مروری مقایسه ای بر کارکرد حکومت پهلوی ، با چهار دهه انقلاب اسلامی ایران
برای بررسی موفقیت و یا عدم موفقیت یک نظام سیاسی و ارائه تحلیل درست و منطبق با واقع مزیتهای آن، نسبت به مصادیق ملی و جهانی، راهی جز بهرهگیری از روش قیاس نداریم. در مقایسه نظام سیاسی باید نسبت آن را با چند پارامتر مشخص از جمله؛ اهداف اعلامی نظام سیاسی در آغاز نهضت، مقایسه با نظام های سیاسی برخوردار از ویژگیهای مشابه درمنطقه، امکانات و موانع پیش روی آن و بالاخره با نظام سیاسی قبل از نظام سیاسی موجود، به ضرورت کمی انجام پذیرد.
این روزها سوالات و پرسشهای بسیاری در داوری از کارآمدی و عملکرد انقلاب اسلامی و نظام سیاسی برآمده از آن و درمیان لایههای مختلف جامعه طرح میشود. اپوزیسیون نیز به عنوان جریان رقیب و برانداز و با بهرهگیری از فضای تردید و پرسش، تلاش دارد، تصویر ذهنی جامعه، در خصوص کارآمدی نظام اسلامی را تغییر دهد تا امید و اعتماد به توانمندیها و قابلیتهای اصلاح و پیشرفت در درون نظام را از بین ببرد. از جمله پرسشهای مطرح در میان جامعه، مقایسه نظام اسلامی با رژیم پهلوی است که توده مردم با تکیه به محفوظات و خاطرهگوییهای نسل قدیمی و متأثر از رسانههای بیرونی، بدون لحاظ کردن ملاکها و معیارهای علمی و عقلی به مقایسه نظام اسلامی با نظام سلطنتی پهلوی میپردازند وجمهوری اسلامی را متهم به ناکارآمدی میکنند.
لذا پاسخ به شبهات موجود در این زمینه، مستلزم مقایسه میان دو حکومت اسلامی و رژیم منحط پهلوی بر اساس معیارهای کمی میباشد، اما خصلت کار مقایسهای در فضای جدلِ آمیخته به عملیات روانی کاری دشوار، زمانبر و حجیم است. بنابراین بیان تمامی ابعاد هویتی و کارکردی دو نظام سیاسی که یکی با52 سال حکمرانی و دیگری با39 سال سابقه مدیریتی میباشد، نیاز به بررسی دقیق و موردی عملکرد قریب به90 سال کارکرد در حوزه های مختلف دارد که از حوصله و حجم این نوشته خارج است. اما از باب مدخلیت، در این نوشته به بررسی بخشی از آمار و اطلاعات کلی موجود درباره کارکردها و عملکردهای دو دوره حاکمیتی در ابعاد علمی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی اکتفاء میکنیم.
در یک مقایسه دقیق و علمی لازم است در موارد متعدد و با استفاده از آمارها و شاخصهای صحیح و با در نظر گرفتن الگوی علمی سنجش، موفقیت یک نظام (کارآمدی نظام = اهداف + امکانات + موانع)، به تحلیل و ارزیابی پرداخته شود. یکی از سوال هایی که این روزها زیاد با آن مواجه می شویم، این است که جمهوری اسلامی در این سالها برای ما چه کرده است؟ آیا اصلاً زندگی مردم در مقایسه با قبل از انقلاب فرقی کرده است؟ بهتر شده یا بدتر؟
در ادامه بعضی از دستاوردهای ایران انقلابی را با ایران شاهنشاهی مقایسه میکنیم. البته ایران بعد از انقلاب اسلامی را اگر بخواهیم منصفانه تحلیل کنیم، باید تمام سختیها و موانع توسعه دهههای پیش را بشناسیم تا علت رشد بعضی حوزهها و رکود بعضی دیگر را درک کنیم. مثلاً یک ایرانی منصف باید بداند که هشت سال جنگ تحمیلی و تحریمهای کشورهای متخاصم علیه ملت و دولت ما، چقدر راه توسعه را ناهموار کرده و با همه این ناهمواریها ما چه کردهایم؟ و چه بودهایم که امروز حتی دشمنان، ما را به عنوان بازیگری تأثیرگذار در عرصه بینالمللی به رسمیت می شناسند یا مثلاً قبل از انقلاب چقدر مرد و زن ایرانی در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشتهاند و امروز چقدر مشارکت دارند؟ و این همه حاصل تکیه بر ظرفیتهای درونی است که در شرایط سخت تحریم، تهدید و فشار بدست آمده است که با وجود محدودیتها و موانع، در سطح وسیع تحصیل شده است.
همچنانکه در52 سال سلطنت پهلوی، در واقع این شخص شاه بود که به تنهایی تصمیمات حکومتی را اتخاذ میکرد. انتصاب یا برکناری نخست وزیر، وزرا، صاحبان پستهای بالا، استانداران و غیره تنها به وسیله شاه انجام میگرفت. به اعتراف دوست و دشمن کابینه، مجلس و قوای دیگر حکومتی از خود هیچ اختیاری نداشته و در واقع نقش نهادهای رسمی نقشی تشریفاتی بیش نبود.[1]
در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران، نظامی است که بر پایه سه رکن اساسی دین، مردم و رهبری استوار گردیده است.[2] در این نظام، حاکمیت اصلی از آن خداست.[3] شکل حکومت به صورت جمهوری اسلامی است که مردم ایران در همهپرسی1358با اکثریت قاطع آراء یعنی2/98آن را برگزیدند. ساختار حکومتی در جمهوری اسلامی به موجب اصل 57 قانون اساسی از سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه تشکیل گردیده که زیر نظر ولایتمطلقه فقیه، اعمال میگردد. هر چند به موجب این اصل، این قوا مستقل از یکدیگر می باشند، اما همکاری و نظارت متقابل بین قوای مزبور وجود دارد.[4] با این توضیح که در این نظام، حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه به عهده رهبری گذارده شده است. کلیه قوانین و مقرارات در جمهوری اسلامی ایران، اعم از مالی، اقتصادی، اداری، مدنی، جزایی، فرهنگی، سیاسی و... باید بر اساس موازین اسلامی تدوین یابند.[5]
نخستین تفاوت درشکل نظام سیاسی در جنس حکومت و هویت ساختاری و تبارشناسانه از نوع حکومتهای موجود درجهان است. جنس حکومت پهلوی ازنسل حکومتهای کودتایی و از نظر تبارشناسی ریخت حکومتی در دایره حکومتهای کودتایی قابل دسته بندی است. از ابتداییترین خصلت حکومتهای کودتایی تکیه به زور در فرایند ایجاد، مولفههای حفظ و تقویت و توسعه است. درواقع نه از جنس انقلابهای سیاسی است و نه از جنس انقلابهای اجتماعی که بصورت حداقلی و یا حداکثری، مردم در ایجاد، حفظ و تداوم آن نقش داشته باشد، فرد حاکم از دل ارتش و پادگان پا به عرصه مدیریت سیاسی میگذارد و زایده تفکر پادگانی است و قوام آن و رویکرد مدیریت کشوری آن نیز بر بنیاد تفکر پادگانی است. در این سنخ از حکومت داری دو نوع نظام سیاسی ظهور و بروز پیدا میکند؛ اگر نظامی متمایل به حکومتداری از دل ارتشی با هویت مستقل و کارکرد مستقل ظهور کند، برغم نامشروع بودن و غیر مردمی بودن از ویژگی استقلال در فکر و عمل برخوردار است، اما اگر فرد کودتاگر از دل ارتشی کاملاً وابسته[6] خروج کند، نظام سیاسی دست ساخته او در واقع نظامی دست نشانده و وابسته به قدرتهای هژمون عصرخودش خواهد بود و از نعمت استقلال سیاسی و مدیریتی برخوردار نخواهد بود. جنس نظام سیاسی پهلوی از نوع حکومت کودتای وابسته غیرمستقل[7] قابل دستهبندی است. علاوه بر اینکه ماهیت مردمی ندارد، از هویت ملی نیز محروم است. در چنین نظامی سرسلسله حکومت، صرفاً به دلیل در اختیار داشتن زور و قدرت، بیشتر زمام امور را بر عهده گرفته و سلطنت را موروثی می نماید. از این روی در چنین نظامهایی مردم نقشی در پیدایش و تداوم نظام ندارند، همه چیز بر مبنای قدرت و استبداد اداره می شود. به همین دلیل گفته می شود منشاء مشروعیت چنین نظامهایی زور و غلبه می باشد.
