#####...پدر شهید محمد عباسی به فرزندش ملحق شد...#####
دکترسید جواد هاشمی فشارکی
منتشر شده در خبرگزاری قرانی ایگنا
https://iqna.ir/fa/news/3911375/
کد خبر: ۳۹۱۱۳۷۵
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۸
پدر شهید محمد عباسی به فرزندش ملحق شد
پدران والامقامی که در راه رضای معبود از بهترین سرمایههای خویش گذشتند و فرزندان عزیز خود را در راه خدمت به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی نثار کردند، اسوههای ایثار و نمونههای والای استقامت و فداکاری هستند. برخی از این چشم و چراغها از میان ما پرکشیدهاند و از فروغشان بیبهره شدهایم.
به گزارش ایکنا؛ چهاردهه پیش شهدا باخون خود اسلام و ایران را بیمه کردند و خانواده شهدا علیرغم غم فراغ عزیز خود، مسرور به ثمرات خون آنان بوده و اکنون، نوبت به ترک دیار خاکی و دیدار عزیز خود در سرای باقی رسیده است.
پرورشدهندگان و یادگاران شهدا، در حال رخت بربستن از جامعه هستند. شمع و چراغ ملت در حال سوختن و رفتناند و ۲۷ تیرماه ۹۹ نیز یکی دیگر از گلهای جامعه در جوار فرزند شهیدش آرمید. حاج لطفالله عباسی، رزمنده دفاع مقدس، آسمانیتر از آن بود که در زمین خاکی بماند؛ و بعد از ۳۸ سال فراغ فرزند شهیدش، ۲۷ تیر ۹۹ به فرزند بسیجی شهیدش، محمدفرهاد ملحق شد و در بهشت زهرا، قطعه ۵۵، ردیف ۷۹۱ شماره ۴ (۱۴-۷۹) آرام گرفت.
پدربزرگ «محسن» که از نیکان و احسانکنندگان بصری اراک بود، «لطف خدا» شامل حالش شد و «لطفالله» را به او عطا کرد و او نیز محمد فرهادش را تقدیم اسلام و انقلاب اسلامی کرد. حاج لطفالله در سال ۱۳۱۲ چشم به جهان گشود و در صنایع دفاع (صاصد) مشغول بهکار شد. در سال ۵۷ در تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت کرد و از سوی ساواکیهای همکارش شناسایی شد، ولی به دلیل پیروزی انقلاب دستگیر نشد.
در حالی که در جوانی، طی حادثهای پزشکان میخواستند پایش را قطع کنند، از امام رضا(ع) شفا گرفت و با پلاتینی که در ساق پای او، دهها سال گامهای او را همراهی میکرد و آزار میداد، کنار آمد و عاقبت نیز همراه او ماند.
وقتی برای اعزام به جبهه، رضایت والدین را میخواستند، فرهاد این موضوع را با پدر در میان گذاشت؛ ایشان علیرغم علاقه فراوان به فرزند گفت چون خودت دوست داری و من هم وظیفه میدانم، مانع نمیشوم، اما بهتر است سه ماه دیگر دیپلمات را بگیری و بروی تا نگویند جوانان کمسواد و برای فرار از درس به جبهه میآیند. محمدفرهاد به پدر گفت: اگر تا آن موقع جنگ تمام شود چه؟ و نهایتاً پدر به استدلال فرزند قانع شد و به همراه مادرش وی را تا راه آهن بدرقه کردند و علیرغم اینکه در زمان عزیمت به جبهه، تابوتهای خالی را که به جبهه میفرستادند، مشاهده میکردند، فرزند بسیجیاش عازم جبهه شد و با همان تابوتهای چوبی بازگشت، درحالیکه هنوز مارش آزادی خرمشهر طنینانداز بود. در ۱۷ اردیبهشتماه ۱۳۶۱ با تشییع باشکوه در قطعه ۲۶ بهشت زهرا (ردیف ۸۴- شماره ۳۵) مأوا گزید و از این پس شد میعادگاه والدین که ۳۸ سال، سنگ مزارش را بشویند و قرآن بخوانند و با فرزند نجواها داشته باشند.
پدری که خالصانه و برای رضایت الهی و اطاعت از رهبری، از فرزند ارشد و عزیزترین سرمایه خویش گذشت تا روح قدسی آن طائران ملکوت، حافظ و پاسدار نظام مقدس جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی باشد، باخدمت سی ساله، بازنشست شد و به حقوق بازنشستگی قانع بود و هیچگاه لب به گلایه نگشود. از زندگی مادی فقط یک خانه معمولی داشت که پنجاه سال پیش خریده بود و به همان قانع و شکر گذار بود.
مدتی بعد از شهادت فرزند خود نیز در چند نوبت به عنوان داوطلب بسیجی عازم جبهه شد تا جای فرزندش خالی نماند؛ و از خاطراتش در جبهه جنوب، بهعنوان خاطراتی تکرار نشدنی در تاریخ به نیکی یاد میکرد، به خصوص اینکه حاج محمد کوثری، فرمانده لشکر حضرت رسول(ص) به صورت سرزده، به چادر آنها رفته و با آنها چای مینوشد.
