***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

نوشته های اقای سید محمد هاشمی فشارکی

پنجشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۷، ۰۶:۳۹ ق.ظ



 

افتخار میکنم پیرو دینی هستم که رسولش قبل از مبعث محمد امین بود ولی بعد از مبعث  او را ساحر خواندند. کودکان را وادار کردند به او سنگ پرتاب کنند. او را تحریم کردند. عمویش را شهید کردند.جنگ بر او تحمیل کردند اما هنگامیکه مکه را فتح کرد و  لشکرش میگفت که امروز روز انتقام است او می گفت بگویید امروز روز عفو است. نبی من برای دشمنانش دعای هدایت میکرد نه دعایی دیگر.دین من دین اخلاق است.عید مبعث مبارک

تا قبولی دکترا  عمران ۱۰ ضربه شمشیر دیگر  باقی مانده است .پیش بسوی دکترا

امسال سال دومی هست که در تمرینات تعزیه خوانی شرکت میکنم البته امسال طرز تفکرم نسبت به شبیه تغییر کرده است ،انشالله که امسال شاهد برنامه های تعذیه خوانی خوبی در روستا باشیم و انشاالله به اتفاق کلیه تعزیه خوانهای روستا ،چه صبح تاسوعا ،چه شب عاشورا  کربلا برویم.

                                               به امید شفای کلیه بیماران فشارکی.

میخواستم مقاله بنویسم حالش را نداشتم در چند سطر خلاصه میکنم.

۸۸ که من از دات کام رفتم.  یه سری گفتند به درک !!شرو به فعالیت کردن کلی کار کردن تا اعتبار بدست آورند همون موقع آقایی به من گفت دیدی رفتی هیچ خبری نشد، من در جواب گفتم: شما فعالیتتان ریشه ندارد

،کلی بحث کردیم در اخر بهش گفتم :امروز و جرف من  را به یاد داشته باش دات کام ۶ ماه دیگر خواهد مرد و الحمدالله دات کام نفس های آخرشست.

سرتان را درد نیاورم مقاله ننویسم چرا دات کام اخر عمرشست و همه ازش هجرت میکنن  را پای  فیس بوک و  یوتوب و مشغله و  سرعت اینترنت و این تحلیلهای توجیهیتان ننویسید رو به جلو فرار نکنید با دات نت هم کام رامقایسه نکنید مسئله این دو با هم فرق دارد.

 دلیل  این اتفاق نظر فامیل این قریه این است کسانی که کام را اداره میکردند قابلیت و فرهنگ و شعور این کار را ندارند خودشان هم  میدانند که ندارند هدفشان هم صادقانه نیست.

در پایان هم یک نصیحت دارم شما میخواستید چندین قرن مجاهدت اسلامی با هدف انسان سازی که در این قریه انجام شد را به نام خود ثبت کنید  نتوانسید نه تنها نتوانستید بلکه به آن گند هم زدید و خواهشا بیشتر از این این سابقه را خراب نکنید مایه اش را که ندارید نیتتان هم خرابس لذا حجتان هم ربوی میشود. 

مهندس عمران

اون روز ما فشارک بودیم من یه بادبادک آورده بودم تو فشارک به بادبادک  میگن ملا،نزدیک ساعت ۱۰ با پسر عمه ابراهیم رفتیم روی یکی از تپه های دشت ، اون تپه  کنار جاده ی ورودی روستاست و الان خرابش کردن  و بنیاد مسکن بجاش  خونه ویلایی ساخته و به مردم انداخته ،هر ماشینی که از کنار جاده رد میشد به ما میخندید اخه بادبادک بالا نمیرفت خلاصه اینقدر خودمون را خسته کردیم تا اخر بعد از یک ساعت  بادبادک بالا رفت ، بالا و بالاتر، حتی از کوهی که اونجاست و به کوه شده معروف است هم بالاتر رفت و هر کی را اونجا میدیدیم با دست به سمت بادبادک اشاره می کرد  و ما خوشحال بودیم خیلی خوشحال بودیم کیف کرده بودیم  تو همان  لحظات بود که بابام زنگ زد گفت داریم بادباکتون میبینیم راسی یه خبر خوب، خبر رسیده  دانشگاه کارشناسی عمران قبول شدی .

سه سال ونیم از اون روز  خوب میگذزه و من الان مهندس عمران شدم. 

حالا خیابان توحیدم هی با ماشینم دور میزنم خیابان ها بعد از گران شدن بنزین خلوت شده پنج شنبه شب است اما خبری  کف شهر  نیست  ماشین را پارک میکنم تا یکم راه برم .یه بستی میخرم ،حجره های سانفرانسیسکویی،دخترهای خشگل اینها و اینها  خیلی هستند اما امشب انگار حوصله ندارم.  ناگهان صدایی به گوشم میرسد ، صدای روضه است صدای روضه مرا به سمت خودش در کوچه ای و بعد در زیر زمین آپارتمانی میکشد به هنگام ورود صاحب مجلس بلند میشود سلام وخوش امد گویی میکند دور سالن را صندلی چیده اند میروم و مینشینم، با اقا و صاحب مجلس جمعا ۲۰ نفری بیشتر نیستیم اقا دارد روضه میخواند سرم را زیر انداخته ام اما اشکم نمی اید جلویم جوانی ظاهر می شد ۱۱۰ درجه خم شده و کیک و چایی را با لفظ بفرمایید تعارف میکند  جوانی مودبی خوشتیپی هست سرش را که بالا می اورد میثم را می بینم دوست قدیمی صمیمی گمشده ام اشک در چشمانم جمع میشود

مطرب ها و دار و دستشان را که میبینم حالم بهم میخورد این جماعت پس فطرت یقینا نجس هستند قشر این جماعت استثنا ندارد کلهم کثیف و پس فطرت و حرامزاده اند و زنازاده اند دوست ندارم بیش از این اسم ملعونشان را در  وبلاگ ببرم.

بارها شده است که سکوت کرده ام در حالی که جواب داشته ام بارها شده است که حق داشته ام ولی از حقم گذاشته ام بارها شده است که میخواستم ولی نخواسته ام بارها عصبانی بوده ام ولی لبخندی زده ام بارها روحیه ی خود را باخته ام ولی به بقیه روحیه میدادم بنده سید محمد هاشمی فشارکی هستم

ای خداوند!
به علمای ما مسئولیت
و به عوام ما علم
و به مومنان ما روشنایی
و به روشنفکران ما ایمان

و به متعصبین ما فهم
و به فهمیدگان ما تعصب
و به زنان ما شعور
و به مردان ما شرف

shariati.gif

و به پیران ما آگاهی
و به جوانان ما اصالت
و به اساتید ما عقیده
و به دانشجویان ما نیز عقیده
و به خفتگان ما بیداری
و به دینداران ما دین
و به نویسندگان ما تعهد
و به هنرمندان ما درد
و به شاعران ما شعور
و به محققان ما هدف
و به نومیدان ما امید
و به ضعیفان ما نیرو
و به محافظه کاران ما گستاخی
و به نشستگان ما قیام
و به راکدان ما تکان
و به مردگان ما حیات
و به کوران ما نگاه
و به خاموشان ما فریاد
و به مسلمانان ما قرآن
و به شیعیان ما علی(ع)
و به فرقه های ما وحدت
و به حسودان ما شفا
و به خودبینان ما انصاف
و به فحاشان ما ادب
و به مجاهدان ما صبر
و به مردم ما خودآگاهی
و به همه ملت ما همت، تصمیم و استعداد فداکاری
و شایستگی نجات و عزت
ببخش

 هراسی به دلم راه نمیدهم مستقیم به سویش حرکت میکنم

که  فالله خیر حافظا و هو ارحم الرحمین

                                  گر نگهدار من آن است که من می دانم
                                    شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

تلاش برای سیاسی کردن ورزش

مسابقه بسکتبال ایران و امریکا امروز برگزار خواهد شد  در مورد این مسابقات نکته ای را که باید گفت  حضور جوانان برومند ایرانیست که توانستند به این مسابقات که حاضرین ان  در طول دوره های این بازی هاکشورهایی خاص بوده اند  راه پیدا کنند  اما انگار این پبشرفت های جوانان ایرانی در ورزش نیز برای بعضی ها خوشایند نیست  و رسانه های امریکایی وسیاست مدارانشان که هر دو از صهیونیسم ها تبعیت میکنند بسیار ناراحتند از انکه که چرا حالا ایرانیها در این مسابقات هستند و اسرئیل این بار در جام جهانی نیست و الان در استانه ی این بازی، مسابقه ی ایران با امریکا را میخواهند به یک جنجال  سیاسی تبدیل کنند شاید مثلا شکست فوتبالشان را در فرانسه مقابل ایران جبران کنند چیزی که  بازیکنان امریکایی وایرانی از ان بیزارند همه  تنفر دارند  برای بازیکنان تیم ملی ایران ارزوی موفقیت میکنیم. و امیدواریم مسابقه ای زیبا از هر دو تیم ببینیم.

در مورد علی نمیتوان با کلمات سخن گفت باید با علی اشناتر شد

 یادمست سال دوم دبیرستان شعر شهریار را داشتیم  که در  مورد علی علیه سلام نوشته بود یک جاییش بود که میگفت به دو چشم خون میفشانم معلمین تمام ارایه های این شعر ها را میگفتند برای این بیت هم گفت که اغراق است من به مالفتش بلند شدم و گفتم این اغراق نیست و من مطمئنم شهریار برای این شعر خون گریه کرده است خلاصه کلی بحث کردیم تا معلم گفت بچه ها این بیت اغراق ندارد.

تا چند ساعت دیگر میرفتیم خانه ی عزیز افطاری ،خانه ی صد متری  عزیز اینقدر شلوغ شده بود که میخواست برای امسال سالن بگیرد و فرزندان وعروس ها ،نوه و نونگولها غیره وذلک را افطار بدهد سفره اش خیلی ساده و با صفا بود فسنجان هایش خیلی خوش مزه بود عزیز خوشحال بود چهره ی دوست داشتنی اش جلوی چشمانمست امسال ماه رمضان خانه ی عزیز دیگر افطاری نمکنیم یادش بخیر.