در مقابل جمهوری اسلامی ایران، مولود یک انقلاب بزرگ و همه جانبه اجتماعی است که بنیادها و زیرساختها را دچارتغییرکرد. علاوه بر اینکه ازخصلت ماهیت مردمی برخورداراست، هویتی ملی دارد و بر مولفه استقلال تکیه دارد و از دو مولفه اساسی مشروعیت و مقبولیت به عنوان نیازمندیهای اساسی نظام سیاسی منطقی و معقول و منطبق بر معیارهای علمی ونظری حکومت داری بهرهمند است. نص اجماع نظریههای مرتبط با حکومت داری این است که حکومت باید مشروعیت و مقبولیت داشته باشد و حاصل خواسته اکثریت باشد.
مهمترین و اصلیترین مزیت حکومت اسلامی نسبت به حکومت شاهنشاهی نوع مشروعیت حکومت است که مبتنی بر مشروعیت الهی است که درآن افراد صرفاً بر اساس داشتن ویژگیها و لیاقتهای خاصی به حکومت میرسند. به عبارتی اساس شکلگیری نظام اسلامی، مشروعیت الهی حکومت با ضمیمه شدن به مقبولیت مردمی است. علاوه بر مزیتهای مشروعیت حکومت در نظام اسلامی نسبت به نظام شاهنشاهی، در زمینه های مختلفی میتوان دو نظام مورد نظر را مورد مقایسه قرار داد.
جدول مقایسه وضعیت ساختار حکومتی در دوران پهلوی و پس ازانقلاب
شاخص ها |
دوران حکومت شاه |
انقلاب اسلامی |
نوع حکومت |
پادشاهی |
جمهوری اسلامی |
نحوه اداره کشور |
دیکتاتوری |
مردم سالاری |
تعداد انتخابات در کشور |
12دوره(فرمایشی وبادخالت شاه و خارجی) |
37دوره(حضوراکثریت مردم) |
تعداد احزاب و تشکل های سیاسی |
13 حزب و تشکل فرمایشی |
240 حزب و تشکل |
نفوذ و قدرت بین الملل |
فاقد هرگونه نفوذ |
در زمره 7 قدرت جهانی و دارای نفوذ قاطع منطقهای و نسبی در بین الملل |
جدول شماره (1)
منابع انسانی در هر جامعهای عامل تعیین کننده خصوصیت روند توسعهی اقتصادی و اجتماعی آن جامعه است. بهرهبرداری از نیروهای انسانی فعال، مبتنی بر مهارتها و دانش مردم در جامعه است. مهارتها و دانش نیز تحت تأثیر آموزشها و پرورشهای جامعه است. بنابراین این مسأله دور از واقعیت نیست که پیشرفت تحصیلی یکی از عناصر اصلی توسعه انسانی است.گسترش دانش نه تنها خود مستقیماً زمینه بسط انتخابهای انسانی را فراهم میآورد، بلکه از طریق ایجاد دسترسی بیشتر به فرصت های اشتغال و نیز بهبود سلامت، شرایط زندگی بهتر را نیز ایجاد می کند.
با مطالعه وضعیت کشورهای در حال توسعه به روشنی میتوان به ارتباط مستقیم بین عامل سواد و توسعه پی برد. بیشترین میزان فقر، بیماری، خرافات و سایر معضلات اجتماعی و به ویژه آثار شوم استثمار فرهنگی در مناطقی از جهان وجود دارد که بیشترین آمار بیسوادان را دارا میباشد. یک مقایسه آماری میان رژیم سلطنتی پهلوی و جمهوری اسلامی ایران در زمینه علمی و مولفههای وابسته به آن نشان میدهد که در پارامترهای اصلی مرتبط با وضعیت علم و دانش با لحاظ مدت مدیریت وحکومت داری 52 ساله پهلوی و39 ساله مدیریت کشورداری جمهوری اسلامی ایران، در تمامی پارامترهای مورد مقایسه نظام اسلامی در وضعیت برتر قرار دارد و دستاوردها و پیشرفتها، قابل قیاس با حکمرانی52 ساله پهلوی نیست.
بررسی دستاوردهای انقلاب اسلامی در تمامی حوزهها زمانی با قضاوتی منصفانه و به دور از پیشداوری همراه است که انقلاب را در بستر تاریخی و اجتماعی و با تمامی اتفاقات همراه آن ببینیم؛ ببینیم ملتی تنها و تنها با تکیه بر ایمان خود و بدون حمایت هیچ کشورخارجی، بر نظامی غلبه میکند که از حمایت ابرقدرتهای زمان خود بهرهمند است. وقتی فراموش نکنیم این انقلاب از موج آشوبهای داخلی شمال و جنوب و شرق و غرب، از جنگی هشت ساله با تمامی استکبار، از ترور مهمترین مهرهها و تئوری پردازانش و از تحریمها و تهدیدها به سلامت گذشته است، باید هر آنچه در این شرایط بدست آورده را با دیگرکشورها مقایسه کنیم.
