کتاب معارف موضوعی خطبه غدیر (خطبه غدیریه)
در این نوشتار چکیده ای از کتاب معارف موضوعی خطبه غدیر که توسط دکتر سید جواد هاشمی فشارکی به صورتی ابداعی و بلیغ استخراج و تدوینشده تا به سهولت قابل تدبر و بهرهبرداری باشد، ارائهشده است.
منتشر شده در ایثار پرس / گروه : صفحه اول / ویژه / شناسه : 13244 / 27 اسفند 1401 - 14:01
مقدمه مولف
بنام خدای عالی و علی
ای علی ای بی نهایت بی کران ای جهان بی کران در تو نهان
ای علی ای آفتاب کوی عشق می دهد کوی ولایت بوی عشق
خطبه غدیر توسط آخرین پیامبر الهی در خصوص اولین امام پس از وی و جانشینان بعدیش در واقعه غدیر ایراد و در آن بهفرمان الهی بهصراحت امیرالمؤمنین علیهالسلام بهعنوان خلیفةالله و جانشین پیامبر معرفی شد. این خطبه در 18 ذیالحجه سال 10 قمری، هنگام بازگشت از حجة الوداع در محل غدیر خم و بعد از نزول آیه تبلیغ (آیه ۶۷ سوره مائده) ایراد شد و از آنها بر این امر بیعت گرفتند و بسیاری از عالمان شیعه و سنی این خطبه را نقل کردهاند.
سخن پیامبر الهی (ص)، بر اساس آیه کریمه قرآنی «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى»، همان ارزش کلام الهی را دارد؛ لذا ارزش آن همانند آیات وحیانی قرآن کریم است. چنانچه تمام عبارات و مفاهیمی که پیامبر اکرم (ص) در این خطبه بیان کردهاند، در یک پیوستگی و انسجام متقن و معناداری بیانشده و تمام رسالت بیستوسه ساله خود را در آن خلاصه کرده و ارائه نمودهاند.
این خطبه گنجینهای از معارف در مورد غدیر و فلسفه وجودی و مصادیق آن بوده که ذخیره ارزشمند معرفتی در اختیار ما قرار داده است و در سه موضوعات زیر است:
الف - واژهشناسی ولی و ولایت / بیان فلسفه وجودی ولایت و امامت / بیان عظمت ولایت و تقسیمات آن / جایگاه رفیع شیعیان و پیروان امامت / و...
ب- تجلیل و فضیلت امیرالمؤمنین و جایگاه ایشان نزد خداوند متعال / بیان عظمت و شانیت امام علی علیهالسلام برای ولایت و خلافت / خطرات و تهدیدات نصب ولایت علی علیهالسلام / و...
ج - مذمت افراد و گروههایی که از ولایت امام رویگردان شده و حق ایشان را غصب و پایمال میکنند و یا در آینده تعبیت نکنند/ و...
تاریخ صدر اسلام مبین آن است که آخرین پیامبر الهی (ص) از ابتدای ابلاغ رسالت تا آخرین لحظات عمر موضوع جانشینی امام علی (ع) و فرزندانش را به امر الهی بیان نمودند و در واقعه غدیر خم با ایراد خطبه غدیر رسما اعلام و بر اساس اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولامرمنکم حجت را اتمام کردند.
رسالت همگان و بخصوص عصر حاضر تبعیت از امام عصر (عج) و جانشین وی است و امروز نیز میتوان این گونه برداشت کرد که «من کنت مولاه فمهدی مولاه». خامنهای نایب المولاه و بخصوص که تمامی کفر و نفاق برای نابودی اصل اسلام در تلاشاند، تبعیت از ولیفقیه یک ضرورت اساسی و جز ستون ایمان تلقی میشود و روح نماز و زکات نایب امام زمان است. وعدم تبعیت از ولایتفقیه حبط عمل را در پی دارد و بالاترین مصداق امربهمعروف دعوت به ولایتفقیه است.
ازآنجاکه پس از انبیاء پیشین، بنیانگذاری حکومت اسلامی در مدینه توسط شخص پیامبر الهی (ص) آخرین و کاملترین مصداق تمدن سازی حکومت دینی به شمار میرود، لذا خطبه ولایت (غدیر) میتواند بهعنوان نقشه راه ایجاد برای تمدن نوین اسلامی قرار گیرد. در این اثر، از ترجمه حجتالاسلام استاد حسین انصاریان به همراه متن عربی خطبه مورداستفاده قرارگرفته و معارف موضوعی خطبه غدیر به صورتی ابداعی و بلیغ استخراج و تدوینشده تا به سهولت قابل تدبر و بهرهبرداری باشد، ارائهشده است.