مشروطه پوچ)

... گداها را همه مسرور دیدم
شکمها را همه معمور دیدم
به فضل عید جشن و سور دیدم
زدم فی‌الفور طبل شادمانه
شتر در خواب بیند پنبه‌دانه
بدیدم اغنیا کرده حمایت
ز کوران و شلان کرده رعایت
به‌یادم آمد آن‌دم این حکایت
که جنّت می‌دهد حق با بهانه
شتر در خواب بیند پنبه‌دانه
به دل گفتم عجب کشکی خریدم
عجب بهر فقیران سفره چیدم
عجب خیری از این مشروطه دیدم
عجب تقسیم شد و چه اعانه
شتر در خواب بیند پنبه‌دانه
عجب اصلاح شد اوضاع ایران
عجب آباد شد این خاک ویران
عجب جمع‌آوری شد از فقیران
عجب بی‌جا زدیم این‌قدر چانه
شتر در خواب بیند پنبه‌دانه

امروز احکام کمیته انضباطی دانشگاه آمد برایم خیلی جالب بود از عدالتش که جرم کسی که فحاشی کرده بود در خوابگاه جنجال کرده بود مشروب آورده بود  رابطه ی نامشروع داشته بود نهایت مثلا 1 ترم از خوابگاه محروم شده بود.اما بعضی چیزها جرم شده شده بود دانشجویی که در تریبن ازاد صحبت کرد بود به جرم اخلال در نظم جلسه جوانی که در جلسه ی نشست صمیمی پرسش و پاسخ صحبت کرده بود به جرم اظهارات دروغ ونشر اکاذیب اقایی که به رییس دانشگاه در مورد مسئله ای انتقاد کرده بود به جرم توهین به رییس دانشگاه ان که به سبب بد بودن غذای دانشگاه اعتراض کرده بود به جرم از بین بردن نظم دانشگاه .....

حالا این ها کمیته ای شده اند حتی جالب است که بعصیهاشان احکامشان از دسته ی اول سختتر است.

ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
ما برای آنکه ایران گوهر تابان شود
خون دلها خورده ایم
ما برای بوییدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها کرده ایم
ما برای بوسیدن نام گلی ناشناس
چه سفرها کرده ایم
ما برای بوسیدن خاک سر قله ها
چه خطرها کرده ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
رنج دوران برده ایم
ما برای جاودان ماندن این عشق پاک
رنج دوران برده ایم

  

جدیدا اقایان می نشینند دور هم  وکلی فکر میکنند ببینند چه ترفندی را بکار ببرند بعد این یک مشت انسال رذل تصمیم میگیرند که شایعه بسازند بخیالشان خیلی کار بزرگی کرده اند بخیالشان اختراع کرده اند.بعد هم میدهند دست یه مشت ادم های بی خاصیت و مفت خور و شایعه را پخش میکنند ناگهان از ده کوچک تا کل اصفهان خبر پخش میشود.

«قتل‌ الخراصون‌ الذین‌ هم‌ فی‌ غمرة ساهون‌» سوره ذاریات‌، آیه 10.  وای‌ به‌ شایعه‌ پخش‌ کن، ‌ آن که‌ مثل‌ کرم‌ ابریشم‌ در خود می‌تند؛ آن که‌ در تخیل‌ خود می‌تند؛

زنگشان را میزنم!امده ایم برای بررسی نامه!! اسم نامه را که میبری خیلی خوشحال میشوند وشروع میکنند به گفتن

گرفتاریها ....هر یکبه سببی گرفتاری دارند ؟؟و به قول خودشان صورتشان را باسیلی سرخ میکنند گهگاه بغض میکنند اشک

پشت چشمانم جمع میشود چنین صحنه هایی را ندیده ام .

شهر دم عیدی پر شده است از ندارها خدایا به کرمت مشکلاتشان حل شود لبخند روی لب هایشان فرزندانشان بیاید سال خوبی را داشته باشند.

وخدایا این غاصبین را این مال حرام خوارها را این دارا هایی که مالشان از ندارهاست  و بشان میخندند هدایت کن.

و خدایا بین اینها که سرهیچی  با هم عوا دارند  مهربانی برقرار کن.

ای شهید ای حاضر ای حسین واقعیت بگویم 

سه گروهیم زورمندیم  زرمند یا روحانی و هر یک به کلکی فریب کار و ظالمیم و یا صفاتشان را میخواهیم

و ادعا داریم که حسینی هستیم و زینبی

برگرد کعبه میچرخیم در حالی که  به گرد کاخ سبز  معاویه طواف میکنیم و بمان حاج میگویند ،ندای

هل من ناصر ینصرنیت را بی پاسخ میگذاریم  و خود را خادم الحسین مینامیم  ما یزیدی هستیم

 ای شهید ای حسین ای حاضر

 ما بجای اینکه شیعه ات باشیم شیعه ی پدرت باشیم  شیعه زینب باشیم عذادارت شده ایم و بس

این تنها کار ماست و در عزای همیشگی نیز مانده ایم و مرده ایم.

 

    برایم تعریف میکرد داخل حرم گفت نگو من دهن لقم و  میگویم:

....چهار شنبه است اعصابم خورد ست میخواهم مشهد ببیایم نمیتوانم دوشنبه امتحان دارم شنبه هم فقط کلاس، اما دوسدارم یکشنبه عید غدیر را حرم  امام رضاباشم....

باز هم ببخشید که میگویم شاید اجر و معنویتش از بین برود شاید زود باشد امان از نداشتن مطلب

....پنج شنبه است سوار تاکسی میخواهم بیایم دانشگاه هنوز فکر زیارت و پا بوس امام رضام گه گاه فکر های دیگر هم میکنم اخر مسیر است پول خرد ندارم پنج هزاری به راننده میدهد راننده میگوید پول خرد میگویم ندارم اخمی میکند اخر از بین اسکناس های کنار صندوقش دو تا ۲۰۰۰ ی با یه صدی و دو تا ۲۰۰ ی میدهد  تشکر میکنم میایم که پولها را مرتب کنم....

باز هم ببخشید که میگویم بخدا معجزی بوده است اسمت را که نگفته ام فردا گلایه نکن

......میایم که اسکناس ها از درشت به ریز مرتب میکنم اسکناس ۲۰۰۰ی اول دومی را که میبینم شعاربه رویش نوشته است نه انگار سیاسی نیست قضیه ی عاشقی هم نیست حرف خنده دارم ننوشته است دقیق تر میشوم  نوشته است

                                "اگر رفتی مشهد بنداز تو ضریح امام رضا"

بعض میکنم چشمهایم را اشک میگیرد..............

وقتی تعریف میکردی جفتمان بغض کرده بودیم فقط گلایه نکن که چرا گفتی که سفر زهر میشود اینبار بجای بغض

..........نشان به همان نشان که دانشگاه رفتم امتحانات روز دوشنبه را لغو کرده بودند خانه که امدم ۲۰:۳۰ گفت دولت شنبه را تعطیل کرده است قسمت شده بیایم پابوس امام رضا ان ۲۰۰۰ هم رفت سر جایش.................

البته قسمت شده که با هم همسفر شیما بریم حرم دعا کنیم.

 

درخشش خاندان طباطبائی فشارک در آسمان علم و اجتهادسپاس و ستایش مر خدایی را سزاست که به سر پنجهی تقدیرگِل وجود خاندان طباطبائی را به گُل آل محمد (ص) بیاراست.

خاندان معظم طباطبائی ایران و سراسر جهان از نسل ابراهیم طباطبا هستند و طباطبا در لغت عبری به معنای سید السادات است.

امیر مشرف الدین طباطبایی فشارکی متوفی به سال 1121 ه ق و برادرانش امیر اشرف،امیرمحمدشریف وامیر شهاب الدین علی طباطبایی فسارکی معروف به شاه باغ اولین گروه از این خاندان بزرگ هستند که پای به سرزمین پاک فشارک نهاده اند و در آن سرزمین سرسبز رحل اقامت افکنده اند. اگرچه بنظر می رسد تعدادی از سادات طباطبایی فشارک پس از مدتی به شهرهای دیگر مهاجرت کرده اند.

امیرمشرف و برادرانش از سادات اصیل، ریشه دار و مشهور به علم و تقوا و کرامات عالیه بوده اند، و همواره در طول تاریخ ابناء بشر،از فضل و دانش آنها بهره مند گردیده اند و قطعاً آنها سهم مهمی در شکل گیری فرهنگ اسلامی در فشارک و دیگر بلاد اسلامی داشته اند .
 مردان و زنان این خاندان شخصیت های برجسته، عالم و تأثیرگذار در جامعه بوده اند و به برکت وجود آنها و دیگرعلماء، فشارک به دارالعلم، با فرهنگی مترقی مبدل می شود.
روزگاری توسط آیت الله حاج میرعابد طباطبایی فشارکی نوه امیرمشرف الدین جلسات تدریس فقه و اصول در مسجد جامع فشارک برگزار می گردیده است و ایشان در شب های سرد زمستانی فشارک زیر سوسوی نور چراغ پی سوز برای فقیه زمان خویش صاحب جواهر اشکالات فقهی می نوشته است همچنین روزگاری حوزه علمیه نجف اشرف، سامرا و کربلا جولانگاه مباحث علمی این  خاندان بوده است. حتی در آن روزگار در یک حوزه دو عالم فشارکی با یک نام وجود داشته است که برای جلوگیری از اشتباه طلاب در معرفی، یکی را لقب صغیر و دیگری را کبیر داده اند.

(آیت الله حاج سیدابراهیم فشارکی فرزند حاج میرقاسم معروف به کبیر و آیت الله حاج سید ابراهیم فشارکی فرزند سیدرضا معروف به صغیر) یکی از فرزندان آیت سید ابراهیم فشارکی فرزند سیدرضا میرسید علیخان حائری شاه باغ فشارکی است وی در سن 28 سالگی به درجه اجتهاد نایل  می گردد و مهترین کتاب شرح قانون مدنی که تماماً مبتنی بر آیات قرآن و روایات می باشد و هنوز در دانشگاهها تدریس می شود را تدوین می کند. امیرسیدعلیخان در زمان قاجار به وطن باز می گردد و با تاسیس وزرات عدلیه در ایران در آن وزارت خانه مشغول بکار می شود و چندی بعد بنا به پیشنهاد آیت الله العظمی بروجردی دادستان کل کشور میشود. یکی از مفاخر سادات طباطبای فشارک آیت الله العظمی سیدمحمد فشارکی و فرزندان برزگوارشان آیت الله سید علی اکبر فشارکی( داماد آیت الله حاج شیخ مرتضی آشتیانی) و آیت الله حاج سیدعباس فشارکی( داماد آیت الله میرزا احمد آشتیانی )و آیت الله سیدمحمدباقر فشارکی متوفی به سال 1338 ه ق است ایشان از اکابر علماءجهان 
تشیع می باشد و اکثر علماء بزرگ مانند حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان وی محسوب می شوند.

درکتب رجال از این خاندان جلیل به نام برزگانی چون مدرس بزرگ آیت الله حاج حسین فشارکی معروف به کرمانشاهی، آیت الله سید صدرالدین و آیت الله جلال الدین علامه حائری برخورد می کنیم که هر کدام افتخاری برای جهان اسلام و مردم فشارک بشمار می آیند.

همچنین ازاین خاندان بزرگانی را می شناسیم مانند آیت الله حاج سیدعلی فشارکی، آیت الله حاج سیداحمد فشارکی، آیت الله حاج سید باقر فشارکی و عالم جلیل القدر حاج آقا سیدعلی اکبر فشارکی که عمر شریف خویش را به تحقیق و تدریس و پاسداری از مکتب اسلام گذرانده اند.