آموزش عالی در این سالها دستاوردهای قابل توجهی داشته است، بویژه این که از دهههای آخر50 تاکنون بودجه آن حتی دو برابر هم نشده است و از 5/1 به 3/2 برابر رسیده است. اما در تمامی مولفههای خود رشدهای30 برابری،60 برابری و ... را داشته که این دستاورد با سایر نهادها قابل مقایسه نیست.
از دیگر نکات مهم این است که ما در سالهای پیش از انقلاب حتی در مقطع کاردانی نیز به اعزام دانشجو به خارج از کشور نیازمند بودیم، اما در سالهای اخیر اعزام دانشجو نه از روی نیاز، بلکه به جهت مراودات علمی و فرهنگی با سایر دانشگاههای جهان بوده است و آموزش عالی امروز در تمامی رشتهها و مقاطع تحصیلی در خودکفایی تقریباً صد درصدی قرار دارد.
هر چند بر هیچ کسی پوشیده نیست که ما در بهترین نقطه ممکن نیستیم، اما این آمارها نشان میدهد که با توجه به امکانات و بودجه در اختیار آموزش عالی و با توجه به بستر تاریخی کشور و در مقایسه با سایر نهادها، آموزش عالی چقدر موفق بوده است. آموزش عالی و دانشگاه همیشه از حمایتهای امام راحل و پس از آن مقام معظم رهبری بهره مند بوده است و در تمامی دوره ها حتی در جنگ پیشرفتهایی داشته است.
جدول زیر، جدیدترین آمار اعلام شده از سوی وزارت علوم[8]را نشان می دهد که آموزش عالی به چه میزان، دِین خود را به این حمایتها ادا کرده است.
مقایسه وضعیت علمی کشور در دوران پهلوی و پس ازانقلاب[9]
شاخص |
قبل از انقلاب سرشماری1355 |
بعد از انقلاب سرشماری1390 |
نرخ سواد |
2/47% |
2/93% |
پوشش تحصیلی متقاضیان تحصیل در دوره متوسطه |
23% |
85% |
مرکز آموزشی فنی و حرفه ای |
700 |
6983 |
جمعیت دارای تحصیلات عالیه |
310000 |
5474000 |
اختلاف نرخ بین تحصیلات عالیه زنان و مردان |
39/3% |
0/2-% |
تعداد دانشگاهها |
223 |
2940 |
تعداد رشته های کارشناسی در دانشگاه |
196 |
914 |
تعداد رشته های کارشناسی ارشد در دانشگاه |
182 |
1033 |
تعداد رشته های دکترای تخصصی در دانشگاه |
28 |
793 |
تعداد دانشجو |
170000 |
000/000/4 |
تعداد دانشجویان دکتری تخصصی |
913 نفر |
580 هزارو 638نفر(رشد60 برابر) |
تعداد دکتری حرفهای (پزشکی) |
9هزارو458 نفر |
68000نفر |
تعداد اعضای هیات علمی |
9282 |
63818 |
تعداد استاد تمام ها |
733نفر |
3000نفر |
تعداد انجمنهای علمی |
78 |
280 |
تعداد مقالات چاپ شده در نشریات معتبر بین الملل |
669 |
25000 |
تعداد نشریات علمی – پژوهشی(مجله) |
20 |
680 |
قطب علمی |
صفر |
142 |
تعداد موسسات پژوهشی |
83 |
640 |
رتبه رشد علمی |
رتبه52 در جهان |
رتبه 17 جهان |
سرعت رشد علمی |
رتبه40جهان |
رتبه 1جهان |
رتبه های المپیاد علمی |
آمار وجود ندارد |
جزو 10 کشور اول |
انرژی هستهای |
آمار وجود ندارد |
جزو 10 کشور اول |
هوا فضا |
آمار وجود ندارد |
جزو 10 کشور اول |
سلول های بنیادین و نانوتکنولوژی |
آمار وجود ندارد |
جزو 10 کشور اول |
رتبه های المپیاد علمی |
آمار وجود ندارد |
جزو 10 کشور اول |
جدول شماره2
آمارهای پایگاههای استنادی بین المللی، اسناد موثقی هستند که امکان مقایسه کمیت تولید علم ایران در سالهای قبل و بعد از انقلاب اسلامی را امکان پذیر می سازد. بر اساس پایگاه استنادی ISI، ایران در فاصله سالهای ۱۳۱۹ تا ۱۳۵۶ تنها ۲۰۲۶ مدرک در مجلات و کنفرانسهای علمی بین المللی منتشر کرده بود.موسسه بینالمللی اطلاعات علمیISI همچنین، تعداد مقالات علمی چاپ شده از محققان ایرانی در مجلات معتبر بینالمللی در سال 1357، 450 مقاله و در سال 2012، 34155 مقاله بوده است که نشاندهنده رشد3 برابری متوسط جهانی در این حوزه است. ایران در سال 2013 میلادی رتبه نوزدهم جهانی در رشد تولید علم را به دست آورد.[10]
کمیت تولید علم دنیا در دوره زمانی۳۷ ساله با وضعیت کنونی دنیا قابل مقایسه نیست، چرا که در حال حاضر کشورهای بیشتری برای کسب سکوهای علمی دنیا با یکدیگر رقابت میکنند. در ۳۷ سال قبل از انقلاب اسلامی کمیت تولید علم دنیا برابر با ۸,۰۱۲,۴۴۰ ( بیش از هشت میلیون) مدرک بود. ایران در آن زمان۰.۰۳ % ( سه صدم درصد) از کل علم دنیا را تولید می کرد.[11]
اندکی بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۹ جمهوری اسلامی ایران به مدت هشت سال جنگ تحمیلی را تجربه کرد. جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب تا انتهای دوران دفاع مقدس ۲۸۸۱ مدرک در سطح بینالمللی منتشر کرد. کمیت تولید علم دنیا از سال ۱۳۵۷ تاکنون شامل ۴۷,۴۲۱,۸۴۲ (بیش از چهل و هفت میلیون) مدرک می شود. بنابراین کمیت تولید علم دنیا در ۳۷ سال گذشته (۱۳۹۴-۱۳۵۷) نسبت به ۳۷ سال قبل از آن (۱۳۵۶-۱۳۱۹) شش برابر شده است.
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای سال ۱۳۵۷تاکنون ۲۴۵,۷۹۲ (بیش از دویست و چهل و پنج هزار) مدرک در معتبرترین مجلات و کنفرانسهای بینالمللی منتشرکرده است. جمهوری اسلامی ایران علیرغم هشت سال دفاع مقدس۱۲۱ برابر بیش از دوره ۳۷ سال قبل از انقلاب به کمیت تولید علم خود افزوده است. با در نظر گرفتن ۳۷ سال بعد از انقلاب، سهم تولید علم کشور0.52%( پنجاه و دو صدم درصد) از علم دنیا را تولید کرده است[12].
