

مدخل شمالی، باب الجراکسه، در کنار منار و جای در قدیم مسجد ساخته شده است.

 

 

مدخل غربی را مسامیریه نامیده‌اند، زیرا به راسته میخ‌سازان راه دارد. [۱۸] [۱۹]

 

 

صحن

 

 

جامع حلب صحن وسیعی به ابعاد ۷۹ متر × ۴۷ متر دارد که کف آن از سنگ‌های زرد و مشکی با اشکال هندسی پوشیده شده است. [۲۰] [۲۱]  تزیینات این صحن متعلق به دوره عثمانی و مرمت‌های اخیر است.

 

 

صحن از شمال، مغرب و مشرق با رواق‌ها و از جنوب یا قبله، با شبستان احاطه شده است. جانب شمالی و جنوبی صحن، هر کدام شانزده و جانب غربی و شرقی، هر کدام ده طاقگان دارند.

 

 

در جانب شبستان، طاقگان‌ها دارای درهای چوبی‌اند و درِ بزرگ شبستان در وسط دیوار شمالی، با تزیینات بسیار روبه‌روی محراب باز می‌شود. در این صحن، قوس‌های طاقگان‌ها نیم دایره و ستون‌ها چهار گوش‌اند. [۲۲]

 

 

در وسط صحن، حوض وضوی شش ضلعی بزرگی وجود دارد که گنبدی با ستون‌های مرمرین زرد روی آن قرار گرفته است. این حوض، در ۱۳۰۲ در محل حوضِ قدیمیِ فواره ساخته شده است. [۲۳] [۲۴]  در جنوب حوض، سقاخانه‌ای با گنبدی مخروطی متعلق به ۱۳۴۳ قرار دارد.

 

 

در صحن، سکویی (مصطَبه‌ای) سنگی به طول ۹ر۴، عرض ۵ر۳ و ارتفاع یک متر، برای استقرار مؤذن هنگام تشکیل صفوف نماز در صحن، یک ساعت آفتابی و یک چاه وجود دارد. [۲۵] [۲۶] [۲۷]

 

 

رواق‌ها

 

 

رواق‌های شمالی، شرقی و غربی دارای ستون‌های قطور سنگی‌اند و یکی از دهانه‌های رواق شمالی به منار مسجد راه دارد. این رواق دارای کتیبه‌ای به خط ثلث به تاریخ ۷۷۷ مبنی بر ساخت آن به امر سلطان ابوسعید بَرْقوق است.

 

 

در انتهای شمال شرقیِ این رواق، دری هست که به مدرسه یا دارالقرآن عشائریه ــ که هم‌اکنون اندکی از آن به جا مانده ــ باز می‌شده است.

 

 

رواق غربی در ۱۳۰۴ در زمان والی حلب، عثمان پاشا، در محل رواق قدیمی تکمیل شد. در منتهاالیه جنوب آن دری به شبستان باز می‌شود.

 

 

رواق شرقی با شش ستون و یک فرش‌انداز، پهن‌تر از دو رواق دیگر است و سه طاق آن در چند ردیف تزیین شده و طاق‌های رواق‌های دیگر مسجد، که به ممالیک منسوب‌اند، نیز به همین شیوه کار شده‌اند.

 

 

شبستان

 

 

قوس مدخل اصلی شبستان برجسته‌تر و بلندتر از دیگر قوس‌هاست و حجاری‌های بالای آن شامل نقوش هندسی است. [۲۸] [۲۹] [۳۰]

 

 

شبستان از سه فرش‌انداز موازی با دیوار قبله و طاقگان‌هایی که از مغرب به مشرق بر هشتاد ستون قرار گرفته‌اند، تشکیل شده است. گنبد کوچکی نیز بر بالای فرش‌انداز وسط، نزدیک محراب قرار دارد. [۳۱]

 

 

این شبستان محل تشکیل حلقه‌های درس بوده و از این‌رو به شافعیه و حنفیه نیز معروف است. [۳۲] [۳۳]

 

 

محراب‌ها

 

 

مسجد سه محراب دارد.

 

 

محراب وسط، که بزرگ‌ترین است، در گذشته چوبی و کنده‌کاری شده بوده و محراب سنگی فعلی را قراسنقر جوکندار در ۶۸۴ شبیهِ محراب قبلی به شکل نیم‌دایره با ارتفاع ۱۵ر۴ و عمق ۵ر۱ متر بنا کرده است.

 

 

در جانب غربی این محراب، محراب عمیقی با طاق جناغی قرار دارد که گفته می‌شود به پیروان مذهب حنفی اختصاص داشته است. این محراب عَلَمین نیز خوانده می‌شود، زیرا دو علم به آن متصل است. هم‌چنین گفته می‌شود این محراب مختص صوفیه بوده است.

 

 

محراب شرقی، که از مرمر زرد و بدون کتیبه و تزیین ساخته شده، مخصوص حنبلیان بوده است. [۳۴]

 

 

در جانب چپ محراب وسط، اتاق مربع شکلی با ضریحی منسوب به حضرت یحیی‌ بن زکریا هست که گفته می‌شود سر آن حضرت را از قلعه حلب به این مسجد منتقل کرده‌اند.

