فتوای هستهای از دیدگاه یک محقق آمریکایی
مقاله واشنگتن پست برای آنکه اهداف سیاسی خود را از نظر دور کند، در بخشی دیگر به یک رخداد ادعایی مربوط به ماه می 1979 اشاره می کند. نویسنده ادعا می کند «فریدون فشارکی»......
از مقامات دوران شاه از سوی آیت الله محمد حسینی بهشتی فراخوانده شده و پیش از ترک ایران به مقصد آمریکا، تحت فشار پذیرفته است که «یک تیم تسلیحات هسته ای برای حکومت گرد هم آورد.» فشارکی که یک اقتصاددان متخصص در حوزه نفت بود، هیچ اطلاعاتی در مورد برنامه هسته ای نداشت و اطلاعاتش در حوزه تسلیحات هسته ای از این هم کمتر بود، اکنون عضو ارشد مرکز شرق-غرب[12] است؛ مؤسسه ای تحقیقاتی که توسط کنگره در هونولولو ایجاد شده است. فشارکی می گوید «دیوید سگال» نویسنده آن مطلب با وی تماس گرفته، اما «آنچه او نوشته، ساختگی است». به اصرار فشارکی، واشنگتن پست هم در یک مطلب کوتاه عنوان کرد وی نقل قول منتسب به خود را تکذیب کرده است.[13]
##################################
مشروح خبر
###################################
فتوای هستهای از دیدگاه یک محقق آمریکایی
۲۴ دی ۱۳۹۳ | ۱۳:۲۶ کد : ۱۹۴۳۰۷۱ سرخط اخبار
فارس نوشت:
فتوای آیت الله خمینی در طول جنگ علیه تولید یا استفاده از تسلیحات شیمیایی و فتوای سال 2003 آیت الله خامنه ای علیه تولید، نگهداری یا استفاده از تسلیحات هسته ای، مدرکی محکم دال بر این است که ممنوعیت های مذهبی علیه تسلیحات کشتار جمعی، نقشی قطعی در تعیین سیاست های ایران داشته اند.
نقش فتوای [آیت الله]علی خامنه ای رهبر ایران علیه تسلیحات هسته ای در مقایسه با فتوای [آیت الله]خمینی علیه تسلیحات شیمیایی در طول جنگ با عراق، پیچیده تر است. برخلاف شاه، سران انقلاب اسلامی اجماع داشتند که تسلیحات هسته ای مغایر با اسلام است. دلایل مخالفت با تسلیحات هسته ای به فقه اسلامی محدود نمی شد و ریشه های سیاسی نیز داشت.
مخالفت [آیت الله]خمینی با تسلیحات هسته ای بیشتر به دلیل پیوند ماهوی این تسلیحات با دو ابرقدرت شرق و غرب بود که [آیت الله]خمینی هر دو آن ها را به یک اندازه دشمن انقلاب اسلامی می دانست. «علی اصغر سلطانیه» که حتی پیش از انقلاب اسلامی در سازمان انرژی اتمی ایران بود، در مصاحبه ای عنوان کرد[آیت الله]خمینی «در سخنرانی هایشان به مناسبت های مختلف علناً از تسلیحات هسته ای ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی اعلام بیزاری کرده و خواستار به پا خاستن مردم علیه آن ها می شدند.»[1]
[آیت الله]خمینی بعد از انقلاب 1979 (1357) با شروع به کار مجدد بخشی از برنامه هسته ای ایران موافقت کرد، اما یکی از تندترین انتقادات وی علیه تسلیحات هسته ای در نوامبر 1982 و پس از آغاز به کار مجدد برنامه هسته ای ایران شکل گرفت.
