مرحوم آیة الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی ، از شاگردان مرحوم فقیه سبزواری در نجف
مرحوم آیة الله حاج شیخ رحمة الله فشارکی ....
مرحوم آیة الله فشارکی ...
مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ رحمت الله فشارکی رحمة الله علیه را که اینجانب بخشی از ادبیات عرب را در حوزهی علمیه مشهد مقدس از ایشان استفاده کردهام،
صمیمی ترین دوست و تنها همدرس و هم بحث مرحوم فقیه سبزواری ، مرحوم آیة الله حاج شیخ رحمة الله فشارکی بود
دوستی و مصاحبت علمی مرحوم فشارکی و مرحوم فقیه سبزواری ، بیش از 65 سال به درازا کشید
http://faghihsabzevari.blogfa.com/?p=4
مرحوم آیة الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی ، از شاگردان مرحوم فقیه سبزواری در نجف
مرحوم آیة الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی ، از شاگردان مرحوم فقیه سبزواری در نجف
مرحوم آیة الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی ، از شاگردان مرحوم فقیه سبزواری در نجف
دانشمند کمنظیر در عرصۀ علوم دینی
آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی از مراجع تقلید و متولد سال ۱۲۷۶ در نجف است. در دوران کودکیِ آن بزرگوار، مادرش هیچگاه بدون وضو او را شیر نداد و پس از دوران شیرخوارگی مواظبت کردند که لقمهای غذای حرام و حتی شبهناک به او ندهند. نخستین کلماتی که در نوجوانی در خارج از […]
آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی از مراجع تقلید و متولد سال ۱۲۷۶ در نجف است. در دوران کودکیِ آن بزرگوار، مادرش هیچگاه بدون وضو او را شیر نداد و پس از دوران شیرخوارگی مواظبت کردند که لقمهای غذای حرام و حتی شبهناک به او ندهند.
نخستین کلماتی که در نوجوانی در خارج از محیط خانه آموخت جملۀ «هُو الفتّاحُ العلیم» بود که آقا شیخ علی رُفَیش نجفی، به عنوان تیمّن و تبرک به وی آموخت. سپس پدر بزرگوارش او را به حرم مطهر و روضۀ منورۀ مولا امیرالمؤمنین علیه السلام برد و در مقابل ضریح مقدس مولا علیه السلام، الفبا را به او تعلیم داد و در همان حرم مطهر او را مفتخر به لباس روحانیت نمود. سپس بانویی به نام بی بی شمس شرف بیگم، که جدۀ پدری ایشان بود و از نوابغ زمان خود در علم و عمل و شعر و ادب به حساب میآمد آموزش سید شهاب را به عهده گرفت. نخستین درس برای او آشنایی با قرآن مجید بود. بعد از آن کتب فارسی ادبی، فقهی و اخلاقی را به او تعلیم نمود و ادبیات عرب را تا کتاب مغنی اللبیب به وی درس داد.
آیت الله مرعشی در مورد اشتیاق به درس و استفاده از محضر اساتید فرمودهاند: «هیچگاه در سنین جوانی به دنبال تمایلات نفسانی نرفتم. همیشه در پی کسب علم بودم. در شبانهروز بیش از چهار ساعت نمیخوابیدم و هر کجا نشانی از استاد یا عالم و یا جلسه درسی که مفید تشخیص میدادم مییافتم، لحظهای در رفتن به نزد آن استاد، عالم و جلسۀ درس درنگ نمیکردم.»
ایشان در نجف به تحصیل علوم دینی پرداخته و در ۲۷ سالگی به اجتهاد رسیدند. از جمله اساتیدی که آیت الله مرعشی به محضرشان رسید میتوان میرزا ابوالحسن طباطبائی بروجردی، میرزا حسین فقیه سبزواری، حاج شیخ مرتضی طالقانی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی و محمدعلی شاهآبادی را نام برد. در سال ۴۲ ایشان به قصد زیارت حرم امام رضا علیه السلام وارد ایران شده و به دستور آیت الله حائری در قم ماندگار شدند. سپس طبق نیاز آن زمان به تأسیس و ادارۀ مدارس متعدد از جمله مهدیه، مؤمنیه، شهابیه و مرعشیه پرداختند.
آیتالله مرعشی در طول زندگی خود بیش از ۱۵۰ کتاب و رساله تألیف کرد که برخی از این آثار به چاپ رسیده و در اختیار عموم قرار دارند. بخشی به صورت نسخۀ خطی باقی ماندهاند، تعدادی از بین رفتهاند و شماری از دستنوشتهها که به صورت اوراق پراکنده بوده در حال تدوین و جمعآوریاند.
در زمان حیات این مرجع گرانقدر، تولیت آستانۀ مقدسۀ حضرت معصومه سلام الله علیها محل دفنى در داخل حرم و در نزدیکى ضریح مطهر برای ایشان در نظر گرفته بود، اما ایشان در وصیتنامه خود چنین فرمود: «مرا در راهروى ورودى کتابخانه ـزیر پاى محققانى که براى مطالعه و تحقیق به این کتابخانه مراجعه مىکنندـ دفن نمایید». از این رو، پیکر مرجع بزرگ شیعه «آیت الله مرعشی نجفی» در راهروى کتابخانه بزرگى که خود آن را بنیاد نهاد است به خاک سپرده شد…
+ نوشته شده در جمعه نهم فروردین ۱۳۹۸ ساعت 23:23 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
هم بحث های مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در نجف اشرف
هم بحث های مرحوم آیة الله العظمی
حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در نجف اشرف
هم بحث های مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در دروس مختلف در نجف اشرف
علاوه بر مرحوم آیة الله حاج شیخ محمد علی کاظمینی صاحب تقریرات میرزای نایینی که هم بحث درس اصول فقه با مرحوم فقیه سبزواری بود؛ و نیز آیة الله سید علی قائنی ، این مفاخر جلیل القدر نیز ، در درس های دیگر ، هم بحث با معظم له در نجف اشرف بودند :
مرحوم آیةالله العظمی سید محمود شاهرودی ، مرجع تقلید و زعیم حوزه نجف
آیةالله سید محمد میبدی کرمانشاهی
مرحوم آیةالله شیخ علی محمد بروجردی
آیةالله شیخ موسی خوانساری ، تصویر وسط
+ نوشته شده در جمعه نهم فروردین ۱۳۹۸ ساعت 21:54 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
هشتم فروردین ، سالروز حمله روس ها به حرم حضرت رضا علیه السلام به گزارش مرحوم فقیه سبزواری
هشتم فروردین ، سالروز حمله روس ها
به حرم حضرت رضا علیه السلام به گزارش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری
آثار اصابت گلوله های توپ روس ها به گنبد مطهر حضرت رضا علیه السلام در فروردین 1291
آثار اصابت گلوله های توپ روس ها به گلدسته حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام در فروردین 1291
نمونه ای از گلوله توپ روس ها که در موزه آستانقدس رضوی نگهداری می شود .
دانلود فایل ماجرای حمله روس ها و خاطره گیر افتادن
مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در این حادثه
تلگرام
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7667
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7668
برچسبها: خاطره, فقیه سبزواری, هشتم فروردین 1291
+ نوشته شده در چهارشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۸ ساعت 23:11 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
احداث هزار خانه برای سیلزدگان مشهد در سال 1331 خورشیدی ، از خدمات مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
در سال هزار و سیصد و هفتاد و دو قمری برابر با سال یک هزار و سیصد و سی و یک شمسی ، در اثر بارندگی زیاد ، سیل عظیمی در اطراف مشهد جاری شد .
این سیل مهیب و خطرناک از اطراف جاری و ناگهان وارد شهر شد . سیل عجیبی بود . تمام خیابان هارا آب گرفت و خانه هائی که در نزدیکی های مسیل و مسیر آب بود ، تمام خراب و ویران شد و خسارات زیادی به مردم وارد کرد .
باران ایستاد و سیل هم تمام شد اما عده ای تمام هستی خودرا از دست داده بودند و حیران و سرگردان برای خود سرپناهی پیدا نمی کردند . آن ها که دارای قوم و خویش بودند ، به منزل بستگان خود پناه بردند و آن ها که دارای قدرت مالی بودند ، توانستند مجددا برای خود خانه بسازند ولی در این میان ، جمعی سرگشته و پریشان وجودداشتند که نه از امکانات مالی برخوردار بودند و نه دسترسی به جائی و کسی داشتند .
در این هنگامه غریب ، آن احساسات و عواطف انسان دوستی مرحوم فقیه سبزواری تحریک شد و مصمم شد که برای مردمان بی خانه و زندگی ، خانه مسکونی بسازد . معظم له ، مشغول فعالیت شدند که با همت مردانه خود در حدود هزار منزل برای سیل زدگان تهیه نمود و در اختیار آنان قرار داد .
یک قسمت از این خانه ها در خیابان خواجه ربیع بود که بصورت ملکی واگذار شد و قسمت دوم در انتهای خیابان تهران در کوی صدر واقع شده بود که البته زمین هایش از اراضی مسجد جامع گوهرشاد و موقوفه است . قسمت سوم در خیابان نخریسی ساخته شد که زمین های آن از اراضی موقوفه آستان قدس رضوی بود . تمام این خانه ها به سیل زدگان واگذار شد .
یادداشت های گزارشگران این حادثه را در فایل زیر مطالعه فرمایید :
تلگرام :
با فرمت pdf
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7656
با فرمت word
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7657
برچسبها: آیة الله فقیه سبزواری
+ نوشته شده در یکشنبه چهارم فروردین ۱۳۹۸ ساعت 18:37 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
بازدید حجة الاسلام رئیسی تولیت محترم آستان قدس رضوی از صحن جامع رضوان
بازدید حجة الاسلام رئیسی ، تولیت محترم آستانقدس رضوی از روند پیشرفت اجرای طرح صحن جامع رضوان در حرم رضوی
صحن جامع رضوان در محل سابق باغ رضوان از آثار مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری احداث شده است .
باغ رضوان از جمله آثار و یادگارهای ارزشمند مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری بود که به منظور ایجاد رفاه برای زائران ، اهالی خراسان و طلاب حوزه علمیه مشهد در شانزده هزار متر و در دوطبقه ، همانند ساختار صحن های حرم مطهر رضوی با بهره گیری از همت بلند خود و با هدف خدمت به آستانقدس رضوی و مردم ؛ و زیبا سازی اطراف حرم مطهر ، احداث کرده بودند .
مدرسه علمیه باغ رضوان که تولیت آن را مدتی مرحوم آیة الله حاج سیدجواد فقیه سبزواری به عهده داشت و سال ها مَدرَس ، محل اقامه نماز جماعت و محل سخنرانی آیة الله حجت هاشمی خراسانی بود ، بخشی از مجموعه عظیم باغ رضوان بود .
باغ رضوان و مدرسه علمیه باغ رضوان ، اوائل دهه 50 و پیش از انقلاب اسلامی ، مشمول طرح توسعه اطراف حرم قرار گرفت و پس از تخریب ، به فضای سبز تبدیل گردید .
هم اینک ، محل باغ رضوان سابق ، به صحن جامع رضوان تبدیل شده است .
باغ رضوان سابق و صحن جامع رضوان کنونی ، در غرب بست طبرسی و در شمال غربی بیوتات رضوی واقع شده ؛ و بقعه شیخ طبرسی ، مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی و مرقد پدر بزرگوار حجة الاسلام رئیسی تولیت محترم آستانقدس رضوی ، در همین صحن قرار دارد .
توضیحات تکمیلی مرتبط با باغ رضوان و صحن جامع رضوان را در لینک های زیر مطالعه فرمایید :
http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/2030
فقیه سبزواری ، سازنده مدرسه باغ رضوان :
آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
محوطه بقعه شیخ طبرسی ، مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی و مرقد پدر بزرگوار حجة الاسلام رئیسی تولیت محترم آستانقدس رضوی در صحن جامع رضوان حرم رضوی
برچسبها: باغ رضوان, صحن رضوان, حجة الاسلام رئیسی, تولیت آستانقدس رضوی
+ نوشته شده در یکشنبه چهارم فروردین ۱۳۹۸ ساعت 12:34 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
مرحوم آیة الله حاج شیخ رحمة الله فشارکی ، هم بحث مرحوم آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری
مرحوم آیة الله حاج شیخ رحمة الله فشارکی ، از دوستان صمیمی و هم بحث مرحوم آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری .
مقام معظم رهبری بخشی از ادبیات عرب را در مشهد نزد این عالم زاهد و متقی تلمذ کردند
مرحوم آیة الله فشارکی ، از شاگردان مرحوم آیة الله حاج شیخ علی اکبر نوغانی بود و پس از هجرت به قم و در طول چند دهه ، سرشناس ترین و برجسته ترین استاد ادبیات عرب در حوزه علمیه قم بود و صدها فاضل ادیب اریب تربیت کرد
متن پیام مقام معظم رهبری به مناسبت رحلت این عالم گرانقدر
بسم الله الرّحمن الرّحیم
درگذشت عالم پارسا مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ رحمت الله فشارکی رحمة الله علیه را که اینجانب بخشی از ادبیات عرب را در حوزهی علمیه مشهد مقدس از ایشان استفاده کردهام، به خانواده محترم و عموم شاگردان و علاقمندان به ایشان تسلیت عرض میکنم و علوّ درجات آن مرحوم را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیّد علی خامنهای
24/ خرداد/ 1393
برچسبها: هم بحث
+ نوشته شده در جمعه دوم فروردین ۱۳۹۸ ساعت 14:18 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
15 رجب ، سالروز تولد علامه شیخ محمد نهاوندی مفسر قران کریم
15 رجب ، سالروز تولد علامه شیخ محمد نهاوندی مفسر قران کریم
علامه نهاوندی از علمای همروزگار با مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری بود
آیتالله نهاوندی، فقیه کامل و حکیم اصیلی بود که تمام عمرش را صرف محبت به ولایتمداران اهل بیت (ع) کرده بود و با اقداماتی که در راه گسترش فقه انجام داد، موجب فخر و مباهات شیعه شد.
