شهید سیدساعد هاشمی فشارکی ( سید مسعود) - فرزند حاج سید اسماعیل
#########################################
زندگی نامه شهید
منبع : کتاب گنجینه معارف شهدای فشارکی(سفارشها و نواهای آسمانیان) ، ستاد یادواره شهدا ، دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی ، انتشارات وانیا ، 1397، ص 382 و 383
............................................
شهید هاشمی فشارکی، سید ساعد ( سید مسعود)
نام پدر: سیداسماعیل تاریخ تولد: 20/04/1340 تاریخ شهادت: 10/07/1361
- زندگینامه:
- شهید مهندس سید ساعد هاشمی فشارکی معروف به سید مسعود، در بیستم بهمن سال 1340 در خانوادهای مشهور به علم و تقوا در فشارک دیده به جهان گشود. پدرش حاج آقا سیداسماعیل و مادرش خانم اعظم السادات نام دارد. پدر وی از فرهنگیان متعهد و پیش کسوت شهر اصفهان بوده و پدر بزرگش مرحوم حجه السلام حاج سید محمد، امام جماعت مسجد جامع فشارک، بزرگ مردی بود که قریب به شصت سال، بدون هیچ چشم داشتی، عمر شریفش را صرف حل و فصل امور مسلمین و ترویج شریعت محمدی (ص) نمود.
- از همان اوان کودکی علاقه آموختن در وی بقدری زیاد بود، که پدر را وا داشت، تا در سن پنج سالگی با گرفتن شناسنامهای دیگر، با نام سید ساعد، او را راهی گلزار علم و ادب نماید. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان رسانید و سپس وارد دبیرستان ادب اصفهان شد.
- با شروع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام (ره) حضور مستمر در اجتماعات، تظاهرات و فعالیتهای سیاسی، مذهبی داشته و در تحصن تاریخی منزل آیت الله خادمی شرکت نمود.
- سال 1357 کنکور را پشت سر مینهد و در رشته مهندسی مکانیک پذیرفته شده و سال دوم دانشگاه صنعتی اصفهان را گذراند. در آن روزها جّو دانشگاه بسیار نا مساعد بود و شهید سید ساعد به اتفّاق همفکرانش با استدلال و منطق و قلم به جنگ منافقین میرود و با عضویت در کمیته وحدت حوزه و دانشجو، همگام با شهید مفتح با برپایی جلسات مختلف میکوشید، تا بین طلاب و دانشجویان اتحاد و ارتباطی عمیق و ریشه دار ایجاد نماید. وی به همراه هیئتی 30 نفره از دانشگاه در دومین گردهمایی انجمنهای اسلامی دانشجویان و طلاب که در قم برگزار گردید شرکت نمود، وموجب شکوه و حضور پرشور دانشجویان در آن گردهمایی گردید.
- شهید سید مسعود سیمایی روحانی داشت و همیشه سکوتی غریب و حجبی عجیب در سیمایش هویدا بود علاقه زیادی به روحانیت داشت، و پس از انقلاب فرهنگی به جمع طلاب حوزه علمیه تهران پیوست. و پس از مدتی کوتاه با عنوان مدرس در علم منطق وارد حوزه علمیه اصفهان شد.و بسیار مصمم بود که در حوزه علمیه به تحصیل و تدریس بپردازد. اما بنا به دلایلی نا معلوم تغییر جهت میدهد، و با عنوان مربیگری تربیتی جذب اداره آموزش و پرورش ناحیه 3 اصفهان میشود. و به تربیت و رشد جوانان و نوجوانان آن ناحیه میپردازد. و در این راه به علت داشتن شخصیت علمی و اخلاقی بسیار مفید و موثر واقع میگردد.
- وی در خلال کار و فعالیت همواره مترصد فرصتی مناسب بود، تا عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل گردد. تا اینکه در نوروز سال 1360پس ازگذراندن دوره ویژه آموزش امدادگری و اخذ تشویق نامه، آماده اعزام به جبهه میشود. و چند ماه بعد در تابستان 1361 پس از تعطیلی مدارس از سوی کمیته امداد و درمان به لشکر عاشورای تبریز میپیوندد. و در عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار شرکت مینماید
- ایشان در روز دهم مهرماه سال 1361 بر اثر اصابت گلوله خمپاره در ناحیه صورت توسط نیروهای بعثی شهید و روح بلند ایشان به لقاء حق نایل میگردد. و در گلستان شهدای اصفهان ماوا میگزیند.
######################################
وصیت نامه کامل شهید
منبع : کتاب گنجینه معارف شهدای فشارکی(سفارشها و نواهای آسمانیان) ، ستاد یادواره شهدا ، دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی ، انتشارات وانیا ، 1397، ص
..........................................
وصیت نامه :
منبع : کتاب گنجینه معارف شهدای فشارکی(سفارشها و نواهای آسمانیان) ، ستاد یادواره شهدا ، دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی ، انتشارات وانیا ، 1397، ص 481 الی 492
- »بسم الله الرحمن الرحیم »« وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ»[1]
- و این جملات را در لحظهاى مى نویسم که ساعتى به نبرد مانده است و در شبى مىنویسم که امید زنده ماندن تا شب دیگر را ندارم که رسول اکرم مىفرماید، «أفضلُ الشُّهَدَاءِ الذین یقاتلون فی الصَّفِّ الأَولِ فلاَ یَلْفِتُونَ وُجُوهَهُمْ حَتَّى یُقْتَلُوا، أُولَئِکَ یَتلَبطُونَ فِی الْغُرَفِ الْعُلَى مِنْ الْجَنَّةِ »[2]
- "و برترین شهدا آنانى هستند که در خط مقدم به شهادت رسند و تا هنگام کشته شدن روگردان نبرد نباشند و اینان کسانى هستند که در غرفههاى بلند بهشت آرمیدهاند و خداوند به رویشان لبخند زند و براى آنان حسابى نیست."
- آرى،من نیز صف اول را برگزیدهام، و روى بر نمىتابم، تا آنکه جنازه پاره پاره شدهام را به موطنم باز آرند. اما قبل از هر سخنى باید این را بگویم، که چرا به جبهه آمدم،و چرا شهادت را برگزیدم، و چرا از درس و مدرسه بریدم، و جنگ و پیکار را بر آن مقدم دانستم؟ و چرا موقعیت بزرگى که اینک در مقابل رو داشتم ؟ و تا چند صباح دیگر با بازگشائى دانشگاهها مىتوانستم ادامه تحصیل بدهم ؟ و با استفاده از فعالیت تحصیلى به دور از هیاهوى نبرد و جنگ در گوشهاى خزیده و تنها به درس خواندن و ادامه تحصیل بپردازم، اما چرا چنین نکردم؟ پاسخ به این سؤال که شاید در ذهن تمام دوستان آشنایان و اقوامم بیاید، شعرى است، که امیرالمؤمنین على بن ابیطالب در روز ورود به صفین و امام سید الشهدا در روز ورود به صحراى کربلا با خویش زمزمه مىکردهاند است:
- " فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً *** فَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلى وَ أَنْبَلُ
وَ إِنْ تَکُنِ الاَبْدانُ لِلْمُوتِ أُنْشِأَتْ *** فَقَتْلُ امْرِىء بِالسَّیْفِ فِی اللّهِ أَفْضَلُ
وَ إِنْ تَکُنِ الاَرْزاقُ قِسْماً مُقَدَّراً *** فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فِی الرِّزْقِ أَجْمَلُ
وَ إِنْ تَکُنِ الاَمْوالُ لِلتَّرْکِ جَمْعُها *** فَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْحُرُّ یَبْخَلُ" [3]
" اگر چه دنیا و آنچه در آن است زیبا و دوست داشتنى است،
اما خانه آخرت زیباتر و برتر است.
