**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/86401/%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%A8%D9%82%DB%8C%D8%B9/
دبیر جشنواره طراحی آستان مطهر ائمه بقیع(ع) مطرح کرد:
در آستان ائمه بقیع
فاش نیوز - مراسم اختتامیه مسابقه طراحی آستان مطهر ائمه بقیع علیهم السلام که با همکاری مرکز خدمات تخصصی هنر و معماری جهاددانشگاهی قزوین و سایر نهادها دنبال می شد، در عصر روز 3 آبان 1400 در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.
برخی مکان ها فضیلت دارند و معدودی به استناد فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ »در مکان هایی که خداوند اِذن داده شأن و منزلت آنها رفعت یابد، و نامش در آنها یاد شود« دارای فضیلت بیشتری هستند. بعد از مکان مدفون دو معصومی در شهر سامرا و شهرکاظمین، بقیع تنها مکانی هست که حرم چهار امام معصوم(ع)، یعنی امام حسن مجتبی(ع)، امام زین العابدین(ع)، امام محمد باقر(ع)، امام جعفر صادق(ع) قرارداشته و جد و جده معصومشان نیز در فاصله اندکی از این چهار امام قرار دارند. و قبور نزدیکان پیامبر(ص) و برخی از انصار و شهدای حره و احد نیز در این مکان مقدس مدفونند،که این مکان زیارتگاه همه فرق اسلامی است. لکن آنچه را که ما امروز از بقیع میبینیم در ظاهر خرابهای بیش نیست،که حتی به عنوان بخش مهمی از شهر و تاریخ از شاخصههای ابتدایی زیستمحیطی و آرایش شهری نظیر یک بوستان ساده هم برخوردار نیست.
بقیع درمیان همه حرمهای مطهر از همه مظلوم تر است. دومین بار 99 سال پیش(هشتم شوال سال ۱۳۴۴ق مشهور به یوم الهدم) بقعه مطهرشان توسط ملعونین وهابی سعودی تخریب شد.که ایکاش به اینجا ختم می شد. محدودیت همین قبور بی بارگاه وچراغ روز به روز بیشتر شده است، بنحویی که دیگر حتی اجازه توقف وزیارت چند ثانیه ای نیز به زوار فرق اسلامی نمیدهند. هابیون بدنبال کاهش اهمیت بقیع، فراموشی آن از زوار جهان اسلام وسپس بدنبال فرصت جهت محو کامل آن هستند. واگر جهان اسلام تلاش نکند جسارت بیشتری خواهند کرد.
هشدار دیگر اینکه از دو و سه کشور نیز مباحث انحرافی در بازسازی بقیع مطرح کرده اند که اگر ام القرای جهان اسلام با شعار وحدت مسلمین برای مدیریت بقیع تلاش نکند، پیامدهای منفی غیر قابل جبرانی بوجود خواهد آمد. لذا همه محبین اهل بیت وظیفه دارند به حد وسع خود در تکریم بقیع تلاش کنند. واین جشنواره نقطه اغازی برای تحرک تلقی میشود. و طراحی این محل مهم طراحی آستان مبارک ائمه بقیع(ع)، با زیبایی روح نواز و سادگی و صلابت کاملاً ضروری می نماید وزمینه ساز و مقدمه ای برای ساخت بقیع را می تواند بهمراه اورد. بر این اساس و با بغض در گلو خفته چند ده ساله و دین گران سنگی که بر دوش ما سنگینی می کند، ما را بر آن داشت که با فراخوان از هنرمندان و معماران توانمند و محبان عترت پاک پیامبر(ص)دعوت به طراحی این مکان مقدس نماییم.تا عشق سوزان و علاقه قلبی همه مسلمین را به این شجره طیبه و نمونه های پاک و کامل انسانی که مورد فخر الهی هستند را به گونه ای لطیف و جذاب پاسخ داد.
در سال 1396 با دعوت تعدادی جوان عاشق و پرتلاش بقعه المبارکه، موضوع تکریم بقیع مطرح شد و سپس جلسات و نشست های تکریم بقیع با حضور برخی شخصیت های دینی و صاحب نظران برگزارشد. در این جلسات پیشنهاد تلاش برای ساخت بقیع مطرح و نهایتا به بحث مسابقه طراحی بعنوان مقدمه ای برای ساخت بقیع مورد اتفاق قرارگرفت. جشنواره در 12 محرم 31 شهریور 1397 اعلام اولیه شد. اعضای هیات داوران از اساتید مبرز دانشگاه و برخی فعال در طرحهای حرمهای مطهر و عتبات عالیات و صاحب نظر درحوزه معماری اسلامی انتخاب شد. و مشکل نبود نقشه اتود، توسط یک مهندس مشهدی محب اهل بیت تهیه شد. مدتی بعد فراخوان مسابقه اعلام رسمی شد. و سایت اطلاع رسانی جشنواره به نشانی https://baqifestival.ir/about / دایر شد.
اهدافی که این رویداد تخصصی دینی و سیاسی دنبال کرده است؛ زمینه سازی برای زیارت ائمه معصومین بقیع(ع)و سایر مرحومین بقیع، تلاش درجه حفاظت، مرمت واحیا آثار تاریخی صدراسلام و آشنایی بیشتر با فرهنگ و تمدن اسلامی، زمینه سازی وایجاد آمادگی برای امت اسلام برای احیای آستان مطهر ائمه بقیع، ایجاد وفاق میان فرق اسلامی در پیگیری سیاست امت واحده جهانی،حول محورمدینه النبی، ایجاد شور ونشاط فرهنگی وخلاقیت در جامعه معماران وشهرسازان بوده است.
مراسم اختتامیه نخست قرار بود در 4 ماه پیش یعنی 3 خرداد 1400 برگزار شود ولی بعلت درخواست علاقمندان برای فرصت بیشتر، به مدت چهار ماه تمدید گردید. مهلت ارسال اثار تا 28 صفر 13 مهر 1400 بود، که تا زمان مذکور 410 ثبت نام شرکت در مسابقه را داشتیم که اطلاعات مسابقه را نیز دریافت کرده بودند، ولی بعلت شرایط کرونا و مشکلات کارگاههای معماری گروهی و عدم کلاس های حضوری تعدیل نیروهای شرکت های مهندسین مشاور بعلت رکود وتورم دولت روحانی، در شرایط کرونا امکان ارایه اثار برای 337 نفر میسر نشد.
تا پایان مهلت تعیین شده 73 اثر به دبیرخانه جشنواره رسید. 31 اثر به دلیل کسر اطلاعات ومدارک اعلامی(ارایه طراحی معماری آستان مطهر ائمه بقیع یا سایت پلان، ارایه نقشه های طبقات در مقیاس مناسب، ارایه نما وبرش در مقیاس مناسب، ارایه طرح سه بعدی یا حجم کلی از طرح ) توسط دبیر کنار نهاده شد. 42 اثر تفکیک شدند شامل 20 اثر گروهی( 2 نفره تا 7 نفره ) و 22 اثر انفرادی بوده اند. اثار کد گزاری شده و در اختیار هیات داوران قرار گرفت و در جلسه داوری در 22 مهر 1400، هیات داوران ابتدا راجع به معیارهای داوری و نحوه امتیاز دهی بحث نمودند.
معیارهای ارزیابی که از پیش اعلام شده بود شرکت کنندگان می بایست این موارد را در طرح خود رعایت می کردند:
توجه به اصول فرهنگ و هویت اسلامی درمعماری زیارتگاهها
تاکید وتمرکز طرح پیشنهادی براساس قبور مطهر چهار امام بقیع(ع) و توجه به سایر قبورموجود
توجه به خلاقیت، زیبایی وحکمت هنراسلامی
توجه به شرایط محیطی و پرهیز ازتجمل گرایی وظواهرپرهزینه واشرافیگری
دسترسی مناسب و هم پیوندی طرح پیشنهادی با محورها و نقاط ارزشمند پیرامونی بخصوص با حرم نبوی
داشتن منطق اجرایی و توجه به خلاقیت در طراحی
وسایر جنبه های طراحی یک مجموعه
سپس آثار از لحاظ ایده و طرح مورد بررسی کلی و درجه بندی شد، برخی از اثاری که کیفیت خیلی ضعیفی داشتند، حذف شدند. بعد تک تک اثار بصورت کیفی و کمی ارایه شده، بررسی شد و هر داور یک نمره تا سقف 20 به هر اثر داد. سپس معدل گیری از نمرات مکتسبه صورت پذیرفت. بدین نحو نفرات به ترتیب بیشترین تا کمترین مشخص شد. سپس همه اثار در هر گروه با یکدیگر مقایسه شده و اندکی اصلاح وتعدیل شد. برگزیدگان به ترتیب امتیاز مکتسبه در دو دسته گروهی و انفرادی مشخص گردیدند و بیانیه هیات داوران تدوین گردید.
علیرغم اینکه در فرخوان در گروهی مقرربود تا سه نفر تقدیر شوند، ولی مقرر شد بجهت تشویق بیشتر تا نفرات دهم نیز تقدیر شوند. جایزه نقدی اثار گروهی، به ترتیب 100 ملیون تومان، 70 ملیون تومان؛ 50 ملیون تومان و از چهارم تا پنجم هرگروه 10 ملیون تومان ودر بخش انفرادی به ترتیب 30 ملیون تومان، 20 ملیون تومان و 15 ملیون تومان و از چهارم تا پنجم هرنفر 10 ملیون تومان می باشد. که البته اجر معنوی کار بیش از مادی آن است. ولی همین رقم مادی نیز بسیار برکت چند برابری دارد. وصدالبته عشق و ارادت فراوان طراحان عزیز به آستان مقدس ائمه مظلوم بقیع و بازسازی آن والاتر است.به همین جهت کلیه شرکت کنندگان را واجد مقامی ممتاز می دانیم و طراحی ایشان را مصداق عمار بیوت اطهار سلام الله علیه میدانیم. گرچه طراحان می توانسته اند تلاش بیشتری را در جهت انطباق بهتر طرح های خود با معیارهای طراحی استان حرم مطهر مبذول نمایند. وجود برخی از اشکالات در آثار رسیده مبین آن بود که کمتر اثری بصورت مستقل قابلیتهای کافی برای انتخاب نهایی به عنوان مقامهای اول و دوم داشت. لیکن به پاس تقدیر و تشویق شرکت کنندگانی که دارای انگیزه های معنوی فراوان، تلاش قابل ستایش، ایده های خلاقانه قابل توجه و نحوه پرداختن معمارانه به موضوع مسابقه بوده اند و بصورت نسبی کارهای مناسب تری را ارائه نموده اند، مورد قبول واقع شد.
این مسابقه همچنین مشکل ضعف در پرداختن به مسایل هویتی و معماری اسلامی در نظام آموزشی و نظام مهندسی کشور را مجددا عیان ساخت. و ضروت توجه به امر هویت اسلامی بخصوص در طرحهای ساخت 4 ملیون مسکن دولت انقلابی را گوشزد می کند. که انشالله با کیفیت مناسب با الگوی زندگی اسلامی ایرانی ساخته شود.
مشارکت کنندگان وحامیان شامل قطب معماری اسلامی ایران، بنیاد معماری انقلاب اسلامی؛ مرکزمعماری اسلامی حوزه هنری، مرکز خدمات تخصصی هنر و معماری جهاددانشگاهی قزوین،پژوهشگاه حج وزیارت، دانشگاه سوره، دانشگاه رضوی، دانشکده های معماری دانشگاه های سراسر کشور، سازمان بسیج مهندسین عمران ومعماری کشور، شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران، مجموعه بقعه المبارکه، مرکزمعماری اسلامی، آستان قدس رضوی و حضرت معصومه(س)، موسسه مسکن وعمران اجتماعی بسیج،مرکز مقاومت بسیج وزارت راه وشهرسازی، سازمان مجمع مهندسی دفاع مقدس، مرکز خدمات تخصصی هنر و معماری جهاددانشگاهی قزوین، مرکز رسیدگی به امور مساجد استان البرز، ایثار پرس، مجموعه شفیق فکه و..... بوده است. همچنین هیات داوران نیز مهندس مهدی چمران، استاد عبدالحمید نقره کار؛ دکتر امیر محمدخانی، دکتر محمد علی خان محمدی؛ دکتر بهمن ادیب زاده؛ دکتر محسن وفامهر و اینجانب بوده ایم.
ضمن تشکر فراوان از همه شرکت کنندگان، برگزارکنندگان و حامیان و داوران و با افتخار نفرات برگزیده در مراسم اختتامیه معرفی گردید.
مبنای این جشنواره و مسابقه معماری، صفا، خلوص، پاکی، عشق و محبت بوده است. و بایستی ذوق،هنر، عرفان و درک و شناخت هنر معماری را افزود، تا بتوان به خواست الهی و الطاف ائمه اطهار(ع) طرحی در خور شان،شایسته،ساده و زیبا و جذاب دست یابیم و ان شالله بزودی فرصتی مناسب پیش آید و این ایده های زیبا و بنای زیباتر، وارسته و شایسته و شامخ برای ائمه بقیع(ع) تبدیل شود.
وی به نمایندگی از حضار تخریب آثار تاریخ اسلامی توسط رژیم ظالم آل سعود را محکوم کرده و جامعه بزرگ معماران مسلمان جهان آمادگی طراحی و ساخت انرا اعلام میدارد و انشالله به زودی امکان ساخت حرم شریف ائمه بقیع به دست مدافعان حرم نبوی میسر شود.و انشالله زمینه سازی فرج قائم مهدوی درگام دوم انقلاب بزودی رقم بخورد.
| دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی
سید جواد هاشمی فشارکی ائمه بقیع جشنواره جواد فشارکی
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/85850/-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D8%AD%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C/
سازمانها و واحدهای مهندسی فعال در جنگ تحمیلی
در این نوشتار به واحدهای مهندسی نقشآفرین در جنگ تحمیلی که امورات مهندسی دفاعی و رزمی دفاع مقدس را انجام میدادند، پرداخته شده است.
واحدهای مهندسی در طول دوران دفاع مقدس، امورات مهندسی دفاعی و رزمی را انجام میدادند، که در این نوشتار به تبیین فعالیتهای آنها پرداختهایم.
مهندسی نقش محوری در شکلگیری خط دفاعی، پشتیبانی در عملیات و حین و بعد از عملیاتهای رزمندگان و نیز مناطق پدافندی و نقاط استقراری یگانها داشته و تاثیر زیادی در سهولت امر دفاع و نیز ارتقا امنیت جانی و خسارات مادی دارا بوده است. عمده این فعالیتها توسط واحدهای مهندسی زیر صورت گرفته است:
مهندسی رزمی سپاه پاسداران
همزمان با تشکیل سپاه پاسداران و شرکت در جنگ، اولین هستههای مهندسی رزمی آن شکل گرفتند. در اوایل جنگ که نیروهای مهندسی ارتش هنوز وارد عمل نشده بودند رزمندگان و نیروهای مردمی با ابتداییترین تجهیزات اولین اقدامات مهندسی رزمی را به انجام رسانیدند. سپس به مرور قسمتی در سپاه پاسداران نیز به مهندسی رزمی اختصاص یافت و این نهاد مستقل تشکیل شد.
رزمندگان در جای جای خطوط درگیری با کمترین امکانات اقدام به حفر کانال، احداث سنگر و … کردندکه منشاء ورود سپاه در عرصه مهندسی رزمی شد.
در یک تقسیم بندی میتوان سیر تکاملی مهندسی رزمی سپاه را به سه دوره تقسیم کرد:
الف- از ابتدای جنگ تا عملیات بیت المقدس
ب- از عملیات بیت المقدس تا عملیات بدر
ج- از عملیات بدر تا پایان جنگ
یگانهای های مهندسی رزمی دیگرسپاه در دوران دفاع مقدس شامل پایگاههای مهندسی معقولی (اهواز- کیلومتر پنج جاده اندیمشک)، امام حسن مجتبی (ع) (جنب پاسگاه تُبُر)، لشکرهای مهندسی و تیپهای مهندسی و قرارگاههای مهندسی منطقهای و تاکتیکی
مهندسی رزمی سپاه پاسداران دارای یک سیر تکاملی در طول دوران جنگ بوده است و در هر مرحله از جنگ در شکل و قالب تکامل یافتهتر ظاهر میشد تا بتواند فعالیتهای مهندسی رزمی را در جنگ انجام دهد.
مهندسی رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران
با شروع جنگ تحمیلی مهندسی رزمی ارتش، همزمان با تشکیل لشکرها و تیپهای مستقل به ترتیب گردانها و گروهانهای مهندسی رزمی با ساختاری تقریباً به شکل امروزی شکل گرفته و رفته رفته با واگذاری تجهیزات و بسط سازمان تغییر ساختار یافتهاند؛ و به خدمات مهندسی مشغول شدند.
پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی
جهاد سازندگی همگام با پیشرفت در مراحل مختلف جنگ، به تقویت، سازماندهی و تشکیل قرارگاهها و گردانهای مهندسی خود اقدام کرد. قرارگاه مرکزی؛ قرارگاه کربلا (ستاد کربلای سابق)، قرارگاه نجف (ستاد نجف سابق)، قرارگاه حمزه (ستاد حمزه سابق)، قرارگاه نوح (ستاد نوح نبی (ع) سابق)، قرارگاه رمضان، چندین تیپ و گردان مهندسی جنگ جهاد سازندگی و چندین مرکز تحقیقاتی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد
سایر واحدهای مهندسی فعال در جنگ تحمیلی
برخی دیگر از واحدهای مهندسی و یاری رسان به امر مهندسی در جنگ چنین بوده اند:
قرارگاه مهندسی- رزمی صراط المستقیم
مدتی پس از جنگ، با توجه به لزوم شرکت گستردهتر دولت در جنگ، هیأت دولت به منظور پشتیبانی فعالتر از جنگ، طبق مصوبهای، وزارت سپاه را مأمور تأسیس قرارگاهی بنام صراط الستقیم کرد [۳]تا از توان وزارتخانهها درامر جنگ به نحو مطلوب تری استفاده کند. مسئولیت این قرارگاه با حکم وزیر وقت سپاه (سردار سرتیپ پاسدار حاج محسن رفیق دوست)، به شهید صفوی محول شد. قرارگاه صراط الستقیم تمام پروژههای مهندسی وزارتخانههای مختلف را زیر پوشش خود قرار داد و علاوه بر پشتیبانی آنها نسبت به حسن اجرای پروژههای فوق نیز نظارت فنی میکرد. (جلالی فراهانی & شمسایی زفرقندی، بی تا، ص. ۱۵۳)
سردار مهدی مبلغ درباره شهید صفوی و تشکیل قرارگاه صراط المستقیم میگوید: در زمان تشکیل وزارت دفاع، با توجه به تجربه مهندسی ایشان، و با اصرار برادرمان حاج محسن رفیق دوست وزیر وقت سپاه، آقا محسن (شهید صفوی) مسولیت دفتر مهندسی وزارت را در استان اصفهان قبول کرد. مدتی نگذشت که از طریق همین دفتر، قرارگاه صراط المستقیم را تشکیل داد. این قرارگاه هماهنگ کننده تمام وزارت خانهها بود و در حقیقت هماهنگ کننده کسانی که از وزارتخانهها و دستگاههای مختلف اجرایی، میخواستند در جنگ شرکت کنند. در حقیقت ایشان قرارگاه مهندسی صراط را در جبهه جنوب، بنیان گذاری کرد. سختترین پروژههای مهندسی رزمی را با فداکاری، تدبیر، شجاعت، پشتکار، ایثار و صمیمیت به انجام رساند. هر چند قرارگاه صراط با حداقل امکانات آغاز به فعالیت کرد، اما با توانایی و مدیریت شهید صفوی در مدت کوتاهی توانست جایگاه ویژهای در مهندسی رزمی جنگ از آن خود کند. شهید صفوی درباره آغاز فعالیت قرارگاه صراط المستقیم میگویند:
تشکیلات مان از یک کانکس ۲ اتاقه شروع شد و به اینجایی که هم اکنون شما ملاحظه میفرمایید رسیده، …. الان الحمدالله ربالعالمین این تشکیلاتی که با یک بنیه بسیار ضعیف و فقط با توکل به خدا و پشتیبانی شما عزیزان، آغاز به فعالیت کرد در جبهه، هم اکنون فقط ۲۰۰۰۰ نفر آمار غذایی ما در جنوب است، الان یک مقدار ۲۲۰۰۰ تا ۲۳۰۰۰ نفر است، یک مقدارش واحدهای مختلف هستند، منتهی مابقی اینها مستقیم و غیر مستقیم زیر پوشش صراط هستند
پس از تأسیس قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)، قرارگاه صراط زیر نظر این قرارگاه انجام وظیفه میکرد.
قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص)
قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص) در سال ۱۳۶۳ تشکیل شد و پس از آن، ارتش، سپاه، جهاد، وزارت دفاع و سایر وزارتخانه ها، همچون نیرو، راه، کشاورزی، مسکن، مخابرات، نفت، صنایع و معادن و مراکز جهاد دانشگاهی در دانشگاهها به صورت متمرکز فعالیتهای مهندسی را زیر نظر قرارگاه مهندسی انجام میدادند. یگانهای مهندسی سپاه براثر نیاز عملیاتی و نیاز منطقه یگانهای خود را مانند یگان پل، یگان راه و یگان استحکامات گسترش میدادند. این گسترش باتوجه به شرایط مکانی و زمانی متغیر بود و یگانهای مهندسی سپاه تبدیل به لشکرهای مهندسی سپاه شد و علاوه بر همکاری با قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص)، همچنان به وظایف خود در عملیات نیز ادامه میدادند. جهاد نیز با قرارگاههای مختلف مانند کربلا، نجف، حمزه و نوح در اختیار قرارگاه بودند. سازمانهای تخریب، چه در لشکرهای مهندسی سپاه و چه در قرارگاههای عملیاتی کربلا و نجف و نوح مستقلاً، کار بازکردن معابر را برعهده داشتند. (سرداری کرمانی، بی تا، ص. ص ۸۵-۸۶)
فرماندهان دوران دفاع مقدس در خصوص تشکیل قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) چنین میگویند: «تقریباً از شروع عملیات جادهی سیدالشهدا ما رسیدیم به اینکه یک یگان مهندسی برای آماده کردن مناطق عملیات نیاز هست؛ که پایهی قرارگاه مهندسی خاتم الانبیا (ص) گذاشته شد و دیگر جهاد و نیروهای ارتش – ارتش که کمتر توانست در این کار مشارکت داشته باشد-، ولی نیروهایی که از وزارت راه و ترابری و دولت میآمدند و کمک میکردند، اینها تقریباً متمرکز شدند در قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص) – قرارگاه صراط مال وزارت سپاه بود در آن موقع- قرارگاه صراط هم آمد که شهید محسن صفوی مسئول آن بود و فرمانده اش بود، آن هم آمد توی قالب قرارگاه خاتم الانبیا. یعنی کل نیروهای دولت و نیروهای غیر لشکری متمرکز شدند در قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص) که طرحهای آماده سازی مناطق عملیات را ش. روع کردند.» (امیر عمید، مصاحبه شماره ۱۸)
قبل از اینکه قرارگاه مهندسی خاتم تشکیل شود، معمولاً هماهنگی در درون قرارگاه مشترک سپاه و ارتش انجام میشد. مثلاً قبل از اینکه عملیات فتح المبین یا بیت المقدس میخواست شروع شود در داخل قرارگاه، من و مهندسی سپاه و مهندسی جهاد نشستهای مشترکی داشتیم و تصمیم میگرفتیم که چکار کنیم. نحوهی پشتیبانی چگونه باشد، جهاد چه کار کند ارتش و سپاه وظیفه اش چیست و … در هر قرارگاه هم فرماندهی گردان مهندسی به عنوان بالاترین مقام بود و، چون قرارگاههای ما معمولاً مشترک بود بنابراین یک مشاور از سپاه و یک عنصر جهادی هم داشتند که مأمور میشدند به سپاه و این سه عنصر در مقیاس کوچکتری مینشستند با هم تصمیم میگرفتند. بعد از اینکه قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص) تشکیل شد مقداری کارهای هماهنگی قوام بیشتری به خود گرفت و از یک کانال مشترک این کار انجام میگرفت.
ستاد جنگهای نامنظم
ستاد جنگهای نامنظم، نام ستادی بود که در در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی در ایران برای فرماندهی جنگهای چریکی برپا شد. این ستاد مسئولیت عملیاتهای محدود را که در ابتدای جنگ تحمیلی علیه ایران انجام میشد را به عهده داشت. فرماندهی این ستاد با مصطفی چمران وزیر دفاع وقت بود.
شهید چمران به اتفاق حضرت آیت الله خامنهای که هر دو نمایندهی حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع و نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بودند، با نظر و توصیهی حضرت امام خمینی (ره) روز هفتم مهرماه ۵۹ با یک هواپیمای سی-۱۳۰ به همراه ۶۰ نفر از رزمندگانی که در کردستان تجربهی جنگی داشتند، وارد اهواز شدند و از همان بدو ورود و شب اول حملههای چریکی و ضربتی خود را علیه نیروهای عراقی که با غرور و جسارت تمام تا حدود ۶ کیلومتری اهواز پیش آمده بودند، آغاز کردند (سرداری کرمانی، بی تا، ص. ص ۵۲-۵۳).
عمدهترین فعالیت ستاد جنگهای نامنظم، در زمینهی مهندسی رزمی بود و تحت نظر شهید چمران فعالیتهای مهندسی گوناگونی را در ابتدای جنگ انجام میدادند و توانسته بودند نقش بسیار موثری در جلوگیری از پیشرویهای دشمن ایفاء نمایند.
البته برخی از مراکز و وزارت خانهها نیز کمک به امر مهندسی رزمی در دفاع مقدس میکردند که عبارتند از: استنداری خوزستان، وزارت دفاع، نیرو، راه، کشاورزی، مسکن، مخابرات، نفت، صنایع و معادن و مراکز جهاد دانشگاهی در دانشگاهها
استانداری خوزستان
– معاونت عمرانی، دفتر فنی، فرمانداری، شهرداری، بانک ماشین آلات و ادارات کل استان گاز، نفت) مناطق نفت خیز (پتروشیمی، صنایع، کشاورزی، راه و ترابری، سازمان آب برق، مخابرات، همگی در این درخدمت جنگ بودند. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۳)
وزارت دفاع (شهید فکوری)
شهید فکوری در مورد خرید پمپهای کانال سلمان از سوئد، شخصاً با هواپیمای سی ۱۳۰به سوئد رفت و ۴۸ عدد پمپ را با هواپیما به پایگاه شکاری وحدت در دزفول آورد و سپس سازمان آب و برق خوزستان پمپها را از آنجا مستقیم توسط تریلی به اهواز ایستگاه پمپاژ دغاغله (شهیدچمران) حمل کرد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۳)
ستاد مشترک ارتش (شهید فلاحی)
شهید فلاحی که از مشکلات لشکرهای ارتش ایران بعد از انقلاب کاملاً آگاه بود، اکثر وقت خود را در
اختیار مهندسی جنگ گذاشته بود و سعی میکرد امکانات مهندسی را در اختیار مسئول مهندسی جنگ و
مدیر آب و برق خوزستان قرار دهد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۴)
وزارت نیرو
شهید دکتر عباسپور نیز با اختیارات سازمان آب و برق خوزستان را به مدیر عامل آن داد که بتواند از
امکانات سازمان در رابطه با مهندسی جنگ استفاده کند، با آوردن شهید کلانتری و شهید قندی، مصوبات
لازم را از شهید رجایی برای طرحهای مهندسی جنگ به دست آورد. ارسال ۴۰۰ موتور ژنراتور برق به آبادان و روشن کردن برق شهر آبادان در آبان ماه ۱۳۵۹ نیز توسط شهید عباسپور انجام شد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۴)
وزارت راه
– شهیدکلانتری، شهید زوارهای را که معاون هماهنگی وزارت راه بود، مأمور ارسال امکانات به جبهه کرده
بود. ساخت ۱۷ کیلومتر اول کانال شهیدچمران، مدیون زحمات شهید زوارهای است. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۴)
معاونت مهندسی ستاد مشترک سپاه
– معاونت مهندسی ستاد مشترک سپاه، کارهای تشکیلاتی و سازمانی یگانهای مهندسی سپاه را در تهران و در جنوب و در غرب و در عملیات بر عهده داشت و ضمناً کارهای تحقیقاتی را در تهران نیز انجام میداد.
پایگاههای مهندسی جنوب مانند پایگاه شهید مظفر، پایگاه شهید جعفری، پایگاه شهید صبوری، پایگاه شهید معقولی و دفاتر مهندسی شهرستانها و در مناطق قرارگاههای مهندسی و تیپهای مهندسی و لشکرهای
مهندسی مانند لشکر ۴۲ قدر، لشکر ۴۰ صاحب الزمان عج، لشکر ۴۱ امام علی تشکیل شد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۵)
وزارت سپاه
با تشکیل معاونت مهندسی و معاونت صنایع در وزارت سپاه، کلیه کارهای صنعتی جنگ از جمله ساخت پل فجری، نصب خمپاره در خشایارها، تکثیر دوزیستها باتلاق روها و مین روبها انجام شد. وزارت سپاه علاوه بر پشتیبانی لشکرها و تیپهای مهندسی، خود نیز وارد مرحله کمک رسانی شد و ستاد فوریتهای جنگ را در اهواز پایه گذاری کرد که این ستاد کارهای تحقیقاتی جنگ را انجام میداد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۵)
تعامل واحدهای مهندسی ارتش، سپاه و جهاد
واحدهای مهندسی سپاه، ارتش و جهاد، در طول دوران دفاع مقدس، دارای تعامل نزدیک و هماهنگیهای مناسب برای اجرای عملیاتهای مهندسی بودند و میتوان گفت که یکی از ابتکارات در عرصهی دفاع مقدس محسوب میگردد. این تعامل به گونهای بود که نوعی انعطاف پذیری را برای پر کردن خلأهای فعالیتهای مهندسی بوجود آورده بود. انعطافپذیری در سازمان ادغام یگانها و تیمهای مهندسی سپاه با نیروهای جهاد سازندگی، وزارتخانههای دولتی و ارتش که بسته به نوع عملیات و محیط جغرافیایی و استعداد نیروهای به کار گرفته شده و مأموریت واگذار شده دائماً در تغییر و جابجایی بودند و کمبود تجهیزات مهندسی مناطق نبرد به این شیوه تأمین میشد؛ این عمل یعنی ترکیب اقدامات مهندسی جهاد و سپاه و سازماندهی دولتی تحت عنوان قرارگاه صراطالمستقیم صورت میگرفت و این خود یکی از ابتکارعملهای فرماندهان مهندسی دفاع مقدس بود که نتیجه و اثرش رقابتی سالم و تخصصی همراه با انگیزه و سرعت در امور محوله بود که ضمن تقویت بنیه تخصصی و فنی مهندسی دفاع مقدس، نسبت به تعریف سطوح و نیاز مهندسی در محیطهای مختلف و موقعیتهای گوناگون حداکثر بهرهبرداری لازم را به عمل میآورد.
