هویتزدایی از شهرهای ما، نگرانی مقام معظم رهبری است
مهندس محمد سالاری رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای اسلامی شهر تهران،
یکی از رویدادهای مهم در چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران، ایجاد کمیسیون معماری و شهرسازی در این شورا بعد از دیدار اعضای شورای اسلامی شهر تهران با رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی)، بود.
برای شناخت برنامههای این کمیسیون نوپا در راستای اصلاح معماری کنونی شهر تهران و ترویج معماری اسلامی ـ ایرانی، با مهندس محمد سالاری رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای اسلامی شهر تهران، مصاحبهایی انجام دادهایم که در ذیل خواهید خواند:
با توجه به مسئولیت شما به عنوان رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران، سیمای شهر تهران را در حوزه معماری ایرانی اسلامی شهر تهران چگونه میبینید؟ آیا به نظر شما شهر تهران دارای یک معماری ایرانی اسلامی است؟
وضعیتی که در شهر تهران مشاهده میکنیم ناشی از یک نابهنجاری تمامعیار است و متاسفانه علیرغم اینکه موضوع ساماندهی سیما، منظر و نماهای شهر تهران یکی از راهبردهای 17گانه طرح جامع شهر تهران است- که این راهبرد در واقع ساماندهی سیما و منظر شهری با محوریت و مبتنی بر شهرسازی معماری ایرانی اسلامی است- اما متاسفانه آنچه ما الان در فرآیند شکلگیری شهر تهران طی دههای گذشته میبینیم وضعیتی است که به هیچ عنوان، تناسبی نه تنها با معماری و شهرسازی اسلامی بلکه حتی با معماری و شهرسازی ایرانی که دارای پیشینه بسیار بسیار کهنی است ندارد. شاید دلیل آن هم این باشد که ما در حوزه قوانین فرادست اعم از شاخصهای معماری و شهرسازی و مصوباتی که شورای عالی شهرسازی و معماری به عنوان بالاترین مرجع در این حوزه داشته است، قوانینی که تحققپذیر باشند را نداریم. هرچند که آنها یک سری شاخصها را طی سالهای گذشته احصا و ابلاغ کردهاند اما استحضار دارید که این شاخصها باید به تناسب وضعیت شهرها، وضعیت جغرافیایی، اقلیمی و پیشبینی شکلگیری شهرها و هویت شهرهای مختلف بومی شود که این اتفاق هنوز نیفتاده است.
دوم اینکه در حوزههای آکادمیک و دانشگاهی متاسفانه کسانی که الان خودشان را متولی معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی میدانند و به عنوان اساتید دانشگاه در این حوزه دارند تدریس میکنند، خودشان به یک گفتمان مشترک و یا حتی نسبتا مشترکی نرسیدهاند و هر کدام از آنها نظراتی دارند که با نظرات همکارانشان متفاوت است. اساسا کتب مرجعی هم که تدریس میشود غالبا منبعث از معماری و شهرسازی سایر کشورها و بهویژه کشورهای غربی است و همینطور بحث مدرنیسم که متاسفانه الان بر این رشته حاکم است. همین نظریات متفاوت و عدم رسیدن به یک فهم و گفتمان مشترک در حوزه متخصصین و صاحبنظران این عرصه باعث شده است که ما نتوانیم احکامی که قابلیت تحققپذیری داشته باشند را احصا کنیم.
از طرف دیگر شهرداریها و شوراها هم که مدیریت این مسئله را برعهده دارند متاسفانه در فرآیند صدور پروانه و صدور پایان کار به آن میزان که مداخلات جدی به فضاهای درونی ساختمانها و ابنیه میکنند، با نماهای ساختمانها کاری ندارند. این در صورتی است که به نظر من دخالت بیش از حد در فضای خصوصی مردم جایز نیست اما نمای یک ساختمان و یا نمای یک راسته و منظر یک شهر جزء حقوق عمومی و طبیعی مردم و خود آن شهر است. تا به حال نقشههای نماهای ساختمانها مورد بررسی قرار نمیگرفت. درحالی که سایر نقشهها اعم از نقشههای سازه، برق، مکانیک، یا نقشههای معماری دارد به طور کامل بررسی میشود و مقررات لازم الاجرایی نیز در آن ارتباط به مناطق شهرداری تهران ارائه شده است.