نمودار
برای بررسی موفقیت و یا عدم موفقیت یک نظام سیاسی و ارائه تحلیل درست و منطبق با واقع مزیتهای آن، نسبت به مصادیق ملی و جهانی، راهی جز بهرهگیری از روش قیاس نداریم. در مقایسه نظام سیاسی باید نسبت آن را با چند پارامتر مشخص از جمله؛ اهداف اعلامی نظام سیاسی در آغاز نهضت، مقایسه با نظام های سیاسی برخوردار از ویژگیهای مشابه درمنطقه، امکانات و موانع پیش روی آن و بالاخره با نظام سیاسی قبل از نظام سیاسی موجود، به ضرورت کمی انجام پذیرد.
این روزها سوالات و پرسشهای بسیاری در داوری از کارآمدی و عملکرد انقلاب اسلامی و نظام سیاسی برآمده از آن و درمیان لایههای مختلف جامعه طرح میشود. اپوزیسیون نیز به عنوان جریان رقیب و برانداز و با بهرهگیری از فضای تردید و پرسش، تلاش دارد، تصویر ذهنی جامعه، در خصوص کارآمدی نظام اسلامی را تغییر دهد تا امید و اعتماد به توانمندیها و قابلیتهای اصلاح و پیشرفت در درون نظام را از بین ببرد. از جمله پرسشهای مطرح در میان جامعه، مقایسه نظام اسلامی با رژیم پهلوی است که توده مردم با تکیه به محفوظات و خاطرهگوییهای نسل قدیمی و متأثر از رسانههای بیرونی، بدون لحاظ کردن ملاکها و معیارهای علمی و عقلی به مقایسه نظام اسلامی با نظام سلطنتی پهلوی میپردازند وجمهوری اسلامی را متهم به ناکارآمدی میکنند.
لذا پاسخ به شبهات موجود در این زمینه، مستلزم مقایسه میان دو حکومت اسلامی و رژیم منحط پهلوی بر اساس معیارهای کمی میباشد، اما خصلت کار مقایسهای در فضای جدلِ آمیخته به عملیات روانی کاری دشوار، زمانبر و حجیم است. بنابراین بیان تمامی ابعاد هویتی و کارکردی دو نظام سیاسی که یکی با52 سال حکمرانی و دیگری با39 سال سابقه مدیریتی میباشد، نیاز به بررسی دقیق و موردی عملکرد قریب به90 سال کارکرد در حوزه های مختلف دارد که از حوصله و حجم این نوشته خارج است. اما از باب مدخلیت، در این نوشته به بررسی بخشی از آمار و اطلاعات کلی موجود درباره کارکردها و عملکردهای دو دوره حاکمیتی در ابعاد علمی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی اکتفاء میکنیم.
در یک مقایسه دقیق و علمی لازم است در موارد متعدد و با استفاده از آمارها و شاخصهای صحیح و با در نظر گرفتن الگوی علمی سنجش، موفقیت یک نظام (کارآمدی نظام = اهداف + امکانات + موانع)، به تحلیل و ارزیابی پرداخته شود. یکی از سوال هایی که این روزها زیاد با آن مواجه می شویم، این است که جمهوری اسلامی در این سالها برای ما چه کرده است؟ آیا اصلاً زندگی مردم در مقایسه با قبل از انقلاب فرقی کرده است؟ بهتر شده یا بدتر؟
در ادامه بعضی از دستاوردهای ایران انقلابی را با ایران شاهنشاهی مقایسه میکنیم. البته ایران بعد از انقلاب اسلامی را اگر بخواهیم منصفانه تحلیل کنیم، باید تمام سختیها و موانع توسعه دهههای پیش را بشناسیم تا علت رشد بعضی حوزهها و رکود بعضی دیگر را درک کنیم. مثلاً یک ایرانی منصف باید بداند که هشت سال جنگ تحمیلی و تحریمهای کشورهای متخاصم علیه ملت و دولت ما، چقدر راه توسعه را ناهموار کرده و با همه این ناهمواریها ما چه کردهایم؟ و چه بودهایم که امروز حتی دشمنان، ما را به عنوان بازیگری تأثیرگذار در عرصه بینالمللی به رسمیت می شناسند یا مثلاً قبل از انقلاب چقدر مرد و زن ایرانی در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشتهاند و امروز چقدر مشارکت دارند؟ و این همه حاصل تکیه بر ظرفیتهای درونی است که در شرایط سخت تحریم، تهدید و فشار بدست آمده است که با وجود محدودیتها و موانع، در سطح وسیع تحصیل شده است.
4. وضعیت بهداشت
براساس آمار رسمی کشور، بخش بزرگی از شهرها و روستاهای کشور در آستانه انقلاب اسلامی، محروم از پزشک و امکانات بهداشتی بودند و در این میان زنان و کودکان سهم بیشتری از این محرومیت داشتند؛ با یک مقایسه آماری، میتوان تفاوت وضعیت بهداشت، درمان و سلامت مردم در حکومت پهلوی و بعد از انقلاب اسلامی را متوجه شد.
در جدول زیر به طورکلی بر اساس آمارهای موجود از دوران رژیم پهلوی و دوران کنونی پس از انقلاب، مقایسهای در خصوص وضعیت بهداشت، سلامت و توزیع خدمات و تجهیزات بهداشتی و پزشکی انجام شده است که میتواند تفاوتها و تغییراتی که در این زمینه در طول سه دهه پس از انقلاب را مشاهده کرد.[1]
شاخص ها |
دوران حکومت پهلوی |
دوران انقلاب اسلامی |
مرگ ومیر نوزادان به هنگام تولد |
111 نوزاد در هر 1000 تولد |
68/10 نوزاد در هر 1000 تولد |
مرگ و میرکودکان زیر 5 سال |
174 کودک در هر هزار تولد زنده |
36 کودک در هر هزار تولد زنده |
مرگومیرمادران(بارداریو زایمان |
245 نفر در هر صدهزار نفر |
3/20 نفر در هر صدهزار نفر |
امید به زندگی مردان |
8/55 سال |
72 |
امید به زندگی زنان |
4/57 سال |
76 |
تعداد پزشکان |
14.700 (9441 پزشک عمومی و 5259 پزشک متخصص) بر اساس آمار سال 56 |
27.122 (14.901 پزشک عمومی و 12.221 پزشک متخصص) براساس آمار در سال 90 |
تعداد دانشجویان پزشکی |
60.000 |
200.000 |
تعداد بیمارستان |
547 |
805 |
مرکزبهداشت درمانی روستایی |
1.500واحد (سال 1356) |
۲.914 واحد (سال 1390) |
تعدادتختخواب در بیمارستان |
56.000 |
103365 |
نرخ تولیددارو در داخل کشور |
25 % |
95 % |
تعداد شرکت های بیمهای |
12 |
28 |
تعدادجمعیت تحت پوشش بیمه |
1.800.000 نفر |
بیش از 65.000.000 نفر |
یکی از شاخصهای مهم برای سنجش میزان توسعه یافتگی و رفاه مردم، بررسی وضعیت بهداشت، درمان و سلامت مردم است؛ براساس آمارهای رسمی، بخش بزرگی از شهرها و روستاهای کشور در آستانهی انقلاب اسلامی محروم از پزشک و امکانات بهداشتی بودند و در این میان زنان و کودکان سهم بیشتری از این محرومیت داشتند.