هر یگان، سازمان مهندسی خاص خود را داشت و از مقامات بالا هم اجباری براین امر نبود. حتی گردانهایی که در محیطهای عملیاتی غرب و کوهستان و ارتفاعات فعالیت میکردند با گردانهای مهندسی مستقر در جنوب هم از نظر ساختار و سازماندهی متفاوت بودند، هم از نظر موقعیت جغرافیایی و هم از نظر تشکیلاتی و مدیریتی. نوع ساماندهی و سازماندهی مهندسی از خلاقیت و ویژگیهای خاص بهره گرفته بود. (پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس۲، ۱۳۸۶)
در این خصوص، دو تن از فرماندهان دوران دفاع مقدس، چنین میگویند: اختلاف نظر همیشه وجود دارد باتوجه به اینکه نیروهای سپاه و جهاد و … همه مومن و معتقد بودند که برای چه میجنگند، این بود که اختلاف بین آنها معنی نداشت و تا قرارگاه خاتم تشکیل نشده بود ما در داخل قرارگاهها، قبل از عملیات، برادران سپاه و جهاد را جمع میکردیم و یک نشست کلی داشتیم گاهی این نشست در در قرارگاه ارتش انجام میشد، گاهی در قرارگاه سپاه انجام میشد گاهی میرفتیم سه راه خرمشهر و آن جا انجام میدادیم با شهید ناجیان و شهید رضوی و … مشخص بود در شب عملیات که این هماهنگی چه نقشی دارد. هر واحد (رزمی) هم میدانست که کی به او مأمور است.
عملیات مهندسی در فاصلهی زمانی ۱۸ ماه از شروع استقرار تا انجام عملیات فتح المبین به صورت مداوم توسط گردان ۴۵۵ مهندسی لشکر ۲۱ حمزه در این منطقه انجام شده بود و منطقه آماده بود برای اجرای عملیات. در حین عملیات هم یگانهای تکوری که تقویت کرده بودند یگانهای لشکر را، از تیپ حضرت رسول که آمده بودند از سپاه پاسداران، تیپ ۷ ولیعصر (عج) بودکه با ما کار میکرد و یگانهای عملیات خاکی جهاد سازندگی، جهاد سازندگی اندیمشک و دزفول که با لشکر ۷ ولیعصر (عج) بودند.
یک همکاری بسیار خوب و هماهنگی بین نیروهای تخریب سپاه، یگانهای مهندسی ارتش و همچنین نیروهای جهاد انجام شد و نتیجه اش عملیات پیروزمندانه و افتخارآفرین فتح المبین بود.
برادر میرشفیعیان از فرماندهان پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد در طی جلسه نمایندگان ارتش، سپاه وجهاد در خصوص تعامل نیروهای مهندسی رزمی میگوید: «قبل از هر عملیاتی در هر منطقه ای، هر یگان نظامی مستقر بود، در آن منطقه یک جهادی از یک استانی استقرار داشت. در آن منطقه کارهای پشتیبانی و مهندسی را سرویس میداد و خدمات میداد، ولی وقتی قرار بود یک عملیاتی انجام شود، در ثامن الائمه (ع) که هیچ مهندسی دیگری وجود نداشت و جهاد بود. – این هماهنگیها توسط جهاد انجام میشد. ولی از ثامن الائمه (ع) به بعد برای انجام عملیات ها، وقتی طراحی و برنامه ریزی عملیات میشد ما یک جلسات هماهنگی مشترکی داشتیم که مینشستیم و برنامه ریزی میکردیم، با نمایندهی ارتش و سپاه و یک جلسه هم حداقل با فرماندهان عالی رتبه در قرارگاه مرکزی آن منطقه – قرارگاه جنوب یا قرارگاه کربلا یا .. - مینشستیم برنامه ریزی میکردیم و هماهنگ میکردیم که در این محدوده، کدام جهاد باید مسئولیت بپذیرد و همهی واحدها از او خدمات بگیرند، همهی واحدهای نظامی هم در اختیار او باشند. در فلان منطقه کدام جهاد باشند. یادم است که فرمانده لشکرها چانه میزدند سر جهادهایی که شناخت داشتند یا قویتر عمل میکردند.
سر بعضی جهادها دعوا بود، بعضی فرمانده لشکرهای ارتش بخصوص. چانه میزدند که این جهاد با ما باشد یا آن یکی…، ولی در بعضی از مناطق یک مجموعهی یک قرارگاهی را چند تا لشکر و چند تا جهاد و … در آن بودند که یک نمایندهای از یکی از این جهادها میرفت نمایندهی مسئول مهندسی در آن قرارگاه میشد و هر جهادی هم با یک لشکر، با دو تا لشکر از سپاه، ارتش، تقسیم بندی میشد و کار میکرد و همه با آن یک نفر که مسئولیت مهندسی قرارگاه (تاکتیکی) بود، هماهنگ بودند. ما بعد از ثامن الائمه (ع) این تقسیم بندیها را همیشه داشتیم، چون جابجایی اش را مجبور بودیم صورت بدهیم. مثلاً تا ثامن الائمه (ع) تقریباً همهی آن واحدهایی که عمل کردند، واحدهایی بودند که از ابتدای جنگ در آن منطقه مستقر بودند. -جهاد نجف آباد، جهاد فارس، از آن طرف ستاد جنوب و …-، ولی بعدش برای طریق القدس و عملیاتهای بعدی مجبور شدیم که جابجا شویم. از جهادهای دیگر هم بیایند و ضمن اینکه این منطقه را حفظ میکنیم، توانمان را هم اضافه کنیم. تیمهایی را ببریم در جای دیگر و کار بکنیم.
ما از ابتدای جنگ از زمانی که سپاه یک مقداری تشکیلات مهندسی اش را شروع کرد و ارتش هم تقویت شد، این هماهنگی را داشتیم، برای اینکه امکانات در راستای عملیات به خوبی بکار گرفته شود. سپاه و ارتش امکانات مهندسی اش را در بحث خاکی، در مواقع عادی هم حتی عمدتاً برای کارهای عقبه- بنه ها، قرارگاه ها، توپخانه ها، آشپزخانهها و جابجاییهای یگانهای خودشان – استفاده میکردند. خدمات دهی به عموم محور با جهاد منطقه بود. خطوط اول و دوم و کارهای اصلی را هم باید با آن جهاد انجام میدادند. از فتح المبین به بعد این بنا را گذاشتیم و این را هم شکستیم که دیگر بعد از عملیات هر کس برود در تشکیلات خودش صرفاً کار کند. میگفتیم قرار گذاشتیم که لشکرها و جهادها و یگانهای سپاه و … که با هم هستند در این قرارگاه مشترک با هم بمانند. با هم کار کنند، به حسب نیاز، امکانات و نیروها جابجا شوند. من آن موقع به عنوان مسئول مهندسی جهاد فارس، لشکر ۲۱ حمزه، لشکر ۷ ولیعصر (عج)، لشکر والفجر فارس و … با هم بنهی مشترک داشتیم، ما این تشکیلات را حفظ کردیم و داشتیم. هم دوران فتح المبین، بعد از فتح المبین تا زمانی که در کنار هم بودیم، همهی خدمات را از تشکیلات و امکانات به هم میدادیم، ضمن اینکه، یگانهای سپاه و ارتش خودشان بر این باور بودند که در بنهی مشترک هرچه بمانند به نفع شان است، چون سرویس و خدماتی که به لحاظ پشتیبانی ماشین آلات به خصوص، برای تعمیر و راه اندازی و نگهداری اش، جهاد داشت و میداد، شامل همهی اینها میشد و اینها خیلی دستشان باز نبود.
ما دستمان باز بود و امکانات میدادیم، یک دستگاه مهندسی ارتش یا سپاه که در کنارمان و در قرارگاه مان بود، با دستگاه جهاد فرقی نداشت، اگر این خراب میشد و قطعه میخواست، این را هم تعمیرش میکردیم. خیلی هم بنهها و قرارگاه هایمان تقویت میشد. یک جاهایی رسماً، مثلاً همین فتح المبین یادم است که قرارگاه مرکزی در ساختمان هفت تپه، یک ساختمان شیکی بود که میرفتیم آن جا جلسات را با فرماندهان سپاه و ارتش و … میگذاشتیم و خیلی هم از لحاظ امنیتی مراقبت میکردند، جلسات را آنجا میگذاشتیم، یادم است که این تقسیم بندیها و …. صورتجلسه شد. یعنی صحبت و بحث شد و بعدا قرار شد سران مجموعهی جهاد و سپاه و ارتش این صورت جلسه را امضاء کنند، که کردند و سندش هم موجود است. خاطرات جالبی هم از آن جلسات داریم، خیلی از روابط دوستی مان با بچههای سپاه و ارتش در این جلسات بیشتر رقم میخورد. سر به سر هم میگذاشتیم، شوخی میکردیم یا بعضی از همین کش مکشهای چانه زنیها را با هم داشتیم. به خصوص بچههای ارتش یک رغبت خاصی داشتند به اینکه بچههای جهاد حتما هرکجا میروند کنارشان باشند. اگر یک جایی یک مأموریتی را فرماندهان لشکرها به آنها میدادند، اگرمی فهمید جهادی کنارش ممکن است نباشد، اولین تقاضایش این بود که جهاد من کیست؟ … (نمایندگان، مصاحبه شماره ۲)
آن موقع میگفتند که جهاد پشتیبان من کیست؟ یا به قول معروف جهاد معین ما کیست؟ ولی وقتی عملیاتها پشت سر هم رخ داد، اصلا قرارگاهها مشخص شد. ما در قالب چند تا قرارگاه کلی …- نصر و فتح و کربلا و قدس و … در مقاطع مختلف آدم هایش فرق میکرد مثلاً من در یک مقطعی در فتح المبین با مجموعهی لشکرها بودم در لشکر ۲۱ حمزه بودم، در والفجر مقدماتی، یادم نیست قرارگاه اسمش چی بود، تازه لشکرهای سپاه تشکیل شده بود، یک قرارگاهی در تنگه زلیجان. ما را بردند نزدیک جنگلهای امقرمن آن روز حساب کردم دیدم قرارگاهی که من جوان ۲۲ ساله فرمانده مهندسی اش شده بودم و دارم هماهنگ میکنم، ۱۶ تا لشکر داشت. گفتم خدایا کمکم کن، من اینها را چطوری هماهنگ کنم.
آن قدر همهی انگیزهها و اهداف یکی بود، اخلاصها بالا بود… اینجوری نبود که با هم مشکل داشته باشیم. یک کسی مانند عمید و جانگداز و …. برای خودشان یک سابقهای داشتند و آموزشهایی دیده بودند، عیبشان نبود که در کنار من بایستد و … او در کنار خودش، یک بچه ۲۲ ساله نمیدید، یک نمایندهی جهادی میدید که کلی توان و امکانات و جرأت و جسارت و … در کنارش است و خدمات به او میدهد و شب عملیات هم او و تیمش جلو هستند. یعنی تقسیم بندی هایمان را با حساب و کتاب کرده بودیم، هیچ وقت به کسی مثل عمید نمیگفتیم در شب عملیات در فلان محور باش. تأکید میکردیم که در قرارگاه باش و تکان نخور تا اگر فرمانده لشکر کاری داشت به ما بگو. تقسیم بندیهای کاری و اجرایی اینجوری بود. همدیگر را قبول داشتیم و به راحتی کار میکردیم. یکی از مشکلاتی که یادم هست در آن زمان، به شهید رضوی و به خصوص به آقای ورشابی بعداً چند بار این موضوع را گفتم و اشکال میدیدم، با این که من جوانی بودم و خیلی تجربهی اداری هم نداشتم، همیشه میگفتم چرا این مأموریت ها، چرا این مسئولیت ها، چرا این عنوانها و … را صورتجلسه نمیکنید و حکم نمیزنید.
ما مستند نمیکردیم خیلی از اینها را متأسفانه. شاید بگویم به ندرت بعضی از چیزهای ما مستند شد. اما ارتش یک حسنی که داشت، تشکیلاتی داشت که همه چیز را ثبت میکرد و مینوشت. کاری نداشت که تو کی هستی. در محدودهی خودش هر اتفاقی میافتاد، به عنوان تشکیلات و امکان موجود در اختیارش، برای خودش این را ثبت میکرد.
من همیشه یک چیز را عامل اصلی موفقیت هایمان میدانستم، بخصوص در قرارگاه یا عملیات ها، حتی اگر یک موقع در بحثهای نظامی و در عملیات ها، واحدهای دیگر، واحدهای رزمی، بر سر کم و زیاد یا اختلاف نظراتی با همدیگر داشتند، در مهندسی ما با هم از این مشکلات را نداشتیم، ما در مهندسی ارتش، سپاه و جهاد خیلی یکدست بودیم. دیگر این حسابها بین مان نبود که کی چه توانی دارد، کی چه امکاناتی دارد. خیلی با هم یک رنگ بودیم. من هیچ وقت در هیچ یک از قرارگاه مشترکم احساس نکردم که ایشان ارتشی است و ایشان سپاهی است. همه را جهادی میدیدم، به معنای واقعی. یعنی همه یک روحیه داشتند.
همه به هم اعتماد داشتند و واقعاً در تصمیم گیری ها، در هماهنگی ها، در فرمانبری ها، در جابجایی ها، در تمام این مراحل واقعاً با هم هماهنگ عمل میکردیم و من تنها جایی که یک دفعه، یک مقدار بر سر یک موضوعی اختلاف در یکی از قرارگاهها پیدا کردم، فکر میکنم عملیات رمضان بود با شهید حاج عباس جولایی بر سر جابجایی یک بلدوزر بود. یک بلدوزری را برای پشتیبانی برای چند تا محور نگه داشته بودم، خیلی هم در مضیقه بودیم و برایش برنامه ریزی کرده بودیم که این بماند که از آن استفاده بکنیم، آقای محسن رضایی از برنامه ریزی ما خبر نداشت، پیغام داده بود که این دستگاه تان را بفرستید فلان جا در یک نقطهی دیگری که الان یادم نیست و در آن نقطه هم من برایش برنامه ریزی جدا کرده بودم و مطمئن بودم که رفتن این در آن جا تأثیر ندارد. اگر یک اختلاف نظری هم پیدا کردیم، سر مداخلهی یک نیروی رزمی، نظامی بود.
خودمان خیلی با هم هماهنگ بودیم. … همیشه به عنوان یک جهادی اعتقاد دارم که جهاد بزرگترین هنرش در جنگ این بود که باعث ایجاد وحدت بین نیروها میشد. جهاد واقعا هماهنگ کننده و وحدت بخش بود. ما همیشه کوچکترین سوء تفاهم یا اختلافی بین نیروها پیش میآمد، همیشه وسط میدان و میان اینها بودیم و اصلاح میکردیم و با شیوههای خاص خودمان باعث میشدیم که این ها، مشکلاتشان مرتفع شود و هماهنگ شود. یعنی هماهنگ کننده خوبی بود جهاد. هم نیروهای پراکندهی جنگ را خوب مدیریت کرد و هم باعث وحدت شد
از طریق القدس به بعد که یک مقدار غنائم گرفته شد، واحدها گسترش پیدا کرد، جهادها مجبور شدند، تشکیلاتشان، امکاناتشان و نیروهایشان را توسعه بدهند، چون مسئولیت مستقیم مهندسی و پشتیبانی با اینها بود همچنان. سپاه ساختارش را که تغییر داد و رفت به سمت تیپ و لشکر و …، واحدهای مهندسی اش را هم تشکیل داد یواش یواش. اما از ابتدا سپاه حتی در بحث اهواز، آدمهایی را داشت از جنس مهندسی که کار مهندسی را هماهنگ میکردند. ما ارتباطات مهندسی مان با فرماندهی، رابطمان عموما کسی بود، به نام مهندس، از مهندسان مجموعه بود. مثلاً آن موقع ارتش، نمایندهی مهندسی اش جناب سرهنگ جانگداز بود- آن موقع جناب سرگرد جانگداز- آقای جانگداز از جانب ارتش هماهنگ میکرد و سردار مهرداد و عندلیب و … از سپاه و در تصمیم گیریها و مشاورهها در کنار فرماندهان نظر میدادند و نظرات بچههای جهاد را جمع میکردند، جلسه میگذاشتند، جلسات مکرر.
این اشکالات و خواستههای فرماندهان را میبردند و منتقل میکردند و با فرماندهی جلسات مستقیم برای بچههای جهاد گذاشته میشد و هماهنگ میشد، فرماندهان مشترک ارتش، سپاه، بچههای جهاد مینشستند، نظراتشان را میدادند، خواسته هایشان را میگفتند، طرح داده میشد روی آن، ولی به لحاظ ساختاری و اجرایی، واحدهای مهندسی سپاه عملاً تا فتح المبین هم شکل اجرایی کاملی به خودش نگرفته بود. · نتیجه گیری درخصوص سیر تحول مهندسی رزمی در دفاع مقدس
باتوجه به تعامل و ارتباط نزدیک واحدهای مهندسی ارتش، سپاه و جهاد و سایر ارگانهای کمک کننده در امر مهندسی در دوران دفاع مقدس، روند تکاملی مهندسی رزمی نیز تقریباً یک روند رو به رشد کلی داشت که در تمام یگانهای مهندسی رزمی حاضر در جنگ، جریان داشت و با تشکیل قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) این یکپارچگی کامل شد.
در یک نگاه کلی میتوان سیر تکامل مهندسی رزمی در دفاع مقدس را به سه دوره تقسیم کرد:
از ابتدای جنگ تا عملیات بیت المقدس از عملیات بیت المقدس تا زمان تشکیل قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) از زمان تشکیل قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) تا پایان جنگ
در دورهی اول، باتوجه به کمبود تجهیزات مهندسی در سپاه و نیز تعریف شدن مأموریتهای خاص برای یگانهای مهندسی ارتش، نقش جهاد در امر مهندسی، پررنگتر از سایر سازمانها بود، ولی تمامی یگانهای مهندسی رزمی شرکت کننده در جنگ، روند رو به رشد خود را داشتند.
در دورهی دوم باتوجه به رشد سریع مهندسی در سپاه، میتوان گفت که مهندسی سپاه، در بسیاری از عملیاتهای مهندسی، پا به پای جهاد در امر مهندسی نقش آفرینی کردند. یگانهای مهندسی ارتش نیز در انجام مأموریتهای خود موفق بودند. البته شایان ذکر است که در این دوره نیز تمامی یگانهای مهندسی رزمی حاضر در جنگ، روند رو به رشد خود را داشتند. در دورهی سوم، به دلیل تشکیل قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص)، فعالیتهای مهندسی رزمی به صورت متمرکز زیر نظر این قرارگاه قرار گرفت و به هر یک از یگانهای دخیل در امور مهندسی رزمی، مأموریت خاصی محول شد. در این دوره نیز همانند دورههای قبل تمامی یگانهای مهندسی رزمی، پیشرفتهای قابل توجهی در امر مهندسی رزمی داشتند.
منابع و مأخذ
کتب
برهانیان، ع. , & نجفی، ح. (۱۳۷۶). جنگ مهندسی، خاطرات، تاریخچه تشکیل و روند تکاملی واحد مهندسی لشکر ۳۱ عاشورا. واحد مهندسی لشکر ۳۱ عاشورا.
پوریرحیم، ع. , & صادقی، ی. (بی تا). ایران.
توکلی، ا. (۱۳۷۳). نقش مهندسی در دفاع مقدس.
جلالی فراهانی، غ. , & شمسایی زفرقندی، ف. (بی تا). مدیریت مهندسی دفاعی. ایران.
(۱۳۷۵). سرنوشت. تهران: وزارت جهاد سازندگی.
سرداری کرمانی، ج. (بی تا، ۹). تجارب مهندسی جنگ. تهران، تهران، ایران.
کاوشی، ح. (۱۳۸۵). جهاد سازندگی و جنگ. انتشارات دفاع.
معین وزیری، نصرت الله (۱۳۸۷) ارتش در عملیات فتح المبین
جزوات
جزوه شماره ۱۳، مجموعه جزوات تدوین محتوی پروژه مهندسی رزمی در هشت سال دفاع مقدس، عملیات مهندسی ارتش
سایت
انصاری. (۱۳۸۶). کربلای ۴. بازیابی از پایگاه حجت الاسلام انصاری راد: تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۳، ۱۰:۰۰
http://www.ansarirad.ir/index.php/۲۰۱۳-۱۲-۰۹-۲۰-۲۳-۳۵/۴/۸۲-۴
ایران ویکی. (۱۳۹۳). فضای معماری. بازیابی از تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۳، ۱۱:۰۰
http://iranwiki.net/detail/۱۷۱۷۳۳۰/article/۴
آموزش نظامی،۱۳۹۰ تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۴، ۱۲:۰۰
http://www.amoozeshnezami.blogfa.com/post/۹۲۲/%D۸%B۹%D۹%۸۵%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۷%D۸%A۷%DB%۸C-%D۹%۸۶%D۸%B۸%D۸%A۷%D۹%۸۵%DB%۸C
پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس. (۱۳۸۹/۰۳/۱۵). مهندسی رزمی در صف مقدم نبرد. بازیابی از پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس: تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۳، ۱۴:۰۰
http://www.dsrc.ir/View/article.aspx?id=۳۳۹۴
پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس۲، پ. ع. (۱۳۸۶/۱۱/۱۶). خلاقیتهای مهندسی در دفاع مقدس. بازیابی از پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۷، ۱۵:۰۰
http://www.dsrc.ir/View/article.aspx?id=۱۶۴
دانشنامه. (۱۳۹۴/۰۴/۱۵). بازیابی از دانشنامه رشد:
تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۰، ۱۰:۱۵
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D۸%B۹%D۹%۸۵%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA+%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۱%D۸%AC%D۸%B۱+۱۰&SSOReturnPage=Check&Rand=۰
دانشنامه رشد. (۱۳۹۳). عملیات والفجر مقدماتی. بازیابی از تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۰، ۱۰:۲۵
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D۸%B۹%D۹%۸۵%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA+%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۱%D۸%AC%D۸%B۱+%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%AF%D۹%۸۵%D۸%A.
دانشنامه رشد، ۱۳۸۳، عملیات والفجر ۸، تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۱۹ ساعت ۱۷:۰۰
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D۸%B۹%D۹%۸۵%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA+%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۱%D۸%AC%D۸%B۱+۸&SSOReturnPage=Check&Rand=۰
فرا رو. (۱۳۸۸). پشت-صحنه-بزرگترین-ناکامی-ایران-در-جنگ. بازیابی از تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۱۸، ۲۰:۱۵
http://fararu.com/fa/news/23892
گزارش از عبدالامیر ابراهیمی، سید جواد هاشمی فشارکی و جهادگر امیر محمد زاده
منبع: دفاع پرس
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/85752/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3/
آشنایی با واژهها و اصطلاحات رایج دفاع مقدس
در طول هشت سال دفاع مقدس فعالیتهای رزمی و پشتیبانی رزم گستردهای صورت پذیرفته، که لازمه دانستن بهتر آن، شناخت واژهها و اصطلاحات مربوطه است.
در طول هشت سال دفاع مقدس فعالیتهای رزمی و پشتیبانی رزم گستردهای صورت پذیرفته، که لازمه دانستن بهتر آن، شناخت واژهها و اصطلاحات مربوطه است. براین اساس در این نوشتار تعریف اصطلاحات رایج و پرکاربرد دفاع مقدس در حوزه عمومی و مهندسی رزمی بصورت اجمال تعریف شده است:
جنگ ایران و عراق
جنگ عراق با ایران که در ایران با نامهای «دفاع مقدس»، «جنگ تحمیلی»، و «جنگ هشتساله» و نزد اعراب با نامهای «قادسیه صدام» و «جنگ اول خلیج» (به عربی: حرب الخلیج الأولی) شناخته میشود، طولانیترین نبرد کلاسیک در قرن بیستم و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود.
روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰) درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ۱۰ فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد. پیش از آغاز جنگ روابط دو کشور به شدت تیره شده بود که خصومت شخصی صدام با انقلاب و حضرت امام خمینی (رهبران دو کشور) و مهمتر از آن جاهطلبیهای سیاسی عراق، و اختلافات مرزی و ایدئولوژیکی دو کشور دلایل اصلی آن بودند.
این جنگ در نهایت پس از حدود هشت سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتشبس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و یک هزار و ۱۹۰ میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت. (دانشنامه جهان اسلام ۱۳۹۰)
برای شناخت هرچه بهتر ماهیت هشت سال دفاع مقدس میتوان به دیدگاه حضرت امام (ره) اشاره کرد. حضرت امام ماهیت جنگ ایران در برابر عراق را جهاد دفاعی بیان میکنند. ایران برای خدا قیام کرده است، برای خدا ادامه میدهد و جز دفاع، جنگ ابتدائی با هیچ کس نخواهد کرد. (صحیفه نور، ج۱۶، ص۶۸).
عملیات نظامی
عملیاتهای نظامی مجموعهای از اقدامات نظامی است این اقدامات به صورت یک نقشه یا طرح نظامی تهیه میشوند تا یک اوضاع خاص را به نفع نیروی مربوطه تغییر دهند. عملیاتها به دو شکل رزمی و غیررزمی هستند و معمولاً به دلیل مسائل امنیتی از یک اسم رمز برای اشاره به آنها استفاده میشود. عملیاتهای نظامی را به جای این که با اهداف عملیاتی واقعیشان بشناسند، غالباً با نامی که به آن مشهور شدهاند میشناسند. (آموزش نظامی ۱۳۹۰)
مهندسی
کاربرد خلاقانه اصول علمی جهت طراحی یا توسعه ساختارها، ماشینها، اسباب و یا روشهای تولید و یا کلیه اموری که ترکیب این امور باشد و یا بنا کردن و یا عمل کردن به همین طریق با اشراف کامل از طرح آنها و یا پیش بینی رفتار آنها تحت شرایط عملی معین، به شکلی که همهی آنها هدف کاربری مشخص داشته باشند و شرایط اقتصادی پروژه را در نظر بگیرند و امنیت زندگی و مالکیت را در نظر بگیرند. (روز نوشتههای یک مهندس ۱۳۸۹)
مهندسی رزمی
به شاخهای از مهندسی گفته میشود که در صحنه عملیات نظامی و رزم، یگانهای مانوری و رزمی را با تخصص خود پشتیبانی مینماید. از جمله این اقدامات شامل آماده سازی نقاط استقرار و تجمع، احداث پناهگاهها و کمک به تسهیل و تحرک در جابجایی یگانهای خودی و متقابلاً اقدامات ضد تحرک برای واحدها و یگانهای دشمن است .
مهندسی رزمی سپاه پاسداران
همزمان با تشکیل سپاه پاسداران و شرکت در جنگ اولین هستههای مهندسی رزمی آن شکل گرفتند. اوایل جنگ که نیروهای مهندسی ارتش هنوز وارد عمل نشده بودند رزمندگان و نیروهای مردمی با ابتداییترین تجهیزات اولین اقدامات مهندسی رزمی را به انجام رساندند. سپس به مرور قسمتی در سپاه پاسداران نیز به مهندسی رزمی اختصاص یافت و این نهاد مستقل تشکیل گردید. (زراعتی، ۱۳۷۵) کارهای بدیع مانند پل بعثت و وپل خیبر و عمده کارهای مهندسی رزمی دوران دفاع مقدس توسط مهندسی رزمی سیاه و جهاد صورت گرفته است.
پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی
جهاد سازندگی همچون سایر ردههای مهندسی و دوشادوش نیروهای سپاهی و ارتشی به ایفای نقش مهندسی و رفع کمبودها و محدودیتهای مهندسی در صحنههای عملیاتی جبهههای حق علیه باطل و همچون ساختار فرماندهی جنگ، قرارگاههای پنجگانه را در مناطق مختلف راه اندازی کرد. با استفاده از ظرفیتهای استانی، جهادهای استانی را نیز تجهیز، سازماندهی و اعزام به مناطق عملیاتی به منظور احداثات مهندسی و پشتیبانی در سطوح مختلف و وسیع در کنار سایر ردههای مهندسی سازماندهی کرد که در بسیاری از عملیاتهای دفاع مقدس، بصورت مشترک و ادغامی با مهندسی سپاه و ارتش و با استفاده از ظرفیت نیروهای داوطلب و متخصص، نقش وافری را در حرکت در مقابل حصارها و کمبود امکانات و تأمین نیازهای اساسی مهندسی مناطق عملیاتی از خود بجای گذاشت. (پوری رحیم & صادقی، بی تا، ص. ۲۶)
مهندسی رزمی ارتش
به منظور افزایش قدرت رزمی یگانهای نیروی زمینی، قبل از انقلاب یک گروه مهندسی تحت عنوان گروه ۴۱۱ مهندسی رزمی در سال ۱۳۵۴ تشکیل و این یگان در پشتیبانی قرارگاههای عملیاتی، مأموریتهای محوله چه در زمان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه در زمان جنگ تحمیلی و بعد از آن را انجام میدهد. در ساختار قدیمی نیروی زمینی جهت پشتیبانی مهندسی از لشکرها اعم از پیاده و زرهی یک گردان مهندسی رزمی شامل ارکان و گروهان ارکان و سه گروهان مهندسی رزمی و یک گروهان پل سازماندهی شده بود. در تیپهای مستقل نیز پشتیبانی مهندسی به عهده یک گروهان مهندس بوده که به صورت سازمانی به هر تیپ مستقل پیاده، زرهی و یا هوابرد یک گروهان مهندسی رزمی اختصاص مییابد.
برابر بررسی به عمل آمده همزمان با تشکیل لشکرها و تیپهای مستقل به ترتیب گردانها و گروهانهای مهندسی رزمی با ساختاری تقریباً به شکل امروزی شکل گرفته و رفته رفته با واگذاری تجهیزات و بسط سازمان تغییر ساختار یافته اند. (معین وزیری،۱۳۸۷)
گردان مهندسی رزمی
از تشکیل دو گروهان یا بیشتر مهندسی رزمی، گردان مهندسی رزمی تشکیل میشود. ترکیب و ساختار گردان مهندسی رزمی میتواند بسته به موقعیت شکل گیری و مأموریتهای محوله متفاوت باشد. (پوریرحیم & صادقی، بی تا، ص. ۲۲)
تیپ مهندسی
تیپهای مهندسی از یگانهای عمده مهندسی رزمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دفاع مقدس است که از چند گردان تخصصی مهندسی تشکیل میشد مانند گردان راه، گردان استحکامات، گردان پل، گردان تخریب، گردان عملیات خاکی و گردانهای خاص همچون تونل و حفاری و بسته به کارکرد، اقتضای میدان نبرد و منطقهی جغرافیایی، گردانهای ویژه را نیز در خود جای میدهند.
لشکر مهندسی
لشکری که دارای ماهیت تخصصی تیپ مهندسی است لیکن با استعداد و گردانهای تخصصی بیشتر.
مهندسی قرارگاه تاکتیکی
بخشی از قرارگاههای عملیاتی در سالهای دفاع مقدس بودند که با بکارگیری کلیهی استعدادهای یگانهای مهندسی (ارتش، سپاه و جهاد) مأمور به شرکت در عملیات نظامی، آنان را فرماندهی میکردند.
مهندسی قرارگاه مقدم منطقهای
بخشی از واحد سازمانی ستاد قرارگاههای مقدم مناطق جنوب، جنوب غرب، منطقهی میانی، غرب و شمال غرب بود که مسئولیت هماهنگی فعالیتهای مهندسی و یگانهای مهندسی تحت کنترل عملیاتی قرارگاه را در اختیار داشت؛ که بعضاً دارای نیروی انسانی و ماشین آلات مهندسی نیز بوده است.