 

 

طاق ورودی آن، که با سنگ سفید و مشکی پوشیده شده، در قرن دهم ساخته شده است. سطوح داخلی دیوارها و دو کتیبه اطراف طاق ورودی با کاشی‌کاری تزیین شده است.

 

 

داخل ضریح، آثار نفیسی وجود دارد، از جمله قرآن‌هایی به خط خوش‌نویسان ترک و قندیل‌های قدیمی طلا و پایه‌های زیبای شمعدان‌ها. [۳۵] [۳۶]

 

 

منبر

 

 

منبر زیبایی که در جانب راست محراب وسط قرار دارد، متعلق به دوره ملک ناصر محمد مملوکی (حک: ۶۹۸ـ۷۰۸) و، طبق کتیبه آن، اثر محمد بن علی موصلی است.

 

 

این منبر ــ که از چوب ابنوس ساخته، و با عاج و مس و کنده‌کاریهایی با نقوش هندسی تزیین شده است ــ ۵۷ر۳ متر ارتفاع و ۰۸ر۱ متر عرض دارد و دارای مدخلی با دری دو لنگه به ارتفاع ۹۰ر۲ متر و محفظه‌ای کوشک‌مانند در بالای قسمت نشیمن است. [۳۷] [۳۸]

 

 

 

حجره‌ها

 

 

در کنار منبر، حجره چوبی مربع شکلی به ضلع ۶ر۱ متر به نام حجرة الخطیب قرار دارد که مخصوص خطیب مسجد است و سطوح آن با نقش ستاره تزیین شده است و کتیبه‌هایی به خط ثلث از دوره ممالیک دارد.

 

 

در شبستان، بین ستون‌های نهم و دهم و روبه‌روی محراب، فضای خاصی معروف به سُدّه (به طول ۷۵ر۵ و عرض ۲۰ر۴ متر)، با سقفی بتونی و حصاری چوبی به ارتفاع ۶۵ سانتیمتر، روی سدّه قدیمی ساخته شده و محل استقرار مُکَبِّر بوده است. [۳۹] [۴۰]

 

 

در شمال شرقی مسجد، حجره‌ای معروف به حجازیه ساخته شده است که دری هم به رواق شمالی دارد و گفته می‌شود که زنان اهل حجاز، با سرمایه خود، آن را برای برگزاری نماز ساخته‌اند. [۴۱] [۴۲]

 

 

منار

 

 

منار مربع شکل مسجد متعلق به دوره سلجوقی است و از زیباترین منارهای سوریه محسوب می‌شود. این منار که در ۴۸۲، به دستور قسیم‌الدوله آق سنقر، در جانب شمال غربی مسجد ساخته شده است، ۴۵ متر ارتفاع دارد. [۴۳]

 

 

طول هر ضلع آن حدود ۹۵ر۴ متر است و بدنه آن از چهار طبقه غیر مشابه ساخته شده است و در فاصله اتصال طبقات، کتیبه‌هایی به خط کوفی قرار دارد که بر آن‌ها نام سازنده، آیات قرآنی، ادعیه و صلوات بر چهارده معصوم با تزیینات متنوع حک شده است. در قسمت فوقانیِ چهارمین طبقه، تزیینات مقرنس دیده می‌شود.

 

 

در این طبقه مأذنه به شکل ایوانی مُسَقَّف است [۴۴] [۴۵] [۴۶]  بر بالای مأذنه نیز بخش مکعب شکل کوچکی قرار دارد.

 

 

تمام تزیینات این منار از سنگ است که شامل قوس‌های دالبری بر بالای پنجره‌هاست. [۴۷]

 

 

 

فهرست منابع

 

 

(۲۹) ابن ‌جبیر، رحلة ابن ‌جبیر، بیروت ۱۹۸۶.

 

 

(۳۰) ابن ‌حبیب، المُنتقی من درّة الاسلاک فی دولة ملک الاتراک فی تاریخ حلب الشَهباء، چاپ عبدالجبار زکّار، (دمشق) ۱۴۲۰/۱۹۹۹.

 

 

(۳۱) ابن ‌شحنه، الدرّ المنتخب فی تاریخ مملکة حلب، چاپ یوسف الیان سرکیس، بیروت ۱۹۰۹.

 

 

(۳۲) ابن ‌شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، ج ۱، قسم ۱، چاپ یحیی زکریا عبّاره، دمشق ۱۹۹۱.

 

 

(۳۳) عفیف بهنسی، سوریة التاریخ و الحضارة: المنطقة الشمالیة محافظتا حلب و إدلب، (دمشق) ۲۰۰۱.

 

 

(۳۴) احمد بن ابراهیم سبط‌ بن عجمی، کنوزالذهب فی تاریخ حلب، چاپ شوقی شعث و فالح بکّور، حلب ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸/۱۹۹۶ـ۱۹۹۷.

 

 

(۳۵) محمد راغب طباخ، اعلام‌النبلاء بتاریخ حلب‌الشهباء، چاپ محمد کمال، حلب ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹/۱۹۸۸ـ۱۹۸۹.