یکی از اهداف انقلاب اسلامی، بالا بردن سطح سلامت و ایجاد شرایط لازم برای دسترسی عادلانه و فراگیر آحاد مردم به خدمات بهداشتی درمانی مناسب بود؛ به همین منظور از آغاز انقلاب اسلامی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، از جمله وزارتخانههای فعال ایران، سعی در حفظ تامین و ارتقاء سلامت مردم جامعه داشت و برای رسیدن به اهداف خود، اقدام به تأمین نیروی انسانی ورزیده، تأسیس مراکز درمانی و ساخت بیمارستانها، ارتقاء سطح کیفیت تجهیزات پزشکی و نیز دادن آموزش و بالا بردن سطح آگاهی مردم نسبت به بیماریها و آموختن روشهای پیشگیری ازآنها کرد.
افزایش ١٠٠ برابری سرمایهگذاری در بخش بهداشت و درمان بعد از انقلاب اسلامی منجر به رشد ٤٠٠ درصدی شاخصهای بهداشتی و درمانی طی سالهای پس از پیروزی انقلاب شده است که شاخص "امید به زندگی" نیز در مقایسه با قبل از انقلاب از ٥٠ به ٧٥ سال رسید.
قبل از پیروزی انقلاب حدود ٧ دانشکده پزشکی در دانشگاهها ایجاد شده بود، اما در حال حاضر حدود ٤٠ دانشگاه علوم پزشکی در سراسر کشور به فعالیت میپردازد. تعداد ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی از حدود ٦٠٠ نفر قبل از پیروزی انقلاب به حدود ٦ هزار نفر در سال افزایش یافت. سال 57، تعداد کل پزشکان دارای کارت نظام پزشکی حدود ١٧ هزار نفر بود، در حالی که طی سالهای گذشته، حدود140هزار پزشک در دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور تربیت شدهاند. در حال حاضر حدود ٩٧ درصد داروهای مورد نیاز در داخل کشور تولید میشود و در بیمارستانهای کشور حدود ٩٠ هزار تخت وجود دارد، در حالی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد تختهای بیمارستانی در کشور در مجموع ١٥ تا ٢٠ هزار تخت بود.
کشور ایران در سال 56 با 33 میلیون جمعیت، نیازمند ورود پزشک خارجی از سایر کشورها بوده است، اما هم اکنون با جمعیتی بیش از دو برابر و به تبع آن با نیازی بیشتر به پزشک، با مازاد پزشک روبهرو هست. همچنین در زمینه پزشک متخصص نیز از جمعیت 7000 نفر در سال 57 به جمعیت 72.792 پزشک متخصص در حال حاضر رسیدهایم و همچنین باید گفت که مردم بسیاری از کشورها به منظور درمان به کشورمان سفر میکنند تا تحت نظر پزشکان ایرانی به درمان خود بپردازند.[2]
مقایسه وضعیت پزشکی متخصص در دوران پهلوی و پس ازانقلاب
شاخص ها |
دوران حکومت شاه |
دوران انقلاب اسلامی |
شاخص ها |
|
تعداد پزشک |
7000 نفر |
84000نفر |
تعداد پزشک |
|
چشم پزشک |
آماری وجود ندارد |
رتبه 1 در خاورمیانه |
چشم پزشک |
|
مغز و اعصاب |
آماری وجود ندارد |
رتبه 1در خاورمیانه |
مغز و اعصاب |
|
جراحی قلب |
آماری وجود ندارد |
رتبه 1 جهان در جراحی قلب کودکان |
جراحی قلب |
|
پیوند اعضا |
آماری وجود ندارد |
سومین کشور جهان در در اهدا و پیوند اعضا |
پیوند اعضا |
اگر چه در کشور ما نسبت به قبل از انقلاب اسلامی توجه بیشتری نسبت به حمل و نقل ریلی صورت گرفته، اما پیشرفت حاصل شده در مقایسه با آنچه که باید سرمایهگذاری میشد، فاصلهای بسیار طولانی دارد. پیشرفت و توسعه هر سازمانی بیشک در گرو آشنایی با علوم روز دنیا و بهرهگیری صحیح از آنهاست. در این زمینه راهآهن جمهوری اسلامی ایران، به عنوان طلایهدار این موضوع، همواره سعی در تعریف و انجام پروژههایی داشته است که علاوه بر آنکه در مرز دانش قرارگرفتهاند، بیشترین کارآیی را برای کشور داشته باشند.
جدول آماری مندرج در سایت شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل، درباره پروژههای بهرهبرداری شده ریلی از برهه زمانی1291 تا 1392، نشان می دهد از زمان اجرای نخستین پروژه ریلی در سال1291تا سال1357یعنی پیروزی انقلاب،12پروژه ریلی یعنی4676کیلومتر از مجموع10171کیلومتر (خطوط راه اندازی شده تا پایان سال1392) انجام شده است که این رقم حدوداً 46 درصد کل مسیرهای ریلی کشور است. بر این اساس، بیشترین طول خط مربوط به دوران قبل از انقلاب و پروژه تهران - بندر امام خمینی با928کیلومتر و کمترین طول خط، مربوط به بعد از انقلاب اسلامی و اتصال محمدیه 2 به محمدیه 1 با 6 کیلومتر است.
در این زمینه، تعداد پروژه های بالای 100 کیلومتر در دوران قبل از انقلاب، 9 پروژه، میزان خطوط کار شده بعد از انقلاب 5495 کیلومتر و میزان طول خطوط اصلی دوم یا سوم بعد از انقلاب 1914 کیلومتر عنوان شده است.لازم به ذکر است میزان طول مسیر کار شده در دوره حکومت رضاخان (تا1320)در 5 پروژه1631کیلومتر معادل تقریبا 35 درصد مسیرهای کار شده در قبل از انقلاب بوده است که این رقم در دوره پهلوی دوم، در 7 پروژه با 3075 کیلومتر می رسد، یعنی 65 درصد پروژه های ریلی در این دوره به بهره برداری رسیده است.