و اگر قرار است اموال که فرد در دنیا جمع آورى مىکنند،
باید بگذارند و بروند، پس چه بهتر آنها را در راه خدا انفاق کند.
و اگر قرار است روزى از این دنیا بروم،
پس چه بهتر که در راه خدا با شمشیر قطعه، قطعه شوم."
و این بود که هر سه را برگزیدم، تکه تکه شدن جسم را در راه خدا انفاق مال در راه خدا و ترجیح آخرت به دنیا را
- من راهى را برگزیدم که در آن پاسخ به سؤال نکیر و منکر قبل از موت ودر صحنه رشادت و نبرد است که رسول اکرم (ص) مى فرماید: «کفا بالبارقه فوق رأسه فتنه»[4] شهید در زیر برق شمشیرى که بالاى سرش بود آزمایش را پس داده است.من راهى را انتخاب کردم که در صف اول بشهادت برسم، خط مقدم نبرد راهى که افتخار شهید معرکه بودن را داشته باشم.که مولوى در وصف شهید معرکه مى گوید:
"خون شهید از آب اولی تر است این خطا از صد ثواب اولی تر است" [5]
- براى مردان الهى و براى انسان که خود را و جانش را به خداوند فروخته است، مرگ طبیعى ننگ است که امیرالمؤمنین(ع) مى فرماید: «لالف ضربه بالسیف احب الى من میته على فراش»[6]:" هزار ضربت بر تن من بخورد بهتر است از آن که در بستر بیمارى بمیرم."
- مرا با مرگ در راه خدا آشنائى است، آن گونه که طفلى را با پستان مادرش به....
" اى که مىترسى زمرگ اندر فراز هان زخود ترسانى اى جان هوشدار
زشت روى توست نه رخسار مرگ جان تو همچون درخت و مرگ، برگ"[7]
- از همه جالبتر و شگفت انگیزتر در مورد مرگ و شهادت، شعر امام السیدالشهداء است که در روز عاشورا مى فرمایند:
"سامضی و ما بالموت عارعلى الفتى اذا ما نوى حقا
و جاهد مسلما و واسى الرجال الصالحین بنفسه
و فارق مثبورا و باعد مجرمافان عنت لم اندم
وان مت لم الم کفى بک ذلا ان تعیش و ترغما " [8]
"من به سوى مرگى مىروم که مرگ براى جوانمردان ننگ نیست،
آنگاه که مرگ در راه عقیده اسلام و هدف حقانیت باشد
و مرد بخواهد با ایثار جانش از مردان نیک حمایت کند و جنایتکاران مخالف نماید
و از دشمنان خداوند دورى گزیند من جانم را در طبق اخلاص گذارده
و دست از زندگى مىشویم اگر زنده ماندم پشیمانى ندارم"
آرى این مستى است که پرستش و اعتقاد ما به هستى است که جز خدا را نبینیم که چه خوب گفت علامه طباطبائى:
"همى گویم و گفتهام بارها بود کیش من مهر دلدارها
پرستش به مستى است در کیش مهر برونند زین جرگه هوشیارها " [9]
- چرا مرگ در راه خدا و شهادت را با آغوش باز پذیرا نباشم؟ مگر نه آنکه عمرى را پس از هر نماز صبح در فشارک پدربزرگ [10]زیارت عهد را برایم نمىخواند؟ که نوید فرج و عشق به انتظار ظهور آقایم حجة ابن الحسن(عج) را در دلم زنده کنم و در آن مناجاتش که با اشکش همراه بود نمىخواند؟
- « اللهم ان حالى بینى و بینه الموت الذى جعلتة على عبادک حتما مقضیا، فاخرجنى من قبرى مؤتزرا کفنى شاهرا سیفى مجرداقناتی»[11]: "خداوندا ! اگر مرگى که براى تمام بندگانت حتم قراردادهاى، میان دیدار من و آقایم فاصله انداخت، درآن روز که منادى ندا مىدهد: اى اهل قبور برخیزید، و یارى و مهد امام زمان(عج) آیند، قبور شهدا شکافته مىشود. و شهدا در حالى که کفنى خونین بر تن و شمشیرى از غلاف درآمده، بردست دارند و در دستى دیگر نیزهاى، به یارى و مهد امام زمان(عج) مىشتبابند."
- من امشب آماده مىشوم، که فردا در صف شهداء معرکه باشم. تا بلکه به لطف خداوندى در یوم روز ظهور آخرین ذخیره الهى، سربازش باشم. در حالیکه "خون، کفنم را رنگین کرده" است. و این مقامات وعده داده شده کجا و مدرک مهندسى و ثروت دنیا و خود دنیا و مافیهاى آن کجا همهاش به عشق یک دیدار او که مولایم است زیر پا مى گذارم.
- "در طریقت پیش ممالک هر چه آید خیر اوست
در صراط مستقیم اى دلى کسى گمراه نیست
بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود
خود فروشان راه نیست
هرچه هست از قامت ناساز بى اندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالاى کس کوتاه نیست" [12]
- آرى، اگر رهبر بزرگى انقلابمان امام خمینى مى گویند: آنان که حلقه ذکر عارفان و دعاى سحر مناجاتیان حوزهها و روحانیت را درک کردهاند، در جلسه حضورتان آرزویی به جز شهادت ندیدهاند. اشاره به این قسمت ازدعاى سحراست که مىخوانیم: «اللهم برحمتک فى الصلحین فادخلنا و فى علیین فارفعنا و قتلا فى سبیلک (مع ولیک ) فوفقنا»:" خداوندا بما توفیق بده که در راه تو و بههمراه ولى تو کشته شویم و به فیض شهادت نائل شویم"
- «اللهم احملنا فى سفن نجاتک و متعنا بلذیذ مناجاتک و اودزنا حیاض حبک و اذقنا حلاوة ودک و قربک و اجعل جهادنا فیک و همنها فى طاعتک و اخلص نیاتنا فى معاملتک»[13]
"خدایا، ما را در کشتىهاى نجات جاى ده و لذت مناجاتت را بما بچشان. و ما را به سرچشمه پاک دوستى با خود وارد ساز و از شیرینى دوستى و قرب خود به ما بچشان و جهاد ما در راهت و تلاشمان را در فرمانبرداریت قرار ده.و نیت ما را در اعمال خالص گردان."
- و اما سخنى چند درباره دانشگاه، دانشگاههائی که اینک پس از مدتها در آغاز باز گشائى آنها هستیم و امیدواریم اینکه با بازگشائى آنها در آنجا فضائى اسلامى حاکم باشد. من در زمانى به تحصیل در دانشگاه پرداختم، که در اطاقهاى آن بجاى علم و تحصیل اطاق جنگ و فرماندهى شعبات گروههاى چریکى در کردستان و خوزستان و محل جاسوسى و خیانت و وطن فروشى بود و نه دانشکده،
- گفته رسول خدا(ص) ریشه تمام نیکیهاست.این یک اصل اساسى و غیر قابل انکار است، که سرنوشت یک کشور و یک ملت و یک نظام بعد از تودهها در دست طبقه تحصیل کرده است و این را کسى نمىتواند،انکار نماید،که.... تو تنها با بدست گرفتن این قشر تحصیل کرده است، که مدتها به زنجیر بردگى و استعمار مى کشد. غرب زدگى و شرق زدگى ناشى از روشنفکرانى که به عنوان تحصیل و پیشرفت مملکت به خارج رفتهاند. اما مسخ فرهنگى و معنایى شدهاند، دزدانى که با چراغ به دزدى آمدهاند. افرادى که چند صباحى به دور از فرهنگ اسلام و استشمام هواى وطن بودهاند و اینک پیام آور غرب و شرقاند و برخى که از این حد هم فراتر رفتهاند، به غرب و شرق نرفته، کعبه آمالشان غرب و شرق است.