برآیند این اقدامات هم در حوزه قوانین فرادست و هم در حوزه نخبگان علمی و صاحبنظران این حوزه و هم در حوزه اجرایی که بر عهده شهرداریها است، باعث شده است که ما شاهد این نابهنجاری باشیم. اینکه امروز یک شهروند، یک متولی ساختوساز، یک سرمایهگذار بخش خصوصی و دولتی به خودش اجازه میدهد که هر نوع نما و هر نوع مصالح و موادی که خودش صلاح میداند مبتنی بر دلایل شخصی خودش به کار بگیرد به خصوص که معماران و شهرسازان ما هم که در عرصه مختلف حوزه خودشان کار میکنند و آن تعصب لازم را نسبت به مجموعه آموختهها و حتی باورهای خودشان ندارند منجر به این شده که عملا الان کار طراحی نماهای شهرهای و کلانشهر ما در دست کسانی است که متخصص کپیکاری و تقلید از دیگران و البته تحت تاثیر مستقیم و فراگیر مدرنیسم هستند. این نابهنجاریهایی است که ما داریم میبینیم. این موضوع باعث هویتزدایی از شهرهای ما و بهویژه کلانشهر تهران به عنوان مرکز سیاسی و اداری گردیده و اینک به صورت دغدغه برای عموم مردم، متخصصین، اعضا شورای شهر، شهردار و در راس آنها مقام معظم رهبری شده است. در دیدار اعضای شورای شهر تهران دوره چهارم و مسئولین شهرداری تهران با مقام معظم رهبری، ایشان همانند دورههای قبل بیشترین دغدغهشان در حوزه ماموریتهای معماری و شهرسازی و بهویژه آشفتگی در نماهای شهر تهران بود که عملا در تعریف مفاهیم شهرسازی این موضوع نمود پیدا میکند. شهرسازی و معماری یک شهر در اصل تبلور باورهای مردمان یا ساکنین آن شهر است. این جای تاسف دارد که الان شهر ما دچار چنین آشفتگی و پریشانی است. من اعتقاد دارم بسیاری از مشکلات و چالشها و درگیریهای روحی و روانی که در سطح خیابانها و چهارراهها و در تعاملات شهروندان با همدیگر میبینیم منبعث از نابهنجاری شهرسازی و معماری شهرهای ما است. در این زمینه شورای شهر تهران در دوره چهارم به این نتیجه رسید که با توجه به اهمیت شهرسازی و معماری و تاثیر آنها در ارتقاء کیفیت محیطی شهر، ارتقا سطح زندگی و تغییر سبک زندگی، لازم است کمیسیونی تحت عنوان کمیسیون شهرسازی و معماری به صورت مستقل ایجاد کند. یکی از اولویتهای اصلی ما در این کمیسیون پرداختن به این موضوع، برگزاری نشستهای تخصصی با صاحبنظران و نهایتا رسیدن به یک سری احکام در این حوزه است. هر چند که این احکام در اصل ورژن اولیه این موضوع است که شامل احکام توصیهای، سلبی یا ایجابی یا توصیهها، بایدها و نبایدها میشود. البته چون حوزه ماموریتهای معماری و شهرسازی یک حوزه محتوایی و کیفی است و نمیتوان این حوزه را با دستورالعملها و بخشنامههای فنی مانند سایر مقررات شهرسازی و معماری ابلاغ کرد، ضرورت دارد که خلاقیتهای معمارانه و شهرسازانه همچنان حضور داشته باشند تا آن سیر تصاعدی رشد طی بشود. این احکام را ما با محوریت معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران احصاء کردهایم. شهرداری تهران را ملزم کردیم که لایحهای مبنی بر ساماندهی سیما و منظر شهری با محوریت شهرسازی و معماری ایرانی اسلامی ارائه دهد. نتیجه بررسیهای این لایحه به این شد که برای اولین بار در شهرداری تهران شورایی راهبردی تحت عنوان شورای ارتقا کیفی شهر تهران تشکیل شود که خود شخص شهردار تهران رئیس آن است و معاونین مرتبط آن اعم از شهرسازی، فرهنگی اجتماعی، سازمان زیباسازی و امثالهم عضو آن هستند. همچنین رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورا و کارشناسانی از سایر کمیسیونهای شورا و یک سری از سازمانها و نهادهای دیگر مثل سازمان نظام مهندسی کشور، دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری کشور، رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی به انضمام تعدادی از متخصصین شهرسازی و معماری و میراث فرهنگی عضو آن هستند. یکی از خروجیهای بسیار خوب فعالیتهای کمیسیون شهرسازی و معماری در تعامل با شهرداری بود. ذیل این شورای راهبردی، 5 کمیته تخصصی با محوریت معاونت شهرسازی و معماری و سازمان زیباسازی شهرداری تهران ایجاد کردیم و نهایتا شهرداری را ملزم کردیم که در فرآیند سیستمی صدور پروانه که الان دارد به صورت الکترونیکی انجام میشود، بررسی نقشه نماها قبل از صدور پروانه و قبل از ارائه فرم اعلام عوارض در کمیتهای که ترکیبی از متخصصین در آن عضویت دارند، مورد بررسی قرار بگیرد. سعی کردیم که اعضای این کمیته ترکیبی داشته باشند که نظرات خودشان را به صورت مستقل ارائه بدهند. غالب آنها از اساتید دانشگاه هستند و ذیل معاونت معماری و شهرسازی کار میکنند. الحمدالله میتوانیم این نوید را بدهیم که از این به بعد در یک فرآیند میانمدت شاهد تداوم این نابهنجاریها و اعمال سلیقهها در شکلگیری ساختمانهای جدید که منجر به این شده که متاسفانه هر سال ما یک شهر کوچک در دل یک شهر بزرگ شکل بگیرد، نباشیم. هرچند که نابهنجاریهای شهر تهران در گذشته شکل گرفته است و اما انشاالله بشود در آینده نسبت به ساماندهی ساختههای شکل گرفته نیز اقدامات عملیاتی انجام بدهیم. هر چند که مجموعه قوانینی که مصوب مجلس شورای اسلامی هستند، بعضا اجازه دخالت در نماهای شکل گرفته یک شهر را به تبع یک نظریه فقهی که نما جزء حقوق مالک ساختمان است، نمیدهد. امیدواریم که این دغدغهها منجر به این بشود که یک تغییراتی نیز در قوانین فرادست ایجاد شود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یک نهاد بالادستی در حال تدوین سند جامع ملی معماری ایرانی اسلامی است. آیا تلاشی برای انتقال این دغدغهها به تنظیمکنندگان سند انجام دادهاید تا به نحوی بخشی از این معضلات حل شود؟
من از اینکه متوجه شدم که شورای عالی انقلاب فرهنگی به دنبال تنظیم و تصویب سندی است که میتواند برای کل شهرهای کشور لازم الاجرا باشد، خیلی خوشحال شدم. قطعا ما به عنوان کمیسیون شهرسازی و معماری پایتخت کشور، تمام توان کارشناسی و وضعیت مشاورهای خودمان را در اختیار شورای عالی قرار خواهیم داد. این تجربیات با توجه به وسعت و تنوع کلانشهر تهران قابل تعمیم و گسترش به سایر کلانشهرها هم هست بهخصوص که تجربه نشان داده است سایر شهرهای کشور از تحولات تهران چه خوب و چه بد تقلید میکنند. قطعا موفقیت شورای عالی انقلاب فرهنگی در احصاء اطلاعات لازم، مطالعات و امکانسنجیها و نهایتا رسیدن به یک سند جامع ملی تحت عنوان معماری ایرانی اسلامی، این امید را ایجاد میکند که با توجه به جایگاهی که شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد و میتواند در حوزه فضای دانشگاهها و دانشکدههای معماری و شهرسازی که اصلیترین منابع تولید علم هستند و نهایتا در آنجا است که نخبگان ما پرورش پیدا میکنند، بتواند از همان سرچشمه کارها را مثل سایر بخشهای علمی کشور، اصلاح کند. ما نیز آمادگی لازم برای انجام هرگونه همکاری داریم.
