فضایل اخلاقی آیت الله زین العابدین مازندرانی
شاگردان ملا محمدحسین فشارکی (ره)،
فضایل اخلاقی آیت الله زین العابدین مازندرانی
عبادت
بی تردید یکی از مصادیق انسان های وارسته، مرحوم شیخ زین العابدین مازندرانی (ره) می باشند . او در میدان صیانت نفس و صفای باطن و برخورداری از مکارم اخلاقی بی نظیر و مجسمه ای از قداست و تقوی بوده و مراحل سیر و سلوک را پیموده و در عبادت و راز و نیاز با خدا و تهجد و شب زنده داری و مراقبت بر نوافل و آداب، گوی سبقت را از همگان ربوده بود .
اعیان الشیعه و فوائد الرضویة در بیان مقام عبودیت و تعبد و مواظبت ایشان چنین می گوید :
عابدی ناسک بود و کسی در شدت مواظبت و مراقبت بر مستحبات و سنن و نوافل، مانند او دیده نشد ... .
در معارف الرجال آمده است:
از کثرت عبادت و تهجد، آثار سجده و عبادت، در سیمایش نمایان بود و در عین حال چهره ای محترم و جذاب داشت .
شیفتگی به اهل بیت علیهم السلام
آن بزرگوار از شیفتگان و ارادتمندان به خاندان عصمت و طهارت (ع) بود و همواره تلاش می کرد تا افراد را در زندگی متوجه اهل بیت (ع) نماید . خود نیز هیچ گاه در زندگی، از عرض ارادت و زیارت و توسل به ساحت مقدس ائمه اطهار (ع) غافل نبود . یکی از نویسندگان در این باره می نویسد:
روزی کسی خدمت شیخ الطائفه، آیةالله العظمی شیخ زین العابدین مازندرانی (ره) آمد و از تنگی معاش خود شکایت کرد .
شیخ مازندرانی (ره) به او فرمود: برو حرم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و زیارت عاشورا را بخوان، رزق و روزی به تو خواهد رسید، اگر نرسید بیا نزد من، به تو خواهم داد .
آن شخص رفت، بعد از مدتی خدمت آن بزرگوار رسید و گفت: در حرم مشغول خواندن زیارت عاشورا بودم، کسی آمد وجهی به من داد و در توسعه قرار گرفتم (1).
همت و پشتکار
از خصوصیات آن عالم فرزانه، جدیت و تلاش وافر و همت بلندشان در تحصیل و تدریس بود، روحیه ای خستگی ناپذیر داشت و با آن که به علت فقر و تنگدستی در دوران تحصیل با مشکلات فراوانی روبه رو بود، ولی شور و علاقه وافرش به کسب علوم دینی، عزم او را در راه رسیدن به هدف، هر روز بیش از پیش می شد و در این راه از هیچ کوششی که موجب رشد علمی وی می شد، دریغ نمی ورزید . چنانچه در اوائل عمر تحصیلی خود، هر کتابی را که می خواند، نسخه برداری می کرد و به شهادت صاحب اعیان الشیعه حتی کتاب قوانین را، که کتابی مهم در اصول و بسیار حجیم می باشد، استنساخ کرد .
تمام عمر شریفشان را به تحصیل، تدریس و تألیف، مشغول بودند .
در سن پیری که عمرش از هشتاد سال نیز گذشته بود، به تدریس و تحقیق اشتغال داشت . علامه سیدمحسن امین (ره) می فرماید:
در کربلا خدمت آن بزرگوار رسیدم، در حالی که پیر شده بود، ولی تدریس را در ایام پیری رها نکرده بود ... . (2)
زهد و وارستگی
یکی دیگر از ویژگی های آن عالم وارسته، زهد و وارستگی از مظاهر مادی است . وی مانند همه فرزانگان و علمای ارزشمند اسلام که در مکتب امیرالمومنین (ع) پرورش یافته و بی اعتنایی به زخارف دنیا را در آن مکتب آموخته اند، به دور از تجملات و بسیار ساده زندگی می کرد و از هر نوع وابستگی به مال و منال دنیا به شدت پرهیز می کرد . خوراک او غالبا نان و سرکه و برنج بوده است . (3) او دائما توصیه می کرد که باید زندگی اولیاءالله را سرمشق قرار داد و خود، نمونه بارزی از این الگو پذیری بود .