 

 

(۳۶) محمد اسعد طلس، الآثار الاسلامیة و التاریخیة فی حلب، دمشق ۱۳۷۵/۱۹۵۶.

 

 

(۳۷) کامل غَزّی، کتاب نهرالذهب فی تاریخ حلب، چاپ شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب ۱۹۹۱ـ۱۹۹۳.

 

 

(۳۸) محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

(۳۹) جمعه احمد قاجه، موسوعة فن العمارة الاسلامیة، بیروت ۲۰۰۱.

 

 

(۴۰) عامر رشید مبیض، مئة اوائل من حلب: اعلام، معالم اثریة، صور وثائقیة و توثیقیة ۱۹۰۱ـ۲۰۰۱م، حلب ۱۴۲۵/۲۰۰۴.

 

 

(۴۱) نجوی عثمان، الهندسة الانشائیة فی مساجد حلب، حلب (۱۴۱۳/۱۹۹۲).

 

 

 

پانویس

 

 

۱.       ابن ‌شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، ج۱، قسم ۱، ص۱۲۲ـ۱۲۳، ج ۱، قسم ۱، چاپ یحیی زکریا عبّاره، دمشق ۱۹۹۱.

 

 

۲.       ابن ‌حبیب، المُنتقی من درّة الاسلاک فی دولة ملک الاتراک فی تاریخ حلب الشَهباء، ج۱، ص۵۵۶، چاپ عبدالجبار زکّار، (دمشق) ۱۴۲۰/۱۹۹۹.

 

 

۳.       محمد اسعد طلس، الآثار الاسلامیة و التاریخیة فی حلب، ج۱، ص۴۳، دمشق ۱۳۷۵/۱۹۵۶.

 

 

۴.       محمد اسعد طلس، الآثار الاسلامیة و التاریخیة فی حلب، ج۱، ص۵۰، دمشق ۱۳۷۵/۱۹۵۶.

 

 

۵.       ابن ‌شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، ج۱، قسم ۱، ص۱۰۴، ج ۱، قسم ۱، چاپ یحیی زکریا عبّاره، دمشق ۱۹۹۱.

 

 

۶.        ابن ‌شحنه، الدرّ المنتخب فی تاریخ مملکة حلب، ج۱، ص۵۰، چاپ یوسف الیان سرکیس، بیروت ۱۹۰۹.

 

 

۷.       کامل غَزّی، کتاب نهرالذهب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۱۸۱، چاپ شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب ۱۹۹۱ـ۱۹۹۳.

 

 

۸.       ابن ‌شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، ج۱، قسم ۱، ص۱۰۵، ج ۱، قسم ۱، چاپ یحیی زکریا عبّاره، دمشق ۱۹۹۱.

 

 

۹.       ابن ‌شحنه، الدرّ المنتخب فی تاریخ مملکة حلب، ج۱، ص۵۱، چاپ یوسف الیان سرکیس، بیروت ۱۹۰۹.

 

 

۱۰.     احمد بن ابراهیم سبط‌ بن عجمی، کنوزالذهب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۲۰۷، چاپ شوقی شعث و فالح بکّور، حلب ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸/۱۹۹۶ـ۱۹۹۷.

 

 

۱۱.     محمد اسعد طلس، ج۱، ص۴۳، پانویس، الآثار الاسلامیة و التاریخیة فی حلب، دمشق ۱۳۷۵/۱۹۵۶.

 

 

۱۲.     ابن ‌شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، ج۱، قسم ۱، ص۱۰۶، ج ۱، قسم ۱، چاپ یحیی زکریا عبّاره، دمشق ۱۹۹۱.

 

 

۱۳.     ابن ‌جبیر، رحلة ابن ‌جبیر، ج۱، ص۲۰۴، بیروت ۱۹۸۶.

 

 

۱۴.     کامل غَزّی، کتاب نهرالذهب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۱۸۱، چاپ شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب ۱۹۹۱ـ۱۹۹۳.

 

 

۱۵.     نجوی عثمان، الهندسة الانشائیة فی مساجد حلب، ج۱، ص۱۵۹ـ۱۶۰، حلب (۱۴۱۳/۱۹۹۲).

 

 

۱۶.      محمد راغب طباخ، اعلام‌النبلاء بتاریخ حلب‌الشهباء، ج۳، ص۳۷۹، چاپ محمد کمال، حلب ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹/۱۹۸۸ـ۱۹۸۹.

 

 

۱۷.     محمد راغب طباخ، اعلام‌النبلاء بتاریخ حلب‌الشهباء، ج۳، ص۴۰۲ـ۴۰۳، چاپ محمد کمال، حلب ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹/۱۹۸۸ـ۱۹۸۹.

 

 

۱۸.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۱۹ـ۲۰، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۱۹.     محمد اسعد طلس، الآثار الاسلامیة و التاریخیة فی حلب، ج۱، ص۴۶، دمشق ۱۳۷۵/۱۹۵۶.

 

 

۲۰.     احمد بن ابراهیم سبط‌ بن عجمی، کنوزالذهب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۲۲۳، چاپ شوقی شعث و فالح بکّور، حلب ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸/۱۹۹۶ـ۱۹۹۷.