به گزارش خبرنگار آئین و اندیشه باشگاه خبری فارس «توانا»، بنا به برخی روایات تاریخی، 25 ربیعالثانی مصادف است با وفات عالمی از عاملان راستین شریعت مبین اسلام، «آیتاللّه شیخ محمد نهاوندى» که در 15 رجب سال 1291 (هجری قمری) در نجف اشرف، چشم به جهان گشود.
این عالم جلیلالقدر، کـودکى و نـوجوانیاش را در سایه تربیت پدرى دانشور و ادیب و متقى «مرحوم شیخ عبدالرحیم نهاوندی» تربیت یافت؛ مرحوم محدث قمى در خصوص مرحوم شیخ عبدالرحیم نهاوندی در کتاب «فواید» چنین یاد کرده است:
«شیخ عبدالرحیم نهاوندى در علم اصول و فقه، شهره آفاق و در زهد و تقوى محل اتفاق و در شعر و ادب یگانه بود.» آیتاللّه حاج شیخ محمد نهاوندى، فقه و اصول و حکمت را نزد علماى تهران و برادر خود مرحوم آیتاللّه شیخ حسن نهاوندى به پایان رساند و به ادامه تحصیل همت گماشت. ایشان در سال 1317 به اتفاق برادرش، تهران را به قصد مشهد مقدس ترک کرد؛ در آنجا در حوزه درسى برادر خویش و مرحوم شیخ حسنعلى تهرانى، حاج شیخ اسماعیل ترشیزى و میرسیدعلى حائرى یزدى که از علماى بزرگ آن زمان به شمار میرفتند، حاضر شد و توسط علما و مراجع تقلید، اجتهاد ایشان را تصدیق کردند.
استادان شیخ محمد نهاوندی
شیخ محمد نهاوندی در سـال 1244 هجری شمسی به قـصد تکمیل تحصیلات حوزوی به عتبات عالیات سفر کرد؛ ابتدا مدتى در کربلا در جوار مرقد حضرت سیدالشهدا (ع) اقامت داشت و محضر درسى مرحوم آیتاللّه سیداسماعیل صدر اصفهانى را درک کرد و سپس به نجف اشرف رفت و از فیوضات کامله فقه و اصول اساتید بزرگوارى چون عالمان ربانى آیتاللّه آخوند خراسانى، آیتاللّه سید محمد کاظم یزدى، حاج میرزا حسین خلیلى و شیخ عبداللّه مازندرانى بهرهها برد و توشهها اندوخت تا جایی که از بزرگترین شاگرد مرحوم آخوند خراسانى محسوب شد. وی اخلاق را نزد ملالطفعلى و مدتى نیز در سامرا از محضر درس مرحوم آیتاللّه میرزا محمدتقى شیرازى استفاده کرد. این مفسر شیعه، پس از طى مراحل عالى و کمالات اجتهادى در علوم عقلى و نقلی، اواخر سال 1330 هجری قمری به خاطر دریافت خبر کسالت و سکته قلبى برادرش به مشهد مقدس بازگشت و مدتی در مجاورت مرقد مطهر علىبنموسىالرضا (ع) زندگی کرد. وی ایامى را به تدریس در مدرسه علمیه میرزا جعفر و تألیف کتب و حل مسائل و مشکلات مردم اختصاص داد و مدتى را در زمان اختناق تحت مراقبت و تبعید به سر برد.
تألیفات علامه شیخ محمد نهاوندی
این عالم جلیلالقدر دستی در شعر و شاعری داشت و در شعر، تجلى و تخلص مىکرد و سوگ سرودههایش را در دفترى به نام «زبـدةالـمـصائب» جمعآوری کرد؛ اشعار فارسى و عربى آیتالله نهاوندی داراى نظمى روان و ساده همراه با مضامین پرمحتوا، سجع و قافیه موزون است و اکثر شاعران و مداحان اهل بیت (ع) و اهل منبر از اشعار ایشان استفاده کردهاند که در اینجا میتوان به مرثیهاى که وی در خصوص شهادت حضرت زهرا (س) سروده است (که معمولاً نیز توسط مداحان اهلبیت (ع) خوانده مىشود) «على چون جسم زهرا را کفن کرد/شقایق را نهان در یاسمن کرد» اشاره داشت.
آیتالله نهاوندی پس از چندى عازم تهران شد و مشغول به نگارش تفسیر قرآن کریم شد و نام تفسیر خود را «نفحاتالرحمان فى تفسیر القرآن» گذاشت که مورد توجه دانشوران ایمانى و علماى ربـانى از جمله مرحوم آیتاللّه حاج سیدابوالقاسم کاشانى که از دوستداران ایشان بود، قرار گرفت.
آیتالله نهاوندی، فقیه کامل و حکیم اصیل که تمام عمرش را صرف محبت به ولایت اهل بیت (ع) کرده بود در رثاى این بزرگواران به سرودن مصیبتنامهاى پرداخت که از لابهلاى ابیات آن عشق و علاقه خالصانه به ساحت مقدس ائمه معصومین (ع) دیده میشود. وى که همه خاندانش، عالمان دین بودند، دانشمندی فرزانه، مجتهد، مفسر و فقیه بود و از این رو ایشان را موجب فخر و مباهات شیعه در قرن گذشته میدانند. سرانجام شیخ محمد نهاوندی پس از 50 سال تلاش در نشر فرهنگ و معارف اهل بیت عصمت و طهارت در سن 79 سالگى در 25 ربیعالثانى سال1370 هجری قمری دیده از جهان فرو بست.
برچسبها: علامه شیخ محمد نهاوندی, 15 رجب
+ نوشته شده در جمعه دوم فروردین ۱۳۹۸ ساعت 1:17 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
کلید ضریح شریف حضرت رضا علیه السلام
کلید ضریح شریف و مطهر مضجع منوّر حضرت ثامن الائمه علیّ بن موسی الرّضا علیه آلاف التحیّة و الثناء که چهل سال در اختیار مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری بود . اکنون این افتخار نصیب حجة الاسلام رئیسی تولیت محترم استانقدس رضوی و ریاست قوه قضائیه شده است .
https://www.instagram.com/p/BuntRsQlgg-/
برچسبها: آیة الله فقیه سبزواری, حجة الاسلام رئیسی
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 5:45 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
حضور حجة الاسلام رئیسی ، تولیت آستانقدس رضوی و ریاست قوه قضائیه در کنار مزار پدر
سالروز میلاد حضرت امیر المؤمنین علیه السلام ، روز پدر و حضور حجة الاسلام رئیسی ، تولیت آستانقدس رضوی و ریاست قوه قضائیه در کنار مزار پدر در جوار مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی در صحن رضوان حرم رضوی . بیست و هشتم اسفند 1397
https://www.instagram.com/p/BvNMLZelVQ7/
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 5:35 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
صدور فتوی از سوی مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در حمایت از ملی شدن صنعت نفت ایرا
صدور فتوی از سوی مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
در حمایت از ملی شدن صنعت نفت ایران
نهضت ملی شدن صنعت نفت و آیت الله کاشانی
۲۹ اسفندماه امسال قریب ۶۸ سال از ملیشدن صنعت نفت میگذرد. در این یادداشت نگاهی به نقش سه ضلع مصدق، کاشانی و فدائیان اسلام در پیروزی مبارزات ملیشدن صنعت نفت داریم.
به گزارش عصرامروز، 29 اسفندماه امسال، قریب 68 سال از ملی شدن صنعت نفت میگذرد. داستان ملی شدن صنعت نفت از چهزمانی شروع شد؟ نقش مصدق و دیگر ملیگراها در این داستان چه بود؟ ملّیون بیشتر سهیم بودند یا مذهبیون؟
بزرگترین اشتباه در بررسی روند ملی شدن صنعت نفت که توسط برخی از پژوهشگران تاریخ رخ میدهد، بررسی روند ملی شدن صنعت نفت از سال 1329 بدون توجه به سالهای قبل است که این کار بهوضوح اشتباه است. برای بررسی درست روند ملی شدن صنعت نفت باید به 12 آذر سال 1323 برگردیم.
در مجلس چهاردهم، نماینده مردم قوچان، غلامحسین رحیمیان، اولین کسی بود که برای ملی شدن نفت ایران اقدام کرد.
او ضمن ارائه طرحی در مجلس چهاردهم، خواستار لغو قرارداد نفت ایران و انگلیس شد. رحیمیان از دکتر مصدق خواست که اولین کسی باشد که طرحش را امضا میکند. او طرح را پیشِروی مصدق میگذارد اما مصدق در اقدامی عجیب حاضر به امضای طرح نشد. او با بیان اینکه "نمیتوانیم قرارداد را یکطرفه فسخ کنیم" عملاً طرح رحیمیان را در نطفه خفه کرد، بهطوری که بعد از این واکنشِ مصدق، هیچ نمایندهای حاضر به امضای طرح رحیمیان نشد.
رحیمیان از دکتر مصدق خواست که اولین کسی باشد که طرحش را امضا میکند. او طرح را پیشِروی مصدق میگذارد اما مصدق در اقدامی عجیب حاضر به امضای طرح نشد...
در همان سال، پس از تمایل شرکتهای آمریکایی به اخذ امتیاز نفتی ایران، شوروی تلاش کرد امتیاز نفت شمال ایران را از آن خود کند، مصدق در نطقی در اینباره میگوید:
"دولت اتحاد جماهیر شوروی به نفت احتیاج دارد و دولت ایران هم در عالم مجاورت نباید نفت خود را با دیگران معامله کند."، پس مصدق صراحتاً با واگذاری امتیاز به آمریکاییها مخالفت نمیکند و درباره احتمال واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی واکنشی محتاطانه دارد.
مصدق بعد از مجلس چهاردهم (1324 ــ 1322) نتوانست به مجلس پانزدهم (1328 ــ 1326) راه یابد و بهحالت قهر سیاسی به زادگاهش احمدآباد رفته به کشاورزی مشغول شد و در هیچ درگیری برای نفت شرکت نمیکند این در حالی است که در تهران آیت الله کاشانی و برخی از ملیگراها مشغول مبارزه برای لغو قراردادهای خارجی ِ نفت بودند، از این رو میتوان اقلیت مجلس پانزدهم را پایهگذاران ملی شدن صنعت نفت دانست.
در مجلس پانزدهم آیتالله کاشانی و برخی از ملیگراها مشغول مبارزه برای لغو قراردادهای خارجی نفت بودند، ازاینرو میتوان اقلیت مجلس پانزدهم را پایهگذاران ملیشدن صنعت نفت دانست...
رحیمیان از دکتر مصدق خواست که اولین کسی باشد که طرحش را امضا میکند. او طرح را پیشِروی مصدق میگذارد اما مصدق در اقدامی عجیب حاضر به امضای طرح نشد. او با بیان "نمیتوانیم قرارداد را یکطرفه فسخ کنیم" عملاً طرح رحیمیان را در نطفه خفه کرد
در تیرماه این سال، در مجلس پانزدهم، قرارداد نفتی جدید ایران و انگلیس با عنوان گس ــ گلشاییان برمبنای قرارداد 1933 مطرح میشود. مصدق به مجلس پانزدهم راه نیافته است و در احمدآباد مشغول کشاورزی است، ولی حسین مکی بهدنبال آن است که با به صحنه آوردن مصدق، پشتوانه مخالفان قرارداد را محکمتر کند. مصدق پیشنهاد مکی را رد کرد، ولی نامهای دراینباره به مجلس مینویسد. او در این نامه از اینکه مجلس او را بهعنوان مشاور در کمیسیونها دعوت نکرده گله کرد.
بهعبارتی، مصدق در این نامه نه با قرارداد مخالفت کرده و نه از ملی کردن نفت سخنی گفته است و تنها از بیتوجهی به وی گله کرده است.
در بهمنماه همین سال، مصدق که به مجلس شانزدهم راه یافته بود، پیام آیتالله کاشانی را، که پس از بازگشت از تبعید لبنان نگاشته بود، قرائت میکند. آیتالله در این پیام عنوان میدارد که نفت ایران متعلق به ملت ایران است.
در این سال نیز نام آقایان حائریزاده، عبدالقدیر آزاد، مظفر بقایی، حسین مکی، امیرتیمور و نیز آیتالله کاشانی بهعنوان مخالفان قرارداد نفتی جدید با انگلیس و نیز ملی کردن نفت (از سوی آیتالله کاشانی) ثبت میشود، ولی سخنی از مخالفت مصدق با قرارداد نفتی جدید نیست، چه رسد به ملی کردن نفت!
دکتر محمد مصدق و دکتر حسین فاطمی
در مورد ورود دکتر مصدق به نهضت ملی شدن صنعت نفت، دکتر بقایی میگوید: بعد از این مبارزاتی که ما آغاز کردیم، به این نتیجه رسیدیم که یک نفر که یکمقدار از ما مسنتر و پرآوازهتر باشد، باید بهعنوان سمبل و نماد مبارزه قرار دهیم، و چون دکتر مصدق از نظر سابقه بالاخره به سلطنت رضاخان رأی نداده بود و این در زندگیاش عوارضی هم داشت، طبعاً این سابقه خوب موجب میشد که به ایشان گرایش پیدا کنند.
در سال 1329 دو نفر در طیف جبهه ملی هستند که صفت اولین نفر را دارند: حائریزاده و دکتر فاطمی و همچنان خبری از دکتر مصدق نیست.
مکی و بقایی به احمدآباد رفته از دکتر مصدق خواستند که به نهضت بپیوندد و جالب است بدانید که مصدق قبول نکرد که همکاری کند! و بعدها وقتی که کار اقلیت مجلس گرفت و جامعه هم تمایل خود را به این طرح نشان داد، مصدق خودش بلند شد و به تهران آمد!
بنابراین دکتر مصدق با تلاش اقلیت مجلس پانزدهم و نیروهای مذهبی خارج از مجلس، از انزوای سیاسی در آمد. این آغاز ورود دکتر مصدق به نهضت ملی شدن صنعت نفت بود.
