############.....نقش شهید اشرفی اصفهانی در دوران دفاع مقدس.....###########
دکترسیدجوادهاشمی فشارکی
ایثار پرس :
http://www.isarpress.ir/?p=2621
http://www.isarpress.ir/2020/10/14/
- شناسه : 2621
- 14 اکتبر 2020 - 10:52
به مناسبت سی وهشتمین سالگرد چهارمین شهید محراب ،شهید عطاءالله اشرفی اصفهانی
نقش شهید اشرفی اصفهانی در دوران دفاع مقدس
آیت الله عطاءالله اشرفی اصفهانی فعالیتهای زیادی در ان استان کرمانشاه انجام داد و نهایتا در جریان برگزاری نماز جمعه به دست سازمان منافقین خلق ترور شد . دراین نوشتار به بخشی از فعالیتهای آن شهید والامقام در دفاع مقدس پرداخته شده است .
دکترسیدجوادهاشمی فشارکی
۲۳ مهر ۱۳۹۹
آیت الله عطاءالله اشرفی اصفهانی (۱۲۸۱- ۱۳۶۱ ش ) نماینده امام خمینی در استان کرمانشاه و امام جمعه آن شهر بود. وی فعالیتهای دینی ، فرهنگی و پشتیبانی های دفاعی زیادی در ان استان انجام داد و نهایتا در جریان برگزاری نماز جمعه به دست سازمان منافقین خلق ترور شده و لقب نیکوی چهارمین شهید محراب گرفت . دراین نوشتار به بخشی از فعالیتهای آن شهید والامقام در دفاع مقدس پرداخته شده است .
- الف ) در جبهه های دفاع مقدس
آن شهید عزیز جنگ را مساله اصلی کشور دانسته و علیرغم کهولت سن مکرر در جبهه ها حاضر شد:
- منزل وی اطاق فرماندهی جنگ : در ابتدای جنگ تحمیلی، منزل شهید محراب در کرمانشاه، به عنوان اتاق فرماندهی جنگ در غرب کشور و محل جلسات فرماندهان جنگ بود گفت: در آن دوران فرماندهان جنگ مثل شهید همت، شهید باکری، شهید صیاد، … به همراه خود مقام معظم رهبری که مدیریت جنگ را برعهده داشتند در آنجا جلسه برگزار میکردند و به اصطلاح “پاتوق جنگی” آنها منزل شهید محراب در کرمانشاه بود.
- عشق دیدار با رزمنده ها : علاوه بر این شهید اشرفی اصفهانی به طور دائم با حضور در جبهه ها به دیدار رزمندگان می رفت و مقید بود که برای آنان سخنرانی کند و با رزمندگان به گفتوگو می نشست و می گفت: «وقتی به جبهه می روم تا مدتی روحیه ام قوی می شود.» ایشان علارغم کهولت سن مسافت های طولانی و راه های صعب العبور را به عشق دیدار دلاورمردان جبهه با وسایل نقلیه نظامی و سنگین در شرایط دشوار می پیمود. وجود او باعث دلگرمی رزمندگان و ایجاد شور و شوق در دل های آنان بود.
- سخنرانی برای رزمندگان : شهید محراب، دائماً با حضور در جبهه ها به دیدار رزمندگان می شتافت و مقید بود که برای آنان سخنرانی کند. و با یکایک رزمندگان مصافحه می کرد . و با سخنرانی های دلنشین، به سپاهان اسلام روحیه می بخشید.
- حضور در مناطق جنگی : علی رغم کهولت سن مسافت های طولانی و راه های صعب العبور را به عشق دیدار دلاور مردان جبهه توحید، با وسایل نقلیه نظامی در شرایط دشوار می پیمود. بارها در جبهه های ایلام، قصر شیرین و پادگان ابوذر، گیلان غرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر، سومار حضور یافت.
- نماز شکر : پس از آزادی قصر شیرین به آن شهر سفر کرد و با خواندن دو رکعت نماز شکر در مسجد این شهر، سپاسگزاری خود را به درگاه خداوند به جای آورد.
- حضور در قرارگاه عملیاتی : وجود آن روحانی جلیل القدر در مناطق عملیاتی سبب دلگرمی رزمندگان و باعث شور و شوق بسیار در آنها می گردید. یک بار پس از عزیمت به منطقه جنوب، عازم شهر آزاد شده بستان گردید و زیر بمباران وحشیانه دشمن وارد شهر شد و از آنجا عازم آبادان شد. هنگام آغاز عملیات فتح المبین در دوم فروردین ۱۳۶۱، در قرارگاه حضور یافت و پیشنهاد کرد عملیات به نام حضرت زهرا سلام الله علیها نامگذاری شود.