سید جواد هاشمی فشارکی
بهار 1401
فصول (بخشهای) خطبه غدیر
1 حمد و ثنای الهی
2 فرمان الهی برای مطلبی مهم
3 زمینهچینی معرفی امام با بیان فضایل امیرالمؤمنین
4 سیمای امیرالمؤمنین علی (ع) در خطابه غدیر
۵ معرفی علی (ع) بهعنوان جانشین تعیین ولی و وصی و خلیفه پیامبر
۶ تأکید بر توجه امت به مسئله امامت پیوند «نبوت» و «امامت» در نقطه اوجی به نام غدیر خم
۷ اشاره به کارشکنیهای منافقین
۸ پیروان اهلبیت (ع) و دشمنانشان
۹ وصف حضرت مهدی (عج) روایت خطبه غدیر از شایستهسالاری و مبارزه با رانتخواری در حکومت امام مهدی (عج)
۱۰ مطرح کردن بیعت با امیرالمؤمنین
۱۱ حلال و حرام، واجبات و محرمات
۱۲ بیعت گرفتن رسمی
چکیده خطبه غدیر
خطبه غدیر گنجینهای از معارف در مورد غدیر و فلسفه وجودی و مصادیق آن بوده که ذخیره ارزشمند معرفتی در اختیار ما قرار داده است و در سه موضوعات زیر است:
الف - واژهشناسی ولی و ولایت / بیان فلسفه وجودی ولایت و امامت / بیان عظمت ولایت و تقسیمات آن / جایگاه رفیع شیعیان و پیروان امامت / و...
ب- تجلیل و فضیلت امیرالمؤمنین و جایگاه ایشان نزد خداوند متعال / بیان عظمت و شانیت امام علی علیهالسلام برای ولایت و خلافت / خطرات و تهدیدات نصب ولایت علی علیهالسلام / و...
ج - مذمت افراد و گروههایی که از ولایت امام رویگردان شده و حق ایشان را غصب و پایمال میکنند و یا در آینده تعبیت نکنند/ و...
این خطبه دارای 11 بخش با موضوعات زیر است (کل خطبه غدیر به همراه موضوعبندی آن در نوشتاری مجزا ارایه گردیده است):
بخش اول: حمد و ثنای الهی
در این بخش 104 صفت و ویژگی خداوند ذکرشده که هم گواهی دادهشده و هم شایسته ستایش بیانشده و در انتها عبودیت و اطاعت خویش از خدا را اقرار کرده و به عبارتی پرستش و عبادت را برای پیروان دین الهی گوشزد کرده است:
بخش دوم: فرمان الهی برای مطلبی مهم
با مقدمهچینی شایستگیها و عبودیت الهی در بخش قبلی، در این بخش زمینهسازی برای اطاعت مسلمانان از فرمان الهی برای مطلبی مهم (که همانا جانشینی رهبری امت توسط امیر المومنین پس از وی است) صورت گرفته است:
بخش سوم: اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهمالسلام
در این بخش آخرین پیامبر الهی (ص)، جانشینان خداوند بر روی زمین (امام علی ع و یازده معصوم بعدی) را برای توجه بیشتر با بیست بار خطاب هان ای مردم و هشدار باش، رسما اعلام مینماید:
بخش چهارم: بلند کردن امیرالمؤمنین (ع) به دست رسول خدا (ص)
در این بخش پیامبر الهی (ص) با دستان خود، امیرالمؤمنین (ع) را بلند کرده تا افراد شخص دیگری به نظر نیاورند و حتی افراد دورتر نیز متوجه شوند که منظور این علی (ع) است و توصیههای لازم را درباره حضرت علی (ع) بیان فرموده و سپس وی را دعا میکنند.
بخش پنجم: تاکید بر توجه امت به مسئله امامت
در این بخش پیامبر (ص) با 7 بار خطاب به مردم، بر توجه امت اسلامی و ضرورت جامعه اسلامی به مسئله امامت تاکید مینمایند.
بخش ششم: اشاره به کارشکنیهای منافقین
ازآنجاکه خداوند در خصوص نقش منافقین در جامعه اسلامی آیات زیادی نازل کرده و پیامبر (ص) نیز بارها فعالیت مخرب منافقین را شاهد بوده خنثی نموده بودند و احتمال فتنههای آنان را میدادند، در اینجا با 15 مرتبه خطاب ای مردم و هشدار باش، به کارشکنیهای منافقین در ولایت امام علی (ع) اشاره میفرمایند.