پیوست مهندسی
طرح نوشتهای که نحوه عمل یگانهای مهندسی در دستور عملیات نظامی را تعیین میکنند.
جاده
از نگاه مهندسی رزمی، راهی را که در طراحی عملیات نظامی با تلاش تخصصی یگانهای مهندسی و مقتضیات میدان نبرد ساخته میشود جاده نظامی گویند.
پل
پل، قطعهای از راه است که بر روی یک بریدگی واقع میشود. این بریدگی ممکن است یک تقاطع همسطح، رودخانه، شیار و دره یا … باشد.
خاکریز
«خاکریز عارضهای مصنوعی است که از انباشتن مصالح خاکی با ارتفاع و طول و عرض متفاوت بنا به موقعیت زمانی و مکانی و به منظور حفظ افراد، وسایل، تجهیزات، امکانات، جنگ افزار، و نیز اختفاء فعالیتهای خودی از دید و تیر دشمن احداث میشود .»
استحکامات
کلیه عوارض طبیعی و مصنوعی که به منظور حفظ جان نیروها و تجهیزات و نیز اختفاء و استمرار فعالیتهای خودی در مقابل عملیات خصمانهی دشمن (دید و تیر دشمن) بکار میرود را استحکامات میگویند
کانال
از نگاه مهندسی رزمی، کانال عارضهای است که توسط ماشینآلات مهندسی و یا تجهیزات تخصصی مناسب بر روی زمین و گاهاً بر روی دژها احداث میشود و کاربردهای مختلفی دارد همچون کانال انتقال آب، کانال موانع.
خندق
اصل کلمه عربی خندق، کندک فارسی بوده، یعنی کندن زمین که امروزه بیشتر در کاربرد نظامی به آن کانال گفته میشود و از نوع استحکامات موقت به شمار میآید..
سنگر
سنگر عبارت است از هرگونه پناهگاه طبیعی و یا مصنوعی که بتوان ازآن به عنوان محل اسکان و یا درگیری جهت نیروها و تجهیزات و همچنین حفاظت نیرو و تجهیزات از دید و تیر دشمن استفاده کرد . سنگرهای ساخته شده یکی از انواع استحکامات نظامی است.
پناهگاه
مکان یا سازهای طبیعی یا مصنوعی است که برای حفاظت نفرات، تحهیزات، منابع و تاسیسات و همچنین اختفاء و استمرار فعالیتها از اقدامات خصمانه دشمن مورد استفاده قرار میگیرد.
جنگ مین
کاشت مین در میادین مین خودی با آرایش تاکتیکی، محاسبات نظامی و ابعاد مختلف و همچنین برداشت مین برای ایجاد شکاف و معبر در میادین مین دشمن در ابعاد متناسب با اهداف و نیازمندیهای میدان نبرد را اصطلاحاً جنگ مین گویند.
تخریب
از نگاه مهندسی رزمی، انهدام و از بین بردن نفرات، تجهیزات، منابع و تاسیسات دشمن با استفاده از مواد انفجاری را تخریب مینامند.
مهندسی انفجار
مهندسی انفجار عبارت است از کلیه فعالیتهایی که در سه حوزه تخریب، جنگ مین و چک و خنثی سازی صورت میگیرد.
موانع
هر عارضه طبیعی، مصنوعی یا اشیاء که موجب توقف، تأخیر، انحراف یا کانالیزه کردن یگانهای رزمی دشمن گردد، مانع گفته میشود.
سد موانع
به مجموعه موانع هماهنگ طبیعی یا مصنوعی یا هر دو که که موجب توقف، تأخیر، انحراف یا کانالیزه کردن یگانهای رزمی دشمن شود، اطلاق میشود
جنگ آب
استفاده تاکتیکی و عملیاتی از منابع آب (سیلاب ها، رودخانه ها، هورها) و هدایت آن در زمینهای وسیع برای جلوگیری از پیشروی دشمن و تحرکات زمینی آن یا تثبیت مواضع خودی در زمان آفند و پدافند، عملیات آبی یا جنگ آب است.
گزارش از عبدالامیر ابراهیمی ـ جهادگر امیر محمد زاده ـ سید جواد هاشمی فشارکی
منبع: دفاع پرس
اصطلاحات رایج دفاع مقدس 8سال دفاع مقدس فاش نیوز
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/85733/%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%85-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D8%AF/
پدر همرزم همکارمان آسمانی شد
پدر همکارمان دکتر سید جواد هاشمی فشارکی از پیشکسوتان دفاع مقدس و دبیر جشنواره طراحی آستان مطهر ائمه بقیع(ع) آسمانی شد...
فاش نیوز - پدر همکارمان، دکتر سید جواد هاشمی فشارکی، از پیشکسوتان دفاع مقدس و دبیر جشنواره طراحی آستان مطهر ائمه بقیع(ع) آسمانی شد.
إِنَّا للهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
مرحوم حاج سید حسین هاشمی فشارکی در تاریخ 15 تیرماه 1302 در دیار سرافراز فشارک چشم به جهان گشود. پدرشان حجةالاسلام سید مصطفی هاشمی فشارکی، از روحانیت معظم فشارکی و مادرشان سکینه غلامی فشارکی از بانوان مومنه بودند. در پانزده سالگی به اصفهان و مدتی بعد به تهران مهاجرت کرده و به شغل مصالح ساختمانی اشتغال داشتند.
ایشان در سال 1329 ازدواج کردند و دارای 5 پسر و دو دختر می باشند. وی در جنوب تهران اقامت گزیده و هنگام پیروزی انقلاب در شرق تهران ساکن شدند. منزل وی محل جلسات هیات های دوره ای محلی و اقوام(در پیش از انقلاب و دهه 60 و فعالیت های انقلابی بود و از جبهه های جنگ حمایت کرده و در نمازهای جماعت مسجد محل و نماز جمعه شرکت می کرد. و پای ثابت هیات 14 معصوم محلی صبح های جمعه و هیات فشارکی ها در عصرهای جمعه بود. از سال 1392 که ایشان به علت بیماری عمل کردند، فعالیت های بیرونی ایشان محدود شد و اوقات خویش را با قرانت قرآن، مفاتیح و مطالعه کتاب های مذهبی می گذراندند و گاهی شعرگونه ای نیز می سرودند.
ایشان پس از 12 روز در بستر بیماری، صبح روز شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ دار فانی را وداع گفتند. مراسم تدفین و خاکسپاری آن مرحوم ساعت 3 بعد از ظهر دو شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۰ در کنار مزار شهدای فشارک بوده و شام غریبان وی شب رحلت پیامبر الهی(ص) و شهادت جد ایشان امام حسن مجتبی(ع) خواهد بود.
والد ایشان حجه الاسلام سید مصطفی هاشمی فشارکی در تاریخ 19 دی 1362 و والده ایشان حاجیه خانم سکینه غلامی فشارکی در 1374 به رحمت ایزدی پیوستند. همسر ایشان، مرحومه حاجیه خانم فاطمه فشارکی فرزند مرحوم حاج میرزا یعقوب فشارکی در 20 بهمن 1390 دارفانی را ترک گفتند. همگی در مزار فشارک آرمیده اند.
بر اساس سنگ نوشته روی مزار پدرشان؛ ایشان فرزند سید مصطفی – فرزند سید حسین– فرزند میر علی النقی - فرزند میر ابوطالب -فرزند میر علی النقی- فرزند میر ابراهیم – فرزند میر اشرف – فرزند میر مشرف – که بعد از چند نسل به حسن مثنی – امام حسن مجتبی (ع) – امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) و سپس به پیامبر اکرم(ص) می رسد.
فامیل معظم فشارکی 69 شهید والامقام تقدیم انقلاب اسلامی نموده که یکی از آنان شهید مدافع حرم می باشد و آیت الله العظمی سید محمد طباطبایی فشارکی فقیه محقق و عالم امامی(1316 ق)، آیت الله سید عباس هاشمی فشارکی فرزند ایت الله سید محمد 29 دی 1358، آیت الله آخوند ملامحمد حسین فشارکی (1313 ش)، آیتالله ملا محمدباقر فشارکی یکی از علما و مدرسین بزرگ اصفهان (1314 ق) ؛ ایت الله شیخ رحمت الله آقاجانی فشارکی از اساتید رهبر انقلاب ( قم، خرداد 1393 ) و.... از علمای مشهور این خاندان می باشد.
اقوام فشارکی که 69 شهید تقدیم انقلاب کرده اند، به ترتیب الفبا چنین هستند: "آقاجانی فشارکی"، " اقاجونی فشارکی "، "احمدی فشارکی"، " اثنی عشری "، " اشجع، " ؛ "بهروان فشارکی"، " باب الخانی " "پادگانی فشارکی"، "جعفری فشارکی"، "حسینی فشارکی"، "حقیقت دار فشارکی"، "ذوعلم فشارکی"، "سلمانی فشارکی"، " سوریان " ؛ "طباطبایی فشارکی"،"طبایی زاده فشارکی"، " عظیمی اصفهانی "، "غلامی فشارکی"،"فشارکی اصفهانی"، "فشارکی پزوه"، "فشارکی زاده"،"فشارکی نیا"،"فشارکی"، "فشارکی فرد "،"کاویانی فشارکی"، "لسانی فشارکی"،"محمدی فشارکی"،"مطلبی فشارکی"،" ملکوتی "؛ "نقیان فشارکی"، "نوری فشارکی"، "هاشمی فشارکی"،....
دو نسل بعد و دو نسل قبل
سید حسن 1399 – سید امیر 1370 – سید جواد 1340 – سید حسین – 1400- 1302– سید مصطفی حدود 1260 الی 1270 - 1362
پدر بر مزار پدر
سید جواد هاشمی فشارکی ائمه بقیع(ع) حجةالاسلام
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/85529/-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%84%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/
دستاوردهای بیبدیل دفاع مقدس برای ملت ایران
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران بدون وابستگی به قدرتهای غرب و شرق از ابتدا انواع فتنهها و شرارتها علیه آن اعمال شد و چون ثمری برای دشمن نداشت، به گزینه حمله نظامی نیابتی روی آوردند.
انقلاب کبیر و شکوهمند اسلامی ایران در حالی پیروز شد که بدون وابستگی به قدرتهای غرب و شرق و با دستان خالی، ولی متکی به نیروی ایمان مردم بود؛ لذا باعث تحیر جهانیان و بهت قدرتهای سلطه گر به سبب از دست دادن پایگاه خود در ایران شد، بنابرین از ابتدای پیروزی انقلاب انواع فتنهها و شرارتها را بپا داشتند، ولی چون ثمری برایشان نداشت، لذا به گزینه حمله نظامی نیابتی روی آوردند.
کشور تازه انقلاب کرده، امور اداری سامان نگرفته ودارای تب و تاب اختلافات داخلی از سوی رییس جمهور و سازمان منافقین فرصت بسیار مناسبی بود، برای سرنگونی یک نظام نوپا. با تمام پشتیبانی مالی، اطلاعاتی، سیاسی و... توسط تعداد زیادی از کشورها از رژیم صدام بعثی، تجاوز گستردهای در ۳۱ شهریور ۵۹ علیه کشور صورت گرفت و متاسفانه مناطق زیادی اشغال و مردم زیادی به خاک خون کشیده و اواره شدند. ولی با فرمان امام خمینی بسرعت دفاع مردمی شکل گرفت.
۱) مراحل دفاع
دفاع در برابر تجاوز طی مراحل زیر محقق شد:
• توقف تجاوز (دفاع مردمی و جنگهای نامنظم) • اتلاف زمان دردوران فرماندهی بنی صدر (تثبیت مواضع استقراری رژیم بعث در ایران) • بازپسگیری متصرفات دشمن (عملیاتهای بزرگ و کوچک) • پیشروی درداخل عراق برای تنبیه متجاوز جهت پذیرش حقوق حقه ایران • زمینهسازی برخی وادادگان سیاسی و فرمانده خسته جنگ مبنی برعدم توانایی ادامه جنگ • پذیرش جام زهر از سوی امام راحل • تبعیت پذیری رزمندگان وملت در پذیرش زهر نامه ۵۹۸
۲) پیامدهای منفی جنگ تحمیلی
جنگ تحمیلی هشت ساله، پیامدهای منفی وزیانبار جانی و مادی زیر را بهمراه داشته است:
تلفات جانی (شهید و جانباز):
• تعداد ۲۱۳ هزار و ۲۵۵ ﻧﻔﺮ شهید (آمار شهداى این جنگ بسیار بیش ازمجموع کشته هاى پنج جنگ اعراب و اسرائیل در سال هاى۱۹۷۳، ۱۹۶۷، ۱۹۵۶، ۱۹۴۸، و ۱۹۸۲ است.) • ۶۷۲ هزار نفر جانباز • ۴۳ هزار و ۱۷۳ نفر آزاده • تعداد زیادی شهدای مفقود الاثر و تعدادی شهدای گلنام (گمنام) • بوجود آمدم مشکلات اجتماعی و فرهنگی • خسارات روحی روانی • بی سرپرست شدن خانوادههای شهدا • صدمه خوردن خانواده جانبازان و رزمندگان • خسارات مادی به زیر ساختهای کشور
بر اساس گزارش هیأت دبیرکل وقت سازمان ملل در سال ۱۳۷۰، خسارات مستقیم به ایران ۹۷ میلیارد دلار برآورد شده است. این رقم یکدهم خسارات یک هزار میلیارد دلاری است که کارشناسان و مسئولان وقت کشورمان تخمین زده بودند.
توقف رشد وتوسعه کشور، طمع دشمنان
جنگ ایران و عراق دو سال بیش از جنگ ۶ ساله «دوم جهانى»، ۵سال بیش از جنگ کره و چهار سال بیش از جنگ جهانى اول به طول انجامید. از نظر اندازه زمانى این جنگ تنها با جنگ ویتنام در قرن بیستم قابل اندازه گیرى و مقایسه است.
• جابجایی جمعیت وبهم خوردن تعادل جمعیت شهرها • مشکل اسکان آوار جنگ تحمیلی • کمبود ارزاق و اجناس در کشور • و موارد دیگر
۳) دستاوردهای داخلی دفاع مقدس
خسارات جنگ هشتساله بسیار تلخ و تاسفبار بود؛ لکن در عرصه داخلی، دستاوردهای زیر را بهمراه داشته است:
الف- در مقطع هشت سال جنگ
عرصه فرهنگی
• مشخص شدن ضعفها واسیب پذیریهای درونی کشور • هویدا و رسوا شدن دشمنان داخلی انقلاب (منافقین – لیبرالها - ملی گراها – بنی صدر و...). آزمون روشنفکری در دوران دفاع مقدس • همه گروههای وابسته در کردستان، دیگر نمیتوانستند انگیزهای برای مقابله با حاکمیت انقلابی مردم و انقلاب اسلامی داشته باشند. همچنین احزاب مسلح غیر قانونی دموکرات و کومله نیز سلاح خود را به زمین گذاشته و تا حد زیادی نفوذ سیاسی خود را در کشور از دست دادند.
عرصه اقتصادی
مسئولان توانستند با توزیع عادلانه کالا در این دوران مواد ضروری و مورد نیاز اکثر مردم را با قیمت مناسب در اختیار آنان قرار دهند و زمینههای نارضایتی عموم را رفع کنند وتجربه مدیریت کمبودها در شرایط بحران بدست اید.
عرصه فرهنگی اجتماعی
۱- داشتن روحیه قناعت و صرفه جویی ۲- ابتکار عمل در ساخت قطعات، وسایل و تجهیزات مورد نیاز ۳- خودکفایی در کالاها و تجهیزات اساسی در مقابل تحریمهای اقتصادی ۴- رشد باورهای دینی و معنوی ۵- تولد تفکر بسیجی به عنوان ایدئولوژی کارآمد دفاع مقدس ۶- رشد فضایل اخلاقی و معنوی ۷- تکلیفی عمل کردن در دفاع به عنوان یک وظیفه ۸- رواج فرهنگ ساده زیستی به جای فرهنگ رفاهطلبی و سرمایهداری ۹- سنجش ظرفیت علمای دینی در بسیج مردمی ۱۰- تجلی یافتن اتحاد وهمبستگی امت ۱۱- شکوفایی روحیه ایثار و فداکاری ۱۲- تحمل سختیها وابدیدگی ملت ۱۳- جنگ هشت ساله، این ملت را آبدیده، شجاع و متّکی به نفس کرد ۱۴- جلوه گر روحیه ایثار و شهادت با الهامگیری از نهضت عاشورا
عرصه نظامی دفاعی
• خروج ارتش از وابستگی نظامی کشورهای بیگانه • سنجش ظرفیت دفاعی مردم • احیای نقش محوری مساجد در دفاع مقدس • شکل گیری و بالندگی ومقتتدر شدن بسیج و سپاه • ایجاد مصونیت برای نظام و انقلاب: واکسینه شدن کشور در برابرتهدیدات دشمن • تولد شیوهی نوین دفاعی • در صنایع دفاعی کشور تحول ایجاد شد
ابتکارات و خلاقیتهای فنی و مهندسی نظامی و طراحی نیازهای ویژه دوران دفاع مقدس از دستاوردهای بینظیر در آن دوران است که رزمندگان اسلام موفق شدند با استفاده از این توانمندی در حفظ نیروی انسانی، امکانات و نیز تسهیل در دفاع نابرابر به موفقیتهای چشمگیری برسند.
• تضمین استقلال کشور و...
ب- درمقطع بعد از جنگ
• خودکفایی دفاعی در عرصههای مختلف • توانایی کمک به بازسازی کشور بدون وابستگی به غربیها • بالندگی شعرو ادبیات مقاومت، هنرسیما وتاتر دفاع ومقاومت • باور ما میتوانیم در عرصههای مختلف علم و فناوری • عطرآگین شدن فضای غبارآلود جامعه با بازگشت پرستوهای تفحص شده مهاجر • و..
۴) دستاوردهای بین المللی دفاع مقدس
خسارات جنگ هشتساله گرچه بسیار تلخ و تاسفبار بود؛ لکن در عرصه بین المللی، دستاوردهای زیر را بهمراه داشته است:
الف- درمقطع هشت سال جنگ
• ایجاد روحیه امیددر میان مبارزین جهان • هویدا شدن دشمنان خارجی انقلاب (کشورهای شرقی وغربی – عربی و.) • به عقب راندن رژیم بعثی عراق با تلاش و فداکاری رزمندگان از سرزمین مقدس اسلامی، • شکست استراتژی مهار دو جانبهی امریکا: امریکا با اعلان بی طرفی، در آغاز جنگ سعی داشت که دو کشور ایران و عراق را در چنگ خود داشته باشد. ماجرای مک فارلین و ایران گیت در راستای استراتژی مهار دو جانبه بود، اما امریکا عملاً با شکست مواجه شد و با جانبداری و حمایت همه جانبه از عراق، در صف دشمنان ما قرار گرفت.
ب- درمقطع بعد از جنگ
• تثبیت اقتدار نظام جمهوری اسلامی در این دفاع باعث شد که چشم طمع جهانخواران از تجاوز به کشورمان کوتاه شود و اگر این اقتدار نبود براساس برخی قرائن و مستندات قطعاً امریکا در سال ۲۰۰۳ به جای حمله به عراق (حادثه سپتامبر سیاه) حمله به کشور ما را در دستور کار قرار میداد.
• هویدا شدن ماهیت وابسته سازمانهای بینالمللی و منطقهای، خصوصاً شورای امنیت سازمان ملل به کشورهای سلطه گر
• الگوسازی برای ملتهای مستضعف: مطرح شدن انقلاب مردمی ایران به عنوان الگوی مبارزه مردمی در سطح منطقه و جهان شود
• و بالاخره سازمان ملل متحد با یک تأخیر طولانی ۱۱ ساله و در سال ۱۳۷۰ رژیم بعثی عراق را به عنوان متجاوز به کشور جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد.
• نشان داد که شاید کشوری بتواند شروع کننده باشد، لیکن الزاماً پایان دهنده به آن بحران نیست و احتمال دارد که کشور مدافع با توانایی به ظاهر محدود، در صحنههای نظامی بتواند سالها مقاومت کند. • شکست ابهت کذایی ابرقدرتها؛ • انتقال تجربیات و صدور آن در دفاع از مظلومین (ظهور پدیده محور مقاومت) • جدی شدن نقش ویژه ایران را در تأمین امنیت منطقه • رشد روابط سیاسی و دیپلماسی با کشورها • شکست طرح گسترش رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه • اثبات کارآمدی نظام جمهوری اسلامی در سختترین آزمون • اقتدارایران درجهان بعنوان یک ابرقدرت نوظهور • تشکیل بسیج جهانی مستضعفین • مهیا سازی فتح قدس شریف • زمینه وفراهم شدن تحقق پذیری سپاه امام زمان (عج)
سخن پایانی: رسالت و وظیفه ما در شرایط حاضر
انقلاب اسلامی درحالی قدم به دهه پنجم و چله دوم حیات پرافتخار خود نهاد، که فراز و نشیبهای فراوانی را طی کرده و شیرینیها و تلخیهای گوناگونی بخصوص در یک جنگ تمام عیار هشت ساله را چشیده و اگرچه دشمنان مستکبرش و عناصر نفوذیشان گمانهای باطلی در نابودی این حکومت الهی را در سر داشتند، اما امام امت و یاران انقلابیاش همواره در تلاش و مجاهدت بوده و دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالشها و به دست آوردن پیشرفتهای خیرهکننده، همواره سربلند و سرافراز دیدهاند.
لحظه لحظه دوران دفاع مقدس سرشار از دستاوردهای راهبردی است و مانند گنج پایان ناپذیری است که بایستی آن را کاوش کرده و بهره برداری کرد؛ که یقیناً ذخیره مفیدی برای سربلندی کشور و سرافرازی اسلام عزیز خواهد بود. ولازمه آن حفظ و تحقیق و نشر معارف دفاع مقدس و جاری شدن در امورات کشور است.
گرچه احتمال جنگی مانند دفاع مقدس ضعیف میباشد، ولی بکارگیری تجارب آن در جنگهای نظامی واقتصادی و... دشمن و به روز رسانی آن بسیار سودمند خواهد بود.
جنگ گرچه خسارت بار بود، ولی تجارب آن نعمت میباشد. واگر رخ نمیداد، ابدیده نمیشدیم واسیب پذیرتر میشدیم. بایستی جنگ تحمیلی پایان یافته تلقی نکرد؛ بلکه چهره آن عوض شده است و با هوشیاری و تلاش مضاعف، حول محور ستون خیمه انقلاب اسلامی؛ سیاستهای کلی نظام را پیاده سازی کرد.
اکنون که در پیچ تاریخی انقلاب از گردنه راهزنان انقلاب قرار داریم، همه موظف به تکالیف دینی و مسولیت اجتماعی خود بوده و بایستی در جهت تحقق اهداف انقلاب کوشا بوده و در گام دوم انقلاب اسلامی در کمک به ایجاد تمدن نوین اسلامی کوشا بوده و زمینه ساز ظهور مهدوی (عج) باشیم.
گزارش از دکتر سید جوا دهاشمی فشارکی رزمنده و پژوهشگر دفاع مقدس
منبع: دفاع پرس
دکتر سید جوا دهاشمی فشارکی دفاع مقدس دستاوردهای بی بدیل ملت ایران فاش نیوز
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/85411/-%D9%81%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D8%B3%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/
فصلی از تاریخ وحدت شیعه و سنی در بحران کردستان
این نوشتار به همراه ارایه اسنادی از وقایع تاریخی، گوشهای تلاشهای صورت گرفته برای برقراری امنیت و آرامش در شرایط ناامنی بوجود آمده توسط گروهکهای فریب خورده مورد حمایت دشمنان غربی و شرقی جمهوری اسلامی در غرب کشور را گزارش میدهد.
شهرستان تکاب با مساحتی بالغ بر دو هزار و ۵۲۳ کیلومتر مربع از شمال با شهرستان چاراویماق در استان آذربایجان شرقی، از شرق به شهرستان ماهنشان در استان زنجان، از غرب به شهرستان شاهیندژ در استان آذربایجان غربی و از جنوب به شهرستانهای بیجار، دیواندره و سقز در استان کردستان ارتباط دارد.
مردم شهرستان تکاب به دو زبان کردی و ترکی صحبت میکنند و دارای مذاهب شیعه، سنی و اهل حق هستند. اتحاد و یکپارچگی بین مردم این شهرستان یکی از شاخصهای اصلی آن است. (فرمانداری تکاب)
تکاب از شهرهای جنوبی آذربایجان غربی است که پس از انقلاب، ضد انقلاب اطراف آن را تصرف کرده و راههای ارتباطی آن اشغال بود و تنها یک راه آن به بیجار فقط در روز انهم با تامین امکان تردد داشت، ولی در دوران دفاع مقدس با تقدیم ۴۵۳ شهید و بیش از ۸۰۰ جانباز (خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۲ شهریور ۱۳۹۹) برای دفاع از کیان اسلامی امنیت کامل به آنجا بازگشت.
مسلمانان شیعه و سنی سالها با یکدیگر در صلح و صفا زندگی و داد و ستد داشتند و روحانیت شیعه و سنی همانند مسلمانان با یکدیگر با صمیمت تمام مراوده داشته و یکی از برنامههای شهر تکاب برگزاری مراسم وحدت بوده و هست. علاوه بر آن میان روحانیت مبارز شیعه و سنی در آن دوران ناامنیهای بحران کردستان در پس از پیروزی انقلاب، تلاشی برای بازگشت برخی فریب خوردگان که با ضد انقلاب همکاری داشتند صورت گرفت.
جلسه مقدماتی
جلسات مقدماتی برای تهیه پیش نویس بیانیه ۱۹ دی ۱۳۶۰ دیدار جمعی با آیت الله شیخ عزیزالله خسروی از اساتید حوزوی شهر تکاب در منزلشان یکی از خانههای سنتی شهر تکاب روزهای پایانی اسفند ۱۳۶۰ از سمت راست به ترتیب: مرحوم یدالله حسین زاده (کلاه بر سر) – مرحوم حجت الاسلام شیخ علی اصغر نظری- مرحوم شیخ یحیی رستم پور از روحانیون سرشناس تکاب - حاج اقا سید حسین هاشمی فشارکی (ابوی سید جواد) – آیت الله شیخ عزیزالله خسروی استاد آن دو روحانی مرحوم – برادر سید جواد هاشمی فشارکی (اورکت پوش) – مرحوم محمد قره باغی (کلاه بر سر) – برادر یدالله حصاری (اورکت پوش)
روحانیون اهل حق
سیدحمدالله خان احمدی
برگی از تاریخ ندای یکپارچه وحدت شیعه و سنی پیرو جلسات و مذاکرات و تهیه اطلاعیه دعوت جهت عفو فراریان و ضمانت امان نامه به آنان تهیه و در نهم اردیبهشت ۱۳۶۲ منتشر میشود.
متن اطلاعیه به شرح زیر است:
«بسمه تعالی واعتصموا بحبل ا. جمیعاًولاتفرقوا همگی به رشته دین خداچنگ زده و به راههای متفرق (مدعیان دین ساز) نروید، (قرآن کریم)
برادران و خواهران، شما شاهد میباشیدکه بارها رهبر کبیر انقلاب اسلامی در مورد اتحاد و یکپارچگی ملت مسلمان ایران علیه جهانخواران و مستکبرین، فرمان عفو و بخشودگی را برای افرادی که به دامن اسلام برمیگردند صادر فرموده است و کسانیکه علیه نظام جمهوری اسلامی نبرد مسلحانه را شروع کرده اند و اسباب عدم امنیت منطقه و ترس و وحشت و گرفتاریهای زیاد برای ساکنین این مناطق که سالهای زیادی در زیر ستم شاهنشاهی زندگی مرگباری داشتند فراهم نموده، به شرط پیوستن به سپاه اسلام مورد عفو قرار گرفته اند و با دریافت امان نامه توانسته اند در پناه جمهوری اسلامی زندگی نوینی آغاز نمایند و در آغوش عزیزانشان به ادامه حیات و زندگی این دنیای فانی مشغول شوند و به تقوا و عبادت خداوند بپردازند.
اینک شورای روحانیت تکاب مرکب از برادران تسنن و تشیع طبق فرمایش امام امت از گروهکهای مسلح غیر قانونی دعوت مینماید که بیش از این به عداوت و تفرقه افکنی بین مسلمانان ادامه ندهند و به ناراحتیها و گرفتاریها یی که برای مردم منطقه و کشاورزان و روستائیان عزیز ایجاد کرده اند خاتمه دهند و اسلحه خود را بر زمین بگذارند وخود را به برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تکاب و روستاهامعرفی نموده و امان نامه را دریافت نمایند و به آغوش ملت مسلمان باز گردند. باشد که پس از دریافت امان نامه ازطریق تمام اقشار مردم حمایت شده و روحانیون مانند همیشه پشتیبان شما خواهند بود، ان شاءالله
امضای روحانیون شیعه
۱) مرحوم شیخ یحیی رستم پور از روحانیون سرشناس و فعال تکاب ۲) مرحوم حجت الاسلام شیخ علی اصغر نظری ۳) حجت الاسلام شیخ سید حسین حسینی ۴) حجت الاسلام شیخ ابراهیم فرجی ۵) حجت الاسلام شیخ یوسف شریفی روحانیون اهل تسنن ۱) شیخ محی الدین نقش بندی ۲) شیخ عمر نقش بندی روحانیون اهل حق شیخ سیدحمدالله خان احمدی» متن بیانیه که بعد از مهر و امضا، تکثیر و در شهرتکاب و روستاهای حومه منتشر شد:
تلاش دشمنان برای به شکست کشاندن ندای آرامش
«دشمنان مردم شریف کردستان عصر همان روز انتشار بیانیه دعوت نامه (امان نامه به فریب خوردگان) روحانی عزیز (علی جان دلداده) و دوپاسدار را به شهادت میرساند تا سبب ایجاد رعب و وحشت شده و مانع پناهنده شدن فراریان شوند. ولی خللی در روحانیت معظم بوجود نیامده و به مرور تاثیر خود را گذشته و منطقه به ارامش در آمده و زندگی مردم به حالت عادی باز میگردد.»
متن پوستری که منتشر شده بود:
«روحانی شهید علی جان دلداده، جهت سرکشی و کمک به مستضعفین روستای قزقپان سنگ تکاب (از نواحی کردستان)، از طرف کمیته امداد آن شهرستان ماموریت یافته بود، اما.. برادران عیوض یوسفی و زلفعلی بیات، دو پاسدار بودند از سپاه جانبازان اسلام و نگهبان بودند آن روستا را از یورش گرگان پلید. برادر محمد برگ، که برای دفاع از نوامیسش سلاح برگرفته و بسیج شده بود و پاس میداشت آن گوشه از میهن اسلامیش را از تجاوزات گروههای وابسته مزدور؛ و که آنان چه عاشقانه به پیشواز معشوق خویش رفتند و در درگیری با ضد انقلاب داخلی در ۶۱/۲/۹ پذیرای شهادت شدند و به آرزوی دیرینه شان رسیدند و خود را از جهان مادیات رها ساختند و به آن دیار جاودانان رهسپار گشتند،. شرکت شما در این مراسم، تجدید عهدی است در جهت تداوم راه شهدای اسلام و مشت محکمی است بر دهان یاوه گویان ضد انقلاب.»
