جدیدترین شماره «تحقیقات علوم قرآن و حدیث» منتشر شد
سیر تحوّل تاریخی؛ ویژگیها؛ زمینهها» تالیف معصومه شیرازی، نصرت نیلساز و محمدعلی لسانیفشارکی؛
کد خبر: ۳۸۰۲۴۱۷
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۷
جدیدترین شماره «تحقیقات علوم قرآن و حدیث» منتشر شد
گروه اندیشه ــ نخستین شماره از دوره شانزدهم فصلنامه علمی ـ پژوهشی تحقیقات علوم قرآن و حدیث، به صاحب امتیازی دانشگاه الزهراء(س) به زیور طبع آراسته شد.
به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی تحقیقات علوم قرآن و حدیث، مقالاتی با عناوین «بازخوانی روابط معنایی واژۀ «العالَمین» براساس روش تحلیل مؤلفهای» نوشته سعید شفیعی؛ «نگاهی دوباره به نویسنده الرجال برقی» تالیف فریماه میرزایی، اعظم فرجامی و جمال فرزند وحی؛ «بعل به مثابۀ بت در فرهنگ سامی و زمینه های کاربرد آن در قرآن کریم» نوشته علی اسودی؛ «خلأ صورت ملفوظ روایات و گونهشناسی بسترهای چندخوانشی آن (عوامل بسترساز گشتارهای خوانشی در صورت ملفوظ روایات)» تالیف علیمحمد میرجلیلی، یحیی میرحسینی و محمدمهدی خیبر؛ «رویکردهای خاورشناسان به مسئلۀ انسجام قرآن: سیر تحوّل تاریخی؛ ویژگیها؛ زمینهها» تالیف معصومه شیرازی، نصرت نیلساز و محمدعلی لسانیفشارکی؛ «تبیین انسجام محتوایی سوره لقمان با روش تحلیل محتوای کیفی» نوشته زهرا صرفی؛ «واکاوی شیوه های عملکرد آصف محسنی در تعامل با تعارضات نجاشی و طوسی» تالیف مجید زیدیجودکی و علی حسن بگی، علیرضا طبیبی و ابراهیم ابراهیمی منتشر شده است.
روابط معنایی «العالَمین» براساس روش تحلیل مؤلفهای
در چکیده مقاله «بازخوانی روابط معنایی واژۀ «العالَمین» براساس روش تحلیل مؤلفهای» میخوانیم «منابع لغوی و تفسیری، واژۀ «العالَمین» را دارای دو معنا دانستهاند: «جهانیان»، یعنی آفریدگان یا ساکنانِ جهان؛ و «جهانها»، یعنی جایی که آفریدگان در آن اقامت دارند. در مورد این واژه سؤالاتی وجود دارد که پاسخهای درخوری نیافته است. مثلاً اینکه چرا مادهای از ریشۀ «عِلم»، برای معنای «جهانیان» یا «جهانها» بهکار رفته است. لغویان مسلمان واژۀ «العالَمین» را عربی، و قرآنپژوهان غربی آن را عبری یا سریانی دانستهاند، اما هیچکدام تفسیر روشنی برای معنای آن ارائه نکردهاند. روش این مطالعه، تحلیل واژه براساس مؤلفههای معنایی است؛ نخست، «العالَمین» براساس مؤلفههای آن در فرهنگهای عربی و غیرعربی بهمثابۀ معناشناسی تاریخی (درزمانی) تحلیل شده و سپس این کار بهعنوان معناشناسی همزمانی در بافت قرآنی پیش رفته است.
در پایان میان این دو روش مقایسه شده تا روشن شود آیا نتیجۀ تحلیل درزمانی دربارۀ «العالَمین» با تحلیل همزمانی همخوانی دارد. براساس نتیجۀ تحقیق، واژۀ «العالَمین» در اصل با زبانهای سبایی و فینیقی، و نیز עלם در آرامی و ܥܠܡ در سریانی ارتباط دارد و در زبان عربی به واژۀ «غُلام» نزدیک است. در تألیفات ربّانیان، کاربرد آن برای عصر و دوره و جهان رایج شده و مؤلفههای زمانی-مکانی آن تشدید شده است. بهترین معنا برای واژه در بسیاری از آیات قرآن «انسانها»، گاهی «جوانها» (پسران)، و در برخی آیات «آفریدگان» یا «جهان هستی» است. همچنین، برخلاف اقوال لغویان و مفسران، تطوّر تاریخی واژه از مؤلفۀ فاعلی به سوی مؤلفههای زمانی- مکانی بوده است».