 

 

۲۱.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۲۰، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۲۲.     عفیف بهنسی، سوریة التاریخ و الحضارة: المنطقة الشمالیة محافظتا حلب و إدلب، ج۱، ص۷۷، (دمشق) ۲۰۰۱.

 

 

۲۳.     کامل غَزّی، کتاب نهرالذهب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۱۸۱، چاپ شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب ۱۹۹۱ـ۱۹۹۳.

 

 

۲۴.     محمد راغب طباخ، اعلام‌النبلاء بتاریخ حلب‌الشهباء، ج۳، ص۴۷۴، چاپ محمد کمال، حلب ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹/۱۹۸۸ـ۱۹۸۹.

 

 

۲۵.     عفیف بهنسی، سوریة التاریخ و الحضارة: المنطقة الشمالیة محافظتا حلب و إدلب، ج۱، ص۷۷، (دمشق) ۲۰۰۱.

 

 

۲۶.      محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۲۷ـ۲۸، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۲۷.     محمد کامل فارس، ج۱، ص۸۵، تصویر آ، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۲۸.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۲۱، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۲۹.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۲۴، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۳۰.     محمد کامل فارس، ج۱، ص۸۶، تصویر آ و ب، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۳۱.     عفیف بهنسی، سوریة التاریخ و الحضارة: المنطقة الشمالیة محافظتا حلب و إدلب، ج۱، ص۷۷، (دمشق) ۲۰۰۱.

 

 

۳۲.     نجوی عثمان، الهندسة الانشائیة فی مساجد حلب، ج۱، ص۵۱، حلب (۱۴۱۳/۱۹۹۲).

 

 

۳۳.     محمد راغب طباخ، اعلام‌النبلاء بتاریخ حلب‌الشهباء، ج۳، ص۴۰۲، چاپ محمد کمال، حلب ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹/۱۹۸۸ـ۱۹۸۹.

 

 

۳۴.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۵۴ـ ۵۶، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۳۵.     ابن ‌شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، ج۱، قسم ۱، ص۱۲۲، ج ۱، قسم ۱، چاپ یحیی زکریا عبّاره، دمشق ۱۹۹۱.

 

 

۳۶.      عفیف بهنسی، سوریة التاریخ و الحضارة: المنطقة الشمالیة محافظتا حلب و إدلب، ج۱، ص۷۷، (دمشق) ۲۰۰۱.

 

 

۳۷.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۴۶ـ۴۷، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۳۸.     عفیف بهنسی، سوریة التاریخ و الحضارة: المنطقة الشمالیة محافظتا حلب و إدلب، ج۱، ص۷۷، (دمشق) ۲۰۰۱.

 

 

۳۹.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۵۶ـ۵۷، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۴۰.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۶۰ـ۶۱، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۴۱.     احمد بن ابراهیم سبط‌ بن عجمی، کنوزالذهب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۲۱۷، چاپ شوقی شعث و فالح بکّور، حلب ۱۴۱۷ـ۱۴۱۸/۱۹۹۶ـ۱۹۹۷.

 

 

۴۲.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۴۳.     جمعه احمد قاجه، موسوعة فن العمارة الاسلامیة، ج۱، ص۹۸، بیروت ۲۰۰۱.

 

 

۴۴.     محمد کامل فارس، الجامع الاموی الکبیر بحلب: تاریخه و معالمه الاثریة، ج۱، ص۳۲ـ۳۷، حلب ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

 

 

۴۵.     عامر رشید مبیض، مئة اوائل من حلب: اعلام، ج۱ـ۲، ص۲۲۱، معالم اثریة، صور وثائقیة و توثیقیة ۱۹۰۱ـ۲۰۰۱م، حلب ۱۴۲۵/۲۰۰۴.

 

 

۴۶.      عامر رشید مبیض، مئة اوائل من حلب: اعلام، ج۱ـ۲، ص۲۲۶، معالم اثریة، صور وثائقیة و توثیقیة ۱۹۰۱ـ۲۰۰۱م، حلب ۱۴۲۵/۲۰۰۴.

 

 

۴۷.     عفیف بهنسی، سوریة التاریخ و الحضارة: المنطقة الشمالیة محافظتا حلب و إدلب، ج۱، ص۷۸، (دمشق) ۲۰۰۱.

 

 

 

دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «جامع حلب»، ج۱، ص۶۴۱۴.    

 

 

 

 آثار منسوب به رسول خدا (ص) در مسجد جامع شهر «حلب»

 

مسجد جامع شهر حلب، معروف به جامع کبیر یا مسجد اموى حلب، در مرکز بافت قدیمى این شهر قرار دارد و از نخستین مساجد وسیع و بزرگ اسلامى به شمار مى‌آید. تاریخ بناى اولیه مسجد به دوره اموى باز مى‌گردد و در آن زمان، از نظر تزیینات با مسجد اموى دمشق برابرى مى‌کرده است. گفته شده است که «سلیمان بن عبدالملک» اموى (98 96 ه. ق)، این مسجد را به منظور رقابت و برابرى با مسجد جامع دمشق، که از آثار برادرش «ولیدبن‌عبدالملک» (86-96 ه. ق) بود، ساخته است. اما براساس قول دیگرى، بانى این مسجد نیز ولیدبن‌عبدالملک بوده است.1

گویند عباسیان پس از انقراض خلافت اموى، تزیینات، سنگ‌ها و ابزار موجود در

 


1) نهر الذهب فى تاریخ حلب، کامل الغزى، ج 2، ص 180.