اما روحانی شهید که بود
شهید شیخ علی جان دلداده قینرچه شهید دفاع مقدس، وی دوم فروردین ۱۳۰۱، در شهرستان تکاب دیده به جهان گشود. پدرش اسمعیل و مادرش جهان نام داشت. به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. روحانی بود. در کمیته امداد امام خمینی کار میکرد. ازدواج کرد و صاحب چهار پسر شد. نهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در روستای قزچتان سنگ تکاب توسط گروههای ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به سینه اش، شهید شد. مدفن وی در گلزار شهدای همان روستای قیزقپان سنگ شهر قرار دارد. (منبع اطلاعات شهید: https://www.golzar.info/۲۹۸۹۰۶) مراسم هفته وحدت در چهار ماه قبل یعنی در اواخر دی ماه سال ۱۳۶۰ برگزار شد ماموستا ادبی از علمای اهل سنت (در حال سخنرانی) و توفیق حضور اینجانب (دست چپ پایین پلههای مسجد) http://www.isarpress.ir/?p=۶۰۲۳ دو خبری که شور و اشتیاق وتلاشها را در منطقه مضاعف کرد، سخنرانی امام و پیام آیت الله خامنهای بود:سخنرانی امام خمینی در صبح ۲۰ دی ۱۳۶۰، ۱۴ (ربیع الاول ۱۴۰۲) به مناسبت هفته وحدت (برکات انقلاب) در جمع اقشار مختلف مردم در جماران داشتند وهمچنین پیام حضرت آیتالله خامنهای به مناسبت هفته وحدت در ۱۳۶۰/۱۰/۱۸ منتشر شد.
سخن پایانی
مردم مسلمان تکاب و شهرهای اطراف بعد از آن شرایط درگیریها و برقراری امنیت، حدود چهار دهه میباشد، شهد شیرین زندگی عادی و رشد و توسعه شهرها و خدمات رسانی به روستاهای خود را که بسیار درمحرومیت بودند را چشیده اند و روند تکاملی ادامه دارد. ولی تجارب شیرین و تلخ انروزها بایستی زنده نگه داشته شود و عبرت آموزی شود؛ تا کشور و انقلاب همچنان از تهدیدات جدید احتمالی دشمنان مصون ماند.
گزارش از سید جواد هاشمی فشارکی
منبع: دفاع پرس
شیعه و سنی بحران کردستان سید جواد هاشمی فشارکی فاش نیوز
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/85058/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85-%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87-%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B7-%D8%B3%D8%AE%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C/
نگاهی به معارف دعای هفتم صحیفه سجادیه در شرایط سختی
با توجه به سفارش حضرت امام خامنهای (مد ظلهالعالی) در رابطه با خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه و امیدواری ایشان به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ، در کنار رعایت تمام مسائل پزشکی و بهداشتی توصیه شده پزشکان، لازم است، هر روز این دعا قرائت شود.
در شرایطی که بحران کرونا از اسفند ۱۳۹۸ تا کنون روند تصاعدی داشته و سبب تلفات جانی و خسارات مادی و مشکلات زیادی در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و مشکلات معیشتی و اداره امورجامعه بوجود آورده است، رهبر معظم انقلاب اسلامی توصیه به خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه کردهاند. با واکاوی مضامین متن دعا و تبدیل آن به صورت موضوعی، دعا شامل چهار بخش (توانایی خداوند، بیان مشکل بدرگاه الهی، اعتراف به عجز در برابر مشکل و درخواست حل مشکل از خداوند) است که در این یادداشت تبیین شده است.
قدرت و توانایی خداوند
نخست عظمت و توانایی خداوند را در دعا ذکر میکنیم:
•ای آنکه گرههای امور رنجآور، به وسیلۀ او گشوده میشود؛ یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، ﴿۱﴾ • وای آنکه تندی و تیزی سختیها، به عنایت او فرو مینشیند؛ وَ یَا مَنْ یُفْثَأُ [یَفْثَأُ]بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ ﴿۱﴾ • وای آنکه بیرون آمدن از تنگی و فشار و قرار گرفتن در راحتی گشایش و رهایی از غم و اندوه، از او خواسته میشود. وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الَْمخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ ﴿۱﴾ • دشواریها در برابر قدرتت آسان گردد ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ ﴿۲﴾ • و وسایل زندگی و اسباب حیات، به لطفت فراهم آید وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ ﴿۲﴾ • و فرمان و حکم به نیرویت جریان یابد؛ وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ ﴿۲﴾ • و همه چیز بر اساس و ارادهات میگذرد. وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ ﴿۲﴾ • پس همۀ موجودات به خواست تو، بی آنکه فرمان کلامی دهی، فرمان برند؛ فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ ﴿۳﴾ • و (همۀ موجودات) به ارادهات، بی آنکه با گفتار نهی کنی، از کار باز ایستند وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ. ﴿۳﴾ • تنها تو را در دشواریها میخوانند أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ ﴿۴﴾ • و در بلاهای سخت و دشوار، تنها تو پناهگاهی وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ ﴿۴﴾ • بلاهای سخت و دشوار از انسان دور نمیشود، مگر آنچه را که تو دور کنی؛ لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ ﴿۴﴾ • و از گرههای رنجآور، چیزی گشوده نمیشود، مگر آنچه را تو بگشایی وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ ﴿۴﴾ • و تو به برطرف کردن آنچه که به آن گرفتار شدهام و دور کردن بلایی که در آن افتادهام، توانایی؛ وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، ﴿۱۰﴾ •ای دارای عرش بزرگ! یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. ﴿۱۰﴾
بیان مشکل به درگاه الهی
سپس مشکل خود را بدرگاه الهی بیان میکنیم:
• پروردگارا! بلایی بر من نازل شده که سنگینیاش مرا به زحمت و رنج انداخته وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ ﴿۵﴾ • و سختی و مشکلی به دردم آورده که تحمّلش مرا در فشار قرار داده، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ ﴿۵﴾ • و تو آن را به قدرتت بر من وارد کردهای وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ ﴿۶﴾ • و به اقتدارت به سوی من فرستادهای، وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ. ﴿۶﴾ • چیزی را که تو وارد کردهای، مُصْدِرَ ﴿۷﴾
اعتراف به عجز در برابر مشکل
آنگاه در برابر عظمت و توانایی خداوند؛ احساس عجز خود را بیان میکنیم:
• پس چیزی را که تو وارد کردهای، برگردانندهای برای آن نیست؛ فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ ﴿۷﴾ • و آنچه را تو فرستادهای، دور کنندهای برای آن وجود ندارد؛ وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ ﴿۷﴾ • و چیزی را که تو بستهای، گشایندهای برایش ناست ؛ وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ ﴿۷﴾ • و چیزی را که تو بگشایی، کسی قدرت بستنش را ندارد؛ وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ ﴿۷﴾ • و آنچه را که تو دشوار کردهای، آسان کنندهای برایش نیست؛ وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ ﴿۷﴾ • و کسی را که تو بی یار و یاور گذاشتهای، یاوری برای او وجود ندارد. وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ ﴿۷﴾ • (موجودات) تنها تو را در دشواریها میخوانند أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ ﴿۴﴾
درخواست حل مشکل از خداوند
پس از ذکر موارد فوق، حال عاجانه از خداوند درخواست حل مشکل میکنیم:
• پس بر محمّد و آلش درود فرست، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ﴿۸﴾ •ای پروردگارم! و به فضل و احسانت، درِ گشایش و فرج را به روی من باز کن وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ ﴿۸﴾ • و به چاره سازیت، تسلّط غم و اندوه را از من بشکن وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ ﴿۸﴾ • و مرا در موردی که از آن شکایت دارم، به تأمل و تدبّر نیک برسان؛ وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیما شَکَوْتُ ﴿۸﴾ • و در آنچه از تو درخواست میکنم، شیرینی اجابت را بچشان؛ وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیما سَأَلْتُ ﴿۸﴾ • و از جانب خودت، رحمت و گشایشی گوارا به من ببخش؛ وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً ﴿۸﴾ • و برای من از نزد خود، راه نجاتی سریع قرار ده. وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً ﴿۸﴾ • و مرا به خاطر غمگینی و حزن و اندوه، از رعایت واجباتت و به کار گرفتن مستحباتت باز مدار. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاِهْتِمامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ ﴿۹﴾ • پروردگارا! به سبب بلایی که بر من نازل شده، درمانده شدهام؛ فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً ﴿۱۰﴾ • و از تحمّل آنچه برای من پیش آمده، دلم از اندوه و غصّه پر شده؛ وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً ﴿۱۰﴾ • بنابراین قدرت و تواناییات را دربارۀ من به کار گیر؛ وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ ﴿۱۰﴾ • اگرچه از جانب تو سزاوار آن نیستم؛ای دارای عرش بزرگ! فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿۱۰﴾
سخن پایانی
با توجه به توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه و امیدواری ایشان به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ، علاوه بر رعایت تمام توصیههای پزشکی و لازم است، تا پایان رقع بحران کرونا هر روز این دعا قرائت شود، تا ان شاالله بسرعت بساط ویروس منحوس برچیده شود.
متن دعای هفتم صحیفه سجادیه
﴿۱﴾ یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یُفْثَأُ [یَفْثَأُ]بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الَْمخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ای آنکه گرههای امور رنجآور، به وسیلۀ او گشوده میشود؛ وای آنکه تندی و تیزی سختیها، به عنایت او فرو مینشیند؛ وای آنکه بیرون آمدن از تنگی و فشار و قرار گرفتن در راحتی گشایش و رهایی از غم و اندوه، از او خواسته میشود.
﴿۲﴾ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ. دشواریها در برابر قدرتت آسان گردد و وسایل زندگی و اسباب حیات، به لطفت فراهم آید و فرمان و حکم به نیرویت جریان یابد؛ و همه چیز بر اساس و ارادهات میگذرد.
﴿۳﴾ فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ. پس همۀ موجودات به خواست تو، بی آنکه فرمان کلامی دهی، فرمان برند؛ و به ارادهات، بی آنکه با گفتار نهی کنی، از کار باز ایستند.
﴿۴﴾ أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ تنها تو را در دشواریها میخوانند و در بلاهای سخت و دشوار، تنها تو پناهگاهی. بلاهای سخت و دشوار از انسان دور نمیشود، مگر آنچه را که تو دور کنی؛ و از گرههای رنجآور، چیزی گشوده نمیشود، مگر آنچه را تو بگشایی.
﴿۵﴾ وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. پروردگارا! بلایی بر من نازل شده که سنگینیاش مرا به زحمت و رنج انداخته و سختی و مشکلی به دردم آورده که تحمّلش مرا در فشار قرار داده،
﴿۶﴾ وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ. و تو آن را به قدرتت بر من وارد کردهای و به اقتدارت به سوی من فرستادهای،
﴿۷﴾ فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. پس چیزی را که تو وارد کردهای، برگردانندهای برای آن نیست؛ و آنچه را تو فرستادهای، دور کنندهای برای آن وجود ندارد؛ و چیزی را که تو بستهای، گشایندهای برایش ناست ؛ و چیزی را که تو بگشایی، کسی قدرت بستنش را ندارد؛ و آنچه را که تو دشوار کردهای، آسان کنندهای برایش نیست؛ و کسی را که تو بی یار و یاور گذاشتهای، یاوری برای او وجود ندارد.
﴿۸﴾ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیما شَکَوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیما سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً. پس بر محمّد و آلش درود فرست،ای پروردگارم! و به فضل و احسانت، درِ گشایش و فرج را به روی من باز کن و به چاره سازیت، تسلّط غم و اندوه را از من بشکن و مرا در موردی که از آن شکایت دارم، به تأمل و تدبّر نیک برسان؛ و در آنچه از تو درخواست میکنم، شیرینی اجابت را بچشان؛ و از جانب خودت، رحمت و گشایشی گوارا به من ببخش؛ و برای من از نزد خود، راه نجاتی سریع قرار ده.
﴿۹﴾ وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاِهْتَِمامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ. و مرا به خاطر غمگینی و حزن و اندوه، از رعایت واجباتت و به کار گرفتن مستحباتت باز مدار.
﴿۱۰﴾ فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. پروردگارا! به سبب بلایی که بر من نازل شده، درمانده شدهام؛ و از تحمّل آنچه برای من پیش آمده، دلم از اندوه و غصّه پر شده؛ و تو به برطرف کردن آنچه که به آن گرفتار شدهام و دور کردن بلایی که در آن افتادهام، توانایی؛ بنابراین قدرت و تواناییات را دربارۀ من به کار گیر؛ اگرچه از جانب تو سزاوار آن نیستم؛ای دارای عرش بزرگ!
* منبع ترجمه زیارت عاشورا: پایگاه اطلاع رسانی استاد حسین انصاریان به نشانی زیر است: https://www.erfan.ir/farsi/sahifeh۷/۱۰۰۱۱/%D۸
گزارش از سید جواد هاشمی فشارکی
منبع: دفاع پرس
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/84810/%C2%AB%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%C2%BB%D8%9B-%D8%B3%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%AF%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%82%D8%AF%DB%8C%D8%B3-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9-/
«زیارت عاشورا»؛ سندی قدسی در تقدیس امام حسین(ع)
زیارت عاشورا، زیارتنامهای است که شیعیان جهان امام حسین (ع) و یارانش (از دور و نزدیک) زیارت کرده و آنرا میخوانند. این زیارتنامه از امام محمد باقر (ع) نقل شده است.
در این نوشتار متن زیارت امام حسین (ع) با تفکیکسازی و موضوعبندی، موارد استخراج شده در موضوعات روز عاشورا، بیان سختی مصیبت و عزاداری روز عاشورا، سلامهای زیارت عاشورا، لعن و نفرینها، دعا و سپاس به درگاه الهی، بیان عداوت دشمنان امام حسین (ع)، تولای و تبری حسینی، انواع نفرینشوندگان، مبارزه دائمی در خونخواهی امام حسین (ع) تبیین شده است.
زیارت عاشورا، زیارتنامهای است که شیعیان جهان امام حسین (ع) و یارانش (از دور و نزدیک) را زیارت کرده و آن را میخوانند. این زیارتنامه از امام محمد باقر (ع) نقل شده است.
حقیقت زیارت و هدف از قرب الهی و تجدید عهد با اهداف و آرمانهای الهی امام حسین (ع) است. زیارت، ارتباط قلبی و روحی با بنده برگزیده خدا و استمداد از او در پیمودن راه پر پیچ و خم بندگی و عبودیت و یادآوری عظمت و بزرگی و تعالیم و آموزههای سعادت آفرین امام حسین (ع) است. با رجوع یه موضوع بندی متن زیارت میتوان به معارف زیارت عاشورا دست یافت و مصباح هدایت قرار داد:
امام حسین (ع) سعادتدهنده دنیوی و اخروی
مقام امام حسین (ع) در متن زیارت عاشورا چنین بیان شده است:
خداوندی که مقامت را گرامی داشت اللّهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقامَکَ مقام ستودهای که برای شما نزد خداست الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ، منزلتی که برای شما نزد او (خدا) ست، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ خون خدا و فرزند خون خدا و تنهای شهید شده که هنوز خونخواهیات انجام نگرفته، ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ فرزند رسول خدا، ابْنَ رَسُولِ اللّهِ فرزند امیرمؤمنان و فرزند سرور جانشیان ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان، ابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ آبرومند دهنده نزد خدا در دنیا و آخرت، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ، کرامت بخش: و مرا به وسیله تو کرامت بخشید، وَ أَکْرَمَنِی [بِکَ]، از سوی خدا به مردمی درود و رحمت و آمرزش میرسد، مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ خدا من در این روز و در این جایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هذَا الْیَوْمِ، وَفِی مَوْقِفِی هذَا، وَأَیَّامِ حَیَاتِی شفاعت کنندگی امام حسین در روز به قیامت شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، «در سجده».
روز عاشورا
روز دهم محرم الحرام سال ۶۱ هجری
آنانکه جانشان را در دفاع از حسین (درود بر او) بخشیدند. الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِالسلام. «درسجده»: و امروز روزی است که خوشحال شدند به این روز خاندان زیاد و خاندان مروان، به خاطر کشتن حضرت امام حسین (درود خدا بر او)؛ وَهذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ؛ خدایا این روز روزی است که به آن تبرّک جستند بنیامیه و فرزند جگرخوار، اللّهُمَّ إِنَّ هذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ وَابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبادِ خدا من در این روز و در این جایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هذَا الْیَوْمِ، وَفِی مَوْقِفِی هذَا، وَأَیَّامِ حَیَاتِی
بیان سختی مصیبت و عزاداری روز عاشورا
ای اباعبدالله، هرآینه عزایت بزرگ و سنگین شد یَا أَبا عَبْدِاللّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ بر بزرگی بلا و مصیبتم، عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی، «درسجده»: و مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس دشوار و طاقتفرسا گشت وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلَى جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلامِ همانا مصیبتت بر من دشوار و طاقتفرسا شد، لَقَدْ عَظُمَ مُصابِی بِکَ و سنگین و دشوار و طاقتفرسا شد مصیبتت در آسمانها بر همه اهل آسمان، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ چه مصیبتی بزرگ است آن مصیبت و چه دشوار و طاقتفرسا است آن عزا در اسلام و در همه آسمانها و زمین. مُصِیبَةً مَا أَعْظَمَها وَأَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِی الْإِسْلامِ وَفِی جَمِیعِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش، أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصاباً بِمُصِیبَتِهِ
سلامها
زیارت عاشورا با سلام بر امام حسین آغاز میشود و با سلام بر فدائیانش ادامه مییابد و انتها نیز با سلام بر امام حسین و یارانش پایان میپذیرد:
سلام بر توای اباعبدالله، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ، سلام بر توای فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، [السَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللّهِ وَابْنَ خِیرَتِهِ]، سلام بر توای فرزند امیرمؤمنان و فرزند سرور جانشیان السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ سلام بر توای فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ سلام بر توای خون خدا و فرزند خون خدا وای تنهای شهید شده که هنوز خونخواهیات انجام نگرفته، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو و جانهایی که به درگاهت فرود آمدند، السَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ از سوی من بر همگی شما سلام خدا باد برای همیشه تا هستم و تا شب و روز باقی است؛ عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ؛ سلام بر توای اباعبدالله السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ؛ «صد مرتبه»: و (سلام) بر جانهایی که به درگاهت فرود آمدند، وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ؛ «صد مرتبه»: از سوی من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقی است عَلَیْکَ مِنِّی سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ؛ «صد مرتبه»: سلام بر حسین السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»: و بر علی بن الحسین وَعَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»: و فرزندان حسین وَعَلَى أَوْلادِ الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»: و یاران حسین؛ وَعَلَى أَصْحابِ الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»:
لعن و نفرینها
در زیارت عاشورا طیف مقابل امامت، که از در تخاصم و جنگ با امامان شیعه و حکومت آنان درآمدهاند مورد لعن ونفرین واقع شدهاند:
خدا لعنت کند امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ و خدا لعنت کند قومی که شما را از مقامتان دور کرد وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و از مرتبههایتان برکنار نمود، مرتبههایی که خدا شما را در آنها جای داد وَأَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فِیها، و خدا لعنت کند امّتی که شما را کشتند؛ وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ؛ و خدا لعنت کند آنان را که امکانات و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند، وَلَعَنَ اللّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتالِکُمْ و لعنت کند پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر را وَلَعَنَ اللّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ، وَلَعَنَ اللّهُ شِمْراً و لعنت کند امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند؛ وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ؛ خدایا پس لعنت و شکنجهات را بر آنان دوچندان کن، اللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ [الْأَلِیمَ]خدایا لعنت کن نخستین ستمکاری را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد اللّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ «صد مرتبه» و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. وَآخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذلِکَ. «صد مرتبه» خدایا لعنت کن جمعیتی را که با حسین پیکار کردند اللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ؛ «صد مرتبه» و همراهی نمودند َشایَعَتْ؛ «صد مرتبه» و پیمان بستند ووَبایَعَتْ؛ «صد مرتبه» و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، وَتابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، «صد مرتبه» خدایا همه آنان را لعنت کن؛ اللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً؛ «صد مرتبه» خدایا اختصاص ده، اوّلین ستمکار را از سوی من به لعنت اللّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی و آغاز کن به آن لعنت اولین را، وَابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً، سپس دومین و سومین و چهارمین را، ثُمَّ [الْعَن]الثَّانِیَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ خدایا یزید پنجم آنان را لعنت کن اللّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خامِساً، و لعنت کن عبیدالله بن زیاد و پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر و خاندان ابوسفیان خاندان زیاد و خاندان مروان را تا روز قیامت. وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً وَآلَ أَبِی سُفْیانَ وَآلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوَانَ إِلى یَوْمِ الْقِیَامَةِ. خدایا لعنت کن اباسفیان و معاویه و یزید فرزند معاویه را که از جانب تو بر آنان لعنت باد به جاودانگی جاودانها اللّهُمَّ الْعَنْ أَباسُفْیانَ وَمُعَاوِیَةَ وَیَزِیدَ بْنَ مُعَاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ أَبَدَ الْآبِدِینَ، و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را و خدا همه بنی امیه را لعنت کند وَلَعَنَ اللّهُ آلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللّهُ بَنِی أُمَیَّةَ قاطِبَةً آن لعنتشده فرزند لعنت شده اللَّعِینُ ابْنُ اللَّعِینِ
دعا و سپاس به درگاه الهی
در زیارت عاشورا، دعاهای مختلفی ذکر شده که جهت دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی شیعیان است:
خدایا سپاس تو را سپاس شکرگزاران بر مصیبتزدگی آنان، اللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ، «ذکر درسجده»: درخواست میکنم که خونخواهی تو را همراه پیشوای یاری شده از اهلبیت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) روزی من کند، أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ خدایا به حق حسین مرا نزد خود در دنیا و آخرت آبرومند قرار ده، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ،ای اباعبدالله من به خدا و رسولش و امیرمؤمنان و فاطمه و حسن تقرّب میجویم، به دوستی تو؛ یَا أَباعَبْدِاللّهِ، إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّهِ، وَ إِلى رَسُولِهِ، وَ إِلى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَ إِلى فاطِمَةَ، وَ إِلَى الْحَسَنِ، وَ إِلَیْکَ بِمُوَالاتِکَ؛ و به خدا تقرّب میجویم وَأَتَقَرَّبُ إِلَى اللّهِ پس درخواست میکنم از خدا که مرا به معرفت شما و دوستان شما گرامی داشت فَأَسْأَلُ اللّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ، وَمَعْرِفَةِ أَوْلِیَائِکُمْ اینکه مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ و جایگاهم را نزد شما با پیشینهای نیک استوار بدارد وَأَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، و از او میخواهم که مرا برساند به مقام ستودهای که برای شما نزد خداست وَأَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ، و روزی کند خونخواهیام را به همراه امام هدایتگر آشکار و گویای به حق از خاندان شما؛ وَأَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِی مَعَ إِمامٍ هُدىً ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ؛ و از خدا میخواهم به حق شما و منزلتی که برای شما نزد اوست که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش، وَأَسْأَلُ اللّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصاباً بِمُصِیبَتِهِ خدایا در این جایگاه مرا از کسانی قرار ده که از سوی تو به آنان درود و رحمت و آمرزش میرسد، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هذَا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ خدایا حیاتم را حیات [آمیخته به عشق]محمّد و خاندان محمّد اللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و مرگم را مرگ [در حال شیفتگی به]محمّد و خاندان محمّد قرار ده؛ وَمَماتِی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ بر زبان تو و زبان پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) عَلَى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ در هر کجا و هر جایی که پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) در آن ایستاد. فِی کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ خدا من در این روز و در این جایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هذَا الْیَوْمِ، وَفِی مَوْقِفِی هذَا، وَأَیَّامِ حَیَاتِی خدا را سپاس بر بزرگی بلا و مصیبتم، الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی، «درسجده»: خدایا شفاعت حسین را در روز ورود [به قیامت]نصیبم کن اللّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، «درسجده»: و پیشینۀ نیک مرا نزد خود ثابت بدار به همراه حسین و یاران حسین، وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ، «درسجده»: و خدا زیارت شما را آخرین زیارت از سوی من قرار ندهد، وَلَا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکُمْ؛ «صد مرتبه»: که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش، أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصاباً بِمُصِیبَتِهِ
بیان عداوت دشمنان امام (ع)
دربخشهایی از زیارت عاشورا عمل و ویژگی دشمنان امام بیان شده است:
امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ قومی که شما را از مقامتان دور کرد أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و از مرتبههایتان برکنار نمود، مرتبههایی که خدا شما را در آنها جای داد وَأَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فِیها، امّتی که شما را کشتند؛ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ؛ آنان را که امکانات و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند، الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتالِکُمْ امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند؛ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ؛ اوّلین ستمکار أَوَّلَ ظالِمٍ نخستین ستمکاری را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ «صد مرتبه» و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. وَآخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذلِکَ. «صد مرتبه» جمعیتی را که با حسین پیکار کردند الْعِصَابَةَ الَّتِی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ؛ «صد مرتبه» و همراهی نمودند َشایَعَتْ؛ «صد مرتبه» و پیمان بستند ووَبایَعَتْ؛ «صد مرتبه» و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، وَتابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، «صد مرتبه»
تولای حسینی
دربخشهایی از زیارت عاشورا دوستی و پیروی از راه وثابت قدم بودن در راه امام بیان شده است:
دوستم با کسی که شما را دوست داشت وَوَلِیٌّ لِمَنْ والاکُمْ و پس از آن به شما نیز با دوستی نسبت به شما و دوستی نسبت به دوستان شما، ثُمَّ إِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ و به دوستی پیامبر و خاندان پیامبرت (درود بر او ایشان)؛ وَبِالْمُوَالاةِ لِنَبِیِّکَ وَآلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ؛ من در صلحم با کسی که با شما صلح کرد إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْای اباعبدالله من تا روز قیامت در صلحم با کسی که با شما صلح کرد یَا أَبا عَبْدِاللّهِ، إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، خدایا حیاتم را حیات [آمیخته به عشق]محمّد و خاندان محمّد اللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و مرگم را مرگ [در حال شیفتگی به]محمّد و خاندان محمّد قرار ده؛ وَمَماتِی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و پیشینۀ نیک مرا نزد خود ثابت بدار به همراه حسین و یاران حسین، وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ، «درسجده»: پدر و مادرم به فدایت، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی
تبری حسینی
دربخشهایی از زیارت عاشورا بیزاری جستن از دشمنان امام بیان شده است:
من بیزاری میجویم به سوی خدا و به سوی شما از ایشان و از شیعیان و پیروان و دوستدارانشان، بَرِئْتُ إِلَى اللّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ [مِنْ]أَشْیاعِهِمْ وَأَتْباعِهِمْ وَأَوْلِیائِهِمْ و به بیزاری [از کسی که با تو جنگید و به تو اعلام جنگ داد وَبِالْبَراءَةِ [مِمَّنْ قَاتَلَکَ وَنَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ و به بیزاری از آنانکه اساس ستم و جور بر ضدّ شما را پایهگذاری کردند وَبِالْبَراءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ و بیزاری میجویم بسوی خدا و رسولش]از کسی که پایهگذاری کرد اساس این حادثه را و َأَبْرَأُ إِلَى اللّهِ وَإِلى رَسُولِهِ]مِمَّنْ أَسَّسَ أَساسَ ذلِکَ و بنا نهاد بر آن بنیانش را وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ و روان شد در ستم و بیدادش بر شما و شیعیان شما، وَجَرى فِی ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَعَلَى أَشْیاعِکُمْ از ایشان (دشمنان) به سوی خدا و شما بیزارم بَرِئْتُ إِلَى اللّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ و به بیزاری از دشمنانتان و برپاکنندگان جنگ با شما و به بیزاری از شیعیان و پیروان آنها، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکُمْ، وَالنَّاصِبِینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَشْیَاعِهِمْ وَأَتْبَاعِهِمْ و بیزاری از دشمنان شما را نصیب من کرد، وَرَزَقَنِی الْبَراءَةَ مِنْ أَعْدائِکُمْ به بیزاری از اینان و لعنت بر ایشان بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ، وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ،
انواع نفرین شوندگان
دشمنان امام و اسلام که براساس إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ مشمول زمان حال نیز میشوند:
پیکارکنندگان: جمعیتی را که با حسین پیکار کردند الْعِصَابَةَ الَّتِی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ؛ «صد مرتبه» همراهی کنندگان با دشمن: و همراهی نمودند َشایَعَتْ؛ «صد مرتبه» هم پیمانان با دشمن: و پیمان بستند ووَبایَعَتْ؛ «صد مرتبه» پیروی کنندگان با دشمن: و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، وَتابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، «صد مرتبه» ملت بنیان گذار بنای ستم: امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ دورکنندگان جانشینان امام از مقام خویش: قومی که شما را از مقامتان دور کرد أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ تدارک کنندگان امکانات برای دشمن: آنان را که امکانات و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند، الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتالِکُمْ کسانیکه وسیله در اختیار دشمن بگذارند: امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند؛ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ؛ اوّلین ستمکار اولین و آخرین پیروی کننده از ستم: و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. أَوَّلَ ظالِمٍ وَآخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذلِکَ. «صد مرتبه»
مبارزه دائمی در خون خواهی امام حسین (ع)
اوج تاثیر گذاری زیارت عاشورا، روحیه جنگ آوری و جان فشانی در مبارزه با دشمنان اسلام در طول تاریخ (إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ) میباشد:
خون خدا و فرزند خون خدا و تنهای شهید شده که هنوز خونخواهیات انجام نگرفته، ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ و دشمنم با کسی که شما را دشمن داشت؛ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ؛ و در جنگم با کسی که با شما جنگید وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، و تا روز قیامت در جنگم با کسی که با شما جنگید وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ درخواست میکنم که خونخواهی تو را همراه پیشوای یاری شده از اهلبیت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) روزی من کند، أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ و روزی کند خونخواهیام را به همراه امام هدایتگر آشکار و گویای به حق از خاندان شما؛ وَأَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِی مَعَ إِمامٍ هُدىً ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ؛ پدر و مادرم به فدایت، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی
سخن پایانی
واقعه کربلا بعنوان یک حادثه بی نظیر و شعله فروزان در تاریخ تشیع باقی مانده است و با الگو گیری سبب قیامهای بسیاری علیه ظلم و ستم و بخصوص در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گردید.
قرائت زیارت عاشورا در ایام مختلف و در مکانهای مختلف و بخصوص در روز عاشورا سفارش شده است و شیعیان جهان نیز بدان اهتمام دارند.
آنچه مهمتر از قرائت زیارت عاشورا است، شناخت معارف زیارت عاشورا و معارف قیام امام حسین (ع) و تعالیم و الگوگیری از آموزههای سعادت آفرین امام حسین (ع) است؛ و ارتقای روحیه حسینی زیستن و حسینی مردن بایستی درجامعه دمیده و فراگیر شود، تا جوامع اسلامی در برابر تهدیدات دشمنانی که کمر به تابودی اسلام ناب و احیای اسلام امریکایی هستند، بیمه شده و بساط ظلم و ستم به محاق رود.