این همکاری دو بخش دارد: یک بخش آن در حین تدوین سند است و بخش بعدی آن که مهمتر است تدوین لوایح و قوانینی است که محتوای سند را اجرایی کند و بر حسن اجرای آن نظارت داشته باشد. آیا این ظرفیت در شورای شهر وجود دارد؟
بله. تجربه نشان داده است که هر چالش و مشکلی که تبدیل به دغدغه عمومی شود یعنی بتوان در تمامی لایههای کارشناسی و مدیریتی و در عموم مردم آن را به عنوان یک مسئله عمومی طرح کرد، تحققپذیر هم میشود. الان موضوع نماهای شهرها و ساماندهی سیما و منظر شهری یک دغدغه عمومی شده است یعنی هم در سازمانهای نظام مهندسی، هم در شورای عالی شهرسازی کشور، هم در شوراهای شهر و شهرداریها و هم در حوزه دیدهبانهای شهری چون به هویت یک کشور و یک شهر برمیگردد تبدیل بع دغدغه عمومی شده است و قطعا هم احتمال تحققپذیری آن خیلی زیاد است. اما همانطور که قبلا هم عرض کردم چون متاسفانه ما حتی در حوزه مبانی نظری هنوز اشکالات جدی داریم و هنوز نتوانستهایم شاخصهای معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی را احصاء کنیم، کار سختی را در پیش داریم اما شورای شهر تهران این ظرفیت و این آمادگی را دارد که به هر حال اگر پیشنهادی باشد که قابلیت تحققپذیری داشته باشد، آن را حتما به تصویب برساند. شما استحضار دارید که ما توانستیم در اولین سالی که کمیسیون شهرسازی ایجاد شد، با توجه به اینکه این دغدغه عمومی شکل گرفته است در فرآیند تصویب بودجه سال 1393 یک تبصرهای را بگنجانیم که براساس آن غیر از اعتباراتی که در حوزه ماموریتهای شهرداری به آن اختصاص داده بودیم، یک درصد از سرجمع بودجه شهرداری شهر تهران به منظور تحقق ماموریتهای شهرسازی و معماری و به ویژه ساماندهی سیما و منظر شهری مبتنی بر شهرسازی و معماری ایرانی اسلامی تخصیص داده شود. متاسفانه بستر لازم هنوز شکل نگرفته است. به علاوه متاسفانه معاونت شهرسازی و معماری شهرها و شهرداری تهران علیرغم اینکه مهمترین معاونت شهرداری تهران است اما با توجه به چالش بسیار مهم کلانشهرها در حوزه مالی عملا به اداراتکل درآمدزایی معاونتهای مالی و اقتصاد شهری تبدیل شدهاند و با ماموریتهای واقعی خودشان فاصله پیدا کردهاند. چون آن بسترسازی در معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران شکل نگرفته بود نتوانستیم میزان بودجه لازم را تخصیص بدهیم. اما این اراده و باور در تک تک اعضای شورای اسلامی شهر تهران وجود دارد که اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی سندی را ارائه بدهد، آن قسمتهایی که مرتبط با شوراهای اسلامی شهر باشد، حتما ما بتوانیم آن را به تصویب برسانیم.
به عنوان آخرین سوال، در دیدارتان با مقام معظم رهبری(مدظله العالی) که شما هم به آن اشاره داشتید، ایشان به پیوست فرهنگی طرح تفضیلی شهر تهران تاکید داشتند. اساسا این پیوست تهیه شده است یا خیر و در چه مرحلهای است؟
مقام معظم رهبری به پیوستهای فرهنگی در حوزه ماموریتهای فرهنگی اجتماعی اشاره قابل توجهی کردند و دغدغه و نگرانی جدی داشتند و از این ناراحت بودند که علیرغم اینکه در این حوزه اعتبارات قابل توجهی تخصیص داده میشود و اقدامات قابل توجهی هم انجام میشود اما تمامی این اقدامات و اعتبارات صرفا منجر به ایجاد فضاهای فیزیکی و کالبدی شده است و عملا معلوم نیست که از دل این فضاهای فیزیکی کالبدی آیا میشود به ماموریتهای فرهنگی و اجتماعی مرتبط با سبک زندگی ایرانی اسلامی رسید یا نه. این جای نگرانی است. تعبیر ایشان این بود که این اقدامات یک شمشیر دو لبه است که اگر ما نتوانیم از دل این اعتبارات و اقدامات و ایجاد فضاهای کالبدی به تحقق واقعی ماموریتهای فرهنگی و اجتماعی که مدنظر ما است برسیم، نه تنها کمکی نکردهایم بلکه خودمان با پول و اعتباراتمان باعث شدهایم که یک انحراف جدی در این حوزه ایجاد شود. همینطور به موضوع اهمیت ماموریتهای شهرسازی و معماری اشاره داشتند. متاسفانه قسمت عمدهای از بندها