[آیت الله]خمینی در یک سخنرانی اعلام کرد دو ابرقدرت جهان «سرگرم تولید سلاح های خاصی هستند که برای آینده بشر خطرناک است.» او هشدار داد اگر دو ابرقدرت به جنگ با هم برخیزند، «دنیا را نابود خواهند کرد.»[2]
]آیت الله[ خمینی فتوایی علیه تسلیحات اتمی صادر نکرد، احتمالاً به این دلیل که رهبری سیاسی از قبل به واسطه مبانی عمومی دیدی روشن نسبت به تسلیحات هسته ای داشت و به همین جهت نیازی به فتوا نبود. [آیت الله]خامنه ای در سال های 1992 و 1997 سخنرانی هایی علیه تسلیحات هسته ای انجام داد.[3] در سال 1993 نیز رفسنجانی رئیس جمهور وقت، در مصاحبه ای بی سابقه با مجله «تایم» عقلانیت راهبردی ایران را در ارتباط با تسلیحات هسته ای به صورت علنی اعلام کرد. رفسنجانی گفت اینکه ایران منابع محدود خود را صرف توسعه تسلیحات هسته ای کند، امری «غیرعقلانی» است. وی همچنین گفت تسلیحات هسته ای قابلیت استفاده در منطقه را ندارد؛ این تسلیحات عدم موازنه قدرت ایران در برابر ایالات متحده را نیز جبران نمی کند. به باور هاشمی یک کشور جهان سوم نظیر ایران با تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای «هرگز نمی تواند با قدرت های بزرگ رقابت کند.»[4]
این دو نکته (بی فایده بودن تسلیحات هسته ای به واسطه عدم تأثیرگذاری آن ها بر سیاست های منطقه ای، و اینکه قدرت های دیگر چندین برابر ایران این تسلیحات را در اختیار خواهند داشت) هسته اصلی راهبرد «رئالیستی» ایران علیه اکتساب تسلیحات هسته ای را تشکیل می دهد. این راهبرد بعدها به شکلی جامع تر توسط مقامات وزارت خارجه ایران، تبیین شد. «محمد جواد ظریف» که به مدت 10 سال معاون وزیر خارجه بوده و از سال 2002 تا 2007 نیز نمایندگی ایران در سازمان ملل را بر عهده داشت، آگوست 2013 به عنوان وزیر امور خارجه منصوب شد. او در سال 2007، طی مقاله ای تشریح کرد که از زمان پایان جنگ سرد، تسلیحات هسته ای هیچ نقشی در منازعه های متعدد خاورمیانه ایفا نکرده است. وی همچنین نوشت: سیاستگذاران ایرانی معتقدند داشتن تسلیحات هسته ای نه تنها هیچ کمکی به افزایش نفوذ منطقه ای ایران نمی کند، بلکه حتی اثرات معکوس داشته و کار ایران برای جلب اعتماد همسایگان را دشوارتر می کند. به باور ظریف، ایران نمی تواند با زرادخانه های هسته ای دشمنان خود، رقابت کند. در حقیقت، این سیاست تنها باعث افزایش آسیب پذیری کشور می شود.[5]
برخلاف شاه، سران انقلاب اسلامی اجماع داشتند که تسلیحات هسته ای مغایر با اسلام است. دلایل مخالفت با تسلیحات هسته ای به فقه اسلامی محدود نمی شد و ریشه های سیاسی نیز داشت. |
با وجود شواهد مربوط به موضع هماهنگ [آیت الله]خمینی، [آیت الله]خامنه ای و [حجت الاسلام]رفسنجانی در مخالفت با تسلیحات هسته ای، ترویج دهندگان روایت رسمی آمریکا از نیات هسته ای ایران، به اظهاراتی استناد می کنند که به [آیت الله]خامنه ای نسبت داده شده و از آن ها چنین برداشت می شود که در دوره [آیت الله]خمینی، ایران به دنبال تسلیحات هسته ای بوده است. اولین نمونه از این اظهارات که آوریل 1987 در واشنگتن پست به چاپ رسید، مربوط به سخنرانی رئیس جمهور وقت [آیت الله]خامنه ای در جمع مقامات سازمان انرژی اتمی ایران می شود. از قول وی نقل شده بود:
«در زمینه انرژی اتمی، ما حالا به آن نیاز داریم... ملت ما همواره از سوی خارج تهدید شده است. حداقل کاری که می توان برای مقابله با این تهدید کرد، این است که به دشمنان خود بفهمانیم که می توانیم از خود دفاع کنیم. بنابراین، هر گامی که شما اینجا بر می دارید، در دفاع از کشور و انقلابتان است. با به خاطر داشتن این موضوع، شما باید سخت و پرشتاب، کار کنید.»[6]
از اظهارات نقل شده اینطور بر می آید که [آیت الله]خامنه ای به وضوح به کارکنان سازمان انرژی اتمی ایران اعلام می کند که برنامه هسته ای غیرنظامی ایران، تنها پوششی برای دستیابی به تسلیحات هسته ای است. اما بخش اصلی این اظهارات که در متن فارسی آن موجود است، نشان می دهد [آیت الله]خامنه ای برنامه هسته ای را با دفاع نظامی علیه تهدید خارجی مرتبط نکرده، بلکه عنوان کرده است این برنامه هم برای وضعیت اقتصادی و هم از جهت ایجاد پیشرفت در بخش های علمی و فناوری، حائز اهمیت است. او در این سخنرانی به صراحت دغدغه خود را بیان کرده و می گوید: «احساس می کنیم که انرژی اتمی برای رشد و توسعه دانش در کشور ما، دارای اهمیت است.» وی سپس اظهاراتش را اینطور توضیح می دهد:
«نیاز ما به تکنولوژی هسته ای بیشتر از این نظر مورد اهمیت است که ملت ما تلاش می کند وارد صحنه صنعت مدرن و نو شود و ورود به این مرحله نیاز به کار مستمر و خستگی ناپذیر همه برادران و اساتید فن و سرمایه گذاری گسترده در همه زمینه ها دارد.کار علمی شما سلاح بُرّایی است که برای آینده سیاسی، علمی و فنی این ملت فوق العاده اهمیت دارد. یکی از وظایف مهم هر ملتی این است که ذخایر ارزشمند خود را حفظ و بهترین بهره برداری را از آن بکند. از بارزترین ارزش های یک ملت، شناخت استعدادها و خلاقیت هاست. ذخیره استعدادها و ذهنیت های خلاقی که در هر جامعه وجود دارد جزو بالاترین و پرارزش ترین ذخایر یک ملت است.»[7]
این اظهارات با اشارات مداوم [آیت الله]خامنه ای در سخنرانی هایش به اهمیت بالای فائق آمدن بر عقب ماندگی علمی ایران، همخوان است. از سوی دیگر، مطلبی که از قول [آیت الله]خامنه ای منتشر شده و از آن به عنوان مدرکی برای وجود یک برنامه تسلیحات هسته ای استفاده شده، با لحن سخنرانی های وی همخوان نبوده و کاملاً با نکاتی که وی موکداً در رابطه با منطق ایجاد برنامه هسته ای مطرح کرده بود، در تناقض است.[8] دلیل این عدم انطباق و تناقض کاملاً روشن بوده و برآمده از این حقیقت است که این نقل قول از یک منبع رسمی یا بی طرف گرفته نشده، بلکه از مطلبی است که دو ماه بعد از سخنرانی، در روزنامه حزب کمونیست توده ایران در استکهلم چاپ شد.[9] حزب توده که مدت ها ارتباط نزدیکی با اتحاد جماهیر شوروی داشت، از حامیان جمهوری اسلامی بود، اما در سال 1983 پس از آنکه یک دیپلمات شوروی از نقش این حزب در طرح شوروی برای نفوذ به نهادهای ایران پرده برداشت، فعالیت آن غیرقانونی و غیرمجاز اعلام شد.[10] بنابراین، حزب توده انگیزه روشنی برای تحریف اظهارات [آیت الله]خامنه ای در مورد برنامه هسته ای داشته است.[11]
مقاله واشنگتن پست برای آنکه اهداف سیاسی خود را از نظر دور کند، در بخشی دیگر به یک رخداد ادعایی مربوط به ماه می 1979 اشاره می کند. نویسنده ادعا می کند «فریدون فشارکی» از مقامات دوران شاه از سوی آیت الله محمد حسینی بهشتی فراخوانده شده و پیش از ترک ایران به مقصد آمریکا، تحت فشار پذیرفته است که «یک تیم تسلیحات هسته ای برای حکومت گرد هم آورد.» فشارکی که یک اقتصاددان متخصص در حوزه نفت بود، هیچ اطلاعاتی در مورد برنامه هسته ای نداشت و اطلاعاتش در حوزه تسلیحات هسته ای از این هم کمتر بود، اکنون عضو ارشد مرکز شرق-غرب[12] است؛ مؤسسه ای تحقیقاتی که توسط کنگره در هونولولو ایجاد شده است. فشارکی می گوید «دیوید سگال» نویسنده آن مطلب با وی تماس گرفته، اما «آنچه او نوشته، ساختگی است». به اصرار فشارکی، واشنگتن پست هم در یک مطلب کوتاه عنوان کرد وی نقل قول منتسب به خود را تکذیب کرده است.[13]
پس از آنکه بحرانِ ساختگی بر سر برنامه هسته ای ایران به جریان افتاد، نقل قول نادرست منتسب به[آیت الله]خامنه ای جان تازه ای گرفت و به عنوان یک مدرک دست اول مبنی بر نیت ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای، مطرح شد.[14]
اظهارات دیگری که به[آیت الله]خامنه ای نسبت داده شد تا از آن به عنوان مبنایی برای اثبات برنامه بلندمدت ایران جهت دستیابی به تسلیحات هسته ای استفاده شود، خلاصه ای از یک «گزارش اطلاعاتی» ادعایی متعلق به یک سرویس جاسوسی بی نام و نشان است. این گزارش، که گفته می شد بخشی از پیش نویس یک سند داخلی آژانس است، در سال 2012 توسط مؤسسه علوم و امنیت بین الملل (ISIS)[15] منتشر شد. کل این مطلب به شرح زیر بود:
«آژانس اطلاع یافته که در آوریل 1984، رئیس جمهور وقت ایران، آیت الله خامنه ای در جریان دیداری با مقامات سیاسی و امنیتی رده بالا در کاخ ریاست جمهوری در تهران، عنوان کرده که امام خمینی رهبر معنوی این کشور، تصمیم به فعال سازی مجدد برنامه هسته ای گرفته است. به گفته آیت الله خامنه ای، این تنها راهی است که می توان بنیان انقلاب اسلامی را از طرح های دشمنانش به خصوص ایالات متحده و اسرائیل مصون داشته و آن را برای ظهور امام مهدی آماده کرد. آیت الله خامنه ای در طول نشست همچنین عنوان کرده است که یک زرادخانه هسته ای می تواند به عنوان یک عامل بازدارنده در دست سربازان خدا، عمل کند.»[16]
اما باید همان ابتدا به جعلی بودن این داستان پی برده می شد. [آیت الله]خامنه ای احتمالاً نمی توانسته در آوریل 1984 به مقامات ایرانی اعلام کند که [آیت الله]خمینی تصمیم به فعال سازی برنامه هسته ای گرفته است، چراکه این تصمیم (همانطور که من هم در فصل یک عنوان کردم)، سه سال پیش از آن اتخاذ شده بود. استفاده از تسلیحات هسته ای برای «آماده شدن... جهت ظهور امام مهدی» هم نشانه روشن دیگری مبنی بر ساختگی بودن این داستان است. آیت الله خمینی به مخالفت سرسختانه با ایده مطرح شده از سوی برخی بنیادگرایان شیعی که می گفتند باید برای تسریع روند بازگشت مسیح مسلمانان، مهدی [عج]، اقداماتی را انجام داد، معروف بود و این نظر را خطرناک و نامعقول می دانست.[17] با وجود این نشانه های روشن مبنی بر ساختگی بودن این گزارش، رسانه های جریان اصلی و همچنین اندیشکده های همسو، آن را پذیرفتند و به عنوان شاهدی مبنی بر برنامه بلندمدت ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای، مطرح کردند. [18]
تا پیش از اوایل سال 2003 و تشدید بازرسی های آژانس، جانشین [آیت الله]خمینی به عنوان رهبر ایران، یعنی [آیت الله]خامنه ای، هنوز موضع خود علیه تسلیحات هسته ای را در قالب مبانی مذهبی بیان نکرده بود. او نهایتاً در مارس 2003 در سخنرانی خود در حرم امام رضا[ع] گفت: «ما علاقه ای به بمب اتم نداریم. ما مخالف تسلیحات شیمیایی هستیم... این چیزها مخالف اصول ماست.»[19] با ایجاد ارتباط بین تسلیحات هسته ای و تسلیحات شیمیایی، یعنی مسأله ای که تصمیم گیری در مورد آن صرفاً بر اساس مبانی فقهی صورت گرفته بود، [آیت الله]خامنه ای تلویحاً اشاره کرد که رد تسلیحات هسته ای از جانب ایران، ریشه در همان مبانی دارد. آگوست 2003، [آیت الله]خامنه ای طی یک سخنرانی با حضور رئیس جمهور خاتمی و اعضای کابینه اش، یک بار دیگر بر مبنای فقهی مشترک مخالفت خود با تسلیحات شیمیایی و دیگر تسلیحات کشتار جمعی تأکید کرد. وی گفت: «ما اصلاً منطقاً و مبنائاً با سلاح های کشتار جمعیِ به این شکل، موافق نیستیم. در زمان جنگ تحمیلی هم ما سلاح های میکربی و شیمیایی را ممنوع دانستیم.»[20]
آیت الله خامنه ای در سال 2003 فتوای ضد تسلیحات هسته ای خود را اعلام کرد تا بر ممنوعیت هرگونه کار روی تسلیحات هسته ای تأکید کرده و به بحث ها و فعالیت هایی که ممکن بود موضع ایران در قبال تسلیحات هسته ای را در معرض تهدید قرار دهد، پایان بخشد. |
اینکه [آیت الله]خامنه ای برای اولین بار در باب مسأله تسلیحات هسته ای به فقه اسلامی استناد کرد، شاید از آن جهت بود که احساس می شد باید بر سیاست ضد تسلیحات هسته ای -که وی پیش از آن هم بر آن تصریح داشت- تأکید دوباره ای صورت گیرد. اما در عین حال، یک دلیل سیاسی داخلی نیز برای این فتوا وجود داشت که به نظر حائز اهمیت می رسد: نیاز به عقب راندن و نهایتاً حذف حمایت برخی عوامل در داخل نظام از انجام تحقیقات در زمینه تسلیحات هسته ای. در حالی که برخی معتقد بودند این تحقیقات باید با هدف دستیابی به توان تولید اورانیوم غنی شده برای رآکتورهای هسته ای ایران صورت گیرد، برخی دیگر می گفتند این مسأله باید شامل دستیابی به «تمامی المان ها و ظرفیت های لازم برای تولید تسلیحات باشد.»[21]
اکتبر 2003، روحانی به عنوان اولین هماهنگ کننده سیاست هسته ای ایران معرفی شد. او فوراً شروع به تعریف دقیق تر سیاست ضد تسلیحات هسته ای ایران کرد. این بخشی از تلاش های وی برای کاستن از تنش ایران و آمریکا و اروپا بر سر موضوع هسته ای بود. وی کار خود را با سیاست همکاری همه جانبه با آژانس شروع کرد و این تصمیم در روز 16 اکتبر 2003 به اطلاع آژانس رسید. 21 اکتبر، روحانی با وزیران خارجه سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان به توافقی اولیه رسید که در آن اعلام شده بود ایران تصمیم گرفته غنی سازی را به طور داوطلبانه تعلیق کرده و پروتکل الحاقی (مجموعه ای از توافق های پادمانی که اختیارات بازرسی سرزده بیشتری به آژانس می دهد) را بپذیرد.[22]