علیرغم فاصله نسبتاً زیاد مسجد حسنی تهراننو با منزل، او مقید به شرکت در نماز جماعت مسجد بود. با اینکه پا به سن گذاشته بود و پلاتین برپایش فشار میآورد، آرام آرام روانه مسجد میشد و حتی در شرایط بروز کرونا، با رعایت مسایل بهداشتی در مسجد حاضر میشد.
مقلد و مطیع امام و رهبری بود و راه نجات کشور را در اطاعت از ایشان میدانست. از اینکه برخی مسئولین به وظایف خویش درست عمل نمیکردند، ناراحت میشد؛ و یاد وصیت فرزند میافتاد که: «همیشه سعی کنید که در راه کمک به امام و انقلاب اسلامی و در راه پیشبرد آن بکوشید».
به شدت نسبت به اقوام خویش احترام قایل بوده و مقید به صله رحم بود و بدین سبب نیز از بانیان تشکیل هیئات متوسلین به امام حسن مجتبی(ع) و از شرکتکنندگان مستمر در مراسم و برنامههای هیئات بود و سپس نیز با سایر اقوام نسبت به خرید ملک و تجهیز حسینیه هیئت اهتمام ورزید و اینک به عنوان باقیات صالحات، پایگاه تجمع اقوام و منشأ خیر و برکت شده است.
پدر شهید عباسی، مردی بسیار صبور و آرام، دلسوز و کمک حال افراد، مهربان و با گذشت، مومن انقلابی، متین و در عین حال ساده و بیپیرایه بود و جز ادب و احترام رویه دیگری نداشت. دیدار با وی همیشه آرامشبخش بود، لذا از بزرگ و کوچک وی دوست داشتند و همواره از او به نیکی یاد میکردند. کسی از او دلخور نبود، چرا که قلبی رئوف و مهربان داشت. و به عنوان پدرشهید هیچ انتظاری نداشت.
وی مقید بود در مراسم تشییع و ختم همه اقوام و دوستان شرکت کند، اما چون راضی به زحمت مردم نبود، فقط نزدیکان، وی را در جمعه آخر مشایعت کردند. چراکه درطول زندگی مراعات حال مردم و حتی نزدیکان را میکرد، خود را به زحمت میانداخت که مبادا فرزندان و نزدیکان به زحمت افتند و هرچه آنان میگفتند که ما دوست داریم کمک کنیم، اما او نسبت به عدم زحمت برای سایرین بسیار مقید بود؛ و در شرایط وضعیت قرمز کرونایی به رحمت خدا رفت که اسباب زحمت برای دیگران نباشد و مشایعتکنندگان و شرکتکنندگان در مراسم بار زحمت او را به دوش نکشند.
پسر وصیت میکند که به جای مخارج مراسم شهادت، وجوه آن صرف جنگزدگان و محرومین شود، و عجیب آنکه پدر نیز در شرایط وخیم کرونایی از دنیا میرود که اصلاً امکان انجام هزینه مراسم میسر نشود و هزینههای مربوطه صرف امور خیریه شود.
از زبان اکثر کسانی که تماس گرفته و عرض تسلیت داشتهاند، چنین برآمده است که دوستش داشتیم و به او عشق میورزیدیم، وقتی سخن میگفت و خاطره تعریف میکرد، لذت میبردیم، مخصوصاً خاطرات جبهه را؛ فراموشت نمیکنیم، و همچنان دوستت داریم، و دلمان برای دیدار و گفتارت تنگ میشود، اما خوشحالیم که انتظارت به پایان رسیده و در آغوش پسرت نازنینات هستی، مهمان امام رضایی(ع)، مهمان سرورت ابا عبدالله الحسین(ع) هستی، ما را دعا کن که در این آفتها و فتن زمانه سخت محتاج دعای توییم.
به روح این سفر کرده به ملکوت و ارواح تابناک فرزند شهیدش درود میفرستیم و از پروردگار متعال علو درجات برای آن عزیز سفر کرده و شکیبایی و صبر جمیل برای بازماندگان مسئلت داریم. انشاءالله روح بلند آن مرحوم در بالاترین مراتب بارگاه قدسی با سالار و سرور شهیدان محشور و همجوار شود. و به مادرشهید صبر و اجر مضاعف عطا نماید.
به قلم سیدجواد هاشمی فشارکی
انتهای پیام
نــام : محمدفرهاد
نـام خـانوادگـی :عباسی
نـام پـدر :لطف اله
تـاریخ تـولـد :۱۳۴۳/۰۷/۲۸
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۱۸ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۱/۰۲/۱۷
کـشور شـهادت :ایران
مـحل شـهادت :خرم شهر
عـملیـات :بیت المقدس
نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :۲۶ ردیـف : ۶۷ شـماره : ۴۷