- شما نمى توانید تردید بکنید، که جهانخواران غرب و شرق براى بدست آوردن مقاصد شوم خود که ایجاد استعمارى نو در جهان سوم است. بهترین راه هجوم به فرهنگ و ادب کشورهاى ضعیف است،که این را با تربیت معلمین و استادان غربى و شرقى و بکار گماردن آنها در دبستانها و دبیرستانها و دانشگاهها بدست مىآورند. مهمترین نمونه این معلمین مدارس راهنمایى و حتى ابتدائى که بیش از آنکه ایرانى باشند، غربىاند را در مدت کوتاه تدریسم دیدهام.این مسخ فرهنگى و معارف کار تازهاى نیست، آنها با تأسیس بیمارستان مسیح و.... در خود اصفهان از سالهاى ما قبل از جنگ دوم جهانى به دنبال این هدف بوده و هستند که به دست قشرى از بومیان هر مدت بى سروصدا بلکه با شوق و رغبت ملتى را به دام استعمار و بردگى.... فرهنگى و تهى کردن صنعت و کشاورزى بکشانند. و چقدر که در این امر خاصه در ایران موفق بودهاند، اینک ملتى را در روبرو داریم مسخ شده از صنعت و مسخ شده از فکر صنعتى ملتى را داریم، با صنعتى مونتاژ و ملتى را داریم با ذکر اینکه ایرانى نمىتواند.
- راه به جاى دور نرویم، همین فشارک 10 سال پیش نه ما قبل از زمان اصلاحات ارضى چقدر گندم و گوشت را تولید مى کرد اینکه چقدر، 10 سال دیگر مىترسم، که نامش از صحنه روزگار قلم کشیده و تپه اى از خاک با خانه هاى مخروبه نباشد، اگر روند همین باشد.نمى آیند فریاد بزنند، اى مسلمان تو مکتبى را دارى که در قرآنش اگر اشتباه نکنم، بیش از صد و پنج بار واژه معلم آمده است و نمىگویند. اى دانشجو، تو کسى هستى که بگفته رسول اکرم(ص) آنچه در زمین و آسمان است، دعا گوى تواند. و هر آنکس در حال تحصیل مرگش فرا رسد،بین انبیاء الهى و او، بیش از یک درجه فاصله نیست.
- دانشگاهى که مىبایست، به دنبال این خونها و رنجها بازگشایى شود، بایستى دانشگاه باشد،که به تعبیر امام صادق(ع): "علماء شیعتنا مرابطون فی الثغر الذی یلی إبلیس و عفاریته یمنعهم [یمنعونهم] عن الخروج على ضعفاء شیعتنا"[14]: " دانشمندان شیعه مرزبانانى هستند که از یورش شیطان و عفریتهای آن بر پیروان ناتوان ما جلوگیرى مىکنند."
- تاکنون اکثریت افرادى که از دانشگاههاى ما فارغ التحصیل شدهاند، دانشورانىاند خود فروخته، از فرط غرور و آگاهانىاند بىمسئولیت و سگانىاند لب تشنه نبودهاند، که دل به جز ریاست، شهرت و خوشى و راحتى به چیز دیگرى نداشتهاند. که به تعبیر قرآن مجید: « فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث » [15] که علامه طباطبائى در المیزان در تفسیر این آیه از امام محمد باقر نقل مى کند،که منظور این آیه " بعلم است که حتى نفرین به رسول خدا و امت صالح مى کنند، به جهت ثروت دنیا" و آنچه اعظم و اکثر محصول دانشگاههاى ایران بوده است، مثل دانشمندان یهود بوده است. که تنها حمل کتب هاى علمى و مطالب علمى سودى دیگر نبرده است. و جز رنج مشقت براى بخاطر سپردن و نگه داشتن مطالب و فرمودها در مخز مثل حمارى است،که کتابى را بر دوش کشد. اما خمیرى از گنجینه معلومات او به کسى نرسید.که خداوند در سوره جمعه مىفرماید. «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا»[16].... تحصیل کرده ما نبودهاند که مایه خمیر براى مردمان ما میباشند. چند سال است،که دانشگاههاى ما لیسانس کشاورزى، دکتراى کشاورزى بیرون مىدهند به همان نسبت... کشاورزان را داشته، این نبوده است که خمیرى از آموخته هایش به جامعه بدهد.... امام رضا علیه السلام مىفرماید: "شخص فقیه و دانشمند که خدمت به جامعه کند و وجودش براى اجتماع سودمند باشد، و مردم را از چنگال دشمنان نجات بخشد، که به این چنین دانشمند و فقیه گویند در روز قیامت صبر کند، و براى آنان که از آگاهى و علم تو بهره گرفتهاند شفاعت کن".
- امیدوارم در بهاران، بازگشایى دانشگاهها هوایى را تنفس کنید، آکنده از اسلام و در راهى جز در.... شرفت ایران و عظمت اسلام گام برندارید.
- « رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ » [17]: " خداوندا نلرزان قلوب ما را پس از آنکه بما راه نمودى و به ما رحمت بى پایان خود را ببخش که تو بسیار بخشندهاى."
- و اما سخنى با پدر مادرم، اى پدر بزرگوار اى مادر گرامیم ! آن هنگام که تن در خون غلطیده ما را دیدید اشک.... نکنید،که شما را صابر و بردبار یافتهام. من شما را به صبر مىخوانم که امیرالمومنین در سوگ رسول اکرم مى فرماید، «إِنّ الصَّبْرَ لَجَمِیلٌ إِلاَّ عَنْکَ، وَإِنَّ الْجَزَعَ لَقَبِیحٌ إِلاَّ عَلَیْکَ، وَإِنَّ الْمُصابَ بِکَ لَجَلِیلٌ، وَإِنَّهُ قَبْلَکَ وَبَعْدَکَ لَجَلَلٌ» [18] همانا که شکیبایى بسیار زیباست. جز در وفات رسول خدا (ص) جزع زشت است. و پس از وفات رسول خدا (ص) تمام غمها آسان و سبک است.که همانگونه که امیرالمؤمنین (ع) مىفرماید، شکیبا باشید و صابر.که این زیباست و جزع و اشک نریزید، که زشت است و بدانید که شهادت من براى شما آزمایش است، اگر چه براى من سعادت و رستگارى است که خداوند بندگانش را به کاهش در مال و محصولات و از دست دادن فرزندان آزمایش مىکند. و همیشه این آیات از قرآن مجید را بخوانید که مىفرماید. « أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ. وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» [19]: "و آیا مردمان چنین پنداشتند،که به صرف آنکه گفتند ما ایمان آورده ایم رهایشان مىکنند، و براین ادعا امتحانشان نکنند.هرگز چنین نیست. و ما امتهایى که قبل از شما بودند، را آزمایش کردیم، تا خداوند دروغگویان را از راستگویان معلوم کند."
- خداوند در این امتحان الهى که بسعادت و رستگارى مرا در آن قرار داده است، راه پیروزى و سعادت شما را نیز نشان داده است.که مىفرماید:« وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ » [20]: "صبر پیشه سازید که خداوند با صابران است و بسیار نماز بخوانید که یاد خدا آرمش بخش دلهاست."