فردای آن روز، [آیت الله]خامنه ای در جریان یک سخنرانی گفت: «جمهوری اسلامی ایران، بر اساس باورهای حقوقی و مذهبی بنیادین خود، هرگز به استفاده از تسلیحات کشتار جمعی متوسل نمی شود. بر خلاف تبلیغات دشمنان، ما اساساً مخالف تولید هرگونه تسلیحات کشتار جمعی هستیم.» سه روز بعد، روحانی در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود گفت که [آیت الله]خامنه ای تسلیحات هسته ای را شرعاً حرام می داند.[23]
هدف از جلب توجه به اولین فتوا علیه تسلیحات هسته ای، نه تحت تأثیر قرار دادن دولت های خارجی، بلکه اجرایی کردن دیگر تصمیمات کلیدی بود که در آن زمان اتخاذ شده بود. یک مقام ارشد ایرانی به فرانسوا نیکولو[24] سفیر فرانسه گفته که روحانی با ارسال بخشنامه ای به تمام وزارتخانه ها و نهاد ها، چه نظامی و چه غیرنظامی، از آن ها خواست هرگونه فعالیت های گذشته و کنونی خود در ارتباط با مسئله هسته ای را با جزئیات گزارش کنند. نیکولو در جولای 2013، این بخشنامه را تأکیدی دیگر برای حذف هرگونه پروژه بدون مجوز توصیف کرد. چند هفته بعد، یکی از افراد نزدیک به روحانی به نیکولو گفته بود که روحانی و تیمش در متقاعد کردن محققان به دست کشیدن از پروژه هایشان با دشواری مواجه بوده اند.[25]
متحدان [آیت الله]خامنه ای می دانستند که اظهارات روز 22 اکتبر وی مبنی بر ماهیت غیراسلامی تسلیحات هسته ای، به سرکوب پروژه های بدون مجوز مربوط به تسلیحات هسته ای که توسط برخی محققان آغاز شده بود، مرتبط است. «حسین شریعتمداری» سردبیر روزنامه «کیهان» ، در یک مصاحبه به وجود تنش میان تیم روحانی، که مورد حمایت [آیت الله]خامنه ای قرار داشت، و محققانی که به بخشنامه روحانی پاسخ نداده یا در برابر آن مقاومت می کردند، اشاره کرده است. شریعتمداری عنوان می کند برخی محققان به واسطه فعالیت های «مخفیانه» طرد شده و پروژه های آن ها دقیقاً مانند تسلیحات هسته ای واقعی، غیراسلامی خوانده شد. به گفته شریعتمداری، [آیت الله]خامنه ای تلاش می کرد تا افرادی را که روی چنین پروژه هایی کار می کردند، وادار کند که «بپذیرند این از نظر اسلام، حرام است.»[26] چهار سال بعد، یک مقام اطلاعاتی آمریکا گفت دست کم یک مقام نظامی ایران و شاید هم برخی دیگر، در سال 2007 از توقف برخی فعالیت های ناشناخته مرتبط با تسلیحات هسته ای در سال 2003، ابراز ناخرسندی کرده اند.[27]
روحانی طی مصاحبه ای در سال 2012، درباره آن برهه گفت: «من در آن جلسه به سه وزیر اروپایی گفتم دو تضمین عینی از سوی ایران وجود دارد که شما باید آن ها را بدانید. یکی از آن ها فتوای رهبری است.» |
به این ترتیب، [آیت الله]خامنه ای در سال 2003 فتوای ضد تسلیحات هسته ای خود را اعلام کرد تا بر ممنوعیت هرگونه کار روی تسلیحات هسته ای تأکید کرده و به بحث ها و فعالیت هایی که ممکن بود موضع ایران در قبال تسلیحات هسته ای را در معرض تهدید قرار دهد، پایان بخشد. او این مسئله را بار دیگر، اما با هدفی متفاوت، 5 نوامبر 2004 در خطبه های نماز جمعه مطرح کرد. [آیت الله]خامنه ای گفت: «نه! ما به فکر سلاح اتمی نیستیم... سلاح اتمی، تولیدش، نگه داشتنش و به کار بردنش، هر کدامی یک اشکالی دارد؛ ما نظر شرعی خودمان را هم گفته ایم؛ روشن است و همه می دانند.»[28] تأکید [آیت الله]خامنه ای بر فتوا در زمان حساسی صورت گرفت که ایران درگیر مذاکراتی با بریتانیا، فرانسه و آلمان درباره یک توافق بلندمدت احتمالی بر سر مسئله هسته ای و موضوعات دیگر بود. همان روز، نماینده ای از ایران در پاریس در جلسه ای که 23 ساعت به طول انجامید، در حال مذاکره با اروپایی ها در پاریس بود.[29]