بخش هفتم: پیروان اهلبیت علیهمالسلام و دشمنان ایشان
در این بخش پیامبر الهی با 20 مرتبه خطاب کردن، صراط مستقیم را بر پیروی از اهلبیت علیهمالسلام توصیه کرده و جایگاه آنان را بهشت وعده داده و دشمنان ایشان را جهنم.
بخش هشتم: حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف
در این بخش آخرین پیامبر الهی، از آخرین امام (عج) و شرایط ظهور وی پیشگویی کرده و با 18 بار خطاب آگاه شدن مردمان استقرار حکومت ولی خدا در زمین را بشارت میدهند.
بخش نهم: مطرح کردن بیعت
در این بخش پیامبر الهی، ضمن تاکید بر تفهیم ابلاغ امامت حضرت علی درخواست بیعت با وی را مینماید و بشارت و انذار بعیت را نیز تفهیم میکنند.
بخش دهم: حلال و حرام، واجبات و محرمات
در این بخش پیامبر الهی؛ خلاصهای از حلال و حرام، واجبات و محرمات دین مبین اسلام را تبیین کرده و با 13 هشدار باش روز محاسبه و قیامت و ثواب و عقاب روز جزا و در انتها پاداش آن را بیان میکنند.
بخش یازدهم: بیعت گرفتن رسمی
آخرین گام در این ماموریت پیامبر الهی، بیعت رسمی گرفتن از مسلمانان در خصوص اولین امام (ع) که جانشین وی بوده و قراراست مسئولیت رهبری جامعه اسلامی را به عهده گیرد و تشویق به سبقتگیری در این امر خیر و دعا برای آنان است.
سخن پایانی: حمد الهی، در انتها پیامبر رحمت ازآنجاکه آخرین ماموریت خود را بهخوبی اجرا کرده است، خداوند را شکر میکند.
سخن پایانی
تاریخ صدر اسلام مبین آن است که آخرین پیامبر الهی (ص) از ابتدای ابلاغ رسالت تا آخرین لحظات عمر موضوع جانشینی امام علی (ع) و فرزندانش را به امر الهی بیان نمودند و در واقعه غدیر خم با ایراد خطبه غدیر رسما اعلام وبر اساس اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولامرمنکم حجت را اتمام کردند. رسالت همگان و بخصوص عصر حاضر تبعیت از امام عصر (عج) و جانشین وی است و امروز نیز میتوان این گونه برداشت کرد که «من کنت مولاه فمهدی مولاه». خامنهای نایب المولاه و بخصوص که تمامی کفر و نفاق برای نابودی اصل اسلام در تلاشاند، تبعیت از ولیفقیه یک ضرورت اساسی و جز ستون ایمان تلقی میشود و روح نماز و زکات نایب امام زمان است. وعدم تبعیت از ولایتفقیه حبط عمل را در پی دارد و بالاترین مصداق امربهمعروف دعوت به ولایتفقیه است. ازآنجاکه پس از انبیاء پیشین، بنیانگذاری حکومت اسلامی در مدینه توسط شخص پیامبر الهی (ص) آخرین و کاملترین مصداق تمدن سازی حکومت دینی به شمار میرود، لذا خطبه ولایت (غدیر) میتواند و ضروری است بهعنوان نقشه راه ایجاد برای تمدن نوین اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی قرار گیرد.
سید جواد هاشمی فشارکی
بهار 1401
بخش اول: حمد و ثنای الهی
در این بخش 104 صفت و ویژگی خداوند ذکرشده که هم گواهی دادهشده و هم شایسته ستایش بیانشده و در انتها عبودیت و اطاعت خویش از خدا را اقرار کرده و به عبارتی پرستش و عبادت را برای پیروان دین الهی گوشزد کرده است:
- ستایش خدای را سزاوار است که:
- اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی
- در یگانگیاش بلندمرتبه
- عَلا فی تَوَحُّدِهِ
- و در تنهاییاش به آفریدگان نزدیک است؛
- وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ
- سلطنتش پرجلال
- وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ
- و در ارکان آفرینشش بزرگ است.
- وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ،
- بیآنکه مکان گیرد و جابهجا شود،
- وَ هُوَ فی مَکانِهِ
- بر همهچیز احاطه دارد
- وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً
- و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.
- وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ،
- همواره ستوده بوده و خواهد بود
- حَمیداً لَمْ یَزَلْ،
- و مجد و بزرگی او را پایانی نیست.
