امام دوازدهم - امام مهدی علیه السلام 12
زندگینامه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ولادت
پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادی علیه السلام و امام یازدهم حضرت عسکری علیه السلام رسید ، کم کم در بین فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار ، نگرانی هایی پدید آمد . علت آن اخبار و احادیثی بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری علیه السلام فرزندی تولد خواهد یافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود. همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را خاموش کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل می کند ، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند.
آخرین امام شیعیان علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، قدم به جهان هستی گذاشتند .
حـضـرت مـهـدى (عـلیـه السـلام ) در شـب نـیـمـه شـعـبـان سـال 255 هـجـرى در شـهر سامرّا به دنیا آمد، مادرش ((اُمّ وَلد)) بود به نام ((نرجس )) (دخـتـر یـشـوعـا از ذریـه شـمـعـون یـکـى از حواریون حضرت عیسى (علیه السلام ) بود)این مادر بزرگوار به نام های صیقل و ملیکه نیز شناخته شده بودند. ایشان همنام رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله هستند و کنیه شان ابوالقاسم و ابوجعفر است در روایات آمده است که شایسته نیست آن حضرت را با نام و کنیه، اسم ببرند تا آن گاه که خداوند به ظهورش زمین را مزیّن و دولتش را ظاهر گرداند.
تعداد زیادی القاب برای ایشان ذکر شده که از آن جمله است: بقیه اللّه الاعظم، صاحب الزّمان، منتقِم، قائم آل محمّد، مهدی خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، و خلف صالح. و ... .شیعیان در دوران غیبت صغرى ایشان را «ناحیه مقدسه» لقب داده بودند. در برخى منابع بیش از 180 لقب براى امام زمان(ع) بیان شده است.(کشف الغمه،ج2،صص 519-520)
حـضـرت مـهـدى (عـلیـه السـلام ) هـنـگـام وفـات پـدرش ، پـنـج سـال داشت ، خداوند به او در همان سن و سال ، حکمت و مقام قضاوت را عنایت فرمود و او را نشانه و حجّت جهانیان قرار داد، خداوند به او (در کودکى ) حکمت آموخت چنانکه به حضرت یحیى (علیه السلام ) در زمان کودکى حکمت آموخت .چـنـانکه به حضرت عیسى (علیه السلام ) در آن هنگام که در گهواره بود، مقام نبوت عطا فرمود.در مـورد امـامـت امـام مـهـــدى (عـلیـه السـلام ) قـبـل از تـولّدش ، از رسـول خـدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) تصریح شده بود چنانکه مسلمانان ، آن را مى دانستند و بعد از رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) امیر مؤ منان على (علیه السلام ) بـه امـامـت آن حـضـرت تصریح فرموده است و همچنین امامان معصوم (علیهم السلام ) یکى پـس از دیگرى ، تا پدرش امام حسن عسکرى (علیه السلام ) به امامت او تصریح کرده اند و پـدر بـزرگـوارش نزد افراد مورد وثوق و خواصّ شیعیانش ، تصریح به امامت آن بزرگوار نموده است و اخـبـار و روایـات در مـورد غـیـبـت و پـنـهـان شـدنـش و هـمـچـنـیـن در مـورد حـکـومـت جهانیش ،قـبـل از تـولّد و پـنـهـان شـدنـش بـه طـور مـسـتـفـیـض (بـسـیـار) از ائمـه اهـل بـیـت (عـلیـهـم السلام) رسیده است.(ر ک :معجم احادیث المهدی که در پنج جلد جمع آوری شده است و دو جلد آن اختصاص به این موضوع دارد.)
در پنج سال ابتدای زندگی این امام بزرگوار جز چند تن معدود از نزدیکان ، یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری علیه السلام کسی او را نمی دید.
شیعیان خاص ، مهدی علیه السلام را مشاهده کردند
در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حیات داشت ، شیعیان خاص به حضور حضرت مهدی علیه السلام می رسیدند. آنان نیز حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)را گاه بگاه می دیدند ، نه همیشه و به صورت عادی " .
از جمله چهل تن به نمایندگی عثمان بن سعید محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنمایاند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد . آنان پسری را دیدند که بیرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبیه به پدر خویش . امام عسکری فرمود : " پس از من ، این پسر امام شماست ، و خلیفه من است در میان شما ، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او پراکنده نگردید ، که هلاک می شوید و دینتان تباه می گردد.( الغیبة شیخ طوسی، ص 357.)
این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید ، تا اینکه زمانی دراز بگذرد . بنابراین از نایب او ، عثمان بن سعید ، اطاعت کنید " . و بدین گونه ، امام یازدهم ، ضمن تصریح به واقع شدن غیبت کبری ، امام مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولایت را اعلام داشت . یکی از متفکران و فیلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسیده است ، ابو سهل نوبختی می باشد . باری ، حضرت مهدی علیه السلام پنهان می زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری دیده از جهان فرو بست .
در این روز بنا به سنت اسلامی ، می بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و یا بد خواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند . بدین سان ، مردم دیدند کودکی همچون خورشید تابان با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد ، و جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پیکر امام بود به کناری زد، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد .
صورت و سیرت مهدی علیه السلام
چهره و شمایل حضرت مهدی علیه السلام را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند :
" چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده ، چشمانش سیاه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهایش براق و گشاد ، بینی اش کشیده و زیبا، پیشانی اش بلند و تابنده . استخوان بندی اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهایش درشت . گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی - که از بیداری شب عارض شده - بر گونه راستش خالی مشکین . عضلاتش پیچیده و محکم ، موی سرش بر لاله گوش ریخته ، اندامش متناسب و زیبا ، هیاتش خوش منظر و رباینده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار . نگاهش دگرگون کننده ، خروشش دریاسان ، و فریادش همه گیر " .
حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند:
«قائم آل محمد(عج( هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است . رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد.(المهدی الموعود،ج 1،ص280و 300)
دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی (عج)
دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی (عج) به چهار دوره تقسیم می شود:
1: از تولد تا غیبت امام زمان حضرت مهدی (عج)
امام زمان حضرت مهدی (عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام زمان حضرت مهدی (عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.(امامت امام مهدى در احادیث)
2: غیبت صغری امام زمان حضرت مهدی (عج)
پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره امام زمان حضرت مهدی (عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند. در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی علیه السلام می رسیدند ، و نامه هایی که حاوی پاسخ سؤوالات را به مردم می رساندند . نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام علیه السلام را داشته اند ، چهار تن می باشند که به " نواب خاص " یا " نایبان ویژه " معروفند .
1 . نخستین نایب خاص مهدی علیه السلام عثمان بن سعید اسدی است . که ظاهرا بعد از سال 260هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش یافته بود .
2 . محمد بن عثمان : دومین سفیر و نایب امام علیه السلام محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد . نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید .
3 . حسین بن روح نوبختی : سومین سفیر ، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد .
4. علی بن محمد سمری : چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن الحسن علیه السلام است که در سال 329هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است که آخرین نایب حضرت در سال 329 در بغداد وفات یافت و غیبت صغری پایان پذیرفت و به این ترتیب غیبت کبری در نیمهی شعبان سال 329 هـ.ق آغاز شده است که تاکنون ادامه دارد و هر زمان امر ظهور محقق شود، غیبت کبری نیز پایان میپذیرد . همین بزرگان و عالمان و روحانیون برجسته و پرهیزگار و زاهد و آگاه در دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله حضرت مهدی علیه السلام بودند .
با مرگ علی بن محمد سمری دوره غیبت صغرا یا نیابت خاصه پایان یافت و دومین دوره غیبت آن حضرت، یعنی دوران غیبت کبری، آغاز شد. این دوره تا ظهور امام زمان ادامه خواهد یافت. آخرین نامه و دستوری که سمری از امام زمان دریافت نمود به مضمون ذیل نقل شده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری خدا اجر برادران ترا در مصیبت تو بزرگ گرداند. تو بعد از شش روز خواهی مرد. پس خود را آماده کن و به احدی برای جانشینی خود وصیت نکن. زیرا غیبت تامه آغاز می شود و دیگر ظهوری نخواهد بود مگر به اذن خدای تعالی و آن بعد از طول زمان و قساوت قلبها و پر شدن زمین از جور خواهد بود. زود باشد که در بین شیعیان کسانی بیایند که ادعای مشاهده کنند، هر کس مدعی مشاهده من قبل از خروج سفیانی و صیحة آسمانی بشود کذاب و مفتری است. و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.» (الغیبه،طوسی،ص243)
3: دوره غیبت کبری امام زمان حضرت مهدی (عج)
این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.
این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است . در زمان نیابت عامه ، امام علیه السلام ضابطه و قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نایب عام امام علیه السلام باشد و به نیابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دین و دنیا . بنابراین ، در هیچ دوره ای پیوند امام علیه السلام با مردم گسیخته نشده و نبوده است .
در دوران غیب کبری افراد بسیاری ادعای مهدویت کرده اند از جمله غلام احمد قادیانی، موسس فرقه قادیانی هند در ۱٢۳٥ هـ ق، سید علی محمد شیرازی معروف به سید باب، موسس فرقه بابیان در ایران، که به سال 1266 هـ ق در تبریز کشته شد و محمد احمد معروف به مهدی سودانی که در ۱۳۰٢ هـ ق (۱٨٨۱ م) در سودان بر ضد استعمارگران انگلیسی قیام کرد...
گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی علیه السلام - بسیار درد آور است ، ولی بهر حال - در این دوره آزمایش - اعتقاد ما اینست که حضرت مهدی علیه السلام به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی می کند ، روزی که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونین و پردامنه ، بشریت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحید و آیین اسلامی را عزت دوباره خواهد بخشید.
مردمی برتر از مردم هر زمان
امام سجاد (علیهالسلام) درباره منتظران و یاران حضرت مهدی (عجل الله فرجه) به یکی از دوستانش به نام ابو خالد (رحمة الله علیه) چنین فرمود:
مردمی که در زمان غیبت امام زمان (عجل الله فرجه) به سر میبرند و معتقد به امامت و رهبری آن حضرت بوده و منتظر ظهور و قیامش هستند، از مردم هرزمانی برترند؛ چراکه خداوند آنها را آنچنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده که غیبت امام زمان (عجل الله فرجه) برای آنان همچون ظهور آن حضرت است. خداوند آنها را در این زمان همچون مجاهداتی قرار داده که با شمشیر در پیشاپیش رسول خدا (صلیالله علیه و اله) با دشمن میجنگیدند، در حقیقت مردان خالص و شیعیان راستین ما چنین افرادی هستند که در آشکار و پنهان بهسوی خدا دعوت کنند. (کمال الدین و تمام النعمه،ص320)
از آغاز تولد نوید بخش حضرت مهدى(ع) (در سال 255 هجرى) تا زمان قیام آن حضرت و تشکیل حکومت جهانى، رویدادهاى مهم و فراوانى رخ داده و خواهد داد که قابل شمارش نیستند و هیچ دفتر و دیوانى گنجایش ثبت و ضبط آنها را ندارد؛ اما در این جا به برخى از رویدادهاى مهمى که در زمان ظهور آن حضرت اتفاق خواهد افتاد و در روایات و منابع اسلامى به عنوان علامات ظهور حضرت مهدى(ع) از آنها یاد شده است، اشاره مى شود:
1. خروج دجّالِ یک چشم و ادعاى الوهیت و خون ریزى و فتنههاى فراوان او در زمین و جنگ با حضرت مهدى(ع) و شکست و نابودىاش به دست امام زمان(ع) یا حضرت عیسى(ع).