در مذاکره روحانی با وزیران خارجه بریتانیا، فرانسه و آلمان در ماه دسامبر، یکی از مسائل مهم در مباحث مربوط به توافق بلندمدت این بود که چه «تعهداتی» را برای اجتناب از تسلیحات هسته ای خواهد پذیرفت. روحانی طی مصاحبه ای در سال 2012، درباره آن برهه گفت: «من در آن جلسه به سه وزیر اروپایی گفتم دو تضمین عینی از سوی ایران وجود دارد که شما باید آن ها را بدانید. یکی از آن ها فتوای رهبری است.» روحانی عنوان می کند که آن زمان فتوا را از «هر قانونی» و همین طور «از ان پی تی و پروتکل الحاقی هم مهم تر» توصیف کرده است.[30]
سال های سال، رسانه های غربی و آن هایی که منافعشان در ضدیت با ایران بود، فتوای [آیت الله]خامنه ای در حرمت تسلیحات هسته ای را نادیده گرفتند. اما آوریل 2012، «هیلاری کلینتون»[31] وزیر خارجه آمریکا که در استانبول صحبت می کرد، گویی گزارش های دریافتی از نخست وزیر و وزیر خارجه ترکیه در مورد ممنوعیت مذهبی تسلیحات هسته ای در ایران را جدی گرفت. وی در این مورد گفت: «ما قطعاً از این موضوع استقبال می کنیم. با این حال، تصور می کنم که لازم است این مسئله عملیاتی شود.»[32] بلافاصله جریان هماهنگی از اسرائیلی ها و کارشناسان جناح راست آمریکا ایده فتوای [آیت الله]خامنه ای علیه تسلیحات هسته ای را به تمسخر گرفتند.[33] بسیاری از رسانه های آمریکایی اگر نه اصل وجود چنین فتوایی را، دست کم اهمیت آن را زیر سؤال بردند. روزنامه نیویورک تایمز با انتشار یک گزارش تحلیلی عنوان کرد اظهارات [آیت الله]خامنه ای «متناقض» بوده و قابل «تفسیرهای بسیار متفاوت» است. با این حال، در این یادداشت به جز گزارش اطلاعاتی ساختگی مؤسسه ISIS درباره جلسه ادعایی 1984 [آیت الله]خامنه ای به هیچ مدرک دیگری استناد نشده بود. روزنامه واشنگتن پست هم برای زیر سوال بردن فتوا، به همان اطلاعات ساختگی استناد کرد. «مایک شوستر» گزارشگر رادیو ملی نیز با بیان اینکه هیچ نسخه کتبی از این فتوا وجود ندارد، به مفاهیمی در اسلام شیعی اشاره کرد مبنی بر اینکه «می توان برای حفظ جان مسلمین یا مسائل مهم کشور به دروغ متوسل شد.»[34] وی در آن مطلب به مفهوم اسلامی موسوم به «تقیه» اشاره کرد که به مسلمانان به طور کلی و به خصوص شیعیان اجازه می دهد برای حفظ منافع اسلام علیه دشمنان، دروغ بگویند. واقعیت این است که مبنای تقیه بر این اساس است که به اقلیت های شیعی اجازه می دهد در جوامع سنی مذهب خود را سنی معرفی کنند تا جان و اموال خود را حفظ کنند. برای مدت ها، این مسئله دستاویز تبلیغاتی اسرائیلی ها و حامیان آن ها برای متهم کردن ایران به دروغگویی بود، اما عالمان اسلامی این مسئله را رد کرده اند.[35]
«علی انصاری» تاریخدان ایرانی-انگلیسی هم اهمیت این فتوا را زیر سؤال برده و عنوان کرد [آیت الله]خامنه ای روند معمول برای چنین فتوایی را طی نکرده و مدعی شد روحانیون قم الزاماً از این موضع حمایت نمی کنند.[36] انصاری همچنین عنوان کرد فتاوا به سادگی قابل تغییر بوده و نمی توان آن ها را شاخصی قابل اتکا برای سیاست های بلندمدت دانست.[37] اما «ساسان عقلانی» دانش پژوهی که روی رساله دکترای خود با موضوع نقش دیدگاه های علمای ایران در رویکرد هسته ای این کشور کار می کند، می گوید اینکه فتوا در چه قالبی باشد، بحثی بی مورد است. به گفته عقلانی «این واقعیت که [آیت الله]خامنه ای این مسئله را برابر هزاران نفر از مردم عنوان کرده، کافی به شمار می آید.» وی می نویسد: با توجه به این واقعیت که مشخص است فتوا از جانب «ولی فقیه» بیان شده، می توان با اطمینان گفت «برای دولت الزام آور بوده و بر تمام قوانین معمول کشور، ارجحیت دارد.» [38] موسویان نیز تأکید کرده فتوای رهبر در نظام حقوقی ایران با «حکم حکومتی صادر شده از سوی رهبر مذهبی که بر ملت نیز حکومت می کند»، برابر است.[39]
این دو اپیزود (فتوای آیت الله خمینی در طول جنگ علیه تولید یا استفاده از تسلیحات شیمیایی و فتوای سال 2003 آیت الله خامنه ای علیه تولید، نگهداری یا استفاده از تسلیحات هسته ای) مدرکی محکم دال بر این است که ممنوعیت های مذهبی علیه تسلیحات کشتار جمعی که توسط رهبری صادر شده، تنها یک مسأله تبلیغاتی نبوده و نقشی قطعی در تعیین سیاست های ایران، چه در زمینه تسلیحات شیمیایی و چه در رابطه با تسلیحات هسته ای، ایفا کرده است.