- مَحْموداً لایَزالُ وَ (مَجیداً لایَزولُ،
- آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور بهسوی اوست.
- وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ).
- اوست آفریننده آسمانها و گستراننده زمینها و حکمران آنها.
- وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ،
- دور و منزه از خصایص آفریدههاست
- بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ
- و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است.
- قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ،
- هموست پروردگار فرشتگان و روح؛
- رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ،
- افزونی بخش آفریدهها
- مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ،
- و نعمت ده ایجاد شده هاست.
- مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ.
- به یک نیم نگاه دیدهها را ببیند
- یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ
- و دیدهها هرگز او را نبینند.
- وَالْعُیُونُ لاتَراهُ.
- کریم و بردبار و شکیباست.
- کَریمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ،
- رحمت اش جهانشمول
- قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیءٍ رَحْمَتُهُ
- و عطایش منّت گذار.
- وَ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ.
- در انتقام بیشتاب
- لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ،
- و در کیفر سزاواران عذاب، صبور و شکیباست.
- وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ.
- بر نهانها آگاه
- قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ
- و بر درونها دانا.
- وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ،
- پوشیدهها بر او آشکار
- وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَکْنوناتُ
- و پنهانها بر او روشن است.
- ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ.
- او راست فراگیری
- لَهُ الْإِحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ،
- و چیرگی بر هر هستی.
- والغَلَبَةُ علی کُلِّ شَیءٍ
- نیروی آفریدگان از او
- والقُوَّةُ فی کُلِّ شَئٍ
- و توانایی بر هر پدیده ویژه اوست.
- والقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَئٍ
- او را همانندی نیست
- وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَیءٌ.
- و هموست ایجادگر هر موجود در تاریکستان لاشیء.
- وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لاشَیءَ
- جاودانه
- دائمٌ
- و زنده
- حَی
- و عدل گستر.
- وَقائمٌ بِالْقِسْطِ،
- جز او خداوندی نباشد
- لاإِلاهَ إِلاَّ
- و اوست ارجمند و حکیم.
- هُوَ الْعَزیزُالْحَکیمُ.
- دیدهها را بر او راهی نیست
- جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الْأَبْصارُ
- و اوست دریابنده دیدهها.
- وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ
- بر پنهانی ها آگاه و بر کارها داناست.
- وَ هُوَاللَّطیفُ الْخَبیرُ.
- کسی از دیدن به وصف او نرسد
- لایَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعایَنَةٍ،
- و بر چگونگی او از نهان و آشکار دست نیابد
- وَلایَجِدُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَمِنْ سِرٍ وَ عَلانِیَةٍ
- مگر، او - عزّوجلّ - خود، راه نماید و بشناساند.
- إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلی نَفْسِهِ.
- و گواهی میدهم که
- وَأَشْهَدُ
- او «الله» است.
- أَنَّهُ الله
- همو که تنزّهش سراسر روزگاران را فراگیر
- ألَّذی مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ،
- و نورش ابدیت را شامل است.
- وَالَّذی یَغْشَی الْأَبَدَ نُورُهُ،
- بیمشاور، فرمانش را اجرا،
- وَالَّذی یُنْفِذُ أَمْرَهُ بِلامُشاوَرَةِ مُشیرٍ
- بیشریک تقدیرش را امضا
- وَلامَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ
- و بییاور ساماندهی فرماید.
- وَلایُعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ.
- صورت آفرینش او را الگویی نبوده
- صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیْرِ مِثالٍ،
- و آفریدگان را بدون یاور و رنج و چاره جویی، هستی بخشیده است.
- وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکَلُّفٍ وَلاَ احْتِیالٍ.
- جهان با ایجاد او موجود
- أَنْشَأَها فَکانَتْ
- و با آفرینش او پدیدار شده است.
- وَ بَرَأَها فَبانَتْ.
- پس اوست «الله»
- فَهُوَالله
- که معبودی به جز او نیست.
- الَّذی لا إِلاهَ إِلاَّ هُو
- همو که صُنعش استوار است
- المُتْقِنُ الصَّنْعَةَ،
- و ساختمان آفرینشش زیبا.
- اَلْحَسَنُ الصَّنیعَةِ،
- دادگری است که ستم روا نمیدارد
- الْعَدْلُ الَّذی لایَجُوُر،
- و کریمی که کارها به او بازمیگردد.
- وَالْأَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إِلَیْهِ الْأُمُورُ.