گزارش از دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
انتهای پیام/
منبع: دفاع پرس
زیارتعاشورا امام حسین ع تقدیس فاش نیوز
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/84779/%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2/
به مناسبت سالروز بازگشت عزتمندانه اسرای جنگ تحمیلی
آزادگان سرافراز در آیینه آماری شگفت انگیز
در این نوشتار خلاصه هایی از آمار و اطلاعات و وضعیت آزادگان عزیز تبیین گردیده است...
فاشنیوز - در این نوشتار خلاصه هایی از آمار و اطلاعات و وضعیت آزادگان عزیز تبیین گردیده است.
خلاصه جنگ تحمیلی
جنگ تحمیلی، طولانیترین جنگ متعارف در قرن جاری و دومین جنگ طولانی پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ با تجاوز رزیم بعث عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز شد. یک هفته پس از نوشیدن جام زهر توسط امام راحل که با توطئه دشمنان و فتنه کارگزاران سیاسی داخلی و برخی نظامیان خسته از جنگ صورت گرفت و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران، حدود ۵۰۰۰ نیروی سازمان منافقین با حمایت صدام به ایران حمله کردند. سرانجام سه هفته پس از شکست عملیات منافقین، در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ با حضور نیروهای بینالمللی آتشبس در سراسر مرزهای ایران و عراق برقرار شد. ایران و عراق در سال ۱۳۶۹ و پیش از حمله عراق به کویت ، توافق صلح رسمی امضا کردند و روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. از همان زمان کار تبادل اسرای جنگی دو طرف آغاز شد.
آمار اسرا
طبق آمار حدود ۴۳ هزار نفر از ایرانیها در دوران جنگ تحمیلی در زندانهای رژیم بعث به اسارت گرفته شدند ( ایسنا، ۲۹ مهر ۱۳۹۹ ) و کل اسرای بازگشتی به کشور تحت عنوان آزادگان سرافراز ۳۹ هزار و ۱۴۰ نفر بودند. ( خبرگزاری دفاع مقدس، ۰۵ مهر ۱۳۹۸ )
حدود ۲۴۰۰۰ نفر از ۴۰۰۰۰ نفر اسیر در دوران دفاع مقدس در سال ۶۷ اسیر شدهاند. از ۲۴۳۷۸ اسیر در سال ۶۷، ۱۹۳۸۷ نفر برای تیرماه سال ۶۷ است. یعنی ۲۰ هزار اسیر ما که نیم از اسرا، در یک ماه آخر از ۸ سال جنگ بوده است. بیشترین اسرای ما مدت اسارتشان ۲ سال و ۴ ماه است که همین ها هستند.
درباره تعداد اسرای زن جنگ تحمیلی، آمار روشنی منتشر نشده، اما در برخی منابع از رقم 171 اسیر زن در طول جنگ هشت ساله گفته شده است. ( خبرگزاری صدا وسیما ؛ ۲۸ شهریور ۱۳۹۵ )
تعدادی از درجهداران و پاسداران را نیز قبل از شروع جنگ اسیر گرفته بودند. (موسسه فرهنگی پیام آزادگان، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹)
وضعیت اطلاعات اسرا
۶۰ درصد از اسرای ما مفقودین بودند که در همان شهریور1369 آزاد شدند. از بین این ۴۰۰۰۰ نفر، فقط حدود ۱۹۰۰۰ نفر ثبت نام شده و شناخته شده بودند. ما بقی مفقود بودند و تنها زمان مبادله بزرگ عراق آنها را به صلیب سرخ نشان داد. (خاجی ؛ علی ؛ مشرق، ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ )
تعداد ۲۰ هزار و ۳۱۳ نفر از آنها را از نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ مخفی نگه داشت و تا زمان تبادل یعنی سال ۱۳۶۹ دولت ایران و خانواده این افراد از آنها هیچگونه اطلاعاتی نداشتند.
مفقودین
تعداد مفقودین دولت جمهوری اسلامی ایران در طول دوران دفاع مقدس حدود ۱۱ هزار نفر در مقابل حدود ۶۰ هزار نفر مفقود عراقی است. ( خبرگزاری دفاع مقدس، ۰۵ مهر ۱۳۹۸ )
وضعیت اسارت و حوادث اسرا
رژیم بعثی عراق به هیچوجه پایبند به تعهدات و تکالیف بینالمللی خود نبود و اصول اخلاقی و انسانی را با بیاعتنایی کامل زیر پا میگذاشت. ونه تنها بدترین رفتارها را نسبت به اسیران ایرانی روا داشت؛ بلکه آنها را از ابتداییترین حقوق انسانیشان هم محروم کرد و در بدترین شرایط زیستمحیطی به لحاظ آب و هوا، خوراک و پوشاک، وضعیت بهداشتی و درمانی از آنها نگهداری کرد. در زمان اشغال مناطق مسکونی تعداد زیادی از مردم غیر نظامی را هم اسیر جنگی قلمداد کرده و با آنها نیز همان رفتار و اعمال را داشتند.
از مجموع اسرای ایرانی در عراق، تعداد ۵۷۴ اسیر هم «شهید» یا «کشته» شدند. و پیکر مطهر ۵۷۰ اسیر شهید در اردوگاههای عراق با جنازه هزار و ۱۲۴ اسیر عراقی فوت شده در اردوگاههای ایران تبادل شده است. ( خبرگزاری دفاع مقدس، ۰۵ مهر ۱۳۹۸ )
رده سنی اسرا
سن رسمی اسرای نظامی ایرانی در عراق ۲۲ سال بود و متوسط سن پنج اسیر ایرانی خردسال کمی بیش از هفت سال بود. همچنین مسنترین اسیر ایرانی در دست بعثیها در زمان اسارت ۹۷ سال سن داشت که بعد از ۸۰۴ روز اسارت، آزاد شد. ( موسسه فرهنگی پیام آزادگان)
اطلاعات شیرین از دوران اسارت
علیرغم تنبیه دژخیمان بعثی، ازادگان در شرایط سخت و کمبود امکانات، با ابتکارات خود، از فرصتهای خود برای یادگیری امور دینی، آموزش علوم و فنون و... اجرای عبادات ومراسم دینی و مناسبت های انقلاب وافزایش روحیه در برابر شکنجه های سفاکان بعثی، حداکثر استفاده را میکردند. همچنین با اقدامات زندانبانان عراقی و تبلیغات منافقین مبارزه میکردند.و امکان سو استفاده های تبلیغاتی رسانه های مختلف را سلب میکردند. که در این خصوص خاطرات زیادی از ازادگان عزیز منتشر و بسیاری نیز مکتوم مانده است. سید ازادگان، حجه الاسلام مرحوم سید على اکبر ابوترابی (۱۳۱۸ - ۱۳۷۹) با برنامه ریزی ها و اقداماتی که در زندانهای بعث عراق انجام داد میتوان از آن با عنوان مکتب ابوترابی در اسارت نام برد. وی با رهبرى حکیمانه خود و با تمسک به ائمه معصومین (ع) و با معنویت و سعه صدر و حلم و بردبارى فوق العاده مکر و حیله دشمنان بعثى را بى تأثیر نمود و شمع محفل ایران شد و در جهت تقویت روحیه مقاومت و ایمان آنان از هیچ اقدام و ایثارى دریغ نورزید.
رهبر کبیر انقلاب درباره اسرا و آزادگان تعبیرات زیبایی دارند. ایشان اسرا را سرود آزادی دانسته و میگویند: «اسرا در چنگال دژخیمان خود سرود آزادیاند و احرار جهان آن را زمزمه میکنند. مفقودین عزیز، محور دریای بیکران خداوندیاند و فقرای ذاتی دنیای دون در حسرت مقام والایشان در حیرتند.» ایشان همچنین از مادران اسرا چنین یاد میکنند: «در اقدام شریف مادران بزرگواری که در دامنهای مطهر خود چنین فرزندانی را تربیت کردهاند، چه میتوان نثار کرد؟ و برای اسیرانی که در زندانهای مخوف دشمن، شجاعانه بر سر دشمنان بشریت فریاد میکشند، چگونه توان تعظم نمود؟»
مقام معظم رهبری درباره آزادگان چنین گفتهاند: «یکی از چیزهایی که شما را، دلهایتان را زنده نگه میداشت، پرامید نگه میداشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت میشود فهمید... مساله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزادمردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند... شما در دوران اسارت شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن شدید.»
اطلاعات تلخ اسرا
تعداد معدودی از افراد به دلیل همکاری با دشمن و اذیت و آزار اسرا ایرانی توسط بچهها تنبیه شدند به تعداد کمتر از تعداد انگشتان یک دست نیز کشته شده یا آسیب شدید دیدند و یا اینکه به سازمان مجاهدین پیوسته بودند که در درگیریها کشته شدند. اینها عموماً با حمایت عراقیها موجب دردسر برای بقیه اسرا میشدند. دار و دسته راه انداخته و سعی میکردند برای امتیازهای بسیار ناچیز از سمت عراقیها بچههای خودمان را به دشمن بفروشند. آماری که در این کتاب آمده بر اساس گزارش صلیب سرخ است. پناهندهها را هم ۵۰۰ نفر نوشتهایم که باید ۲۵۰ نفر به آنها اضافه کنیم. اکثر این افراد تاکنون به کشور برگشتهاند و فقط انگ پناهندگی به خود چسباندند. آنها به عراق یا کشورهای دیگر پناهنده شده بودند. اگر صلیب سرخ میتوانست برایشان پذیرش بگیرند که میرفتند اما عموماً در عراق ماندند و حالا هم اکثرشان برگشتهاند. (خاجی ؛ علی ؛ مشرق، ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ )
اسرای عراقی
رزمندگان ایران توانسته بودند، ۷۲ هزار و ۱۱۳ تن از نیروهای مسلح ارتش بعث عراق اعم از زمینی، هوایی و دریایی را همراه ۲۴۷ تن مزدور(غیر عراقی) به اسارت درآورند. که وظیفه نگهداری از آنها به ارتش جمهوری اسلامی ایران محول شده بود.
پس از انجام عملیاتهای پیروزمندانه فتحالمبین، طریقالقدس و ثامنالائمه (ع) و افزایش اسرای عراقی امام خمینی (ره) در سال ۱۳۶۱ در پیامی منشور نگهداری از اسیران عراقی را صادر کردند و فرمودند: «گرچه میدانم مکتبی بودن و متعهد به اسلام راستین بودن اقتضا میکند تا رزمندگان اسلام با اسیران جنگی و پناهندگان با عطوفت و فتوت و به گونهای اسلامی رفتار کنند».
تعداد 20 هزار اسیر عراقی درخواست پناهندگی دادند؛ که با نیمی از آنها موافقت شد و ۱۰هزار و ۶۳۴ تن ماندند. بنابراین می توان گفت حدود ۱۴ درصد از همه اسیران عراقی، تحت تاثیر شرایطی که برای آنان در اردوگاه های ایران فراهم شده بود، از بازگشت به کشور خود منصرف شدند.
بازگشت شکوهمندانه
در طول دوران دفاع مقدس مسئولان ایرانی تلاش کردند تا اسیران معلول و آنان که جراحتهای خیلی شدیدی داشتند با یکدیگر مبادله شوند، ولی طرف عراقی حاضر به همکاری نبود، ام دولت ج.ا.ا. در ۲۱ مرحله تعداد یک هزار و ۳۴۱ نفر از اسرای بیمار را یکطرفه آزاد کرد و نیروهای عراقی نیز در اقدامی مشابه ناگزیر به آزادی ۹۴۶ نفر از اسیران معلول و بیمار ایرانی شدند که تعدادی غیر نظامی زن هم در بین آنها وجود داشتند.
مبادله بزرگ در مرداد و شهریور ۱۳۶۹ انجام شد. بعد از آن هم مبادلههایی انجام شد که تا سال ۱۳۸۱ ادامه داشت. در جریان تبادل اسرا بود. ما ۴۰ هزار اسیر داشتیم و عراقیها ۷۰۰۰۰ اسیر. صدام گفت تبادل یک به یک و سی هزار اسیر عراقی بلاتکلیف ماندند چون عراقیها میدیدند که جان آنها اهمیتی برای مسئولان حکومت ندارند
در بین جانبازان و ایثارگران، در هیچ گروهی به اندازه اسرا، تحصیل کرده نداریم. حدود ۶۰۰ پزشک داریم. بیش از هزار نفر داریم که در علوم مهندسی پیشرفت کردهاند. بیش از ۲۰۰۰ نفر از آزادگان در علوم انسانی سرآمد شدهاند.
امام خمینی درپیام خود چنین گفته بودند :"اگر روزی اسراء برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود" آنان بازگشتند اما خبری از رهبر محبوبشان نبود. آنان نتوانستند آغوش گرم را داشته باشند ودر عوض تنها صندلی سپید و ضریح سردش میزبانشان و وصیت نامه امام مونس شان شد
خلف شایسته امام ؛ آیت الله خامنه ای درباره شان فرمود: " ایستادگى و مقاومت آزادگان سرافراز ما در طول سالهاى سخت اسارت، ملت ایران را روسفید و سربلند کرد و ما بازگشت پیروزمندانه آنان به میهن اسلامى را حادثهاى مىدانیم که دست قدرت الهى آن را رقم زد. بنا بر این یکایک ملت ایران باید این خاطره و خاطرات شبیه آن را زنده نگهدارند و آنها را قدر بدانند".
بسیاری از ازادگان پس از بازگشت دچار عوارض دوران اسارت خود بوده و تعدادی نیز به شهادت رسیده و یا به رحمت خدا رفته اند.
سخن پایانی
آزادگان دوران اسارت را در راستای دفاع مقدس مردانه مقاومت کردند و تازیانه های بی عدالتی را تاب آوردند ولازم است الگوی یکایک افراد جامعه در شرایط سختی های کشور در برابر مشکلاتی که ناشی از تحریمهای ظالمانه دشمنان و سو تدبیرهای برخی مدیران است، در راستای اهداف انقلاب در تلاش باشیم و همگام با گام دوم انقلاب بوده و زمینه سازی دولت مهدوی را فراهم سازیم.
رنج ومحنت های ازادگان عزیز را ارج نهاده و بر آنان درود فرستاده و برای آنان صحت و سلامتی و عاقبت بخیری ارزومندیم.
منابع :
باقری محمد حسن و عسگری شاداب، جنگ تحمیلی فرصتی برای احیای عزت و شرف ایران اسلامی، جلد ۲، تهران: انتشارات اندیشه عصر، ۱۳۸۸
خاجی ؛ علی ؛ مشرق، ۲۶ مرداد ۱۳۹۹
سرهنگی مرتضی، اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراق، تهران: سروش، ۱۳۶۳
شریفی اسماعیل، تحول در اسارت، تهران: موسسه فرهنگی نشر امین، ۱۳۷۸
ایسنا ؛ ۲۹ مهر ۱۳۹۹
خبرگزاری صدا وسیما ؛ ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
دفاع پرس ( خبرگزاری دفاع مقدس، ۰۵ مهر ۱۳۹۸ )
مشرق (خاجی ؛ علی ؛ مشرق، ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ )
موسسه فرهنگی پیام آزادگان
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
سالروز آمار 26 مرداد آزادگان فاش نیوز
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/84719/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%86%D8%AC%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%87/
بمناسبت ۲۳ مرداد، روز مقاومت اسلامی
مقاومت تنها راه نجات در برابر نظام سلطه
در شرایط امروزی که ظلم وستم سراسر جهان را از سوی نظام سلطه فراگرفته و صدای مظلومیت آنان نیز در مجامع به اصطلاح بین المللی شنیده نمی شود...
فاش نیوز - در جهان امروز که تضاد و تقابل منافع بین کشورهای مختلف وجود دارد و به دنبال آن نیز نزاع ها و درگیری ها یا مذاکره و... وجود دارد، سوالی که مطرح می شود این ست که کدام یک از سیاست های زیر اقتضا می کند.
این نوشتار گزینه های مذاکره و گفتگو و تعامل، مسامحه و تساهل؛ بی خیالی و بی تفاوتی؛ مبارزه و مقابله و همچنین مقاومت اسلامی را مورد واکاوی قرارداده است.
بنام خداوند نیروی محکم( یَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِینَةِ) {جوشن کبیر23}
نیرومندی که سستى نپذیرد ( قَوِیّا لا یَضْعُفُ ) { جوشن کبیر 31}
مذاکره وگفتگو وتعامل
مذاکره گفتگویی میان دو یا چند فرد یا گروه یا کشور است که با هدف دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف، یا رسیدن به منفعتی در نتیجه آن گفتگو، ایجاد توافق در خصوص دوره های اقدام، چانه زنی برای منفعت گروهی یا جمعی، یا حصول نتیجه ای رضایت بخش برای منفعت تمامی افراد یا گروه های درگیر در فرایند مذاکره، انجام می شود. لکن امریکایی ها و غربی ها در آغاز موضوع مذاکره را مطرح می کنند ولی در واقع بدنبال تحمیل اراده سیاسی خود و با استفاده از ابزارهای مختلف قطع نامه های سازمان ملل و فشار سیاسی و نظامی و..... می باشند.
برمبنای تجربه های مختلف عینی درجهان وایران رهبرانقلاب چنین تبیین کرده اند:"سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعهگر و غیرقابل اعتماد می داند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقبنشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت. " ( رهبرانقلاب؛بند دوم توصیه ششم گام دوم انقلاب اسلامی؛ 22بهمن 1397)
دولت دوازدهم مایل بود که برجام که حاصل مذاکره با غربیها بود را به عنوان مهم ترین دستاوردش معرفی کند، ولی چنین نشد و دولت دوازدهم با ۸سال فرصت سوزی و خسارت سنگین به سبب امضای برجام ومحدودیتهای پیش آمده، مایه ی عبرت آموزی شد. رهبر انقلاب در آخرین دیدار دولت 12 برای جلوگیری از احتمال تکرار این تجربه خسارت بار برای دولتهای بعدی این واقعیت را هشدار دادند که برای برون رفت از مشکلات توجه به ظرفیتهای داخلی است؛ چراکه ماحصل ۸ سال مذاکره و تکیه به غربی ها نه تنها سودی برای دولت یازدهم ودوازدهم نداشت بلکه خاطرات تلخی از آنها در ذهن مردم نقش بست. و مایه عبرت تاریخ شد.
مسامحه و تساهل
مسامحه یعنی با کسی آسان و سهل فرا گرفتن و اغماض بوده و دستور اسلام به تسامح و تساهل به مثابه یک فضیلت اخلاقی بشمار می رود و موارد تسامح و تساهل در رویارویی با مردم، در تشریع، در دعوت مردم به دین، در همزیستی مسالمتآمیز مسلمانان با یکدیگر وبا پیروان ادیان دیگر و همچنین در زمامداری و مدیریت جامعه می باشد. لکن در برابر حقوق مردم، برقراری عدل و مبارزه با ظلم و شرک وکفر و نفاق و انحراف برعکس آن،مسامحه وتساهل جایی نداشته و بر قاطعیت تاکید شده است.
بی خیالی و بی تفاوتی
در اسلام بی خیالی وجود ندارد و در سخنان معصومین، شخص بی تفاوت، بی دین معرفی شده است؛ می توان یکی از آثار بی تفاوتی را بی دینی قلمدادکرد. «بی تفاوتی» در جامعه، آفت بسیاری از امور خواهد شد. ضمن اینکه در نظام سلطه بین المللی حاکم برجهان؛ براساس منافع دول استعمار عمل کرده و بی تفاوتی اصلا معنا نداشته و انان چنین مجالی را به کشورها نمی دهند.
مبارزه ومقابله
یکی از مهم ترین اهداف رسالت انبیاء، مبارزه با ظلم و ستم بوده است و ظلمستیزى و عدم سکوت در برابر ظالمان ، ویژگى اهل ایمان در اسلام شمرده می شود و لزوم پرداختن حکومت های الهی، به مبارزه با ظلم یکی از تکالیف مهم می باشد.
خداوند متعال جهاد را یکی از واجبات مهم قرار داده و به پیامبرش دستور داده که بر دشمنان سخت گرفته و با آنان جهاد نماید: اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سختگیر.«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِم»؛چراکه سستی در برابر دشمنی که از هر فرصتی برای ضربه زدن استفاده میکند باعث نابودی دین و مؤمنان خواهد بود. لذا در شرایط جهان امروز؛سازمان ملل در سیطره کفار قراردارد؛ بایستی با تدبیر و بعنوان گزینه نهایی عمل شود. مگر آنکه ضرورت ایجاد کند و حکم ولی فقیه صادر شود.
مقاومت اسلامی
با مطالعه اندیشه اسلامی، سیاسی امام خمینی(ره) بهعنوان احیاگر اسلام ناب محمدی درمییابیم که ایشان با اتکا بر مبانی فقه اسلامی و برمبنای تکلیف دینی با مقاومت در برابر استکبار جهانی بهعنوان سمبل نظام ظالم جهانی در جهت نجات مظلومین و حاکم نمودن مستضعفین بر عالم در مقابل مستکبرین پای در میدان مبارزه گذارد و با انفجار نور فجر 57، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بارقهی امیدی در دل دیگر جنبشهای اسلامی در جهان ایجاد نموده و توانسته است تا معادلات جهانی را دستخوش تغییرات بنیادین نماید.
تحولات منطقهای انقلاب اسلامی و راهبرد ارائه شده با اندیشه امام خمینی (ره) تبیین شده و تاثیرات این تفکر انقلابی را در جنبشهای اسلامی معاصر را روشن میسازد بهخصوص درباره نخستین مکان عملی در کشورهای اسلامی یعنی جنبش مقاومت حزبالله که با تاثیرپذیری بسیار زیادی از تفکر و راهبرد مقاومت به پیروزیهای خارقالعادهای در برابر دشمن واحد جهان اسلام یعنی اسرائیل غاصب دست یافته است. آنان با درک صحیح از موقعیت و نقش ولایتفقیه در جهان اسلام و نوع نگاه عقیدتی به رهبری امام خمینی(ره) و در ادامه نیز تحت هدایت های امام خامنهای توانسته اند با بهکارگیری راهبرد مقاومت باعث ایجاد یک قدرت منطقه ای مبدل شده و بارقههای امید در جهان اسلام و تمایل ملل مسلمان به این راهبرد شدند.
بخصوص اینکه حزب الله در برابر داعش در سوریه نقش بسیار مهمی ایفا کرده و اینک مانند خار چشم دشمنان اسلام در مناطق مختلف از ملت مسلمان و دولت قانونی سوریه حمایت های بی بدیلی را انجام می دهند. (هاشمی فشارکی و...، راهبرد مقاومت در اندیشه امام خمینی (ره) و نگاهی به جنبش حزب ا...، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1400)
سخن پایانی
در شرایط امروزی که ظلم وستم سراسر جهان را از سوی نظام سلطه فراگرفته و بیش از همه کشورهای اسلامی در معرض انواع تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم امریکا و کشورهای اروپایی قرار دارند و صدای مظلومیت آنان نیز در مجامع به اصطلاح بین المللی شنیده نمی شود، مقاومت اسلامی تنها راه نجات جهان در برابر نظام سلطه می باشد و مؤمنان، بایستی بر اساس آیه زیر اهل ایستادگی و مقاومت، در برابر ظلم و تجاوز باشند؛ آنجا که خداوند می فرماید:" و آنان که چون ظلمی بر آنها هجوم کند (از مؤمنان یاری طلبیده) انتقام میجویند." شوری/ وَ الَّذِینَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنْتَصِرُونَ. ( آیه 39 سوره شوری ) چنان که در شرایط جنایات اسراییل غاصب در فلسطین اشغالی؛ جتایات صدام در تجاوز به ایران؛ جنایات داعش علیه مردم مسلمان عراق و سوریه و جنایات سعودی ها در یمن و.... بی خاصیت بودن سازمان های بین المللی آشکار شده و تنها راهبرد مقاومت توانسته برخی را نجات بخشی کرده و برخی نیز با مقاومت در حال دستیابی به حقوق حقه خود می باشند.
برخی مسلمانان نیز ساده انگار نبوده و به جای حمایت از مقاومت، چیز دیگری را حمایت و یا مطرح نکنند؛ چرا که از آنجا که راه های دیگر اساساً جواب نداده، لذا به صلاح دین و دنیا نبوده و میتواند در جهت تضعیف مسلمانان و اسلام باشد. چرا که مقاومت اسلامی، تنها راه نجات جهان در برابر نظام سلطه فعلی می باشد.
| دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی
سیدجواد هاشمی فشارکی مقاومت اسلام حکومت پیروزی
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/84700/-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%C2%AB%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D9%86%D9%87%C2%BB-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%9F-+-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1/
سردار شهید «رضا فرزانه» که بود؟ + تصاویر
سردار شهید حاج رضا فرزانه فرمانده سابق لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) بود که در روز ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از شش سال کشف و به کشور بازگردانده شد.
سردار شهید حاج رضا فرزانه متولد سال ۱۳۴۳ در تهران، فرمانده سابق لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که در روز ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید. وی بعد از بازنشستگی در سپاه، به عنوان فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور و معاون بازرسی این ستاد منصوب شد.
شهید فرزانه از جانبازان دفاع مقدس بود که سه بار طی سالهای ۱۳۶۲، ۱۳۶۵ و ۱۳۶۷ در دوران جنگ تحمیلی مجروح شد. وی از جمله جانبازان شیمیایی دفاع مقدس بود که از یاران نزدیک سردار شهید حسین همدانی محسوب میشود که پس از ۴۰ روز حضور داوطلبانه در سوریه به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست.
پیکر حاج رضا فرزانه پس از شهادت در منطقه ماند و پس از گذشت شش سال در پی عملیات کاوش، کشف و هویت او از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. در ادامه به بررسی سیر تطور زندگی آن شهید عزیز پرداختهایم.
رضا فرزانه در تاریخ ۱۳۴۳/۳/۲۲ در خانوادهای مومن در تهران چشم به جهان گشود. حاج اسمعیل علی پدروی درمحله مهرآباد جنوبی ساکن بوده و پس از انقلاب فردی بسیجی و رزمنده بود وچند سال پیش به رحمت خدا میرود.
مسعود فرزانه از روزهایی تعریف میکند که حاج رضا او را از دوران خردسالی همراه خودش به هیئات مذهبی میبرد. یعنی در تربیت او و دو برادر دیگرش همان روشی را طی میکرد که سالها قبل پدر خود حاجی در تربیت او در پیش گرفته و او را با خود به مسجد میبرد. فرزند شهید در ادامه میگوید: «پدرم تکیه کلامی داشت که هرکاری میکنید فقط مراقب عاقبت به خیریتان باشید. خیلیها در این نظام به جاهایی رسیدند، ولی عاقبت به خیر نشدند. شما همیشه طوری رفتار کنید که بتوانید عاقبت به خیری را نصیب خودتان بکنید. به نظر من پدرم خودش بیشتر از همه به این نصیحت عمل کرد و با شهادتش عاقبت به خیر شد.» (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
حین صحبتهای مادر، جواد فرزانه برادر شهید سمت دیگر اتاق نشسته و با یادآوری خاطرات سربازی سختش در منطقه مرزی دهلران لبخند میزند. از مادر شهید میپرسم بچگیهای حاج رضا چطور بود، شیطنت نمیکرد؟ پاسخ میدهد: نه اصلاً اذیتم نکرد. بچه خوبی بود. پدرش از چهار، پنج سالگی دستش را میگرفت و میبردش مسجد. بزرگتر که شد از بسیجیهای فعال مسجد امام جعفر صادق (ع) شد. یکی از دوستانش به اسم بیک محمدی که در عملیات رمضان به اسارت درآمد، آقا رضا دیگر نتوانست تحمل کند و گفت میروم جبهه تا او را پیدا کنم. با این بهانه میخواست راه جبهه رفتنش را باز کند. کمی بعد سپاهی شد و مرتب جبهه میرفت و چند بار مجروح شد. پدرش هم گاهی جبهه میرفت و پدر و پسر همرزم بودند. (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
دفاع مقدس
با شروع جنگ تجمیلی عازم جبهه شد و در دوران دفاع مقدس، مسئولیتهای مختلفی همچون فرماندهی گردان ادوات، فرماندهی گردان عملیات؛ فرماندهی اطلاعات - عملیات و... را بر عهده داشت و یکی از رزمندگانی بود که در عملیاتهای مختلف برونمرزی در دروان دفاع مقدس حضور پیدا میکرد.
ازدواج
زندگی این زوج جوان از مسجد و آشنایی آنها در شبهای دعای کمیل آغاز شد. معصومه و حاجرضا همراه سیزده زوج دیگر که برخی از آنها لبنانی بودند، توسط مقام معظم رهبری هنگامی که معظم له در سمت رئیسجمهوری قرار داشتند به عقد هم درآمدند. سال۶۳ به خانه مشترک خود میروند، در حالی که در کوله بار زندگیشان تنها یک نصیحت از «آقا» وجود دارد و آن این است که: زن و شوهر باید دست هم را بگیرند تا یکدیگر را به قرب الهی برسانند.