پی نوشت:
[1]. مصاحبه نویسنده با علی اصغر سلطانیه، وین، 6 سپتامبر 2009.
[2]. Ruhollah Khomeini, “Superpowers, the Root of world Problems,” speech on November 4, 1982, tr. By Steven Ditto, in “Go Learn About Atoms’: Iranian Religious Discourse on Nuclear Weapons, 1962-present,” June 2013, 14.
[3] . Ditto, “‘Go Learn About Atoms,’” 25n4.
[4]. James R. Grimes and Karsten Prager, “Iran: Yes to Revolution and to Moderation,” Time, May 23, 1993:46-49.
[5]. Mohammad Javad Zarif, “Tackling the U.S.-Iran Crisis: The Need for a Paradigm Shift,” Columbia Journal of International Affairs (Spring-Summer 2007, no. 2): 76-77.
[6]. David Segal, “Atomic Ayatollahs: Just What the Mideast Needs—an Iranian Bomb,”Washington Post, April 12, 1987, D1. Another article by the same author that included the same alleged Khamenei quote is “Iran Speeds Up Nuclear Bomb Development,” in Journal of Defense and Diplomacy 6, no. 6 (1988), 55.
[7]. Ali Khamenei, speech to the Atomic Energy Organisation of Iran, February 18, 1987, original Farsi language text at islamicdoc.org/Multimedia/fbook/1879/index.htm#207. English translation in ditto, “’Go Learn About Atoms,’” 11.
[8]. Karim Sajadpour, reading Khamenei: The World of Iran’s Most Powerful Leaders (Washington, DC: Carnegie Endowment for International Peace, 2008), 22.
[9]. Segal, “Atomic Ayatollahs,” D1.
[10]. Shireen T, Hunter, Iran and the world: Continuty in a Revolutionary Decade (Bloomington: Indiana University Press, 1990), 87.
[11] . As one analyst observed, the author of the Post article “relied on a usually unreliable source.” Ahmed Hashim, “Iran’s Military Intentions,” in Iran’s Strategic Intentions and Capabilities, Patrick Clawson, ed., National Defense University, McNair Papers, no.
29, April 1994, 203.
[12] . East-West Center
3. تماس فریدون فشارکی با نویسنده، 16 اکتبر 2013.
[14]. See Albright, Peddling Peril, 71; Pollack, Unthinkable, 59; David Patrikarakos, Nuclear Iran: The Birth of an Atomic State (London and New York: I. B. Taurus, 2012), 121.
[15]. Institute for Science and International Security.
[16]. “Internal IAEA Information Links the Supreme Leader to 1984 Decision to Seek a Nuclear Arsenal,” ISIS Reports, Institute for Science and International Security, April 20, 2012. The story was dropped from the compendium of intelligence collected by the IAEA on “possible military dimensions” of the Iranian nuclear program before it was published as an annex to the November 2011 IAEA report.
[17] . Yossi Melman and Meir Javadanfar, The Nuclear Sphinx of Tehran (New York: Carroll and Graf, 2007), 45; Babak Sarfaraz, “The Hidden Imam and His Cult,” Tehran Bureau, July 25, 2010.
[18]. See James Risen, “Seeking Nuclear insight in Fog of the Ayatollah’s Utterances,” New York Times, April 13, 2012; Joby Warrick, “Iran’s Supreme Leader Embraced Concept of Nuclear Arms, Archival Document Suggest,” Washington Post, April 20, 2012; Pollack Unthinkable, 59.
[19] . Text of Khamenei speech, March 21, 2003, “Speeches and Messages 2003/1,” Imam Khamenei website, http://islam-pure.de/imam/speeches/speech2003.htm.
[20]. Quoted in Bill Samii, “Dr. Strangelove in Iran,” Iran Report, Radio Free Europe/ Radio Liberty, November 23, 2004, vol. 7, no. 41.
[21]. Nasser Hadian, “Iran’s Nuclear Program: Context and Debates,” in Geoffrey Kemp, ed., Iran’s Bomb: American and Iranian Perspectives (Washington, DC: Nixon Center, 2004), 61–62.