- و گواهی میدهم که
- وَأَشْهَدُ
- او «الله» است
- أَنَّهُ الله
- که آفریدگان در برابر بزرگیاش فروتن
- الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ،
- و در مقابل عزّتش رام
- وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ،
- و به تواناییاش تسلیم
- وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ،
- و به هیبت و بزرگیاش فروتناند.
- وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیْبَتِهِ.
- پادشاه هستیها
- مَلِکُ الْاَمْلاکِ
- و چرخاننده سپهرها
- وَ مُفَلِّکُ الْأَفْلاکِ
- و رام کننده آفتاب و ماه
- وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ،
- که هریک تا اَجَل معین جریان یابند.
- کُلٌّ یَجْری لاَِجَلٍ مُسَمّی.
- او پرده شب را به روز
- یُکَوِّرُالَّلیْلَ عَلَی النَّهارِ
- و پرده روز را - که شتابان در پی شب است - به شب پیچد.
- وَیُکَوِّرُالنَّهارَ عَلَی الَّلیْلِ یَطْلُبُهُ حَثیثاً.
- اوست شکنندی هر ستمگر سرکش
- قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ
- و نابودکنندهی هر شیطان رانده شده.
- وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ.
- نه او را ناسازی باشد
- لَمْ یَکُنْ لَهُ ضِدٌّ
- و نه برایش انباز و مانندی.
- وَلا مَعَهُ نِدٌّ
- یکتا و بینیاز،
- أَحَدٌ صَمَدٌ
- نه زاده و نه زاییده شده،
- لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ
- او را همتایی نبوده،
- وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ.
- خداوند یگانه
- إلاهٌ واحِدٌ
- و پروردگار بزرگوار است.
- وَرَبٌّ ماجِدٌ
- بخواهد و به انجام رساند.
- یَشاءُ فَیُمْضی،
- اراده کند و حکم نماید.
- وَیُریدُ فَیَقْضی،
- بداند و بشمارد.
- وَیَعْلَمُ فَیُحْصی،
- بمیراند و زنده کند.
- وَیُمیتُ وَیُحْیی،
- نیازمند و بینیاز گرداند.
- وَیُفْقِرُ وَیُغْنی،
- بخنداند و بگریاند.
- وَیُضْحِکُ وَیُبْکی،
- نزدیک آورد و دور برد.
- (وَیُدْنی وَ یُقْصی)
- بازدارد و عطا کند.
- وَیَمْنَعُ وَ یُعْطی،
- او راست پادشاهی و ستایش.
- لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ،
- به دست توانی اوست تمام نیکی.
- بِیَدِهِ الْخَیْرُ
- و هموست بر هر چیز توانا.
- وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
- شب را در روز و روز را در شب فرو برد.
- یُولِجُ الَّلیْلَ فِی النَّهارِ وَیُولِجُ النَّهارَ فی الَّلیْلِ،
- معبودی جز او نیست؛
- لاإِلاهَ إِلاّهُوَ
- گران مایه و آمرزنده؛
- الْعَزیزُ الْغَفّارُ.
- اجابت کنندی دعا
- مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ
- و افزایندی عطا،
- وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ،
- بر شمارندی نفسها؛
- مُحْصِی الْأَنْفاسِ
- پروردگار پری و انسان.
- وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ،
- چیزی بر او مشکل ننماید،
- الَّذی لایُشْکِلُ عَلَیْهِ شَیءٌ،
- فریاد فریادکنندگان او را آزرده نکند
- وَ لایُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ
- و اصرارِ اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد.
- وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ.
- نیکوکاران را نگاهدار،
- اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ،
- رستگاران را یار،
- وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ،
- مؤمنان را صاحب اختیار
- وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ
- و جهانیان را پروردگار است؛
- وَرَبُّ الْعالَمینَ.
- آن که در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است.
- الَّذِی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْکُرَهُ وَیَحْمَدَهُ (عَلی کُلِّ حالٍ)
ستایش و اطاعات امام نسبت خدا:
- او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه میگویم
- أَحْمَدُهُ کَثیراً وَأَشْکُرُهُ دائماً
- بر شادی و رنج و بر آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشتهها و فرستادههایش ایمان داشته،
- عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکَتِهِ وکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ.
- فرمان او را گردن میگذارم و اطاعت میکنم؛
- أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطیعُ
- و بهسوی خشنودی او میشتابم
- وَأُبادِرُ إِلی کُلِّ مایَرْضاهُ
- و به حکم او تسلیمم؛
- وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ،
- چرا که به فرمانبری او شائق
- رَغْبَةً فی طاعَتِهِ
- و از کیفر او ترسانم.
- وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ،
- زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده
- لاِنَّهُ الله الَّذی لایُؤْمَنُ مَکْرُهُ
- و از بیعدالتیش ترسان نباشد (زیرا او را ستمی نیست).
- وَلایُخافُ جَورُهُ.
بخش دوم: فرمان الهی برای مطلبی مهم
با مقدمهچینی شایستگیها و عبودیت الهی در بخش قبلی، در این بخش زمینهسازی برای اطاعت مسلمانان از فرمان الهی برای مطلبی مهم (که همانا جانشینی رهبری امت توسط امیر المومنین پس از وی است) صورت گرفته است:
- و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی میدهم.
- وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ،
- و وظیفه خود را در آنچه وحیشده انجام میدهم
- وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی
- مباد که از سوی او عذابی فرود آید
- حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ
- که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد.
- فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ
- هرچند توانش بسیار و دوستیاش (با من) خالص باشد.
- وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ
- معبودی جز او نیست
- لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ -
- چرا که اعلام فرموده که اگر آنچه (دربارهی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام ندادهام؛
- لاِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ،
- و خداوند تبارکوتعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده
- وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ)
- و البته که او بسنده و بخشنده است.
- وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ.
پس آنگاه خداوند چنین وحیام فرستاد:
فَأَوْحی إِلَی:
- «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز
- (بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،
- ای فرستادی ما! آنچه از سوی پروردگارت درباری علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن،
- یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ -
- وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرساندهای؛
- وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ
- و او تو را از آسیب مردمان نگاه میدارد»
- وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).
توصیف حضرت علی (ع)
هان مردمان!
مَعاشِرَالنّاسِ،
- آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکردهام
- ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی،
- و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان میکنم:
- وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ:
- همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است –
- إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - وَ هُوالسَّلامُ -
- فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که
- أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ:
- علی بن ابیطالب
- أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ
- برادر،
- أَخی
- وصی
- وَ وَصِیّی
- و جانشین من در میان امّت
- وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی)
- و امام پس از من بوده.
- وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی،
- جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است،
- الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی
- لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود
- إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی
- او (علی)، صاحباختیارتان پس از خدا و رسول است؛
- وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ.
- و پروردگارم آیهای بر من نازل فرموده که:
- وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِی):
- «همانا ولی صاحباختیار و سرپرست شما،
- (إِنَّما وَلِیُّکُمُ
- خدا
- الله
- و پیامبر او
- وَ رَسُولُهُ
- و ایمانیانی هستند که
- وَالَّذینَ آمَنُوا
- نماز به پا میدارند
- الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ
- و در حال رکوع زکات میپردازند».
- وَیُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)،
- و هر آینه علیبن ابیطالب نماز به پا داشته
- وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ
- و در رکوع زکات پرداخته
- وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ
- و پیوسته خداخواه است.
- یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ.
درخواست معافیت از ابلاغ ولایت حضرت علی (ع)
- و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید.
- وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ -
- زیرا (میدانم)
- لِعِلْمی
- کمی پرهیزگاران
- بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ
- و فزونی منافقان
- وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ
- و دسیسه ملامت گران
- وَإِدغالِ اللّائمینَ
- و مکر مسخره کنندگان اسلام را میدانم؛
- وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ،
- همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده:
- الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ
- «به زبان آن را میگویند که در دلهایشان نیست
- بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ،
- و آن را اندک و آسان میشمارند حالآنکه نزد خداوند بس بزرگ است»
- وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ.
- و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدان جا که مرا اُذُن [سخن شنو و زودباور] نامیدهاند،
- وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً
- به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، وَ
- زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّی وَ إِقْبالی عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی)
- تا بدان جا که خداوند در این موضوع آیهای فرو فرستاده:
- حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِکَ
- «و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را میآزارند
- (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی
- و میگویند: او سخن شنو و زودباور است.
- وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ
- بگو: آری سخن شنو است. - برعلیه آنان که گمان میکنند او تنها سخن میشنود
- قُلْ أُذُنُ - (عَلَی الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ)
- لیکن به خیر شماست، او (پیامبر صلی الله علیه و آله)
- خَیْرٍ لَکُمْ،
- به خدا ایمان دارد
- یُؤْمِنُ بِالله
- و مؤمنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد»
- وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیَةُ.
- و اگر میخواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم [که آنان را شناسایی کنند] میتوانستم.
- وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ،
- لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فروبستم.
- وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ.
- با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت
- وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی
امرابلاغ خدا در خصوص ولایت حضرت علی (ع)
- مگر این که آنچه در حق علی علیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم.
- إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)،
- سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین خواند: ثُمَّ تلا:
- «ی پیامبر ما! آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازلشده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛
- (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی حَقِّ عَلِی -
- وگرنه کار رسالتش را انجام ندادهای.
- وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ
- و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد»
- وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).
بخش سوم: اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهمالسلام
در این بخش آخرین پیامبر الهی (ص)، جانشینان خداوند بر روی زمین (امام علی ع و یازده معصوم بعدی) را برای توجه بیشتر با بیست بار خطاب هان ای مردم و هشدار باش، رسما اعلام مینماید:
هان مردمان! مَعاشِرَ النّاسِ
- بدانید این آیه درباره اوست. فَاعْلَمُوا
- ژرفی آن را فهم کنید
- (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا)
- و بدانید که خداوند او را برایتان صاحباختیار و امام قرار داده،
- أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً
- پیروی او را لازم شمرده است.
- فَرَضَ طاعَتَهُ
- بر مهاجران و انصار عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ
- و آنان که به نیکی از ایشان پیروی میکنند وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ،
- و بر صحرانشینان و شهروندان وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ،
- و بر عجم و عرب وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی،
- و آزاد و برده وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ
- و بر کوچک و بزرگ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ،
- و سفید و سیاه وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ،
- و بر هر یکتاپرست وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ.
- [هشدار که] اجرای فرمان ماضٍ حُکْمُهُ،
- و گفتار او لازم جازٍ قَوْلُهُ،
- و امرش نافذ است. نافِذٌ أَمْرُهُ،
- ناسازگارش رانده، پیرو و باور کنندهاش در مهر و شفقت است.
- مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ،
- هر آینه خداوند، او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است.
- فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ.
- هان مردمان!
- مَعاشِرَالنّاسِ،
- آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستادهام.
- إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ،
- پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛
- فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاِمْرِ (الله) رَبِّکُمْ،
- چرا که خداوند عزّوجلّ صاحباختیار و ولی و معبود شماست؛
- فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلاهُکُمْ،
- و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن میگوید.
- ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُهُ الُْمخاطِبُ لَکُمْ،
- و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحباختیار و امام شماست.
- ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِالله رَبِّکُمْ،
- آنگاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود.
- ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ
- این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد.
- إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ.
- روا نیست، مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دانند؛
- لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَهُمْ،
- و ناروا نیست مگر آنچه آنان ناروا دانند.
- وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ الله (عَلَیْکُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ،
- خداوند عزوجل، هم روا و هم ناروا را برای من بیان فرموده
- وَالله عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِی الْحَلالَ وَالْحَرامَ
- و آنچه پروردگارم از کتاب خویش و حلال و حرامش به من آموخته در اختیار علی نهادهام.
- وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنی رَبِّی مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ.
- هان مردمان!
- مَعاشِرَالنّاسِ،
- او را برتر بدانید.
- علی (فَضِّلُوهُ).
- چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته
- مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی،
- و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کردهام.
- وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ،
- او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوره یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمردهایم...»
- وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ).
- هان مردمان!
- مَعاشِرَالنَّاسِ،
- ادامه دارد .....
بخش چهارم: بلند کردن امیرالمؤمنین (ع) به دست رسول خدا (ص)
در این بخش پیامبر الهی (ص) با دستان خود، امیرالمؤمنین (ع) را بلند کرده تا افراد شخص دیگری به نظر نیاورند و حتی افراد دورتر نیز متوجه شوند که منظور این علی (ع) است و توصیههای لازم را درباره حضرت علی (ع) بیان فرموده و سپس وی را دعا میکنند:
.....
دعای پیامبر در خصوص حضرت علی (ع)
- ......
بخش پنجم: تاکید بر توجه امت به مسئله امامت
در این بخش پیامبر (ص) با 7 بار خطاب به مردم، بر توجه امت اسلامی و ضرورت جامعه اسلامی به مسئله امامت تاکید مینمایند.
........
بخش ششم: اشاره به کارشکنیهای منافقین
ازآنجاکه خداوند در خصوص نقش منافقین در جامعه اسلامی آیات زیادی نازل کرده و پیامبر (ص) نیز بارها فعالیت مخرب منافقین را شاهد بوده خنثی نموده بودند و احتمال فتنههای آنان را میدادند، در اینجا با 15 مرتبه خطاب ای مردم و هشدار باش، به کارشکنیهای منافقین در ولایت امام علی (ع) اشاره میفرمایند.