در پایان این مقال،جا دارد از عالم فرزانه میرزا محمدسلیم طباطبایی فشارکی متوفی به سال 1192 ه ق نامی به میان آوریم ایشان وزیر سلطان کریم خان زند و صاحب کتاب نهج البراعه می باشد

به کجا چنین شتابان

موذن حی علی الصلاه  میگوید،در اتاق کناری مسجد دراز کشیده ام ،دستم را جلوی صورتم گذاشته و پشت ستونم که دوستان نماز خوانم مرا نبینند ، نماز گزارن بسوی صفوف نماز جماعت شتابانند صحنه ی بسیار زیبایی بود، خیره شده بودم این جوانانی که به سمت نماز میرفتند شتابان میرفتند ، گامهای بلند بر میداشتند با وقار می رفتند آرامش داشتند .در یک کلام مثل مرد بودن یک عده هم این سمت می امدند گامهایشان کوتاه بود وقار نداشتند عجول بودند و می آمدند اینجا کنار من دراز میکشیدند باز همان حرف های تکراری.........

                               فاسْعَوا الی ذکر الله نه ذکرهای و صحبت های................

جام اتحاد و دوستی فشارکی ها

واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا

با تشکر و قدردانی از همه عزیزانی که با تلاش شبانه روزی خویش زمینه ی دوستی و وحدت بین فامیل فشارکی ها را ایجاد نموده اند و با بر گزاری جام اتحاد و دوستی نقش مهمی در تداوم این دوستی و اتحاد نمودند .
به نظر می رسد پاره ای از مشکلات موجب گردید تا نقش این دوستی در نظر بعضی از دوستان و فامیل کم رنگ جلوه نماید لذا برای جلوگیری از کدورت و تکرار مشکلات پیش آمده به منظور انسجام بیشتر بین فامیل ، مطالب زیر برای تنویر اذهان عمومی به استحضار می رسد.

بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند 
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار

در دو موردی که بازیکنان تیم اخوت و تیم امید اصفهان در غم از دست دادن عضوی از فامیل فشارکی به سوگ نشسته بودند وبقیه تیم ها و فامیل هم با آنان همدردی میکردند انتظار میرفت کمیته برگزاری بازی ها، نسبت به این دو بازی حساسیت بیشتری از خود نشان داده و راسا نسبت به تغییروقت این بازی ها اقدام میکردند.
پیرو مذاکرات با اعضای کمیته و علی رغم تعهد شفاهی برای تکرار بازی تیم اخوت به علتی که برای ما نا معلوم می باشد این تعهد عملی نشد
در جلسه ای که کمیته برگزاری برای بررسی این مسئله تشکیل دادند.بدون توجه به قول های قبلی و قرار برای دعوت نماینده تیم اخوت جهت بیان دلایل خود در جلسه تصمیم گیری ، با نوشتن بیانیه ای به عنوان رای ، تصمیم به حذف این تیم گرفت ،این تصمیم هدف اصلی این مسابقات که همانا همدلی، دوستی و اتحاد می باشد را زیر سوال می برد.
از طرف سرپرست ،اعضای تیم و هواداران تیم اخوت.

می بینمت عزیز

می بینمت عزیز؟ میبینمت به گونه ای که پیش ندیدمت. میبینمت که قران و تسبیح دگر در دست نداری.میبینمت که دگر جواب سلامم را نمیدهی ،دا دا وعزیز عزیز نمیکنی و فقط از ان پنجره ی ان اتاق بیمارستان سرت را باز با لبخند برای من میجنبانی. میبینمت عزیز که میبینییم  که با ان شاخه گل عیادت امده ام بغض دارم بغض داری هی میخواهم از بالا بخندم ببینی، نمیتوانم میگریم و تو مثل کودکی که من میگریستم میخندیدی،  یادت که می اید؟

  تو را چه شده عزیز؟چرا چین افتاده به چشمانت؟زیر لب های تو ذکر دعا باید باشد این لوله ها چیست؟چرا چنین شدی؟چرا روزگار چنین است؟

میبینمت  که سکوت کرده ای سکوتت سرشار ناگفته است ،من سکوتت را عزیز نمیخواهم با من بگو ، بگو از همان حرفها و پندهای شیرنت، سکوتت برای من نامفهوم است، با من بگو عزیز از همانهایی که ارزویش را دارم که یک بار دیگر بشنوم.

میبینمت عزیز که حالا بار سفر را بسته ای و رفته ای از بین ما ، که رفتنت هم همه را به حیرت انداخت ، نور دیده بودی و رفته بودی یک جماعت را باز یاد خدا انداختی، میبینمت حالا به اسمان هفتم رفته ای از این درد لعنتی راحت شدی، شک ندارم  داری به ما میخندی ، به کارهایمان میخندی ، اینجا که بودی میدیدمت که برایمان دعا میکردی مشکلاتمان حل میشد،حیف شد انجا که هسی ما را دعا کن که مثل خودت پاک و ساده باشیم.

 

چه کردی!!!!!!

ک مطلب سوالی از خودم : ماه رمضان تمام شد در این ماه چه کردی

ایا در این ماه صله ی ارحام انجام داده ای

ایا به بیمارستان رفته ای و دیدن بیماران سرطانی و بیماران دیگر رفته ای

ایا سری به خانواده ی یتیمان زده ای

ایا بچه های بی سرپرست را دیدی

ایا در مراسم احیا ی شب قدر شرکت کرده ای

ایا در مراسم سوگواری امام علی شرکت کرده ای

ایا ایا با اعاده به جدت حضرت علی افطاری دادی

گرسنه ای را سیر کردی

ایا گره از کار برادر و خواهرت خودت از نظر مادی و معنوی باز کردی

ایا سهمی در ازادی یک زندانی دیه ای داشتی

ایا زبانت را از غیبت دروغ و تهمت بستی

ایا در اداره با ارباب رجوع با عفت و مهربانی برخورد کردی

ایا در محیط مغازه یا کارخانه به مشتری حقیقت گفتی اگر نکردی ...... !!!!

خدایا در این ماه رحمت راههای نفوذ شیاطین را بر ما ببند وراه سعادت و روشنایی را برای ما باز کن

من هم اعتراف میکنم......

همه اشتباه کردیم از بالا تا پایین

از چپ تا راست

بعضی بزرگ بعضی کوچک

من هم مقصرم و ناراحت و اعتراف میکنم که غلط کردم

باید جبران کنیم

میبینم خودم را

میبینم خودم را : میبینم خودم را که مدت ها به این جمله مینگریستم که میشود یا نه و شد دشمن دانا به از نادان دوست دشمن دانا بلندت میکند بر زمینت میزند نادان دوست و بلند کرد و مرا دوست نادان با اهانت به زمین زد و من بی تجربه بودم وگود را خوب نمیشناختم به زمینم انداختند و جفایم کردند و هیچ دستی نبود که دست مظلوم را بگیرد و سکوت میکنم که علی هم سکوت کرد و سکوت سرشار از ناگفته ها است.همین