[22]. “Statement by the Iranian Government and Visiting EU Foreign Ministers,” October 21, 2003, http://www.iaea.org/newscenter/focus/iaeairan/statement_iran21102003. shtml.
[23] . Samii, “Dr. Strangelove in Iran.” Robert Collier of the San Francisco Chronicle, who was in Iran during the week after Khamenei’s fatwa, found that it reflected the views of the clerical elite of Iran. Grand Ayatollah Yusef Saanei, one of the highest-ranking clerical authorities in Qom, told Collier that the clerics had reached a “complete consensus” that weapons of mass destruction were prohibited by Islam, and had expressed that view for “many years.” In Collier, “Nuclear Weapons Unholy.”
[24] . Francois Nicoullaud
[25]. Francois Nicoullaud, “Rouhani and the Iranian Bomb,” New York Times, July 26, 2013.
[26]. Collier, “Nuclear Weapons Unholy.”
[27]. Greg Miller, “New Data Set Off a Series of Recalculations by the U.S. Intelligence Community,” Los Angeles Times, December 5, 2007; Dafna Linzer, “Diving Deep, Unearthing a Surprise,” Washington Post, December 8, 2007.
[28]. Agence France-Presse, “Khamenei Denies Iran Seeking Nuclear Weapons, Hits Out at Bush,” November 5, 2011, http://www.spacewar.com/2004/041105162221.qhnu5b84. html.
[29]. Mousavian, Iranian Nuclear Crisis, 148.
. مصاحبه «حسن روحانی» با نشریه مهرنامه، 12 می 2012.[30]
[31]. Hillary Rodham Clinton.
[32]. Remarks to the news media by Secretary of State Hillary Rodham Clinton, Istanbul, Turkey, April 1, 2012, at http://www.state.gov/secretary/rm/2012/04/187254.htm.
[33] . A Google search on Clinton and the Khamenei fatwa produces page after page of attacks on the idea that there was ever a fatwa by Khamenei against nuclear weapons.
[34]. James Risen, “Seeking Nuclear Insight in the Fog of Ayatollah’s Utterances,” New York Times, April 13, 2012; Warrick, “Iran’s Supreme Leader Embraced Concept”; Mike Schuster, “Iran’s Nuclear Fatwa: A Policy or a Ploy?” National Public Radio, June 13, 2012.
[35]. Juan Cole, “Iran’s Forbidden Nukes and the Taqiya Lie,” Informed Comment (blog), April 16, 2012, http://www.juancole.com/2012/04/irans-forbidden-nukes-and-thetaqiya-lie.html. Israeli defense minister Ehud Barak invoked that argument against the Khamenei fatwa. See his interview with Christiane Amanpour of CNN, April 19, 2012, at http://edition.cnn.com/TRANSCRIPTS/1204/19/ampr.01.html.
[36]. Ali Ansari, “Iran: A Nuclear ‘Fatwa’?” Chatham House, September 28, 2012, http:// www.chathamhouse.org/media/comment/view/186019. For Ansari’s argument that the June 2009 Iranian presidential election had been stolen, see Ali Ansari et al., Preliminary Analysis of the Voting Figures in Iran’s 2009 Presidential Election, Programme Paper, Chatham House and the Institute of Iranian Studies, University of St. Andrews, June 21, 2009, http://www.chathamhouse.org/sites/default/files/public/Research/
Middle%20East/iranelection0609.pdf.
[37]. Ali Ansari, “To Be or Not to Be: Fact and Fiction on the Nuclear Fatwa Debate,” Lichtenstein Institute on Self-Determination, Princeton University, February 2013, cited in Mousavian, “Globalising Iran’s Fatwa,” 150.
67 . مصاحبه نویسنده با ساسان عقلانی، 12 می 2013.
[39]. Mousavian, “Globalising Iran’s Fatwa,” 154. Ali Ansari argues that a fatwa can be reversed, citing the case of the fatwa against author Salman Rushdie, who was the subject of a fatwa by Khomeini in February 1989, accusing Rushdie of blasphemy over his novel The Satanic Verses and condemning him to death. In 1998, Iranian Foreign Minister Kamal Kharrazi promised his British counterpart that the Iranian government
would do nothing to implement the fatwa. But Khamenei himself said in 2005 that the fatwa was still in existence, and a “senior British official” agreed that, “It can only be rescinded by the man who issued or a higher authority, so in practice it will hold indefinitely.”See Philip Webster, Ben Hoyle, and Ramita Naval, “Ayatollah Revives the Death Fatwa on Salman Rushdie,” The Ties, Times (London), January 20, 2005. Mousavian confirms that a fatwa is “permanent” and that the Rushdie fatwa “was simply not carried out.” Mousavian, “Globalising Iran’s Fatwa,” 150.
- بخشی از "کتاب بحران ساختگی" ، اثر گرت پورتر
http://irdiplomacy.ir/fa/news/1943071/%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%AD%D9%82%D9%82-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C