به سال نهایی تصویب ملی شدن صنعت نفت (1329) میرسیم، حسین مکی مینویسد "حائریزاده در جلسه چهارم کمیسیون نفت در سوم مهر 1329 گفت: «اگر راه حکمیت و راههای دیگر نداشته باشیم، باید منابع نفت خودمان را ملی کنیم»".
در تصدیق بیان مکی، شهید آیت نیز در کتاب چهره حقیقی مصدقالسلطنه معتقد بود اولین کسی که در کمیسیون نفت، پیشنهاد ملی شدن نفت را داد، حائریزاده بود، نه مصدق!
دکتر مصدق در خاطراتش فکر ملی کردن نفت را به دکتر حسین فاطمی نسبت میدهد، به این شرح که جلسهای در خانه حاج محمود نریمان با حضور آیتالله کاشانی و اعضای جبهه ملی تشکیل میشود و در آن جلسه، دکتر فاطمی ملی کردن نفت را پیشنهاد میدهد و اعضا پیشنهاد وی را قبول میکنند، درنتیجه در سال 1329، دو نفر در طیف جبهه ملی هستند که صفت اولین نفر را دارند: حائریزاده و دکتر فاطمی و همچنان خبری از دکتر مصدق نیست.
پس تا اینجا، مصدق تا قبل از سال 1329 با ملی کردن نفت مخالف بود. پیش از وی نیز ابتدا آقای رحیمیان و آیتالله کاشانی و پس از آن، آقایان فاطمی و حائریزاده پیشنهاد ملی کردن نفت ایران را دادهاند. میتوان گفت مصدق سوار موجی شد که توسط دیگران راه افتاده بود و البته در مسیر ملی کردن نفت ایران زحمات زیادی نیز متحمل شد، ولی اولین فرد نبود.
بهجای ایشان، ما به دو نام برمیخوریم: آقای غلامحسین رحیمیان و آیتالله کاشانی. با بررسی روند ملی کردن نفت ایران و شروع کردن تاریخ بررسی از سال 1323 بهجای دوره نخستوزیری اول دکتر مصدق، متوجه میشویم یک نام پیدرپی در حال تکرار است و آن نام آیتالله کاشانی است.
با بررسی روند ملیکردن نفت ایران و شروعکردن تاریخ بررسی از سال 1323 بهجای دوره نخستوزیری اول دکتر مصدق، متوجه میشویم یک نام پیدرپی در حال تکرار است و آن نام آیتالله کاشانی است
اما پیروزی نهضت ملی نیاز به حضور گسترده مردم داشت، مردمی که بنا به خواست و سیاستهای کلی رژیم پهلوی در جریان همه امور نبودند کسی معنای ملی شدن صنعت نفت را نمیدانست، روشنفکران و سیاسیّونی که در نهضت ملی بودند هم وسیله و راهی نداشتند که اعتماد مردم را به خود جلب کنند لذا کاشانی کسی است که بهکمک او دکتر مصدّق و دیگر سرانِ نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ والّا حمایت مردم جلب نمیشد، مثلاً وقتی آیتالله انگجی وارد نهضت میشود، بخشی از مردم تبریز و آذربایجان همراه ایشان میآیند.
کاشانی کسی است که بهکمک او دکتر مصدّق و دیگر سرانِ نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند والّا حمایت مردم جلب نمیشد، مثلاً وقتی آیتالله انگجی وارد نهضت میشود، بخشی از مردم تبریز و آذربایجان همراه ایشان میآیند.
آیتاللّه کاشانی با یک اعلامیه، مردم را دعوت کرد تا برای ملی شدن صنعت نفت در اول دی ماه در مسجد شاه (مسجد امام خمینی فعلی) اجتماع نمایند. آیتاللّه کاشانی مردم را مجدداً برای اجتماع روز هشتم دی ماه در میدان بهارستان دعوت کرد. انتخاب میدان بهارستان برای این بود که هم حمایتی از نمایندگان جبهه ملی شده باشد و هم زنگ خطر را در گوش نمایندگان مخالف ملی شدن نفت بهصدا درآورد.
بهخلاف آنچه تاکنون تا حالا شنیدهاید بیشتر از ملیگراها، این روحانیون بودند که در جریان ملی شدن صنعت نفت تلاش میکردند، چند نمونه از تلاشهای روحانیون:
اولین اعلامیه را آیتاللهالعظمی سیدمحمدتقی خوانساری (که از مراجع ثلاث بودند) صادر میکنند.
نفر بعدی، شیخ محمود حلبی (که بعدها بنیانگذار انجمن حجتیه شد) است.
در تهران، بهجز آیتالله کاشانی که محور بود، باید از میرزا خلیل کمرهای و میرزا محمدباقر کمرهای نام برد.
مرجع دومی که به حمایت از ملی شدن نفت بیانیه صادر کردند آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی است.
آیتالله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی هم که این زمان از علمای مراجع درجه دوم قم بود فتوایی در لزوم ملی شدن صنعت نفت صادر کردند.
یکی دیگر از علما، آیتالله سیدمحمود روحانی قمی بود که ایشان از فقهای قم بودند و جایگاه مرجعیت داشت.
نفر بعدی؛ آیتالله سیدحسن چهارسوقی از علمای بزرگ اصفهان است.
دیگری آیتالله سیدحسین خادمی بود که دوران انقلاب هم از علمای برجسته اصفهان بود.
نفر سوم هم آیتالله شیخ مرتضی کاشانی اردکانی از علمای بزرگ اصفهان است.
نفر بعدی، آیتالله شیخباقر رسولی از علمای برجسته گیلان است که ایشان هم در مسئله نفت بیانیه میدهند.
آیتالله فقیه سبزواری است که فتوا میدهند.
آیتالله سیدمحمدرضا کلباسی که از فلاسفه و فقهای بزرگ مشهد بودند بیانیه میدهند.
از مراجع دیگر آیتالله سید صدرالدین صدر پدر امام موسی صدر است. در دوران نهضت نفت، ایشان از فدائیان اسلام دفاع میکرد و یکی از کسانی که همیشه شهید نواب صفوی به دیدنش میرفت همین آقای سیدصدرالدین صدر است.
شخصیت دیگر از روحانیون که در نهضت فعال بود، حجتالاسلام سیدمرتضی مستجابی است که او از خاندان صدر است، وی در جریان تظاهرات صف اول و جلوی مردم قرآن دست میگرفت و حرکت میکرد که اگر حملهای انجام شد او ابتدا کشته شود.
** بازویی بهنام فدائیان اسلام
رزمآرا، نخستوزیر وابسته به انگلیس، بهعنوان مخالف سرسخت ملی شدن صنعت نفت، این کار را غیرعملی خوانده، مردم را از خطرات آن ترساند و در 13 اسفند 1329 مخالفتش را با ملی شدن صنعت نفت، در جلسه کمیسیون نفت مجلس، تکرار کرد، تا آنجا که بهدلیل اقتدار و موقعیت ویژهاش و پشتیبانیهای دولت انگلستان از وی، به بزرگترین مانع تحقق خواست ملی تبدیل شد.
بهطور مشخص اولین تلاقی که فدائیان اسلام با جریان ملیگراها کردند، جلسهای بود که در منزل حاج محمود آقایی تشکیل شد که دکتر مصدق هم بهنیابت از خود نمایندهای را فرستاده بود. در آن جلسه فداییان با ملیگراها به نتیجه رسیدند که با فتوای آیتالله کاشانی رزمآرا را حذف کنند و بهعوض ملیگراها بعد از به حکومت رسیدن قوانین اسلام را پیاده کنند. سرانجام سه روز بعد، در مسجد شاه، رزمآرا بهضرب گلوله خلیل طهماسبی، عضو گروه فداییان اسلام بهقتل رسید.
نوع معاملهای هم که شاه پس از بازگشتش در آخر با هرکدام از این جریانها داشت، نشان داد که شاه از فدائیان اسلام بیشترین ترس را داشته است...
فردای قتل رزمآرا، همه چیز برای تحقق ملی شدن صنعت نفت فراهم شده بود و مخالفین وابسته به سفارت انگلیس جرئت مخالفت نداشتند و اینگونه بود که در روز 17 اسفند 1329 کمیسیون نفت پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را تصویب و اعلام کرد.
روز هجدهم اسفند، نواب صفوی با مرکب قرمز نامهای به تمام نمایندگان مجلس نوشت که "در صورتی که به ملی شدن صنعت نفت رأی مثبت ندهید، سرنوشت شما، سرنوشت رزمآرا است".
نوع معاملهای هم که شاه پس از بازگشتش در آخر با هر کدام از این جریانها داشت، نشان داد که شاه از فدائیان اسلام بیشترین ترس را داشته است. مصدق با همه سروصداها و مخالفتهایی که داشت، تنها یک سال به زندان رفت و بعد به منطقه خوشآبوهوای احمدآباد تبعید شد اما اعضای فدائیان اسلام تیرباران شدند.
آیتالله طالقانی هم که به مصدق علاقه داشت و به روحانی مصدقی مشهور شده بود، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سالگرد فوت مصدق در احمدآباد، گفت که "فدائیان اسلام ضربه اول را زدند و نمایندگان واقعی مردم را به مجلس فرستادند."، منظورش ترور انقلابی هژیر توسط سید حسین امامی بود که در پی آن انتخابات مرحله اول ابطال شد و وقتی که دوباره انتخابات برگزار شد، مصدق و اعضای جبهه ملی و آیتالله کاشانی به مجلس راه پیدا کردند.
فدائیان ضربه دوم را زدند و نفت ملی شد. برخی از مصدقیها که با فدائیان اسلام روابط خوبی داشتند، این نکته را تأیید میکنند. سرانجام چند روز بعد در 24 اسفند 1329، در پی تظاهرات عظیم مردم در خیابانها بهرهبری آیتالله کاشانی، مجلس شورای ملی اصل ملی شدن صنعت نفت را تصویب نمود و در 29 اسفند این اصل در مجلس سنا نیز بهاتفاق آرا بهتصویب رسید.
اما این تنها ملی شدن روی کاغذ بود، با توجه به شکایت دولت انگلستان و طولانی شدن روند شکایت و کودتای 28 مرداد، ملت ایران زمان خیلی کوتاهی، نفتِ ملی را تجربه کرد.
پس از کودتای 28 مرداد٬ نخستوزیر جدید٬ فضلالله زاهدی روابط با دولت انگلیس را که در زمان مصدق قطع شده بود از سر گرفت. مذاکرات نفت از 22 فروردین 1333 با سرپرستی وزیر اقتصاد و دارایی، دکتر علی امینی آغاز شد که منجر به قرارداد کنسرسیوم یا قرارداد امینی ــ پیج گردید، بر اساس قرارداد جدید که پس از ماهها مذاکره در 28 شهریور، بهامضای طرفین و در 29 مهر بهتأیید مجلس شورای ملی و در 6 آبان بهتصویب مجلس سنا رسید، اگرچه ملی شدن نفت و صنایع نفت ایران مورد پذیرش طرفهای خارجی قرار گرفت ولی دولت ایران تضمین میکرد که تا 25 سال نفت تولیدی را به شرکتهای عضو کنسرسیوم (آمریکایی، انگلیسی، هلندی و فرانسوی) بفروشد.
مجلس با تنها 5 رأی مخالف قرارداد کنسرسیوم را در 29 مهر 1333 تصویب کرد، این قرارداد که به "قرارداد امینی ــ پیج" نیز معروف شده است بهخلاف قانون ملی شدن نفت ایران باز هم اکتشاف و استخراج و فروش نفت را به دست شرکتهای خارجی سپرد.
این دستاورد با اقدامات نابهجای دولت مصدق و هوادارانش و اختلافاتی که با آیتالله کاشانی داشتند و در پی کودتای 28 مرداد 1332 و بازگشت مجدد شاه به کشور تدریجاً از بین رفت و غارت منابع نفتی کشور در قالب «کنسرسیوم» ادامه یافت تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی، دست همه استعمارگران از کشور قطع شد.
منابع پژوهش:
کتاب خاطرات و تألمات دکتر مصدق
کتاب سیاه حسین مکی
کتاب خاطرات دکتر مظفر بقایی کرمانی
کتاب چهره حقیقی مصدقالسلطنه
آرشیو روزنامه اطلاعات
آرشیو روزنامه کیهان
مرجع : خبرگزاری تسنیم
کد مطلب : 254756
http://asremrooz.ir/vdcgnt9x3ak9nu4.rpra.html
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 18:56 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
حمایت مرحوم آیة الله العظمی فقیه سبزواری از ملی شدن صنعت نفت ایران با صدور فتوی
29 اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران
21 مقاله در رابطه با حمایت علما از ملی شدن صنعت نفت ایران
مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ،
با صدور فتوی ، از ملی شدن صنعت نفت ایران ، حمایت کرد .