فردا

فردا نمازجمعه تهران به امامت آقای هاشمی رفسنجانی برپا می شود. نوبت ایشان بنا به دلایلی که نیاز چندانی به توضیح ندارد، چند هفته عقب افتاده بود و از سوی دیگر در حالی که نام امام جمعه موقت به روال همیشگی روزهای چهارشنبه هر هفته طی اطلاعیه ای از سوی ستاد نمازجمعه تهران اعلام می شود، این هفته خبر امامت جمعه آقای هاشمی رفسنجانی از روز یکشنبه هفته جاری روی خروجی خبرگزاری های داخلی و خارجی قرار گرفت و روزنامه های مدعی اصلاحات که تاکنون رغبت چندانی برای اعلام نام ائمه جمعه موقت تهران نداشتند، این بار خبر امامت جمعه آقای رفسنجانی را با آب و تاب و از چند روز قبل در صفحه اول خود جای داده و درباره آن به تحلیل و تفسیر نشستند. این واکنش غیرعادی نسبت به نمازجمعه این هفته و امامت آقای هاشمی رفسنجانی منحصر به سایت ها و روزنامه های مدعی اصلاحات نبود، بلکه بسیاری از رسانه های بیگانه و خبرگزاری های خارجی نیز بخش قابل توجهی از تفسیرهای خبری خود درباره ایران را به نمازجمعه این هفته تهران و امامت آقای هاشمی رفسنجانی در آن اختصاص دادند.
خبرگزاری های خارجی، سایت های ضدانقلاب و شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و برخی از سایت ها و روزنامه های مدعی اصلاحات در تفسیرها و تحلیل های خود پیرامون نمازجمعه این هفته تهران روی دو نکته تمرکز ویژه ای داشته اند، فراخوان مجموعه مخالفان دولت و مخالفان نظام به حضور در نمازجمعه و توصیه به آنها برای سردادن شعارهایی علیه انتخابات و در صورت ممکن علیه نظام.
برخی از رسانه های یاد شده با اشاره به حمایت آقای هاشمی رفسنجانی از نامزد شکست خورده جبهه اصلاحات و ناکامی دشمن در آشوب های خیابانی بعد از انتخابات، از نمازجمعه این هفته تهران به عنوان یک «فرصت» برای ابراز وجود یاد کرده و هواداران را به حضور چشمگیر و طرح شعارهای ساختارشکن-بخوانید شعارهای دیکته شده محافل بیرونی- دعوت کرده اند.
در این میان چند سایت خبری نظیر ایران گلوبال، گویانیوز، سایت وزارت خارجه اسرائیل و... که وابستگی خود به سازمان های اطلاعاتی قدرت های بیگانه را انکار نمی کنند نیز، کوشیده اند برخی از آداب نمازجمعه، نظیر دو رکعت بودن آن، قنوت قبل از رکوع در رکعت اول و قنوت بعداز رکوع در رکعت دوم و... را که با نمازهای دیگر متفاوت است به هواداران آموزش بدهند. جالب آن که یکی از این سایت ها «قنوت» را با «غ»! و دیگری رکوع را «رکو»! نوشته است. یک سایت ضد انقلاب که مرکز آن در لس آنجلس است نامه یکی از مراجعه کنندگان سایت را بازتاب داده که می نویسد؛ باید به جمهوری اسلامی آفرین گفت که اول ما را به فریاد الله اکبر که شعار شناخته شده این رژیم است وادار کرد و حالا ما را به نمازجمعه که آن هم پایگاه رژیم است دعوت می کند و شما - خطاب به سایت مزبور- مثل... نشسته اید و فریب رژیم اسلامی را می خورید!
گفتنی است برخی از اخبار و گزارش های موثق از تلاش گسترده اعضای ستاد یکی از نامزدهای اصلاحات در فراهم آوردن تسهیلات لازم!! برای اعزام افراد به نمازجمعه فردای تهران حکایت می کند و...
و اما، توده های عظیم مردم و خیل گسترده حزب الله که بارها فداکاری و پاکبازی خود در راه اسلام و انقلاب را به نمایش گذارده اند، اگرچه از آقای هاشمی رفسنجانی گلایه های برحق و قابل توجهی دارند ولی با توجه به آنچه شرح آن گذشت، نباید نمازجمعه فردای تهران را خالی بگذارند. حضور توده های عظیم مردم وفادار و فداکار مثل همیشه توطئه های دشمن که این بار قرار است به نمازجمعه کشیده شود! را ناکام می گذارد، اما در حضور فردا بایستی به دو نکته ضروری توجه داشت؛
1- یک خبر کاملا موثق حاکی از آن است که فردا عده ای قصد تحریک و نهایتا ایجاد درگیری در نماز جمعه- ولو درگیری لفظی- دارند. و حتی شنیده شده که قرار است افرادی با ظاهر حزب اللهی زمینه این تحریک و درگیری را فراهم آورند. بنابراین نمازگزاران جمعه باید توجه داشته باشند که به هیچ وجه فریب این ترفند را نخورند و کسانی را که احتمالا شعارهای تفرقه انگیز می دهند، طرد کرده و از خود برانند. 
2- حضور فردا بایستی تابلوی روشن و شناسنامه کاملا آشکاری داشته باشد تا دیگران نتوانند آن را به نفع اهداف سوء و انگیزه های ضدانقلابی خود مصادره کنند، اما چگونه؟
جمعیت بایستی هویت ولایی و انقلابی خود را به صراحت ابراز کرده و بر آن تاکید بورزد. بهترین راه کار برای این منظور، سردادن شعارهای قاطع و بلند با مضمون پیروی کامل از رهبر معظم انقلاب است شعارهایی نظیر؛ «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند»، «خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست»، «ما همه سرباز توئیم خامنه ای، گوش به فرمان توئیم خامنه ای» و...
باید توجه داشت که به شدت از طرح شعارهای تفرقه انگیز خودداری شود چرا که دشمنان در پی تبدیل نماز وحدت آفرین جمعه به صحنه تفرقه و درگیری و نهایتا مظلوم نمایی به نفع فتنه انگیزان هستند. 
و اما، سخنی نیز با خطیب محترم جمعه تهران در میان است. اگرچه آقای هاشمی رفسنجانی از دولت آقای احمدی نژاد - به هر علت که این وجیزه جای آن نیست - دل خوشی ندارند ولی جماعتی شناخته شده و بدسابقه در رخدادهای ماجراجویانه بعد از انتخابات اخیر به بهانه مخالفت با احمدی نژاد، علیه برخی از مبانی شناخته شده و بنیادین اسلام و نظام اسلامی دست به آشوب زده بودند. بدیهی است این جماعت بدنام که آشکارا از حمایت بیگانگان نیز برخوردار بودند به هیچوجه در جمع 13میلیونی کسانی که به احمدی نژاد رای نداده اند قابل شمارش نیستند. آن 13 میلیون در مجموعه 40 میلیونی مردم شریف ایران قرار دارند، هر چند که با 25 میلیون دیگر اختلاف سلیقه داشته باشند، بنابراین از آقای هاشمی رفسنجانی که نشان داده اند در تحلیل مسائل سیاسی ناتوان نیستند، انتظار آن بود که علیه آشوبگران و غائله آفرینان با صراحت موضع گیری کرده و اقدامات غیرقانونی و فتنه انگیزانه آنان - که دیگر ربطی به این دولت و آن دولت نداشت - را محکوم کنند. محکومیت این عده، ترجمان روشنی از احترام به قانون و تجلیل از حضور حماسی و 85 درصدی مردم با شرکت 40 میلیونی در انتخابات 22 خرداد بود. حماسه ای که پیوند جمهوریت و اسلامیت را در بالاترین مقیاس ممکن به نمایش گذاشته و دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و امام(ره) را به حیرتی آمیخته با حسرت و تعجبی توأم با غضب روبرو کرده بود و...
اکنون، اما انتظار مردم از جناب هاشمی رفسنجانی آن است که به عنوان خطیبی توانا در نماز جمعه فردا، با سخنان خود از قلوب مردم گلایه زدایی و از اذهان آنان رفع ابهام کنند و طمع دشمنان درباره ایشان را که به یقین خام است، ناکام بگذارند.

www. fesharak.net

   سایت فشارک به زودی افتتاح خواهد شد

12 تیر تهنیت یا تسلیت!!!

حسابی مشغول بودم حتی ناهار هم نخورده بودم کلی پروزه و کار از پیش مانده که ذهن مرا حدود ۱۳ ۱۴ ساعت مشغول خود کرده بود که در این حین ... دی دید ...دی دید.... ۱ اس ام اس امد.. ..آ سید محمد تولدت مبارک......ان روز ۱۲ تیر بود تولد من.... یادم افتاد که ۲۰ ساله شدم نهایت یک سوم عمرم گذشت ان هم به غفلت!! 

http://www.fesharak.net

هر روز 1 روز کم میشود ....ومن منتظر و لحظه شماری میکنم ...هرلحظه سرکی میکشم....امروز شده بود 10 روز دیگر شمارش معکوس شروع شده است ...حساب سرانگشتی که کرده ام سیزده رجب افتتاح میشود ..چه روز پر شکوهی...... 13 رجب را که میشنوم یاد دبیر ادبیات دبیرستانم میافتم که هر چه از نوشتن میدانم از او یاد گرفته ام ....مرا نوشتن چه سود اخلاق بیشتر از ایشان فرا گرفته ام که این برایم بهتر است ..............یادl دارم که بالا ی برگه های امتحانیش مینوشت:
                                                
                                               از علی اموز اخلاص عمل


10 روز دیگر بیشتر نمانده است این 10 روز هم میرود سایت هم افتتاح میشود اینجا انجا نباشد اخلاص علی باشد و اسلامی باشد همین وبس
http://www.fesharak.net

eteraf


گفت: در خبرها آمده بود که برخی از اراذل و اوباش که در آشوب های اخیر بازداشت شده اند اعتراف کرده اند که به دستور بعضی ها دست به قتل و جنایت زده اند.
گفتم: پس بگو که چرا همان بعضی ها معرکه گرفته اند و پشت سرهم مصاحبه می کنند و پیشاپیش می گویند، اعتراف بازداشت شدگان قابل قبول نیست.
گفت: اعتراف اگر همراه با اسناد غیرقابل انکار، مثل فیلم از صحنه، سابقه شرارت، ضبط گفت وگوی اشرار با همان بعضی ها و ... باشد چگونه قابل انکار است.
گفتم: چه عرض کنم؟! شخصی به کلانتری مراجعه کرد و گفت؛ یک طوطی داشتم که گم شده. افسر کشیک گفت؛ کار ما که پیدا کردن طوطی گمشده نیست. و یارو گفت؛ می دونم جناب سروان! فقط میخوام بگم که اگر پیدا شد و یک حرفهایی زد شما بدونید که آنچه می گوید دیدگاه خودش است و من با او از اول هم اختلاف نظر داشته ام!!
 

ان راه را به خاطر دارم ......گذر مدرسه ی شاهد

ان راه را به خاطر دارم.... ۱۲ ۱۳ سال پیش ....برای رفتن به مدرسه گذر ما بود و امروز دوباره ان را طی میکنم و میبینم که در اوایلش ساختمانهایش سه چهار طبقه ای بلند تر شده پژوهای کنار راه حالا شاسی بلند شده و زنانش زیباتر شده اند و ان مدرسه ی اول..... بچه هایش را میبینم شیک پوشند و گاه به مچ هایشان پارچه سبزی میبینم و به ۱ دستشان موبایل های گرانقیمت و به دست دیگرانشان نوشیدنی های گواراتر ومنتظر مادران یا حمالالشان هستند و میبینیم ان سوپر مارکت گران فروش ان روز ها را که حالا بزرگتر شده و رنگینتر و صاحبش خوش تیپ تر و عکس موسوی به شیشه ی ان و ان بانک پارسیان را میبینم که قبلا نبود و امروز هم شیشه هایش نبود و عابر بانکش شکسته شده و در ها را میبینم که خود به خود باز میشوند ومتحیرم وبه راه خویش ادامه میدهم تا به درختی خشکیده میرسم و خانه هایی کوچک و قدیمی و ان خودرویه پیکانه جوانان که انگار بعد از ۱۳ سال هیچ تکانی نخورده وثابت مانده است وزنانی چادر به سر در صف منتظر رسیدن شیر یا در ان نونوایی در حال تعریف کردن مصیبتهایشان...که هر دو شکل شان همانطور است بی هیچ تغییری غیر از اینکه صاحبشان پیر تر شده است و  عکس احمدی که پشت شیشه هایشان است ومیرسم به مدرسه ام مدرسه ی شاهد یاد ان روزگاران به خیر ....و بچه هایش با لباس های ساده بعد امتحانست و مشغولند به پاره کردن کتابهایشان همچنان....وگاه سوار بر ان چرخ های چینی و صدای قال وقیلهایشان....وان ایستگاه اتوبوس پیرمرد سید ادعیه فروش هنوز انجا است کلاه سبز رنگ پوسیده اش را بر سر دارد و بلند میگوید جلد شناسنامه دانه ای ۲۰۰ تومان وان صندق صدقات جز اینکه کمرش خم شده هیچ تغییری نکرده است و عجوزه ای که دارد اسکناس صدی را با ذکر داخلش میاندازد ومن راهم را ادامه میدهم تا به مسجد میرسم مسجد اخر راه ... اسم مسجد صاحب الزمان است و بالای ان ایه ای نوشته که ترجمه ی ان این است :

 زمین را مستضعفین به ارث میبرند      سید محمد هاشمی فشارکی

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

میرحسین، بدعت هایى را ابداع کرد که دل بسیارى از انقلابیون و مردم را جریحه دار کرد و همگان با دستى به دهان گرفته چراهاى مختلفى را طرح مى کنند. از جمله این بدعت ها:

?- لوث کردن رنگ سبز و نماد اهل بیت


رنگ سبز یا هر رنگ دیگر، صلاحیت عمومى و اختصاصى براى اشغال یک جایگاه حقوقى ایجاد نمى کند، اما کاش ایشان رنگ دیگرى را انتخاب مى کردند که در مدت کوتاه انتخابات به صورت قراردادى، استفاده و بعد از آن به فراموشى سپرده مى شد. این رنگ متاسفانه به نحو ناهنجارى مورد تمسخر قرار گرفت. سبز کردن ناخن ها توسط برخى طرفداران در جشن دوم خرداد در ورزشگاه آزادى، پوشیدن رنگ سبز توسط یکى از طرفداران به سگ خانگى و... مواردى بود که اکنون رنگ سبز را نه معادل رنگ اهل بیت، بلکه آن را معادل قانون شکنى، سوء استفاده از ارادت مردم به اهل بیت براى رسیدن به قدرت و... مى دانند.