شاگردان
روشن است که روحیه تعمق و تحقیق و پشتکار وافر، رمز موفقیت آن مرجع عظیم الشأن در پرورش شاگردان برجسته و مجتهدان وارسته در عالم تشیع بوده است . شاگردانی گران قدر که هر کدام مایه خدمات شایانی به عالم اسلام و مکتب تشیع بودند و ما در این جا به اسامی شریف تعدادی از آن بزرگواران اشاره می کنیم . (4)
حضرات آیات؛ شیخ عبدالله مازندرانی (ره) متوفی 1330 قمری، شیخ فضل الله علامه مازندرانی (ره) متوفی 1345 قمری، میرزا محمدتقی شیرازی رهبر انقلاب . 1920 م . عراق، شیخ محمد حسن مازندرانی (ره) متوفی 1317، شیخ علی خاقانی متوفی 1334 ق که به امر استاد چند رساله در فقه نوشت، شیخ محمد اسماعیل محلاتی (ره)، شیخ شعبان گیلانی نجفی (ره)، شیخ عیسی رشتی (ره)، مولا محمدحسین فشارکی (ره)، سید محمدشریف تویسرکانی (ره)، شیخ علی مانع (ره) از علمای عراق، شیخ محمد مهدی بنابی حائری متوفی 1341 قمری، شیخ محمدجواد کاظمی (ره)، علامه سید عبدالحسین آل کمونه بروجردی (ره) متوفی 1336 قمری، سید احمدبن محمد باقر بهبهانی حائری (ره) متوفی 1351 قمری، مولا محمد یوسف استرآبادی حائری (ره)، شیخ علی اکبر یزدی مؤلف حاشیه البهجةالمرضیة، وی تقریر دروس استاد را به عهده داشت . سید حسن بهشتی متوفی 1345 قمری، سیدابوالقاسم تنکابنی متوفی 1331 قمری، سید اسماعیل تنکابنی متوفی حدود 1320 قمری، حاج سید زین العابدین تنکابنی متوفی 1331 قمری، سید علی تنکابنی متوفی 1334 قمری، شیخ محمد سمامی متوفی 1330 قمری، شیخ علی علامه حائری مازندرانی متوفی 1339، شیخ حسین بن رجبعلی بهنمیری بابلی متوفی 1329 قمری، شیخ محمدبن کرمعلی بابلی متوفی 1315 قمری .
تجسم عینی فضایل
یکی دیگر از خصوصیات آن فقیه وارسته، خلق و خوی نیکوی وی است . معظم له بسیار خوش سیرت و در رفتار و معاشرت اجتماعی و حسن سلوک با افراد، زبانزد خاص و عام بود .
رفتارش تجسم تمام کمالات اخلاقی بود و در چهره اش صفا و صمیمیت موج می زد و هر بیننده ای را مجذوب می ساخت . همواره سعی می کرد حلال مشکلات و گرفتاری های مردم باشد، روحیه مردم داری و توجه به افراد مستمند و گرفتار، سبب می شد تا مردم به طور پیوسته و مکرر به او مراجعه کرده و در جهت حل گرفتاری ها از وی کمک بخواهند، به طوری که حتی در رفع اختلافات و منازعات خانوادگی نیز به آن مرجع عظیم الشأن پناه آورند .
معظم له نیز در نهایت بردباری و فروتنی و با اخلاقی نیکو در جهت حل معضلات مردم حرکت می کردند و در این راه مرارت ها را تحمل کرده و از هیچ کوششی دریغ نمی فرمودند، چرا که به شهادت تاریخ، پس از پیامبران الهی و ائمه اطهار (ع) علمای دین سودمندترین، خادم ترین و دل سوزترین افراد جامعه به توده های مردم بودند و از نظر مادی و معنوی، در این راه، فوق العاده کوشیده اند .
در این جا به چند نمونه در زندگی آن بزرگوار اشاره می کنیم:
1) مرحوم شیخ العراقیین (ره) (آیةالله شیخ علی کربلایی فرزند شیخ زین العابدین (ره)) فرمودند:
یک شب پدرم در حرم کربلا مشغول نماز بود، پس از آن که نمازش به پایان رسید، زنی آمد و مدتی مدید در گوش شیخ حرف زد . وقتی آن شب می خواستیم، به منزل برگردیم، پدرم به «فانوس کش» فرمود تا از راه دیگری برود . مدتی رفتیم تا به منزلی رسیدیم، شیخ (ره) دق الباب کرد . مردی که قهوه چی بود در را باز کرد و تا شیخ را دید دستپاچه شد، خم شد و دست شیخ را بوسید و پرسید: چه فرمایشی دارید؟ شیخ به او گفت: از تو می خواهم که به همسرت رجوع کنی، گفت اطاعت می کنم و رجوع کرد .