2. نداى آسمانى براى معرفىِ حضرت مهدى(ع) و شنیدن همه مردم، آن را به زبان رایج خودشان و استقبال آنان از امام زمان(ع).
3. خروج سفیانى (عثمان بن عنبسه از اولاد یزید بن معاویه) از وادىِ یابس، در سرزمین میان مکه و شام، و تصرف بسیارى از شهرها و خون ریزى و فتنه در بین مردم، و نبرد او با لشکریان امام زمان(ع) و کشته شدنش در صخره بیت المقدس به دست یاران حضرت مهدى(ع).
4. خروج سیّد حسنى از شمال ایران (حدود دیلم و قزوین) و دعوت او به مذهب امامیه، و رفع ظلم از مردم و نبردهاى پیروزمندانه او با ستمکاران و فاسقان و پیوستن او به حضرت مهدى(ع) در کوفه.
5. خروج شصت کذّاب که به دروغ ادعاى پیامبرى مىکنند.
6. ادعاى دروغین مقام امامت توسط دوازده نفر از آل ابىطالب(ع).
7. کشته شدن نفس زکیّه، پسرى از آل محمد(ص)، در مسجد الحرام، ما بین رکن و مقام.
8. ظاهر شدن صورت و سینه و یاکف دست، در چشمه خورشید.
9. وقوع کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر رمضان.
10. برخاستن نداهاى متعدد از آسمان در ماه رجب و شنیدن همه مردم.
11. گسترش سیاهىِ کفر، فسق و معصیت در سراسر جهان.
12. ظهور حضرت مهدى(ع) (به هیأت مردى سىسال) از کنار کعبه، در مکه معظّمه، و دعوت مردم به اسلام راستین. (اثبات الهداة بالنصوص والمعجزات، ج3، ص710؛ منتهى الآمال فى تاریخ النبى و الآل، ج2، ص470.)
4 : دوره حکومت امام زمان حضرت مهدی (عج)
پس از ظهور، امام زمان حضرت مهدی (عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.
حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است . وی نهمین امام است از نسل امام حسین علیه السلام اکنون از نظرها غایب است . ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است . چون ظاهر شود ، به کعبه تکیه کند ، و پرچم پیامبر صلی الله علیه و آله را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گیتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند . حضرت مهدی علیه السلام در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی علیه السلام عادل است و خجسته و پاکیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند . در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد .
مهدی علیه السلام حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد . حتی اگر حق کسی زیر دندان دیگری باشد ، از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حکومت مهدی علیه السلام حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مکه - قبله مسلمین - مرکز حکومت انقلابی مهدی شود . نخستین افراد قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او بپیوندند ... برخی به او بگروند ، با دیگران جنگ کند ، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ، باقی نماند و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی ، جز حکومت حقه و سیاست عادله قرآنی ، در جهان جریان نیابد. (.(المهدی الموعود،ج2،ص5-7)
در زمان حکومت مهدی علیه السلام به همه مردم ، حکمت و علم بیاموزند ، تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله قضاوت کنند . (بحارالانوار،ج52،ص352)در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمرکز یابد . مهدی علیه السلام با تایید الهی ، خردهای مردمان را به کمال رساند و فرزانگی در همگان پدید آورد ... . مهدی علیه السلام فریاد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد . در روزگار او همگان به رفاه و آسایش و وفور نعمتی بیمانند دست یابند .
حتی چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمین گیاهان بسیار رویاند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفینه های زمین و دیگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی علیه السلام رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگها از میان برود . در جهان جای ویرانی نماند ، مگر آنکه مهدی علیه السلام آنجا را آباد سازد .(المهدی الموعود،ج1،ص264-318) در قضاوتها و احکام مهدی علیه السلام و در حکومت وی ، سر سوزنی ظلم و بیداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند . مهدی ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگیرد . .(المهدی الموعود،ج1،ص280-284)
اولین مأموریت یاران حضرت، جنگی تمامعیار با مستکبران عالم است که در آغاز انقلاب بزرگ حضرت، در رأس همه کارها قرار دارد. یاران خاص حضرت مهدی (عجل الله فرجه) در این جنگ سربازانی شجاع و فداکار در رکاب امام زمان (عجل الله فرجه) و گوشبهفرمان آن حضرت هستند.
امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند:
قائم آل محمد (علیهالسلام) شباهتهایی با پنجتن از پیامبران دارد ... اما شباهت او به جد خود پیامبر صلیالله علیه و اله) قیام با شمشیر است و کشتن دشمنان خدا و پیامبر و نیز جباران و سرکشان، او با نیروی شمشیر و از (نیروی) ترس، (که در دل جباران انداخته میشود) مدد میگیرد.( کمالالدین و تمام النعمة، جلد 1، صفحه 327.)
