باصری
(۷) فلوریدا سفیری، پلیس جنوب ایران: اس پی آر، ترجمه منصوره اتحادیه (نظام مافی) و منصوره جعفری فشارکی (رفیعی)، تهران ۱۳۶۴ ش.
ایل باصِری از ایلات خمسه فارس میباشد.
فهرست مندرجات
۱ - تعداد جمعیت ایل باصری
۲ - محل زندگی باصریها
۳ - قشلاق و ییلاق ایل باصری
۴ - طوایف ایل باصری
۵ - ریاست ایل
۶ - اسامی تیرههای ایل باصری
۷ - تیرههای ایل باصری در دوره قاجاریه
۸ - مذهب و زبان باصریها
۹ - شغل باصریها
۱۰ - صنایع دستی این ایل
۱۱ - زمان ییلاق ایل باصری
۱۲ - بهرهمندی از امکانات آموزشی
۱۳ - پیشینه ایل باصری
۱۴ - ایل باصری در دوره قاجاریه
۱۵ - اعتراض ضابط باصریها به تجاوزات دولت روسیه
۱۶ - درگیری با پلیس جنوب
۱۷ - نبرد باصریها با قشون انگلیس
۱۸ - ایل باصری زیر نفوذ دولت
۱۹ - تخته قاپو شدن باصریها و تحرک دوباره
۲۰ - سرپرست ایل خمسه
۲۱ - دستگیری رئیس ایل
۲۲ - حوادث ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۲
۲۳ - آبادی نشین شدن باصریها
۲۴ - باصریها پس از انقلاب
۲۵ - فهرست منابع
۲۶ - پانویس
۲۷ - منبع
تعداد جمعیت ایل باصری
[ویرایش]
جمعیت، طبق سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده در ۱۳۶۶: ۸۶۸، ۷ تن.
محل زندگی باصریها
[ویرایش]
در نواحی آباده، اقلید، مرودشت، جهرم، شیراز، لار (در استان فارس)، در منطقه باریکی در جهت شمالی ـ جنوبی به طول ۳۲۰ کیلومتر و عرض ۴۰ تا ۸۰ کیلومتر، زیست میکنند.
قشلاق و ییلاق ایل باصری
[ویرایش]
قشلاق آنان در منطقه لار و ییلاقشان در دامنه کوهستان بُل (در مشرق اقلید) است.
طوایف ایل باصری
[ویرایش]
این ایل مشتمل است بر ۱۴ تیره یا طایفه و ۴۱ بُنْکو یا اولاد. هر بنکو شامل ۴ تا ۹ خانوار است که در سیاه چادر زندگی میکنند و از هر چند سیاه چادر یک اردو تشکیل میشود. سرپرست اردوها در قدیم از طرف خان تعیین میشد و، در غیاب او، ریش سفیدان بنکو مسئولیت اردو را بر عهده داشتند.
ریاست ایل
[ویرایش]
ریاست ایل تا پیش از انقلاب با خان یا کلانتر (از تیره کُلُمْبهای) و منصب او موروثی بود.
اسامی تیرههای ایل باصری
[ویرایش]
تیره های ایل باصری عبارتاند از: فرهادی، ننه عرب، آل قلی، ظهرابی، ایلخاص، علی قنبری، کرمی، لبوموسی، علی شاه قلی، کُلُمْبهای، حنایی، عبدلی (عبدالهی)، میر، جوچین. گاهی بنکوها از یک تیره به تیره دیگر منتقل میشوند.
تیرههای ایل باصری در دوره قاجاریه
[ویرایش]
در دوره قاجاریه، تیرههای مهم ایل باصری عبارت بودند از: چاربُنیچه (یا: تَربُرچاربنیچه) ترک زبان شکاری، علی قنبری، علی میرزایی، ویسی. این تیرهها مشتمل بر ۰۰۰، ۳ خانوار بود.
مذهب و زبان باصریها
[ویرایش]
باصریها عمدتاً شیعه و فارسی زباناند. برخی تیرهها، مانند شاه قلی و حنایی، به زبان عربی و برخی دیگر، مانند آل قلی، به ترکی قشقایی سخن میگویند.
