آیت الله جلیلی کرمانشاهی
و معاریف شاگردان آخوند
نوعاً به درس آقا سیدمحمد فشارکی میروند و بعضی هم در مبانی اصول به آقا سیدمحمدفشارکی متمایل میشوند.
تولد: 1288ق محل تولد: کرمانشاه وفات: 1377ق- نجف مدفن: وادیالسلام
عمر: 89 سال
اساتید: حضرات آیات آخوند خراسانی، شیخالشریعه اصفهانی، شیخعبدالله مازندرانی، شیخ عبدالرحیم جلیلی(پدر) و... .
خاندان: خاندان جلیلی از خاندانهای ریشهدار علمی غرب ایران بوده و سرسلسله این خاندان مرحوم ملاعبدالجلیل کرکوکی زنگنه از علمای قرن دوازدهم
و قدمای تلامیذ وحید بهبهانی است. از مشاهیر این خاندان میتوان به ملاعبدالاحد، ملاعبدالرحمن، شیخ عبدالرحیم، شیخ عبدالعلی، شیخ مرتضی،
شیخ شجاعالدین و شیخ هادی جلیلی اشاره نمود.
ولادت و تحصیلات: آیت الله شیخ محمدهادی جلیلی کرمانشاهی در شعبانالمعظم سال 1288ق در کرمانشاه متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در
کرمانشاه نزد پدر خویش شیخ عبدالرحیم و برخی دیگر از علما گذراند، سپس برای تکمیل تحصیلات خود عازم شهر علم و اجتهاد، نجف اشرف شد.
ایشان در این هجرت علمی محضر بزرگانی همچون آخوند خراسانی، شیخالشریعه اصفهانی، شیخ هادی تهرانی، سیدمحمد اصفهانی و... را درک
نمود، اما در بین اساتید خود بیش از همه شیفته آخوند خراسانیقدس سره بود و از منش و رفتار و شیوه تدریس ایشان، بسیار تعریف مینمود و
نیز تصویر آخوند خراسانی را مقابل خود در اتاق مطالعه قرار داده بود و پیوسته به آن مینگریست و چون کسی وارد میشد، میگفت: «به چهره
این عالم ربانی نگاه کن! به شیر میماند!».
خاطره از تدریس استاد: آیت اللهالعظمی شبیری زنجانی که محضر شیخ هادی را درک کردهاند، از ایشان درباره درس آخوند خراسانی نقل میکنند که:
«مرحوم آشیخ هادی جلیلی کرمانشاهی میگفت: ما پیش مرحوم آقای شریعت درس سطح میخواندیم، از اول استصحاب تا مقدمات استصحاب. در
همان زمان مرحوم آخوند خیلی سریع تمام استصحاب را بحث کرد. آخوند در لبّیات بحث میکرد و نوعاً در ظرف دو سه سال از شاگردانش ملای
درست و حسابی در میآورد.» و«وقتی آسید محمد فشارکی به نجف میآید، مرحوم آخوند خیلی ایشان را ترویج میکند و معاریف شاگردان آخوند
نوعاً به درس آقا سیدمحمد فشارکی میروند و بعضی هم در مبانی اصول به آقا سیدمحمدفشارکی متمایل میشوند. از مرحوم حاج شیخ هادی جلیلی
کرمانشاهی شنیدم که آقا سیدمحمد فشارکی بحث ترتب را شروع کرده و چند ماه طول کشیده بود و شاگردان نوعاً آن مطالب را پذیرفته بودند.
شیخ هادی کرمانشاهی میگفت: ماه رمضان بود. مرحوم آخوند میخواست بحث صوم را شروع کند. شاگردان گفتند: بحث دیگری شروع کنیم.
آخوند پرسیدند: چه شروع کنیم؟ گفتند: بحث ترتب را. ایشان نمیخواستند، ولی سرانجام بر گردن او گذاشتند. شروع کرد به تدریس بحث ترتب.