?- عدم مراعات قواعد مردم سالارى

دموکراسى ضوابطى دارد که به صورت قراردادى دوطرف مبارزه پذیرفته اند. میرحسین بعد از باخت، ریل حرکت خود را از مسیر قانون جدا کرد و به سمت التهاب اجتماعى پیش رفت و هیچ گونه استدلالى براى نحوه تقلب، با تفاوت ?? میلیون راى ارائه نمى کند. از یکى از راه پیمایان عصر ?? خرداد پرسیدم: سند شما مبنى بر تقلب چیست که اکنون به خیابان آمده اید؟ گفت من نمى دانم ما به گفته آقاى موسوى اعتماد داریم، بنابراین میرحسین مسیر را براى چنین رفتارى در انتخابات آتى کشور باز کرد و رویه اى را ایجاد کرد که در حافظه ملت ماندگار خواهد شد. او ثابت کرد که مى توان در وسط بازى، قواعد را عوض و یک طرفه اعلام پیروزى کرد.

?-استفاده از واژه الله اکبر براى حمله به اماکن عمومى

موسوى در بیانیه دوم خود از طرفداران خواسته بود که از واژه الله اکبر استفاده کنند، لذا تعداد قابل توجهى که نه ظاهر آنان با الله اکبر سازگار بود و نه عمل آنان مبتنى بر اخلاق اسلامى بود، از این واژه استفاده کردند. آشوب طلبى و حرکت هاى ضدانقلابى و توم کردن آن با واژه الله اکبر، التقاط منافقین را به ذکر متبادر مى کند که مى خواستند هم پایى در اسلام و هم جایى در سوسیالیسم داشته باشند. واژه الله اکبر که روزى شیررزمنده ایرانى براى حمله به قلب دشمن بعثى در جبهه بود، امروز شعار و رمز عملیات علیه اموال عمومى و اماکن و منازل شده است.

?- عدم ارجاع مشکلات به مراجع قانونى و بى اعتبار دانستن آنها

میرحسین از اول مشى اش را دنبال مى کرد که دولت، شوراى نگهبان و مجریان را قبول ندارد. این مشى ابتدا به ساکن و قبل از انجام هر گونه تخلفى، قابل تامل بود. تشکیل کمیته صیانت دو ماه قبل از انتخابات، مکاتبه با رهبرى براى مشکلات کوچک و صدور بیانیه خطاب به ملت، به جاى شکایت به شوراى نگهبان بدعت هاى جدید ایشان است. کسى که ساز و کار قانونى کشور و نظام خود را قبول ندارد چگونه مى توانست فرداى انتخابات و پیروزى با آنها کار کند، لذا بسیارى از افرادى که رفتار میرحسین را در فرداى انتخابات دیدند، خدا را شکر مى کنند که ایشان رئیس جمهور نشد وگرنه...

?- صدور بیانیه آشوب طلبانه و دعوت به حرکت هاى خیابانى

میر حسین به محض احراز صحنه شکست، راى چهل میلیونى مردم را خیمه شب بازى خواند و خواستار استمرار موج سبز شد. تحلیلگران و نخبگان و حقوقدانان از این حرکت انحرافى بسیار متعجب شدند که چرا میرحسین اعتراض خود را در چارچوب قانون طرح نمى کند. مگر او نبود که یکى از اهداف اساسى خود را اجراى قانون مى دانست، مگر وى، دولت فعلى را قانون ستیز و قانون گریز نمى دانست؟ چگونه است که خود مسیر غیرقانونى را عریان طى مى کند. صدور بیانیه تهییجى به جاى اعتراض قانونى یکى دیگر از بدعت هاى ثبت شده در انتخابات ایران به حساب مى آید.

?- برگزارى راه پیمایى غیرقانونى

میرحسین که شاخصه اصلى دولت فعلى را قانون ستیزى مى دانست، بدون اخذ مجوز قانونى طرفداران خود را به خیابان مى ریزد و خود نیز شخصاً در بین آنها حاضر و در سخنرانى خود به نهادهاى قانونى و نظارتى نظام حمله مى کند. درخواست برگزارى راه پیمایى سراسرى در کشور و پایتخت به خاطر اعتراض به نتیجه انتخابات، قبل از بررسى و پیگیرى راه هاى قانونى، یکى دیگر از بدعت هاى میر حسین به حساب مى آید.

?- حمله به مراکز نظامى

تاکنون در انتخابات ریاست جمهورى، آن هم در پایتخت، افراد مسلح به مراکز نظامى حمله نکرده اند و این حرکت اولین بار بعد از انقلاب اسلامى اتفاق افتاد. در ادامه راه پیمایى غیرقانونى به مراکز بسیج حمله شد و تعدادى کشته شدند. این بسیج همان بسیج است که میرحسین آن را مدرسه حق مى نامید. این وصف صرفاً امرى تاکتیکى براى راى بود زیرا حمله اوباش طرفدار ایشان به بسیج چهره حقیقى ایشان را شفاف کرد.

?- ایجاد زمینه براى جولان ضد انقلاب

ضد انقلاب بودن افراد سازمان یافته قطعى است؛ اگر چه میرحسین با ژست دموکرات مآبانه چنین نظرى را رد مى کند. نوع شعارها، نوع حملات فیزیکى، حمل اسلحه و سلاح سرد و عربده کشى حکایت از آن دارد که در سایه زمینه سازى میرحسین ضدانقلاب، اراذل، سابقه دارها و... به میدان انتقام آمده اند، چه حاشیه  امنى براى آنان بهتر از شعار الله اکبر و پیشانى بند «نخست وزیر امام». اراذل و اوباش باید از ایشان تقدیر ویژه نمایند زیرا او توانست هویت آنان را بازگرداند.

?- ایجاد زمینه  براى به سخره گرفتن نظام توسط غرب

دنیاى غرب که مدعى عدم وجود مردم سالارى در ایران است، مستمسک خوبى دست آورد.
آنان حوادث اخیر را نه درون خانواده انقلاب مى دانند و نه بین اراذل و مردم. آنان اراذل را طرفداران جامعه مدنى خواندند و نظام مقدس جمهورى اسلامى را به عنوان عامل سرکوب آزادى خواهان معرفى کردند. غرب نیز مانند میرحسین، انتخابات چهل میلیونى ما را یک بازى تلقى کردند و سلامت آن را به چالش فرا خواندند. اوباما، اوباش را طرفداران دموکراسى دانست که به آنان خیانت شده است.

??- ایجاد خانه هاى تیمى براى طراحى اعمال غیرقانونى

در تحلیل هاى قبل از انتخابات، این نکته وجود داشت که تشکیل کمیته صیانت از آراء در عین القاى قطعى بودن پیروزى نمى تواند بدون طراحى هاى دیگر باشد. کروبى در دانشگاه آزاد نجف آباد تشکیل خانه هاى تیمى را برملاء کرد، دستگاه هاى اطلاعاتى و امنیتى نیز با دستگیرى سران مجاهدین و مشارکت خصوصاً در قیطریه این موضوع را به اثبات رساند. هدف این اقدام اگر طراحى اقدامات اخیر نباشد، چه مى تواند باشد؟

??- مکاتبه و مراجعه بى ربط به رهبرى به جاى مراجعه به کانال هاى قانونى

میرحسین در اول انتخابات، دو نامه به رهبرى نوشت؛ حتى براى تمدید ساعت راى گیرى بعد از ساعت ??  از طریق رهبرى اقدام کرد. این رفتار از دو حالت خارج نیست؛ یا ایشان هیچ نهادى را شایسته و واجد صلاحیت نمى داند یا آنقدر روحیه استکبارى بر خود حاکم کرده است که خود را شایسته تماس با کمتر از رهبرى نمى بیند.

??- تبدیل مهم ترین انتخاب ملت به خاطره اى تلخ

شرکت چهل میلیونى ملت در انتخابات به فرموده رهبرى «جشن حقیقى» بود. میرحسین در سایه شکست سنگین و حرکت هاى غیرقانونى و عبوسانه، این شیرینى را تلخ و همگان را در بهت و حیرت فرو برد. مردمى که باید در جشن شرکت مى کردند از ترس تخریب منازل و اماکن یا اسیدپاشى به صورت، در خانه زمین گیر شدند و با حوادث بعد از انتخابات و کشته شدن تعدادى در حوادث مذکور، شیرینى انتخابات به کلى فراموش شد. میرحسین در شعارهاى انتخاباتى مدعى بود که براى ایجاد نشاط و شادابى آمده است.

??- ایجاد شبهه نسبت به سلامت سیاسى نظام

میرحسین با خیمه شب بازى خواندن انتخابات و اعلام علنى مبنى بر عدم اعتماد به شوراى نگهبان و اصرار بر ابطال انتخابات (بدون ارائه دلیل قابل پسند) نظام سیاسى ایران را نظامى معرفى کرد که راى مردم در آن بى تاثیر، فرمایشى و بى خاصیت است و حاکمیت هرچه بخواهد انجام مى دهد. ایجاد آسیب به سرمایه اجتماعى نظام که همان اعتماد عمومى ملت است مهمترین خیانت موسوى در این عرصه است.

??- سیاسى کردن مسائل حقوقى


پیگیرى تخلفات انتخاباتى، امرى است حقوقى و طرح آن در مجامع عمومى براى تحریک و تهییج، قطعاً منتج به نتیجه نخواهد شد.
میرحسین کسى نیست که این موضوع را نداند، اما با سیاسى کردن مساله ثابت نمود که به دنبال شفافیت و بررسى مجدد نیست.
او هر چیزى را که مانع رسیدن وى به کرسى ریاست جمهورى شود، سرکوب خواهد کرد. استمرار آشوب ها به رغم کشته شدن بى گناهان نمونه اى از این سیاسى کارى و سماجت خودخواهانه است.

??- عدم همبستگى بین مطالبه و استدلال‏ها

میرحسین در دیدار رهبر، در جمع طرفداران در خیابان آزادى و در نامه به شوراى نگهبان خواستار ابطال انتخابات شده است و طبیعتاً براى این مدعا باید استدلال هاى محکمه پسند و حقوقى ارائه دهد.
ایشان در نامه خود به شوراى نگهبان از جمله دلایل زیر را مطرح مى کند. ?- احمدى نژاد به هاشمى و ناطق توهین کرده است. ?- دوران امام را زیر سؤال برده است. ?- براى نمایندگان بنده کارت به موقع صادر نشده است. ?- بسیج در انتخابات دخالت کرده است. خانم ایشان نیز مدعى است باید راى میرحسین در لرستان (زادگاه رهنورد) و آذربایجان (زادگاه میرحسین) بیشتر از احمدى نژاد باشد. این استدلال آنقدر بى اساس است که هرکس آن را مطالعه مى کند رفتارى را نشان مى دهد که در مقابل یک طنز نشان مى دهد؛ اتفاقاً این راى، وزن رهنورد و میرحسین را در این دو منطقه نیز شفاف
کرد.

