فرزانگان/آیةاللّه سید محمد طباطبایی فشارکی
تولد: 1253 قمری
وفات: 1316 قمری
عمر: 63 سال
مزار: نجف اشرف
اساتید: عالمان بزرگی هم چون میرزا محمد حسن شیرازی بزرگ، فاضل اردکانی، حاج آقا حسن طباطبایی و ... .
شاگردان: بزرگانی چون حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی، شهید سید حسن مدرس، حاج شیخ حسن علی اصفهانی، حاج سید محمد رضا یثربی، میرزا حسین نائینی و ... .
آثار: رسالةالخلل، رسالة اصالةالبرائة، الفروع المحمدیه، الخیارات، الاغسال ... .
فقیه گرانقدر، آیةاللّه سید محمد طباطبایی فشارکی از علمای جلیل القدر شیعه در قرن 13 قمری به شمار می رود.
ایشان در خانواده ای متدین و آشنا با فرهنگ قرآن و عترت، متولد گردید و از نبوغ و استعداد فوق العاده ای برخوردار بود. پدرش حاج میرزا ابوالقاسم از این که کودکش بتواند در شمار عالمان بزرگ دین و ستارگان آسمان دانش و معرفت بدرخشد بسیار خرسند بود، اما به ناگاه بیماری سختی به سراغ پدر آمد و روح پاکش به سوی قدسیان پرکشید.
فرزندش با همه سختی ها از هدف عالی و مقدسش که همان تحصیل علوم اسلامی و معارف دینی بود باز نماند، بلکه با همت مادر فداکارش به همراه کاروانی از زائران حسینی عازم کربلا شد. مادر با توسل به پیشگاه امام حسین علیه السلام، توفیق تحصیل و طی نمودن مراحل علم و کمال را برای نوجوانش خواستار شد. سید محمد با جدیت تمام، محضر اساتید و فرزانگان علم و عمل را غنیمت شمرده و چندی در کربلا از حوزه درسی فاضل اردکانی بهره برد. سپس میرزای شیرازی، با آن فراست و تیزبینی خاصی که داشت، در اولین برخوردش لیاقت و توانایی لازم را در چهره سید محمد به خوبی دریافت و او را به شاگردی خویش پذیرفت. این آشنایی، تحول بزرگی در مسیر زندگی علمی و اجتماعی سید محمد فشارکی ایجاد کرد؛ به گونه ای که از خواص و نزدیکان میرزای شیرازی گردید.
ارتباط این استاد و شاگرد، چنان ارتقا یافت که میرزای شیرازی در مصالح اجتماعی و حل مشکلات جامعه، با وی مشورت می کرد و نیز امور تدریس و تربیت طلاب را به سید محمد فشارکی واگذار کرد.
آیةاللّه فشارکی به درس و بحث و ملاشدن طلاب، اهمیت فراوانی می داد و همواره درصدد آن بود که طلبه ها در مسایل علمی تابع برهان و استدلال باشند. او سکوت شاگردان را در درس برنمی تافت و می گفت: چرا اعتراض و انتقاد نمی کنید؟ و همین امر باعث شده بود تا شاگردانش رشد بیشتری پیدا کنند. تعداد علما و فضلایی را که در درس او شرکت می کردند تا سیصد نفر نوشته اند که برخی از آنها از بزرگان به شمار می روند.
حضرت امام خمینی فرموده است: استاد من آیةاللّه حائری گفتند که ما درس مرحوم آیةاللّه فشارکی را نوشتیم و خدمتشان تقدیم کردیم، بعد استاد گفت: خوب نوشتید، اما یک اشکال دارد، اشکال کار این است که مطالب مرا نوشتید، ولی از خودتان اظهار نظر نکردید. شاگرد باید حرف استاد را بنویسد، بعدا یک خطی زیرش بکشد و مورد اشکال را مشخص کند، این خود، نشانه این است که ذهن شاگرد باید نقاد باشد. او بر این باور بود که اشکال و انتقاد، فهم مطالب را عمیق تر نموده و موارد مبهم را روشن می کند.
آیةاللّه سید محمد فشارکی علاوه بر مقام علمی و جایگاه رفیع در نزد بزرگان حوزه، از لحاظ معنوی نیز مراحل والایی را طی کرده بود. ایشان انسان وارسته ای بود که با وجود رفعت علمی و معنوی اش، بسیار فروتن و متواضع بود. با این که از شاگردان خاص میرزای شیرازی بود، اما بعد از رحلت مرحوم میرزا، هر چه علما و فقها اصرار کردند تا مرجعیت شیعه را به عهده بگیرد، زیر بار نرفت و به دیگران ارجاع داد.