شغل باصریها
[ویرایش]
شغل باصریهای آبادی نشین زراعت و کار عمده چادرنشینان دامداری (پرورش گوسفند و بز و اسب) است.
صنایع دستی این ایل
[ویرایش]
صنایع دستی آنها جاجیم بافی و گلیم بافی است. بافت قالی و قالیچه بیشتر در تیره های آبادی نشین باصری در برخی ا ز دهکدههای دهستان خُنگِشت رایج است.
رنگ نارنجی قالیها مشخصه آنهاست.
در گذشته، قالیچه های مرغوبی میبافتند.
زمان ییلاق ایل باصری
[ویرایش]
چادرنشینان باصری از ۱۵ اسفند از ییلاق به قشلاق حرکت میکنند و نوروز را، که با آغاز کوچ بهاره کمابیش مطابقت دارد، جشن میگیرند. ۱۵ روز تا یک ماه در کوچراه اند. حرکت از قشلاق به ییلاق از نیمه دوم شهریور آغاز میشود و باصریها در مسیر خود به زیارت امامزادهها میروند.
بهرهمندی از امکانات آموزشی
[ویرایش]
پس از انقلاب اسلامی ایران در ۱۳۵۷، باصریها، مانند بسیاری از عشایر، از دبستان عشایری و دیگر امکانات آموزشی و همچنین از مراکز خدمات بهداشتی و ایستگاههای سیار دامپزشکی و از فروشگاههای تعاونی عشایری بیشتر بهره مند شدند.
پیشینه ایل باصری
[ویرایش]
منابع دست اوّل موثقی درباره ایل باصری پیش از دوره قاجاریه در دست نیست. ظاهراً بر طبق نوشته فسایی، از زمان صفویه حکومت و ضابطیِ ایل باصری ضمیمه حکومت ایل عرب بود و در ۱۲۷۹ ضابطیِ این ایل از دست خوانین باصری و عرب خارج شد.
ایل باصری در دوره قاجاریه
[ویرایش]
از دوره قاجاریه اطلاعات فراوانی درباره باصریها در متون تاریخی دیده میشود. در ۱۲۹۱، قوام الملک امور ایل باصری را به حاجی نصراللّه خان سرتیپ واگذار کرد. در ۱۲۹۲، باصریها از سنگینی مالیات به مرکز شکایت کردند. در ۱۳۰۱، اسماعیل خان، یکی از خوانین ایل، در نزدیکیهای ده بید به دست چند تن کشته شد. در ۱۳۰۸، باصریها همراه نیروهای دولتی در سرکوب شورش بهارلوها به رهبری ح سین خان بهارلو شرکت داشتند. در ۱۳۱۲، سرپرستی ایلات اربعه، متشکل از ایلات عرب و اینانلو و فِیلی و باصری، به نواب عین الملک داده شد.
اعتراض ضابط باصریها به تجاوزات دولت روسیه
[ویرایش]
تشکّل ایلات اربعه، مانند ایلات خمسه، نمودار نوعی اتحاد سیاسی است و نه متاثر از ساختار عشیرهای. در ۱۳۱۹، ضابط ایلات عرب و باصری امیر آقاخان بود.
ده سال بعد، در ۱۳۲۹، هنگام وقوع حوادث جنوب،
آقاخان، کلانتر باصری، و دیگر خانهای فارس و بختیاری، با مخابره تلگراف به مجلس شورای ملی، به تجاوزات دولت روسیه اعتراض کردند و آمادگی خود را برای فداکاری اعلام داشتند.
درگیری با پلیس جنوب
[ویرایش]
در ۱۳۳۵، پس از تشکیل پلیس جنوب، باصریها همراه دیگر عشایر فارس با آن درگیر شدند.
نبرد باصریها با قشون انگلیس
[ویرایش]
در ۱۳۳۶، باصریها و قشقاییها با قشون انگلیس، در ۴۱ کیلومتری مغرب ده بید در دهکده کافتر، به نبرد پرداختند.
ایل باصری زیر نفوذ دولت
[ویرایش]
پس از کودتای ۳ حوت ۱۲۹۹، باصریها، مانند دیگر عشایر جنوب، رفته رفته زیر نفوذ دولت و نظامیان قرار گرفتند.