38آن را کندند و به مسجد جامع انبار بردند. در سال 351 ه. ق نیز امپراتور بیزانس «نکفور فوکاس» وارد شهر حلب شد و مسجد را به آتش کشید. سپس امیر سیف‌الدوله حمدانى (333-356 ه. ق)، بخشى از ویرانى‌هاى مسجد را اصلاح و بازسازى کرد و پس از وى، فرزندش سعدالدوله حمدانى (356-381 ه. ق) و غلام او «قرعویه»، کار بازسازى مسجد را ادامه دادند. درسال 564 ه. ق، اسماعیلیان مسجد را به همراه بازارهاى اطراف آن به آتش کشیدند. سپس سلطان نورالدین محمودبن‌زنگى (541-569 ه. ق) مسجد را بازسازى کرد و مساحت آن را افزایش داد.1 معمارى کنونى مسجد، مربوط به این بازسازى است.2

نماى مسجد، شامل شبستانى بزرگ در جنوب، و صحن وسیعى در شمال است. صحن مسجد از سه سمت شمال، شرق و غرب، با رواق‌هایى احاطه شده است. میان صحن، یک حوض وضو و یک سقاخانه وجود دارد که بر فراز هر یک، گنبد کوچکى قرار دارد. (تصویر 8)

شبستان مسجد با دو ردیف ستون‌هاى مربع ضخیم، به سه رواق موازى شرقى - غربى تقسیم شده است. میان شبستان نیز، محرابى سنگى، و کنار آن، منبر چوبى نفیسى قرار دارد. داخل دیوار جنوبى شبستان مسجد، در فاصله چند مترى از سمت چپ محراب، «مقصوره‌اى» وجود دارد که در آن، مزارى منسوب به حضرت زکریاى پیامبر (ع) به چشم مى‌خورد.3 این مقصوره، شامل ایوانى است که داخل دیوار جنوبى

 


1) الجامع الأموى الکبیر بحلب: تاریخه ومعالمه الأثریة، محمد کامل فارس، ص 16.
2) براى آگاهى تفصیلى درباره تاریخچه و معمارى مسجد اموى حلب، ر. ک: الجامع الأموى الکبیر بحلب: تاریخه ومعالمه الأثریة.
3) این مزار در اصل منسوب به سر حضرت یحیاى پیامبر (ع) است که بنابه روایتى، در سال 435 ه. ق در شهر بعلبک لبنان آشکار شد و از آنجا به حمص و سپس به حلب منتقل شد. ر. ک: تاریخ حلب، محمدبن‌على العُظَیمى، ص 336. سر حضرت یحیى (ع) تا پیش از حمله مغولان در مسجدى در قلعه حلب نگهدارى مى‌شد. اما پس از آتش‌سوزى این محل به دست مغولان، سر را به مسجد جامع حلب منتقل، و در محل حاضر دفن کردند. ر. ک: الاعلاق الخطیرة فى ذکر امراء الشام والجزیرة، ج 1، ص 40 و ج 2، ص 48. این زیارتگاه در حال حاضر به مزار حضرت زکریاى پیامبر (ع) شهرت یافته است.

39مسجد ایجاد شده است؛ به طورى که یک ضلع آن به شبستان مسجد باز مى‌شود. البته با ضریح یک ضلعى مشبّکى از مس زردرنگ از فضاى شبستان جدا شده است. دیوارهاى آن از داخل و نیز از دو طرف ضریح داخل شبستان، با الواح کاشى زیبایى از دوره عثمانى تزیین یافته است. در قسمت فوقانى ایوان، طاق وسیعى وجود دارد که از سنگ‌هایى با دو رنگ زرد و سیاه به‌طور متناوب، پوشیده شده، و دو طرف آن نیز بر دو ستون سنگى صیقل داده شده، استوار است. (تصویر 10)

در زاویۀ شمال غربى صحن مسجد، یک مناره چهار ضلعى مرتفع وجود داشت که از نظر معمارى بسیار در خور توجه و نمونه‌اى منحصر به‌فرد از مناره‌هاى اسلامى بود. این مناره در نیمه دوم قرن پنجم هجرى، به دست «ابن خشّاب حلبى» قاضى شیعه مذهب حلب در اوایل دوره سلجوقى ساخته شده بود.1 روى بدنۀ مناره، کتیبه‌هاى متعددى به خط کوفى و نیز کتیبه‌اى به خط ثلث، حاوى صلوات بر چهارده معصوم (علیهم السلام) وجود داشت که از قدیمى‌ترین کتیبه‌هاى شیعه به شمار مى‌آمد.2