آیةاللّه سید احمد زنجانی صاحب کتاب الکلام یجرالکلام نیز با واسطه از فرزند آیةاللّه سید محمد فشارکی نقل کرده اند: پدرم توسط من به مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی دوم پیغام داد که اگر خودش را اعلم از من می داند، بفرماید تا من زن و بچه خود را به او ارجاع دهم. و اگر مرا اعلم می داند، تقلید زن و بچه خود را به من ارجاع کند. وقتی این پیغام را برای میرزای دوم بردم، تأمل کردند و فرمودند: خدمت آقا عرض کنید که خودشان چگونه می دانند. این سئوال را خدمت آقا عرض کردم، فرمود: برو عرض کن که شما در اعلم بودن، چه چیز را میزان قرار می دهید؟ اگر دقت نظر، میزان باشد شما اعلمید و اگر فهم عرفی، میزان باشد، من اعلم هستم. من دوباره خدمت میرزا رفته این پیغام را رسانیدم. ایشان باز تأملی کرده و فرمودند: خودشان کدام یک از اینها را میزان قرار می دهند؟ برگشتم این جواب را که سئوال بود، ابلاغ کردم؛ آقا تأملی کرد و فرمود: دور نیست که دقت نظر، میزان باشد ... و این گونه آن فرزانه زاهد و وارسته، شتر مرجعیت را که با بار، بر در خانه اش زانو زده بود، از خود راند و به تدریس و تربیت طلاب که آن را در اولویت قرار می داد پرداخت.
از جمله ویژگی های آن فقیه پرهیزکار، ارادت قلبی و توسل به اهل بیت رسول خدا صلی اللّه علیه وآله بود. حضرت آیةاللّه شیخ مرتضی حائری از قول پدر بزرگوارش آورده است: با مرحوم میرزا علی آقا شیرازی، درس خصوصی نزد مرحوم آقای میرزا محمد تقی شیرازی می خواندیم، محل درس، در بالا خانه ای بود. مرحوم استاد، آقای سید محمد فشارکی که از پایین صدای دوست یعنی میرزا محمد تقی را شنید، بالا آمد، و این جریان در موقعی بود که بیماری وبا در سامرا آمده بود سید محمد فشارکی به مرحوم میرزا رو کرد و گفت: آقای میرزا من را مجتهد می دانی؟ ایشان گفتند: آری شما را مجتهد می دانیم. دوباره گفتند: من را عادل می دانی؟ گفتند: بلی شما را عادل می دانیم. دفعه سوم گفتند: حکم مجتهد عادل را نافذ می دانی؟ گفتند اطلاق آن، محل منع است. ایشان گفتند: من حکم کردم بر تمام رجال و نساء از شیعه سامرا که زیارت عاشورا بخوانند و ثواب آن را هدیه نمایند به روح جناب نرجس خاتون سلام اللّه علیها والده ماجده حضرت حجت عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و آن را شفیع نمایند نزد فرزندش حضرت حجت که ایشان شفاعت نمایند عنداللّه. و من ضامن می شوم که هر کسی این عمل را انجام دهد مبتلا به بیماری وبا نشود.
این حکم منتشر شد و همه عمل کردند و از شیعه هیچ کس مبتلا به بیماری وبا نشد و علی الظاهر کسی در آن اوان نمرد، جز یک پاره دوز شیعی که معلوم نشد آن زیارت را خوانده یا نه و ایا به مرض و با مرده یا نه؛ و به قدری مطلب روشن بود که سنیان، مردگان خود را شب دفن می کردند و می آمدند حرم امام هادی و حضرت عسکری علیهماالسلام می گفتند: انا نسلم علیک مثل ما یسلم علیک الشیعه.
کرامات دیگری نیز از این سید جلیل القدر بیان شده است که در این مختصر نمی گنجد. پس از ارتحال میرزای بزرگ، آیةاللّه فشارکی به نجف مهاجرت کرد و سال های آخر عمرش را که چندان هم طولانی نبود همراه با فشار اقتصادی و رنج بیماری بسر برد تا این که در سوم ذی القعده 1316 قمری، پس از 63 سال عمر با برکت و خدمت خالصانه به مکتب و مذهب حقه جعفریه، در جوار بارگاه امام المتقین امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام روح مطهرش به سرای باقی شتافت.
پیکر آن مرحوم پس از تشییع از سوی مراجع عظام، شاگردان و طبقات مختلف مردم، در یکی از حجره های صحن مقدس علوی به خاک سپرده شد. حشره اللّه مع اولیائه
منابع: گلشن ابرار /4؛ سرّ دلبران
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/6864/82444/فرزانگانآیةاللّه-سید-محمد-طباطبایی-فشارکی/?SearchText=فشارکی