نگاهی دوباره به نویسنده الرجال برقی
نویسنده مقاله «نگاهی دوباره به نویسنده الرجال برقی» در طلیعه نوشتار خود آورده است «رجالشناسان متقدم معمولا در شمار کتابهای احمد بن محمد برقی از کتاب الرجال یاد میکنند. با اینهمه ابنندیم از نخستین کسانی است که این انتساب را به پدر احمد، محمد بن خالد برقی باز میگرداند و حتی کتاب دیگر احمد یعنی المحاسن را به پدر منسوب میکند. پس از وی معاصرانی چون آقابزرگ تهرانی این ادعا را به نوعی دیگر بازگو کردند. شوشتری با قرائنی چند، نهاییترین دیدگاه را مطرح کرد و الرجال برقی را به نواده احمد برقی منسوب دانست. دیدگاه شوشتری اکنون پذیرفته شده و متقن به نظر میرسد. با اینهمه خطای در برداشت از عبارت برقی در این دلایل وجود دارد؛ زیرا عبارت «کتاب سعد» به کتاب سعد بن سعد اشاره دارد و نه کتاب سعد بن عبدالله که شوشتری مدعی است. تصریح متقدمان، انصراف نام برقی به احمد برقی در کتابهای رجالی و نیز شهرت فراگیر احمد برقی از دلایلی است که نشان میدهد، کتاب الرجال به وی تعلق دارد».
زمینه های کاربرد بعل در قرآن کریم
در چکیده مقاله «بعل به مثابۀ بت در فرهنگ سامی و زمینه های کاربرد آن در قرآن کریم» آمده است «تمامی زبان ها در طول تاریخ، دستخوش تغییر شده، به گونه ای که هیچ زبان و واژه ای از این قاعده مستثنی نیست. «بعل» از واژگانی است که در استعمال زبانی، دچار تطور شد. این تحقیق از چهار منظر قرآنی، لغوی، ادبی، میراث تاریخی و زبان های سامی به واکاوی واژه بعل در زبان عربی و مشترکات زبان های سامی پرداخته است. سوال این تحقیق آن است که چرا اقوام سامی بتی به نام بعل داشتهاند، به بیان دیگر چرا باید همسر آن قدر در این فرهنگ ها قداست پیدا کند که اساطیری شده و بتی به نام او نامگذاری گردد. در راستا تقارب معنایی دو واژه«بعل» و«هبل» می توان به شناسایی و کشف اسامی مضاف به واژه «بعل» در لغات و میراث زبان های سامی که عمدتا نام شهرهای عربی است اشاره کرد. همچنین واژه بعل در قرآن کریم دارای دو معناست: اسم علم(نام یک بت کنعانی)، و همسر (مرد )که با همسر خود به دلیلی دچار مشکل شده است. در شعر عربی نیز تقریبا همین دلالت با غلبه معنای عام همسری قابل مشاهده است».
خلأ صورت ملفوظ روایات
نویسنده مقاله «خلأ صورت ملفوظ روایات و گونهشناسی بسترهای چندخوانشی آن (عوامل بسترساز گشتارهای خوانشی در صورت ملفوظ روایات)» میخوانیم «ساختار خط و ماهیت زبان عربی، ظرفیت خوانشهای متعددی از یک نوشتار را پدید میآورد که از آن در اصطلاح زبانشناسی به «گشتارهای خوانشی» یاد میشود. خوانش صحیح روایات از نسخه مکتوب، رکن اصلی در برداشت اصیل و متقن حدیث است. توجه ننمودن بدین امر، گاه دشواریها و اشتباهاتی در فهم روایت بوجود میآورد. مناقشات در فهم حدیث و برداشتهای متنوع از مفاد آن که پذیرش یا رد روایت را به دنبال دارد، از نتایج این مهم است. از همینروست که یکی از شرایط اعلای دریافت حدیث، مقابله شفاهی آن بوده و چندان به پذیرش دستنویس و مکتوب حدیثی و نقل آن (مناوله)، روی خوش نشان داده نمیشده است. این مقاله میکوشد خوانش بر پایه نسخه نوشتاری روایات را به محل بحث گذاشته، عوامل بسترساز قرائتهای متعدد از متن را بکاود. به دیگر سخن، عوامل پدیدآورنده بدفهمی در خوانش متن حدیث را گونهشناسی نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تمرکز بر نمونههایی که از جنبههای مختلف، میتوان خلأ صورت ملفوظ روایات را به بحث گذاشت، سامان یافته است و به این نتیجه رسیده که مهمترین عوامل چندخوانشی در متن روایات «نبود علائم سجاوندی»، «تقطیع روایات»، «نبود حرکتگذاری»، «توجه نداشتن به ترکیبات پایدار زبانی» و «ماهیت قالبی و اشتقاقی زبان عربی» است. کوشش شده است با مثالهایی از روایات معصومین(ع) و ارائه پارهای از برداشتهای متفاوت و متعارض از آن، نشان داده شود توجه به امور فوق تا چه میزان درخور توجه و شایان دقت است».
