گفته ها و نوشتها
ملاک اعلمیّت
فرزند مرحوم سید محمد فشارکی فرموده است:
حضرت امام خمینی قدّس سرّه
ما اعتقادمان این است که آمریکا از اسلام ترسیده است و می خواهد اسلام را به هم بزند، تصریح هم می کند. ما این کسانی که با دولت اسلامی ایران معارضه می کنند، اعتقادمان این است که اینها با اسلام دارند معارضه می کنند. ما روی این اعتقاد با اینها تا آخر باید مبارزه کنیم برای این که اسلام همچو تکلیفی برای ما معیّن کرده است. کسی که همه موافقینش عبارتند از اشخاصی که منحرف هستند از اسلام؛ آمریکایش منحرف، دیگرانش منحرف، کسی که این طور است و در مملکت خودش با مسلمین این طور عمل می کند و با مسلمین ما هم این طور عمل می کند، این کس را جز این که با او به مبارزه برخیزیم، راهی نداریم. و ما تا آخر دنبال این مطلب هستیم و خواهیم بود و به حرف های مفت آنهایی که انحراف دارند، به حرف های اینها اعتنایی نمی کنیم، ما تکلیف را ملاحظه می کنیم.
(صحیفه امام، ج 19، ص 102)
رهبر فرزانه انقلاب حفظه اللّه:
این درست نیست که ما بگوییم چون شیعه و محب هستیم، اگر گناه هم کردیم، خدای متعال ما را مجازات نمی کند؛ نه این طور نیست. «من اطاع اللّه فهو لنا ولی» ولی آنها باید خدا را اطاعت کند، چون خود این بزرگواران با اطاعت خدا به این مقام و رتبه رسیدند. امتحان اینها، قبل از وجود و آمدنشان به این دنیا صورت گرفته: «امتحنک اللّه قبل ان یخلقک فوجدک لمن امتحنک صابرة». دستگاه خدا بی حساب و کتاب نیست.
در روایتی پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله به فاطمه زهرا علیها السلام با این مقام و رتبه فرمود: «یا فاطمه اننی لن اغنی عنک من اللّه شیئاً». یعنی پیش خدا، نسبت با من و ارتباط با من به درد تو نمی خورد. مگر در میان فرزندان پیغمبر و ائمه کسانی نبودند که با خدا رابطه ای نداشتند و نتوانستند از آن گوهر نورانی و ارزش معنوی برخوردار شوند؟ آنچه اولیای دین را بر قله شرافت بشری قرار داده، از خود شخص شخیص نبی اکرم و امیر المؤمنین و بقیه این خاندان پاک گرفته ـ که اینها در عالم وجود نمونه های بی مانندند و شبیه اینها دیگر نیست ـ تا دیگران، اطاعت و عبودیت و بندگی آنها برای خداست. لذا وقتی شما می خواهید در تشهد نمازتان نام پیغمبر خدا را بیاورید و از او تجلیل کنید، می گویید «و اشهد ان محمداً عبده» اول عبودیت را ذکر می کنید، بعد می گویید: «و رسوله» عبودیت بالاتر از رسالت است. اساس و جوهر کار، عبودیت است... من و شما هم باید از همین جاده برویم. البته این قله ها خیلی بالاست. اگر چشم ما بتواند این قله ها را ببیند، خیلی باید خدا را شکرگزار باشیم، چه برسد به آنجاها برسیم؛ لیکن باید برویم، راه این است. این دامنه ها را باید به قدر قدرت و توانمان طی کنیم: که اگر این طور شد، به قدر ظرفیتمان بهره خواهیم برد.
(28/5/82)
بصیرت دینی
در میان اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام مردی است به نام «ربیع بن خثیم» در این که او یکی از هشت زاهد دنیای اسلام است شکی نیست.
ربیع آنقدر به زهد و عبادت مشغول بود که دوران آخر عمرش قبر خود را کنده بود، گاهی می رفت داخل قبر می خوابید و خود را نصیحت می کرد و می گفت: «یادت نرود آخر باید بیایی اینجا» تنها جمله ای که غیر از ذکر و دعا از او شنیدند آن وقتی بود که اطلاع پیدا کرد که مردم حسین بن علی علیه السلام را شهید کرده اند. پنج کلمه در اظهار تأسّف و تأثر از چنین حادثه ای به زبان آورد و گفت: «وای بر این امت که فرزند پیغمبرشان را شهید کردند» می گویند بعدها استغفار می کرد که چرا این چند کلمه را که غیر از ذکر بوده به زبان آوردم!
اسلام بصیرت می خواهد، هم عمل می خواهد، هم بصیرت. این آدم(خواجه ربیع) بصیرت ندارد در دوران ستمگری معاویه و ستمگرتری مانند یزید بن معاویه زندگی می کند... و تمام زحمات پیغمبر اکرم (ص) دارد هدر می رود، آقا رفته یک گوشه ای را انتخاب کرده شب و روز دائماً مشغول نماز خواندن است و جز ذکر خدا کلمه دیگری بر زبان نمی آورد و یک جمله ای هم که به عنوان اظهار تأسف از شهادت حسین بن علی علیه السلام بر زبان می آورد پشیمان می شود که چرا به جای آن الحمد للّه یا سبحان اللّه نگفته است... این با تعلیمات اسلام جور در نمی آید...فکر غلطی است و بسیار خطرناک...
