میرزای نائینی؛ قهرمان فقاهت و مبارزه با استعمار
درآغاز ورود به حوزهی سامرا در درس دو استاد فرزانه سیدمحمد طباطبایی فشارکی و سیداسماعیل صدر شرکت جسته،
https://www.imna.ir/news/41128/
۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۴:۰۱
میرزای نائینی؛ قهرمان فقاهت و مبارزه با استعمار
خبرگزاری ایمنا: میرزای نائینی از قائلین به ولایت مطلقهی فقیه است که تمام مناصب و شئون اعتباری امام معصوم را برای فقیه جامعالشرایط ثابت میداند. از نظر او، علما شرعاً مسئول دستگاه حکومتیاند و جلوگیری از بینظمی و بیعدالتی در جامعه از وظایف آنهاست و در غیبت امام عصر (عج) رهبری جامعه بر عهدهی آنان است.
• محمدحسین نام داشت و به سال 1240ش (1277ق) در نائین و در خاندانی فاضل و محیطی روحانی و خانهای پرمهر و عطوفت قدم به عرصهی گیتی نهاد. پدرش شیخالاسلام میرزاعبدالرحیم از خاندان بزرگ منوچهری بود که پدرانش در اصفهان پشت در پشت لقب شیخالاسلامی داشتند. خاندان نائینی در اصفهان به بهرهمندی از نیکیها شهرهی عام و خاص و از نظر علم و دینداری زبانزد همگان بودند و خانهی ایشان در زمان بروز مشکلات، پناهگاه مستمندان بود.
محمدحسین تحصیلات ابتدایی حوزوی خود را در زادگاه خویش گذراند و پس از آن در 17 سالگی (1293ق) به اصفهان رفت و در آن حوزهی علمی بزرگ، دروس عالی فقه، اصول، فلسفه و حکمت را از اساتید فرهیختهی ذیل آموخت: ابوالمعالی فرزند حاج محمدابراهیم کلباسی، شیخ محمدباقر ایوانکی فرزند شیخ محمدتقی اصفهانی و جهانگیرخان قشقایی.
وی در سال 1303ق راهی نجف اشرف شد و به سامرا رفت؛ زیرا آن دیار مقدس با حضور میرزا محمدحسن شیرازی و دیگر اساتید، رونق علمی یافته و دانشپژوهان بسیاری را به سوی خود جلب کرده بود. نائینی درآغاز ورود به حوزهی سامرا در درس دو استاد فرزانه سیدمحمد طباطبایی فشارکی و سیداسماعیل صدر شرکت جسته، سپس در محفل پربار درس میرزا محمدحسن شیرازی حضور یافت و مدت 9 سال از دانش سرشار او بهره برد.
محمدحسین با سفر به نجف، از درس اخلاق آخوند ملاحسینقلی همدانی استفاده کرد. او پس از رحلت میرزای شیرازی بههمراه سیداسماعیل صدر راهی کربلا شد و در مدت 2 سال اقامت در آنجا از این استاد عزیز بهرهی فراوان برد و سپس با اندوختهای ارزشمند و کولهباری گرانسنگ در سال 1316ق راهی نجف و مقیم آنجا شد. وی در کنار تدریس، در جلسهی علمی آخوند خراسانی حاضر میشد.
میرزای نائینی با مقام والای علمی، سیاسی و معنوی خویش، شاگردان فاضل و آگاهی را به عالم اسلام عرضه کرد که هریک محور فکری و علمی در جامعه شدند، شاگردانی همچون: سیدمحسن طباطبائی حکیم، سیدمحمدحجت کوهکمری، سیدمحمدهادی میلانی، سیدابوالقاسم خوئی، سیدمحمدحسین طباطبائی، سیدمحمود حسینی شاهرودی، سیدجمالالدین گلپایگانی و...
از جمله دانشمندانی که در رونق و جلو رفتن "اصول" زحمت فوقالعاده کشید، آیتالله نائینی است تا جائی که "نوآور" و "مجددالاصول" نام گرفت و اکثر معاصران از نظریات وی پیروی میکنند و آن را همسنگ با نظریات آخوند خراسانی در اصول بهشمار میآورند.
آیتالله نائینی را همچنین میتوان از پیشگامان نهضت مشروطیت بهشمار آورد. در سال 1327ق مشروطهخواهان حکومت را در دست گرفتند، لکن با دخالت اجانب، فئودالها، غربزدگان و ایادی استکبار رهبری نهضت را تصاحب نمودند و انقلاب را از مسیر اصلیاش منحرف ساخته بهجای کیفر دشمنان واقعی مشروطه، شیخ فضلالله نوری را بر دار کردند.