متأسفانه در جریان جنگ‌هاى داخلى اخیر سوریه، این مسجد تاریخى و ارزشمند از نیمه‌هاى سال 2012 میلادى (1391 شمسى) به پایگاهى براى مسلحان تندرو مخالف نظام سوریه تبدیل شد و به دنبال درگیرى‌هاى پى در پى میان آنان و ارتش سوریه، آسیب‌هاى جبران‌ناپذیرى به مسجد رسید و بخش‌هایى از دیوارها، رواق‌ها و شبستان مسجد دچار آتش‌سوزى و بخش‌هاى دیگرى نیز تخریب شد. مناره زیبا و نفیس مسجد نیز در تاریخ 24 آوریل 2013 میلادى، برابر با 4 اردیبهشت 1392 به طور کامل تخریب شد که هر یک از مخالفان مسلح نظام سوریه و ارتش این کشور، یکدیگر را به این اقدام نابخشودنى متهم کردند.

 


1) الاعلاق الخطیرة فى ذکر امراء الشام والجزیرة، عزالدین محمد بن على الحلبى (ابن شدّاد)، ج 1، صص 33 و 34.
2) براى آگاهى بیشتر درباره این مناره، ر. ک: پیام بهارستان، «کتیبه‌هاى شیعى از قرن پنجم هجرى در شمال سوریه»، احمد خامه‌یار، دوره 2، ش 11، صص 784-786.

40آنچه درباره این مسجد با موضوع این کتاب ارتباط دارد، آن است که تا چندى پیش آثارى منسوب به پیامبر اسلام (ص) در داخل مقصوره واقع در شبستان مسجد و کنار مزار منسوب به زکریاى پیامبر (ع) نگهدارى مى‌شد که شامل سه تار مو و قطعه‌اى از یک دندان منسوب به رسول خدا (ص) بود و داخل استوانه‌هاى شیشه‌اى، در معرض دید زائران قرار داشت. متأسفانه این آثار در زمان جنگ داخلى اخیر سوریه و در جریان تبدیل شدن مسجد برمبناى گزارش بسیارى از منابع خبرى سوریه، به پایگاه مخالفان نظام سوریه، در نیمه اکتبر سال 2012 میلادى، برابر با مهر ماه 1391 به سرقت رفت.

از این آثار، دو تار مو، از دو نقطه دیگر حلب، یعنى مسجد و مدرسه حلویه، و مسجد حاج موسى، به این مکان منتقل شده بود و تار موى سوم نیز از زمان نامشخصى در همین مسجد نگهدارى مى‌شد. «محمد ابوالوفاى رفاعى» (1179-1264 ه. ق)، در ابیاتى از منظومه خود که براى زیارتگاه‌هاى اولیاى شهر حلب سروده، به این تار مو و آداب و اوقات زیارت آن اشاره کرده است. این ابیات چنین است:


وشعرة من شعر النبی 

 

41 
یرفعها على یدیه الحافظ 

 


1) المشرق، «اولیاء حلب فى منظومة الشیخ وفاء»، فردینان توتل الیسوعى، السنة الثامنة والثلاثون (1940 م.)، تشرین الأول و کانون الأول، صص 406-408. ترجمه فارسى ابیات چنین است: تار مویى از پیامبر که بسیار عظیم‌الشأن و باارزش است. کنار قبر ابى‌الحصور [لقب حضرت زکریا]، شیخ انبیا و آن انسان نورانى قرار داده شد. او کسى نیست جز حضرت زکریا که میان پیامبران جایگاه والایى دارد. در آن مرقد شریف، مقابل قبله قرار داده شده و تاج‌هایى روى آن سایه انداخته است. با پارچه ابریشمى زربافتى آن را آراسته‌اند و پارچه را با نقوش بسیار زیبایى گلدوزى کرده‌اند و [تار مو] همچنان از دیدگان پنهان است و این کار به‌خاطر [ایجاد] اشتیاق و بزرگداشت سرور بشر است. مگر در اوقاتى از سال که نزد خداوند شریف و بافضیلت است. اولین جمعه ماه رجب و بیست و هفتم آن، و روز نیمه شعبان و بیست و هفتم رمضان و در شب میلاد پیامبر در ماه ربیع‌الاول، این تار مو در معرض دیدگان مردم قرار مى‌گیرد. حافظ آن را بالاى سر خود نگه مى‌دارد؛ درحالى‌که مردم به آن مى‌نگرند. این تار مو درون محفظه‌اى شیشه‌اى و شفاف نگهدارى مى‌شود و با عطر و بوهاى خوش، خوشبو مى‌گردد. حافظ کنار درِ مقام مى‌ایستد و با صداى بلند شروع به صلوات فرستادن مى‌کند. او به پیامبر که صاحب این مو است و داراى معجزه است درود مى‌فرستد. زائران براى بوسیدن و لمس کردن به سوى آن مى‌شتابند و آن را بزرگ مى‌شمارند. جمعیت و ازدحام زیاد مى‌شود؛ درحالى‌که برخى از آنان اشک مى‌ریزند و برخى نیز خوشحال‌اند؛ به‌خاطر آنکه آثار نور پیامبر را لمس مى‌کنند و از آن بهره مى‌گیرند. وقتى زیارت زائران به پایان مى‌رسد، حافظ پرده را روى آن مى‌اندازد. از زمانى که این مو در معرض دید مردم قرار مى‌گیرد تا زمان مخفى کردن آن، پیوسته صداى صلوات بلند است. خدا را شکر که خداوند افتخار این خدمت را به من داد و من محمد ابوالوفا هستم و خدا پروردگار من است و او براى من کافى است.