- حضور در آزاد سازی خرمشهر : در دومین سفر خود به خوزستان پس از آزادی خرمشهر، عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شکر را به امامت ایشان به جای آوردند. بعداز ظهر همان روز علی رغم مخالفت فرماندهان، وی و امام جمعه اهواز عازم منطقه خرمشهر شدند و پس از ورود به شهر، به مسجد جامع در جمع رزمندگان حضور یافتند و فرمودند:”امروز یکی از روزهای مهم اسلامی و یوم الله است و از جمله آرزوهای من فتح خرمشهر بود که بحمدالله من زنده ماندم و این روز را دیدم.”
- خون من رنگین تر از رزمندگان نیست : در شب جمعه هشتم مهر ۱۳۶۱ در منطقه غرب، عملیات مسلم بن عقیل با حضور شهید و تنی چند از مقامات کشوری و لشکری آغاز شد. ایشان در آن شب حال عجیبی داشت و یک لحظه آرام نداشت و تا صبح به دعا و مناجات مشغول بود و لحظه ای هم به استراحت نپرداخت. نزدیکی های صبح بود که یک عدد گلوله توپ در نزدیکی چادر ایشان منفجر شد. فرماندهان جهت ترک آن محل اصرار کردند،اما ایشان نپذیرفت و فرمود:”من از این محل نمی روم و آماده هر گونه مسئله ای هستم، زیرا خون من رنگین تر و جان من عزیزتر از این عزیزان رزمنده نیست. من باید تا پایان عملیات اینجا باشم.” سرانجام شهید محلاتی، عبا و عمامه ایشان را برداشت و بر سر و دوش ایشان گذاشت و عصا را به دستش داده و او را عازم کرمانشاه کرد.
- حضور در عملیات مسلم بنعقیل : در شب جمعه هشتم مهر ۱۳۶۱ در منطقه غرب، عملیات مسلم بنعقیل با حضور شهید و تنی چند از مقامات کشوری و لشکری آغاز شد. ایشان در آن شب حال عجیبی داشت و یک لحظه آرام نداشت و تا صبح به دعا و مناجات مشغول بود و لحظهای هم به استراحت نپرداخت. نزدیکیهای صبح بود که یک گلوله توپ در نزدیکی چادر ایشان منفجر شد.. فرماندهان جهت ترک آن محل اصرار کردند، اما ایشان نپذیرفت و فرمود: «من از این محل نمیروم و آماده هرگونه مسالهای هستم، زیرا خون من رنگینتر و جان من عزیزتر از این عزیزان رزمنده نیست. من باید تا پایان عملیات اینجا باشم». سرانجام شهید محلاتی، عبا و عمامه ایشان را برداشت و بر سر و دوش ایشان گذاشت و عصا را به دستش داده و او را عازم کرمانشاه کرد.
- اشتیاق شهادت در جبهه : وقتی می گفتند شما جلوتر نروید ممکن است دشمن ببیند و حادثه ای رخ دهد، می گفت:«خون من که از خون این بچه ها بالاتر نیست، بگذارید شاید من هم در جبهه ها شهادت نصیبم گردد، شاید آن چیزی که سالهاست به دنبال آن (شهادت) هستم، در جبهه ها پیدا کنم.»
- و…..
- ب) در پشت جبهه
آن شهید والامقام در پشت جبهه ، تمام هم وغم خود صرف کمک وحمایت از جبهه ها نمود:
- کمک مالی به جبهه : یکی ازفعالیت های ایشان در پشت جبهه این بود که حساب های بانکی ای را برای جمع آوری کمک های نقدی وکمک به جبهه ها اختصاص داده بود.
- کمک مالی به مهاجران : ایشان حساب دیگری نیز جهت کمک به مهاجران جنگ افتتاح کردند.
- کمک مالی به بازسازی آثار جنگ : وی حساب دیگری نیز جهت بازسازی منطقه گیلان غرب که به استان کرمانشاه محول شده بود، اختصاص دادند.
- تبلیغ شرکت مردم برای حضور در چبهه : اشرفی اصفهانی با شروع جنگ، به بسیج همه جانبه مردم برای حضور در جبهه پرداخت. وی در خطبههای نماز جمعه و پیامها و مصاحبههای خود به حضور مردم در جبهه تأکید میکرد. با حضور در جبههها ضمن دیدار با رزمندگان برای آنان سخنرانی میکرد.