??- بى توجهى به نظرات رهبرى

در جلسه میرحسین با رهبرى که بعد از انتخابات تشکیل شد، به ایشان توصیه شد که کانال هاى قانونى را طى کند و به شوراى نگهبان نیز تاکید شد با دقت از حقوق میرحسین صیانت کند. اما ایشان که به کمتر از ابطال راضى نمى شود، بعد از خروج از محضر رهبرى مجدداً بیانیه صادر کرد، راه پیمایى غیرقانونى انجام داد و در آن راه پیمایى غیرقانونى شرکت و سخنرانى کرد.
خاتمى نیز بیانیه دروغینى مبنى بر عدم شرکت در راه پیمایى به جهت غیرقانونى بودن راه پیمایى، صادرکرد اما شخصاً در آن حضور یافت.
رهبرى، میرحسین را به طى مسیر قانونى فرا مى خواند. میرحسین در راه پیمایى اعلام مى دارد به شوراى نگهبان اعتماد ندارد و...

??- ابداع خیابان گردى شبانه قبل از انتخابات

حضور شبانه هواداران میرحسین از دو هفته قبل از انتخابات شروع شد. ترافیک شبانه، سر و صدا، شعار، درگیرى، خصوصاً در خیابان هاى مرکزى تهران، ابداع و بدعت جدیدى بود که میرحسین و حامیانش بنا گذاشتند. دلیل این امر همچنان معلوم نیست. شاید بهترین دلیل آن تمرین حرکت هاى شبانه براى آشوب فرداى انتخابات بود که انجام شد.

??- ایجاد مدل و الگوى غلط براى آیندگان

برخى حرکت هاى متمایز در تاریخ، ثبت و بعضاً الگو مى شود. تبریک ناطق نورى در صبح سوم خرداد ???? به خاتمى، نمونه اى که امروز بسیارى از تحلیل گران آن را یادآورى مى نمایند، قطعاً سرجمع رفتارهاى انتخاباتى موسوى در انتخابات هاى آینده مورد بازبینى قرار خواهد گرفت و تکرار خواهد شد.
همه موارد فوق و حوادث تلخ فوق الذکر تاسف آور است، اما از آنجا که معتقدیم دست الهى تاکنون انقلاب اسلامى را از همه حوادث سخت و نفس گیرعبور داده است، ان شاءالله رفتارها نیز فرصت هایى را در خود خواهد داشت، شاید به سمت پالایش دیگرى در درون انقلاب مى رویم، شاید این خرداد تکرار خرداد ???? باشد. امید است که نباشد.منبع : www.AsanDownload.com

گفت: محمد خاتمی که آنهمه دم از قانون و قانونگرایی می زد با صدور بیانیه ای از آشوب های خیابانی حمایت کرد.
گفتم: خدا را شکر که انقلاب اسلامی در مسیر حرکت خود ماهیت اصلی خیلی ها را آشکار می کند.
گفت: راستی چه کسی باور می کرد مدعیان «جامعه مدنی» و «قانون گرایی» از آشوبگرانی که به ضرب و شتم مردم، آتش زدن اموال عمومی، غارت مغازه ها و کشتن جوانان معصوم دست می زنند، حمایت کند؟!
گفتم: خاتمی گفته است نباید آشوب ها را به آمریکا و اسرائیل نسبت داد!
گفت: یعنی می گوید دستور همه این جنایات را خود مدعیان اصلاحات صادر کرده اند؟!
گفتم: همین آقای خاتمی وقتی رئیس جمهور بود و هنگام سخنرانی در دانشگاه تهران تعدادی از دانشجویان به او اعتراض کردند دستور داد آنها را از جلسه اخراج کنند و گفت از اردوگاه اصلاحات صدای دشمن به گوش می رسد.
گفت: خودمونیم ها، این آقایان با مشاهده حمایت گسترده آمریکا و اروپا بدجوری دچار توهم شده اند و نمی دانند که آمریکا به قول حضرت امام(ره) «هیچ غلطی نمی تواند بکند» و از آنها فقط برای آشوب و بلوا بهره می کشد.
گفتم: چه عرض کنم؟! شخصی که خیلی دلش را برای غذاهای آنچنانی صابون زده بود میهمان یک آدم خسیس شد. صاحبخانه به او گفت؛ مرغ هم داریم ها، تعارف نکن! میخوای بهش بگم برات تخم کنه؟!

نظر سنجی

از کلیه ی دوستان تقاضا دارم که در نظر سنجی خبیص بودن یا نبودن انگلستان که در وبلاگ قرار گرفته شرکت کنند . بینی و بین الله به ان رای دهند و ان را در صفحات وبلاگ های خود قرار دهند

با تشکر                  سید محمد هاشمی فشارکی

این ها ایرانی نیستند

این ها ایرانی نیستند اینها ایرانی نیستند که بمب گذاری میکنند اینها ایرانی نیستند که مسجد میسوزانند اینها ایرانی نیستند که بیت المال را میسوزانند اینها ایرانی نیستند که هر که ریش دارد ان را میزننند اینها ایرانی نیستند که به ان خانم تجاوز میکنند اینها ایرانی نیستند که ان برادر بسیجی را چاقو میزنند اینها ایرانی نیستند ایرانی این کثافت کاری را نمیکند این کارها را ما بیشتر در انگلستان دیده ایم در خیابان های لندن در ورزشگاهایشان این خبیث ها ۱ عده را پول داده اند که تفرقه بندازند ۱ عده را تحریک کرده اند که اشوب اغتشاش کنند این ها یادشان داده اند در اردوگاهیشان که چگونه بمب گذاری کنند اینگلیسی اند اینها خر شده اند شرفشان را به چند دلار چند مقام فروخته اند ازادگیشان را از دست داده اند اما اینجا ایران است ایران با دنیا فرق دارد اینجا رهبرش انگلستان را میگوید خبیص است

وضو

وضو (گفت و شنود)

گفت: رابرت گیبس سخنگوی کاخ سفید و هیلاری کلینتون وزیرخارجه آمریکا در مصاحبه های جداگانه ای از ضرورت ساخت مسجد در کشورهای اسلامی خبر داده اند!
گفتم: رئیس موساد، سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نیز چندی قبل مسلمانان را به حضور در مساجدی که به سیاست کاری ندارند دعوت کرده بود.
گفت: ولی ملت های مسلمان از کینه عمیق آمریکا و اسرائیل نسبت به اسلام باخبرند و در مساجدی که آنها ساخته باشند قدم نمی گذارند.
گفتم: مخصوصاً آن که خاطره «مسجد ضرار» در صدر اسلام را هم که توسط دشمنان اسلام ساخته شده بود به خاطر دارند.
گفت: آمریکایی ها و صهیونیست ها پیشنهاد کرده اند که در این مساجد از برخی امکانات به عنوان جاذبه برای جلب مسلمانان استفاده شود.
گفتم: نامسلمانی برای فریب مسلمانان مسجدی ساخته بود و هنگامی که دید هیچکس رغبتی به حضور در آن مسجد ندارد، تابلوی بزرگی به دیوار آویزان کرد که روی آن نوشته شده بود «نماز صبح، یک رکعت و بدون وضو»!

 

متن سخنرانی تاریخی رهبر فرزانه ی انقلاب در نماز جمعه

سخنرانی تاریخی ایشان که ناشی از هوشیاری و زمانشناشی ایشان بود به شرح زیر است
ادامه نوشته

رهبر

وقتی صحبت میکند تن خیلی ها میلرزد اخر او ترسی از کسی ندارد نه از انگلیس میترسد نه از امریکا

حساب میبرد حرفهایش برای دنیا است بعد از سخنرانیش همه ی دنیا تحلیل میکنند بگذریم که در تحلیل

هایشان میخواهند چند کلمه را پس وپیش کنندعدالت را در صحبتش رعایت میکند اگر خوب مناظره را م

یگوید بد ان را هم میگوید صحبت هایش تاریخی ست پیشپینیهایش درست از اب در میاید اوضاع را خوب

میشناسد بد و خوب را تشخیص میدهد وسط حرفش اگر یکی خواست تحسین کند به او دست تکان مید

هد وفرمان گوش کن میدهد مصلحت را رعایت میکند دروغ نمیگوید فروتنی را در عین رهبریش رعایت می

کند تاریخ را خوب میداند قران را نیز شعر را هم ...قاطع است زیر بار کسی نمیرود ۱ قدم از مواضع امام

دور نمیشود تهدید میکند سفارش میکند توصیه میکند تشکر میکند و همه را به جا و درست وشیوا میکند

ودر اخر جانش را تنش را گوچک میشمارد و فدای ولی عصر و اسلام و انقلاب میداند و چشم های ما را

اشکبار میکند او رهبر فرزانه ی ما سید علی خامنه ایست

حضور محمود احمدی نژاد در پای صندوق رای در دهمین انتخابات ریاست جمهوری

اون الله اکبر با این الله اکبر فرق داره

یادم میییاد شب های انقلاب را .... ساعت ۹و ۱۰ که میشد زن ومرد پیر و جوون میرفتن بالای پشت بام خونشون و تکبیر میگفتند تا حدود ساعت ۲ تا انقلاب هر شب این کار ادامه داشت هر روز تو اون چند ساعت همه ......و چه الله اکبر هایی و چه زیبا بود وقتی این صدا ها با هم ادغام میشد صدایه الله اکبر از این خونه به اون خونه از این کوچه به اون کوچه ار این  محله به او ن محله هی تکرار میشد و مییچید خلاصه کل شهر نه کل ایران اون شبا تکبیر میگفتند تا طا غوت را شکست دادندحالا تویه شبا گفتم بزار یه شب بالایه پشت بوم برم اگه فوتبال باشه این چنتا الاف ها بعد فوتبال میاند اگه جومونگ باشه بعد جومونگ میاند  اگه فیلم سینمایی باشه بعد اون میاند حالا کیا را دیدم؟ در سه تا دختر سر و کون باز با اون شایان و رفیقاش که تو پارک جلویه محلمون همش مشغوله حکمند اینا داشتند الله اکبر میگفتند و ای کاش الله اکبر میگفتند ۱ اتفاقاتی بین این گروه و گروه  قبلی داشت رخ میداد همینا که چند روز پیش میگفتند چرا شما نماز جمعه بجای کف زدن الله اکبر میگین بالای پشت بوم بودن اینا الله اکبر نمیگفتند الله اکبر را تمسخر میکردند