همچنین جدول مشخصات پروژههای ریلی که بعد از انقلاب انجام شدهاند، گویای این است که بعد از توقف سه ساله از سال 1357تا1360و روند کند فعالیتهای بهرهبرداری ناشی از دوران جنگ تحمیلی هشت ساله، بعد از انقلاب از سال1360تا1392، حدود5500 کیلومتر خط ریلی بهره برداری شده است. این موضوع بدین معنی است که حدود 54 درصد از کل پروژه های ریلی بعد از انقلاب اسلامی و حدود 44 درصد آنها قبل از انقلاب به بهره برداری رسیده است. مجموع پروژههای ریلی بهرهبرداری شده از آغاز فعالیت راه آهن تا کنون، 45 محور بوده است که 12 پروژه یا محور به قبل از انقلاب و 33 پروژه یا محور به بعد از انقلاب اختصاص دارد. اگر پروژه ریلی مترو در کلان شهرهای را به عملکرد جمهوری اسلامی اضافه کنیم و ملاک دانش و تخصص بومی را به پیاده سازی و تولید ابزار و قطعات آن مد نظر قرار دهیم، مزیت نسبی کارکرد نظام اسلامی در38 سال با بحرانهای متعارف و غیر متعارفی که درگیر بوده نسبت به دوره52 ساله پهلوی در بخش ریلی که بزرگترین افتخار تاریخی طرفداران و مبلغان رضاخانی است عیان می گردد.
6. وضعیت اقتصادی جامعه[3]
یکی از نکاتی که در قضاوت افراد نسبت به وضع موجود تأثیر منفی بر جای گذاشته، ارزانی قبل از انقلاب و گرانی بعد از انقلاب است. این مسئله از دو جهت باید مورد توجه قرار گیرد:
الف) از جهت سیاستهای اقتصادی توسعهای کشور، این سوال مطرح میشود که چرا قبل از انقلاب، قیمت کالاها ارزان بوده و بعد انقلاب گران شده است ؟ بررسیها نشان میدهد یکی از عمدهترین دلایل این امر، اعمال تعرفههای گمرکی پایین از سوی دولت نسبت به کالاهای وارداتی خارجی در قبل از انقلاب و افزایش این تعرفهها بعد از انقلاب بوده است. به عبارت دیگر در نتیجه اعمال تعرفههای گمرکی پایین، کالاهای خارجی به وفور و با قیمت بسیار نازل در بازار یافت می شد، این سیاست اقتصادی نامناسب، در جهت تضعیف تولیدات داخلی، افزایش وابستگی اقتصادی کشور به قدرت های صنعتی و تأمین بازار برای آنان بوده است، زیرا در چنین شرایطی تولیدکننده نوپا و کمتجربه داخلی امکان رقابت با تولیدکننده توانمند و مجرب خارجی را نمی یابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج می شود و حضور در عرصه تولید را مقرون به صرفه نمی یابد.
به همین جهت است که ارزانی کالاها(به معنای عرفی آن) یکی از بزرگ ترین موانع رشد و توسعه اقتصادی در جوامع، به خصوص در جوامع در حال توسعه تلقی می شود؛ ارزانی غیر معقول، موجب تضعیف موقعیت تولید کننده و در نهایت، تضعیف تولیدات داخلی میشود. از همین رو در اکثر کشورهای پیشرفته اقتصادی،گرانی وجود دارد. برای مثال، بانک جهانی برای چندمین بار، توکیو پایتخت ژاپن را به عنوان گرانترین شهر جهان اعلام کرده است. حتی در این کشورها گاهی با ارزانی نیز مبارزه میشود، زیرا با واقعی شدن قیمتهاست که میتوان از تولید کننده داخلی حمایت کرد و حمایت از تولیدکننده داخلی نیز در نهایت تأمین منافع مصرف کننده داخلی را به همراه دارد.
ب) این مسئله از جهت قدرت خرید اکثریت افراد جامعه نیز قابل تأمل و توجه است. مشاهده عینی وضعیت جامعه و هم آمارهای بعد از انقلاب، نشان از بهتر شدن نسبی وضعیت معیشت اکثریت افراد جامعه دارد. به عبارت دیگر، درست است که در گذشته قیمتها پایین بوده، ولی قدرت خرید مردم بسیار پایینتر از آن بوده است. آمارها و بررسیهای رسمی و غیر رسمی گویای آن است که به غیر برخی اقشار جامعه؛ اکثر مردم، به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعیت معیشتی مناسب تری نسبت به قبل از انقلاب برخودار می باشند. لکن به دلایل متعددی همچون تغییر الگوی زندگی (الگوی مسکن، خوراک، پوشاک و لوازم منزل)و به تبع آن، افزایش سطح انتظار آنها از زندگی، ابراز نارضایتی و احساس محرومیت در آنان افزایش یافته است.
به عنوان مثال، در حال حاضر الگوی مسکن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال های اول انقلاب تغییر یافته است. در گذشته اکثر خانوادهها گسترده بودند، اما اکنون هستهای شده اند. مثلاً درگذشته اگر عروس یا دامادی به خانواده اضافه میشد، در یکی از اتاقهای همان خانه جای میگرفت؛ اما اکنون عموماً زوجهای جوان به زندگی در مسکن مستقل روی میآورند.
در خصوص الگوی خوراک نیز شاهد تغییرات اساسی در جامعه خودمان در سال های اخیر هستیم. در حدود 30 سال پیش، قوت غالب خانوادههای ایرانی نان بوده و برنج غذای اعیانی محسوب میشده، در حالی که امروز الگوی خوراک اکثریت جامعه تغییر یافته و عموماً برنج در غذای روزانه آنان جایگاه خاصی پیدا کرده است.
آمارهای جهانی نیز گویای بهتر شدن وضعیت رفاه مردم ما در سالهای پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانک جهانی،46 درصد مردم ایران در سال1356زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته، یعنی بیش از8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است؛ البته در این خصوص مباحث فراوان دیگری قابل طرح است که پرداختن به آنها در این مجال نمیگنجد.
مسأله دیگر اینکه عوامل دخیل در قضاوت منفی افراد نسبت به وضع موجود چیست؟چرا با وجود این دستاوردها و تلاشهای غیرقابل انکار از سوی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، عدهای از مردم و حتی نخبگان از وضعیت موجود اظهار نارضایتی میکنند؟ در شکلگیری و تداوم این قضاوت منفی عوامل متعددی دخیل بوده است. از جمله:
1. تغییر الگوی مصرف جامعه و بهتر شدن نسبی سطح زندگی مردم، که به تدریج باعث افزایش سطح انتظارات از زندگی بدنبال داشته است.
2. افزایش سطح آگاهیهای اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه پس از انقلاب و در نتیجه، آرمانگرایی و توجه بیشتر آنان به نقاط ضعف و نارساییهای وضع موجود به جای توجه به نقاط قوت آن.
3. ترویج و حاکمیت فرهنگ نادرست اجتماعی درجامعه درسالهای اخیر، به صورتی که افراد، رفع تمامی مشکلات را تنها از حکومت و دولت- آن هم در کوتاه مدت- انتظار دارند.