دانلود فایل مقالات با فرمت word
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 21:0 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
دست راست مرحوم فقیه سبزواری ، آیة الله سید احمد مدرس یزدی معروف به نهنگ العلما
دست راست مرحوم فقیه سبزواری ، آیة الله سید احمد مدرس یزدی معروف به نهنگ العلما
+ نوشته شده در سه شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 20:34 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری و آیة الله میرزا عبدالله چهلستونی از علمای برجسته تهران
آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری و آیة الله میرزا عبدالله چهلستونی از علمای برجسته تهران
+ نوشته شده در سه شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 17:39 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری و آیة الله میرزا عبدالله چهلستونی از علمای برجسته تهران
آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری و آیة الله میرزا عبدالله چهلستونی از علمای برجسته تهران
+ نوشته شده در سه شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 17:2 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری و آیة الله میرزا عبدالله چهلستونی از علمای برجسته تهران
آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری و آیة الله میرزا عبدالله چهلستونی از علمای برجسته تهران
+ نوشته شده در سه شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 16:58 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری وآیة الله العظمی حاج میرزا حسن سیادتی سبزواری
آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری وآیة الله العظمی حاج میرزا حسن سیادتی سبزواری
مؤلف کتاب " وسیلة الوصول الی حقایق الاصول "
+ نوشته شده در سه شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 16:51 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری وآیة الله سید علی اکبر خویی
آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری وآیة الله سید علی اکبر خویی
پدر آیة الله العظمی سید ابوالقاسم خویی در مسجد گوهرشاد
+ نوشته شده در سه شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 16:37 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
زندگی نامه و خدمات مرحوم آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری
زندگی نامه و خدمات مرحوم آیة الله
حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری
چهارمین فرزند روحانی و مجتهد
مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
پژوهش و تدوین :
سید محمد فقیه سبزواری
آیتالله سید صادق فقیه سبزواری،الگوی اجتهاد و تبلیغ
آیتالله سید صادق فقیه سبزواری، در طول عمر با برکت شان، در کنار تحصیل و تدریس و تهذیب، از تبلیغ معارف اسلامی و ترویج احکام شرعی غافل نبودند و به این بعد از وظایف شرعی و اجتماعی خود، اهمیت بسیار می دادند و به هنگام تعطیل دروس حوزه علمیه قم و در موسم های تبلیغ،با اشتیاق و آمادگی لازم عازم مقصد و هدف برای ترویج اخلاق و احکام و معارف اسلامی می شدند.
آیتالله سید صادق فقیه سبزواری، متولد سال 1311هجری شمسی در مشهد ؛ و چهارمین فرزند روحانی مرجع عالیقدر مرحوم آیتالله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( درگذشته 15 بهمن ماه 1345 مشهد) ، می باشد .
معظّم له ، پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، با اشراف و تشویق پدر بزرگوارش؛ و برادران روحانی و فاضل خود، مرحوم آیتالله حاج میرزا زین العابدین، مرحوم آیتالله حاج میرزا باقر و مرحوم آیتالله حاج سید جواد فقیه سبزواری، به کسوت روحانیت درآمد و از محضر استاد محمد تقی ادیب نیشابوری (ادیب دوم) و آیتالله حاج میرزا احمد مدرس، کسب فیض کرد. با اتمام دوره سطح حوزه در مشهد، به قصد ادامه تحصیل و طی مدارج عالی علمی در نجف اشرف، راهی عراق شد.
در طول یک سال اقامت در نجف و کربلا؛ و کسب فیض از محضر اساتید برجسته، به دلیل ناسازگاری آب و هوای نجف ؛ و بیماری ، در سال 1331 شمسی مجبور به ترک عراق و عزیمت به سوی قم، پایگاه مرجعیت و روحانیت شیعه در جوار مضجع شریف حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها شد.
با ورود به قم و افکندن رحل اقامت در این شهر مقدس، محضر بزرگانی چون مرحوم آیتالله عبدالنبی عراقی، آیتالله صدر، آیتالله حجت، آیتالله حاج میرزا حسین بروجردی و سایر بزرگان آن روزگار را درک کرد و مدت 9 سال تا 1340، سال رحلت مرحوم آیتالله حاج میرزا حسین طباطبایی بروجردی، در درس خارج آن مرجع یگانه حضور یافت.
پس از رحلت آیتالله العظمی بروجردی، از خرمن فقه و اصول مراجع شهیر و مبرّز همچون آیتالله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی، آیتالله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی، آیتالله العظمی مرعشی نجفی، آیتالله العظمی شریعتمداری، آیتالله العظمی سید محمد محقق داماد و امام خمینی رضوان الله تعالی علیهم اجمعین، خوشه ها چید و به رتبه اجتهاد رسید.
فلسفه را نزد مرحوم علامه طباطبایی آموخت و با توجه به ذوق و شوق وافر نسبت به علوم رایج در حوزه علمیه قم نظیر علم اخلاق، حدیث، هیئت، حکمت، کلام، تفسیر و جز این ها، با استفاده تمام از فرصتها و ظرفیت های موجود حوزه قم، برای کسب دانشها و مهارتها، همت کرد و به اندوختههای علمی خود افزود و در نشر آموخته های خود، تلاش خالصانه داشت.
صمیمی ترین دوست و تنها همدرس و هم بحث مرحوم فقیه سبزواری ، مرحوم آیة الله حاج شیخ رحمة الله فشارکی بود که در علم و زهد و اخلاق و ساده زیستی ، شهره حوزه علمیه بود . وی از شاگردان مرحوم آیة الله حاج میرزا علی اکبر نوقانی ؛ و از مدرسین معروف ادبیات عرب در مشهد بود که مقام معظم رهبری ، بخشی از ادبیات را نزد ایشان تلمذ کرده بودند . به این نکته در پیامشان به مناسبت رحلت ایشان اشاره کرده اند .
مرحوم فشارکی ، چند دهه در مسجد امام حسن عسکری (ع) در قم ، لا ینقطع و منظم به تدریس ادبیات عرب پرداختند و با روش تدریس خاص و شیرین خود ، صدها فاضل و فرهیخته و استاد برجسته ، تقدیم حوزه های علمیه کشور کردند .
دوستی و مصاحبت علمی مرحوم فشارکی و مرحوم فقیه سبزواری ، بیش از 65 سال به درازا کشید و در طول سال های تحصیل ، همه درس های مراجع عظام را به اتفاق می رفتند و سپس ، به بحث می نشستند . برای مباحثه دروس ، اهمیت و ارزش ویژه ای قائل بودند و در این اواخر که رفت و آمد برای هردو بزرگوار مشکل شده بود ، شب ها به وسیله تلفن ، مواد درسی مورد علاقه خودرا بحث می کردند و نکته های غامض علوم مورد علاقه مشترک خودرا ، موشکافی و واکاوی می کردند .
آیتالله سید صادق فقیه سبزواری، در طول بیش از 65 سال سکونت و تحصیل و تدریس در قم، منشأ خدمات خالصانه بسیار به حوزه علمیه بود و از فرصت ها، برای خدمت بیشتر به حوزه، مراجع بزرگوار تقلید، مدرسین و طلاب، نهایت بهره هارا برد.
در طول سفرهای تبلیغی به مناطق مختلف کشور، با توان شخصیت شناسی ویژه ای که داشتند ؛ و شاید به باطن افراد وقوف پیدا می کردند و صلاحیت های لازم برای ورود به جرگه روحانیت را در بعضی افراد می دیدند ، برخی از جوانان مستعد را تشویق و ترغیب به ورود به حوزه علمیه قم و کسوت روحانیت میکردند که هم اکنون، بسیاری از آنان، از فضلای بنام؛ و منشأ خدمات بسیار علمی، عمرانی، فرهنگی و اجتماعی در مناطق مختلف کشور و خارج از کشور هستند.
در طول 65 سال، شاگردان بسیار تربیت کرد و نسبت به معاش و تحصیل و ازدواج آنان اهتمام و نطارت تمام داشت.
با قیام امام خمینی (ره)، به جرگه مبارزان پیوست و به اشکال گوناگون، ضمن سفرهای تبلیغی، جوانان را با ماهیّت نهضت بنیانگذار جمهوری اسلامی، آشنا؛ و شخصیت فقهی، علمی و انقلابی امام خمینی را برای نا آشنایان ، تبیین می کرد.
سال های 1356 و 1357، در جریان قیام سراسری مردم ایران به حمایت از مبانی اندیشه های انقلابی امام خمینی (ره)؛ و با توجه به نیاز شدید طرفداران نهضت قائد انقلاب اسلامی به کسب اطلاع از رهنمودهای مهم معظم له به شکل مصاحبه و سخنرانی در نجف اشرف و در پاریس، در خانه خود اتاقی را به تکثیر نوارهای سخنرانی ها و مصاحبه های امام خمینی (ره) اختصاص داد و از دو فرزند ذکور خود خواست که به تکثیر و توزیع نوارها بپردازند که ساواک و اطلاعات شهربانی قم، در چند یورش به خانه، نهایتا، تمام دستگاه ها و نوارهارا مصادره کرده و دو فرزندش را دستگیر، یکی را به دلیل بیماری، تحت الحفظ و با گماردن محافظ به بیمارستان آیتالله گلپایگانی قم؛ و دیگری را به کمیته مشترک ضد خرابکاری، به تهران منتقل؛ و اقدام به بازجویی و شکنجه های وحشتناک و طاقت فرسا کردند.
با شروع جنگ تحمیلی، بارها، با شوق و ذوق، به جبهه های جنگ سفرکرد و به دلیل مقام والای علمی و سیادتش، قرارگاهش، در طول اقامت در مناطق جنگی، کمیته مرکزی اهواز؛ و حسینیه کربلا، مقرّ فرماندهان ارشد سپاه و ارتش بود.
شهید سپهبد صیاد شیرازی، مجذوب اخلاق و سخنان آیتالله حاج سید صادق فقیه سبزواری بود و دستور می داد خلاصه ای از سخنرانی های ایشان را بصورت مکتوب، تهیه و بین رزمندگان توزیع کنند. پس از پایان جنگ تحمیلی و تا زمان شهادت شهید صیاد شیرازی، ارتباط دوستانه ایشان برقرار بود.
مرحوم فقیه سبزواری، از حافظه بسیار قوی برخوردار بودند؛ و جز، حفظ بودن متن عربی بیشتر قواعد علم اصول فقه و روایات اخلاقی؛ و فروع فقهی، حافظ هزاران شعر ناب اخلاقی و محکم و متین از شاعران عرب و پارسی زبان بودند؛ و در مناسبت های مختلف، بدون مکث، در عین فصاحت ؛ و با رعایت بلاغت و نکته سنجی، برای هر موضوعی، چند بیت شعر قرائت می کردند؛ و در کنار مختصات علمی و اخلاقی دیگرش، برخورداری از حافظه عجیب و قوی نیز، جاذبه برجسته و مورد بحث بین اساتید، مریدان، دوستان و شاگردانش بود.نمونه ای از محفوظات ایشان، به جز قران کریم، خطبه حضرت سجاد علیه السلام و برخی خطبه های طولانی نهج البلاغه؛ و اشعار دیوان منتسب به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام؛ و سایر اشعار منتسب به حضرات معصومین علیهم السلام، قصیده ای طولانی و در حدود 80 بیت از ابوالفتح بستی به زبان عربی ست که حتی در شرائط سخت تحمل بیماری، فصیح و بدون مکث، از ابتدا تا انتها قرائت می کردند.
آن بزرگوار ، به دلیل احراز مقامات بلند زهد و تقوا ؛ و نیل به رتبه اجتهاد، مورد توجه همه مراجع عالیقدر تقلید، علما و مدرسین والا مقام و همروزگار خود در حوزه های علمیه نجف، قم و مشهد بودند و مجموعه اجازاتی که ایشان از نامدارترین مراجع عظیم الشأن تقلید و فقهای عالیمقام دارند، کم نظیر است.
برخی آیات عظام، مراجع تقلید جلیل القدر و فقهای بزرگواری که به آیتالله سید صادق فقیه سبزواری، اجازه جامع مکتوب داده اند، عبارتند از:
پدر بزرگوارشان، آیتالله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری، آیتالله العظمی سید محمد هادی میلانی، حضرت امام خمینی، آیتالله العظمی حاج سید محمد رضا گلپایگانی، آیتالله العظمی سید عبدالاعلی موسوی سبزواری، آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، آیتالله العظمی سیستانی، آیتالله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی، آیتالله العظمی سید عبد الله شیرازی، آیتالله العظمی آخوند همدانی، آیتالله العظمی سید محمد محقق داماد، آیتالله العظمی محمد تقی بهجت، آیتالله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی، آیتالله العظمی سید محمود شاهرودی، آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی، آیتالله العظمی سید کاظم شریعتمداری، آیتالله العظمی مرعشی نجفی و....
آیتالله سید صادق فقیه سبزواری، در طول عمر با برکتشان، در کنار تحصیل و تدریس و تهذیب، از تبلیغ معارف اسلامی و ترویج احکام شرعی غافل نبودند و به این بعد از وظایف شرعی و اجتماعی خود، اهمیت بسیار می دادند و به هنگام تعطیل دروس حوزه علمیه قم و در موسم های تبلیغ، یعنی ماه مبارک رمضان و دهه اول و آخر ماه صفر، و مناسبت های دیگر، با اشتیاق و آمادگی لازم، همه خطرهای سفر به مناطق دور دست را به جان و دل می خریدند و عازم مقصد و هدف برای ترویج اخلاق و احکام اسلامی می شدند.
یکی از مقصدهای مرحوم فقیه سبزواری، فریدونکنار در استان مازندران بود که بیش از شصت سال، در ایام ماه مبارک رمضان و مناسبت های دیگر، بر اساس دعوت اهالی ، دراین دیار، به تبلیغ و انجام خدمات عامّ المنفعه مختلف پرداختند و به همین دلیل ، از محبوبیت زائدالوصفی در بین اهالی محترم و متدیّن فریدونکنار و اطراف و اکناف این شهر مذهبی ، برخوردار بوده و هستند.
یکی از خصوصیات جالب معظم له، این بود که اصرار به اقامه نماز صبح، به جماعت و در مسجد داشتند که معمولا، در بیشتر مساجد، خصوصا، پیش از انقلاب اسلامی، فقط نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء دایر بود.
حدود 56 سال پیش ، اولین کلنگ مسجد ولی عصر (عج) فریدونکنار ،
با حضور آیة الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی
به دست مرحوم آیة الله حاج سید صادق فقیه سبزواری به زمین زده شد .
ین شخصیت روحانی ، به هر کجا که برای وعظ و خطابه و نشراحکام نورانی شرع انور سفر می کرد، همانند اجداد طاهرین و پدر بزرگوارشان، در اندیشه فقرا و مستمندان همان منطقه بودند و از موارد مهمی که همیشه در دستور کار برنامه های تبلیغی ایشان بود، شناسایی نیازمندان و فقرای محل بود و افراد متمکن را تشویق به احسان و رسیدگی به امور فقرا می کردند.