در این روایت به دو شباهت اصلی حضرت مهدی (عجل الله فرجه) با جد بزرگوارش اشارهشده که یکی از آنها، قیام با شمشیر و دیگری، پشتیبانی خدا از او بهوسیله ایجاد ترس و وحشت در دل دشمنان است.(
وحشت در دل دشمنان حق
روایات فراوان دیگری در باب پشتیبانی خداوند از حضرت (عجل الله فرجه) بهوسیله ایجاد رعب و وحشت، نیز وجود دارد و این ویژگی یکی از ویژگیهای قیام حضرت مهدی (عجل الله فرجه) میباشد که مانند ویژگی انقلاب پیامبر اکرم (صلیالله علیه و اله) میباشد.
در آیات متعددی از قرآن کریم، به این مسئله اشارهشده است که خداوند با ایجاد ترس و وحشت در دل کافران و مشرکان، به یاری پیامبر اسلام و سپاه او برخاسته و آنها را بر دشمنانشان غالب ساخته است؛ مانند آیه 12 سوره انفال که میفرماید:
به یادآور آن هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد، من با شمایم. مؤمنان را ثابتقدم بدارید که همانا من در دل کافران ترس خواهم افکند.
اصحاب و یاران امام زمان حضرت مهدی (عج)
در هنگام خروج آن حضرت، 313 نفر از یارانش به او پیوسته و نخستین هسته لشکریان امام زمان حضرت مهدی (عج) را تشکیل مىدهند. علاوه بر آنان، هزاران نفر در ایام غیبت آن حضرت به این مقام ارجمند نایل شدهاند که بر دیگران پنهان مانده است و پنهان خواهد ماند. همچنین افراد بسیارى در ایام غیبت به محضرش شرفیاب گشته و از عنایاتش بهرهمند شدهاند که در این جا به نام برخى از آنان اشاره مى گردد:
1. اسماعیل بن حسن هرقلى.
2. سید محمد بن عباس جبل عاملى.
3. سید عطوه علوى حسنى.
4. امیراسحاق استرآبادى.
5. ابوالحسین بن ابى بغل.
6. شریف عمر بن حمزه.
7. ابوراجح حمامى.
8. شیخ حر عاملى.
9. مقدس اردبیلى.
10. محمد تقى مجلسى.
11. میرزا محمد استرآبادى.
12. علامه بحر العلوم.
13. شیخ حسین آل رحیم.
14. ابوالقاسم بن ابى جلیس.
15. ابو عبداللَّه کندى.
16. ابو عبداللَّه جنیدى.
17. محمد بن محمد کلینى.
18. محمد بن ابراهیم بن مهزیار.
19. محمد بن اسحاق قمى.
20. محمد بن شاذان نیشابورى.( معجم احادیث الامام المهدی، ج5،ص122)
زمامداران معاصر امام زمان حضرت مهدی (عج):
امام زمان حضرت مهدی (عج) از زمان تولد (سال 255 هجرى) تا زمان ظهور و تشکیل حکومت جهانى، با تمام حاکمان و زمامداران کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى، معاصر بوده و خواهد بود؛ اما خلفاى عباسى که در ایام غیبت صغراى آن حضرت بر مسلمانان حکومت راندند، عبارتند از:
1. مهتدى عباسى (255 - 256ق.)
2. معتمد عباسى (256 - 279ق.)
3. معتضد عباسى (279 - 289ق.)
4. مکتفى عباسى (289 - 295ق.)
5. مقتدر عباسى (295 - 320ق.)
6. قاهر عباسى (320 - 322ق.)
7. راضى عباسى (322 - 329ق.)
8. متقى عباسى (329 - 333ق.)(تاریخ عباسیان،ص154)
هنگامى که امام زمان حضرت مهدی (عج) ظهور کند و قیام آزادى بخش وى فراگیر شود، برخى از سلاطین و حاکمان کشورها در برابر او تواضع نموده و سر تسلیم فرود مىآورند و برخى دیگر با آن حضرت، به مقابله و منازعه بر مىخیزند و پس از درگیرى، متحمل شکست و اضمحلال خواهند شد و حکومت آن حضرت، از شرق تا غرب کره زمین را فرا خواهد گرفت. در این باره، روایات فراوانى از معصومین(ع)نقل شده است که براى نمونه، حدیثى را از امام محمد باقر(ع) بیان مى کنیم:
عَن أبی جعفر(ع) قال: القائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بالرُّعبِ، مُؤیّدٌ بالنَّصر، تُطوى له الأرضُ وَتظهَرُ لَهُ الکنوزُ ویبلغُ سُلطانه المشرقَ والمغرِبَ ویُظِهرُ اللَّهُ دینهُ على الدّینِ کُلّه ولو کَرِهَ المُشرکون فلا یَبقى على وجهِ الأرضِ خرابٌ إلّا عمّر وینزلُ روحُاللَّهِ عیسى بن مریم فیُصلّی خلفه.(کمال الدین و تمام النعمه،ص330)
قیام کننده از ما منصور به رعب و مؤیّد به نصر است. زمین از براى او در نوردیده شود و گنجهاى پنهان را براى او آشکار کند. سلطنت و حکومت او شرق و غرب را فرا خواهد گرفت و خداوند منان، به دست او دین خود را بر همه دینها غالب گرداند، اگر چه مشرکان را خوش نیاید. در روى زمین هیچ خرابى باقى نماند، مگر این که آبادش کند و روح اللَّه، عیسى بن مریم از آسمان نازل شده و بر او اقتدا کند و پشت سرش نماز بخواند.
اعتقاد به مهدویت در دوره های گذشته
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دینهای دیگر مانند : یهودی ، زردشتی ، مسیحی و مدعیان نبوت عموما ، و دین مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان یک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .
اعتقاد به حضرت مهدی علیه السلام منحصر به شیعه نیست
عقیده به ظهور حضرت مهدی علیه السلام فقط مربوط به شیعیان و عالم تشیع نیست ، بلکه بسیاری از مذاهب اهل سنت ( مالکی ، حنفی ، شافعی و حنبلی و ... ) به این اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، این موضوع را در کتابهای فراوان خود آورده اند و احادیث پیغمبر صلی الله علیه و آله را درباره مهدی علیه السلام از حدیثهای متواتر و صحیح می دانند .اما اعتقاد مهدویت در جهان بینی شیعه بسیار تاثیرگذار بوده است برای اینکه خوانندگان به اهمیت وجود امام غایب در جهان بینی تشیع پی برند ، به نقل قول پروفسورهانری کربن - مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با علامه طباطبائی داشته ، می پردازیم: " به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهیه را میان خدا و خلق، برای همیشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پیوستگی ولایت را زنده و پابر جا میدارد ... تنها مذهب تشیع است که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم- ختم شده می داند ، ولی ولایت را که همان رابطه هدایت و تکمیل می باشد ، بعد از آنحضرت و برای همیشه زنده می داند . رابطه ای که از اتصال عالم انسانی به عالم الوهی کشف نماید ، بواسطه دعوتهای دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و عیسی و محمد- صلوات الله علیهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولایت جانشینان وی ( به عقیده شیعه ) زنده بوده و هست و خواهد بود ، او حقیقتی است زنده که هرگز نظر علمی نمیتواند او را از خرافات شمرده از لیست حقایق حذف نماید ... آری تنها مذهب تشیع است که به زندگی این حقیقت ، لباس دوام و استمرار پوشانیده و معتقد است که این حقیقت میان عالم انسانی و الوهی ، برای همیشه ، باقی و پا برجاست " یعنی با اعتقاد به امام حی غایب.( مکتب، تشییع، سال 2 (مصاحبه استاد علامه طباطبایی با هانری کربن))
قرآن و حضرت مهدی علیه السلام
در قرآن کریم درباره حضرت مهدی و ظهور منجی در آخر الزمان و حکومت صالحان و پیروزی نیکان بر ستمگران آیاتی آمده است از جمله : " ما در زبور داوود ، پس از ذکر ( = تورات ) نوشته ایم که سرانجام ، زمین را بندگان شایسته ما میراث برند و صاحب شوند " . حضرت امام محمد باقر علیه السلام درباره " بندگان شایسته " فرموده است : منظور اصحاب حضرت مهدی در آخر الزمان هستند . و نیز : " ما می خواهیم تا به مستضعفان زمین نیکی کنیم ، یعنی : آنان را پیشوایان و میراث بران زمین سازیم.
چنانکه از آیه های " سوره قدر " بروشنی فهمیده می شود ، در هر سال شبی هست که از هزار ماه به ارزش و فضیلت برتر است .آنچه از احادیثی که در تفسیر این سوره ، و تفسیر آیات آغاز سوره دخان فهمیده می شود ، این است که فرشتگان ، در شب قدر ، مقدرات یکساله را به نزد " ولی مطلق زمان " می آورند و به او تسلیم می دارند . در روزگار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله محل فرشتگان در شب قدر ، آستان مصطفی علیه السلام بوده است . هنگامی که در شناخت قرآنی ، به این نتیجه می رسیم که " شب قدر " در هر سال هست ، باید توجه کنیم پس " صاحب شب قدر " نیز باید همیشه وجود داشته باشد و گرنه فرشتگان بر چه کسی فرود آیند ؟ پس چنانکه " قرآن کریم " تا قیامت هست و " حجت " است ، صاحب شب قدر هست و همو " حجت " است . " حجت " خدا در این زمان جز حضرت ولی عصر علیه السلام کسی نیست .
طول عمر امام زمان علیه السلام
درازی عمر امام علیه السلام با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها گواهی می دهد ، و در کتابهای تاریخی نیز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زیاد بوده اند ، و در گذشته و حال نیز چنین کسانی بوده و هستند ، عمر زیاد حضرت مهدی علیه السلام به هیچ دلیلی محال نیست ، بلکه از نظر عقلی و دید وسیع علمی و امکان واقع شدن به هیچ صورت بعید نیست . از اینها گذشته اگر از نظر قدرت الهی ، بدان نظر کنیم ، امری ناممکن نیست . در برابر قدرت خدا - که بر هر چیز تواناست - عمرهایی مانند عمر حضرت نوح علیه السلام و عمر بیشتر از آن حضرت و یا کمتر از آن کاملا امکان دارد
دلایل غیبت امام مهدی علیهالسلام چیست؟
در روایات، به سببهای مختلفی اشارهشده است که میتوان آنها را به هشت دسته، تقسیم کرد:
اول - اجرای سنن انبیا علیهمالسلام درباره حضرت مهدی (عج)
حدیث یکم - حنان بن سدیر، از پدرش از امام صادق علیهالسلام روایت کند که فرمود: «برای قائم ما، غیبتی است که مدت آن به طول میانجامد». گفتم: «ای فرزند رسولالله آن، برای چیست؟». فرمود: «خداوند عز و جل، میخواهد درباره او، سنتهای پیامبران علیهمالسلام را در غیبتهایشان جاری سازد. ای سدیر! گریزی از آن نیست که مدت غیبتهای آنها به سر آید. خداوند عزوجل فرمود: همانا، همه شما پیوسته از حالی به حال دیگر منتقل میشوید (انشقاق: 19); یعنی، سنتهای پیشینیان، درباره شما هم جاری است.
دوم - خدا نمیخواهد امام در میان قوم ستمگر باشد.