4. انعکاس نیافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهای دقیق، شفاف و تطبیقی از ابعاد اقدامات و تلاشهای صورت پذیرفته از سوی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به خصوص در مقایسه با قبل انقلاب و کشورهای منطقه.
5. عدم اطلاعرسانی مناسب به مردم در خصوص مشکلات موجود ازجمله کاهش شدید درآمد سرانه نفتی کشور و ورود خسارتهای هنگفت به دلیل تحمیل تحریمهای ظالمانه و تداوم آن حتی پس از برجام که درکاهش توان و عملکرد کارگزاران نظام و کارآمدی آنان بسیار موثر بوده است.
6. توجیه نکردن مردم درخصوص سیاستهای اقتصادی دولت (همچون واقعی کردن قیمتها) که در نگاه آنان، بیتوجهی دولت به مشکلات مردم، تداعی شده است.(که البته این سه عامل اخیر به تنهایی بیانگر ابعادی از ناکارآمدی کارگزاران نظام – در تبیین عملکرد و توجیه وضعیت فراروی نظام- میباشد).
7. فضاسازی و فعالیت گسترده تبلیغاتی مخالفان داخلی و خارجی نظام در سیاهنمایی وضع موجود و بزرگنمایی مشکلات.
8. افزایش سطح توقعات و مطالبات جمعیت روستایی کشور، تحت تأثیر رسانهها و برنامههای تلویزیونی و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگیر آنان با شهرها.
9. جوان بودن جمعیت کشور-60 درصد جمعیت زیر30 سال- که ایجاد نیاز روزافزون جهت تخصیص بودجه و امکانات در حوزههای آموزشی و تحصیلی- تفریحی و رفاهی، مسکن و به ویژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد.
امروزه تلاش جهتدار و معنیداری در خصوص القای این نکته به مردم و بخش بزرگی از فرهیختگان و خواص جامعه صورت میگیرد تا وضعیت اقتصادی و درجه توسعه یافتگی کشور حتی در مقایسه با قبل از انقلاب نیز بدتر نشان داده شود. ولی تأمل واقعبینانه و تحلیل علمی تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان میدهد که با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود، جمهوری اسلامی در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بیگانگان، در اصلاح و بهبود وضعیت معیشتی و اجتماعی مردم خود نیز توفیقات فراوانی به دست آورد.
و البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معنی نفی یا نادیده گرفتن معضلات و نواقص موجود نیز نمیباشد. مشکلات موجود، اکثراً محسوس و مشهود برای عموم مردم است، اما ممکن است نگاه و ذهنیت آنها تنها از زاویه کمبودها و نواقص شکل گرفته باشد، بنابراین، در این بحث، سعی گردید به منظور تعدیل و تصحیح نگرش افراد نسبت به وضع موجود، تلاشها و اقدامات انجام گرفته، مد نظر قرار گیرد و مواردی که لازم است جهت قضاوت منصفانه لحاظ گردد، بیان شود.
در عین حال باید اذعان کرد که اگر مقصود و تعریف ما از کارآمدی، «تخصیص بهینه امکانات در جهت دستیابی به اهداف تعیین شده از سوی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برای تحقق الگوی مطلوب از یک جامعه دینی، انقلابی و انسانی برخوردار از حداکثر مواهب مادی و معنوی» باشد، در این صورت، قطعاً تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدینه فاضله، فاصلهای بسیار داریم و ضروری است برای رسیدن به آن وضعیت، ضمن نقد وضع موجود به علتیابی مشکلات و بررسی دلایل عدم تحقق برخی از اهداف و آرمانها بپردازیم و با ارائه راهکارها و پیشنهادها، جهت رفع آنها اقدام کنیم.[4]دراین بخش سه دوره اقتصادی یعنی دو دوره پهلوی اول و دوم و دوره مدیریت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر لحاظ کردن شرایط و معیار معین با استناد به آمار رسمی مورد تجزیه و تحلیل قرا گرفته است.
جداول مقایسهای زیر که بر اساس آمار و اطلاعات موجود استخراج شده است، بخوبی بیانگر این نکته است که وضعیت تورم و نرخ تورم در دو دوره سلطنت پهلوی بویژه در دوره پهلوی اول در مقایسه با دوره نظام اسلامی در شرایط یکسان، ما را با واقعیتهای آشنا میکنند که در تحلیلهای جهت دار و یا قضاوتهای عوامانه خاطره محور نادیده گرفته شده است. بالاترین نرخ تورمی در شرایط یکسان که در این نوشته شرایط بحرانی لحاظ شده است، متعلق به دوران رضاخان در دهه1320است که از 96تا 110درصد رشد تورمی برکشور حاکم بوده است. این درحالی است که بالاترین رشد تورمی در دوره نظام اسلامی که در39 سال عمر سیاسی با بحرانهای زنجیرهای و تحریم و تهدید و انواع جنگهای متعارف مواجه بوده است49درصد بوده است. تامل در جداول سه گانه زیر میتواند بخشی از ابهامات در خصوص وضعیت اقتصادی در دوره بعد از انقلاب و قبل ازآن را روشن کند.