اکثر علمای بزرگ نجف همچون میرزای نائینی به این امید که خواهند توانست به آن نهضت، محتوایی اسلامی ببخشند، از آن پشتیبانی کردند. مخالفان برای مقابله با نهضت تلاش کردند و حتی میرزا را نیز هدف قرار دادند. در این میان مرگ مرموز و ناگهانی آخوند خراسانی، باعث تضعیف نهضت گردید هرچند مانع حرکت علما به ایران نشد. رهبران روحانی از جمله نائینی به سوی کاظمین حرکت کردند و سرانجام فعالیتهای آنان باعث شد تا آرامش به ایران بازگردد.
آیتالله نائینی کتاب "تنبیةالامه" را در بحران انقلاب مشروطه (1327ق) به فارسی نوشت و مورد تأیید بعضی از بزرگان قرار گرفت. او در این کتاب حاکمیت اسلام ناب محمدی را اثبات کرده و پرده از چهرهی حکومتهای استبدادی برداشته و زندگی در زیر سلطهی استبداد را با بردگی مساوی میداند.
وی از قائلین به ولایت مطلقهی فقیه است که در این کتاب تمام مناصب و شئون اعتباری امام معصوم را برای فقیه جامعالشرایط ثابت میداند. از نظر او، علما شرعاً مسئول دستگاه حکومتیاند و جلوگیری از بینظمی و بیعدالتی در جامعه از وظایف آنهاست و در غیبت امام عصر (عج) رهبری جامعه بر عهدهی آنان میباشد. به گفتهی شهید مطهری: «افسوس که جو عوامزدهی محیط ما، کاری کرد که آن مرحوم پس از نشر آن کتاب، یکباره مهر سکوت بر لب زده، دم فروبست.»
پس از شروع جنگ جهانی اول و اشغال شدن بخش وسیعی از عراق به دست نیروهای انگلیسی، علمای شیعه وارد صحنه شده علیه آنان حکم جهاد دادند. آیتالله نائینی همگام با دیگر علما علیه قوای خارجی دست به قیام زد.
پس از شکست دولت عثمانی، دولت انگلیس درصدد روی کار آوردن حکومتی دستنشانده و انگلیسی بر عراق برآمد و از مردم عراق دعوت شد تا در یک انتخابات عمومی برای تعیین یک حاکم انگلیسی برای خود شرکت جویند. علما و روحانیون طراز اول عراق نیز دوباره به مخالفت برخاسته، انتخاب فردی کافر را برای حکومت بر مسلمانها حرام دانستند. دولت انگلیس که خود را در مخمصه دید، قراردادی با ملکفیصل بست و او را در سال 1340ق پادشاه عراق گردانید.
فتوای علما، امکان انتخابات را در شهرهایی چون نجف و کوفه سلب کرد. بعد از این رخدادها بود که زمینهی تبعید آیتالله نائینی و آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی به ایران فراهم شد. سرانجام ملکفیصل در اثر فشار مردم و علما، مجبور به عذرخواهی از مراجع تبعیدشده گردید و آن دو فرزانهی دهر پس از یک سال دوری از حوزهی علمیهی نجف، در سال 1342ق بازگشتند.
از دریای بیکران علوم دینی آیتالله نائینی، آثار ذیل به یادگار مانده است: "تعلیقه بر عروةالوثقی"، "لباس مشکوک"، "التعبدیوالتوصلی"، "وسیلةالنجاة"، "سؤال و جوابهای استدلالی فقهی"، "تقریرات اصول"، که برخی از شاگردان او درسهای علم اصول وی را به رشتهی تحریر درآوردند.
سرانجام استاد فقها و مجتهدان عصر، آیتالله العظمی میرزا محمدحسین نائینی، پس از عمری تلاش و خدمت در پرورش شاگردان گرانمایه و تعالی اسلام و مسلمین در 26 جمادیالاولی 1355ق (1315ش) در سن 78 سالگی به رحمت ایزدی پیوست و پیکر پاکش در کنار حرم مطهر حضرت علی (ع) به خاک سپرده شد.
کد خبر 41128
https://www.imna.ir/news/41128/%D9%85%D9%8A%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%A6%D9%8A%D9%86%DB%8C-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%81%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1