- در پایان سخن از تمام دوستان و خویشاوندانم مىخواهم، که اگر از من خطائى دیدهاند مرا ببخشند، که خداوند بخشنده و مهربان است.
- " رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمینَ إِلاَّ تَباراً" [21]«خداوندا ! مرا و پدر و مادرم و هر مؤمنى که بر در خانه من وارد مىشود و مردان و زنان مؤمنه را بیاموز و بر ستمکاران جز تباهى میفزاى.« والسلام
[1] (ای پیامبر !) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند ! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹
[2] میزان الحکمه ج 6 ص 72 وکنزالاعمال ج 4 ص 401
[3] اگر (لذّات) دنیوى با ارزش به شمار آید، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى مرگ آفریده شده، شهادت در زیر ضربات شمشیر در راه خدابهتر است و اگر روزىها به تقدیر الهى تقسیم شده، حریص نبودن در طلب روزى زیباتر است و اگر اموال و دارایى براى واگذاشتن جمع آورى مى شود، چرا آزاد مردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟) تاریخ ابن عساکر (شرح حال امام حسین(علیه السلام))، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374.
[4] کنزالاعمال ج 4 ص 402 و میزان الحکمه ج 6 ص 65
[5] خون شهیدان را ز آب اولیتر است ** این خطا از صد ثواب اولیتر است - مولوی " مثنوی معنوی" دفتر دوم
[6] نهج البلاغه خطبه 123 و میزان الحکمه ج 6 ص 64
[7] «مثنوی» طبع میرخانی، ج 3، ص 288 و 289
[8] بحارالانوار ج 42 ص 328 والارشاد ج2 ص81
[9] بخشی از شعرعلامه طباطبایی
[10] مرحوم حجه الاسلام سیدمحمد هاشمی فشارکی امام جماعت فشارک
[12] دیوان حافظ غزل 71
[13] مفاتیح الجنان – مناجات مطیعیین
[14] میزان الحکمه ج 8 ص 40 والاحتجاج ج 2 ص 322
[15] مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون میآورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند. سوره الأعراف آیه شماره 176
[16] وصف حال آنان که علم تورات بر آنان نهاده شد (و بدان مکلف شدند) ولی آن را حمل نکردند (و خلاف آن عمل نمودند) در مثل به حماری ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد). آیه 5 سوره جمعه
[17] سوره آل عمران آیه 8
[18] صبر و شکیبایى زیباست ولى نه درباره تو و جزع و بى تابى زشت است اما نه بر فراق تو. مصیبت وفات تو بسیار سنگین و هر مصیبتى پیش از تو و بعد از تو در برابر آن کوچک و حقیر است. حکمت 292 نهج البلاغه
[19] سوره عنکبوت ایه 2 و3
[20] سوره بقره ایه45
[21] سوره نوح آیه 28
#######################################################################
http://kayhanarch.kayhan.ir/890408/13.htm
حدیث دشت عشق |
http://kayhanarch.kayhan.ir/890408/13.htm
###########################################################################
سیدساعد هاشمی فشارکی
نام پدر: سیداسماعیل
شغل(ها):
تاریخ تولد: 20-4-1340 شمسی
محل تولد:
تاریخ شهادت : 10-7-1361 شمسی
محل شهادت : سومار
دلیل شهادت :
گلزار شهدا: بلوک: نام گلزار:گلستان شهدا شهر:اصفهان - اصفهان
http://navideshahed.com/fa/vip/190634
اطلاعات اولیه
نام شهید : سیدساعد
نام خانوادگی شهید : هاشمی فشارکی
نام پدر : سیداسماعیل
نام مستعار :
تاریخ تولد : 1340/4/20
محل تولد :
تاریخ شهادت : 1361/7/10
محل شهادت : سومار
جنسیت : مرد
دین : اسلام - شیعه
مذهب : اسلام - شیعه
میزان تحصیلات : دیپلم
تاریخ دفن پیکر : -
مفقود الاجسد : خیر
وضعیت تاهل : مجرد
https://golzar.isaar.ir/Grave/id56208/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AF-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C.html
شهید سید ساعد هاشمی فشارکی
نام پدر : سید اسماعیل تاریخ تولد : ۱۳۴۰/۴/۲۰
محل تولد : اصفهان تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۷/۱۰
محل شهادت : سومار عملیات مسلم بن عقیل
شهرستان : اصفهان یگان : بسیج
مسئولیت : راننده آمبولانس پایگاه :
حوزه : گلزار : گلستان شهدای اصفهان
http://farzandanezahra.com/وصیت-نامه-شهید-سید-ساعد-هاشمی-فشارکی.html
شناسهٔ خبر: 4250607- سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: پانا | لینک خبر
نوروز 94 با شهدای امور تربیتی /10
شهید سید ساعد هاشمی فشارکی از اصفهان
خبرگزاری پانا: نخستین کنگره شهدای امور تربیتی با تجلیل از 411 شهید از سراسر کشور 7 اسفند ماه سال 93 در برج میلاد تهران برگزار شد که در پایان از 32 نفر از خانواده های شهدا به نمایندگی از سایر شهدای استان تجلیل شد .
به گزارش سرویس آموزش و پرورش پانا، این کنگره با همکاری معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و سازمان دانش آموزی در مورخ 7 اسفندماه 93 و به مناسبت سالروز تاسیس امور تربیتی و بزرگداشت شهیدان رجایی و باهنر با حضور علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش و دیگر مسئولان این وزارتخانه برگزار شد .
یکی از 32 شهیدی که به نمایندگی آن 411 شقایق امور تربیتی تجلیل شدند شهید سید ساعد هاشمی فشارکی از استان اصفهان شهرستان اصفهان است که در این بخش قصد داریم تا با این شهید بیشتر آشنا شویم بلکه بتوانیم نکات مهمی را برای آینده زندگی شخصی و همچنین سربلندی ایران اسلامی استفاده کنیم .
مشخصات شهید:
نام و نام خانوادگی: سید ساعد هاشمی فشارکی
سال تولد: 1340
محل تولد: اصفهان
سال ورود به امور تربیتی: 1357
مدرک تحصیلی: لیسانس
محل اشتغال: مدرسه
تاریخ اعزام به جبهه: مهر 1360
محل اعزام: اصفهان
نحوه شهادت: جهاد در جبهههای حق علیه باطل
تاریخ شهادت: 10/7/1361
محل شهادت: سومار عملیات مسلم ابن عقیل
محل دفن شهید: گلستان شهدای اصفهان
مدت حضور در جبهه: 1 سال
زندگینامه شهید:
مسعود با طلوع خورشید چهاردهم بهمن ماه 1340 هجری شمسی، در خانواده ای روحانی به دنیا آمد.روح تشنه او پدر را وا داشت تا در 5 سالگی با گرفتن شناسنامه دیگری با نام ساعد، او را به دبستان روانه سازد. دوران تحصیل را در مدارس زند، صیرفیان پور و دکتر چمران به پایان ببرد.