از جمله فعالیتهای شاخص معظم له، بنای مسجد و حسینیه در مقاصد تبلیغی بود که به دلیل ارادت خاص ایشان به قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و این که خود را سرباز کوچک آن امام همام می دانستند، تمام مساجدی که در مناطق مختلف احداث کردند خصوصا در فریدونکنار و محمد شهر کرج، بنام مبارک آن حضرت؛ «صاحب الزمان» و «ولی عصر» (عج) نامگذاری شدند.
از دیگر خصوصیات بارز و برجسته آن مرحوم، که بسیار اصرار داشتند، تشویق همگان، خاصه جوانان، به مطالعه کتابهای معتبر دینی و مذهبی بود؛ و خود، سخاوتمندانه، حتی کتاب های شخصی و کمیاب خودرا به منظور گسترش فرهنگ مطالعه کتاب های دینی، هدیه می کردند و نوعا، اکثر مریدان ایشان در شهرهای مختلف، به برکت اهتمام ایشان به این امر، دارای کتابخانه شخصی در خانه خود هستند.
آیتالله حاج سید صادق فقیه سبزواری، شخصیت روحانی بسیار قانع و کاملا به دور از تعلقات دنیوی؛ و دارای زندگی متوسط و زاهدانه ای بودند.
منزل ایشان، که از ابتدا و تا پایان عمر، در محله ای فقیر نشین قرار داشت؛ و زمین آن، از موقوفات آستانه مقدسه قم هست، منزلی بسیار ساده و خالی از هرگونه جلوه و اسباب و تزئیناتی است که معمولا، در خانه های اقشار فقیر به عنوان حداقل وسائل مورد نیاز وجود دارد . خانه اش ، همیشه محل رفت و آمد شاگردان و دوستان و مریدانش بود و بیشتر ایام، مهماندار دوستان و آشنایان و مسافران و زائران حرم کریمه اهلبیت سلام الله علیها بودند که از نقاط مختلفی که معظم له سفر می کردند، می آمدند؛ و در حد توان خود پذیرایی می کردند و باور داشتند که اینان، زوار حضرت معصومه سلام الله علیها هستند و پذیرایی و احترامشان واجب است.
آن فقید سعید ، شخصیت روحانی کم نظیر؛ و از روحانیان و مدرسان متقدّم و پیشکسوت حوزه علمیه قم هستند که 65 سال سابقه حضور در میدان تعلّم و تعلیم فقه و اصول و سایر علوم حوزوی و اسلامی ؛ و نیز پیشینه دراز مدت اهتمام به تبلیغ معارف اسلامی ، به شیوه استفاده از منبر و ایراد خطابه را در پرونده خود دارند؛ و به همین جهت، مورد احترام و تکریم همه مراجع عظام و فقها و مدرسین نامدار و طلاب و فضلای حوزه علمیه قم ، پیوسته بوده و هستند .
توکل عمیق و پیوسته به خدا در امور، گره گشایی از امور مراجعان از هر طیف و طبقه ، غیرت دینی ، تقیّد شدید به صله ارحام، شوخ طبعی، سازگاری بسیار با اقشار مختلف مردم ، سادگی پوشاک ، خواب و غذای کم ، نظم شدید در امور، وقت شناسی، حسن خلق، وفای به عهد، تواضع بسیار، سادگی در بیان و رعایت اقتضائات مخاطبان و شنوندگان، احترام به کودکان و جوانان، پارسایی خاص، زهد و قناعت، از مختصات برجسته و مطرح و زبانزد آن عالم جلیل القدر بود که ایشان را بین وابستگان سببی و نسبی، شاگردان، دوستان، همسایگان، همسفران ، آشنایان و عموم مریدان ، محبوب و متمایز کرده بود .
سرانجام، آیتالله حاج میرزا صادق فقیه سبزواری، پس از تحمل بیش از پنج سال بیماری های مختلف و بستری بودن در بیمارستان و منزل، ساعت چهار بعد از ظهر روز دو شنبه 29 خرداد ماه 1396 هجری شمسی، مقارن با 24 رمضان 1438 هجری قمری، در ایام شهادت و سوگواری مولای متقیان حضرت امیر مؤمنان علی علیهالسلام، در سن 85 سالگی، زندگی را بدرود گفته، پس از 65 سال تلاش و جنب و جوش در مسیر حفظ و توسعه مذهب جعفری؛ و ارائه خدمات شایسته به حوزه علمیه قم، در جوار رحمت واسعه الهی، در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها آرام گرفت .
تشییع با شکوهی انجام شد و با این که آیین تشییع در بازه زمانی خاصی به دلیل تقارن با ایام ماه مبارک رمضان صورت گرفت و طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در مقاصد تبلیغی خارج از قم حضور داشتند ؛ و هوای روز تشییع نیز گرم بود ، اما علمای اعلام ، نمایندگان محترم مراجع بزرگوار تقلید ، نماینده محترم مقام معظم رهبری در قم و همکاران محترمشان ، طلاب و فضلای حاضر در قم و اقشار مختلف مردم مؤمن و روزه دار ، در مراسم تشییع ، اقامه نماز میّت ، تدفین و مجالس ترحیم ، حضور گسترده ای داشتند و آنگونه که در خور شأن والای یک سر باز قدیمی حضرت حجت ( عج ) باشد ، تجلیل شایسته به عمل آمد .
بر پیکر رنجدیده اش از بیماری طولانی ، مرجع عالیقدر شیعه ، سیّد الفقهاء و المجتهدین ، حضرت آیة الله العظمی شبیری زنجانی ، اقامه نماز فرمودند و ضمن تسلیت به فرزندان آن مرحوم ، آنان را مورد تفقد و دلجویی قرار دادند .
از سوی آیة الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه و ریاست جامعة المصطفی ، پیام تسلیت ، صادر و منتشر شد .
رسانه های خبری و حوزوی ؛ و شبکه های رادیویی و تلویزیونی صدا و سیما ، اخبار رحلت ، تشییع ، اقامه نماز میّت و مجالس ترحیم را ، بطور گسترده و همراه با تصاویر متعدد ، پوشش دادند .
پیکر مرحوم آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری ، در حرم مطهر کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ، صحن امام رضا علیه السلام ( صحن بزرگ ) ، غرفه 16 به خاک سپرده شد و هم اکنون ، مرقدش ، در کنار مضجع صدها عالم و مجتهد برجسته دیگر در حرم مطهر ، مزار مریدان و دوستان و شاگردانش می باشد .
منبع
پایگاه رسالات
http://resalaat.ir/NewsDetail.aspx?itemid=11803
با اندکی ویرایش و تکمیل محتوا
اقامه نماز میت توسط سیدالفقهاأ والمجتهدین آیة الله العظمی شبیری زنجانی بر پیکر مرحوم آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
مطلب مرتبط :
مجموعه اجازات آیات و مراجع عظام به آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7090
+ نوشته شده در پنجشنبه دوم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 16:39 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
پایان نزاع مردم مشهد با یهودی ها ، پس از صدور اطلاعیه مرحوم آیة الله العظمی فقیه سبزواری
پایان نزاع مردم مشهد با یهودی ها ، پس از صدور اطلاعیه مرحوم آیة الله العظمی فقیه سبزواری
و آیة الله العظمی حاج شیخ علی اکبر نهاوندی
روایتهایی از محله جدیدهای مشهد
یهودی ها برای توسعه به مشهد آوردهشدند
شاید این روزها دیگر نتوان فردی از قوم یهود را در مشهد پیدا کرد، اما روزگاری یهودیها برای خودشان در این شهر محلهای داشتند
شهرآرا آنلاین - محمد نظرزاده - تاریخ پژوه | شاید این روزها دیگر نتوان فردی از قوم یهود را در مشهد پیدا کرد، اما روزگاری یهودیها برای خودشان در این شهر محلهای داشتند و بخش بزرگی از رونق شهر را رقم میزدند. اصلا به خاطر همین رونق و ثروتشان نادرشاهِ عاشق توسعه شهر و گسترش تجارت، تصمیم گرفت برای نخستینبار آنها را وارد مشهد کند تا این شهر توسعه یابد. با همین هدف به دستور نادر آنها در جنوب شرقی حرم در عیدگاه ساکن شدند و چون جدید بودند، مردم مشهد نام محل زندگی آنها را جدید و جهود گذاشتند.
یهودهای عیدگاه با ثروتی که داشتند، شروع کردند به ساخت خانه، حمام، تجارتخانه و موارد مشابه که امروز بنای تعدادی از آنها همچون سرای عزیزا...اف، گرمابه اسلام، خانه ننهجان و ... همچنان پابرجاست. بیشتر آنها تاجر بودند و خانوادهدوست که با همین مشخصه خیلی زود جمعیتشان در مشهد افزایش یافت، اما برخی حواشی زندگی آنان باعث شد تا مسلمانان آنها را خودی ندانسته و جنگ و اختلاف را با آنها از زمان محمدشاه شروع کردند تا اینکه یهودها بعد از جنگ جهانی دوم این شهر را برای همیشه ترک کردند. آنچه میخوانید تاریخنگاری حضور و پایان زندگی قوم یهود براساس اسناد قدیمی در مشهد است.
یهودهای قزوین، مشهدی شدند
در سال 1730میلادی(1142قمری) اولین بار نادرشاه به خاطر علاقهای که به توسعه شهرها و گسترش تجارت داشت، 100 خانواده از یهودیان را به منظور آبادی مشهد از قزوین به این شهر آورد. به دستور نادر، آنها در مجاورت محله عیدگاه در نزدیکی حرم مطهر ساکن شدند. بیشتر آنها که از ثروتمندان یهود محسوب میشدند، کار خریدوفروش و معامله را در این شهر شروع کردند و به تدریج در کوچه و بازار با توده مردم آشنا شدند و مشهدیها آنها را تاجر میخواندند. به مرور که تعدادشان بیشتر شد، کدخدایی هم در بین خودشان انتخاب کردند که نامش ملامهدی بودهاست.
آیا یهودیهای مشهد مسلمان شدند؟
مسلمانهای مشهد، یهودها را با همه ثروت و منفعت مالی که در توسعه شهرشان داشتند، بازهم خودی نمیدانستند. به همین دلیل سر اختلاف با آنها افتادند. از حادثههای مهم تاریخی هم که باعث کشتهشدن 200یهودی در مشهد شد، حمله مردم مشهد به یهودها در دوران سلطنت محمدشاه قاجار بود.
آنطور که رضاقلیخان هدایت در اسناد نقل کردهاست « در سال 1255 هجری قمری، در روز عاشورا چند نفر از کودکان یهود، کله سگی را بر سر چوبی کرده و العیاذ بِا... بعضی کلمات کفرآمیز بر زبان میگفتند و بازی میکردند. این خبر در روضه مطهره به گوش مردم میرسد و آنها هم به خانه یهودیان حمله کرده و حدود 200نفر از آنان را میکشند و حتی اثاث خانهها را هم به غارت میبرند. بعد از این داستانها طایفه یهود زبان به کلمه طیبه شهادت گشوده و حاجی میرزا موسی خان همه آنها را مسلمان کرد. کودکانشان را هم به مکتب مشترک با شیعهها فرستاد و بعد از مسلمان شدنشان، اموالشان را هم برگرداند.»
البته داستان دیگری هم در حمله به قوم یهود در اسناد نوشته شدهاست که براساس آن مردم خشمگین در عید قربان به یهودیهای این شهر حمله کردهاند. آنطور که نقل شده، در روز عید قربان مردی یهود که مبتلا به بیماری پوستی بوده، بنابر تجویز پزشک عامی، سگی را کشته و دستش را برای درمان در امعاء و احشاء آن میگذارد. چون این عمل مصادف با روز عید قربان بود، از سوی مسلمانان اهانت تلقی شده و فتنهای سر این موضوع بر پا میشود. عموم اهالی به محله یهودیان حمله کرده و کشتار و غارت اموال آنها شروع میشود. پی این واقعه یهودیهای مشهد به ظاهر مسلمان و به نام جدیدالاسلام مشهور میشوند. این تازهمسلمانشدهها پس از این ماجرا مراسم مذهبی خود را پنهان انجام میدادند و برای اینکه حضور خود را نشان دهند، گاهی عدهای را به مساجد مسلمانها میفرستادند.
داستان محمدیکردن کودکان مسلمان توسط یهودها
هجوم به یهودیهای عیدگاه بار دیگر نیز طی روزهای ٢٧ و ٢٨ فروردین ١٣٢٥ در تاریخ معاصر مشهد تکرار شد. این واقعه که بسیاری از افراد مسن و سالخورده محله عیدگاه آن را بهخاطر میآورند، از این قرار است که توپ چند کودک مشغول بازی به بانویی کلیمی اصابت میکند. آن خانم دست کودک را گرفته و به قصد شکایت پیش مادرش میبرد. شخصی در بین راه کشمکش کودک با زن کلیمی را میبیند و فریاد میزند که آهای مردم این زن بچه را میبرد که محمدی کرده و بکشد. عدهای به او میپیوندند و بچه را از چنگ زن میرهانند. با گسترش خبر، مردم از اطراف جمع شده و با حمله به محله جدیدها عدهای از یهودیان را مجروح میکنند. چون پلیس کاری از پیش نمیبرد، آیتا... نهاوندی با وجود کهولت سن در محل غوغا حاضر میشود و جمعیت را متفرق میکند. با اطلاعیهای که آیتا... حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و آیتا... حاج شیخ علیاکبر نهاوندی صادر میکنند، ماجرا فیصله پیدا میکند. بعد از پخش شدن این خبر بسیاری از والدین تا مدتها کودکان خود را از حضور در محله یهودیها منع کرده بودند و آنها را از محمدیشدن به دست یهودها میترساندند.
یهودها بیشتر از زیرزمین تردد میکردند
بناهای باقیمانده از دوران سکونت یهودها در مشهد زیرزمینهای فراوانی دارد که نشان میدهد آنها بیشتر از زیرزمین تردد میکردند تا امنیتشان حفظ شود و در زمانهایی هم که به خطر میافتند با هم ارتباط بگیرند. البته نومسلمانان یهود در محیط کار با مردم بومی منطقه ارتباط داشتند، اما از نظر مسکن و رفع نیازهای خود تقریبا محله متمایزی داشتند که کوچه جدیدها(محمدیه و سروش)، کوچه عباسقلیخان و قسمتی از راسته عیدگاه از مراکز عمده تجمع و سکونت یهودیان در اطراف حرم مطهر بود.