(به نقل از کتاب طهارت روح شهید مطهری).
ملاک اعلمیّت
فرزند مرحوم سید محمد فشارکی فرموده است:
بعد از وفات مرحوم میرزای شیرازی بزرگ، پدرم توسط من به مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی ـ میرزای کوچک ـ پیغام داد اگر شما خود را اعلم از من می دانید بفرمایید تا من زن و بچه ام را در امر تقلید به شما ارجاع دهم و اگر مرا اعلم می دانید، شما خانواده خود را در مسئله تقلید به من ارجاع دهید؟
هنگامی که این پیام را به میرزا رساندم تأمّلی کرد و فرمود: خدمت آقا عرض کنید که آقا خودشان چگونه می دانند؟ پدرم فرمود: برو عرض کن که شما در اعلمیّت چه چیز را معیار می دانید، اگر دقّت نظر میزان باشد شما اعلمید و اگر فهم عرف معیار باشد من اعلمم؟
من دوباره این پیام را به میرزا رساندم، ایشان باز تأمّلی نموده باز فرمودند: خود آقا کدامیک از این دو را ملاک قرار می دهند؟ من بازگشتم و سخنان میرزا را ابلاغ نمودم، آقا تأمّلی کرد و فرمود بعید نیست که دقّت نظر میزان و ملاک اعلمیّت باشد. آنگاه فرمود: که همگی از میرزای شیرازی تقلید کنیم.
(سیمای فرزانگان، ص 140)
رهنمود
مال دنیا چشم را خیره می کند و عقل را می دزدد، توشه و کوله بار آخرت را از مال دنیا خالی و از نماز و روزه و خیرات پر سازید تا در روز رستاخیز در پیشگاه خداوند شرمنده نباشید.
(پاسدار شهید ابوالقاسم جوادی)
قلم
قلم وثیقه آزادی است و ضامن امن | بشرط آن که نگارنده فتنه گر نبود |
قلم مروّج علم است و پاسدار هنر | بشر آن که در انگشت بی هنر نبود |
(سید صادق سرمد)
حاج میرزا جواد ملکی
یکی از شاگردان میرزا جواد آقا می گوید:
شبی در شاهرود خواب دیدم که در صحرایی صاحب الامر با جماعتی تشریف داشتند و گویا به نماز جماعت ایستادند نزدیک رفتم که جمال مبارکش را زیارت کنم و دست شریفش را ببوسم شیخ بزرگواری را دیدم در کنار آن حضرت آثار بزرگواری و وقار از سیمایش پیدا بود، هنگامی که بیدار شدم درباره آن شیخ به فکر رفتم که او کیست که اینقدر به امام زمان نزدیک است. جستجوی زیاد نمودم تا اینکه در یکی از حجره های فیضیه مشغول تدریس او را یافتم پرسیدم این آقا کیست؟ گفتند: حاج میرزا جواد آقا ملکی بعد از آن ملازمتش را اختیار کردم او را چنان یافتم که دیده بودم.
(گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 233 و 232)
آینه دار فردا
شعری که مشاهده می کنید غزلی است که اگر حروف اول هر مصرع را در کنار هم قرار دهید از آن حروف نام رهبر معظّم انقلاب بدست می آید:
سلام ما به تو ای اسوه شکیبایی | یقین تو روح خدایی که باز می آیی |
یلی به عرصه اندیشه چون تو پیدا نیست | درود بر تو که آیینه دار فردایی |
علی است نام تو و در مصاف شب صفتان | لهیب شعله خورشید عالم آرایی |
یمین جان تو روشن ز نور عالم غیب | خمینی دیگر و جانشین مولایی |
اگر که چاه زمان راز تو نماید باز | میان مردم این روزگار تنهایی |
نشان زپیر مغان در نگاه تو بینند | همیشه در همه جا مردمان بینایی |
امیر کشور عشقی و رهبری هشیار | یگانه فاتح بیدار ملک دلهایی |
(نصراللّه مردانی)
قلم نویسنده
نویسنده باید که با قلب پاک | نویسد حقایق نه افزون، نه کم |
چو ابر بهاران بشوید به مهر | زرخسار افسردگان گرد غم |
به نیش قلم هر دم آرد برون | زپای ستمدیده خار ستم |
دهد درس عبرت به خوانندگان | به امثال و اندرز و پند و حِکَم |
نه بر کس دهد نسبت ناروا | نه کس را ستاید زبهر دِرَم |
نکوهش کند از ستم پیشگان | به نیکی برد نام اهل کرم |
نه روشندلان را زند افترا | نه آزادگان را کند متهم |
چو مسموم گردد تن جامعه | نویسنده باید کند دفع سمّ |
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/95/1231/گفته-ها-و-نوشتها/?SearchText=فشارکی