به ترتیب از سمت راست: رضا فرزانه (شهید مدافع حرم) - محسن خوشدل - سید جواد هاشمی فشارکی - حسین (داریوش) نظری مراسم تشیع و تدفین شهدای گمنام در جزیره کیش شرکت در سال ۱۳۸۰
«شهریور ۶۳ با هم ازدواج کردیم. شاید باورش برای دیگران سخت باشد که حاجی تنها دو روز بعد از ازدواجمان باز راهی جبهه شد. یادم است یکی از دوستانش به نام حاج اصغر گفته بود آقا رضا شما تنها دو روز از ازدواجتان میگذرد میخواهی جبهه بروی؟ حاج رضا هم گفته بود: «بله میروم و میدانم که همسرم این راه را پذیرفته و مسیری که میروم را قبول دارد.» واقعاً هم من از ته دل راضی به جبهه رفتنش بودم. یادم است زمان عقدمان حضرت آقا حرف جالبی زدند. به عروس دامادهای حاضر گفتند ساده زندگی کنید و زن و مرد دست هم را بگیرید و خودتان را به عرش برسانید. این حرف آقا آویزه گوش ما شد و سعی کردیم در تمام مراحل زندگی آن را عمل کنیم.» (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان به نقل از همسر شهید؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
این نصیحت (نصیحت «آقا» که: زن و شوهر باید دست هم را بگیرند تا یکدیگر را به قرب الهی برسانند) آغازگر و ادامه دهنده زندگی مشترک ما بود تا جایی که اساس زندگی خود را براین موضوع استوار کردیم که بار همدیگر نباشیم بلکه یار هم باشیم تا جایی که هر یک بتوانیم برای همدیگر زمینههای رسیدن به قرب الهی و سعادت ابدی را فراهم کنیم. بعد از عقد، حاجرضا دو ماه به منطقه رفت و حضورش در جبهه تا زمان عروسی طول کشید. فردای عروسی، ماه عسل یک سفر صبح تا عصر بود به شهر زیارتی قم و روز دوم بعد از عروسی، داماد جوان به منطقه جنوب رفت و درعملیات بدر مجروح شد. (همسر شهید)
دو روز بعد از ازدواج جبهه رفت: معصومه، ولی همسر شهید فرزانه است. روحیه بسیاری خوبی دارد و خودش میگوید از روز شهادت حاج رضا، چون میداند او جانش را در مسیر ارزشمندی از دست داده است، سعی میکند پرروحیه باشد و هیچ وقت پیش دیگران دلتنگیهایش را بروز ندهد. کمی که گفتگو میکنیم متوجه میشوم خانم، ولی بیشتر همرزم حاج رضا بوده تا همسرش. یعنی نمیشود از جوانان دهه ۶۰ باشی و درگیر مسائل جنگ نشوی. مخصوصاً اینکه همسرت از رزمندههای پای کار جبهه و جنگ هم باشد. همسر شهید در ابتدای همکلامیمان میگوید: ما سال ۶۲ عقد کردیم. آن موقع حاج رضا ۱۹ سال داشت. عقدمان را هم حضرت آقا خواندند که رئیسجمهور وقت بودند. حاج رضا عضو سپاه، ولی امر بود و در دفتر ریاست جمهوری کار میکرد. اما این مسئله باعث نمیشد که جبهه نرود. تنها دو ماه بعد از عقدمان رفت جبهه. البته قبلش از من اجازه خواست. گفتم من هیچ مشکلی ندارم. به خوبی درک میکردم در شرایط جنگی کشورمان من هم به عنوان یک همسر رزمنده، دینی به گردن دارم که باید با صبر و تحملم آن را ادا کنم. (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
عید همان سال اول ازدواجمان حاج رضا مجروح شد و، چون ترکش به ریهاش اصابت کرده بود در بیمارستان نمازی شیراز بستری شد، در حالی که اجازه نداده بود خانواده از این جراحت و بستری شدن مطلع شوند. بعد از مرخصی از بیمارستان و هنگامی که برای دیدن خانواده به تهران آمد متوجه شدیم که زخمی شده و در بیمارستان بستری بوده است. بعد از زمان کوتاهی استراحت مجدداً به منطقه بازگشت. (خانم معصومه، ولی همسر شهید)
هرگز به دوری و تنهایی و حضور حاج رضا در جبههها اعتراض نکردم چرا که این جمله مقام معظم رهبری همواره آویزه گوش و ذهنم بود که زن و مردی خوشبخت هستند که بتوانند همدیگر را به عرش برسانند. (همسر شهید)
محمد رسول متولد سال ۶۶، مسعود متولد سال ۷۱ و محمد حسین متولد سال ۸۰، سه فرزند شهید فرزانه هستند که ماحصل زندگی حدوداً ۳۲ سالهشان به شمار میروند. همسرش شهید در ادامه حرفهایش میگوید: «وقتی که محمد رسول به دنیا آمد، حاج رضا تا ۱۰ روز منطقه بود و اصلاً خبر نداشت که بابا شده است. همسرم یک رزمنده بود و از نظر من تا آخر عمرش هم رزمنده ماند. زندگی کردن در کنار چنین آدمی لطف خاصی دارد که تمام سختیها را آسان میکند.» (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
مجروحیت
در سال ۶۳ در منطقه عملیاتی «مجنون» از ناحیه کتف، سال ۶۵ در منطقه عملیاتی «شلمچه» از ناحیه سر و گوش و در سال ۶۷ در محور «دربندیخان» شیمیایی شده و به درجه رفیع جانبازی نائل شد.
حاجرضا در عملیات کربلای۵ از ناحیه سر با تیر مستقیم دشمن مجروح و در بیمارستان لقمان بستری شد. خانواده بعد از چند روز متوجه بستری شدنش شدند، اما حاجرضا دو هفته بعد به منطقه باز میگردد. (همسر شهید)
مجروحیتها و جبهه رفتنهای پی در پی حاجرضا طوری بود که وقتی از مادر میخواهم خاطرهای از او تعریف کند، با لحن خاصی میگوید: موقع جنگ من همیشه پیراهن مشکیام را آماده کرده بودم تا اگر آقا رضا شهید شد، پیراهن سیاهم دم دست باشد. یادم است یکبار که خبر دادند مجروح شده، به بیمارستان لقمان الدوله رفتیم. گلولهای به سر و چشم آقا رضا خورده و انگار پشت چشمش مانده بود. مردمک چشمش طوری میچرخید که آدم دلش ریش ریش میشد. اما رضا تا ما را دید گفت مادر اگر میخواهی گریه کنی داخل اتاق نیا. دل قرص و محکمی داشت و کمی که حالش بهتر شد باز به جبهه برگشت. (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
اتفاقی که در کربلای ۵ برای ایشان افتاد، نشان داد حاجرضا کاملاً آماده شهادت بودند. شهید فرزانه در این عملیات یک مجروحیت شدیدی برداشتند و تیر به سرشان خورد. یک بار دیگر، چون ایشان در منطقه مسئول محور بودند همراه یکی دیگر از دوستان با موتور برای سرکشی به خط رفته بودند و با گلولههایی که نزدیکشان خورد مجروح شدند. حاج رضا بهرغم مجروحیتها تا پایان جنگ در جبهه ماندند و مشخص است که خودشان را برای هر چیزی آماده کرده بودند. (قاسم رحمانی؛ یکی از همرزمان شهید)
مقابله با فتنه
فتنه ۸۸ یکی از آوردگاههایی است که تجربه نشان داده بسیاری از شهدای مدافعان حرم با جدیت به آن ورود کرده بودند. به همین خاطر از مسعود در مورد حضور پدرش در میدان مبارزه با فتنهگران میپرسم و او هم توضیح میدهد که حاج رضا در آن دوران به عنوان فرمانده لشکر عملیاتی ۲۷ روز و شب در مقابله با فتنهگران بود و حتی در مقطعی یک ماه و نیم به خانه نمیآید و به دلیل احساس مسئولیتی که داشت، تمام این مدت را در محل کار و سر پستش سپری میکند. (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
راهیان نور
حاجرضا فرزانه چهار سال آخر تا زمان بازنشستگی را در سمت فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله همچنان به وطن خدمت کرد، اما روزهای بازنشستگی برای سردار بسیار سخت بود، از این رو باز هم به جبهه رو آورد، این بار در قالب مدیریت کاروان راهیان نور. وی در راستای احیای ارزشهای دفاع مقدس در ستاد مرکزی راهیان نور مشغول بکار شد و معاون بازرسی ستاد مرکزی راهیان نور و فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور بود.
معصومه، ولی همسر سردار شهید رضا فرزانه که در اردوهای راهیان نور سال ۱۳۹۶ حضور داشت در گفتوگویی دلیل حضور سردار فرزانه در راهیان نور را این چنین روایت میکند: راهیان نور آمدن شهید فرزانه بعد از تمام شدن جنگ شروع شد. ۳ سال بعد یک گروه را آورد و به عنوان راوی در آن گروه بود و در مراکز و جاهای مختلف روایتگری میکردند. علاوه بر روایتگری در مناطق عملیاتی در منزل خودمان هم روایتگری داشتیم و با سه تا پسرها روایتگری داشتیم تا اینکه گذشت و از لشکر ۲۷ بازنشسته شدند و در ستاد مرکزی راهیان نور کشور مشغول به خدمت شد.
شهید فرزانه در روایتگری به دیگران تاکید میکرد که حقیقت جنگ را بگویید و از شهدا بت نسازید و خودشان هم همینگونه بود و حقایق جنگ را برای زائران تعریف میکرد، چون حقیقت را میگفت بیشتر به دل جوانان و زائران مینشست و جوانان با جان و دل گوش میکردند. روحیهای هم که در ایام راهیان نور داشت بسیار بشاش بود و وقتی میآمدند منطقه خیلی دگرگون میشد و مانند زمان جنگ میگفت که باید وظیفه خود را به خوبی انجام داد. (همسر شهید)
ما مانند افراد عادی در اردوهای راهیان نور حضور پیدا میکردیم و شهید فرزانه میگفت شما هم مانند افراد عادی هستید و هیچ فرقی با بقیه زائران ندارید. ما در منزل روایتگری منزل داشتیم و شهدا و همرزمان شهیدش الگویش بودند. زندگی را بسیار ساده میگرفت و میگفت من در زندگی از شهید همت الگو گرفتم موقعی که شهید میشود اثاثش نصفه وانت نمیشد و میگفت از همین موضوع من الگو گرفتم و شهید کولیوند که از همرزمانش بود را به عنوان ورزشکار الگوی خود قرار میداد. (همسر شهید)
پدرم بعد از بازنشستگی سه چهار سال در راهیان نور خادمی میکرد در این چهار سال همیشه سعی میکردند هر کاری که از دستشان بر میآمد انجام دهند و همین حضور در راهیان نور و خادمی برای شهدا بود که او را به آرزویش که شهادت بود برساند. (محمد حسین فرزانه فرزند شهید)
پدرم حدود ۶-۷ سال در جنگ بودن و از بیشتر عملیاتها خاطره داشتند و در هر منطقه/ای که در راهیان نور حضور پیدا میکردیم خاطرات خود از آن منطقه را تعریف میکردند. (محمد حسین فرزند شهید)
پدرم با اینکه فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور بودند، اما دوست داشت گمنام رفت آمد کند و حواس مردم به او پرت نشود پدرم همیشه ما را برای شهادت خودش آماده میکرد و یکی از دلایلی که ما با شهادت پدر کنار آمدیم همین است. (محمد حسین فرزند شهید)
هر موقع که برای راهیان نور میآمدیم هیچ فرقی بین خادمان، خودش و ما نمیگداشت و همیشه میگفتند اعلام نکنید پسر فلانی هستید تا بین ما تبعیض قائل شوند و به ما بیشتر احترام بگذارند. (محمد حسین فرزند شهید)
دفاع از حرم
از همسر شهید میپرسم، چطور میشود که یک جانباز دفاع مقدس باز هم تصمیم میگیرد عازم نبرد در جبهه دفاع از حرم شود؟ در پاسخ میگوید: «از همان اولین روزهای شروع جنگ در سوریه، حاج رضا تصمیم به رفتن داشت. اما با اعزامش مخالفت میکردند. حاج حسین همدانی که رفت، حاج رضا هم میخواست همراهش شود، اما باز نشد تا اینکه حاج حسین همدانی به شهادت رسید. وقتی این خبر رسید، همسرم در ستاد مرکزی راهیان نور سمتی داشت و اتفاقاً آن روز هم در مناطق غربی کشور بود. پسر کوچکم به ایشان پیامک داد که بابا، حاج حسین همدانی آسمانی شد. چند دقیقه بعدش حاج رضا زنگ زد و گفت خانم این بچه چه میگوید؟ من گفتم گویا حاج حسین همدانی شهید شده است. همسرم خیلی به هم ریخت. پس فردا خودش را به تهران رساند و گفت که دیگر طاقت ماندن ندارد. باز این در و آن در زد تا اینکه توانست مجوز اعزامش را بگیرد.» (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
پدرم یکی از دوستان حاج حسین همدانی بودند و آخرین جایی که با هم رفتند سفر بازی دراز بود و بعد از اینکه شهید همدانی به شهادت رسید و تصویر شهید همدانی از تلویزیون پخش میشد همیشه گریه میکرد و ناراحت بود و بعد از یک مدت به گوشی حاج حسین همدانی پیام داد که میخواهم بیام پیش شما که دو ماه از این پیام نگذشت که پدرم به شهادت رسید. (محمد حسین فرزانه فرزند شهید)
طبق گفته همسر شهید، حاج رضا این بار برای اعزام به سوریه از خود شهید همدانی استمداد میطلبد. همسر شهید میگوید: «آقا مهدی فرزند شهید همدانی میگفت بعد از شهادت پدرم وقتی گوشیاش را روشن کردم، یک پیامک از حاج رضا به این مضمون آمد که «حاج حسین دست ما را هم بگیر». وقتی این پیامک را دیدم، فهمیدم حاج آقا فرزانه هم به زودی شهید میشود.» (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
گویا یک هفته قبل از اربعین سال ۹۴ موضوع اعزام شهید فرزانه قطعی میشود. اما سید محمود حسینی از دوستانش با اصرار میخواهد حاجی در سفر اربعین کمک حالش شود و اینطور میشود که حاجی به همراه همسر و پسر کوچکشان به زیارت عتبات عالیات میآیند. مدت کمی بعد از بازگشت، در حالی که حاج رضا همچنان مشغول آموزش تعدادی از نیروهای داوطلب جبهه دفاع از حرم بود، از او خواسته میشود به همراه نیروهایش اعزام شوند. حاج رضا ۱۲ دی ماه میرود و ۲۲ بهمن به شهادت میرسد. (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
شهیدرضا فرزرانه که از یاران نزدیک سردار شهیدحسین همدانی به شمار میآمد، پس از شروع جنگ در سوریه رضا فرزانه سه بار تلاش کرد تا جهت نیروی مستشاری به این کشور برود. سرانجام در سال ۱۳۹۴ او موفق شد برای اولین بار به سوریه اعزام شود و ۴۰ روز بیشتر طول نکشید که از سوریه مسافر آسمانی بهشت شود.
طی عملیات مستشاری توسط تروریستهای تکفیری در روز ۲۲ بهمن در ۵۱ سالگی ۱۳۹۴ در منطقه هوبر به شهادت رسید وبه کاروان شهدای مدافع حرم پیوست وپیکرمطهربه دست گروههای تکفیری افتاد و طلب وجه کرده بودند که خانواده وی راضی نمیشوند به دشمنان کمک مالی بشود؛ لذا پیکروی در منطقه ماندگار شد.
پانزده روز بعد از رفتن حاج رضا به سوریه اخباری مبنی برشهادتش را شنیدیم، اما خود حاج رضا یکی دو روز بعد زنگ زد و گفت این خبرهایی را که درباره شهادتم در سوریه در اینترنت منتشر میشود جدی نگیرید، از این رو وقتی به چنین خبرهایی برمیخوردیم من و بچهها باور نمیکردیم. اما شب ۲۳بهمن ماه انگار درونم غوغا بود و غم عجیبی روی دلم سنگینی میکرد، در اینترنت جستوجو کردیم و خبرهایی را دیدم که در چندین سایت خبر شهادت حاج رضا کار شده بود. ازمسعود پسرم خواستم که با دوستان تماس بگیرد تا از صحت و سقم این موضوع مطلع شویم که بعد از چندین تماس و پیگیری از افراد مختلف خبر شهادت ایشان در چهلمین روز از حضور در سوریه تأیید شد. پیکر پاک حاجرضا فرزانه فرمانده اسبق لشکر۲۷ محمد رسولالله بعد از شهادت هرگز به وطن بازنگشت و اینگونه که شاهدان ماجرا برای خانواده توضیح دادهاند بعد از شهادت گروه تروریستی جبهه النصره پیکر را با خود بردهاند تا برای پس دادن آن باجخواهی کنند و تروریستهای جبهه النصره از آن به عنوان تلهای برای اسیر کردن و کشتن دیگر سربازان ایرانی و سوری استفاده کنند که با آگاهی سربازان حضرت زینب (س) این نقشه نقش برآب شد و آنها پیکر را با خود به جای نامعلومی انتقال دادهاند. (همسر شهید)
کسی که حضور در جبهه و جنگ با کفار را آغاز کرده همیشه منتظر شهادت است، اما هرگز فکر نمیکردم که ایشان دور از وطن و در سوریه به شهادت برسد، چون همواره فکر میکردم ممکن است به دست اعضای گروه پژاک در غرب ایران به شهادت برسد، اما روزی او پاسداری و دفاع از حرم حضرت زینب (س) بود. حاج رضا سه سال برای اعزام به سوریه ثبتنام کرده بود که هر بار با ممانعت فرماندهان سپاه مواجه میشد تا اینکه سال۹۴ اعلام کرد که امسال کاروان راهیان نور را قبول نمیکند چرا که عزمش را برای رفتن به سوریه جزم کرده است. این روزها به روزهای پیادهروی اربعین حسینی گره خورد و دوستان حاج رضا در سپاه به او قول دادند که بعد از اربعین سفر او را به سوریه و دفاع از حرم میسر کنند. مأموریتی که چهل روزه به پایان رسید؛ ۱۲ دیماه سال۹۴ حاج رضا فرزانه عازم سوریه شد و ۲۲ بهمن همان سال به فیض شهادت نائل شد. (همسر شهید)
جانبازی که رزمنده مدافع حرم شد: آن طور که از صحبتهای مادر شهید و سایر اعضای خانواده برمیآید، شهید فرزانه در دوران جنگ به قدر کافی مجروحیت یافته و به اصطلاح دینش را ادا کرده بود. اما این جانباز دفاع مقدس، باز عزم حضور در جبهه دفاع از حرم میکند. از مادر شهید میپرسم وقتی میخواست سوریه برود، خبر داشتید؟ میگوید: بله من خبر داشتم. یکی دو روز قبل از اعزامش خانه ما آمد و با هم به خانه خواهرش رفتیم. قول گرفته بود به آنها چیزی نگویم، اما من دلم رضا نداد و ماجرا را به دخترهایم گفتم. آقا رضا شب اینجا ماند و صبحش چند تا نان سنگک گرفته بود. گفتم رضا جان تو نباشی من چطور لب به این نانها بزنم. فقط گفت دعا کن عاقبت به خیر شوم. من هم گفتم خدایا هرچه میخواهد به او بده. بعد از من خداحافظی کرد و اجازه نداد تا حیاط بدرقهاش کنم. گفت پاهایت درد میکند. این آخرین دیدارمان بود. آقا رضا از در خارج شد و دیگر بازنگشت. (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
مراسم یادبود
مراسم یادبود جاویدالاثر سردار شهید "رضا فرزانه" ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مدیحه سرایی ذاکرین اهل بیت (علیه السلام) کربلایی جواد حقیقت و حاج وحید گلستانی در مسجد جامع صاحب الزمان واقع در مهرآباد جنوبی - خیابان پادگان جنوبی - خیابان تفرش شرقی برگزار شد. وپس از آن چند یاد واره شهید توسط همرزمان وی برگزارگردید.
بازگشت از حرم
شهید رضا فرزانه پس از گذشت شش سال در پی عملیات کاوش پیکر شهدای مدافع حرم در سوریه، پیکر این رزمنده دوران دفاع مقدس و مدافع حرم کشف و هویت او از طریق آزمایش دی انای شناسایی شده وبه کشور بازگشت.
مراسم وداع با پیکر مطهر شهدای مدافع حرم سردار رضا فرزانه و حجت الاسلام محمد مهدی مالامیری در ۱۴۰۰/۰۵/۲۱ همزمان با شب دوم ماه محرم با حضور خانواده معظم شهید و جمعی از همرزمانشان در معراج شهدای تهران برگزار شد.
مراسم تشییع این شهید والامقام با رعایت کامل دستورالعملهای بهداشتی، روز جمعه ۲۲ مرداد ماه، از ساعت ۸/۳۰ صبح در بزرگراه ارتش، شهرک شهید محلاتی خیابان ولایت، مسجد پیامبر اعظم (ص) برگزار و در قطعه ۲۹ بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
پویش زیارت عاشورا و خوانده سور قران نیز در فضای مجازی برگزار گردید.
ویژگیهایی از شهید فرزانه
مرد گمنام وبی تکبر: از محمد حسین میپرسم شده بود به دوستان پز بدهی که پدرم فرمانده لشکر است. در پاسخ میگوید: ما اصلاً خبر نداشتیم که درجه او چیست. هر وقت از بابا میپرسیدم درجهات چیست، پاسخ میداد: «من استوار هستم. اصلاً تو چه کار داری که من چه درجهای دارم.» هیچ وقت به ما نمیگفت که واقعاً چه درجهای دارد. اصلاً اهل تظاهر نبود من فقط چند ماه قبل از بازنشستگی آن هم به طور اتفاقی فهمیدم که فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) است. (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
مرد اخلاق مدار: پدرم بهترین اخلاق دنیا را داشت، با فرزندانش که سه پسر هستند همانند یک دوست و رفیق خوب رفتار میکرد، بنحوی که هیچگاه تحکم پدری از او ندیدیم، هر چه بود همکاری بود و مدارا و تشویق برای خوب بودن و خوب ماندن. هنگامی که در منزل بود با هم کشتی میگرفتیم و کلی با ما شوخی میکرد، حتی با توجه به اینکه سرش ضربه خورده بود و تیر مستقیمی به سرش اصابت کرده بود باز هم در صورتی که کمی ناراحت میشد از عذرخواهی غافل نمیشد و هیچگاه مغرورانه و مستبدانه رفتار نمیکرد. از کوچکترین فرزند حاجرضا فرزانه میپرسم شده با خود فکر کنی کاش بابا مانند بسیاری از پدرها نظامی نبود و الان در کنار خانواده بود؟ او میگوید: هرگز چنین آرزویی نکردم چرا که دیدن پدر در لباس پاسداری از وطن و حرم حضرت زینب بالاترین افتخار برای فرزندانش بود. (محمد حسین فرزانه فرزند شهید)
مخالف تبعیض: فاطمه قمری مادر شهید پیرزنی آذریزبان است و فارسی را به سختی صحبت میکند. قبل از همه به سراغ او میروم و میگویم من خودم آذریزبانم، ترکی صحبت کنیم؟ میپذیرد و صحبتهایش از حاج رضا را این طور شروع میکند: آقا رضا از پارتیبازی خوشش نمیآمد. بعد از جنگ که برادرش میخواست سربازی برود، هیچ اقدامی نکرد و برادرش سرباز ارتش شد و دو سال در دهلران خدمت کرد. من خیلی ناراحت شدم. گفتم چرا هوای برادرت را نداشتی. میآوردیش پیش خودت خدمت کند. او هم گفت نخواستم از موقعیتم سوءاستفاده کنم. تو راضی هستی آن دنیا گیر بیفتم. راضی هستی آتش جهنم به من برسد؟ (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
غیبت ممنوع!: تقوای ایشون برای ما درسهای زیادی داشت. به کرات شاهد بودم با نهی از منکر خاص خودشون جلوی غیبت رو میگرفتند، اگر صحبت از فرد غایبی میشد، اگر فرد غایب رو میشناختند، به نحوی سعی میکردند اورا تبرئه کنند مثلا اگر بدی او گفته میشد حاج رضا میگفت: ((نه، حالا اینطورها هم نیست...)) (خاطرههای از همرزم وی). اگر میدید بازهم جلسه به غیبت ادامه میدهد، بلند_صلوات میفرستاد به طوری که همه ساکت شوند، باز اگر ادامه میدادند ایشون صلوات میفرستاد، انقدر صلوات میفرستاد تا گوینده خجالت میکشید و ادامه نمیداد، نهی از منکر ایشون هم غیر مستقیم بود که کسی ناراحت نشود، هم موثر واقع میشد. (از همرزمان شهید)
مرد متواضع و با صفا: حاج رضا فرزانه را پیش از شهادتش میشناختم. یکبار که همراه رزمندگان لشکر عملیاتی ۲۷ محمدرسول الله (ص) برای بزرگداشت حاج احمد متوسلیان به مریوان رفته بودیم، سرسفره شام گفتند فرمانده لشکر ۲۷ اینجاست و مصاحبه کوتاهی با ایشان انجام دادم. تواضع و صفای خاص حاجی در آن گفتوگوی کوتاه باعث شد تا در ذهنم ماندگار شود. گذشت تا اینکه خبر شهادتش در سوریه، به تاریخ ۲۲ بهمن ماه ۹۴ مخابره شد. آن موقع پیکر حاج رضا نیامده بود (هنوز هم نیامده است) و معذوراتی برای گفتگو با خانوادهاش داشتیم. کمی که گذشت فراموشی بین ما و یاد حاجی فاصله انداخت تا اینکه محمد گزیان از بچههای عقیدتی و نظارت حوزه ۲۱۵ ایثار همراه آقای پهلوان فرهنگی این حوزه وقت گفتوگویی را با خانواده شهید هماهنگ کردند. حالا باید از شهیدی مینوشتم که از قبل میشناختمش. (روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
مرد بی تظاهر: شهید فرزانه چند سال آخر خدمتش در سپاه به فرماندهی لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) میرسد و تا سال ۹۱ که بازنشسته میشود، در این سمت خدمت میکند. یعنی همان جایگاهی که شهدا و بزرگانی، چون احمد متوسلیان، محمد ابراهیم همت، رضا دستواره و عباس کریمی داشتند. اما همسر شهید تأکید میکند که: «وقتی حاجی فرمانده لشکر شد، برادر و خواهرهایش هم از این موضوع خبر نداشتند. حتی بچههای خودمان تا مدتی از موضوع بیخبر بودند. حاجی اصلاً اهل تظاهر نبود. سعی میکرد سادگی زندگیاش را حفظ کند و به هیچ عنوان سمتها و جایگاهها او را به خودش غره نمیکرد.» (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
بابا رضا دوست صمیمیمان بود: به سراغ دو پسرشان میروم که برای خودشان مردی شدهاند. مسعود فرزانه فرزند دوم حاج رضا است که گویا نقشی محوری در خانه دارد. مسعود با وجود اینکه ۲۴ سال بیشتر ندارد، پختهتر از سنش به نظر میرسد. از او در مورد پدر میپرسم و اینکه چه تعریفی از حاج رضا فرزانه دارد. مسعود پاسخ میدهد: «زندگی افراد نظامی با سایرین فرق دارد. اما پدرم اوقاتی که در خانه بود، سعی میکردم وقتش را با ما بگذراند و نه تنها یک پدر خوب، بلکه یک رفیق خوب بود. با ما کشتی میگرفت و سر به سرمان میگذاشت. حاجی برای ما بیشتر یک دوست بود تا پدر.» (روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
خیلی خوب: از محمد حسین میخواهم یک جمله در رسای پدر شهیدش بگوید. جمله زیبایی میگوید که به دل مینشیند: «ما در حدی نیستیم که در خصوص این شهدا صحبت کنیم. حضرت آقا هم که فرمودند شهدای مدافع حرم اجر دو شهید را میبرند. اما من میخواهم در جواب کسانی که پشت سر شهدای مدافع حرم حرفهای نامربوط میزنند بگویم اینها آن قدر خوب بودند که حضرت علی (ع) دفاع از حرم ناموسش را به دست آنها سپرده است.» (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
مدافعان ولایت: محمد حسین پسر کوچک حاج رضاست که گویا یار غار او هم بوده و در بسیاری از سفرهای راهیان نور و اردوهای مختلف پدر را همراهی میکرده است. محمد حسین میگوید: کوچکتر که بودم هر شب قبل از خواب پیش بابا میرفتم و او برایم از خاطرت جنگ میگفت. مثلاً تعریف میکرد که چطور در کربلای ۵ گلولهای به گوش راستش میخورد و شنواییاش را از دست میدهد. آن لحظه همرزمش شهید شیرافکن حضور داشته و سعی میکند با گذاشتن یک سر برانکارد روی ترک موتور حاجی و در حالی که حاجی دراز کشیده بود او را به بهداری برساند. سمت دیگر برانکارد را رزمنده دیگری بلند میکند و پشت سر موتور میدود. آنها حاج رضا را با همین وضعیت به بهداری میرسانند، اما در طی راه هر بار که موتور روی دستاندازی میرفت، حاجی از شدت درد به هوش میآمد و دوباره از هوش میرفت. (روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
برادری که مهربانیاش خدایی بود: جواد فرزانه برادر کوچکتر حاج رضا تا این لحظه ساکت گوشهای نشسته و حرفی نمیزند. از او که قاعدتاً یار دوران کودکی حاج رضا بود، میخواهم خاطرهای از برادرش تعریف کند. میگوید: حاج رضا از بچگیاش کار میکرد. مکانیکی، دستفروشی و... یکبار به اصرار خواستم برای من هم باقلوا بخرد تا بفروشم و به اصطلاح کاسبی کنم. او هم قبول کرد و یک سینی باقلوا برایم خرید. اما من که تنها شش سال داشتم بیشتر آنها را خوردم و نتوانستم چیزی بفروشم. به خودم که آمدم فهمیدم چه اشتباهی کردهام و زدم زیر گریه. حاج رضا پرسید چرا گریه میکنی و موضوع را برایش تعریف کردم. او هم با مهربانی که داشت گفت من خودم باقلواهایت را میخرم و خانه که رفتیم بگو همهشان را فروختهام. (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
مهر برادر رزمنده: لیلا فرزانه یکی از خواهران شهید هم از خاطره راهیان نوری میگوید که چند سال قبل همراه حاج رضا رفته بودند و در این سفر حاجی همه تلاشش را کرده بود تا به او و سایر اعضای خانوادهاش خوش بگذرد. اما جبهه رفتنهای حاجی در حافظه خواهر هم سنگینی میکند و خاطرهاش را این طور بیان میکند: بچگیها یادم است خیلی از سحرها از خواب بیدار میشدم و میدیدم که داداش رضا از جبهه برگشته است. میدیدم که همه دورش جمع شدهاند و ما هم با دیدن او خودمان را در آغوشش میانداختیم. حاجی به رغم خستگیهایش با مهربانی با ما برخورد میکرد. مهربانیهای داداش رضا خدایی بود. (روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
ارتباط با نیروهایش: حاجرضا در برخورد با اطرافیان بسیار خوشبرخورد بودند. با توجه به اینکه سمت فرماندهی داشتند با نیروهایی که زیر دستشان کار میکردند، ارتباط خیلی خوبی برقرار میکردند. حاج رضا در دل تمام نیروها جا داشت و همه ایشان را از صمیم قلبشان دوست داشتند. حاج رضا شخصیت جذابی داشت. نیروهای حاج رضا با علاقه و عشق کار میکردند و این انرژی و عشق را از فرمانده شان میگرفتند. شهید فرزانه در کنار مسائل کاری در مسائل زندگی و شخصی نیروها نیز یک راهنمای خیلی خوبی برایشان بود. خودم شاهد بودم وقتی در منطقه حضور داشتیم و ایشان میآمدند روحیه همه بالا میرفت. رفاقتهایی که در جبهه شکل میگرفت تا سالها پس از جنگ ادامه پیدا کرد و هنوز نیز ادامه دارد. شهید فرزانه از نخستین سالهای دفاع مقدس در جبهه حضور پیدا کردند و با تجربیاتی که به دست آورده بودند به سمت فرماندهی رسیدند. این اواخر که ایشان بازنشسته شد از فرماندهان ممتاز محسوب میشدند. (قاسم رحمانی؛ یکی از همررمان شهید)
حاج رضا ممنونت هستیم: حاج رضا را آن طور شناختم که یک عمر رزمنده بود و لیاقتش این بود که حتی بعد از بازنشستگیاش در کسوت یک رزمنده مدافع حریم آلالله به شهادت برسد. او که به گفته همسرش در کارهای خیر دخیل بود و به عنوان مشاوری امین زندگی بسیاری از زوجهای جوان را از فروپاشی نجات داده بود، همان فرمانده لشکر مهربانی بود که به گفته مسعود فرزندش، امکان ادامه تحصیل بسیاری از نیروها و سربازانش را فراهم میکرد و عاقبت نیز در حالی به شهادت میرسد که برای نجات یکی از همرزمانش به نام شهید میرسیار از محاصره تکفیریها، رهسپار میدان میشود و با اصابت گلوله تکتیرانداز دشمن به شهادت میرسد. اما اگر خوب نگاه کنیم، همه ما مدیون بزرگی و بزرگواریهای امثال حاج رضاها هستیم که با وجود دو ترکش در ناحیه قفسه سینه و نزدیک قلبش، باز هم رخت رزم به تن میکند تا امروز آزادی و حریت و شرافت امثال ما محفوظ بماند. (نویسنده گروه مقاومت راهیان نور روزنامه جوان؛ ۱۳ مهر ۱۳۹۵)
گزارش از دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
منابع
https://basirat.ir/fa/news/۲۸۷۴۲۸/%D۸ https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۴۰۰/۰۵/۱۹/۲۵۵۲۴۹۱/%D۸ https://www.mashreghnews.ir/photo/۱۲۵۷۱۸۷/%D۸ http://vazehnews.ir/%D۸ http://www.rahianenoor.com/fa/report/۷۹۸۶/%DA https://defapress.ir/fa/news/۷۳۲۶۱/%D۸ http://www.raheshalamche.com/post/%DA https://www.javanonline.ir/fa/news/۱۰۴۱۵۸۹/%D۸ https://www.pishkhan.com/rooznameh/Javan
انتهای پیام/
منبع: دفاع پرس
**********************************
http://fashnews.ir/fa/news-details/84253/-%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D9%88%D8%B8%D8%A7%DB%8C%D9%81-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B2%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3/
ماموریت و وظایف مخابرات زرهی در دوران دفاع مقدس
ابتکارات و خلاقیتهایی در دوران دفاع مقدس در خصوص امور زرهی، مخابرات زرهی و دیگر بخشها، جهت رفع نواقص، اشکالات و تأمین نیازهای ضروری صورت گرفت که منشأ اثربخشی بیشتر امور در جبههها شد.
