دیگر به شما نان نمیدهیم
درس آقا سید محمد فشارکی رحمهالله
دیگر به شما نان نمیدهیم
وقتی مرحوم سید محمد فشارکی از سامرا به نجف آمدند، مرحوم آخوند خراسانی به تلامذه خود دستور داد که در درس ایشان شرکت کنند، و همه بزرگان از قبیل سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالله لنکرانی رحمهماالله و آقا ضیا عراقی رحمهالله ـ که بیستوهفت سال در درس آخوند خراسانی شرکت کرده بود؛ زیرا ایشان قبل از آقا سید ابوالحسن اصفهانی در درس آخوند شرکت میکرد و آقا سید ابوالحسن اصفهانی در سال ۱۳۰۵ ه.ق. وارد نجف اشرف شده بود و آقا ضیا در حدود سال ۱۳۰۳ ه.ق. وارد نجف شده بود ـ و مرحوم آقا شیخ عبدالکریم حائری از سامرا با ایشان بود، و نیز مرحوم آقا شیخ محمدحسین اصفهانی و علمای دیگر در نجف به درس آقا سید محمد فشارکی رحمهالله رفتند، ولی همین سید محمد فشارکی قدسسره که از اساتید بزرگ حوزه علمیه نجف بود، کارش به جایی رسیده بود که وقتی به دکان نانوایی رفته بود تا نان بخرد، نانوا به او گفته بود: حساب شما زیاد شده است، دیگر به شما نان نمیدهیم! تا اینکه طلبهای متعهد و ضامن میشود که به ایشان نان بدهند. با این همه ابتلائات و فقر و ناداری، از جهت روحی کاملاً راحت بودند؛ زیرا دل به جای دیگر بسته بودند و در علم و عمل همت عالی داشتند و اینگونه گرفتاریها آنها را از کارهای خود باز نمیداشت.
زهد و سادهزیستی و قناعت علما
علمای سابق بسیار پرکار و پربار بودند و چه زحمتها که در راه تحصیل میکشیدند.
آقا سید حسن صدر رحمهالله از میرزای بزرگ خواست که صد تومان در سال برای حاج آقا رضا همدانی رحمهالله تعیین کند، ولی مرحوم حاج آقا رضا قبول نکرد و به پنجاه تومان و بهقدر ضرورت اکتفا نمود و قانع شد تا به ایران مهاجرت نکند و در حوزه سامرا بماند و برای طلاب حوزه تدریس کند. آقا سید محمد فشارکی ـ استاد مرحوم نایینی و آقا ضیا عراقی و شیخ عبدالکریم حائری و آقا سید ابوالحسن اصفهانی رحمهمالله و همان کسی که مرحوم آخوند خراسانی به فضلا میفرمود که در درس او شرکت نمایند ـ با چه وضعی زندگی خود و عایله خود را میگذراند، بهحدی که حتی نانوایی هم حاضر نبود به ایشان نان بدهد؛ زیرا بدهیاش زیاد شده بود و نداشت بدهد!
حداقل ما از حرام اجتناب کنیم!
به حساب من، به او نان بده
مرحوم آقا سید محمد فشارکی با آن همه فضل ـ که حتی بعضی او را از مرحوم آخوند خراسانی و سید یزدی رحمهمالله، بلکه از میرزا محمدتقی رحمهالله اعلم میدانستند ـ یک طلبه عادی میگفته است: زمانی آقا سید محمد فشارکی رحمهالله برای خرید نان به نانوایی میرود تا نان بگیرد، نانوا میگوید: حسابت زیاد شده، به تو نان نمیدهم، او میگوید: من به نانوا گفتم: به حساب من به او نان بده! آری، با آن همه مقامات علمی، آنها کجا، ما کجا؟! صبر آنها کجا و صبر ما کجا؟! عبادات آنها کجا و ما؟! در صبر بر مصائب درجه اول و مُمَثّلِ (نمایانگر و تندیس) انبیا و اوصیا علیهمالسلام بودند، با این فرق که ائمه و انبیا علیهمالسلام متعمد بودند.