و مفاد طرح تفصیلی شهر تهران، محقق نشده است. ازجمله پیوست فرهنگی که شما به آن اشاره کردید. یعنی ما در طرح تفصیلی صرفا همان شکلگیری و نهادینه شدن پهنههای سکونتگاه، تجاری، اداری و خدماتی و نهایتا حفاظت شده را لحاظ کردیم اما پیوستهای طرح جامع و طرح تفصیلی به عنوان طرحهای سطح سوم توسعه شهری مطرح هستند، که هنوز اجرا نشدهاند. علیرغم اینکه سقف زمانی اینها سال 90 بودهاند اما طرح تفصیلی تازه در سال 91 ابلاغ شده است و تا به امروز حتی مطالعات آنها بعضا انجام نشده است و به تصویب نرسیده است. شهرهای موضعی و موضوعی ازجمله پیوستهای طرح جامع و طرح تفصیلی هستند. این پیوستها هستند که باعث ارتقاء کیفیت زندگی میشوند مثل ساماندهی سیما و منظر شهری، آرامسازی مناطق مرکزی و محلات شهری تهران یا پیادهراه محوری، ساماندهی مشاغل نامتجانس، مثل موضوع حق انتقال توسعه، نحوه مرمت و بهرهبرداری بناهای تاریخی و میراثی، بحث ترویجهای دانشگاهی و امثالهم که همه با این موضوع مشکل دارند. اینها و مجموعه مطالعات دیگر مثل نحوه صیانت، مدیریت و بهرهبرداری از حریم شهر تهران که مساحتی بالغ بر 10 برابر مساحت اقلیمی آن دارد. درعین حال شاهدیم که علیرغم کارنامه خوبی که شهرداری تهران در موضوع صیانت از حریم شهر داشته است اما تهران از سوی شهرهای اقماری مورد هجمه قرار میگیرد. ما 57 شهر اقماری داریم که 23 تا از آنها حریم مشترک با ما دارند که متاسفانه همه مسئولین آن شهرها، شوراها و شهرداریها و بخشداریها به تقلید از کلانشهرها و شهر تهران دارند در آنجا مدام مجوز ساختوساز میدهند درحالی که این حریم است که دارد ساخته میشود. تجربه نشان داده است که ما نمیتوانیم چالشها و مشکلات شهر تهران را به محدوده قانونی شهر تهران محدود کنیم بلکه مشکلاتی که در شهرهای اقماری ایجاد میشود، تاثیر مستقیمی در مشکلات شهر تهران دارد. الان همین موضوع جانمایی یا بحث بلندمرتبگی در شهر تهران یکی از تکالیف طرح تفصیلی است که قرار بوده انجام شود و مطالعات آن در مراجع مربوطه تصویب شود که هنوز این کار اتفاق نیفتاده است. البته در سال گذشته با پیگیریهایی که انجام شد، این مطالعات به کمیسیون ماده پنج و نهایتا شورای عالی شهرسازی ارائه شد و اکنون در حال بررسی است. در مجموع متاسفانه ما در ارتباط با پیوستها مشکل داریم. البته انصافا به موجب همین دغدغههای ایجاد شده و تاکیدات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نظارت شورای شهر تهران اقدامات خوبی را در حوزههای نرمافزاری ایجاد کرده است. همین امروز ما دومین جلسه بررسی طرح انضباط شهری در منطقه 12 تهران به عنوان هسته اولیه شکلگیری شهر تهران داشتیم. طرح انضباط شهری در اصل نماد تهیه و احصاء مطالعات و پیوستهای فرهنگی اجتماعی شهرسازی، معماری، ترافیکی، آسیبها و همه موارد با هم است. ساماندهی مشاغل متناجس، مرمت و بهرهبرداری از بناهای تاریخی، ساماندهی سیما و منظر شهری، ساماندهی سوارهروها اعم از ماشین و موتورسیکلت، ساماندهی آسیبهای اجتماعی، کودکان کار، معتادین و دیگر بحثهای طرح تفصیلی که در مرکز شهر تهران به آسانی تحققپذیر نیست. بافت منطقه مرکزی شهر به لحاظ وجود حجم گستردهای از بافتهای فرسوده که هر سه مولفه ناپایداری و نفوذناپذیری را دارند، عملا شهروندان را دچار مشکل جدی کرده است به صورتی که الان به فضاهای ناامن شهری تبدیل شده و شاهد تخلیه سکونتگاهها از آنجا بودهایم و تجربه هم نشان داده است که در هر جایی که سکونتگاه یعنی شهروند، وجود نداشته باشد محل ظهور و بروز آسیبهای اجتماعی میشود. الحمدلله شهرداری تهران در این زمینه اقدامات خوبی را شروع کرده است؛ ازجمله دارد آرامسازی میکند، پیادهراه محوری را رویکرد اصلی خودش قرار میدهد، حمل و نقل عمومی را در آنجا گسترش میدهد. امیدواریم که در آینده بتوانیم این مدلها را به سایر محلات نیز تسری بدهیم.
http://www.sccr.ir/Pages/?current=news&gid=44&Sel=1085840