حدیث یکم - مروان انباری گوید: از ابوجعفر (امام باقر علیهالسلام) نامهای رسید که نوشته بود: «همانا، خداوند، اگر ناخوش بدارد و دوست نداشته باشد که ما، در مجاورت و کنار قومی باشیم، ما را از میان آنها بیرون میبرد»
حدیث دوم - محمد بن فرج گوید: ابوجعفر (امام جواد علیهالسلام) به من نوشت: «هنگامیکه خداوند تبارکوتعالی، بر خلقش خشم کند، ما را از میانشان دور میکند.»
سوم - تنبیه و تنبه مردم
حدیث - در حدیث محمد بن الفرج: «خشم خدا، به جهت تنبیه و تنبه مردم است تا قدرشناس باشند.»(معجم احادیث المهدی،ج3،ص220)
چهارم - امتحان مردم(رک : بحار، ج 52، ص 113)
حدیث - زرارة بن اعین گوید: از امام صادق شنیدم که میفرمود: «همانا برای قائم (پیش از آنکه قیام کند) غیبتی است». سپس فرمود: «او، منتظری است که مردم; در ولادتش; به شک و تردید میافتند و بعضی میگویند: «زمانی که پدرش (امام حسن عسکری علیهالسلام) رحلت کرد، فرزندی برای او نبود» و بعضی گویند: «دو سال قبل از وفات پدرش; متولدشده است»; زیرا خداوند عزوجل، محققا، امتحان خلقش را دوست میدارد و در آن هنگام، باطل جویان، شک و تردید میکنند.». این حدیث و احادیث دیگر وجه غیبت را، امتحان مردم دانسته که مطابق با آیات خداوند و تعلیمات دینی است.
پنجم - خوف و ترس از قتل
حدیث یکم - ابان و دیگران، از امام صادق علیهالسلام نقل میکنند که رسولالله صلیالله علیه و اله فرمود: «گریزی از غیبت برای غلام و پسر خردسال (اشاره به امام مهدی (عج)) نیست». عرض کردند: «یا رسولالله! برای چه غیبت میکند؟». فرمود: «میترسد او را بکشند.»
حدیث دوم - زراره گوید: از ابوجعفر (امام باقر علیهالسلام) شنیدم که میفرمود: «همانا برای قائم ما (حضرت مهدی علیهالسلام) قبل از ظهورش، غیبتی است». گفتم: «برای چه؟ فرمود: «میترسد - و با دست به شکمش اشاره کرد -». زراره گوید: «مقصود، قتل است میترسد او را بکشند.
در کتاب غیبت نعمانی این حدیث، به طریق دیگر، از «زراره» از امام صادق علیهالسلام نقلشده است و نیز احادیث زیادی در ارتباط با این وجه وجود دارد؛ و در این مرحله صرفاً، به معرفی وجوه مختلف علت غیبت میپردازیم.
ششم - امام زمان عجل الله تحت بیعت هیچ حاکمی نباشد
حدیث یکم - الطبرسی عن الکلینی، عن اسحاق بن یعقوب، انه ورد علیه من الناحیة المقدسة علی ید محمد بن عثمان: «و اما علة ما وقع من الغیبة. فان الله عزوجل یقول: یا ایها الذین امنوا لا تسالوا عن اشیاء ان تبدلکم تسؤکم انه لم یکن احد من آبائی الا وقعت فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه وانی اخرج حین اخرج ولابیعة لاحد من الطواغیت فی عنقی...»
طبرسی در کتاب احتجاج از ثقة الاسلام کلینی «ره» و ایشان نیز از اسحاق بن یعقوب نقل میکند که این مطلب از ناحیه مقدس امام عصر (عج) بهواسطه علی بن محمد بن عثمان وارد شد: «و اما علت وقوع غیبت، این است که خداوند عزوجل میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار شود، شمارا ناراحت میکند». بر گردن همه پدرانم، بیعت سرکشان زمانه بود، اما وقتیکه من خروج کنم، بیعت هیچ ظالم سرکشی بر گردن من نیست.
حدیث دوم - محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن ابن ابی عمیر، عن هشام بن سالم، عن ابیعبدالله علیهالسلام قال: یقوم القائم ولیس لاحد فی عنقه عهد ولاعقد ولا بیعة.
هشام ابن سالم از امام صادق علیهالسلام نقل کند که امام فرمود: «قائم، قیام میکند درحالیکه پیمان و قرارداد و بیعت هیچکس در گردنش نیست»
این وجه، در احادیث زیادی مطرح گردیده است، بهطوریکه شیخ صدوق در کمالالدین باب چهل چهار (علة الغیبة) یازده حدیث را نقل کرده که پنج حدیث نخست را (از شماره 1 تا 5) اختصاص به این وجه قرارداده است.
هفتم - خالی شدن صلبهای کافران از مؤمنان
حدیث یکم - ابن مسرور، عن ابن عامر، عن عبدالله بن عامر، عن ابن ابی عمیر، عمن ذکره، عن ابیعبدالله علیهالسلام قال: قلت له: «ما بال امیرالمؤمنین علیهالسلام لم یقاتل مخالفیه فی الاول؟». قال: «لایة فی کتاب الله عزوجل «لو تزیلوا لعذبنا الذین کفروا منهم عذابا الیما»». قال: قلت: «وما یعنی بتزایلهم؟.»
قال: «ودائع مؤمنین فی اصلاب قوم کافرین، وکذالک القائم علیهالسلام، لن یظهر ابداً حتی تخرج ودایع الله عزوجل، فاذا خرجت ظهر علی من ظهر من اعداء الله عزوجل جلاله، فقتلهم.»