در سال چهارم دبیرستان بارها در تظاهرات علیه رژیم جابر پهلوی شرکت نمود. در سال 1357 در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد. در دانشگاه با زبان و قلم خود، خط منافقین و مارکسیست ها را افشا نمود. مدتی جهت آشنایی با علوم اسلامی به حوزه علمیه اصفهان وارد شد و در سال 1358 در کنار آیت الله مفتح در برپایی سمینارهای وحدت حوزه و دانشگاه فعالیت نمود. سپس در تشکیل دومین و بزرگترین سمینار انجمن ها و سازمان های اسلامی در قم، به همراه دوستان خود در دانشگاه نقش مؤثری ایفا نمود. با تعطیلی دانشگاه ها، سید ساعد به یادگیری علوم نقلی پرداخت و در تابستان 1359 به تهران عزیمت نمود و درس خود را در حوزه علمیه تهران در علم منطق ادامه داد و در کوتاهترین مدت، اعجاب اساتیدش را برانگیخت. او استعداد شگرفی در علم منطق داشت. به طوریکه پس از مدتی به عنوان مدرس علم منطق به شهر شهیدان بازگشت و در اداره آموزش و پرورش در سمت مربی تربیتی بکار مشغول شد.
در نوروز 1360 برای اعزام به جبهه تلاش بسیاری کرد ولی موفق نشد. با آغاز سال تحصیلی برای زیارت مولایش امام رضا (ع) به مشهد مشرف شد و بعد به قم آمد. در بازگشت از قم، پس از آخرین وداع با یاران خود عازم جبهه شد.
در عملیات مسلم ابن عقیل (ع) سید ساعد از سوی کمیته امداد و درمان جهاد سازندگی به عنوان راننده آمبولانس در لشگر عاشورا به یاری رزمندگان شتافت و در تاریخ شنبه 10 مهر ماه 1361 در اثر برخورد خمپاره ای به آمبولانس به لقاء الله پیوست.
وصیتنامه شهید :
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
و این جملات را درلحظه ای می نویسم که ساعتی به نبرد مانده است و در شبی می نویسم که امید زنده ماندن تا شب دیگر را ندارم که رسول اکرم (ص) می فرمایند:
و برترین شهداء آنانی هستند که در خط مقدم به شهادت رسند و تا هنگام کشته شدن روگردان نبرد نباشند، و اینان کسانی هستند که در غرفه های بلند بهشت آرمیده اند و خدا برویشان لبخند می زند و بر آنان حسابی نیست.
آری! من نیز صف اول را برگزیده ام و روی بر نمیتابم تا آنکه جنازه پاره پاره شده ام را به موطنم باز آرند. اما قبل از هذ سخنی باید این را بگویم که چرا به جبهه آمده ام و چرا شهادت را برگزیدم و چرا از درس و مدرسه بریدم و تا چند صباح دیگر با بازگشایی دانشگاه ها می توانستم ادامه تحصیل بدهم و با استفاده از این به دور از هیاهوی نبرد و جنگ در گوشه ای خزیده و تنها به درس خواندن و ادامه تحصیل بپردازم اما چرا چنین نکردم؟ پاسخ این سؤال شاید تمام دوستان و اقوامم بیاید. شعری است که امیرالمؤمنین (ع) در روز ورود به صفین و امام حسین (ع) در روز ورود در صحرای کربلا باخویش زمزمه کرده است:
اگر چه دنیا و آنچه در آن است دوست داشتنی است اما خانه آخرت زیباتر و برتر است و اگر قرار است اموال که فرد در دنیا جمع آوری می کنند باید کنار بگذارند و بروند پس چه بهتر آن ها را در راه خدا انفاق کند و اگر قرار است روزی از این دنیا بروم چه بهتر که در را خدا با شمشیر قطعه قطعه بشوم و این بود که هر سه را برگزیدم تکه تکه شدن جسم در راه خدا، انفاق مال در راه خدا و ترجیح آخرت به دنیا را. من راهی را برگزیدم که در آن پاسخ نکیر و منکر قبل از موت و در صحنه رشادت و نبرد است، من راهی را انتخاب کردم که در صف اول به شهادت برسم. و جالب و شگفت انگیز در مورد شهادت شعر امام سید الشهداء است که در روز عاشورا می فرمایند: من به سوی مرگی می روم که مرگ برای جوانمردان ننگ نیست آنگاه که مرگ در راه اسلام و حقانیت باشد...
چرا مرگ در راه خدا و شهادت را با آغوش باز پذیرا نباشم مگر نه اینکه عمری را پس از نماز صبح در فشارک پدربزرگ زیارت عهد برایم نمی خواند که نوید فجر و عشق به انتظار ظهور آقایم را در دل زنده کنم. من امشب آماده می شوم که فردا در صف شهداء باشم تا بلکه به لطف خداوندی در روز ظهور آخرین ذخیره الهی سربازش باشم درحالیکه خون کفنم را رنگین کرده است و این مقامات وعده داده شده کجا و مدرک مهندسی و ثروت و خود دنیا کجا، همش به عشق یک دیدار او که مولایم است زیر پا بگذارم.
آری اگر رهبر بزرگ انقلابمان امام خمینی می گویند: آنان که حلقه ذکر عارفان و دعای سحر مناجاتتان حوزه ها و روحانیت را درک کرده اند، در خلسه حضورشان آرزویی جز شهادت ندیده اند.
و اما سخنی چند درباره دانشگاه؛ امیدوارم با بازگشایی دانشگاه ها در آنجا فضای اسلامی حاکم باشد. من در زمانی به تحصیل در دانشگاه پرداختم که در اتاق های آن به جای علم و تحصیل اطاق جنگ و فرماندهی شعبات مختاف گروه های چریکی در کردستان و خوزستان و محل جاسوسی و خیانت و وطن فروشی بود. جهان خواران غرب و شرق بهترین راه هجوم را به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف می دانستند که این را با تربیت معلمین و استادان غربی و بکار گماردن آنها در دبستان ها و دبیرستان ها و دانشگاه ها بدست می آورند و مهمترین این نمونه معلمین را در مدت کوتاه تدریسم دیده ام. امیدوارم در بهاران بازگشایی دانشگاه ها هوایی را تنفس کنید آکنده از اسلام و در راهی جز به پیشرفت ایران و عظمت اسلام گام برندارید.
و اما سخنی با پدر و مادرم: ای پدر بزرگوار و ای مادر گرامیم آن هنگام که تن در خون غلطیتده مرا دیدید جزع نکنید که شما را به صابر و بردبار یافته ام. من شما را به صبر می خوانم که امیر المؤمنین (ع) در سوگ رسول اکرم (ص) می فرمانید: همانا که شکیبایی بسیار زیباست جز در وفات رسول خدا. جزع زشت ست جز در وفات رسول خدا و پس از وفات رسول خدا تمام غمها آسان و سبک است. و بدانید که شهادت من برای آزمایش است. اگر چه برای من سعادت و رستگاری است که خداوند بندگانش را به کاهش در مال و از دست دادن فرزندان آزمایش می کند.
و در پایان سخن از تمام دوستان و خویشاوندانم می خواهم که اگر از من خطائی دیده اند مرا ببخشید که خداوند بخشنده و مهربان است. خداوندا! مرا و پدر و مادرم و هر مؤمنی که بر خانه من وارد می شود و مردان و زنان مؤمنه را بیامرز و بر ستمکاران جز تباهی میفزای.
سید ساعد هاشمی فشارکی
ساعت 24 - 6/7/91
حساسیت خواهر
راوی: زرین سادات هاشمی (خواهر)
میخواستم برای شهید یک لباس کاموایی ببافم. اما اواسط کار متوجه شدم به پرزهای کاموا حساسیت دارم. مدام عطسه می کردم و گلویم اذیت می شد. بالاخره صبرم بسر آمد و بسراغ برادرم رفتم و گفتم: داداش من نمی توانم این لباس را کامل کنم چون به کاموا حساسیت دارم. برادرم بدون آنکه ناراحت شود گفت: ایرادی ندارد دیگر نباف.