- نمادجبهه در قامت نماینده امام : در روز تاسوعا در کرمانشاه مراسم عزاداری در یکی از میدانهای شهر برگزار شده بود، آن شهید در آن مراسم با لباس رزم حضور یافت و همین باعث شد که بسیاری از جوانان برای رفتن به جبهه ترغیب شوند، امام(ره) پس از آن که موضوع را شنیده و عکس شهید اشرفی اصفهانی را با لباس رزم دیده بودند، لبخندی می زنند و می گویند “پیرمرد با این سنشان لباس سپاه پوشیده و برای جبهه مردم را تشویق کردهاند”
- تشویق مردم در عدم مهاجرت از کرمانشاه : کرمانشاه در زمان دفاع مقدس به نوعی خط مقدم جبهه تلقی میشد. .در معرض تهدیدات دشمن قرار داشت. از همین رو مردم زیادی قصد مهاجرت از آن منطقه را داشتند که اگر این اتفاق می افتاد مشکلات زیادی در آن منطقه و مناطق دیگر کشور بوجود می آمد.حضور آیت الله شهید اشرفی اصفهانی در منطقه کرمانشاه به دستور امام باعث شده بود که مردم زیادی که قصد مهاجرت داشتند از آن منطقه مهاجرت نکنند و اینطور بود که کرمانشاه و غرب با انفاس قدس این شهید همیشه در خدمت دفاع مقدس و انقلاب بود.
- یاری آوارگان جنگ : با آغاز جنگ و سرازیر شدن سیل آوارگان شهرهاى مرزى، او با درایت فروان و با همکارى مسئولین اجرایى شهر کرمانشاه و استاندارى، پذیراى ۷۵۰ هزار نفر آواره شد.مردم میهمان نواز کرمانشاه آنچه را که در توان داشتند، در اختیار آوارگان، تحت مدیریت شهید اشرفى اصفهانى قرار دادند و او را که براى انجام رسالت خویش گاه در چند شبانه روز، تنها دو ساعت مى خوابید، یارى رساندند. شهید اشرفى اصفهانى در دوران جنگ تحمیلى، به تحریک مردم براى پذیرایى از جنگزدگان در استان کرمانشاه سخت همت گماشت. سرکشى شبانه روزى از آنان در مساجد، پذیرایى جنگ زدگان، ارتباط با سایر استان ها براى جذب کمک هاى عظیم مردمى، سازماندهى اردوگاه هاى جنگ زدگان، از جمله کارهاى او بود. وى در دوران بمباران خوش هاى توسط هواپیماها که گاه با یکصد هواپیما انجام مى شد، هرگز شهرستان کرمانشاه را ترک نکرد. اولین کسى بود که پس از رفع محاصره آبادان به آن شهر شتافت. وى بارها به استان هاى جنوبى و کردستان رفت تا با حضور خویش در مناطق جنگى به رزمندگان روحیه ببخشد.
- ایستگاه صلواتی در کرمانشاه : با حمایت ایشان ؛ در یکی از مساجد شهر ایستگاه صلواتی ایجاد شده بود و رزمندگانی که در تردد بین نقاط مختلف جبهه بود ، در هنگام عبور از کرمانشاه ؛ از انجا جهت استراحت و اطعام بهره می بردند وسپس ادامه ماموریت میدادند.
- وموارد دیگر
- ج ) تحقق ارزوی ملحق شدن به شهدا
عالم وارسته ای که عابدانه و مجاهدانه زیست و مزدش را نیکو گرفت و به ارزویش رسید و جاودانه شد:
- دیدار قبل از شهادت : یک روز قبل از شهادت، خدمت امام (ره) رفت و به محض ورود، امام از جای خود برخاست و ایستاد و او را در آغوش گرفت و بوسید و به هنگام رفتن نیز امام دوباره چنین کرد. اشرفی اصفهانی آن شب به یکی از نزدیکان خود گفته بود: «من احتمال می هم که این آخرین ملاقات من با امام باشد؛ چرا که این بار امام دو مرتبه با من معانقه (روبوسی) کردند».