1. نرخ تورم در دوره رضاخان معروف به پهلوی اول؛
ردیف |
سال |
نرخ تورم |
وضعیت |
1 |
1316 |
2/21 |
بحران،درآمدبالا |
2 |
1317 |
8/8 |
بحران،درآمدبالا |
3 |
1318 |
0/8 |
بحران،درآمدبالا |
4 |
1319 |
8/13 |
بحران،درآمدبالا |
5 |
1320 |
5/49 |
بحران،درآمدبالا |
6 |
1321 |
2/96 |
بحران،درآمدبالا |
7 |
1322 |
5/110 |
بحران،درآمدبالا |
نرخ تورم درزمان بحران 1316-1322پهلوی اول
2. نرخ تورم در دوره محمدرضاپهلوی معروف به پهلوی دوم؛
ردیف |
سال |
نرخ تورم |
وضعیت |
1 |
1350 |
5/5 |
ثبات، درآمدبالا،حمایت خارجی |
2 |
1351 |
3/6 |
ثبات، حمایت خارجی، درآمدبالا |
3 |
1352 |
2/11 |
ثبات، حمایت خارجی، درآمدبالا |
4 |
1353 |
5/15 |
ثبات، حمایت خارجی، درآمدبالا |
5 |
1354 |
9/9 |
ثبات، حمایت خارجی، درآمدبالا |
6 |
1355 |
6/16 |
ثبات، حمایت خارجی، درآمدبالا |
7 |
1356 |
1/25 |
آستانه بحران، حمایت خارجی،درآمدبالا |
8 |
1357 |
0/10 |
|
نرخ تورم 1353-1357پهلوی دوم
3. نرخ تورم در دوره جمهوری اسلامی ایران؛
ردیف |
سال |
نرخ تورم |
وضعیت |
1 |
1358 |
4/11 |
بحران، تحریم وجنگ داخلی،درآمد پایین |
2 |
1359 |
5/23 |
بحران، تحریم وجنگ داخلی، درآمد پایین |
3 |
1360 |
8/22 |
بحران، تحریم وجنگ داخلی، درآمد پایین |
4 |
1361 |
2/19 |
بحران، تحریم وجنگ داخلی، درآمد پایین |
5 |
1362 |
8/14 |
بحران، تحریم وجنگ داخلی درآمد پایین |
6 |
1363 |
4/10 |
بحران،تحریم وجنگ داخلی، درآمد پایین |
7 |
1364 |
9/6 |
بحران،تحریم وجنگ تحمیلی درآمد پایین |
8 |
1365 |
7/23 |
بحران،تحریم وجنگ تحمیلی،درآمد پایین |
9 |
1366 |
7/27 |
بحران،تحریم وجنگ تحمیلی،درآمد پایین |
10 |
1367 |
9/28 |
بحران،تحریم وجنگ تحمیلی،درآمد پایین |
11 |
1373 |
2/35 |
بحران، تحریم، بازسازی، درآمد پایین |
12 |
1374 |
4/49 |
بحران، تحریم، بازسازی، درآمد پایین |
13 |
1392 |
7/34 |
تحریم،بحران منطقه ای، درآمد پایین |
نرخ تورم جمهوری اسلامی ایران 1358- 1395
جمع بندی
آنچه باعث تاسف میشود این است که امروزه به هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود کشور، جدا از برخی تحلیلهای مغرضانه و جهتدار دشمنان، بخشی از تحلیلها و قضاوتهای دوستان نیز منصفانه و واقعبینانه ارائه نمیشود. موارد منفی بزرگنمایی شده و بسیاری از اقدامات و دستاوردهای مثبت نادیده گرفته میشود؛ حتی تلاش جهتدار و معنیداری در خصوص القای این نکته به مردم و بخش بزرگی از فرهیختگان و خواص جامعه صورت میگیرد تا وضعیت اقتصادی و درجه توسعه یافتگی کشور حتی در مقایسه با قبل از انقلاب نیز بدتر نشان داده شود، ولی تامل واقعبینانه و تحلیل علمی تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان میدهد که با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود، جمهوری اسلامی در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بیگانگان، در اصلاح و بهبود وضعیت معیشتی و اجتماعی مردم خود نیز توفیقات فراوانی به دست آورد.
و البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معنی نفی یا نادیده گرفتن معضلات و نواقص موجود نیز نمیباشد. مشکلات موجود، اکثراً محسوس و مشهود برای عموم مردم است، اما ممکن است نگاه و ذهنیت آنها تنها از زاویه کمبودها و نواقص شکل گرفته باشد، بنابراین، در این بحث، سعی گردید به منظور تعدیل و تصحیح نگرش افراد نسبت به وضع موجود، تلاشها و اقدامات انجام گرفته، مدنظر قرار گیرد و مواردی که لازم است جهت قضاوت منصفانه لحاظ گردد، بیان شود.
در عین حال باید اذعان کرد که اگر مقصود و تعریف ما از کارآمدی، «تخصیص بهینه امکانات در جهت دستیابی به اهداف تعیین شده از سوی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برای تحقق الگوی مطلوب از یک جامعه دینی، انقلابی و انسانی برخوردار از حداکثر مواهب مادی و معنوی» باشد، در این صورت، قطعا تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدینه فاضله، فاصلهای بسیار داریم و ضروری است برای رسیدن به آن وضعیت، ضمن نقد وضع موجود به علتیابی مشکلات و بررسی دلایل عدم تحقق برخی از اهداف و آرمانها بپردازیم و با ارائه راهکارها و پیشنهادها، جهت رفع آنها اقدام کنیم
.
[2] . اصل دوم قانون اساسی به سه رکن بنیادین در نظام جمهوری اسلامی تأکید دارد. همچنین اصول چهارم ، پنجم و ششم به ترتیب به سه رکن دین، رهبری و مردمی بودن نظام اشاره دارد.
[3] . قانون اساسی ، اصل 56.
[4] . قانون اساسی، اصول 68، 69، 70، 74، 76، 77، 82، 87، 88، 89.
[5] . همان، اصول 1. 2 و 4.
[6] . در حقیقت کشور در دوره پهلوی ،حیات خلوت و منطقه نفوذ قدرت های جهانی بود ، آنها در همه امور کشور، عزل و نصب مقامات ارشد، نمایندگان مجلس، تصویب یا رد لوایح و قوانین، امضای قراردادها و پروتکل ها ، سیاست گذاریها و...، نقشی آشکارو پنهان داشتند.( ماروین زونیس ، شکست شاهانه ، ترجمه باس مخبر، تهران: طرح نو، 1370، ص 305)
[7] . ایران به تمام معنا فاقد استقلال سیاسی بود ؛ انتخاب نخست وزیر و وزیران عمدتاً از بین افراد وابسته به سازمانهای جاسوسی، آمریکا و فراماسونری صورت میگرفت ؛ «آماری که از وابستگیهای افراد شناخته شده هیئت وزیران هویدا، آموزگار، شریفامامی، و ازهاری به دست آمده حکایت از آن دارد که 38% فراماسون، 24%عضو سیا و 21%عضو ساواک بودهاند.»( سیروس پرهام، انقلاب ایران و مبانى رهبرى امام خمینى ، تهران: انتشارات امیر کبیر، 1357 ، ص 26)
[8] . خیرگزاری دانشجویی، ۲۱ بهمن ۱۳۹۲
[9] . مقایسه وضعیت علمی کشور در دوران پهلوی و پس ازانقلاب شبکه اطلاع رسانی راه دانا،06/11/93
[10] . مقایسه وضعیت علمی کشور در دوران پهلوی و پس ازانقلاب شبکه اطلاع رسانی راه دانا،06/11/93
[11] . دکتر علی گزنی معاون پژوهشی و فناوری پایگاه استنادی علوم جهان اسلام در گفتگو با خبرنگار مهر،14/3/1394
[12] . همان
متابع بخش دوم :
[1] . وضعیت بهداشت، درمان و سلامت مردم در حکومت پهلوی و بعد از انقلاب اسلامی در یک نگاه با مقایسه آماری سینا، شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵
[2] . مقایسه وضعیت علمی کشور در دوران پهلوی و پس ازانقلاب شبکه اطلاع رسانی راه دانا،06/11/93
[3] . خبرگزاری فارس یکشنبه 17 بهمن 1395
[4] . http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=2338
منبع: سایت بصیرت
http://basirat.ir/fa/news/309260/مروری-مقایسه-ای-بر-کارکرد-حکومت-پهلوی-با-چهار-دهه-انقلاب-اسلامی-ایران-قسمت-دوم