رویکردهای خاورشناسان به مسئلۀ انسجام قرآن
در چکیده مقاله «رویکردهای خاورشناسان به مسئلۀ انسجام قرآن: سیر تحوّل تاریخی؛ ویژگیها؛ زمینهها» میخوانیم «مطالعۀ قرآن بهعنوان یک متن مقدس، خصوصاً بهدلیل اشتراکات موضوعی با محتوای کتابهای مقدس پیشین، همواره مورد توجه خاورشناسان بوده است. از آنجا که نحوۀ چینش آیات قرآن و ترکیب محتوایی آنها برخلاف الگوی عهدین است، بارزترین خصیصۀ سبکی قرآن که در مواجهه ابتدائی غیرمتعارف مینماید، ناپیوستگی و فقدان انسجام ظاهری است. در این جستار، روند تاریخی رویکردهای غربیان به انسجام قرآن، ویژگیهای رویکردها و عوامل و زمینههای پیدایش و تحول آنها واکاوی شده است. سیر تطوّر تاریخی روندی سه مرحلهای را نشان میدهد: نفی کلّی انسجام قرآن؛ اذعان به انسجام سورههای مکی و تردید در وجود پیوستگی در سور مدنی؛ تأکید بر لزوم بررسی سورههای مدنی با فرض وجود انسجام در آنها. همچنین ویژگیهای این رویکردها دستخوش تغییراتی شده است، از جمله: تغییر رویکرد جدلی به رویکرد علمی؛ تحول از فهم انسجام قرآن در فرآیند تکوین تاریخی به فهم انسجام متن در نسخۀ نهائی؛ تغییر تصور ترکیب تصادفی به انگارۀ وحدت ادبی سوره. عوامل پیدایش و دگرگونی رویکردها متعدد است که میتوان به مأنوس بودن ذهن غربی به نظم کتاب مقدس و نظم موضوعی، مراجعه به متن عربی به جای ترجمۀ قرآن، مطالعۀ قرآن به مثابۀ کلامی شفاهی و تفاوت دیدگاهها درباره نحوۀ تدوین قرآن اشاره کرد».
انسجام محتوایی سوره لقمان با روش تحلیل محتوای کیفی
در طلیعه نوشتار «تبیین انسجام محتوایی سوره لقمان با روش تحلیل محتوای کیفی» آمده است «تبیین انسجام محتوایی در سورههای قرآن کریم رهیافتی موثر در نفی شبهه خاورشناسان درباره پراکندگی و ناپیوستگی متن قرآن کریم است. این نوشتار تلاش دارد تا به بررسی انسجام محتوایی در آیات سوره لقمان و کشف مفاهیم محوری برای تبیین ارتباط میان آیات این سوره بپردازد. بر این اساس در چارچوب روش تحلیل محتوای کیفی و با استخراج و دستهبندی مفاهیم آیات روشن گردید که هر چند در این سوره به ظاهر از موضوعات متعدد و مختلفی سخن به میان آمده است اما محور اصلی مفاهیم این سوره مدح حکمت و چگونگی حصول آن است که شامل سه محور فرعی قرآن کتاب حکیم و حکیمپرور، لقمان و شایستگی رسیدن به حکمت توحیدی، و اسباب حصول حکمت توحیدی است. همچنین در این سوره دستهای از مفاهیم مربوط به حکمت مانند: شکر، توحید، طاعت، هدایت، رحمت، فلاح، در برابر مفاهیم مربوط به لهو مانند کفر، شرک، جهل، ظلم، ضلال قرار میگیرد».
عملکرد آصف محسنی در تعارضات نجاشی و طوسی
نویسنده مقاله «واکاوی شیوه های عملکرد آصف محسنی در تعامل با تعارضات نجاشی و طوسی» در طلیعه نوشتار خود آورده است «نجاشی و شیخ طوسی از رجالیان مشهور شیعه هستند، بعد از تاسیس مدرسه حلّه و اعتبارسنجی حدیث بر پایه سند، آراء رجالی نجاشی و شیخ طوسی از اهمیت فراوانی برخوردار گردید. نجاشی و شیخ طوسی بنا بر وظیفة علم رجال، که تعیین وثاقت و ضعف راویان است؛ در کتب خود به برخی جرح و تعدیلها اشاره کردهاند. ولی گاهی اوقات آرائشان در مورد وثاقت و ضعف یک راوی متعارض شده است. در همین راستا این نوشتار با روش تحلیلی-توصیفی درصدد بررسی چگونگی مواجهه و تعامل آصفمحسنی از رجالپژوهان معاصر با این تعارضها برآمده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که نحوه مواجهه با تعارضات نجاشی و شیخ طوسی، قاعده و قانون خاصی ندارد بلکه بستگی به استنباط و اطمینانی دارد که برای شخص مجتهد و رجالپژوه به وجود میآید. در ضمن هیچ دلیلی محکمی برای ترجیح آراء نجاشی بر شیخ طوسی در دست نیست و نحوه تعامل نسبت به راویان بر حسب اطمینانی که برای پژوهشگر حاصل میشود متفاوت است».
علاقهمندان برای دریافت اصل مقالات میتوانند به نشانی اینترنتی http://tqh.alzahra.ac.ir/ مراجعه کنند.
انتهای پیام
برچسب ها: خبرگزاری قرآن ، اندیشه ، تحقیقا