کمک به دانش آموزان بی بضاعت
راوی: سیده بتول هاشمی (مادر)
سید ساعد از اینکه بچه های نیازمند و فقیر را می دید بسیار احساس ناراحتی و نگرانی می کرد. به همین دلیل تصمیم گرفت برای اینکه بصورت غیر مستقیم به آنها کمک کند، با بکار گیری آنها در کار نقاشی ساختمان مدارس هم به آنها کار یاد بدهد و هم کمک کند تا پولی بدست بیاورند. و به من میگفت : مادر این بچه ها غذای گرم ندارند که بخورند و با خرید مواد اولیه از من می خواست که برایشان غذا بپزم و برای آنها می برد.
http://sahebkhabar.ir/news/4250607/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AF-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86
شهید سیدساعد هاشمی فشارکی
- تاریخ ولادت: 20 تیر 1340
- محل شهادت: ثبت نشده
- نوع شهادت: حوادث مربوط به جنگ تحمیلی
http://shohada.info/node/808335
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فِی سَبِیلِ اللّهِ اَمواتاً بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِهم یُرزَقوُن»
«هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندارید، بلکه زندهاند
و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند»
(آل عمران –آیه 169)
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه
و منهم من ینتظر ومابدلوا تبدیلا
(سوره احزاب آیه 23)
امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملتها آبرو و عزت را این گونه باید پیدا کنند. امام خمینی(ره)
برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توام با شهامت بوده است. امام خمینی (ره)
روزبه روز باید نکته یابی و نکته سنجی زندگی شهدا در جامعه ما رواج پیدا کند.
امام خامنهای
شهید شمع محفل بشریت است. (شهید مطهری)
گمان مکنید ما شهید از دست دادهایم ما شهید را بدست میآوریم. (شهید دکتر بهشتی)
این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن.
امام خمینی (ره)
سرشناسه |
: |
هاشمی فشارکی، سیدجواد، ۱۳۴۰ - |
عنوان و نام پدیدآور |
: |
گنجینه معارف شهدا: (سفارشها و نواهای آسمانیان)/ سیدجواد هاشمیفشارکی؛ ناظر علمی حسنعلی احمدیفشارکی. |
مشخصات نشر |
: |
تهران: وانیا، ۱۳۹۶. |
مشخصات ظاهری |
: |
544 ص.: مصور (رنگی)، جدول. |
شابک |
: |
978-600-8496-61-8 |
وضعیت فهرست نویسی |
: |
فیپا |
یادداشت |
: |
عنوان دیگر: گنجینه معارف شهدای فشارکی (سفارشها و نواهای آسمانیان). |
عنوان دیگر |
: |
گنجینه معارف شهدای فشارکی (سفارشها و نواهای آسمانیان). |
عنوان دیگر |
: |
سفارشها و نواهای آسمانیان. |
موضوع |
: |
شهیدان -- ایران -- فشارک -- وصیتنامهها |
موضوع |
: |
Martyrs -- Iran -- Fesharak -- Wills |
موضوع |
: |
شهیدان -- ایران -- فشارک |
موضوع |
: |
Martyrs -- Iran -- Fesharak |
موضوع |
: |
جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹-۱۳۶۷ -- شهیدان -- وصیتنامهها |
موضوع |
: |
Iran-Iraq War, 1980-1988 -- Martyrs -- Wills |
موضوع |
: |
فشارک |
موضوع |
: |
Fesharak (Iran) |
شناسه افزوده |
: |
احمدی فشارکی، حسنعلی، ۱۳۴۲ - |
رده بندی کنگره |
: |
۱۳۹۶ ۸گ ۲ ھ DSR۱۶۲۵/ |
رده بندی دیویی |
: |
۹۵۵/۰۸۴۳۰۹۲۲ |
شماره کتابشناسی ملی |
: |
۴۹۹۹۴۳۳ |
گنجینه معارف شهدای فشارکی(سفارشها و نواهای آسمانیان)
تالیف و تدوین: دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی
ناظر محتوایی: ستاد یادواره شهدای فشارکی
ناظر علمی: دکتر حسنعلی احمدی فشارکی
ناظر دوره اول محتوای فصل سوم: سید محمد علی هاشمی فشارکی
ناظر دوره دوم محتوای فصل سوم: روح الله غلامی فشارکی
ناظرفنی: مهندس محسن فشارکی
ویرایش محتوایی و ادبی: اعضای پایگاه بسیج شهدای اسلام ( فشارکیها)
بازبینی و تطابق: ابراهیم غلامی فشارکی
تایپ: سید مهدی هاشمی فشارکی
طراح جلد و پوستر: مهندس سید امیر هاشمی فشارکی
نوبت چاپ: اول 1397 - شمارگان:500
شابک: 8-61- 8496-600-978
55000 تومان
نشر وانیا: خیابان ابوریحان خیابان وحید نظری پلاک 36 واحد 1
فروش اینترنتی WWW.Ketab.ir
کلیه حقوق اعم از چاپ و تکثیر، نسخهبرداری برای مؤلف محفوظ است
نقل مطالب با ذکر ماخذ بلا مانع است
-
تقدیم به:
- محضرمقدس امام حاضر(عج) و نایب آن حضرت، امام خامنهای
- شهدای بزرگوار فشارکی
- خانواده معظم شهیدان
- اقوام و دوستان شهیدان
- همه آنان که برای امنیت و سرافرازی کشور جانفشانی کردهاند
و به:
- آنان که بر تداوم راه شهیدان اهتمام داشته و در تلاشند.
- و همه عاشقان و علاقمندان و دوستداران شهدا
- تشکر:
تشکر از همه کسانی که ما را در تدوین این اثر یاری نمودند:
- خانواده معظم شهدای فشارکی
- اقوام محترم روستای فشارک
- اعضای ستاد یادواره شهدای فشارکی
- پایگاه بسیج مسجد شهدای اسلام (فشارکی)
- هیت امنای محترم مسجد شهدای اسلام
- کانونها و محفلهای فرهنگی فشارکی
- اقوام فشارکی ساکن اصفهان
- اقوام فشارکی ساکن تهران
- اقوام فشارکی ساکن قم
- صندوق قرض الحسنه چهارده معصوم (ع)
- صندوق قرض الحسنه محبان چهارده معصوم (ع)
پیشگفتارمولف
بنام آفریدگار شهیدان، خداوند شاهد و مشهود
"این الطالب بدم المقتول بکربلا"
"این وصیتنامههایى که این عزیزان مىنویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید."
(صحیفه امام ج14ص491)
- مفاهیم و آثار مادی و معنوی به جامانده از شهیدان، مجموعهای غنی را در فرهنگ شیعه تشکیل میدهد که به آن فرهنگ شهادت اطلاق میگردد. که عبارت است از تمامی آثار باقیمانده از شهید، اعم از آثار غیر مادی (معنوی) مثل باورها، اعتقادات، خلقیات، رفتارها، اهداف و دیگر وجوه معنوی و الهی شهید که الهام گرفته از قرآن و گفتارمعصومین(ع) میباشد؛ و آثار مادی آن عبارتند از تربت پاک شهید، وسایل شخصی، اسامی خیابانها، مراسم مربوط به شهید، آثار مکتوب و کل هر چیزی که قابل مشاهده و لمس بوده و یادآور شهید باشد.فرهنگ شهادت متأثر از پوششهای فرهنگی (فرهنگپذیری، فرهنگیابی تغییرات اجتماعی و هویت فرهنگی) به عبارت دیگر خصوصیات فرهنگ را دارا ست یعنی دچار تغییرات میشود از هویت جامعه نشأت گرفته و متأثر می شود، پذیرفتنی، آموختنی و تدریجی نیز است.