تخته قاپو شدن باصریها و تحرک دوباره
[ویرایش]
در ۱۳۰۹ ش، بزور تخته قاپو (آبادی نشین) شدند و در مناطق سردسیر تلفات سنگینی به آنان وارد آمد. پس از شهریور ۱۳۲۰، تحرک آنان دوباره آغاز شد.
سرپرست ایل خمسه
[ویرایش]
در ۱۳۲۳ ش، مصطفی علی قوام، برادرزاده قوام، به سرپرستی ایل خمسه منصوب شد.
دستگیری رئیس ایل
[ویرایش]
در ۱۳۲۵ ش، شورشیان قشقایی، محمد ضرغامی، رئیس ایل را، به دلیل خودداری از همراهی با نهضت جنوب دستگیر کردند و برادر دیگر او خواه ناخواه حاضر به همراهی شد و تفنگچیان باصری بر ضد ارتش وارد عمل شدند.
حوادث ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۲
[ویرایش]
در ۱۳۲۷ ش، دهات ایلات خمسه، از جمله ایل باصری، زیر نظر قوای انتظامی قرار گرفت. سرپرست ایل از طرف دولت منصوب شد و او در مقابل فرمانده لشکر فارس مسئول بود. بعداً یکی از افسران ارتش به جای او نشست. سرانجام، یکی از خانها عهده دار این مقام شد و مقدار محدودی اسلحه و مهمات در اختیار وی گذاشتند تا بتواند نظم را در منطقه برقرار کند.
پس از سقوط دولت دکتر مصدق در ۱۳۳۲، محمدخان ضرغامی، رئیس ایل باصری، چند بار به زندان افتاد و آزاد شد و به همکاری با نظامیان تن درداد.
آبادی نشین شدن باصریها
[ویرایش]
پس از اصلاحات ارضی ۱۳۴۱، تیره های مختلف باصری رفته رفته آبادی نشین شدند، چنانکه امروز ساکنان آبادیهای دهستان خنگشت از باصریها هستند.
باصریها پس از انقلاب
[ویرایش]
پس از انقلاب اسلامی ایران، محمدخان ضرغامی در درگیری با قوای انتظامی کشته شد. پس از ۱۳۶۵، شورای عشایر استان و شورای عشایر شهرستان در همه سازمانهای ایل سهم اساسی پیدا کرد و در رأس هرم قدرت قرار گرفت.
در سطوح پایینتر، اداره بنکوها همچنان با ریش سفیدان است که در جامعه عشایری موجّه و محترم اند.
فهرست منابع
[ویرایش]
(۱) آرتور سسیل ادواردز، قالی ایران، ترجمة مهین دخت صبا، تهران.
(۲) سکندر امان اللهی بهاروند، کوچ نشینی در ایران، تهران ۱۳۶۷ ش.
(۳) ایران، وزارت دفاع، اداره جغرافیایی ارتش، فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۹۳: اقلید، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۴) سیروس پرهام، دستبافتهای عشایری و روستایی فارس، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۵) حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج ۷، استان هفتم (فارس)، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۶) سازمان امور عشایر ایران، عشایر و دولت جمهوری اسلامی ایران، تهران.
(۷) فلوریدا سفیری، پلیس جنوب ایران: اس پی آر، ترجمه منصوره اتحادیه (نظام مافی) و منصوره جعفری فشارکی (رفیعی)، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۸) محمدمهدی شریف کاشانی، واقعات اتّفاقیه در روزگار، چاپ منصوره اتحادیه (نظام مافی) و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۹) حسن بن حسن فسایی، فارسنامه ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران ۱۳۶۷ ش.
(۱۰) مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ ش.
(۱۱) ان کاترین سواین فورد لمتون، مالک و زارع در ایران، ترجمه منوچهر امیری، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۲) جیمز فردریک مابرلی، عملیات در ایران، ترجمه کاوه بیات، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۱۳) مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده: ۱۳۶۶، نتایج تفصیلی ایل خمسه، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۱۴) اسمعیل نورزاده بوشهری، اسرار نهضت جنوب: سیاسی و تاریخی، تهران ۱۳۲۷ ش.
(۱۵) وقایع اتّفاقیه، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ ش.