42از ابیات فوق نتیجه‌گیرى مى‌شود که در زمان حیات شاعر، اوقات زیارت تار موى پیامبر (ص) در مسجد جامع حلب، نخستین جمعه ماه رجب، 27 رجب، 15 شعبان، 27 رمضان (یعنى شب قدر نزد اهل‌سنت) و شب ولادت پیامبر یعنى 12 ربیع‌الاول (نزد اهل‌سنت) بوده است. همچنین شاعر در دو بیت آخر اظهار داشته است که خودش خادم و متولى اثر پیامبر (ص) در مسجد جامع حلب بوده است.

اما مسجد و مدرسه حلویه، که یکى دیگر از آثار پیامبر (ص) از آنجا به محل کنونى منتقل شده، در غرب مسجد جامع حلب واقع است و ورودى آن، مقابل ورودى غربى مسجد قرار دارد. این مدرسه و مسجد، در اصل کلیساى جامع حلب در دوره بیزانس بوده است و تاریخ ساخت آن به قرن پنجم میلادى باز مى‌گردد.1 پس از اینکه در سال 518 ه. ق، صلیبیان شهر حلب را محاصره کردند و مرتکب جنایت‌ها، غارتگرى‌ها و تخریب‌هایى شدند، به دستور ابوالحسن ابن‌خشّاب، قاضى شیعه‌مذهب حلب، که در آن زمان شهر حلب را اداره مى‌کرد، چهار کلیساى شهر به مسجد تبدیل شد که مسجد حلویه نیز یکى از آنها بود. این مسجد در آغاز به مسجد «سَرّاجین» نامیده مى‌شد. اما سلطان «نورالدین محمودبن‌زنگى» در سال 544 ه. ق با ساختن ایوان و حجره‌هایى، آن را به مدرسه‌اى براى تدریس فقه شافعى تبدیل کرد.2 از آن پس، این بنا به مدرسه «حَلاویه» یا «حَلَویه» شهرت یافت.

بخشى از بناى کلیسا، شامل ستون‌هاى جناح غربى آن، هنوز در شبستان واقع در ضلع غربى صحن مدرسه باقى مانده است. محل سابق نگهدارى تار موى پیامبر (ص)، شامل جایگاه محصور مربع‌شکلى است که داراى مساحت بسیار کمى مى‌باشد و میان دو ستون از ستون‌هاى باقى‌مانده از کلیسا قرار دارد. (تصویر 9) این جایگاه درى به سمت شرق دارد که بالاى آن کتیبه‌اى به تاریخ سال 1344 ه. ق و حاوى متن زیر وجود

 


1) سوریة المسیحیة فى الالف الاول المیلادى، مترى هاجى اثناسیو، ج 1، ص 595.
2) نهر الذهب فى تاریخ حلب، ج 2، ص 168.

43دارد: «الصلاة والسلام على صاحب هذا الاثر الشریف المبارک سنة 1344 هجریة».

بالاى این کتیبه نیز کتیبه دیگرى وجود دارد که روى آن چنین نوشته شده است:

1. اتحف المدرسة الحلویة بالشعرة الطاهرة النبویة وأنشأ هذه

2. الحجرة لها متولی اوقافها عبدالوهاب ابن الشیخ مصطفى طلس عفى عنهما سنة 1344.

براساس این کتیبه، این تار مو در سال 1344 ه. ق در این محل قرار داده شده، و عبدالوهاب بن‌مصطفى طلس، متولى موقوفات مدرسه، این حجره را براى نگهدارى آن ساخته است.

مسجد حاج موسى، محل دیگرى است که یکى از سه تار موى موجود در مسجد جامع حلب از آنجا منتقل شده است. این مسجد که در محله «سویقة على» (بازارچه على) در شمال شرقى مسجد جامع قرار دارد، از مساجد دوره عثمانى در حلب است که براساس لوح سنگى سردر مسجد، در سال 1176 ه. ق ساخته شده است. این تاریخ مصادف با دوره پادشاهى سلطان مصطفى سوم عثمانى است. مسجد به نام بانى آن «حاج موسى آغا امیرى» (متوفاى 1177 ه. ق) نامیده شده است.1

درباره تاریخچه تار موى موجود در مسجد حاج موسى چنین گفته‌اند که یکى از ناظران مسجد به نام «بها بیک امیرى»، پس از آنکه عضو شوراى نمایندگان شد، به استانبول، پایتخت پادشاهان عثمانى، سفر کرد و پس از اینکه در سال 1328 ه. ق، دوره عضویت وى در آن شورا به پایان رسید، تصمیم گرفت به حلب بازگردد. پیش از بازگشت، براى او زمانى تعیین شد تا با سلطان محمد رشاد عثمانى دیدار کند. بدین منظور به کاخ رفت و مورد استقبال رجال دربار قرار گرفت و سپس با شاه دیدار کرد و سلطان عثمانى تار مویى از پیامبر (ص) را به او اهدا کرد.