بعد فهمیدیم که مرد قهوه چی زن خود را با وجود چند فرزند طلاق داده و از منزل بیرون کرده و آن زن به شیخ متوسل شده بود، تا به شفاعت او اقدام کند . (5)
2) هم چنین معروف است:
روزی که در کربلا، آب طغیان کرده بود، شیخ از شهر بیرون رفت و با عبای خود، شخصا خاک برمی داشت تا جلوی آب را بگیرد، مردم چون دیدند که آن روحانی بزرگ، برای سد سازی خاک برداری می کند، به اؤ تأسی کردند و همگی به پاخاستند و سدی در برابر آب بستند که تا چند سال باقی بود . (6)
3) هم چنین نقل کرده اند:
روزی بینوایی به در خانه او رفت و از او چیزی خواست، شیخ چون پولی در بساط نداشت، دیگ مسی منزل را برداشت و به او داد و فرمود: این را ببر و بفروش .
دو سه روز بعد که اهل منزل متوجه شدند دیگ نیست، فریاد کردند که: دیگ را دزد برده است . صدای آنان به گوش شیخ رسید، فریاد برآورد: دیگ را من برده ام . (7)
4) درباره آن شخصیت ارزشمند نوشته اند:
تا می توانست قرض می کرد و به مردم می داد و هر چند وقت که یکی از ثرتمندان هند به کربلا می آمد، قرض های او را می داده است .
در این باره داستان زیر جالب می باشد:
عالم جلیل القدر مرحوم شیخ العراقیین (ره) فرمود: در یکی از سفرها که پدرم شیخ زین العابدین (ره) به سامراء می رود، در آن جا سخت بیمار می شود، مرحوم میرزای شیرازی (ره) از او عیادت کرده و ایشان را دلداری می دهند .
شیخ می فرمایند: من هیچ گونه ناراحتی و نگرانی از موت ندارم، اما نگرانی من از این است که، بنا به عقیده ما امامیه، وقتی که می میریم، روح ما را به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عرضه می کنند، اگر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بفرمایند:
«ای زین العابدین؛ ما به تو بیش از این، اعتبار و آبرو داده بودیم تا بتوانی قرض کنی و به فقرا بدهی، چرا نکردی؟ من چه جوابی به آن حضرت (ع) می توانم بدهم؟!
گویند: میرزای شیرازی (ره)، پس از شنیدن این حرف به منزل می رود و هرچه وجوهات در آن جا داشت، میان مستحقین قسمت می کند . (8)
این داستان ها، از سویی بیانگر روح مردمی، خدمتگذاری، دل سوزی و کمک به مستمندان و مشارکت در امور اجتماعی است که پیوسته مورد توجه علمای گران قدر اسلام بوده و سعی داشته اند آنی از این مسائل غافل نباشند، و از سوی دیگر بیانگر این مهم است که آن شخصیت برجسته اسلام، فقط به تدریس و تحقیق علمی اکتفا نکرده و در عمل نشان داد که یک عالم علاوه بر تدریس و ارشاد و تبلیغ، وظایف دیگری نیز برعهده دارد و از این نظر الگوی بسیار خوبی برای سایر افراد بود .
پی نوشت:
1) زیارت عاشورا و آثار شگفت، موحد ابطحی، سیدعلی، ، ص . 18
2) اعیان الشیعه، ج 7، ص . 167
3) سیمای فرزانگان، مختاری .
4) اسامی شاگردان معظم له از کتاب های ذیل نقل شد:
اعیان الشیعه، ج 9، ص 124؛ مصفی المقال، ص 317؛ معارف الرجال، ج 1، ص 331 و ج 2، ص 134؛ شهاب شریعت در زندگی نامه آیةالله العظمی مرعشی نجفی (ره) صفحات 157 و 166 ؛ زندگی شیخ انصاری، صفحات 241، 400، 477 و 483؛ بزرگان رامسر، محمد سمامی، صفحات 26، 36، 69، 102 و . 124
5) سیمای فرزانگان، مختاری، ج 3، ص . 357
6) همان .
7) همان .
8) سیمای فرزانگان، مختاری .
https://hawzah.net/fa/Article/View/6592/فضایل-اخلاقی-آیت-الله-زین-العابدین-مازندرانی/?SearchText=فشارکی