پانویس
[ویرایش]
۱. | ↑ سکندر امان اللهی بهاروند، کوچ نشینی در ایران، ج۱، ص۱۹۱، تهران ۱۳۶۷ ش. |
۲. | ↑ حسن بن حسن فسایی، فارسنامه ناصری، ج۲، ص۱۵۷۷، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران ۱۳۶۷ ش. |
۳. | ↑ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۸۷، تهران ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ ش. |
۴. | ↑ سیروس پرهام، دستبافتهای عشایری و روستایی فارس، ج۱، ص۴۳، تهران ۱۳۶۴ ش. |
۵. | ↑ سیروس پرهام، دستبافتهای عشایری و روستایی فارس، ج۱، ص۲۳۲، تهران ۱۳۶۴ ش. |
۶. | ↑ آرتور سسیل ادواردز، قالی ایران، ج۱، ص۳۲۲، ترجمة مهین دخت صبا، تهران. |
۷. | ↑ حسن بن حسن فسایی، فارسنامه ناصری، ج۱، ص۱۵۷۶، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران ۱۳۶۷ ش. |
۸. | ↑ حسن بن حسن فسایی، فارسنامه ناصری، ج۱، ص۱۵۷۷، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران ۱۳۶۷ ش. |
۹. | ↑ وقایع اتّفاقیه، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، ج۱، ص۹، تهران ۱۳۶۲ ش. |
۱۰. | ↑ وقایع اتّفاقیه، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، ج۱، ص۲۸، تهران ۱۳۶۲ ش. |
۱۱. | ↑ وقایع اتّفاقیه، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، ج۱، ص۲۱۷، تهران ۱۳۶۲ ش. |
۱۲. | ↑ وقایع اتّفاقیه، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، ج۱، ص۳۸۲، تهران ۱۳۶۲ ش. |
۱۳. | ↑ وقایع اتّفاقیه، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، ج۱، ص۴۸۱، تهران ۱۳۶۲ ش. |
۱۴. | ↑ وقایع اتّفاقیه، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، ج۱، ص۶۶۳، تهران ۱۳۶۲ ش. |
۱۵. | ↑ اسمعیل نورزاده بوشهری، اسرار نهضت جنوب: سیاسی و تاریخی، ج۱، ص۳ـ۵، تهران ۱۳۲۷ ش. |
۱۶. | ↑ محمدمهدی شریف کاشانی، واقعات اتّفاقیه در روزگار، ج۳، ص۶۹۶ـ۶۹۷، چاپ منصوره اتحادیه (نظام مافی) و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۲ ش. |
۱۷. | ↑ فلوریدا سفیری، پلیس جنوب ایران: اس پی آر، ج۱، ص۱۳۹ـ۱۴۱، ترجمه منصوره اتحادیه (نظام مافی) و منصوره جعفری فشارکی (رفیعی)، تهران ۱۳۶۴ ش. |
۱۸. | ↑ جیمز فردریک مابرلی، عملیات در ایران، ج۱، ص۳۱۷ـ۳۱۹، ترجمه کاوه بیات، تهران ۱۳۶۹ ش. |
۱۹. | ↑ اسمعیل نورزاده بوشهری، اسرار نهضت جنوب: سیاسی و تاریخی، ج۱، ص۷، تهران ۱۳۲۷ ش. |
۲۰. | ↑ اسمعیل نورزاده بوشهری، اسرار نهضت جنوب: سیاسی و تاریخی، ج۱، ص۸، تهران ۱۳۲۷ ش. |
۲۱. | ↑ اسمعیل نورزاده بوشهری، اسرار نهضت جنوب: سیاسی و تاریخی، ج۱، ص۲۳، تهران ۱۳۲۷ ش. |
۲۲. | ↑ ان کاترین سواین فورد لمتون، مالک و زارع در ایران، ج۱، ص۵۰۳، ترجمه منوچهر امیری، تهران ۱۳۶۲ ش. |
۲۳. | ↑ سازمان امور عشایر ایران، عشایر و دولت جمهوری اسلامی ایران، ج۱، ص۴۸ـ۵۰، تهران. |
منبع
[ویرایش]
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باصری»، شماره۲۳۵.
http://wikifeqh.ir/%D8%A8%D8%A7%D8%B5%D8%B1%DB%8C?hilight=%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9