دفاع مقدس والاترین عرصه ملت ایران در صحنه حضور و خلق حماسههای بدیل در طول تاریخ بود و همه اقشار مختلف مردم بویژه جوانان در آن نقش داشتند.
یکی از مهمترین امور نبرد، سازماندهی نیروهای حاضر در جبههها بود و این سازماندهی معمولا در قالب لشکرها، تیپها و گردانها انجام میشد. یگانهای پیاده و مکانیزه مهمترین نقش را در دفاع مقدس در برابر دشمن بعثی داشتند. یگانهای زرهی سپاه از غنایم بدست آمده به مرور تشکیل و سپس ارتقا یافتند. بخش مهم یگان زرهی، برقراری ارتباط بین تانکها (تانک تی-۵۴ و تی ۵۵ وتی ۷۲) و نفربرهای زرهپوش (زرهی) در انواع چرخدار و شنیدار (مثل شنی تانکها) بود. بهخصوص اینکه در صحنه جبههها از داخل اشراف زیادی بر منطقه وجود نداشته و حتی صحبت در داخل تانک و نفربر نیز بهدلیل صدای بسیار زیاد نیاز به ارتباطات داخلی بود. برای همین منظور در یگان زرهی بخشی بنام مخابرات وجود داشت.
اهم ماموریت و وظایف مخابرات زرهی در دوران دفاع مقدس، شامل موارد زیر بوده است:
برقراری ارتباط مخابراتی
ایجاد ارتباط بیسیم بین فرماندهی و خودروهای نفربر و زرهی و مقر استقراری گردان زرهی در عقبه و... بهمنظور هدایت ادوات زرهی.
انتقال خبر بهصورت حضوری
انتقال خبرهای سری با پیک، موتور و... با هدف جلوگیری از عدم امکان شنود توسط دشمن و یا در شرایطی که ارتباطات بیسیم هنوز نباید روشن میشدند و یا در شرایطی که ارتباطات با اختلال مواجه بودند.
تامین امنیت ارتباطات
تامین امنیت ارتباطات با استفاده از دستگاههای رمزکننده و همچنین تهیه و استفاده از برگه کد و رمز برای مکالمه بخشهای مختلف زرهی با یکدیگر و نیز مخابره پیامها بهصورت رمز در بین نیروهای خودی و نیز ارتباط با بخشهای دیگر لشکر و محورهای مجاور.
تعمیر و نگهداری تجهیزات مخابراتی آسیبدیده
بخش دیگری از فعالیت «مخابرات» در طول جنگ، تعمیر تجهیزات ولوازم مخابراتی زرهی آسیبدیده ویا بعلت فرسودگی و... بود که این تعمیرات باید به سرعت انجام میشد؛ زیرا اختلال مخابراتی، سبب اختلال در ارتباط تانک یا نفربر مربوطه سبب ناکارمدی آن شده و در مجموع بر ماموریت یگان زرهی تاثیر منفی میتوانست بگذارد.
پشتیبانی و تأمین لوازم و تجهیزات مخابراتی مورد نیاز
برای امکان انجام ماموریتهای محوله به نحو مطلوب و تأمین نیازهای مقرها و خودروهای زرهی، لوازم و تجهیزات مخابراتی مورد نیاز تامین میشد.
تامین منابع انسانی
جذب و بهکارگیری نیروهای علاقمند و همچنین سازماندهی و بهکارگیری آنها در بخشهای مورد نیاز (بیسیم چی تانک، مرکز بیسیم زرهی، تعمیرکار بیسیم و.)، از دیگر وظایف مخابرات در جنگ تحمیلی بود.
آموزش نیروهای مخابراتی و ارتقای سطح آمادگی
آموزش نیروهای موجود و یا جدید در دو سطح عمومی و تخصصی، با هدف ارتقای سطح آمادگیها از دیگر وظایف مخابرات در جنگ تحمیلی بود. آموزشهای اولیه و محدود درمنطقه صورت میگرفت، ولی آموزشهای تخصصی در عقبه انجام میگرفت.
و سایر امور مرتبط
مواردی مانند امور پشتیبانی، خدماتی و سایر موارد باقیمانده بخش مخابرات یگان زرهی که در تعامل با سایربخشهای لشکر ویا تیپ بایستی دنبال میشد.
سخن پایانی
در دوران دفاع مقدس در خصوص امور زرهی، مخابرات زرهی و دیگر بخشها ابتکارات و خلاقیتهایی جهت رفع نواقص و اشکالات و تامین نیازهای ضروری بسیاری صورت گرفت و منشا اثربخشی بیشتر امور دفاع مقدس شد.
پس از پایان جنگ تحمیلی نیز صنایع زرهی، صنایع دفاعی مخابراتی و رمزکنندهها وغیره، با جهاد خودکفایی صورت گرفته، تولیدات بی نظیری ابداع و مورد بهره برداری قرارگرفته که بعضا در دنیا بی نظیر است.
چنانچه پس از جنگ تحمیلی این روحیه و این اراده، بجای اتکا به واردات و چشم امید به برجام ها و... در بخشهای کشوری نیز دنبال میشد، امروز صنایع مختلف کشور متحول شده بودند و در بسیاری از امور کشور بی نیاز از بیگانگان بودیم و تحریمهای دشمنان بلااثر میشد.
گزارش از دکتر سید جواد هاشمی فشارکی ـ پژوهشگر دفاع مقدس
منبع: دفاع پرس
ماموریت مخابرات زرهی دفاع مقدس فاش نیوز دکتر سید جواد هاشمی فشارکی پژوهشگردفاع مقدس
http://fashnews.ir/fa/news-details/84166/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%B5%DB%B9%DB%B8-%D8%AA%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%9F/
در این نوشتار، ضمن بیان خلاصهای از وضعیت قطعنامه ۵۹۸، بیانات امام خمینی (ره) در مراحل مختلف قطعنامه، پیش از پذیرش، هنگام پذیرش و پس از آن تبیین شده است.
در شروع جنگ تحمیلی و هنگام اشغال مناطق مختلف ایران توسط بعث عراق، سلطه گران غرب و شرق قطع نامهای در محکومیت متجاوز صادر نکردند، ولی پس از پیروزیهای رزمندگان اسلام در باز پس گیری مناطق اشغالی و مایوس شدن سلطه گران جهانی صاحب حق جنگلی وتو از صدام، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در ٢٧ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق را صادر کردند. یک سال بعد در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ امام خمینی (ره) طی پیامی با بکار بردن «نوشیدن جام زهر» آن را پذیرفتند. ارتش بعث عراق بلافاصله حملات سراسری به خطوط جبههها را آغاز کرد و دوباره داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی را به دست بیاورد و با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد و منافقین تجهیز شده نیز به غرب کشور یورش بردند اما شکست خوردند و موفقیتی بدست نیاوردند و نهایتاً سوت پایان جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ نواخته شد.
از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد، در طول هشت سال جنگ ایران و عراق، قطعنامههای ۴۷۹، ۵۱۴، ۵۲۲، ۵۴۰، ۵۸۲، ۵۸۸ صادر و تمام این قطعنامهها از سوی ایران رد شدند. زیرا در آنها صرفاً دو طرف را دعوت به آرامش میکرد! و تحت نفوذ برخی اعضای دائم شورای امنیت، بخصوص آمریکا، یکجانبه و به نفع عراق صادر میشدند لذا ایران از پذیرش آنها خودداری میکرد. در قطعنامه ۵۹۸، اگرچه جمهوری اسلامی ایران ایرادات مهمی نسبت به آن داشت و اصلاحاتی را در بندهای آن مطرح کرده بود، اما هرگز به شکل رسمی آن را رد نکرد.
ارتش بعث پس از عملیات خیبر در سال ۱۳۶۲ و آزادسازی جزایر مجنون در یک روند صعودی، پذیرای شکست شد و پس از آن نیز، در عملیات والفجر ۸ در یک عملیات بی نظیر فاو را از دست داد. آمریکا و غربیها منافع نامشروع خود را در خلیج فارس با خطر جدی مواجه دیدند، لذا با هماهنگی شوروی از طریق شورای امنیت سازمان ملل در صدد برآمدند تا به جنگ ایران و عراق پایان دهند؛ لذا تصویب قطعنامه ۵۹۸ محصول چنین شرایطی بود.
هر جنگی یک شروع و یک پایانی دارد، پرسشی که مطرح است نحوه پایان جنگ است. امامی که با خطابههای عاشورایی، دفاع و جهاد را ترغیب و دفع تجاوز و محکومیت متجاوز را بیان میکردند، چه عواملی باعث شد که سه ماه پس از خطابه «امروز عاشوراست، حسینیان آماده باشید و...» ناگهان جام زهر را مینوشند؟ و جنگ تحمیلی بصورت نامناسبی پایان میپذیرد. مقایسه بیانات امام در سه مقطع قبل از پذیرش، هنگام پذیرش و پس از آن و همچنین پیامد آن بر روحیه امام (ره)، حاوی نکاتی از تحمیل کردن قطع نامه توسط برخی خواص بر امام دارد:
«قصه امام حسن و قضیه صلح، این هم صلح تحمیلی بود؛ برای اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود. این صلحی هم که حالا به ما میخواهند بگویند، این است. بعد از اینکه صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرفهایی که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ مثل پاره کردن این مردیکه آن قراردادها را. آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیر المؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله گر درست شد، این ما را هدایت میکند به اینکه نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی» دوم شهریور ۱۳۶۵ (صحیفه امام، ج۲۰، ص: ۱۱۸ و ۱۱۹)
«ای آزادگان و احرار بپاخیزید. قدرتهای بزرگ شرق و غرب میخواهند شما را درزیر چکمهها و چنگالهای کثیف و خونین خود خرد کنند که حتی آخ هم نگویید. امروزروز مقاومت است. چنان بر صدام و امریکا و استکبار غرب سیلی زنید که برق آن چشمان استکبار شرق را کور کند. امروز روز درنگ نیست. امروز روز صیقل انسانیت انسانهاست. روز جنگ است. روز احقاق حق است؛ و حق را باید گرفت؛ و انتظارآنکه جهانخواران ما را یاری کنند بیحاصل است. امروز روز حضور در حجله جهاد وشهادت و میدان نبرد است. روز نشاط عاشقان خداست. روز جشن و سرور عارفان الهی است. امروز روز نغمه سرایی فرشتگان در ستایش انسانهای مجاهد ماست. درنگ امروزفردای اسارتباری را به دنبال دارد. امروز باید لباس محبت دنیا را از تن بیرون نمود، و زره جهاد و مقاومت پوشید، و در افق طلیعه فجر تا ظهور شمس به پیش تاخت و ضامن بقای خون شهیدان بود.» ۱۱ فروردین ۶۷
بر دشمن زبون بتازند و با همت خود افتخار نصرت و پیروزی را به ارمغان آورند که سرنوشت جنگ در جبههها رقم میخورد، نه در میدان مذاکرهها؛ و به یاری خداوند و دعای خیر حضرت بقیة الله - ارواحنا فداه - حرف آخرمان را با صدامیان و جهانخواران در صحنه حماسه جهاد و شهادت میزنیم. صحیفه امام خمینی، جلد ۲۱، صفحات ۵۳
«شما عزیزان از هر کس بهتر میدانید که این تصمیم برای من، چون زهر کشنده است، ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی ایران اگر آبرویی داشته باشم خرج میکنم، خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتشبس را قبول میکنیم…»
«اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری میکنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و ... با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم … خوشا به حال شما ملت! ... جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم…» ۲۹ تیر ۱۳۶۷
من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای غلط این روزها رسماً معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود؛ و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است، آیا از اینکه به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد؟ نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیدهها به گونهای غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند. " سوم اسفند ۱۳۶۷
حاج عیسی (خادم امام خمینی (ره)) میگفت که امام تا دو روز بعد از پذیرش قطعنامه چیزی نخوردند و وقتی بعد از دو روز وارد اتاق شدم امام من را در بغل گرفت و یک ساعت گریه کرد و گفت: «حاج عیسی! شهدا به مقامی که بخواهند میرسند، جانبازان اجرشان را میگیرند، اسرا هم برمیگردند. اما من چه کار کنم؟» مرحوم حجت الاسلام محمدرضا توسلی از مسئولان دفتر امام خمینی نیز در این رابطه میگوید: «بعد از آنکه امام (ره) قطعنامه را پذیرفتند و گفتند جام زهر را نوشیدم من دیگر خنده بر لب ایشان ندیدم.»
«اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری میکنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛» (صحیفه امام، ج ۲۱: ص ۹۲)
در مجموع میتوان چنین بیان کرد که پذیرش قطع نامه در سطح عالی کشور از سر مصلحت برحسب شرایط و نه علاقه و مطلوبیت بوده است؛ چرا که امام خمینی (ره) از تعبیر «نوشیدن جام زهر» استفاده کردند.
در اجرای قطعنامه ۵۹۸ به گونهای عمل شد که جای هرگونه سوء استفاده از دشمن گرفته شد و حتی پس از پذیرش قطعنامه صدام با تقویت و حرکت نیروها به سمت مرزهای ایران ایستادگی ما را محک زد و پس از آنکه دید ملت و مسئولین دلسوز ایران از جنگ خسته نشدهاند فرار را بر قرار ترجیح داد.
جنگ را ابرقدرتها توسط رژیم بعث صدام بر ایران تازه ازاد شده از رژیم ستم شاهی وابسته به غرب، تحمیل کردند، دقاع جانانه رزمندگان اسلام با رهبری امام شکل گرفت، دشمنان به اهداف خود دست نیافتند. موازنه برعکس و به ضرر آنها درآمد لذا ختم جنگ را توطئه ابرقدرتها با همراهی برخی خواص بر ایران تحمیل کردند. فتنه خواص بی بصیرت و دنیا طلب، علیه امام جامعه (که مکرر تاکید برتدوام جنگ تا پیروزی داشت) در تحمیل جام زهر پذیرش قطعنامه ۵۹۸ نقش زیادی داشت.
http://fashnews.ir/fa/news-details/84069/%D9%88%D8%B8%D8%A7%DB%8C%D9%81-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B2%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3/
بیسیم داخل نفر بر زرهی – 1364 – سید جواد هاشمی فشارکی ( معاون یگان زرهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) و مسول گروهان ارتباطات مخابرات لشکر 27 محمد رسول الله )
دفاع مقدس والاترین عرصه ملت ایران در صحنه حضور و خلق حماسه های بدیل در طول تاریخ بود و همه اقشار مختلف مردم؛ به ویژه جوانان در آن نقش داشتند. یکی از مهمترین امور نبرد، سازماندهی نیروهای حاضر در جبهه ها بود و این سازماندهی معمولا در قالب لشکرها؛ تیپها و گردان ها انجام میشد. یگان های پیاده ومکانیزه مهمترین نقش را در دفاع مقدس در برابر دشمن بعثی داشتند. یگان های زرهی سپاه از غنایم بدست آمده به مرور تشکیل و سپس ارتقا یافتند. بخش مهم یگان زرهی، برقراری ارتباط بین تانکها ( تانک تی-54 و تی 55 وتی 72 ) و نفربرهای زرهپوش (زرهی) در انواع چرخدار و شنیدار (مثل شنی تانکها) بود. بخصوص اینکه در صحنه جبهه ها از داخل، اشراف زیادی بر منطقه وجود نداشته و حتی صحبت در داخل تانک و نفربر نیز به دلیل صدای بسیار زیاد، نیاز به ارتباطات داخلی بود. برای همین منظور در یگان زرهی بخشی بنام مخابرات وجود داشت.
ایجاد ارتباط بیسیم مابین فرماندهی و خودروهای نفربر و زرهی و مقر استقراری گردان زرهی در عقبه و... بهمنظور هدایت ادوات زرهی بودند.
انتقال خبرهای سری با پیک، موتور و... با هدف جلوگیری از عدم امکان شنود توسط دشمن و یا در شرایطی که ارتباطات بیسیم هنوز نبایستی روشن میشدند و یا در شرایطی که ارتباطات با اختلال مواجه بودند.
تامین امنیت ارتباطات با استفاده از دستگاههای رمزکننده و همچنین تهیه و استفاده از برگه کد و رمز برای مکالمه بخشهای مختلف زرهی با یکدیگر و نیز مخابره پیامها بهصورت رمز در بین نیروهای خودی و نیز ارتباط با بخش های دیگر لشکر و محورهای مجاور.
بخش دیگری از فعالیت «مخابرات» در طول جنگ، تعمیر تجهیزات ولوازم مخابراتی زرهی آسیبدیده و یا به علت فرسودگی و.... بود که این تعمیرات باید به سرعت انجام میشد؛ زیرا اختلال مخابراتی، سبب اختلال در ارتباط تانک یا نفربر مربوطه سبب ناکارمدی ان شده ودر مجموع بر ماموریت یگان زرهی تاثیر منفی می توانست بگذارد.
برای امکان انجام ماموریتهای محوله به نحو مطلوب و تأمین نیازهای مقرها و خودروهای زرهی، لوازم و تجهیزات مخابراتی مورد نیاز تامین میشد.
جذب و بهکارگیری نیروهای علاقمند و همچنین سازماندهی و بهکارگیری آنها در بخش های مورد نیاز( بیسیم چی تانک، مرکز بیسیم زرهی، تعمیرکار بیسیم و.... )، از دیگر وظایف مخابرات در جنگ تحمیلی بود.
آموزش نیروهای موجود و یا جدید در دو سطح عمومی و تخصصی، با هدف ارتقای سطح آمادگی ها از دیگر وظایف مخابرات در جنگ تحمیلی بود. آموزش های اولیه و محدود درمنطقه صورت می گرفت ولی آموزش های تخصصی در عقبه انجام می گرفت.
مواردی مانند امور پشتیبانی، خدماتی و سایر موارد باقیمانده بخش مخابرات یگان زرهی که در تعامل با سایر بخش های لشکر و یا تیپ بایستی دنبال میشد.
در دوران دفاع مقدس در خصوص امور زرهی، مخابرات زرهی و دیگر بخش ها، ابتکارات و خلاقیت هایی جهت رفع نواقص و اشکالات و تامین نیازهای ضروری بسیاری صورت گرفت و منشا اثربخشی بیشتر امور دفاع مقدس گردید.
پس از پایان جنگ تحمیلی نیز صنایع زرهی، صنایع دفاعی مخابراتی و رمزکننده ها و غیره، با جهاد خودکفایی صورت گرفته، تولیدات بینظیری ابداع و مورد بهره برداری قرار گرفته که بعضاً در دنیا بینظیر می باشد.
چنانچه پس از جنگ تحمیلی این روحیه و این اراده، به جای اتکا به واردات و چشم امید به برجام و....؛ در بخش های کشوری نیز دنبال میشد، امروز صنایع مختلف کشور متحول شده بودند و در بسیاری از امور کشور بی نیاز به بیگانگان شده بود و تحریم های دشمنان بلااثر میشد و ان شاالله در دولت جدید ( دولت انقلابی آیت الله رییسی ) این مهم دنبال خواهد شد.
http://fashnews.ir/fa/news-details/83843/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%DB%B1%DB%B4%DB%B0%DB%B0-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A8/
فاش نیوز - بحران جهانی کرونا، که طبق انتخابات جاهای دیگر دنیا با 10 تا 15 درصد حداقل بایستی کمتر حاضر می شدند، افزایش تحریم های دشمنان ایران، علیرغم همه امتیازاتی که مذاکره کنندگان به قربانگاه بردند، سو مدیریت ها و کاهلی های مدیران دولتی در برابر مشکلات اقتصادی، فشار معیشتی بی سابقه برمردم، با تورم های چند برابری در ملک، خودرو، لوازم کار و زندگی، سکه و ارز، تبلیعات بی سابقه دشمنان با شعار رأی بی ر،ی برای کاهش مشروعیت مردمی نظام، رفتارهای جریان حاکم بر دولت با ایجاد تردید حضور ویا عدم حضور در انتخابات، تلاش های یک فرد مغرور که بر چهره نظام پنجه کشید و بدنبال فشار برای تایید صلاحیت و امتیاز خواهی بود، با القای من رای نمی دهم، نارضایتی شدید مردمی که رییس جمهور وقت رای داده بودند و کاهش محبوبیت وی و دولت مستقر به 7 درصد، پمپاژ شدید شبهه در فضای مجازی، القای بدبینی به افراد صالح موجود در میان نامزدهای انتخابات، که قبلا به دیگری رای دادیم اینگونه رفتار کرد، مشکل تبلیغات انتخاباتی به علت شرایط کرونا که امکان دمیدن شور و نشاط را کاهش داده بود. در روز انتخابات نیز قصور مجریان ستاد انتخابات کشور با دو سه ساعت تأخیر در شروع رای گیری سبب نارحتی مردم و انصراف برخی گردید؛ قطع سرورهای مرکزی ستاد انتخابات کشور، مشکل ایجاد کردن برای برخی از ارای ثبت الکترونیکی نشده، مشکل در مشابهت تعرفه های رای ریاست جمهوری با صندوق های رای شورای شهر، مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در اشتباه انداختن آرا به صندوق های دیگر، ضعف درجمع آوری صندوق های رای و نحوه اعلام تجمیع شمارش آرا و حواشی دیگر که پیامدهای منفی را به همراه داشت.
با شرایط خاصی که وجود داشت، نبایستی بیش از 10 الی 12 ملیون رای دهنده به پای صندوق رای می آمدند. با چنین شرایط اگر نیم و حتی یک سوم نیز کاهش می یافت چیز دور از ذهن نمی بود و به همین جهت نیز دشمنان کشور از نتایج انتخابات مبهوت شده و با تحلیل های خود به دنبال فرافکنی می باشند.
در این انتخابات 29 میلیون نفر از 59 میلیون نفر واجد شرایط رای با چنین شرایطی که عرض شد، پای صندوق های رای حاضر شدند و حضور 49 درصدی را رقم قابل قبولی باید دانست. در دوره های قبلی نیز ما مشارکت 51 و 53 درصدی آنهم در شرایط طبیعی را داشته ایم ومشارکت دراین انتخابات نزدیک به ان انتخابات بوده است و دیگر اینکه در مقایسه با مشارکت بسیاری کشورهای دیگر که 33 تا 60 درصد داشته اند از میانگین مشارکت قابل قبولی تلقی میشود؛ بخصوص اینکه در شرایط کرونا درکشورهایی که انتخابات برگزارشده است، مشارکت حدود 30 الی 35 درصدی بوده است و مشارکت مردم ما نمره بالاتری اخذ کرده است، دیگر اینکه در برابر این حجم از تهاجم وموانع حضور، درصد بسیار معنادار و ارزشمندی بوده است. وبدین سبب حماسه بی نظیر و پیروزی ملت ایران در این صحنه تاریخ ساز کشور تلقی میشود. وبایستی شکرانه حضور برگزار کرد و این به سبب عنایات الهی و رهنمودهای رهبرانقلاب و حضور هشیارانه مردم بوده است.
3 ملیون رای به نماینده جریان اصلاح طلبانی که دولت را در اختیار داشته اند، نشان از ریزش شدید و رویگردانی مردم از این صاحبان حرف های بی عمل و مشکل دارمی باشد. اما مهمترین ثمره و میوه شیرین این انتخابات، نوع انتخاب مردم و در برگزیدن فرد اصلح، علیرغم همه فرافکنی ها، اتهامات بی اساس و بی حرمتی های صورت گرفته به شخص آیت الله رییسی می باشد، که فراتر از انتظار بوده است. 18 ملیون رای اگاهانه یعنی کسب 62 درصد ارا؛ رییس جمهور منتخب را بهمراه داشته است. بعد دو سه دهه سیطره جریانات لیبرالی و زوایه دار رای به گفتمان انقلابی صورت گرفته است. دولت انقلابی با مدیریت انقلابی و روحیه احیا ارزش های انقلاب و چرک زدایی های از پیکره چله اول انقلاب را خواهد داشت.
هنگامه تغییر فرا رسیده و نیاز به تلاش مسولان جدید و همیاری مردم دارد. نخستین مساله نیز توجه عملی به شعارهای سال، می باشد. سال جاری که سال تولید، پشتیبانی ها و مانع زدایی هاست، بایستی در دولت جدید بسرعت ملاک عمل قرار گیرد. حمایت از تولیدات کشاورزی، تولیدات صنعتی و کارگاههای کوچک وبخصوص نیازهای ضروری مردم در اولویت قرار گیرد تا فشار اقتصادی و معیشتی را کاهش دهد. و پشتیبانی های لازم از مراکز تولیدی و مراکز کشاورزی صورت گیرد. با دفع مدیران مانع تولید و رفع ضوابط مانع رشد تولید، حذف رانتهای واردات، بخش مانع زدایی شعار سال جامه عمل پوشد.
دل های مسولان بایستی بطور دایم باید برای رفع محرومیت بتپد، طهارت اقتصادی شرط مشروعیت مقامات، دفع صاحبان حرفهای بی عمل، حراست از دستاوردهای انقلاب، مرز بندی با دشمنان، مجاز نبودن مذاکره با امریکا بعلت زیان بار بودن آن، دنبال راه حل مسایل کشور در داخل، تداوم یافتن از مظلومان و محرومان، اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی، بکار گیری مدیران جوان انقلابی می باشد.
بایستی بسرعت با بازسازی ویرانی های به وجود آمده از سوی دولت تدبیر، از مشکلات فعلی خارج شده و ایران قوی را با زیرساخت های مقاوم، مدیران مقاوم و مردم مقاوم ساخته و وارد فاز ایجاد تمدن نوین اسلامی شده و زمینه ساز ظهور مهدوی (عح) گردیم. انشاءالله
http://fashnews.ir/fa/news-details/81973/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-/
در این نوشتار اندیشه سه شخصیت تاثیرگذار معاصر در جهان اسلام و راهبرد مقاومت تبیین شده است.
آیت الله حاج محمدحسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ و میرزای مجدد نامی است که در اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ بر تارک تاریخ ایران و عالمان تشیع درخشید. نام مبارک این مرجع عالم اسلام با فتوای تاریخی و اثرگذار جنبش تحریم تنباکو و پس از آن آغاز نهضت مشروطه عجین شده است. (مطهری، ۱۳۶۸: ۴۵)
از جمله نقاط عطف تاریخ مبارزات ایران و همبستگی میان روحانیت و مردم، جریان تحریم تنباکو و فتوای تاریخی میرزای شیرازی است که هیمنه استکبار را شکست و خواب خوش چپاولگران انگلیسی را بر هم زد. امام خمینی (ره) در اینباره فرموده است: «آن مرحوم (میرزای بزرگ رحمهاللّه علیه) که در سامره تنباکو را تحریم کرد، برای اینکه ایران را تقریبا در اسارت گرفته بودند، به واسطه قرار داد تنباکو، و ایشان یک سطر نوشتند که تنباکو حرام است، و حتی بستگان خود آن جائر (ناصرالدین شاه) هم و حرمسرای آن جائر ترتیب اثر دادند به آن فتوا، و قلیانها را شکستند و در بعضی جاها تنباکوهایی که قیمت آن هم زیاد بود، در میدان آوردند و آتش زدند و شکست دادند آن قرارداد را، و لغو شد قرارداد، و یک چنین چیزی و آنها دیدند که یک روحانی پیرمرد، در کنج دهی از دهات عراق، یک کلمه مینویسد و یک ملت قیام میکند، و قراردادی که ما بین شاه جائر و انگلیسیها بوده است، به هم میزند و یک قدرت این طوری دارد». (صحیفه نور، ج ۱۳: ۳۵۸)
جنبش تنباکو را علمای ایران آغاز کردند و با دخالت زعیم بزرگ مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی به پیروزی نهائی رسید. انقلاب عراق را علمای شیعه عراق که در رأس آنها مجتهد جلیلالقدر آقا میرزا محمدتقی شیرازی قرار داشت، رهبری کردند. راستی حیرتآور و درسآموز است که از شخصیتی مانند مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی، مجسمه زهد و تقوا و تهذیب نفس و به اصطلاح درونگرائی، یک مرتبه در شرائط خاص، شخصیتی مجاهد طلوع میکند که گویی همه عمر را با جهاد و مبارزه به سر کرده است. (مطهری، ۱۳۶۸: ۵۵)
«در برابر این حرکت برخی از منورالفکران و رجال دولتی، زمینه واگذاری امتیازی بزرگ به یک کمپانی انگلیسی را در زمینه توتون و تنباکو فراهم میآوردند، پخش خبر اعطای امتیاز توتون و تنباکو به انگلیسیها، موجی از نارضایتی را فراهم کرد. میرزای شیرازی که عمق اهداف و برنامههای بیگانگان برای تسلط بر کشور را درک کرده بود، طی حکمی مصرف توتون و تنباکو را حرام اعلام کرد و مردم را به مبارزه منفی با قرارداد فراخواند. همراهی مردم و علمای سراسر ایران با حکم دینی مرجعیت شیعه موجی از مقاومت را در برابر سلطه بیگانگان به وجود آورد. سرکوب جنبش، نخستین عکس العمل درباریان بود که بی اثر ماند، گام بعدی، تشکیک در اصل انتساب حکم به میرزای شیرازی بود که آن نیز با روشنگریهای علما و اقدامات میرزای شیرازی ناکام ماند. مقاومت و ایستادگی ملت در مقابل دربار و بیگانگان، عاقبت آنان را مجبور به عقبنشینی کرد و هیمنه استبداد و استعمار را شکست. همین واقعه ۱۵ سال بعد مقدمهای شد بر نهضت عدالت خواهی ملت ایران در جنبش مشروطیت». (عباسی فردویی، ۱۳۸۶: ۵۶)
بدون تردید سلسله جنبان نهضتهای اصلاحی یکصد ساله اخیر، سید جمالالدین اسدآبادی معروف به افغانی است. او بود که بیدارسازی را در کشورهای اسلامی آغاز کرد، دردهای اجتماعی مسلمین را با واقع بینی خاصی بازگو ساخت و راه اصلاح و چاره جوئی را نشان داد. (مطهری، ۱۳۶۸: ۱۳)
نهضت سید جمال، هم فکری بود و هم اجتماعی. او میخواست رستاخیزی هم در اندیشه مسلمانان به وجود آورد و هم در نظامات زندگی آنها. او در یک شهر و یک کشور و حتی در یک قاره توقف نکرد، هر چند وقت در یک کشور به سر میبرد. آسیا و اروپا و افریقا را زیر پا گذاشت. (مطهری، ۱۳۶۸: ۱۴)
سید جمال مهمترین و مزمنترین درد جامعه اسلامی را استبداد داخلی و استعمار خارجی تشخیص داد و با این دو به شدت مبارزه کرد. آخر کار هم جان خود را در همین راه از دست داد. او برای مبارزه با این دو عامل فلجکننده، آگاهی سیاسی و شرکت فعالانه مسلمانان را در سیاست واجب و لازم شمرد و برای تحصیل مجد و عظمت ازدسترفته مسلمانان و به دست آوردن مقامی در جهان که شایسته آن هستند، بازگشت به اسلام نخستین و در حقیقت حلول مجدد روح اسلام واقعی را در کالبد نیمه مرده مسلمانان، فوری و حیاتی میدانست. (همان: ۱۵)
سید طرح همبستگی دین و سیاست را برای دو جبهه لازم میدانست: جبهه استبداد داخلی و جبهه استعمار خارجی. کوشش فراوان داشت که شعور مذهبی مسلمانان را برای مبارزه با استبداد و استعمار بیدار سازد و برای این برنامه، نسبت به هر برنامه اصلاحی دیگر حق تقدم قائل بود. (همان: ۲۵)
یکی از موضوعات مهم و مورد تاکید امام خمینی (ره) راهبرد مقاومت و استکبارستیزی است.
