***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

 «اکنون مطلبى به تو مى‏گویم به شرط آنکه بار دیگر در این باره سؤال نکنى، هنگامى که امام حسین علیه السّلام تصمیم به حرکت گرفت، دستور داد کاغذى آوردند و بر آن چنین نوشت:«بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم: أمّا بعد فانّه من لحق بى منکم‏ استشهد، و من تخلّف عنّى لم یبلغ الفتح- و السّلام‏»[۱] (فشارکی، ۱۳۸۷: ۹۰-۹۱) 

منابع و مآخذ بخش دوازدهم: 

فشارکی، محمدباقر(۱۳۸۷) غم نامه کربلا، تهران: انتشارات قیام

https://fa.shafaqna.com/news/38142/

زمان انتشار : ۲۸ مهر ,۱۳۹۴ | ساعت : ۰۸:۵۶ | کد خبر : 38142 | پرینت

به دنبال محمل؛ جریان شناسی اجتماعی- سیاسی سال شصت ویک هجری/ نوشتاری از محمد آقاسی

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه ) – محمد آقاسی در ادامه سلسله نوشتار های خود با عنوان به دنبال محمل؛ جریان شناسی اجتماعی- سیاسی سال شصت و یک هجری قمری دربخش دوازدهم  این گونه آورده است:

نصحیت امام یا نصحیت برادر؟

گاه به گاه در فراخنای زندگی مشاهده می گردد که فرزندان مشترک از یک مادر و پدر با یکدیگر اختلاف رفتاری جدی دارند. گاه این تفاوتها باعث اختلافات بزرگی می گردد که زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. اما با مطالعه تاریخ مشاهده می شود که این تفاوتها پیشتر نیز وجود داشته است.

در عین حال باید در نظر داشت که علی­رغم روشنایی بسیاری از مجاری تاریخی، برخی از زوایای آن نیز نه تنها در تاریکی است، بلکه به دلایل مختلف و متفاوت دارای تو در تویی خاصی است که صراحت حکم پیرامون یک برهه یا شخصیت را دچار دشواری می نماید و هرکس به فراخور پیشینه و پشتوانه­های فکری و یا منفعتی نسبت بدان اعلام موضع نموده است. یکی از شخصیتهایی که در طول تاریخ اسلام و جهان تشیع و در میانه میدان قیام مانای حسینی که رفتار اجتماعی او بسیار عجیب و در عین حال حائز اهمیت است، «محمد حنفیه» می باشد. از آنجا که هدف این نوشتار را پندگیری از تاریخ اعلام نموده ایم، هم نسبت به این شخصیت اینگونه نگریسته و نگاشته و هم، با نگاه عبرت­گیری نتیجه خواهیم گرفت.

مهمترین حرکت او را در یاری نکردن امام در کربلا باید جست و به این سوال پاسخ داد که چرا محمد حنفیه خود را برای یاری به کربلا نرسانده است؟ و چه عکس­العملی را در قبال حرکت سیاسی-اجتماعی حسین بن علی علیه اسلام داشته است؟ خاصه آنکه نسب و نسبت او با امام، هر خواننده تاریخ را به تعجب وا می دارد چرا که محمد بن حَنَفیه(۱۶-۸۱ ق) فرزند حضرت علی علیه السلام و «خوله حنفیه» دختر «جعفر بن قیس» و از طبقه اول تابعین می باشد و برادر ناتنی حضرت امام حسین علیه السلام می باشد. اما برای توجیه غیبت وی در کربلای سال ۶۱ هجری-قمری دلایلی برشمرده شده است که در ذیل می آید:

  • می گویند چون قیام امام حسین علیه السلام با شهادت همراه بوده و تحقق آن هدف بزرگ امام با همین تعداد یارانی که او را همراهی کردند تحقق می یافت، لذا امام صلاح ندیدند در نبردی که نتیجه اش شهادت تمام یاران است، همه مردان و فرزندان بیت امامت در آن حضور داشته باشند.
  • برخی معتقدند که وی در آن زمان به شدت بیمار بوده است تا جایی که یارای حرکت را نداشته است.
  • برخی معتقدند که از طرف امام حسین علیه اسلام مأمور بوده که در غیاب آن حضرت در مدینه بماند و خبرهای آنجا را برای حضرتش بفرستد.
  • برخی معتقدند حضرتش تکلیفی بر ایشان برای همراهی نکرده است و لذا ایشان نیز همراه امام نشده اند.
  • برخی نیز از کهولت سن محمد حنفیه به عنوان جواز عدم حضور در کربلا سخن گفته اند.