- ارزوی چهارمین شهید محراب بودن : شهید اشرفی اصفهانی در یکی از گفتگو های تلویزیونی خود آرزو کرد که چهارمین شهید محراب باشد و چنین هم شد
- آخرین خطبهای که خوانده نشد: سجد جامع کرمانشاه، ظهر جمعه ۲۳ مهرماه ۱۳۶۱، ساعت، دوازده و پانزده دقیقه را نشان میداد. آیتالله حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی نماینده امام و امام جمعه کرمانشاه (که در آن زمان «باختران» خوانده میشد) آماده میشد تا به منبر رفته و خطبههای نماز جمعه را قرائت کند. ۴ روز تا آغاز ماه محرم سال ۱۴۰۲ هجری قمری مانده بود و خطبه اول آیتالله اشرفی اصفهانی بیشتر درباره محرم بود، ایشان قرار بود در این خطبه به قیام حضرت اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) بپردازد و اینکه چگونه سیدالشهداء، «ثارالله شد». اینکه «تربت او سبب شفا و ایمنی از سلطان جائر و غیر او» است . در ادامه هم میخواست «حدیثی درباره فضیلتگریه بر سیدالشهداء» روایت کند. آیتالله اشرفی اصفهانی قرار بود در خطبه دوم نماز جمعه ۲۳ مهرماه ۱۳۶۱ مثل همیشه به مسائل روز پرداخته و ابتدا پاسخ بازرگان را بدهد که در آن روزها باز هم علیه انقلاب و نظام اسلامی شبهه افکنی کرده و اهداف و آرمانهای آن را زیر علامت سؤال برده بود. سپس میخواست پاسخ صدام را بدهد که مدعی اصلاح شده بود و بعد از آن به شرطههای سعودی اعتراض کند که در جریان برگزاری مراسم حج مزاحمتهای بسیاری را برای حجاج ایرانی به بار آورده و برخی آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند و در آخر خطبه دوم هم قصد داشت به شرفیابی ائمهجمعه سراسر کشور خدمت امام بپردازد که روز قبل یعنی ۲۲ مهرماه در حسینیه جماران، او نیز همراه آنها، برای آخرین بار حضور امام مشرف شده بود که در واقع آخرین دیدارش با امام به شمار میرفت.
- تحقق ارزو : سرانجام در روز جمعه ۲۳ مهر ماه سال ۱۳۶۱ آیتالله عطاء الله اشرفی اصفهانی در سن ۸۰ سالگی در مسجد جامع کرمانشاه و در سنگر نماز جمعه به دست منافقی کوردل در حالیکه نارنجکی در کمر خود تعبیه کرده بود با حمله به این روحانی مجاهد و انفجار آن این اسوه جهاد و مبارزه را به شهادت رسانید.
- پیام امامش : امام خمینی در پیامی خطاب به ملت ایران، با تسلیت شهادت آقای اشرفی اصفهانی، ضمن محکومیت اقدام منافقین، به تجلیل از شخصیت ایشان پرداختند. : مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج آقا عطاء اللَّه اشرفى را در این مدت طولانى به صفاى نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالى از هواهاى نفسانى و تارک هوى و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح مى شناسم، و در عین حال مجاهد و متعهد و قوى النفس بود. او در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصى بود که مایه دلگرمى جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیْهِ بود.
- نکته پایانی :
شهید آیت الله عطاءالله اشرفی اصفهانی مصادق عینی کسانی است که ایمان و عمل صالح داشته و علاوه بر خطابه های حمایت از جبهه جنگ ، عامل بود و ترس در وی جایی نداشت وعاقلانه در صحنه های خطر حاضر می شد. وپیش از ان ؛ این کلام رییس جمهور دولت تدبیر وامید را بی اعتبار نشان داده بود : ” کسی نمیتواند وسط مسیل بایستد و بگوید ، نمی ترسم. باید به عقل، مقررات و پروتکل بهداشتی عمل کرد.” ( ۱۶ مهر ۱۳۹۹) و آن شهید عزیز مصداق این بیانات گهربار رهبر انقلاب اسلامی بودند : “بعضیها اسم عقلانیت و عقل را می آورند اما منظورشان ترس، انفعال و فرار از مقابل دشمن است در حالیکه فرار کردن و ترسیدن، عقلانیت نیست….ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند زیرا عقلانیت به معنای محاسبه درست است. البته دشمن تلاش دارد تا معنای غلط عقلانیت را تلقین کند و برخی هم نادانسته، در داخل همان حرف دشمن را تکرار می کنند.” ( ۲۱ مهر۱۳۹۹) وقطعا کشور ما نیازمند چنین مردان مومن و عامل با روحیه جهادی می باشد، تا انشاالله بتوان از مشکلات جاری با اتکا به توان داخلی رهایی یافته و به قله های علم و دانش جهانی دست یافته و با تمدن سازی نوین اسلامی ؛ زمینه ساز ظهور مهدوی گردید.
نویسنده :، پژوهشگر ومولف کتاب ایستادگان هرگز نمی میرند
http://www.isarpress.ir/2020/10/14/%d9%86%d9%82%d8%b4-%d8%b4%d9%87%d9%8a%d8%af-%d8%a7%d8%b4%d8%b1%d9%81%db%8c-%d8%a7%d8%b5%d9%81%d9%87%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%af%d9%88%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%af%d9%81%d8%a7%d8%b9-%d9%85%d9%82/