گرمابه اسلام؛ حمام یهودی باقیمانده برای مسلمانها
بناهای مختلفی از یهودیهای مشهد با قدمتی حدود یکقرن در اطراف حرم باقی ماندهاست. یکی از آنها حمام کهنه جهودهاست. این حمام در کوچه جدیدها روبهروی مسجد قفلگرها قرار دارد. بقایای آن هم اکنون باقی است. حمام نو جهودها با نام گرمابه اسلام در کوچه عباسقلیخان دیگر حمام یهودهاست که همچنان فعال است. قصابی جهودها در کوچه جدیدها (سروش) قرار داشت که در حال حاضر تبدیل به سرای موحدیان شدهاست. دربند جهودها کوچهای بنبست با گذرهای فرعی است که در ابتدای کوچه جدیدها (محمدیه) قرار دارد. این قسمت با کوچههای پر پیچ و خم و وسعت زیاد، حدود دهها خانه یهودینشین را در خود جای داده بودهاست. محل تقاطع کوچههای جدیدها (محمدیه و سروش) و عباسقلیخان معروف به حیطه جهودهاست. به گفته افراد مسن محله، این مکان زمانی با حضور یهودها بازار پر رونقی بودهاست.
تاجرخانه یهودیها همچنان فعال است
سرای عزیزا... اف بنا به گفته اهالی مسن محل، متعلق به یک تاجر یهودی روسیالاصل به نام عزیزا... اف بودهاست. در سقف راهروی ورودی اصلی آن از سمت کوچه عباسقلیخان، نام حاج غلامحسین سالم مشهدی و سال ١٣٤٧ هجری قمری مشاهده میشود. به احتمال زیاد بنا در این سال توسط وی با عنوان محلی برای صادرات انواع محصولات ساخته شده. مطلعین میگویند حدود نیم قرن پیش که بازار تجارت در این ناحیه رونق داشت، در این مکان پوست قره گل، پشم، کرک، پنبه و… توسط افراد مختلف بهخصوص یهودیان مبادله میشد. وجود ترازوی بزرگ آهنی در داخل صحن سرا یادگار این زمان است.
از نظر معماری بنا هم از آجر و ملات گچ و خشت و گل با دیوارهای قطور و حجرههایی در اطراف آن ساخته شده. سطح حیاط پایینتر از کوچه است. به همین دلیل در حالی که از داخل حیاط 3 طبقه است، از خارج آن به صورت 2 طبقه به نظر میرسد. حیاط اصلی و مرکزی، بزرگ و یک حیاط فرعی کوچکتر در بخش شرقی آن قرار دارد. این محوطه بهوسیله یک در کوچک با گذر مجاور مرتبط است. فضاهایی که با حیاط کوچکتر ارتباط دارند، حالت خصوصیتری به خود گرفتهاند. بنابراین تقسیم سرا به دو بخش اندرونی و بیرونی به وضوح دیده میشود. این بنا در سال ١٣٨١ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ٤٠٣٠ به ثبت آثار ملی درآمدهاست.
یهودیان از مشهد رفتند
پس از جنگ جهانی دوم و اشغال فلسطین توسط صهیونیستها، یهودیان مشهد به تدریج به شهرها و کشورهای دیگر مهاجرت کردند.
http://shahraraonline.ir/news/92445
برچسبها: اطلاعیه مرحوم فقیه سبزواری
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 20:42 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
مرحوم فقیه سبزواری : زیارت جامعه کبیره را در حرم امام رضا علیه السلام بخوانید
مرحوم فقیه سبزواری : زیارت جامعه کبیره را در حرم امام رضا علیه السلام بخوانید
حجت الاسلام پشت کوهی :
به یاد دارم وقتی که حرم حضرت رضا علیهالسلام بودیم، ماه رمضان ها حرم حضرت رضا علیهالسلام خیلی باصفاست ، خدا قسمت کند، از قدیم هم می گفتند: عاشورا تهران، اربعین کربلا، چهل و هشتم مشهد. ولی ماه رمضانش چیز دیگریست که آقایان نجفی می گفتند: زمانی که نجف خیلی رونق داشت، مراجع و علما ماه رمضان مشهد می آمدند. یعنی ماه رمضان چیز خیلی عجیبی بود. یادم است سالی که ما بودیم خیلی از بزرگان حیات داشتند، مثل مرحوم آقای مروارید و مرحوم آقای فلسفی و تنکابنی و مرحوم آقای سبزواری، ما هم چون طلبه بودیم خیلی دنبال آنها می گشتیم؛ و سوال می کردیم: آقا کدام زیارت نامه را در حرم حضرت رضا علیهالسلام بخوانیم همه به اتفاق می گفتند " جامعۀ کبیره " و خودشان هم چنین بودند، یعنی وقتی شب ها مشرف می شدند همه با جامعۀ کبیره حضرت رضا علیهالسلام را زیارت می کردند. با اینکه زیارت مخصوصه و غیره هست. ولی همه مصر بودند که آن زیارت را بخوانند.
برچسبها: مرحوم فقیه سبزواری, زیارت جامعه کبیره
+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 17:20 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
استاد احمد مهر مشهدی معروف به افخمی از مؤذنان مسجد گوهرشاد ، همروزگار با مرحوم آیة الله فقیه سبزواری
گفتگویی با :
استاد احمد مهر مشهدی معروف به افخمی
از مؤذنان مسجد گوهرشاد ، همروزگار با مرحوم آیة الله فقیه سبزواری
بازخوانی حال و هوای مشهدالرضا(ع) در ماه رمضان از زبان موذن پیشکسوت حرم مطهر؛
جلسات قرآن در حرم مطهر گسترش خوبی داشته است
احمد مهرمشهدی معروف به افخمی از باسابقه ترین موذنان آستان قدس رضوی است که به مدت 39 سال صدای اذانش از مأذنه های حرم مطهر شنیده می شده است و او اکنون بازنشسته است. به سراغش رفتیم تا درباره ماه رمضان در مشهد قدیم جویا شویم که او با بیان شیرینش به بازخوانی صحنه های تلخ و شیرین دوران قبل از انقلاب پرداخت که مشروح آن از نظرتان می گذرد.
• می گویند استاد افخمی هنرمند است...
- نه این طورها هم نیست.
• شکسته نفسی می کنید، در کنار سال ها قرائت قرآن و اجرای اذان با صدای خوش، طبع شعر و قلم زیبایی دارید.
- در شعر من تنها وزن و قافیه رعایت می شود و گرنه شعر من کجا و اشعار با مفهوم و زیبای شاعران بزرگ همچون سعدی، حافظ و... کجا.
• کمی از کودکی و جوانی تان و ماه مبارک رمضان مشهد قدیم برایمان بگویید؟
- در مشهد کوچک دهه 20، برق نبود و برخی کوچه ها توسط شهرداری آن زمان با فانوس روشن می شد و برخی کوچه ها مثل کوچه ما نیز تاریکی محض بود. مردم در ماه رمضان روی بام رفته و مناجات خوانی داشتند و پدرم نیز به علت مریضی و بستری بودن در منزل نمی توانست به پشت بام برود. من را تشویق می کرد، بالای بام بروم. تاریکی، راه پله های پشت بام منزل مان را مخوف کرده بود. با وحشت بالا می رفتم و همراه با همسایگان دو ساعت مانده به اذان مناجات می خواندیم. هر کس چیزی می خواند و صداها در هم می پیچید. این سنت بسیار زیبایی بود که آن زمان بین مردم رواج داشت.
• از کوچکی مشهد سخن گفتید. به خاطر نزدیکی منازل به حرم، مردم در آن زمان از حال و هوای معنوی حرم امام رضا(ع) بهره مند می شدند. درست است؟
- آن زمان بلندگو نبود. مناجاتی از مناره های حرم پخش می شد. خانواده های اطراف حرم به سختی از آن بهره مند می شدند. در منزل ما که در کوچه صاحب علم پشت هتل تهران واقع در خیابان امام رضا(ع) فعلی بود، مناجات خوانی حرم شنیده نمی شد. نبود رسانه و بی سوادی مردم دو مشکل در آن زمان بود که مردم با آن روبه رو بودند. سحرها افرادی در کوچه ها با صدای بلند فریاد می زدند «برخیزید سحری بخورید».
• اعتقادات مردم آن روزها چطور بود؟
- افکار عمومی در مورد مشهد به خاطر وجود امام رضا(ع) مثبت است و از آن به عنوان مشهد مقدس یاد می¬کنند، ولی در کنار خانواده های متدین، افراد بزهکار و مراکز فساد نیز در مشهد قدیم بود. آن دوران، حرم مرکز شهر بود و کل مشهد از چهار طرف به چهارراه مقدم، پنجراه پایین خیابان، فلکه برق و از طرف شیرازی نیز تقریبا تا دروازه قوچان، خلاصه می شد. علمایی همچون آیت الله نهاوندی، آیت الله سبزواری و آیت الله حاج غلامحسین ترک در اطراف حرم منزل داشتند و در پشت هتل تهران با فاصله چند کوچه، مراکز فساد دایر بود.
• مدیریت آستان قدس رضوی با شاه پهلوی بود. شرایط به چه صورت بود؟
آن زمان کل آستان قدس رضوی به روضه منوره، صحن انقلاب، صحن آزادی و موزه ای که کنار این صحن قرار داشت، خلاصه می شد و مسجد گوهرشاد نیز جزو مجموعه آستان قدس رضوی نبود. شاهان آن زمان نمی دانم بر حسب کدام قانون این مجموعه مقدس را تصاحب کرده بودند. شاهان پهلوی هر دو یا سه ماه یکبار به غبارروبی روضه منوره می پرداختند و هر چه نذورات و اموال مردم به این مجموعه داده می شد، پس از جمع آوری به خانه متولیان حرم مطهر می رفت.
شاه، عبدالعظیم ولیان را نائب تولیه خود قرار داد بود و سال های حدود 50 اختیاراتی به او داد. ولیان هم یک دیواری به ارتفاع 6 متر در اطراف حرم ساخت و حرم را محدود به این دیوار کرد. آن زمان روزنامه ها نیز بیکار ننشسته و در مورد دیوار این گونه توضیح دادند که مشهد باید نقطه مذهبی داشته باشد.
معنی دیوار هم این است که پشت حصار حرم هر کس می تواند خلاف شرعی مرتکب شود و افراد خلافکار نباید داخل این حصار مقدس شوند. هزینه زیادی برای ساخت این دیوار شد. بالاخره به برکت انقلاب اسلامی این دیوار خراب و حرم وسعت چشمگیری پیدا کرد.
• آن زمان جلسات قرآن در مشهد و حرم امام رضا(ع) چقدر رونق داشت؟
- جلسات قرآن آن زمان در مشهد انگشت شمار بود و حرم مطهر تنها جلسه ای که داشت، جلسه استاد حافظیان در اتاقی واقع در رواق دارالحفاظ آستان قدس رضوی بود که جا برای بیشتر از 10 نفر نداشت.
• این جلسات در ماه رمضان نیز به همان رواق دارالحفاظ محدود بود؟
_ بله، تنها به همین اتاق خلاصه می شد. ولی از وقتی مرحوم علی اصغر عابدزاده، موسس 12 بنای دینی و آموزشی در مشهد، شاگردانش را در ماه رمضان به حرم آورد، جلسات حرم مطهر کمی فراتر از آن تعداد افراد و یک اتاق شد. قبل از انقلاب در دوران خفقان پهلوی، مرحوم عابدزاده، در روزهای ماه رمضان بیش از 500 نفر از دانش آموزانش را در قالب راهپیمایی و با شعارهای دینی و مذهبی به سمت حرم حرکت می داد و با استقرار آن ها در ایوان مقصوره مسجدگوهرشاد، محافل و جلسات باشکوه قرآن برپا می کرد و هر کدام از دانش آموزان که قرآنشان خوب بود، در آن روز قرآن تلاوت می کردند.
• در ماه رمضان و دیگر مناسبت های دینی سال محافل انس با قرآن حرم مطهر با دعوت از قاریان مصری صورت می گیرد. آن زمان هم قاریان دیگر کشورها در حرم مطهر تلاوت داشتند؟
- محفل انس با قرآنی در سال 1352 از طرف اوقاف و امورخیریه آن زمان که وابسته به حکومت پهلوی بود، در ایوان مقصوره مسجدگوهرشاد ترتیب داده شد و قرار بود یکی از قاریان مصری به نام شیخ ابوالعینین شعیشع تلاوت داشته باشد. از من، مرحوم محمدعلی اوحدی، مرحوم عباسعلی نازدار و کاظم محمدزاده نیز دعوت شد تا قبل از این قاری مصری قرائت قرآن داشته باشیم. آن زمان که شاه مخالف روحانیت بود، از ورود روحانیت به این جلسه ممانعت به عمل می آورد.
• و یک خاطره شیرین...
- در همین جلسه قرآن با حضور ابوالعینین شعیشع، من یک لحظه ابیاتی به ذهنم آمد و آن ها را روی کاغذ آوردم و زمانی که از من دعوت شد بروم جایگاه و قرآن بخوانم، به یکی از مأموران ساواک و میزبان این جلسه شعرم را نشان دادم و گفتم می خواهم به جای قرآن این ابیات را که در وصف این قاری مصری سروده ام، بخوانم. او شعر را دید و گفت «خوب است، ولی چرا از بانی این محفل شاهنشاه نامی نیاوردی؟» من که از شاه و حکومتش متنفر بودم، نمی توانستم شعری در وصف و تمجیدش بسرایم. بنابراین پاسخش را این گونه دادم که شاه بزرگتر از آن است که من برای او شعر بگویم. او هم حرفم را پذیرفت. اجازه داد من شعرم را بخوانم. که چند بیت آن را برایتان می خوانم...