اما پیرامون مدعای اول و چهارم باید به روایتی از امام صادق علیه السلام اشاره نمود. محدّث خبیر شیخ کلینى در کتاب «الرّسائل» به اسناد خود از حمزه بن حمران نقل کرده که در محضر امام صادق علیه السّلام سخن از خروج امام حسین علیه السّلام و ماندگارى محمّد حنفیّه در مدینه به میان آمد، امام صادق علیه السّلام به حمزه فرمود: «اکنون مطلبى به تو مى‏گویم به شرط آنکه بار دیگر در این باره سؤال نکنى، هنگامى که امام حسین علیه السّلام تصمیم به حرکت گرفت، دستور داد کاغذى آوردند و بر آن چنین نوشت:«بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم: أمّا بعد فانّه من لحق بى منکم‏ استشهد، و من تخلّف عنّى لم یبلغ الفتح- و السّلام‏»[۱] (فشارکی، ۱۳۸۷: ۹۰-۹۱) یعنی آنکه نه امام چون پایان کار را شهادت می دید، از دیگران درخواست عدم همراهی نموده است و نه تکلیف را از دوش کسی برداشته است.

سخن حضرت سیدالشهدا علیه السلام نیز جای توجه جدی دارد که به عبیدالله حر جحفی فرمودند:«ای پسر حُر! اهل شهر شما به من نامه نوشتند که به یاری من هماهنگ اند و از من خواستند تا نزد آنها بیایم؛ ولی به آنچه وعده داده بودند، وفا نکردند. و تو [نیز] دارای گناهان زیادی هستی. آیا نمی خواهی به وسیله توبه آن اعمال ناشایسته را از بین ببری؟»

عبید اللّه گفت: «چگونه جبران آن همه گناه ممکن است ای پسر پیامبر!» حضرت فرمود: «فرزند دختر پیامبرت را یاری کن»

عبید اللّه گفت: «به خدا سوگند! من می دانم کسی که از تو پیروی کند، در روز قیامت سعادتمند خواهد شد؛ ولی نصرت من تو را در قتال با دشمن بی نیاز نمیکند و در کوفه برای شما یاوری نیست و من [نیز] چنین نکنم؛ زیرا نفسم به مرگ راضی نمی شود؛ ولی اسبم به نام «ملحقه» و شمشیرم را در اختیار شما قرار می دهم.»

حضرت فرمود: «ما جِئْناک لِفَرَسِک وَسَیفِک اِنَّما اَتَیناک لِنَسْأَلَک النُّصَرَهَ؛ ما برای اسب و شمشیرت به نزد تو نیامدیم. ما آمدیم که [تو راه سعادت را انتخاب کنی و] از تو یاری بخواهیم.»

آنگاه فرمود: «حال که ما را یاری نمی کنی، به اسب و شمشیرت نیازی نیست و ما گمراهان را به یاری خویش نطلبیم؛ ولی تو را نصیحت می کنم، اگر می توانی به جایی برو که فریاد ما را نشنوی و مقاتله ما را نظاره گر نباشی. از رسول خداصلی الله علیه وآله شنیدم که فرمود: «مَنْ سَمِعَ واعِیهَ اَهْلَ بَیتِی وَلَمْ ینْصُرْهُمْ عَلی حَقِّهِمْ اَکبَّهُ اللَّهُ عَلی وَجْهِهِ فِی النَّارِ؛ هر کس بانگ اهل بیت مرا بشنود و بر گرفتن حق ایشان یاری نکند، خدا او را به روی در آتش می افکند.» (مقرم: ۱۸۰)

اما پیرامون ادعای کهولت سن و بیماری باید میان محمد حنفیه و اما علیه السلام سخنی در می گرفت تا حضرتش از همراهی منع نمایند. اما جالب اینجاست که در گفت و گوی ایشان سخنی از این باب نیست. وی هنگامی که از برادرش شنید که قصد فرمانبری یزید را ندارد اینگونه با حضرت سخن گفت:

«ای برادر؛ نزد من از همه محبوب تری، هیچ فردی را پند نمی توانم بدهم که از تو شایسته تر باشد . تا می توانی از شخص یزید بن معاویه و شهرها دوری کن. آن وقت اشخاصی را نزد مردم ارسال کن و آنان را به طرف خود دعوت کن. اگر با تو بیعت کردند، سپاس خداوند گویم، ولی اگر با فرد دیگری بیعت کردند، خداوند به این علت، دین و عقل را نکاهد و از جوانمردی و فضیلت تو کم نمی شود. خوف آن دارم که به یکی از بلاد و نزد جمعی از مردم بروی که در بین خویش در مورد تو اختلاف کنند، دسته ای از آنها با تو باشند و دسته ای دیگر علیه تو باشند و با هم جنگ کنند و هدف نخستین نیزه ها شوی و خون فردی را که پدر و مادرش از همه ی اشخاص برترند بیهوده بریزند.» (الطبری، ۱۳۷۸: ج ۴، ص ۲۵۳ و ابن اعثم، ۱۳۷۲: ج ۵، ص ۲۲)

حضرت در پاسخ او این گونه فرمودند:

«من اگر در جهان هیچ ملجا و پناهی پیدا نکنم، هرگز با یزید بیعت نخواهم کرد، که رسول اکرم بر آل ابی سفیان نفرین کرده و گفته است: اللهم لاتبارک فی یزید.» (ابن اعثم، ۱۳۷۲: همان، ص ۲۳)

محمد بن حنفیه چون تصمیم امام به خروج از مدینه را دید، به امام پیشنهاد کرد که به مکه رود تا در آن جا ببیند کار مردم به کجا خواهد کشید. که پاسخ شنید که ایشان نیز همین قصد را دارد. پس از آن وصیتی برای برادرش نوشت و هدف اصلی قیام خود را در آن یاد کرد:

انی لم اخرج اشرا ولابطرا ولامفسدا ولاظالما وانما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی ارید ان آمر بالمعروف وانهی عن المنکر واسیر بسیره جدی وسیره ابی علی بن ابی طالب .(منبع پیشین)

تمامی اهل بیت امام حسین علیه السلام همراه ایشان به مکه هجرت نمودند و تنها کسی که بر جا ماند، محمد بن حنفیه بود. (الدینوری، ۱۳۶۷: ۲۰۳) هم طبق برخی نقل ها و هم نیز مبتنی بر منطق عقل می توان مدعای دیگر را نیز بررسی نمود که چون چون امام علیه السلام تمایلی به همراهی محمد حنفیه ندیدند از وی خواستند تا در مدینه بماند و اخبار را به ایشان برساند.(ابن اعثم، ۱۳۷۲: ۲۳)

 

منابع و مآخذ بخش دوازدهم:

ابن اعثم کوفی، محمدبن علی(۱۳۷۲) الفتوح، ترجمه مستوفی هروی و محمد بن احمد، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی

الدینوری، ابوحنیفه احمد بن داود(۱۳۶۷)اخبار الطول، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران: نشر نی

صابری، حسین(۱۳۸۸) تاریخ فرق اسلامی، تهران: انتشارات سمت

طبری، محمد بن جریر(۱۳۸۷) تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)‏، بیروت: دار التراث

فشارکی، محمدباقر(۱۳۸۷) غم نامه کربلا، تهران: انتشارات قیام

 

[۱] – به نام خداوند بخشنده مهربان، اما بعد: همانا هر کس از شما به من پیوست، به شهادت مى‏رسد، و هر کس از حرکت با ما دریغ کرد، به پیروزى نمى‏رسد. و السّلام.

 

برای مطالعه بخش های گذشته روی لینک های زیر کلیک کنید:

به دنبال محمل؛۱۱

به دنبال محمل؛۱۰

به دنبال محمل؛۹

به دنبال محمل؛۸

به دنبال محمل؛۷

به دنبال محمل؛۶

به دنبال محمل؛۵

به دنبال محمل؛۴

به دنبال محمل؛۳

به دنبال محمل /۲ ؛

به دنبال محمل؛ جریان شناسی اجتماعی- سیاسی سال ۶۱ ه-ق بخش اول/ تاریخ از دیدگاه مکتب اهل بیت(ع)

انتهای پیام

 

 

https://fa.shafaqna.com/news/38142/

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۰/۰۷/۱۹