جوامع بشری متناسب با عقیده، مسلک و آرمان خود اقدام به طبقهبندی همنوعان خود بر اساس سطح و میزان روابط میکنند. تقسیم سایر گروههای انسانی به دشمن، دوست و... از این نوع طبقهبندیهاست. معمولاً حکومتها در چگونگی این تقسیمبندیها نقش مؤثری دارند و به میزان تعاملی که با مردم سرزمین خود دارند معیار و ملاک روابط بین الملل آنها نیز متفاوت خواهد شد؛ بنابراین اصول کلی روابط بینالملل برای هر جامعه و حکومتی مطابق طبقهبندی مذکور شکل میگیرد که با بررسی دقیق آن برای هر ملت میتوان سیاستهای کلی آنها را در عرصه جهانی بهتر و دقیقتر مورد شناسایی قرار داد. در مدلهای غربی روابط بینالملل، غالباً منافع یک کشور به عنوان ملاک قرار میگیرد. این منافع و مضرات نیز به انواع گوناگون اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و... قابل تقسیم است. (سعیدی، ۱۳۹۱: ۱)
در الگوی روابط بینالملل اسلامی اولین و مهمترین ملاک، مساله اعتقادی حول محور توحید و پذیرش دین اسلام است. بدین ترتیب قومیت و نژاد، منافع مادی و... به تنهایی هیچ گونه اثری در این تقسیمبندی نخواهد داشت. واژه «استکبار» که در ادبیات سیاسی ما وارد شده است از تعالیم قرآن کریم (بقره، آیه ۳۴) مایه میگیرد. مبارزه با ظلم و نفی استکبار، از اصول اساسی اندیشه مبارزاتی امام خمینی (ره) بوده و همواره مورد تاکید قرار گرفته است.
ظلمزدایی و مبارزه با استکبار به عنوان یک مسؤلیت دینی ـ سیاسی (نسا، آیه ۷۶)، جدیترین آثار را در قیام ملل مستضعف علیه نظام ظالمانه حاکم بر جهان از خود به جای گذاشته است. از نگاه قرآن مستکبرین کسانی هستند که پس از شنیدن سخنان حق دعوت الهی، نه تنها آن را نمیپذیرند بلکه معاندانه با آنها مبارزه میکنند و امکان پذیرش آن توسط دیگران را از میان میبرند. (همان:۲)
اندیشه ظلمستیزی امام خمینی (ره) که برخاسته از تفکر دینی و باور ناب مذهبی ایشان بود، از یک سو با طرح پدیده ظلمستیزی به عنوان تکلیف دینی (نسا، ۵۷)، موجب شد که این تفکر با غیرت دینی امت اسلامی گره خورده و برای همیشه به عنوان یکی از الزامات و تکالیف دینی نقش آفرین شود و از سوی دیگر، روحیه مبارزه با ظلم و قدرتهای استکباری را در عمق جان تودههای تحت ستم کاشته و بدینسان، زمینه خیزش و جنبشهای رهاییبخش و ضد استعماری را بیش از پیش فراهم سازد. مواجهه و رویارویی جدی و همه جانبه امام خمینی (ره) با دنیای استکباری و بویژه ابرقدرت آمریکا، در ابعاد نظری و عملی، تاثیرات خاص و عمیقی را در جهان و بویژه جنبشهای اسلامی از خود به جای گذاشت. اگر تا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، رویارویی با دنیای استکباری و ایستادگی در برابر غرب و آمریکا، تنها یک آرمان و ذهنیت دور از واقعیت تلقی میشد؛ با شکلگیری انقلاب اسلامی و پیروزی همه جانبه آن، جهان مستضعف به مبارزات ضد استعماری و رهاییبخش خویش امیدوار شد و نهضتهای اسلامی در عرصه جهانی جان تازهای یافت. (سعیدی، ۱۳۹۱: ۳)
امام خمینی (ره) این نکته را چنین بازگو میکنند: «براى من مکان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد آنجا خواهم بود.» (صحیفه نور، ج۳۰۱:۵)
اگر در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) مبارزه با ظلم و استکبار به عنوان یک تکلیف دینی مطرح میشود، طبیعی است که این امر در تقویت و دلگرمی نهضتهای اسلامی نقش بارزی ایفا خواهد کرد: «خداى تبارک و تعالى ما را مکلف کرده که با این طور اشخاص، با این طور ظَلَمه، با اینهایى که اساس اسلام را دارند متزلزل مىکنند و همه مصالح مسلمین را دارند به باد میدهند، ما مکلفیم که با اینها معارضه و مبارزه بکنیم. اگر یک وقتى هم دستمان برسد، دست به تفنگ مىبریم و معارضه میکنیم. خودمان تفنگ به دوشمان میزنیم و معارضه با آنها میکنیم.» (همان، ج۲۱:۵)
امام خمینی (ره) در هر شرایط مناسبی به روشنگری میپرداخت و اهداف شوم دشمنان را برملا میساخت. او مسلمانان را به پاسداری از ارزشهای متعالی توصیه کرد و تصمیم شیطانی دشمن را نسبت به غارت ارزشهای اسلامی گوشزد کرده و فرمود: «نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهان خواران تا کی و تا کجا ما را تحمل مىکنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویتها و ارزشهاى معنوى و الهىمان نمىشناسند. به گفته قرآن کریم، هر گز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمىدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند.» (همان، ج۹۰:۲۱)
علاوه بر مباحث اندیشمندان اسلامی، که حجتی برای پیروان دین اسلام است، باتوجه به تهدیدات مکرر و روبه تزاید آمریکا و کشورهای غربی، مقاومت اسلامی، تنها راه نجات کشورهای اسلامی است و هر راه دیگری از جمله سکوت و سازش، خیانت به اسلامی تلقی میشود.
امرایی، حمزه (۱۳۸۲)، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر. تهران: مرکز اسناد ... انقلاب اسلامی.
پاشاپور، محمد (۱۳۸۲)، نهضتهای اسلامی، بازیگران جدید نظام بین الملل. تهران: مطالعات ... اندیشه سازان نور.
حشمت زاده، محمدباقر (۱۳۸۵)، تاثیر انقلاب اسلامی بر کشورهای اسلامی. تهران: سازمان ... انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
حلبی، علیاصغر (۱۳۸۲)، تاریخ نهضتهای دینی سیاسی معاصر. تهران: انتشارات زوّار.
خمینی، روح الله (۱۳۶۴)، رساله توضیح المسائل. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
خمینی، روح الله (۱۳۷۳)، ولایت فقیه. تهران: مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی (ره) (ره)، چاپ ... دوم.
خمینی، روح الله (۱۳۷۸)، صحیفه نور. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینى (ره).
خمینی، روح الله (۱۳۶۱)، صحیفه نور. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
دلشادتهرانی، مصطفی (۱۳۸۰)، عارض خورشید مقدمهای بر اندیشه سیاسی امام خمینی (ره). تهران: انتشارات دریا.
سجادی، عبدالقیوم (۱۳۷۸)، امام خمینی و جنبشهای اسلامی. تهران: مجله علوم سیاسی.
سید بن طاووس، علی بن موسی (۱۳۸۶)، لهوف، ترجمه عباس عزیزی. انتشارات صلاه.
شیخ صدوق، محمد بن علی ابن بابویه قمی (۱۳۵۴)، خصال، با ترجمه و شرح فارسی تحت نظر و... بقلم آیت الله کمره ای. تهران: نشر اسلامیه، چاپ ۶.
شیخ صدوق، محمد بن علی ابن بابویه قمی (۱۳۷۲)، عیون اخبار الرضا، ترجمه علی اکبر غفاری.... تهران: نشر صدوق.
فراتی، عبدالوهاب (۱۳۷۸)، رهیافتی بر علم سیاست و جنبشهای اسلامی معاصر. مرکز جهانی علوم ... اسلامی.
عباسی فردویی، غلامعلی (۱۳۸۶)، تحریم تنباکو و مشروطیت (پیامدها و عبرتها مشعلی فراروی ... ملت ایران). نشر زائر.
مرکز مطالعات شیعه، نگاهی به جنبشهای اسلامی معاصر، مدیریت مطالعات سیاسی معاونت ... سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دردانشگاهها. بی تا.
مطلق شقور، رفقه نبیل (۲۰۰۹ م)، اثر حزب ا... فی تطویر فار المقاومه و اسالیبها فی المنطقه العربیه.. نابلس، فلسطین: جامعه النجاح الوطنی.
سجادی، عبدالقیوم (۱۳۷۸)، «امام خمینی (ره) وجنبشهای اسلامی»، مجله علوم سیاسی، شماره ۵.
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) (۱۳۸۹)، «سیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی (ره)»، تبیان ۲۸.
این نوشتار بخشی از کتاب راهبرد مقاومت دراندیشه امام خمینی (ره) و نگاهی به جنبش حزب الله، مهدی خان احمدی ودکتر سید جواد هاشمی فشارکی، انتشارات جهاد دانشگاهی؛ ۱۴۰۰ است.
Mahdi Khan Ahmadi & Dr. Seyed Jaavd Hashemi Fesharaki
http://fashnews.ir/fa/news-details/78913/%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%B7-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7-%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85/
گردهمایی رزمندگان مخابرات لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در دوران دفاع مقدس، در حسینیه حضرت فاطمه زهرا (س) واقع در سپاه محمد رسولالله (ص) تهران بزرگ برگزار شد.
«سید جواد هاشمی فشارکی» از پیشکسوتان مخابرات لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در دوران دفاع مقدس و دبیر این گردهمایی، با بیان اینکه تحمیل جنگ برای ما به نعمت تبدیل و موجب زنده شدن ما شد، اظهار داشت: دفاع مقدس به اسلام و انقلاب هویت بخشید و در تاریخ ماندگار شد.
وی با انتقاد از اینکه برخی افراد بازمانده از جنگ تحمیلی، در ادامه دادن مسیر شهدا شعار داده و امروز همانند دوران دفاع مقدس استقامت ندارند، گفت: میدانیم که اگر با شهدا مواجه شویم آنان خواهند گفت که اگر ما هم مثل شما پای ارزشهای انقلاب کوتاه میآمدیم، امروز نهال انقلاب به این شجره طیبه تبدیل نمیشد؛ شجره زیبایی که اصل آن ثابت و شاخ و برگ آن در آسمانهاست.
هاشمی فشارکی تأکید کرد: هشت سال دفاع مقدس صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه زمانی نیست؛ بلکه گنجینه عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند آن را استخراج کرده و در زمینههای مختلف مصرف و آن را سرمایهگذاری کند.
وی افزود: دفاع مقدس یک فرهنگ است؛ فرهنگ ایثار، مجاهدت، مقاومت، صبر، اتحاد، همدلی، پایداری، مجاهدت و صبر؛ فرهنگی که به ما میآموزد برای رسیدن به اهداف متعالی، باید کمر همت بست و با تمام سختیها و فتنهها مبارزه کرد.
هاشمی فشارکی خاطرنشان کرد: هرچند به ظاهر جنگ به پایان رسیده است؛ ولی آنچه بر جهان حاکم است، نشان میدهد که هنوز مبارزه به اتمام نرسیده است؛ بنابراین به فرموده امام خمینی (ره): «تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسولالله (ص) بر تمام جهان طنین نیافکند، مبارزه هست و تا مبارزه در هر جای جهان علیه مستکبران هست، ما هستیم».
وی تأکید کرد: ما نمیتوانیم در برابر انحراف از خط انقلاب، امام (ره) و شهدا ساکت باشیم؛ چراکه ما اخلاص و ایثار شهدا را درک کردهایم و رسالت انتقال پیام شهدا بر دوش ماست.
هاشمی فشارکی با بیان اینکه مهمترین رسالت ما، حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس با هدف تداومبخشی و فرهنگسازی آن است، تأکید کرد: اگر پیام شهدا و حماسههای آنها را به نسلهای بعد از جنگ منتقل نکنیم، مقصریم؛ بنابراین مأموریت ما تمام نشده است و باید حوادث دفاع مقدس را ثبت کرده و نشر دهیم.
وی با تأکید بر ضرورت ثبت و ضبط تاریخ شفاهی رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، گفت: امروز باید گنجینه دفاع مقدس استخراج شود؛ بنابراین این گنجینه باید ابتدا به تاریخ شفاهی تبدیل شده و سپس این با تاریخ مکتوب و خاطرات چند نفر دیگر، مستند شود.
این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه مخابرات لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در دروان دفاع مقدس ۵۶۰ شهید را تقدیم آرمانهای انقلاب اسلامی ایران کرده است، بیان داشت: برخی از جانبازان دفاع مقدس مخابرات لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) به یاران شهید خود پیوسته و ۹ نفر دیگر از این رزمندگان، به دیار باقی شتافتهاند.
هاشمی فشارکی با اشاره به فعالیتهای فرهنگی بیشکسوتان مخابرات لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)، خاطرنشان میشود: هیئت شهدای مخابرات لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) ماهیانه برگزار میشد؛ اما در ایام بحران «کرونا» تعطیل شده و پس از رفع موانع، مجدداً بازگشایی خواهد شد.
وی ثبت آثار شهدا و خاطرات رزمندگان دفاع مقدس، تشکیل گروههای جهادی و تعاونی را از دیگر اقدامات صورتگرفته توسط پیشکسوتان مخابرات لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)، عنوان کرد.
http://fashnews.ir/fa/news-details/78654/-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AA%C2%AB%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1%DB%B2%DB%B7%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84-%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3/
واحد «مخابرات» لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) نقش بیبدیلی در برقراری ارتباطات بین گردانها و واحدهای این لشکر در دوران دفاع مقدس داشته و درانجام ماموریتهای خود شهدای زیادی را تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است.
- سید جواد هاشمی فشارکی؛ «پشتیبانی» همواره بهعنوان امری ضروری در جنگها به شمار میرود و از اینرو در دوران دفاع مقدس نیز این مهم، از اهمیت بالایی برخوردار بود؛ در این راستا، از بخشهایی که در دوران دفاع مقدس، در زمینه پشتیبانی از خطوط مقدم نقش داشتند، میتوان به «مهندسی رزمی»، «ترابری»، «توپخانه»، «مهمات»، «مخابرات» و... اشاره کرد.
در این میان، رزمندگان «مخابرات» اعم از بیسیمچیها از دستهها و گردانها گرفته تا تیپها، لشکرها و قرارگاهها، همه در پی اطلاعرسانی و گزارش لحظهبهلحظه به فرماندهان خود بودند؛ خصوصاً در شبهای عملیات، در زیر باران انواع گلولهها، میبایستی تمام توجه خود را به بیسیمها جلب میکردند تا خبر و فرمانی، ناگفته نماند. همچنین سیمکشی کیلومترها از مناطق عملیاتی و قرارگاهها برعهده رزمندگان «مخابرات» بود؛ رزمندگانی که در صورت قطع شدن ارتباط، میبایستی کیلومترها را بررسی کرده، تا سیمهای قطعشده بر اثر انفجار خمپارهها، توپها و... را بههمدیگر وصل میکردند.
اگر دیدهبانها، تحرکی از دشمن را رصد کرده و میخواستند این خبر را سریعاً به فرماندهان خود منعکس کنند، به ابزارهای مخابراتی نیاز داشتند. همچنین اگر یگانهای ادوات و توپخانه میخواستند گرای درست نقطه اصابت به هدف را بدهند، آنها نیز به ابزارهای مخابراتی احتیاج داشتند.
از سویی دیگر، در عملیاتها ضرورت هماهنگی بین یگانهای عملکننده وجود داشت که این هماهنگیها نیز بهوسیله ابزار مخابراتی صورت میگرفت، یا اینکه اگر گاهی یگانها و نیروهای عملکننده با کمبود مهمات و آذوقه مواجه میشدند، این اعلام نیاز از طریق ابزارهای مخابراتی، به گوش فرماندهان میرسید.
ابزارهای مخابراتی همچنین در زمینه «امدادرسانی» و انتقال مجروحان نیز نقشی مهم و حیاطی ایفا میکردند؛ یعنی چنانچه افرادی مجروح میشدند و یگانها نیاز به آمبولانس و امدادگر پیدا میکردند، این اعلام نیز از طریق ابزارهای مخابراتی اعلام و اعزام صورت میگرفت؛ بنابراین در صورت قطع ارتباط مخابراتی، یک بیخبری و ابهام و سرگردانی در امور، میتوانست سبب تلفات جانی و خسارات زیادی شود.
با پایان یافتن جنگ تحمیلی و گذشت زمان، پیشرفتهای چشمگیری در عرصه ارتباطات و مخابرات صورت گرفت و امروز اگرچه این نیاز مهم در نیروهای نظامی وجود دارد؛ اما این نیازها با ابزارهای پیشرفتهتر برطرف میشود؛ هرچند در همان دوران دفاع مقدس نیز ارتش بعث عراق بهدلیل برخورداری از حمایتهای کشورهای مستکبر، از امکانات پیشرفتهتر مخابراتی، نسبت به رزمندگان ایرانی برخوردار بود.
آنچه در ادامه میخوانید، مروری است بر نقش واحد «مخابرات» لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) در دفاع مقدس و حماسههای عاشورایی این لشکر همیشه پیروز:
لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) یکی از مهمترین لشکرهای عملیاتی و خطشکن در دوران دفاع مقدس بود که سال ۱۳۶۰ با استعداد «تیپ» تشکیل شد و بعدها به «لشکر» ارتقاء یافت.
عملیات «محمد رسولالله (ص)»، دی سال ۱۳۶۰ از دو محور «مریوان» و «پاوه» بر روی منطقه «خرمال» به فرماندهی جاویدالأثر «احمد متوسلیان» و شهید «محمدابراهیم همت» برگزار شد که پس از آن، با ادغام نیروهای سپاه مریوان، پاوه و همدان، تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص) بهفرماندهی سردار جاویدالأثر «احمد متوسلیان» شکل گرفت.
تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص) پیش از عملیات «بیتالمقدس» که به آزادسازی «خرمشهر» منجر شد، به «لشکر» ارتقاء یافت و با رزمندگان آن همچون گذشته، با شرکت در چندین عملیات بزرگ و عاشورایی، حماسههای بیبدیلی را آفریدند.
واحد «مخابرات» لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) در دوران دفاع مقدس، شامل دو بخش اصلی «بیسیم» و «با سیم» بود و برای انجام وظایف محوله، نیز شامل چندین زیرمجموعه اعم از «مرکز پیام»، «مرکز تلفن»، «امنیت»، «تعمیرگاه»، «پشتیبانی»، «کارگزینی» میشد و در هرکدام از تیپها و گردانها نیز رزمندگان خود را داشت که از زیرمجموعههای آن بهشمار میرفتند.
همچنین، واحد «مخابرات» لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص)، در دوران دفاع مقدس حدود ۵۶۰ شهید را تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرد و یکی از رزمندگان این گردان بهنام «اصغر فلاحپیشه» نیز، اگرچه از قافله شهدای دفاع مقدس جا ماند؛ اما سالها بعد به خیل شهدای مدافع حرم پیوست.
واحد «مخابرات» لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) برای تحقق برنامههای محوله به لشکر، ماموریتهای زیر را دنبال میکرد:
برقراری ارتباط «بیسیم» توسط مرکز پیام مخابرات لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) بین مقرهای این لشکر نظیر پادگان دوکوهه، اردوگاه عملیاتی و...، همچنین سایر ردههای مرتبط مانند تیپ «ذوالفقار» اعم از گردانها و واحدهای آن و از سویی دیگر قرارگاههای منطقهای نظیر قرارگاه «کربلا» و... در زمان برگزاری عملیات، پدافند و...
در این راستا، از ابزارهای مختلف مخابراتی نظیر: بیسیم پی. آر. سی ۶ - بیسیم «پی. آر. سی ۷۷» - بیسیم «پی. آر. سی ۶۳۸» - بیسیم «پی. آر. سی ۴۳۹» - بیسیم «پی. آر. سی ۳۴۹» - بیسیم «پی. آر. آی ۹۶۷» یا «راکال ۳ واتی» - تلفنکن «پی. آر. تی ۴۷» - بیسیم «اسلسون» («آر. تی ۴۶۰۰» و «پی. آر. اس ۴۶۲۰») - دستگاه رله - آنتن «آر. سی.۲۹۲» - گیرنده فرستنده «آر. تی ۵۲۴» - گیرنده فرستنده «آر. تی ۲۴۶» - گیرنده کمکی «آر ۴۴۲» - آنتن خودرویی - دستگاه ولتاژ تغذیه - دستگاه کنورتور و... استفاده میشد.
تصویری از کروکی دستگاه تقویتکننده بیسیم خودرویی (وی.آر.سی ۶۴) - ساخت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
برقرار ارتباط «با سیم» بین نقاط مختلف داخل هر یک از مقرهای لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) نظیر پادگان دوکوهه، پادگان بیستون، اردوگاه کوزران و...، همچنین ارتباط در مناطق عملیاتی و یا محورهای پدافندی لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) مانند منطقه «سنگ شکن» شهر «مهران» بعد از عملیات آزادسازی این شهر و... که سیمکشی با استفاده از سیم جنگی صورت میگرفت.
در این راستا، برقرار ارتباط «با سیم» توسط ابزار مخابراتی نظیر: تلفن «ام ۸۰» - تلفن صحرایی «پی. تی ۳۱۲» - تلفن صحرایی «۵۷» - تلفن «تلمید (اف. دی ۶۰۲)» - مرکز تلفن «اس. بی ۲۲» - تلفن قورباغه «ای. تی. آ ۱ پی. تی» – تقویتکننده «وی. آر. سی ۶۴» - تقویتکننده «کاما ۸۰» - راکال ۲۰ واتی - تلفنکن - مرکز تلفن ۴۰ شمارهای «اس. بی ۲۲» و... صورت میگرفت.
نمونهای از کدگذاری موضوعات مهمی همچون: وضعیت مواضع خودی، وضعیت دشمن، اسم مکانهای خاص در همان منطقه، نیازمندیهای مهماتی و تدارکاتی و.... که بایستی هر طرف از طرف دیگر بهصورت رمز، سوال و یا اعلام میکرد.
برقراری ارتباط «بیسیم» خودروهای زرهی بین فرماندهی یگان زرهی، گروهانها، نیروهای زرهی و فرماهدهی لشکر و... که این ارتباط، هنگام عملیات یا هنگام استقرار در خطوط پدافندی، با انتخاب یکی از انواع آرایشهای مخابراتی نظیر زنجیرهای، دایرهای، هفتی، پلکانی و یا خطی (دشتبانی) صورت میگرفت.
تامین امنیت ارتباطات با استفاده از دستگاههای رمزکننده و همچنین تهیه برگه کد و رمز مکالماتی و توزیع بین بیسیمچیها برای استفاده از آن بهمنظور عدم درک دشمن از وضعیت مکالمات بین خودیها. برای هر موضوع یا لوازم مهم یک رمز نوشته شده و افراد موظف به استفاده از آن بوده و مکالمه کشف مجاز نبود.
تصویری از برگه خام کد و رمز شبکه بیسیم مرکزی لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) - در هر نوبت، نظیر هر مرحله از عملیات و یا هر چندوفت یکبار در منطقه پدافندی، اسامی گردانها و واحدها، معمولا با یک اسم مستعار قابل وضوح کدگذاری و در اختیار گردانها و واحدها قرار داده شده و در شبکه مورد استفاده قرار میگرفت.
شنود بیسیمهای دشمن (با قرارگیری در فرکانسهای مورد استفاده آنها توسط عربزبانها) و کشف وضعیت مواضع و نیروهای آنها و تجزیه تحلیل مطالب رد و بدل شده و بهرهبرداری اطلاعات پالایششده از آن، توسط اطلاعات لشکر و سپس بهرهبرداری در طرحریزی عملیاتی در قبل، حین و بعد از عملیاتها.
تامین لوازم و تجهیزات مخابراتی نظیر: بیسیم، تلفن، لوازم و تجهیزات مخابراتی متناسب با ماموریتهای محوله، از سپاه یا خرید از بازار و یا از طریق کمکهای مردمی صورت میگرفت. بهخصوص قبل از هر عملیاتی نیازمندیها احصاء، تامین و زیرمجموعههای مخابرات تجهیز میشدند تا در زمان عملیات، مورد استفاده قرار گیرند.
بیسیم، تلفن، لوازم و تجهیزات مخابراتی که خراب میشدند، تعمیر شده و مجدداً به گردونه بهرهبرداری بازمیگشتند. مشکلات عمده تجهیزات مخابراتی، خصوصاً بیسیمهای مستقر در کولهپشتی نیروی مخابراتی در عملیاتها، ناشی از غبار، گلآلود شدن، افتادن در آب و یا آسیب در سوکتهای اتصال، خرابی باطری و... بود؛ بنابراین یک کارگاه سیار (آتلیه) نیز برای تعمیرات لوازم و تجهیزات مخابراتی بههمراه وسایل تعمیراتی و برق اضطراری وجود داشت. همچنین یکی دیگر از وظایف این بخش، مهندسی معکوس تجهیرات مخابراتی غنیمتی از دشمن جهت بهرهبرداری از آنها بود.
بیسیم «پی. آر. سی ۷۷» پرمصرفترین وسیله ارتباطی بین گردانهای پیاده در حین عملیات بود که در داخل کولهپشتی قرار داده میشد.
نیروهای داوطلب اعزامی تازهوارد، بهصورت دوره کوتاهمدت و فشرده، نحوه کار با دستگاهها را آموزش دیده و سپس در گردان مربوطه مشغول بهکار میشدند، همچنین نیروهایی که بهصورت بلندمدت در مخابرات مشغول بودند نیز با اعزام به دانشگاه امام حسین (ع) آموزش تکمیلی میدیدند.
http://fashnews.ir/fa/news-details/78254/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%C2%AB%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C%C2%BB%D8%9B-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%B3%DB%8C%D9%84-%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D8%AA%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF-/
شهید آیتالله «عطاءالله اشرفی اصفهانی» مصداق عینی کسی است که ایمان و عمل صالح داشته و علاوهبر خطابهها و شعارهایی که حمایت و پشتیبانی از دفاع مقدس میداد، خود نیز عملکننده بود و ترس در وی جایی نداشت و عاقلانه در صحنههای خطر حاضر میشد و هیچوقت نمیگفت: «کسی نمیتواند وسط سیل بایستد و بگوید، نمیترسم».
سیدجواد هاشمی فشارکی: آیتالله «عطاءالله اشرفی اصفهانی» متولد سال ۱۲۸۱، نماینده امام خمینی (ره) در استان «کرمانشاه» و امام جمعه شهر «کرمانشاه» بود که فعالیتهای زیادی را در جهت ترویج مبانی دینی و فرهنگی و همچنین پشتیبانی از دفاع مقدس در آن استان انجام داد و نهایتاً در جریان برگزاری نماز جمعه، به دست سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ترور شده و به شهادت رسیده و بهعنوان «چهارمین شهید محراب» لقب گرفت.
شهید آیتالله «عطاءالله اشرفی اصفهانی» همیشه جنگ را مسئله اصلی کشور میدانست و علیرغم کهولت سن، مکرراً در جبههها حاضر میشد.
در ابتدای جنگ تحمیلی، منزل شهید آیتالله «اشرفی اصفهانی» در کرمانشاه، اتاق فرماندهی جنگ در غرب کشور و محل جلسات فرماندهان بود؛ بهطوریکه فرماندهان جنگ همانند شهیدان «همت»، «باکری»، «صیاد شیرازی» و… بههمراه حضرت آیتالله خامنهای که مدیریت جنگ را برعهده داشتند، در آنجا جلسه برگزار میکردند و به اصطلاح «پاتوق جنگی» آنها، منزل آیتالله «اشرفی اصفهانی» در کرمانشاه بود.
شهید آیتالله «اشرفی اصفهانی» علیرغم کهولت سن، بهطور دائم در جبههها حضور پیدا میکرد، به دیدار رزمندگان میرفت و همیشه مقیّد بود که برای آنها سخنرانی کند. وی همچنین با رزمندگان به گفتوگو مینشست و میگفت: «وقتی به جبهه میروم، تا مدتی روحیهام قوی میشود».
وی مسافتهای طولانی و راههای صعبالعبور را به عشق دیدار دلاورمردان حاضر در جبههها، با وسایل نقلیه نظامی و سنگین در شرایطی دشوار میپیمود و وجود او باعث دلگرمی رزمندگان و ایجاد شور و شوق در دلهای آنان بود و بارها در جبهههای ایلام، قصر شیرین و پادگان ابوذر، گیلانغرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر و سومار حضور یافته بود.
شهید آیتالله «اشرفی اصفهانی» با حضور خود در مناطق عملیاتی، سبب دلگرمی رزمندگان و باعث شور و شوق بسیاری در آنها میشد. وی هنگام آغاز عملیات «فتحالمبین» در دوم فروردین سال ۱۳۶۱، در قرارگاه فرماندهی عملیات حضور یافت.
شهید آیتالله «اشرفی اصفهانی» همچنین پس از آزادی قصر شیرین، به آن شهر سفر کرد و با خواندن دو رکعت نماز شکر در مسجد این شهر، سپاسگزاری خود را به درگاه خداوند به جای آورد و پس از آزادی خرمشهر نیز عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شکر را به امامت ایشان بهجای آوردند. وی سپس بعدازظهر همانروز، علیرغم مخالفت فرماندهان، همراه با امام جمعه اهواز عازم منطقه «خرمشهر» شده و پس از ورود به شهر، در مسجد جامع خرمشهر، در جمع رزمندگان حضور یافتند و فرمودند: «امروز یکی از روزهای مهم اسلامی و یومالله است و از جمله آرزوهای من فتح خرمشهر بود که بهحمدالله من زنده ماندم و این روز را دیدم».