روز اول شاگردان شروع کردند به ایراد گرفتن و مطلب به جایی نرسید. روز دوم هم شاگردان مکرر ایراد گرفتند و مطلب به جایی نرسید.
روز سوم هم به همین منوال گذشت! فرمودند: من از شما درخواست میکنم اشکال نکنید. هرچه به ذهن شما میآید، میگویم و جواب میدهم،
ولی شما دیگر صحبت نکنید. شروع کرد: اگر گویی... جوابش این است که... و بیش از یک ساعت میگفت و رد میکرد و حرف خود را اثبات
میکرد. بعد از این هم بحث صوم را شروع کرد.»
بازگشت به زادگاه: آیت الله جلیلی پساز سالها تحصیل و تهذیب و کسب اجازات اجتهاد و روایت از آخوند خراسانی و سایر اساتید، در
سال 1316ق به کرمانشاه بازگشت. ایشان قبل از هجرت به نجف هم فعالیتهای دینی داشت، ولی پس از بازگشت، مسئولیتها و مناصب
پدرش شیخ عبدالرحیم که مرحوم ملاحسین پیشنماز مشهور به حاج آخوند، آنها را به عهده گرفته بود، به ایشان مسترد شد و در طول سالیان
متمادی به انجام وظایف دینی و شرعی خود به عنوان یک مبلغ و عالم دینی پرداخت.
صفات بارز: این عالم ربانی اخلاق حسنه و نیکویی داشت. در کمک به مستضعفان، فقرا و سادات بسیار ساعی بود و حوایج ایشان را به
نحو احسن برآورده مینمود. منصب قضا و رفع خصومات و ارشاد مردم را عهدهدار بود و به تدریس و تألیف و منبر اهمیت بسیار میداد.
در ترویج علما و اهل علم، عنایت تام داشت. مرحوم آیت الله سیدمرتضی نجومی(رحمت الله علیه)، از علمای کرمانشاه نقل کرده است:
«شیخ کاظم شیرازی به هنگام رفتن به نجف، در کرمانشاه بر مرحوم آیت الله شیخ هادی جلیلیقدس سره وارد شد و ایشان به ما طلاب مدرسه
حاجشهبازخان فرمود که: همگی به استقبال ایشان برویم. ما با چند ماشین، به استقبال آقای حاج شیخ رفتیم. ایشان هم چندروز در کرمانشاه ماند
و همه علما و روحانیان در منزل آیت الله جلیلی، از ایشان دیدن میکردند و پس از آن به نجف بازگشت».
در عرصه سیاست: اگر چه نقش اول سیاست کرمانشاه را مرحوم فیض مهدوی و برخی دیگر بر عهده داشتند، ولی شیخ هادی جلیلی نیز از
سیاست بر کنار نبود. ایشان حلکننده مشکلات طیفهای مختلف سیاستمدار مشروطه بود و مثلاً رجوع اعتدالیون و دموکراتها به ایشان را
میتوان از این موارد ذکر کرد. در قضیه انجمن ولایتی کرمانشاه هم در ابتدای مشروطه دوم، که ظهیرالدوله و اعیان و علماء حاضر بودند،
7 نفر عضو برای انجمن با اکثریت آرا انتخاب شدند که 4 تن از آنها از عالمان بودند و شیخهادی هم جزو منتخبین بود. در شعبان سال 1342 ق
که مراجع نجف و قم (آیات عظام میرزای نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم یزدی قدسسرهم) اقدام به معرفی طراز اولهای مجتهد
به مجلس شورا نمودند، دو تن از علمای کرمانشاه (شیخمهدی فیض مهدوی و شیخ هادی جلیلی) را در زمره بیست مجتهد عالم به وقایع زمانه به
مجلس معرفی کردند.