با رسیدن این خبر به اهالى شام، گروهى از مردم شهرهاى بزرگ واقع در مسیر بازگشت وى به حلب، یعنى بیروت، حمص و حماه، به استقبال او رفتند. در روز ورود

 


1) اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، محمد راغب الطباخ الحلبى، ج 7، ص 33.

44او به حلب نیز هزاران تن از اهالى این شهر از ورود او استقبال کردند. آن‌گاه تار مو را در صندوقى چوبى و صندوق را در دیوار جنوبى مسجد در سمت راست منبر قرار دادند و در ایام مناسبت‌هاى دینى، تار مو را براى تبرک بیرون مى‌آوردند.1

همچنین کامل الغزى (متوفاى 1351 ه. ق) اشاره کرده است که در ربیع‌الثانى سال 1307 ه. ق شیخ وفا فرزند شیخ بهاءالدین فرزند محمد وفاى رفاعى، یک تار موى پیامبر (ص) را با خود از استانبول به حلب آورد که آن را یکى از زنان دربار عثمانى به وى داده بود. او در زمان رسیدن، مورد استقبال مردم حلب قرار گرفت و تار مو در زاویۀ «شیخ تراب» قرار داده شد.2

افزون بر آثار فوق، چند تار موى منسوب به پیامبر (ص) نیز نزد اشخاصى همچون «شیخ عبداللطیف بادنجکى»، «حاج محمد جمال بادنجکى» و «حاج سلیم حاج یوسف حمویه» نگهدارى مى‌شود که هریک از آنها نیز اسنادى براى تملک این آثار در اختیار دارند. همچنین تار موهاى دیگرى نزد «شیخ عمر مکتبى»، «شیخ محمد بطیخ» و «محمد جباره»، از خاندان حربلى، که خود را از سادات و منسوبان به پیامبر (ص) مى‌دانند، وجود دارد. شیوه زیارت این تار موها چنین است که در مراسم و حلقه‌هاى ذکر صوفیان، تار موها را داخل پارچه‌اى مى‌گذارند و دست به دست مى‌گردانند تا حاضران بر آنها تبرک جویند.3

 

6. قدمگاه منسوب به پیامبر (ص) در مسجد کریمیه شهر حلب

 


1) اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج 7، صص 34 و 35.
2) نهر الذهب فى تاریخ حلب، ج 3، ص 317. زاویه شیخ تراب، متصل به مدرسه خسرویه (قدیمى‌ترین مدرسه دینى دوره عثمانى در حلب)، از سمت جنوب و غرب آن، واقع است و در آن قبر شیخ تراب عینتابى (متوفاى 1206 ه. ق) از مشایخ طریقت خلوتیه و نقشبندیه در حلب قرار دارد. ر. ک: نهر الذهب فى تاریخ حلب، ج 2، ص 104.
3) الطرق الصوفیة: واقع وطموح، عبود العسکرى، صص 131 و 132.

 

https://hawzah.net/fa/Book/View/45468/59048/-5-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-(%D8%B5)-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%AD%D9%84%D8%A8

 

 

 

 

 

حلب-سانا

با نهایت دقت به جزییات عملیات مرمت سازی ونوسازی مسجد اموی واقع در حلب پس از تخریب گروه های تروریستی ادامه پیدا می کند.

دروبین خبزگزاری سانا عملیات برگرداندن رونق به مسجدی که یک رکن از ارکان حافظه معماری شهر حلب وعنصری از عناصر  زیبایی کمیاب شمرده می شود مسجد اموی وسط شهر قدیمی که قدمت تاریخش به 5 هزار سال بازمی گردد قرار دارد.

دکتر صخر علبی مدیرعامل پروژه مرمت به خبرگزاری سانا تصریح کرد که مرحله کنونی به مرمت سوراخ های دیوارهای مسجد پس از انجام چند تجربه از آمیختگی چند مخلوط وانجام رایزنی با چند نهاد متخصص در مرمت اثار به هدف دستیبای به نتایج مرضی برای معالجه سوراخ ها وتداوم ماده تزریقی اختصاص شده است.

دکتر علبی افزود عملیات مرمت سازی شامل تمام بخش های مجسد ودیوراها واستون ها از جمله مناره که بخشی مهم مسجد به شمار می رود است.

ت.م

 

https://www.sana.sy/fa/?p=146089

 

ادامه روند مرمت مسجد جامع اموی حلب

 

حلب – سانا

عملیات دقیق مرمت مسجد جامع اموی در شهر حلب که توسط تروریست ها تخریب شده بود، همچنان ادامه دارد.

خبرنگار سانا از این مسجد بازدید کرد و از روند مرمت آن مطلع شد.

مدیر پروژه نگهداری و ترمیم مسجد جامع اموی حلب در همین باره توضیح داد: با آزادسازی حلب از تروریسم، تیم های متخصص وارد مسجد و مشغول مرمت آن شده اند.

 

 

 

 

 

https://www.sana.sy/fa/?p=158659

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۶