ابن ابی عمیر، از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که از اباعبدالله (امام صادق علیهالسلام) پرسیدم: «چرا امیرالمؤمنین علیهالسلام در ابتدای امر، با مخالفان خود کارزار و جنگ نکرده؟». فرمود: به جهت آیهای که در کتاب خداوند عزوجل بوده: «اگر مؤمنان و کفاردر مکه از هم جدا میشدند، همانا کافران را عذاب دردناکی میکردیم.» گوید: گفتم: مقصود از «تزایلهم (جدا شدن) چیست؟». فرمود: مقصود نطفههای مؤمنانی است که در صلبهای کافران به ودیعت گذاشتهشدهاند. (اثبات الهداة، ج 7، ص 105.)
همینطور قائم هم مادامیکه ودایع خداوند عزوجل آشکارنشده، ظهور نخواهد کرد. پس وقتی مؤمنان از صلبهای کافران، آشکار شدند، او نیز ظهور میکند و بر دشمنان خداوند عزوجل غلبه یافته و آنان را میکشد.
شیخ صدوق، در کتاب علل الشرایع این روایت را به سند دیگر از ابراهیم کرخی، از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است.
هشتم - سر غیبت معلوم نیست و فقط خدا میداند
حدیث - عبدالله بن فضل هاشمی گوید: از امام صادق جعفر بن محمد علیهمالسلام شنیدم که میفرمود: «همانا صاحب این امر را غیبتی است که ناچار از آن است؛ و هر باطل جویی، در آن، به شک میافتد»
گفتم: «فدایت شوم! برای چه؟». فرمود: «به جهت امری که به ما اجازه ندادهاند آن را بر شما آشکارسازیم». عرض کردم: «چه حکمتی در غیبت او است؟». فرمود: حکمت غیبت او، همان حکمتی است که در غیبت حجتهای الهی پیش از او بوده است. وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار گردد، همچنآنکه وجه حکمت کارهای حضرت خضر علیهالسلام - از شکستن کشتی و کشتن پسربچه و به پا داشتن دیوار بر موسی علیهالسلام روشن نبود تا آنکه وقت جدایی فرارسید. (بحار، ج 52، ص 91.)
ای پسر فضل! این، امری از امور الهی و سری از اسرار خدا و غیبی از غیبهای پروردگار است و چون دانستیم که خداوند، عزوجل، حکیم است، تصدیق میکنیم که تمامکارهای او حکیمانه است هرچند وجه و علت آن برای ما آشکار نباشد.
در کتاب الغیبه شیخ طوسی و در طی توقیعاتی که در این کتاب جمع آوری شده است درباره ضرورت غیبت و لزوم مخفی ماندن آن حضرت از چشم ستمکاران مطالبی جمع آوری شده است.
انتظار ظهور قائم علیه السلام
انتظار حالتی است که هر انسانی با آن آشنا است و میتوان گفت: زندگی بدون انتظار بیمعناست. آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب ارزشمند «مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم مینویسد: «انتظار کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی میشود برای آنچه انتظار دارند... و انسان منتظر تا بدانجا میرسد که از خود بیخود میشود و دردها و سختیهای دردآور و مشکلات وحشتانگیز خود را در راه کسی که انتظارش را میکشد حس نمی کند.
به طور کلی انتظار یک مفهوم فراگیر است که در همهی دورههای تاریخ انسان وجود داشته و دارد؛ و هر انسانی که در زندگی خود هدفمند باشد دارای خصلت انتظار است. پس طبیعی است که در عصر غیبت، انتظار انسان تشدید یابد؛ هم امام عجل الله تعالی فرجه الشریف و هم امت، انتظار میکشند؛ هر دو در انتظار «فرج و ظهور» بسر میبرند. در برخی از احادیث انتظار فرج بهترین کارها خوانده شده است.
بر خلاف آنان که پنداشته اند انتظار ظهور یعنی دست روی دست گذاشتن و از حرکتهای اصلاحی جامعه کنار رفتن و فقط " گلیم " خود را از آب بیرون بردن ، و به جریانات اسلام دینی و اجتماعی بی تفاوت ماندن ، هرگز چنین پنداری درست نیست ... بر عکس ، انتظار یعنی در طلب عدالت و آزادگی و آزادی فعالیت کردن ، و در نپذیرفتن ظلم و باطل و بردگی و ذلت و خواری مقاومت کردن و در برابر هر ناحقی و ستمی و ستمگری ایستادن است . " مجاهدات خستگی ناپذیر و " فوران های خونین شیعه " در طول تاریخ ، گواه این است که در مکتب ، هیچ سازشی و سستی راه ندارد .
شیعه در حوزه " انتظار " یعنی ، انتظار غلبه حق بر باطل ، و غلبه داد بر بیداد ، و غلبه علم بر جهل ، و غلبه تقوا بر گناه ، همواره آمادگی خود را برای مشارکت در نهضتهای پاک و مقدس تجدید می نماید ، و با یاد تاریخ سراسر خون و حماسه سربازان فداکار تشیع ، مشعل خونین مبارزات عظیم را بر سر دست حمل می کند " . اینکه به شیعه دستور داده اند که به عنوان " منتظر " همیشه سلاح خود را آماده داشته باشد ، و با یاد کردن نام " قائم آل محمد صلی الله علیه و آله " قیام کند ناشی از همین آمادگی است . ناشی از همین قیام و اقدام است .
خورشید پشت ابر!