........
بخش هفتم: پیروان اهلبیت علیهمالسلام و دشمنان ایشان
در این بخش پیامبر الهی با 20 مرتبه خطاب کردن، صراط مستقیم را بر پیروی از اهلبیت علیهمالسلام توصیه کرده و جایگاه آنان را بهشت وعده داده و دشمنان ایشان را جهنم.
.......
بخش هشتم: حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف
در این بخش آخرین پیامبر الهی، از آخرین امام (عج) و شرایط ظهور وی پیشگویی کرده و با 18 بار خطاب آگاه شدن مردمان استقرار حکومت ولی خدا در زمین را بشارت میدهند.
......
بخش نهم: مطرح کردن بیعت
در این بخش پیامبر الهی، ضمن تاکید بر تفهیم ابلاغ امامت حضرت علی درخواست بیعت با وی را مینماید و بشارت و انذار بعیت را نیز تفهیم میکنند.
......
بخش دهم: حلال و حرام، واجبات و محرمات
در این بخش پیامبر الهی؛ خلاصهای از حلال و حرام، واجبات و محرمات دین مبین اسلام را تبیین کرده و با 13 هشدار باش روز محاسبه و قیامت و ثواب و عقاب روز جزا و در انتها پاداش آن را بیان میکنند.
......
بخش یازدهم: بیعت گرفتن رسمی
آخرین گام در این ماموریت پیامبر الهی، بیعت رسمی گرفتن از مسلمانان در خصوص اولین امام (ع) که جانشین وی بوده و قراراست مسئولیت رهبری جامعه اسلامی را به عهده گیرد و تشویق به سبقتگیری در این امر خیر و دعا برای آنان است.
......
سخن پایانی: حمد الهی
در انتها پیامبر رحمت از آنجا که آخرین ماموریت خود را بهخوبی ادا کرده است، خداوند را شکر میکند.
و الحمدللّه ربّ العالمین.
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.
پیوست:
متن و ترجمه خطبه غدیر
متن خطبه و ترجمه استاد حسین انصاریان
معارف موضوعی خطبه غدیر
(خطبه غدیریه)
دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
1401
المعرفة الموضوعیة لخطبة الغدیر
(خطبة الغدیریة)
دکتور سید جواد هاشمی فشارکی
1443
Thematic knowledge of Ghadir sermon
Sermon of Ghadiriyeh
Seyed Javad Hashemi Fesharaki Dr.
2022
سرشناسه | : | هاشمی فشارکی، سیدجواد، ۱۳۴۰ - |
عنوان و نام پدیدآور | : | معارف موضوعی خطبه غدیر (خطبه غدیریه)/ تالیف سیدجواد هاشمیفشارکی؛ ویراستار ادبی حدیقه همایونیافشار؛ [به سفارش موسسه فرهنگی هنری خانه فرهنگ ایثار و مهربانی، بنیاد بینالمللی غدیر کمیته ایثارگران]. |
مشخصات نشر | : | قزوین: جهاد دانشگاهی، سازمان انتشارات، واحد قزوین، ۱۴۰۱. |
مشخصات ظاهری | : | ۱۲۰ ص.؛ ۱۹×۹ سم. |
شابک | : | 978-622-5731-61-5 |
وضعیت فهرست نویسی | : | فیپا |
موضوع | : | محمد (ص)، پیامبر اسلام، ۵۳ قبل از هجرت - ۱۱ق. -- خطبهها |
موضوع | : | Muhammad, Prophet -- *Public speaking |
موضوع | : | علیبن ابیطالب (ع)، امام اول، ۲۳ قبل از هجرت - ۴۰ق -- اثبات خلافت |
موضوع | : | Ali ibn Abi-talib, Imam I, 600-661 -- *Proof of caliphate |
موضوع | : | غدیر خم، خطبه Ghadir surmon |
شناسه افزوده | : | موسسه فرهنگی هنری خانه فرهنگ ایثار و مهربانی |
شناسه افزوده | : | بنیاد بینالمللی غدیر. کمیته ایثارگران |
شناسه افزوده | : | جهاد دانشگاهی. سازمان انتشارات. واحد قزوین |
شناسه افزوده | : | Press Organization Jahade DaneshgahiGhazvin Branch |
رده بندی کنگره | : | BP۲۲۳/۵ |
رده بندی دیویی | : | ۲۹۷/۴۵۲ |
شماره کتابشناسی ملی | : | ۸۹۹۷۹۷۵ |
اطلاعات رکورد کتابشناسی | : | فیپا |