- امام خمینی«ره» هدف مبارزه و شهادت را؛ حفظ اسلام و احکام قرآن کریم میداند. شهادت زمانی حاصل می شود که با ایمان به خدا همراه باشد. هدف شهادت و آمال شهیدان تحقق«عدل الهی»، «تحقق اسلام»، «قوت دادن به اسلام»، «شرف اسلام»، «احیاء ارزشهای معنوی»، «عزت دین» و در یک کلام اعتلای حق بود. آثار و نتایج برکات شهادت از دیدگاه امام«ره» نیز عبارتنداز: بازیابی حیات ملت، ایجاد موج در دنیا، آبیاری درخت اسلام، تحقق حکومت برهنگان، بیمه شدن شرافت ملت، تقویت روحیه ملت، به دست آوردن استقلال و آزادی، دفع مفاسد از جامعه، تسلیم و سر تعظیم فرودآوردن دنیا در مقابل ملتی که شهادت را سعادت میداند، بیمه شدن اسلام و انقلاب، قطع دست قدرتها و عامل نشاط و تحرک ملت. امام خمینی«ره» خاستگاه اجتماعی شهیدان را از تودههای مستضعف و طبقات محروم میداند.
- رهبری انقلاب اسلامی نیز همان دیدگاه امام «ره» را در خصوص شهادت و فرهنگ آن دارد. شهید مظهر هدف، تلاش و تداوم است، و شهادت بهترین مردن است»، شهادت به عنوان یک انتخاب حرکت و عمل از سوی افراد خود ساخته برای ساختن جامعهای بهتر و اعتلای کلمه الله صورت میپذیرد. شهادت آسیب ناپذیر ساختن ملتها را موجب می گردد و تضمین کننده استقلال ملت و سربلندی اسلام است. ایشان در فرازی از سخنان خود، واژه فرهنگ شهادت را به کار بردند. «حق بزرگ آنان (شهیدان ) بر ما آن است که فرهنگ شهادت و ارزش مجاهدت در راه خدا تبیین شود.» یکی از روشها، زنده نگه داشتن و بزرگداشت یاد و نام شهیدان است.
- بزرگداشت شهید یعنی اصالت بخشیدن به هدفها و تشویق به آن عمل و تقدیس آن ایثار. تکریم شهیدان به آن است که این ملت هرگز در برابر سلطه گران مستکبر سر خم نکند و این زمانی میسر میشود که یاد شهدا همیشه در فضای جامعه زنده باشد. اولین نقطه آغازین تداوم راه شهیدان و احیای فرهنگ شهادت از خانواده، به ویژه فرزندان شهیدان است. درزبان شهیدان دو پیام وجود دارد، اولین آن پیام شهادت و دیگری حراست از آرمانهای شهداست. به باور آیت الله خامنهای «پاسداری از فرهنگ شهادت» برای بنیاد شهید که متولی رسمی تامین حیات مادی و معنوی خانواده شهدا و ترویج فرهنگ شهادت در جامعه است میتواند جان دیگری به این نهاد انقلابی بدهد و تلاش فرهنگی این نمایندگی باید « آکندن عطر شهادت در جامعه و تبیین حق عظیم شهیدان باشد ». ارزش سوگواری و یادآوری شهدا در مرثیهها کار نیکویی است، اما موثرتر از آن، برشمردن افتخارات شهید و نیز ارائه دادن کارهای هنری در زمینه زیبایی پیام شهیدان و نیز افتخاری که آفریدهاند، میتواند باشد. درکارهای فرهنگی نیز روح فرهنگی باید حاکم باشد.
- استاد مطهری بحث پیرامون شهید را با عنوان «قداست شهید» آغاز میکند، منشا قداست شهادت را «فی سبیل الله» بودن آن میداند. شهادت؛ قداست خود را از اینکه«فدا کردن تمامی هستی خود است در راه هدف مقدس جهاد» کسب میکند واین از ابعاد دیگری است که به شهادت قداست بخشیده است. در اسلام آنچه منجر به شهادت، یعنی مرگ آگاهانه در راه هدف مقدس میگردد، به صورت یک اصل درآمده است و نام آن جهاد است. استاد مطهری بزرگترین خاصیت شهید را «حماسه آفرینی» او میداند. چون این حماسه آفرینی به جامعه؛ نشاط، تحرک و پویایی می بخشد. به نظر او هر فردی با عملش خدمتی که به اجتماع میکند و با تاثیری که برجامعه میگذارد، جاودان میشود. شهید از راه خون خودش، خود را در جامعه جاوید میکند. استاد مطهری برحق شهید بربشریت نیز تاکید دارد، هیچکس حقی به اندازه شهدا بربشریت ندارند. شهدا مدیون بشریت نیستند چرا که با از خودگذشتگی و فداکاری، محیط را برای دیگران مساعد میکنند.
- این کتاب بیان شمهای از حدیث عشق شهدای والامقام وابسته به دیار کهن، روستای فشارک سرافراز است.بر مادران و پدران این خطه، بر اساتید، معلمان، علماء و خطباء و هر آنکس که دستی بر آتش تعلیم و تهذیب آنها داشتهاند، مبارکباد، که در بر کشیدن این شهیدان رفیعالمنزله قدرت تربیتی و روحی خود را به نمایش گذاشتند و اینک مائیم و میراثی عظیم از خون شهیدان، پیامشان و آرمانهایشان و امامشان و موج خروشانی که در جهان افکندهاند.
- توفیق مصاحبت با شهدای بزرگوار حسین اثنی عشری، سید ابوالفضل هاشمی فشارکی، امیرحسین نقیان فشارکی، سید ساعد هاشمی فشارکی، مهدی عظیمی اصفهانی و برخی دیگر که رفتند و حسرت جامانگی از غافله سبکبالان آسمانی را بر دل ما جاماندگان گذاشتند دینی مضاعف را بردوش گذاشته است و به جهت پاسداشت یاد و ترویج راهشان، این مجمل منظم از وادی شهادت، با نام "گنجینه معارف شهدای فشارکی(آخرین سفارشها و نواهای آسمانیان)" بهعنوان نــدای آسمــانیــان شهدای فشارکی و پیک پیامهای فشارکی وآخرین سفارشهای آسمانیان فشارکی به ما جاماندگان و نیز نسلهای بعدی آنان، نزدیکان و علاقمندان، جهت بهرهمندی بهتر و بیشتر گروههای مختلف سنی و شغلی تقدیم میگردد.
به منظور بهره برداری بیشتر، این اثر در چهار فصل زیر تدوین و ارایه شده است:
- فصل اول: اختصاص به شهدا در آینه آمار دارد وخلاصه وضعیت شهدای فشارکی بوده و اطلاعاتی از معارف شهدای فشارکی ارایه شده است.
- فصل دوم: وصیتنامه موضوعی شهدا، با رویکردی کاملاً ابداعی و جدید، جهت سهولت بهرهبرداری از وصایای شهدا تدوین گردیده است
- فصل سوم [1]: تحت عنوان سیمای شهید بوده، که در این فصل خلاصهای از زندگینامه شهدای فشارکی به همراه تصاویر شهدا ارایه شده است.
- در فصل چهارم، متن وصیتنامه شهدای فشارکی به قلم خود شهدا ارایه گردیده است.
- در پیوست نیز برخی موارد مرتبط ارایه شده است.