باختیم

فقط میگوییم متاسفیم  ساله پیش نیز  گفتیم متاسفیم

فقط میگوییم ساله بعد ساله پیش هم گفتیم ساله بعد

هر سال داریم وا میترقیم و پسرفت میکنیم اقایان کلمات بالا را خوب بلندند

ای کاش ۱ کم مسئولیت پذیرتر و با غیرت تر بودیم

ای کاش مسئولان فوتبالمون روپایی بلد بودند بزنند

ای کاش مربیمان اینقدر پول دوست نبودند

ای کاش بازیکنانمون ۱ کم غیرتشون بیشتر بود

ای کاش میرفتیم جام جهانی

غلط میکنی

* من باز به همه این آقایانی که می‌خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمی‌دانم نامه سرگشاده بفرستند و ازاین مزخرفات، به همه اینها اعلام می‌کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون ، برگردید به قرآن کریم ،‌ بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیاری از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه در جای خود باشند و چنانچه این‌طور نباشد،‌ مسئله طور دیگر خواهد شد. (صحیفه امام جلد 14 صفحه 415)

*نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری!قانون تو را قبول ندارد نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت ، ما شورای نگهبان را قبول نداریم. نمی‌توانی قبول نداشته باشی. مردم رای دادن به اینها ، مردم 16 میلیون تقریبا یا یک قدری بیشتر رای دادن به قانون اساسی. مردم که به قانون اساسی رای دادند منتظرند که قانون اساسی اجرا بشود؛ هر کس از هرجا صبح بلند می‌شود بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم ،‌ من قانون اساسی را قبول ندارم ،‌من مجلس را قبول ندارم ، من رئیس‌جمهور را قبول ندارم ، من دولت را قبول ندارم. نه ! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید ،‌ ولو برخلاف رای شما باشد. باید بپذیرید، برای این‌که میزان اکثریت است ؛ و تشخیص شورای نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست ، میزان است که همه باید بپذیریم. 
(صحیفه امام جلد 14 صفحه 378)

* اگر یک جایی عمل به قانون شد و یک گروهی در خیابان‌ها برضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند،‌ این همان معنای دیکتاتوری است که مکرر گفته‌ام قدم به قدم پیش می‌رود،‌ این همان دیکتاتوری است که به هیتلر مبدل می‌شود انسان،‌این همان دیکتاتوری است که به استالین انسان را مبدل می‌کند. اگر قانون در یک کشوری عمل نشود ، کسانی که می‌خواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانی هستند که به صورت اسلامی پیش آمده‌اند یا به صورت آزادی و امثال این حرفها. اگر همه این آقایان که ادعای این را می‌کنند که ما طرفدار قوانین هستیم ، این‌ها با هم بنشینند و قانون را باز کنند و تکلیف را از روی قانون همه شان معین کنند و بعد هم ملتزم باشند که اگر قانون برخلاف رای من هم بود من خاضع‌ ام ، اگر بر وفاق هم بود من خاضع‌ام ،دیگر دعوایی پیش نمی‌آید؛ هیاهو پیش نمی‌آید. 
(صحیفه امام جلد 14 صفحه 415)

* قانون معنایش این است که{ همه} چیزها {را} به حسب قانون اسلامی ، به حسب قانون کشوری که منطبق با قوانین اسلام است ، همه را ،‌وظیفه‌اشان را قانون معین کرده‌. بعد از این که قانون وظیفه را معین کرد ، هر کس بخواهد که برخلاف او عمل بکند، این یک دیکتاتوری است که حالا به صورت مظلومانه پیش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پیش خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهی خواهد کشید و این کشور وقتی به تباهی کشیده شد و این مردم متفرق و مختلف با هم شدند ، این همان وظیفه ای است که برای ابرقدرتها باید انجام بدهد این آدم انجام داده،‌ ولو خودش نمی فهمد، اگر بفهمد که دیگر مصیبت بالاتر است،‌لکن خودشان ملتفت نیستند. 
(صحیفه امام جلد 14 صفحه 415)

ممنون

امروز نماز نخوانده بودم اولین مسجدی را که دیدم فوری پریدم توش تو مسجد فقط من بودم و ۱ مامور نیروی

انتظامی که اونم داشت نماز میخوند بی سیم وکلاهش کنارش بود از بی سیمش هی صدایه ۱ سری

عدد بیرون میومد   چهره ی خیلی نورانی داشت اونم مثل منو شما جوون بود نمازش را خیلی تند

میخوند منم هی میخواستم نمازم را تند بخونم که یه گپی باش بزنم و ۱ خسته نباشید برای این چند 

روز اخیر بش بگم اما بش نرسیدم مامور فوری نمازش و خوند و رفت سر پستش گفتم امشب تو وبلاگم

ازش تشکر کنم

برادر نیروی انتظامی از تلاش های این چند روزت برای حفظ ارامش مملکت و مقابله با شورش گران و

ضد انقلاب تشکر میکنم 

امروز ایران میگوید ایران


امروز رنگها را حزب ها را  باشگاهها  را اشخاص  را همه ی اینها را کنار میگداریم امروز من را  کنار میگذاریم  امروز  پیراهن  ابی و قرمز  سبز و نارنجی  را از تن میکنیم  امروز میر حسین  و  احمدی نژاد
دیگر نمیگوییم  امروز 1 فرستاد ه داریم 1 فرستاده  از ایران نه  از  گروه خاصی  تا  برایمان پیروزی بیاورد
تا پرچممان را انجا  بلندکند  امروز ما  همه میگویییم فقط ایران       ........  ایران......
به امید پیروزی ایران و رفتن به جام جهانی

گفت: وزیر خارجه اسرائیل با اعلام حمایت قاطع رژیم صهیونیستی از آشوبگران، آنها را طرفداران جامعه مدنی دانست!
گفتم: «تره به تخمش میره، غلومی به باباش»! رژیم کودک کش اسرائیل اگر از آشوبگران قاتل حمایت نکند چه کند؟!
گفت: وزیر خارجه آمریکا هم آشوبگران را طرفداران دموکراسی واقعی دانست و تاکید کرد که آمریکا در حمایت از آنان کمترین تردیدی نخواهد کرد!
گفتم: از آمریکایی های خونخوار و غارتگر که قتل عام مردم مظلوم عراق و افغانستان و شکنجه مردم در زندان های ابوغریب و گوانتانامو کمترین جنایات وحشیانه آنهاست، چه انتظاری غیر از این می رود؟
گفت: چرا نامزدهایی که مردم به آنها رای نداده اند، به جای محکوم کردن آشوبگران از آنها حمایت ضمنی هم می کنند؟! و اصلا به روی خودشان هم نمی آورند؟!
گفتم: یارو برای فرار از خدمت سربازی ادعا کرد که نابیناست و بالاخره معافیت گرفت و شب به سینما رفت، توی تاریکی متوجه شد سرهنگی که معافیت او را امضا کرده بود کنارش نشسته، برای این که ضایع نشه، چشماشو بست و از جناب سرهنگ پرسید؛ آقا ببخشید! این اتوبوس کجا میره؟!

تو چه کاره ای ؟

اقا  مملکتش  فاجعه شده  جنرال موتورش را کاری نداریم  مردمش  هی دارن  بدبختر میشوند  مانده ام اگر چارلی چاپلین  الان بود چه فیلمی  درباره ی امریکا میساخت  انتخابات خودشان نیز که عالم میدتنند چه  گونه است این این اقا.....ان اقای دیگر کل کابینه اش منحل شده است ان اقای دیگر هر روز در کشورش اشوب است  بحران مالی 
و ورشکستگی دهانشان را سرویس کرده است دور هم اتحادیه درست کردند خدا میداند که چه  فحش هایی  
بین خودشان رد  وبدل میکنند فساد مالی کابینه هایشان هر روز افشا میشود این اقا و اقایان دیگر  300  سال پیش  پدرانشان الف ب  هم بلد نبودند  که  حالا  دم 
از دمکراسی میزنند  همه از  مملکتهایشان ناراضیند یادم میاید بغال محلیمان را که دزد بود  به ان بغال  مسجدیه تهمت دزدی میزد  وهرکاری میکرد که  نشان دهد او دزد است  حالا مثال اقایان شبیه است  با این اوضاعی که دارند  والبته با تین هم مشغله ای که به دوش  دارند  برای ایران  کوتاه نمیایند  از یک طرف  در رادیوهایه فارسی زبانشان  مردم را دعوت به شورش میکنند  3  چهار  ماه قبل از انتخابات او با ما  که نه اما رفیقاش با دوستایه  ما
که الان اشوب گرند  مذاکره میکنند  از فلان کس حمایت میکنند  شیوه  های نوین  تبلیغات انقلاب رنگی  شعبون بی مخ ها  اینها را  که  همه میدانند  ان قضیه  ی  حمایت مالی   ان قضیه  ی منفجر کردن وزارت کشور  اینها که تابلو است  و همه به خاطر چیست ؟  اینها نمی خواهند احمدی نژاد شود  بدشان ارش میاید  چرا؟ نمیدانم

شعبان بی مخ ها فهم ندارند ما که فهم داریم

یادم که  نمی اید پدرم تعریف  میکرد  میگفت  ان روز  همانها  که میگفتند  مصدق همانها  گفتند  بشکن بشکنه  شاه مصدق شکنه  ......   صبح 1 چیز میگفتند توی خیابان و عصر چیزی دیگر  میگفتند میگفت اینها  که فهم وشعور نداشتند  میگفت پولشان میدادند تا در  شهر غوغا کنند تا مردم همه از شاه حمایت کنند میگفت 1 عده از 
انها بی فهم تر بودند اینها انهایی بودند که تا 1 صدایی میشنیدند دنبال همان اوباش راه میافتاند پدر میگفت و هی 
تاریخ را ورق میزد و امروز شعبان بی مخ ها دیگر کلاه شابگاهی شلوار پاچه گشاد ندارند دیگر سیبیل کلفت ندارند
قیافه هایشان تغییر کرده اما فهمهایشان همان است اینها که دنبال اشوب هستند حالا اگر پول بدهند که اشوب 
کنند چه میکنند بیایید 1 کم با هم راحت بزنیم ادم معمولی شیشه بانک میشکند ادم عابر بانک سنگ میزند ادم
اتوبوس اتش میزند اینها کار انسان با فهم است اینها را محلشان نگذارید اینها را پست سر شان راه نیفتید اینها 
پول میگیرند که این کارها را بکنند اینها با من و شما فرق دارند وقتی در مملکتی هستیم که میشود از راههای 
قانونی اعتراض کنیم ایا در شان ایرانیست که این کارها بکند بنده تاسف میخورم که چرا اینقدر زود باوریم ؟ تا 4  نفرمیبینیم که پارچه سبز میبندند میخواهیم پارچه سبز ببندیم تا4 نفر بدون هیچ سندی میگوبند انتخابات باطل 
است میگیم باطل است؟ تا1 تلویزون غربی را میبنیم میخواهیم توی خیابان بریزیم ! تا 4 نفر شعبون بی مخ میبینیم
میخواهیم شعبون بی مخ شویم؟ تا مرد 1000چهره را میبینیم میخواهیم 1000 چهره شویم؟ تا همه الله اکبر مگویند
میخواهیم موذن شویم؟ بیاییم خودمان باشیم خودمان عقل که داریم بینیم در مملکتی که از بین خودمان ناظرین صندوق 
های رایند با کدوم سندی میگیم انتخابات باطله؟ 1عده برای ما تصمیم ساز نباشند  طوطی وار صدای بعص ها را تکرار
نکنیم به خودمون ارزش بدیم ؟ البته ملت شریف ایران در همه حال باهوش بودند امیدواریم این اقلیت هم هوشیار شوند 