مژده ای دوست که دلداده ما باز آمد
از بر نیل به سرچشمه اعجاز آمد
طاهر قدس فلک باد زنان از فردوس
امشب به اینجا به تماشای پرواز آمد
بلبل نغمه سرایی از سوی گلشن مصر
با صدای ملکوتی اش به صد ناز آمد
فخر قراء مصر جهان مظهر تجوید و بیان
ابوالعینین شعیشع مع الاعجاز آمد
تهیه و تنظیم: آزیتا ذکاء
منبع :
آستان نیوز ، پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی
+ نوشته شده در جمعه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 21:27 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
رویکرد مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمود انصاری به حوزه خطابه با توصیه مرحوم فقیه سبزواری
رویکرد واعظ شهیر مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمود انصاری
به حوزه خطابه با توصیه مرحوم فقیه سبزواری
انصارى-محمود
۱۳۰۵-۱۳۷۷ ه ش
حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمود انصارى در سال ۱۳۰۵ ه.ش در مشهد مقدّس تولد یافت.پدر وى مرحوم میرزا فضل اللّه،کاسبى متدیّن و زاهد پیشه بود و مورد توجّه عالمان مشهد قرار داشت.
مرحوم حاج شیخ محمود دورۀ تحصیلات ابتدایى را در مدرسه باقریه مشهد گذراند و گواهینامه ششم ابتدایى آن زمان را اخذ نمود؛امّا بنا به توصیه مرحوم آیتاللّه آقا میرزا مهدى اصفهانى،ادامه تحصیلات جدید را رها نموده،براى تحصیل علوم دینى به مدرسه سلیمان خان وارد شد و حسب سفارش مرحوم میرزا،حاج شیخ زین العابدین تنکابنى معلّم اوّل ایشان گردید و جامع المقدمات را نزد این استاد عارف وارسته گذراند.دیگر بخشهاى ادبیات را نیز نزد مرحوم ادیب نیشابورى(دوم)و آیة اللّه وحید خراسانى طى نمود.قوانین و شرح لمعه را نزد استاد مسلم فن،حضرت آیة اللّه حاج میرزا احمد مدرّس یزدى و بخشى از لمعه را به شکل خصوصى در محضر آیة اللّه حاج سید جواد خامنهاى فرا گرفت و در رسائل و مکاسب و کفایه از محضر بزرگانى چون آیة اللّه حاج شیخ کاظم دامغانى،آیة اللّه حاج شیخ مجتبى قزوینى،آیة اللّه حاج شیخ هاشم قزوینى بهره کافى برد.درس خارج اصول را از محضر مرحوم آیة اللّه میرزا جواد آقا تهرانى استفاده نمود؛البتّه از همان ابتدا از درس معارف مرحوم آیة اللّه آقا میرزا مهدى اصفهانى بهرهمند مىشد و زیربنا و شالوده مکتب اعتقادى و فکرى ایشان در همان سالها بر این اساس استوار شد.
نامبرده با حضور آیة اللّه العظمى میلانى در مشهد به حلقه درس خارج ایشان پیوست و در کنار آن به تدریس همه کتابهاى ادبى،معالم،قوانین،شرح لمعه و رسائل نیز مشغول گردید.
به توصیه مرحوم میرزا و اصرار آیة اللّه سبزوارى،به وعظ و خطابه روى آورد و با توجّه به جاذبه سخن و حافظه قوى، در این میدان شهرتى بسزا یافت، مجالس مهم مشهد و بیوت اساتید و بزرگانى چون مرحوم آیة اللّه العظمى میلانى،به ایراد سخن پرداخت،و به خاطر صراحت در بیان حقایق،دو بار از سوى ساواک ممنوع المنبر و خانهنشین شد.
مرحوم حاج شیخ محمود انصارى که متجاوز از پنجاه سال به وعظ و خطابه و نشر معارف اهل بیت اشتغال داشت وارستهاى خداترس،با اخلاص،حامى ولایت،عاشق خدمت،باعزت و مناعت طبع و خوددار از مصرف سهم مبارک امام بود.
سرانجام در سوم بهمن ۱۳۷۷ ه ش در پى بیمارى طولانى دار فانى را وداع گفت و در صحن آزادى در جوار حضرت ثامن الحجج علیه السّلام آرمید.
ابراهیم زنگنه
منبع :
کتاب مشاهیر مدفون در حرم رضوی جلد ۱ ، صفحه 93
نویسنده: زنگنه، ابراهیم ؛ رضایی، اسماعیل ؛ هوشیار، محمد جواد ؛ سعیدی زاده، رسول ؛ سکندری، علی جان ؛ الهی خراسانی، مجتبی ؛ یحیایی، رجبعلی ؛ جلالی، علی ؛ رسولی، محمود ؛ جلالی، غلامرضا ؛ حسینی، حسن
جلد اول > الف > (۴۲) انصاری-محمود (۱۳۰۵-۱۳۷۷ ه ش
برچسبها: فقیه سبزواری
+ نوشته شده در جمعه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 18:9 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
تصاویر مزار و مرقد شریف مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری از ابتدا تا کنون
تصاویر مزار و مرقد شریف
مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
از باغ رضوان تا صحن رضوان
تهیه و تدوین :
سید محمد فقیه سبزواری
تلگرام :
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7624
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7625
برچسبها: باغ رضوان, صحن رضوان
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 18:28 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
پیشینه مزار و مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
نگاهی گذرا به سیر تحولات تاریخی محل باغ رضوان ،
تاریخ صحن رضوان ؛
و
پیشینه مزار و مرقد
مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
نوشته :
سید محمد فقیه سبزواری
مرقد شریف آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
حرم رضوی - صحن رضوان
و
مرقد شریف آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی
صحن رضوان در شمال بیوتات حرم رضوی ( یعنی همان صحنی که منتهی به " بست طبرسی " و خیابان طبرسی می شود ؛ و بقعه شیخ طبرسی ؛ و کمی آن سو تر سمت چپ بقعه شیخ طبرسی اگر رو به شمال بایستیم ، مرقد برجسته مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی در آن قرار دارد ) ، قبلا " باغ رضوان " نام داشته و تقریبا ابتدای باغ رضوان معروف و تاریخی از سمت فلکه حضرتی سابق و ضلع جنوبی باغ بوده و مساحت و عرصه شانزده هزار متری آن ، به سمت شمال امتداد داشته ؛ و هم اکنون ، به همین " صحن رضوان " ، " باغ رضوان " نیز گفته می شود .
سابقه زمین و منطقه و کاربردهای مختلف " باغ رضوان " ، به پیش از اسلام باز می گردد که دوره اول تاریخ این خطّه است . منطقه وسیعی بوده که قلعه و ارگ حکومتی حاکمان پیش از اسلام ، در وسط آن قرار داشته .
دوره تاریخی دوم ناحیه " باغ رضوان " ، مربوط به پس از ظهور و گسترش اسلام ؛ و استقرار نمایندگان اداری و سیاسی و نظامی خلفای بنی عباس ، خصوصا هرون الرشید و پسرش مأمون است و محل اسکان و مرکز فرماندهی نماینده آنان ، " حمید بن قحطبه " بوده است .
دوره تاریخی سوم این منطقه ، از زمانی آغاز می شود که حضرت رضا علیه السلام ، مجموعه باغ " حمید بن قحطبه " را با قرآنی که خود حضرت کتابت فرموده بودند ، معاوضه می کنند که داستان و دلائل خاص خودرا این معامله دارد .
پس از انجام معامله ، حضرت دستور می دهند که شبانه تمام درختان باغ را که یک میل در یک میل بوده قطع کنند و به همین دلیل ، یکی از اسامی این منطقه ، " قطع گاه " بوده است با این معنا و مفهوم که اینجا ، محل قطع درختان است .
دوره تاریخی سوم " باغ رضوان " ، یعنی از زمان حضور و شهادت حضرت رضا علیه السلام در سال های آغازین قرن سوم هجری در این محل ، تا سال 1308 هجری شمسی ، زمان " اسدی " نایب التولیه ، به درازا می کشد و با اقداماتی که اسدی می کند ، دوره چهارم آغاز می شود .
در دوره تاریخی سوم ، این محل به دلیل وجود مضجع شریف حضرت رضا علیه السلام در نزدیکی آن ، به گورستان و محل دفن ارادتمندان آن حضرت به قصد توسل ، تبدیل می شود و چون ، علاوه بر مردم عادی ، علما و بزرگان بی شمارساکن مشهد و سایر نقاط دفن شده اند ، حائز اهمیت تاریخی بسیار شده است .
در طول بیش از 11 قرن ، " باغ رضوان " ، اسامی متعددی داشته است . " قطع گاه " ، " قتلگاه " ، " غسلگاه " ، " سجده گاه " و " تکیه گاه " ، از جمله اسامی قبلی محل " باغ رضوان " بوده است که هرکدام وجه تسمیه خاص خودرا دارد و عنوان " باغ رضوان " ، عنوان دوره چهارم تاریخ این سرزمین است .
" گورستان قتلگاه " ( که مشهورترین عنوان پیش از " باغ رضوان " بوده است ) ، در سال 1308 ، بنا به دلائل بسیار ، تعطیل شد و با کشیدن حصار به دور آن ، به باغ تیدیل شد اما به تدریج ، کاربری آن تغییر یافت ، از زیبایی های آن کاسته ؛ و به زشتی های آن افزوده شد . خصوصا که در جوار حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام قرار داشت ، نیاز به ایجاد تحولاتی بنیادین داشت تا قابلیت های لازم برای همسایگی با حرم رضوی را پیدا کند .
در دوره پنجم این سرزمین تاریخی و پر ماجرا ، مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، که همیشه ابتکار عمل برای عمران و ایجاد تسهیلات لازم برای شهروندان مشهد و زائران را در دست داشت و نمی توانست هیئت کریه و بد منظر و آلوده این باغ را در جوار بیوتات رضوی تحمل کند ، با آستانقدس قرار دادی منعقد کرد و با ارزش ترین موقعیت جغرافیایی اطراف حرم مطهر را متناسب با اقتضائات همان روزگار ، به مجموعه ای چند منظوره تبدیل کرد ضمن آن که در هیئت باغ نیز باقی ماند .
پیشینه مرقد و مزار مرحوم فقیه سبزواری
بر پایه نقشه قدیم اطراف حرم مطهر ( یعنی پیش از سال 1354 شمسی که هنوز طرح تخریب و توسعه اولیه اطراف حرم در زمان استانداری و نیابت تولیت دکتر عبدالعظیم ولیان آغاز نشده بود ) ، دیواره جنوبی باغ رضوان که عرض این باغ بود ، در فلکه حضرتی ، بین بالا خیابان و خیابان طبرسی قرار داشت . مساحت کل باغ رضوان شانزده هزار متر مربع بود در قالب مستطیل که طول آن ، شمالی – جنوبی بود و دارای دو در بزرگ ورودی در مسیر بین بالا خیابان و خیابان طبرسی .
از سمت بالا خیابان اگر داخل فلکه به سمت باغ رضوان می رفتیم ، در ورودی اول ، یعنی ورودی غربی در فلکه ، که به سبک ورودی های دو صحن قدیمی حرم حضرت رضا علیه السلام ساخته شده بود ، وارد راهرو که می شدیم ، دو سالن بزرگ با سقفی رفیع ، طرفین راهرو احداث شده بود که وسطِ سالنِ سمت چپ ، مرقد مرحوم آیة الله فقیه سبزواری و در کنارش ، مرقد مرحوم آیة الله حاج شیخ محمد تقی آملی ، فقیه و فیلسوف بزرگ قرار داشت .
این سالن ، که به " سالن باغ رضوان " معروف شده بود ، مدتی محل تدریس مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری و مدتی ، محل تدریس و اقامه نماز جماعت و ایراد خطابه توسط آیة الله حجت هاشمی خراسانی بود .
دوره ششم " باغ رضوان "
پس از تصویب و اجرای طرح توسعه اطراف حرم در سال 1354 ، باغ رضوان نیز مشمول طرح ؛ و بطور کامل ، با درختان و حجره ها و قبورش ،تسطیح شد اما مزار و سنگ مرقد مرحوم آیة الله فقیه سبزواری و مرحوم آیة الله آملی ، همانگونه که بود و در همان جای اولیه ، در فضایی گلکاری شده و سبز و زیبا ؛ و با نصب نرده و محافظ ، نگهداری شد و محترمانه باقی ماند و حتی به منظور رفاه زائران ؛ و به این دلیل که آسیبی به فضای سبز تحت مراقبت نرسد ، مسیری خاص از معبر اصلی به سمت مرقد ، تعبیه کردند .
دوره هفتم ، تبدیل " باغ رضوان " به " صحن رضوان "
سال ها بدین منوال بود تا پس از انقلاب اسلامی ؛ و در فاز دوم و نهایی اجرای طرح توسعه و احداث صحن های جدید ، محل " باغ رضوان " سابق ، تبدیل به صحن با شکوه و زیبایی شد با همان نام و نشان و هویّت خود که " رضوان " بود ؛ و البته چون در هیئت و قالب " صحن " شکل گرفته ، " صحن رضوان " نامیده می شود .
اواخر دهه هفتاد ؛ و همزمان با احداث صحن های جدید حرم رضوی ، مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری که پیگیر مسائل مربوط به مرقد مرحوم پدر بزرگوارشان بودند ، در جلسه و دیداری که با مرحوم آیة الله واعظ طبسی ، تولیت فقید آستانقدس ( و ضمنا از شاگردان مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ) داشتند ، مرحوم آیة الله طبسی ، اطمینان داده بودند که از مرقد مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، با شکوه و تجلیل ؛ و در فضایی سبز و زیبا ، حفاظت خواهد شد و همان شد که وعده داده بودند .