- فصل اول و دوم و جداول پیوست این کتاب کاملاً ابداعی و جدید بوده و در هیچ از یک منابع موجود شهدا چنین رویکردی تاکنون وجود نداشته است. و بنحوی است که قابل بهرهبرداری در کارهای آموزشی و پژوهشی توسط صنوف و ردههای سنی مختلف میباشد و در تهیه مطالب فصل سوم ابتدا از پایگاههای معتبر مثل پایگاه اطلاعرسانی بنیاد شهید و....اطلاعات اولیه استخراج و سپس درجهت تکمیل آن از مطالب کتابچه شکوه ایثار(کتابچه تک نسخهای) بهرهگیری شده است. و در برخی از مغایرتهای این دو، اصالت را بردقت پایگاههای اطلاع رسانی مذکور قرار داده شده است. آنگاه اغلب زندگینامهها برای نزدیکان شهدا ارسال گردید و نظرات آنان اخذ و اعمال گردید. و مطالب فصل چهارم انعکاس از متن وصیتنامه شهدا میباشد
- و سپس برای نمایندگان عزیز ستاد یادواره شهدای فشارکی[2] و پایگاه بسیج مسجد شهدای اسلام( فشارکیها) ارسال و نظرات آنان نیز اخذ و اعمال گردیده است. براساس جلسه مورخ 28 تیرماه 1396 در مسجدجامع فشارک جهت افزایش دقت امر، جلسه نهایی رسیدگی به اطلاعات زندگینامه شهدا تشکیل گردد. و برهمین اساس این جلسه در مورخ اول مردادماه 1396 در دفتر پایگاه بسیج مسجد شهدای اسلام تشکیل و مورد بررسی قرار گرفت. و همچنین پس از صفحه آرایی توسط ناشر نیز مجدداً در اختیار عزیزان ستاد یادواره شهدا قرار گرفته و پس از اخذ نظرات نهایی، ویرایش پایانی کتاب صورت گرفته و در اختیار ناشر قرار گرفت.
- لازم به ذکر است، این کتاب درخصوص اقوام نسبی و همچنین سببی درجه اول بوده و اقوام سببی درجه دوم ( مثل کسانی که مادر بزرگ آنها فشارکی بوده است آورده نشده است.
- همچنین لازم به ذکر است زندگینامه شهید مهدی عظیمی توسط شوهر خواهر وی (شهید حسین اثنی عشری) پیش از شهادت خودش نگارش شده است و در اینجا تلخیص آن ارایه شده است و زندگینامه شهید امیر حسین نقیان فشارکی توسط اخوی گرامی وی آقای دکتر مهدی نقیان فشارکی ارایه گردیده است. و زندگینامه شهیدان مرتضی و محسن مطلبی فشارکی به نقل از آقای اکبر مطلبی فشارکی، اخوی شهیدان عزیز ثبت و درج گردیده است.
- ضمن تشکر از کلیه اقوام و عزیزانی که در جمع آوری وتدوین اطلاعات شهدا همکاری داشتند، بویژه اقوامی که اطلاعات ارزشمند خود را در اختیار ستاد یادواره اول شهدای فشارکی قرار دادند، و بخصوص از پسرعموی عزیزم آقای سید محمد علی هاشمی فشارکی که نقش محوری در تهیه مستند "شکوه ایثار" داشتند. و نیز اعضای ستاد یادواره شهدای فشارکی در سال 1392 و 1395 که تلاش بسیار زیادی در جهت بزرگداشت یاد وراه شهدا نمودند. و همچنین از حمایتها و پشتیبانیهای فرمانده محترم قبلی وفعلی پایگاه مسجد شهدای اسلام ( فشارکیها) و سایر عزیزان پایگاه بسیج، و آقای مجتبی جعفری فشارکی، حاج آقا روح الله غلامی فشارکی و آقای ابراهیم غلامی فشارکی، بابت تلاش و پیگیریهای مجدانهشان و سایر عزیزان فشارکی و مسولین بنیاد شهید، نهایت تشکر و تقدیر را دارم و انشاالله ثواب مضاعف نصیب همگی گردد.
- آنچه تدوین و تالیف و انتشار یافته، همه از عنایت خود شهدا و نیز زحمات و حمایتهای اقوام (فامیل) محترم فشارکی بوده است و هم بدین سبب نخست تقدیم به همه آنان و هم چنین سایر هموطنان عزیزی که از آن بهره برداری می نمایند، میگردد.
- بدیهی است این اثر بدلیل ضعف در منابع، تفاوت در اطلاعات واصله از منابع مختلف، تغییرات در ویرایشهای این اثر و نیز محدودیت زمانی، قطعاً خالی از اشکال و قصور نبوده، ضمن پوزش و اعتذار خاضعانه از محضر مبارک یادگاران و بازماندگان شهدای عزیز، خواهشمند است نظرات ارزشمند خود را جهت غنای بیشتر آن ارایه نمایید.
ای شهیدان فشارکی، عشق مدیون شماست
هرچه ما جاماندگان داریم ز خون پاک شماست
با احترام
تابستان 1396
سیدجواد هاشمی فشارکی
http://khayyen.ir/picture/72
۱۳ آبان ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۷
حاشیه نگاری راهپیمایی ۱۳آبان۹۲
از تعدد مسئولین تقدیر کننده تا حضور پرشور و دقیقه نودی دانشجویان
خبرگزاری ایمنا: راهپیمایی و مراسم پرشور گرامیداشت یوم الله ۱۳آبان امسال با حاشیه هایی همراه بود که خواندن آنها خالی از لطف نیست.
راهپیمایی و مراسم گرامیداشت یوم الله ۱۳آبان امسال راس ساعت ۸:۳۰ صبح و با حضور پرشور دانش آموزان در ابتدای مراسم در مقابل گلستان شهدا اصفهان آغاز شد.
* از همان ابتدا انتخاب محل نادرست و نحوه بسته شدن جایگاه مراسم موجبات پراکنده شدن جمعیت در گلستان شهدا و ایجاد نارضایتی حاضران شد.
* بسیاری از صندلی های جلو جایگاه نیز که برای مسئولین در نظر گرفته شده بود و مانع از تمرکز جمعیت شده بود تا پایان مراسم خالی و بدون استفاده ماند.
* اکثر دست نوشته های دانشجویان حاضر در جمعیت راه پیمایان بر بی اعتمادی ملت ایران به دولت آمریکا و نیز خونخواهی شهدای هسته ای ایران تکیه داشت.
* در حاشیه مراسم نیز نشریات دانشجویی که مجالی برای حضور قانونی در فضایی خارج ازدانشگاه ها یافته بودند در میان جمعیت حاضر توزیع می شد.
* گروه ۳ هزار نفری دانشجویان دانشگاه های بزرگ شهر اصفهان که با پای پیاده از میدان آزادی تا گلستان شهدا را طی کرده بودند در اواخر برنامه به جمعیت مقابل جایگاه پیوسته و با همراهی یکی از دانشجویان که در جایگاه حاضر شد شور دوباره ای را به شعار های ضد آمریکایی بخشیدند.
* روسای دانشگاه های علوم پزشکی اصفهان، پیام نور و دانشگاه آزاد اصفهان تا پایان مراسم در کنار جایگاه حضور داشتند. نکته جالب توجه عدم حضور دکتر شیرانی رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در جایگاه به دلیل کسالت جسمی بود.
* نکته قابل توجه دیگر حضور مسئولین در جایگاه برای تقدیر از خانواده های شهدای دانشجو بود که تعدادشان از تعداد خانواده های موردتقدیر و تکریم بیشتر بود.
* دراین مراسم از خانواده شهدای دانشجو هاشمی فشارکی، خردمندی، مجلسی، آخوندی و مسیحی تجلیل به عمل آمد.
کد خبر 123249