خواص شیعیان که به محضر امام زمان (عجل الله) شرفیاب می شوند و از نور هدایت او بهره می گیرند خود واسطه های انتقال فیض وجود امام (عجل الله) به سایر مردم هستند. بدین ترتیب حضرت قائم (عجل الله) در دوران غیبت نیز عهده دار وظایف امامت بوده و امت از فیض وجود وی بهره مند می گردند هر چند این بهره مندی در مقایسه با دوران ظهور امام (عجل الله) محدودتر است. امام در دوران غیبت در روایات تشبیه به خورشید پشت ابر شده است که بر زمین می تابد و زمین از نورش ولو پشت ابر بهره مند می گردد. جابربن عبدالله انصاری از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: آیا شیعه در دوران غیبت از وجود قائم (عجل الله) منتفع می گردد؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: أی والذی بعثنی بالنبوة إنهم لینتعغون به ویستضیئون بنور ولایتة فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و إن جلّتها السّحاب، آری سوگند به کسی که مرا به نبوت برانگیخت شیعیان در دوران غیبت به وجود قائم (عجل الله) منتفع و از نور ولایتش بهره مند می شوند آن گونه که مردم از خورشید بهره می برند هر چند که ابر آن را پوشانده باشد.
غایب بودن ولی عصر (عجل الله) به این معناست که عموم مردم حضرت ولی عصر (عجل الله) را نمی شناسند و از هویت او آگاهی ندارند. گرچه در همین میان نیز برخی از شیعیان خالص حضرت را می شناسند و با او مراوده و ارتباط دارند. بنابراین امام با حضور خویش در میان مردم منشأ آثار و برکات فراوانی می گردد هر چند عموم مردم از تشخیص آن ناتوان باشند.
سابقه ی غیبت اولیای الهی!
باید دانست که برخی از انیباء و اولیای الهی نیز برای مدتی کوتاه یا طولانی از دسترس مردم به دور و در حال غیبت به سربرده اند در حالی که همچنان منصب نبوت آنان تداوم داشته است. برای مثال موسی علیه السلام برای مدت چهل روز از بنی اسرائیل غایب شد. همچنین حضرت یونس علیه السلام نیز برای مدتی در شکم ماهی گرفتار آمد ولی در هر حال پس از دوران غیبت دوباره به سوی امت خویش بازگشته و عهده دار منصب نبوت و هدایتگری مردم بودند.
از این رو غیبت به تنهایی دلیل عزل امام یا نبی از منصب الهی خویش نمی تواند باشد.
- «اِتَّقُوااللّهُ وسَلِّمُوا لَنا، ورُدُّوا الاْمْرَ إلَیْنا، فَعَلَیْنا الاْصْدارُ کَما کانَ مِنَّا الاْیراُ، ولا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکُمْ».(↑ إکمال الدّین، ج 2، ص 510.)
- از خدا بترسید و تسلیم ما باشید و امور خود را به ما واگذار کنید، چون وظیفه ما است که شما را بىنیاز و سیراب نمائیم همان طورى که ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما میباشد و سعى نمائید به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است، نباشید.
- «انَا خاتَمُ الاَْوْصِیاءِ، بى یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ اءهْلى وَشیعَتى»( دعوات راوندى، ص 207، ح 563)
- من آخرین وصی پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنهها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.
- «یَابْنَ الْمَهْزِیارِ! لَوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ، لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَةِ الَّتى تَشْبَهُ أقْوالُهُمْ أفْعالَهُمْ».( مستدرک الوسایل، ج 5، ص 247، ح 5795.)
- ای پسر مهزیار: اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضى شماها براى همدیگر نبود، هر کس روى زمین بود هلاک میگردید، مگر آن شیعیان خاصى که گفتارشان با کردارشان یکى است.
منابع
علامه مجلسی،بحارالانوار، جلد های 23،52،53،89و 95
همان، ج 53، ص 179، ضمن ح 9.
شیخ صدوق،کمال الدّین و تمام النعمه، ج 2، ص 510.
میرزا حسین نوری، مستدرک الوسایل، ج 5، ص 247، ح 5795
محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم، ج 14، باب 1و2.
میرزا حسین نوری، نجم الثاقب، چاپ نهم: قم، مسجد مقدس جمکران، 1384، ص403
شیخ طوسی،کتاب الغیبه
نعمانی،کتاب الغیبه ،باب 10
سید جعفر و مرتضی عاملی، دراسه فی علامات الظهور و الجزیره الخضراء، چاپ اول: بیروت، دارالبلاغه، 1412 هـ. ق
1377 سید جعفر و مرتضی عاملی، جزیره خضرا در ترازوی نقد، ترجمه: محمد سپهری، چاپ سوم: قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه،قم
شیخ محمد تقی شوشتری، الاخبار الدخیله، تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران، مکتبه الصدوق، 1401 هـ. ق
سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبری، بیروت، دارالتعارف، 1395 هـ. ق
ابوالفضل طریقه دار (ترجمه و تحقیق)، جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت ؟!، چاپ هفتم: قم، بوستان کتاب، 1382، ص 218
محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، چاپ دوم: مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1372
محمد بن جریر طبری، دلایل الامامه، نجف اشرف، الحیدریه، 1382 هـ. ق
علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیه، قم، بصیرتی، بی تا، ص 201
سایت جامع سربازان اسلام
مهدی لک علی آباد، امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی
رسول جعفریان،حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام،قم،انتشارات انصاریان،1387
موسسه معارف اسلامی،معجم احادیث الامام المهدی علیه السلام،مسجد مقدس جمکران،قم
شفیعی سروستانی، ابراهیم( 1343 )، پرسش از موعود، تهران: موعود عصر
http://ahlolbait.com/article/6759/زندگینامه-امام-زمان-عجل-الله-تعالی-فرجه-الشریف
سایت راسخون