این نکته هم قابل توجه است که در هنگامه تخریب و بازسازی و توسعه محدوده اوائل خیابان طبرسی ، بقعه و قبر مفسّر کبیر ، صاحب کتاب ارزشمند تفسیر " مجمع البیان " ، مرحوم شیخ طبرسی که در ضلع جنوب شرقی باغ رضوان سابق ؛ و ابتدای خیابان طبرسی در ساختار قدیمش واقع شده بود ؛ و مانع احداث اجتناب ناپذیر زیر گذر طبرسی بود ، با حفاری اطراف و زیر قبر و تزریق بتون ، از محل اولیه خود ، با جرثقیل ، به سمت نزدیکی های مرقد مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، منتقل و مستقر کردند تا این نقطه از حرم شریف و بیوتات رضوی نیز ، مجتمعی از مزارات یک مفسر عالیقدر ، یک فقیه بزرگوار و یک فیلسوف نامدار باشد . گرچه هریک از اینان ، در شاخه های دیگر علوم اسلامی نیز ، سرآمد بودند .
حجة الاسلام رئیسی ، تولیت محترم آستانقدس رضوی نیز پس از انتصاب به مقام تولیت ؛ و در اوائل رسیدگی به امور ، دستور دادند سنگ مرقد شریف مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، با شیشه پوشیده شود .
الطاف خدا و توجهات حضرت رضا علیه السلام
همان گونه که مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، به دلیل خدمات بزرگ و بسیارشان به آستانقدس رضوی ، حوزه علمیه خراسان ، شهر مشهد و نقاط دیگر ؛ و نیز ، به پاس خدمات صادقانه ؛ و کمک های معنوی و مادی بسیار که به طلاب و فضلاء ، مردم مشهد و زائران رضوی در طول چهل سال ارائه کردند ، در معرض الطاف و توفیقات الهی ؛ و بهره مند از عنایات و توجهات حضرت ثامن الحجج علیه آلاف التحیة والثناء در زمان حیات بودند ، پس از وفات هم ، استمرار الطاف خداوندی و محبت و مهر رضوی ، به جاودانگی نام و نشانشان انجامید که إِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ( یوسف ، آیه 90 ) و یا در آیتی دیگر که فرمود : إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا ( کهف ، آیه 30 )
تا این تاریخ ، پنجاه و دوسال از رحلت این مرجع تقلید بزرگوار و خدمت مدار گذشته ؛ و از چند سال پس از وفاتشان ؛ و پیش از انقلاب اسلامی ، اطراف حرم رضوی و باغ رضوان ، دستخوش تغیّر احوال و تغییر ساختار گسترده و اجتناب ناپذیر در جهت ایجاد رفاه برای زائران و مجاوران شده ، اما در طول این همه سال و آن همه دگرگونی ها ، مزارو مرقدش ، تغییر نکرد و پیوسته ، برپا و استوار ، زیارتگاه شاگردان و مریدانش بوده است .
قطعا با ضمیر روشنی که داشته ؛ و با بهره گیری از قدرت روح پاک و بلندش ، آینده پس از گذشتن از دنیا را می دیده که محل دفنش را خود تعیین و آماده می کند همان گونه که عارف و زاهد بزرگوار مرحوم آیة الله شیخ حسنعلی نخودکی نیز ، با اتکاء به صفای باطنش و دیدن دگرگونی های آینده ی پس از وفاتش ، چگونگی قبرش را خود در زمان حیات تعیین کرد .
باورم این است که مزار و مرقد عارف و فقیه و ادیب اریب ، مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، همیشه در ساختار و وضعیتی مطلوب ؛ و موقعیتی مناسب و زیبا قرار داشته ؛ و همانگونه بوده و هست که خود خواسته ، و بی شک این امر ، از کرامات آن مرد الهی و بزرگ است . اما اگر بود و متن سنگ مزارش را می دید ، به این دلیل که عاشق بی قرار گسترش معارف قرانی ، عاشق توسعه مکارم اخلاق در جامعه ، عاشق توسعه و تثبیت فقه آل محمد (ص) ، شیفته فقر زدایی از توده های مستمند و بی نوا ؛ و خاصه ، شیفته خدمت به طلاب و فضلا ؛ و عاشق گره گشایی از امور گره خورده اقشار مختلف مردم ، چه دوست و چه دشمن بود ، شاید حکّ این بیت از حافظ عزیز را بر سنگ مزارش توصیه می کرد :
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
نکته ای عارفانه
برداشت و نظر پدر بزرگوارم مرحوم آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری از تغییرات و تحولاتی که در محدوده باغ رضوان صورت گرفت این بود که همه این اتفاقات و تطورات ، بهانه بود و لطف الهی که مرقد مرحوم پدر ارجمندشان در موقعیتی مناسب تر نسبت به زمانی که در باغ رضوان بود ، قرار گیرد .
مشاهیر و بزرگان مدفون در باغ رضوان مشهد
در باغ رضوان ، علما ، مشاهیر و بزرگانی متعلق به مشهد و نقاط دیگر کشور و حتی خارج از کشور به خاک سپرده شده اند که اجرای طرح توسعه اطراف حرم مطهر رضوی ، نام و سنگ نشان آن هارا ناپدید و ناپیدا کرده است . به عنوان حفاظت از تاریخ باغ رضوان ، خصوصا تاریخ حیات و فعالیت آن از سال 1330 تا زمان تخریب در سال 1354 شمسی که دفن مشاهیر و بزرگانی در این بخش از متعلقات حرم رضوی صورت گرفته ؛ و به منظور پاسداری از مقام علمی ، معنوی و خدمات آن نامداران بی نشان در خاک ، پژوهشی انجام دادم که پس از تکمیل ، در قالب کتابی با عنوان " مشاهیر و بزرگان مدفون در باغ رضوان " ، چاپ و منتشر خواهد شد .
سید محمد فقیه سبزواری
21 بهمن ماه 1397
برچسبها: پیشینه باغ رضوان, پیشینه صحن رضوان
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 0:46 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
زندگی نامه آیت الله کفعمی از دوستان مرحوم آیة الله فقیه سبزواری
زندگی نامه آیت الله کفعمی از دوستان مرحوم آیة الله فقیه سبزواری
+ نوشته شده در شنبه بیستم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 17:48 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
برخی از سروده های شاگردان و مریدان در سوک رحلت و رثاء وفات مرحوم فقیه سبزواری
برخی از سروده های شاگردان و مریدان در
سوک رحلت و رثاء وفات
مرحوم آیة الله العظمی
حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
برچسبها: شعر, سوک رحلت و وفات, فقیه سبزواری
+ نوشته شده در جمعه نوزدهم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 22:54 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
متن سنگ مضجع شریف مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
***
متن سنگ مضجع شریف مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
مشهد ، حرم رضوی ، صحن رضوان ( باغ رضوان ) ، جوار بقعه شیخ طبرسی .
پنجاه و دومین سال رحلت آن مرجع خدوم و عالیقدر ، گرامی باد .
+ نوشته شده در پنجشنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 23:31 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
سوگ نگاره آیة الله حجت هاشمی خراسانی برای رحلت مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
سوگ نگاره آیة الله حجت هاشمی خراسانی
برای رحلت مرحوم آیة الله العظمی
حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
برچسبها: سوگ نگاره
+ نوشته شده در چهارشنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 22:22 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
مزار شریف مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی در جوار مزار مرحوم فقیه سبزواری
مزار شریف مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی در جوار مزار مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در صحن رضوان حرم رضوی ، نزدیک به مقبره مرحوم شیخ طبرسی
فقیه و فیلسوف بزرگوار ، مرحوم آیة الله محمد تقی آملی ، از دوستان صمیمی مرحوم فقیه سبزواری که بنا به وصیت خودشان در جوار مرقد مرحوم فقیه سبزواری ، به خاک سپرده شدند
فقیه و فیلسوف بزرگوار مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی ، از دوستان و همدرسان مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، در زمان حیات مرحوم فقیه سبزواری قرار گذاشته بودند که پیکرشان پس از فوت ، از تهران به مشهد منتقل و در باغ رضوان در جوار مرقد مرحوم فقیه سبزواری دفن شود .
بازماندگان ، طبق وصبت مرحوم آیة الله آملی ، پیکر ایشان را در باغ رضوان در مقبره مرحوم فقیه سبزواری به خاک سپردند .
اکنون مرقد و مزار هردو فقیه جلیل القدر ، در صحن رضوان حرم رضوی ، در جوار بقعه شیخ طبرسی ، زیارتگاه شاگردان و مریدان است .
مرحوم آیة الله محمد تقی آملی ، از جمله فیلسوفان و عارفان و فقیهان جلیل القدر قرن چهاردهم هجری قمری و همدوره با مرحوم فقیه سبزواری ، همدرس در محضر میرزای نایینی ، سید ابوالحسن اصفهانی ، آقا ضیاء الدین عراقی و اوتاد دیگر در نجف بوده اند .
آیة الله جوادی آملی و آیة الله حسن زاده آملی ، از جمله شاگردان مبرّز مرحوم آیة الله محمد تقی آملی هستند .
متن سنگ مزار مرحوم آیة محمد تقی آملی را ، آیة الله جوادی آملی نوشته اند
لینک برنامه مستند " مردان خدا " ، شرح حال مرحوم آیة الله محمد تقی آملی ، در شبکه مستند صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران :
http://www.doctv.ir/programs/891255-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-14
لینک ویدئو :
http://s8.picofile.com/file/8351454468/video_2019_02_04_23_46_06.mp4.html
لینک ویدئو در تلگرام :
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7609
برچسبها: مزار آیة الله آملی, صحن رضوان, باغ رضوان
+ نوشته شده در چهارشنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 16:57 توسط سید محمد فقیه سبزواری | نظرات
یاد داشتی به مناسبت پنجاه و دومین سالروز رحلت مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
یاد داشتی به مناسبت پنجاه و دومین سالروز رحلت
مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
بهمن ماه سال 1345 که پدر بزرگم رحلت کردند ، 13 ساله بودم که با پدرم مرحوم آیة الله حاج میرزا صادق فقیه سبزواری پس از اطلاع از فوت پدر بزرگ به مشهد رفتیم . یادم هست هوای مشهد بسیار سرد و سوزنده بود اما حرارت و جنب و جوش عجیبی در شهر ، خصوصا در کوچه ها و خیابان های منتهی به فلکه حضرت رضا علیه السلام حس می شد و تماشایی بود .
اکثر دیوارها ، مملو بود از اعلامیه های مربوط به رحلت مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری که با متن های متفاوت و در ابعاد مختلف ، به در و دیوار الصاق شده بود به گونه ای که تعدد و ابعاد اعلامیه ها و موضوع مهم مندرج در آگهی ها ، نظر هر رهگذری را جلب می کرد .
ظاهر دیوارها ، خصوصا طرفین ورودی همه مساجد مشهد که آکنده از اعلامیه های متعدد با خط سیاه و درشت و غیر معمول به نظر می رسید ، حاکی از وقوع حادثه ای بزرگ یعنی درگذشت عالم و مجتهد و مرجعی بود که مورد علاقه و محبوب همه اقشار بود .
از خاطرم نمی رود که تا چند روز پس از رحلت مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، غوغایی در معابر و محله های مختلف مشهد بود . از صبح تا شب ؛ و شبانگاهان پس از نماز مغرب و عشاء ، در بیشتر مساجد بزرگ و کوچک ، مجالس ترحیم دایر بود و صدای تلاوت قران توسط قاریان مشهور شهر ، نوای نوحه گری و مرثیه خوانی مداحان و ذاکرین معروف مشهد ؛ و صدای خطیبان و واعظان ، از بلندگوها ، روحانیت و معنویت خاصی به فضای مشهد داده بود . شهری که قریب چهل سال ، شاهد خدمات ارزنده ای از سوی مرحوم فقیه سبزواری بود و مردمش ، خاطره هایی شیرین و انسی خاص با آن مرحوم داشتند .
در آن روزها ، تا چهلمین روز رحلت آن فقیه فقید ، حال و هوای شهر و فضای گفتگوی طلاب و فضلا و اقشار مختلف شهروندان ، خاصه طبقه فقیر و مستمند و بی نوا ، به گونه ای بود که به حق ، پدری مهربان و دلسوز را از دست داده اند . خودجوشی اصناف مختلف مردم در برگزاری مجالس متعدد ترحیم تا چهل روز پس از رحلتش ؛ و گستردن سفره های اطعام از سوی مریدان ، فقدان مردی بزرگ را تأیید می کرد و در بیشتر اعلامیه ها ، این شعر حک شده بود که :
هیهات ان یأتی الزمان بمثله
انّ الزمان لِمِثِله لَعَقیم
و یا این بیت از سعدی بزرگوار شیرازی :
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
در همان حال و هوای نوجوانیم ، نگاه به در و دیوارهای پر از اعلامیه برگزاری مجالس ترحیم از سوی اصناف و اقشار مختلف ، خصوصا اعلامیه های بسیار بزرگی که تا آن زمان در قم و نقاط دیگر ندیده بودم ، برایم جالب و غرور انگیز بود و سعی می کردم آن چه را که تکراری ست و یا وقتش منقضی شده ، به یادگار جمع آوری کنم و واقعا صدها اعلامیه متنوع و غیر تکراری در همان روزها که مشهد بودیم ، جمع آوری کردم که جز تعدادی اندک ، مابقی ، مبتلا به صدمات روزگار شد و از دست دادم اما به این دلیل که همین اعلامیه های مجالس ترحیم ، علاوه بر خاطره انگیز بودنشان ، برخی از زوایای مهم تاریخ حیات و عظمت و شخصیت و محبوبیت مرحوم فقیه سبزواری را برای نسل های این روزگار و دوران های پس از این روشن تر می کند ؛ و اسناد و نمادهایی از تاریخ اجتماعی آن زمان شهر مشهد می باشد ، قطعا پی گیر خواهم بود تا آن چه را که ندارم و از دست رفته است ، به دست آورم .
آن چه را که در این فایل مشاهده می کنید ، بقایای همان مجموعه ارزشمند است که خود روشنگر نکات بسیار ؛ و پاسخ هایی است به پرسش های بی پاسخ مانده .
سید محمد فقیه سبزواری
15 / بهمن ماه / 1397