مخالفت با رضاخان: رضاشاه در دوران جوانی مدتی در کرمانشاه حضور داشت و از روحیات آیت الله جلیلی مطلع بود. لذا در زمانی که به
پادشاهی رسید متعرض ایشان نشد و به دروغ میگفت خلع لباس روحانیت برای تصفیه روحانیون غیر واقعی از روحانیون واقعی مثل شماست!
ولی آیت الله جلیلی از ابتدا به رضاشاه ظنین بود و از معدود روحانیون عصر رضاشاه بود که بدون احتیاج به اجازه، لباس روحانیت بر تن داشت.
پساز فرار رضاشاه نیز اقدام به تأسیس مجدد حوزه منحلشده شهر نمود و اینکار ایشان با تشویق آیات عظام سیدابوالحسن اصفهانی و
حاجآقا حسین بروجردی قدسسرهما همراه بود.
تعلیمات نو: از اقدامات اصلاحی مرحوم جلیلی میتوان تشکیل دارالتبلیغ، اعزام طلاب به نواحی اطراف کرمانشاه برای آگاه نمودن مردم به
شریعت و تأسیس دبستان مذهبی را عنوان کرد. در دوران پهلوی در شهرهای مختلف ایران- بهویژه قم و تهران- در زمینه ایجاد نهادها و مدارس
و مؤسسات علمی که فساد مدارس پهلوی را نداشته باشد، اقداماتی انجام گرفت. از جمله اینها، تأسیس جامعه تعلیمات اسلامی بود. وقتی
شعبهای از این جامعه در کرمانشاه افتتاح شد، علمای شهر بیانیهای در تایید آن صادر کردند و آیت اللهالعظمی بروجردیقدس سره هم کمک به
آن را با وجوه شرعی به نحو تبرع بلامانع و بلکه نیکو و مستحسن دانستند.
تألیفات و شاگردان: آیت الله جلیلی در عرصه تدریس و نگارش کتب، کارنامهای درخشان دارد. شیخ عبدالجلیل جلیلی، سیدجواد نجومی و
سیدجعفر سجادی از شاگردان ایشان هستند. آیت الله جلیلی از مشایخ روایی مرحوم آیت اللهالعظمی مرعشی نجفیقدس سره نیز میباشد.
از تألیفات ایشان میتوان ارشادالانظار (تتمیم شرح دوره پدرشان)، مقدمت الواجب، المشتق، حجیت الظن، الحبوه، المزارعت والمساقات ،
رسالت فی تقلیدالاعلم و عدم جواز تقلیدالمیت، رسالت فی منجزاتالمریض، رسالت فی لفظالجلاله و تقریرات دروس آخوند خراسانی را نام برد.
وفات: عاقبت این عالم ربانی در دوم ماه رمضان سال 1377ق (1337ش) در حال اقامه نماز ظهر در نجف اشرف درگذشت و پس از تشییع و
اقامه نماز توسط آیت الله شیخ حسین حلی بر پیکر پاک ایشان، در وادیالسلام نجف دفن شد.
بازماندگان: از فرزندان برجسته شیخ هادی میتوان این دو تن را ذکر کرد: آیت الله شیخ عبدالجلیل جلیلی(متولد 1342ق) عالم و نویسنده پرکار،
که هماکنون در سن 90 سالگی در کرمانشاه بهسر میبرد و از شاگردان آیت اللهالعظمی بروجردی و امام راحل بوده و مدیریت حوزه کرمانشاه
در زمان مرحوم آیت اللهالعظمی بروجردیقدس سره، تأسیس کتابخانه جلیلی، توسعه مسجد اجدادی و مقابله شدید با نظام پهلوی از سوابق
درخشان ایشان محسوب میشود. و مرحوم محمدحسین جلیلی شاعر و مؤلف، که در اشعار تخلصش «بیدار» است، در سال 1358ش در تهران درگذشت.
منابع: نقباءالبشر/ الذریعه/ گنجینه دانشمندان
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/6435/7873/102370/آیت-الله-جلیلی-کرمانشاهی/?SearchText=فشارکی