بررسی تاثیر ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری و شدت تبلیغات و اندازه شرکت در سودآوری در صنایع تولیدی (صنایع خودروسازی، محصولات غذایی،ماشین آلات و تجهیزات، کاشی و سرامیک) - پایان نامه کارشناسی ارشد
استاد راهنما: دکترحمید طباییزاده فشارکی
https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/22887336af9eb1f018330acd53417b11
بررسی تاثیر ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری و شدت تبلیغات و اندازه شرکت در سودآوری در صنایع تولیدی (صنایع خودروسازی، محصولات غذایی،ماشین آلات و تجهیزات، کاشی و سرامیک)
پارسای داخل کشور
کارشناسی ارشد
1394
موضوع: مدیریت
رشته: مدیریت - مدیریت بازرگانی ـ بازاریابی
پدیدآور: روجا مهدیزاده استاد راهنما: حمید طباییزاده فشارکی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، دانشکده مدیریت
در سالهای اخیر، مطالعه و بررسی اثربخشی تبلیغات و نقش آن در بهبود عملکرد شرکتها به شدت مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دلایل علاقه پژوهشگران و همچنین مدیران اجرایی به این موضوع، مخارج سنگین تبلیغات است. در جدول 1 مخارج تبلیغاتی ده کشور برتر دنیا در سالهای 2007 و 2008 ارائه شده است. همانگونه که مشاهده میشود، مخارج تبلیغاتی رقم بسیار سنگینی به خود اختصاص داده اند. هر ساله شرکتها بودجه های سنگینی برای برنامه های تبلیغاتیشان صرف میکنند تا مصرف کننده را به خرید محصولات خود ترغیب و متقاعد کنند. از طرف دیگر، برخلاف تصمیم های سرمایه گذاری دیگری که براساس محاسبه بازده سرمایه گذاری اتخاذ میشوند، معمولا تصمیم گیری درمورد تخصیص بودجه تبلیغات براساس دادههای واقعی و بازده تبلیغات انجام نمیشود. در صنایع رقابتی این مسأله شدت مییابد، زیرا رقابت بر سر قیمت کاهش یافته و شرکت ها مجبور میشوند برای بقا در بازار به جای تأکید بر قیمت از سایر عناصر آمیخته بازاریابی مانند تبلیغات، ارتباطات و پیشبرد فروش استفاده کنند. در این شرایط، اغلب شرکتها ناچارند برای معرفی شناسه و محصول خود، حضور بیشتری در رسانه ها داشته باشند و بودجه تبلیغاتی شان را افزایش دهند. بنابراین، مانند تمام سرمایه گذاری های بزرگ، باید میزان بازدهی هزینه های تبلیغاتی نیز محاسبه شود.پاول (2008) بازدهی بازاریابی را تقسیم درآمد یا سود ناخالص ناشی از برنامه های بازاریابی بر هزینه آنها در سطح ریسک مشخص تعریف میکند. وی در تعریف خود، شاخص های اقتصادی و مالی را برای ارزیابی عایدات برنامه های بازاریابی مد نظر قرار میدهد. پاول دلیل ادعای خود را در شش ویژگی شاخصهای مالی میداند: 1)شاخصهای مالی زبان سازمان هستند.2)گزارشهای شرکت با شاخصهای مالی در اختیار عموم قرار میگیرد و عملکرد شرکت براساس این شاخصها ارزیابی میشود.3)شاخصهای مالی میتواند معیار مناسبی برای مقایسه عملیات مختلف شرکت در درمورد بخشهای بازار، محصولات و مشتریان فراهم آورد.4)شاخصهای مالی میزان مسئولیت و پاسخگویی را مشخص میکند.5)شاخصهای مالی موجب افزایش یادگیری و بهبود کار تیمی میان بخشهای مختلف میشود، زیرا یک زبان مشترک برای بخشهای مختلف ایجاد خواهد شد.6)به کمک شاخصهای مالی میتوان ترکیب بهینه آمیخته بازاریابی را تعیین کرد، زیرا هریک از اجزای آمیخته بازاریابی از هم مجزا هستند و ماهیت متفاوتی دارند.اما چگونگی اندازه گیری اثرات ناملموس تبلیغات بر سودآوری و فروش شرکت ها یکی از مشکلات محققان بازاریابی و آژانس های تبلیغاتی است. فرانک بس در این رابطه میگوید در بازاریابی کاری مشکلتر، پیچیده تر و جدال آمیزتر از ارزیابی تأثیر تبلیغات بر فروش وجود ندارد. همچنین رالف معتقد است به دلیل دشواری اندازه گیری بازدهی تبلیغات، بیش تر مطالعات اثربخشی تبلیغات به تجزیه و تحلیل رفتارهای مصرف کننده و تحقیقات نگرش سنجی و پیمایشی اختصاص یافته است در مطالعات بازاریابی با کمبود شاخصها مواجه نیستیم، اما متأسفانه عدم اعتماد به شاخص های بازاریابی زیاد است. به اعتقاد وودز (2004)، کار مشکل بازاریابان تعیین شاخصهای اندازه گیری است؛ زیرا ماهیت موفقیت ها در صنایع مختلف متفاوت است
https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/22887336af9eb1f018330acd53417b11
«پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران» (ایرانداک) بر پایه گاهشمار و همچنین نخستین سند در این زمینه، در یکم مهر ماه سال ۱۳۴۷ با نام فارسی «مرکز اسناد ایران» در برابر نام انگلیسی «Iranian Documentation Center» پایهگذاری شد و پیش از نام کنونی، با نام «مرکز مدارک علمی ایران» در سال ۱۳۵۰، «مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران» در سال ۱۳۷۰، و «پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران» در سال ۱۳۸۴ نیز خوانده شد. پژوهشگاه با نام کوتاه «ایرانداک» شناخته میشود. «داک»، کوتهنوشت «doc» در «documentation» و در زبان فارسی بهمعنای «تکیهگاه» و «چوبی است که دیوار و در را بر آن محکم سازند». نام نمادین ایرانداک، «گنج دانش» است و شعار آن، «به از گنج دانش به گیتی کجاست». مأموریت بنیادین ایرانداک بر پایه اساسنامه و برنامه استراتژیک آن؛ پژوهش، مدیریت اطلاعات علم و فناوری، آموزش، همکاریهای پژوهشی و اطلاعرسانی، و پشتیبانی از سیاستگذاری علم و فناوری است که در سازمانی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری و زیر نظر هیئت امنا انجام میشود.