ز فردای اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آشوب هایی پراکنده بخش های شمالی و مرکزی تهران را فرا گرفت که تا امروز ادامه داشته است. 
این آشوب ها در تهران البته در واقع در حدود یک هفته قبل از انتخابات یعنی از زمانی آغاز شد که هواداران میرحسین موسوی با رنگ سبز در خیابان های تهران حضور یافتند و به تبلیغ کاندیدای خود پرداختند. همان ایام این تجمعات در موارد متعددی به آشوب و خشونت کشیده شد. ولی موسوی نه در سخنرانی های انتخاباتی و نه در برنامه های پی درپی تلویزیونی خود حاضر به موضع گیری علیه این افراد نشد چرا که تصور می کرد هرگونه اظهارنظری از این دست ممکن است به رای او صدمه بزند. 
علاوه بر این، در همان ایام دو حادثه دیگر رخ داد که در بروز ناآرامی های پس از انتخابات نقش عمده داشته است. حادثه نخست اعلام زودهنگام پیروزی توسط موسوی و یاران سیاسی اش بود طوری که به صراحت گفتند اگر کسی غیر از موسوی به عنوان پیروز انتخابات اعلام شود حتما تقلب شده (زهرا رهنورد) و از مردم خواستند برای گرفتن «حق»(؟!) خود در صحنه حضور پیدا کنند. حادثه دوم نامه هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب بود که در آن به صراحت آشوب های خیابانی را تایید و آن را اعتراض به حق مردم به دولت خوانده بود. 
با وجود این که تصور می شد حضور پرشکوه و انتخابات قاطع مردم ایران در روز 22 خرداد و فاصله 12 میلیونی کاندیدای پیروز با رقیبش همه حرف و حدیث ها را خاتمه دهد به زودی معلوم شد که حدس های پیش از انتخابات در این باره که هدف اصلی عده ای از طیف های رادیکال جریان اصلاحات نه «پیروزی در انتخابات» بلکه «تدارک آشوب برای شکست» بوده کاملا صحیح است و برنامه ریزی گسترده و عمیقی برای بحران آفرینی پس از انتخابات صورت گرفته است. 
قانون بی قانون
یکی از مهم ترین علائم علاقمندی جریان اصلاح طلب به ایجاد آشوب و ناامنی، بی علاقگی واضح و صریح آن ها به عدم پیگیری مسیرهای قانونی برای رسیدگی به ادعاهای خود است. کاندیداهای بازنده انتخابات در حالی که خود می دانند مکانیسم قابل اعتماد و روشنی برای رسیدگی به اعتراضات آنها وجود دارد همچنان راه شانتاژ و بحران آفرینی، ایجاد درگیری میان هواداران خود و نیروی انتظامی در خیابان ها و مصاحبه با رسانه های بیگانه را به مراجعه به نهادهای رسمی ترجیح می دهند. از دید بسیاری از ناظران علت این امر جز خالی بودن دست مدعیان از مدارک و اسناد کافی برای اثبات ادعای خود چیز دیگری نیست. برخی حتی عقیده دارند موسوی اگر مدرکی برای اثبات تقلب داشت لااقل آن را در رسانه ها منتشر می کرد چه، واقعاً چگونه امکان دارد به اندازه 12 میلیون رای تقلب شده باشد اما مدعیان نتوانند برای اثبات حتی یک ده هزارم آن اسناد و مدارک ارائه کنند. حال آنکه خود آنها پای تمام صندوق ها حضور داشته اند. بر مبنای این تحلیل های کاملاً ساده می توان نتیجه گرفت که اغتشاش و آشوب برای برخی از بازیگرانی که در این صحنه حضور دارند یک هدف ذاتی است و ربطی به داستان اعتراض به انتخابات و امثال آن ندارد.
سازماندهی آشوب اتاق فرمان گذاشت
یکی از مهم ترین مباحثی که باید در مورد ناآرامی های اخیر در تهران به آن پرداخت این است که این آشوب ها کاملاً سازماندهی شده است و هم پول فراوان و هم نوعی برنامه ریزی منسجم در پس صحنه آن وجود دارد. با توجه به شباهت تمام و کمال برنامه های اجرا شده توسط برخی عناصر خاص قبل و بعد از انتخابات به مدل های انقلاب های رنگی انجام شده در آسیای میانه و اروپای شرقی و هم چنین وجود قرائن فراوان در مورد هماهنگ بودن آشوبگران و مزدور بودن بخش مهمی از آنها، این دیدگاه اکنون قوت یافته است که عوامل اصلی گرداننده این آشوب ها با کانون های اطلاعاتی بیرون از کشور به طور کامل مرتبط هستند و البته شناسایی و برخورد با آنها نیز با جدیت در حال پی گیری است. مشکل اصلی طراحان این آشوب ها اکنون این است که اولا آشوب ها به هیچ وجه فراگیر نشده و فقط در چند منطقه شمال تهران محدود مانده و ثانیاً 25 میلیون نفری که به آقای احمدی نژاد رای داده اند تا ابد این صحنه ها را تماشا نخواهند کرد و اشارتی کافی است تا طومار همه اغتشاش گران درهم پیچیده شود.

ز فردای اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آشوب هایی پراکنده بخش های شمالی و مرکزی تهران را فرا گرفت که تا امروز ادامه داشته است. 
این آشوب ها در تهران البته در واقع در حدود یک هفته قبل از انتخابات یعنی از زمانی آغاز شد که هواداران میرحسین موسوی با رنگ سبز در خیابان های تهران حضور یافتند و به تبلیغ کاندیدای خود پرداختند. همان ایام این تجمعات در موارد متعددی به آشوب و خشونت کشیده شد. ولی موسوی نه در سخنرانی های انتخاباتی و نه در برنامه های پی درپی تلویزیونی خود حاضر به موضع گیری علیه این افراد نشد چرا که تصور می کرد هرگونه اظهارنظری از این دست ممکن است به رای او صدمه بزند. 
علاوه بر این، در همان ایام دو حادثه دیگر رخ داد که در بروز ناآرامی های پس از انتخابات نقش عمده داشته است. حادثه نخست اعلام زودهنگام پیروزی توسط موسوی و یاران سیاسی اش بود طوری که به صراحت گفتند اگر کسی غیر از موسوی به عنوان پیروز انتخابات اعلام شود حتما تقلب شده (زهرا رهنورد) و از مردم خواستند برای گرفتن «حق»(؟!) خود در صحنه حضور پیدا کنند. حادثه دوم نامه هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب بود که در آن به صراحت آشوب های خیابانی را تایید و آن را اعتراض به حق مردم به دولت خوانده بود. 
با وجود این که تصور می شد حضور پرشکوه و انتخابات قاطع مردم ایران در روز 22 خرداد و فاصله 12 میلیونی کاندیدای پیروز با رقیبش همه حرف و حدیث ها را خاتمه دهد به زودی معلوم شد که حدس های پیش از انتخابات در این باره که هدف اصلی عده ای از طیف های رادیکال جریان اصلاحات نه «پیروزی در انتخابات» بلکه «تدارک آشوب برای شکست» بوده کاملا صحیح است و برنامه ریزی گسترده و عمیقی برای بحران آفرینی پس از انتخابات صورت گرفته است. 
قانون بی قانون
یکی از مهم ترین علائم علاقمندی جریان اصلاح طلب به ایجاد آشوب و ناامنی، بی علاقگی واضح و صریح آن ها به عدم پیگیری مسیرهای قانونی برای رسیدگی به ادعاهای خود است. کاندیداهای بازنده انتخابات در حالی که خود می دانند مکانیسم قابل اعتماد و روشنی برای رسیدگی به اعتراضات آنها وجود دارد همچنان راه شانتاژ و بحران آفرینی، ایجاد درگیری میان هواداران خود و نیروی انتظامی در خیابان ها و مصاحبه با رسانه های بیگانه را به مراجعه به نهادهای رسمی ترجیح می دهند. از دید بسیاری از ناظران علت این امر جز خالی بودن دست مدعیان از مدارک و اسناد کافی برای اثبات ادعای خود چیز دیگری نیست. برخی حتی عقیده دارند موسوی اگر مدرکی برای اثبات تقلب داشت لااقل آن را در رسانه ها منتشر می کرد چه، واقعاً چگونه امکان دارد به اندازه 12 میلیون رای تقلب شده باشد اما مدعیان نتوانند برای اثبات حتی یک ده هزارم آن اسناد و مدارک ارائه کنند. حال آنکه خود آنها پای تمام صندوق ها حضور داشته اند. بر مبنای این تحلیل های کاملاً ساده می توان نتیجه گرفت که اغتشاش و آشوب برای برخی از بازیگرانی که در این صحنه حضور دارند یک هدف ذاتی است و ربطی به داستان اعتراض به انتخابات و امثال آن ندارد.
سازماندهی آشوب اتاق فرمان گذاشت
یکی از مهم ترین مباحثی که باید در مورد ناآرامی های اخیر در تهران به آن پرداخت این است که این آشوب ها کاملاً سازماندهی شده است و هم پول فراوان و هم نوعی برنامه ریزی منسجم در پس صحنه آن وجود دارد. با توجه به شباهت تمام و کمال برنامه های اجرا شده توسط برخی عناصر خاص قبل و بعد از انتخابات به مدل های انقلاب های رنگی انجام شده در آسیای میانه و اروپای شرقی و هم چنین وجود قرائن فراوان در مورد هماهنگ بودن آشوبگران و مزدور بودن بخش مهمی از آنها، این دیدگاه اکنون قوت یافته است که عوامل اصلی گرداننده این آشوب ها با کانون های اطلاعاتی بیرون از کشور به طور کامل مرتبط هستند و البته شناسایی و برخورد با آنها نیز با جدیت در حال پی گیری است. مشکل اصلی طراحان این آشوب ها اکنون این است که اولا آشوب ها به هیچ وجه فراگیر نشده و فقط در چند منطقه شمال تهران محدود مانده و ثانیاً 25 میلیون نفری که به آقای احمدی نژاد رای داده اند تا ابد این صحنه ها را تماشا نخواهند کرد و اشارتی کافی است تا طومار همه اغتشاش گران درهم پیچیده شود.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۱۵