مُرید عشق نَجوید مُراد خاطر خویش/ یادی از استاد مرحوم سید محمود فقهی
جدّ ایشان حضرت آیت الله سید عبدالکریم خواجوئی (ره) از شاگردان برجسته ی حوزه درسی علامه محمدباقر فشارکی (ره) ... بوده اند.
مشاهیر اصفهان؛
مُرید عشق نَجوید مُراد خاطر خویش/ یادی از استاد مرحوم سید محمود فقهی+تصاویر
مرحوم استاد فقهی از کسانی بود که در زندگی تا آنجا که ما دیده بودیم جز برای خدا کار نکرد، نگاه موحدانه و الهی ایشان فارغ از همه دلبستگی ها و وابستگی ها، در ریز و درشت رفتار و سبک زندگی ایشان بالعیان مشاهده می شد
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۲ - پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۲/۵
به گزارش صاحب نیوز؛ مرحوم استاد حاج سید محمود فقهی اصفهانی (قدس سره الشریف)، سال ۱۳۱۰ در اصفهان و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد.
جدّ ایشان حضرت آیت الله سید عبدالکریم خواجوئی (ره) از شاگردان برجسته ی حوزه درسی علامه محمدباقر فشارکی (ره) و پدر استاد، مرحوم سید جعفر فقهی از کسبه بازار اصفهان بوده اند.
استاد دوران ابتدایی را در دبستان هدایت پشت سر می گذارد، اما با اینکه نبوغ سرشاری داشته، پس از کلاس ششم ابتدایی، به دلایلی درس را رها کرده و وارد بازار کار می شود. ابتدا در مغازه ی خرازی فروشی شخصی به نام «آقا کمال» واقع در دروازه اشرف بازار اصفهان مشغول به کار، و بعدها وارد شغل دلالی سهام کارخانجات می شود.
استاد در اوان جوانی علاقه ی وافری به مجالس شرح و تفسیر نهج البلاغه مرحوم آیت الله میرزا علی آقا شیرازی (قدس سره) داشتند، لذا تحت تأثیر مباحث ایشان خطبه ی «همام» نهج البلاغه را حفظ می کنند و وقتی برای یکی از دوستان بازاری به نام آقای شفیعی که بهره ای از ادبیات عرب داشت، این خطبه را می خوانند، ایشان با تعجب می گوید چگونه این خطبه را حفظ کرده اید؟ استاد می گوید «دو بار خواندم و حفظ شدم». آقای شفیعی می گوید «آقا شما نابغه هستی، حیف این هوش و حافظه است که معطل بماند، بیا درس طلبگی بخوان» آقای فقهی قبول نمی کند و می گوید من کار و کاسبی دارم و وقت ندارم؛ آقای شفیعی می گوید شما صبح ها یک ساعت قبل از رفتن به بازار نزد من بیا تا جامع المقدمات را برایت بگویم و استاد فقهی یادگیری جامع المقدمات را در مغازه ی آقای شفیعی شروع می کند.
پس از آن با پایان کتاب اول حوزه، برای ادامه ی تحصیلات حوزوی، رسما وارد حوزه علمیه اصفهان می شوند و همزمان با تحصیل سطوح اولیه ی علوم حوزوی، تدریس را هم شروع می کنند.
ایشان از همان زمان به عنوان یک طلبه ی مستعد، مکلّا و بازاری و در عین حال یک مدرس موفق مورد توجه علما و فضلای حوزه قرار می گیرند و در نهایت از برجسته ترین تلامذه ی درس آیت الله مشکات (ره)، آیت الله فیاض(ره) و آیت الله خادمی گردیده و همچنین در پایان دوران تحصیل بهره های علمی فراوانی از درس حضرت آیت الله العظمی سید علی موسوی بهبهانی (قدس سره) می برند.
بهره وری و پذیرش علمی که ایشان از مبانی علمی حضرت آیت الله بهبهانی (قدس سره) داشته اند، قابل مقایسه با دیگر اساتید نبوده است. استاد فقهی آیت الله بهبهانی را سرآمد علما و فقهای معاصر می دانستند و چنان مجذوب مقام علمی ایشان بودند که در کمتر جلسه ی مباحثه ی علمی بود که از آن عالم بزرگ یاد نکنند، به همین دلیل مرحوم آقای فقهی در جرح و تعدیل مطالب مختلف علمی، نظر استاد فقیدشان را بر همه نظرات فقهی و اصولی دیگر علما ترجیح می دادند.
لازم به ذکر است که آیت الله بهبهانی ساکن شهر اهواز بودند و در اواخر عمر به دلیل کسالت و بیماری و به توصیه ی پزشکان برای دوری از گرمای شدید اهواز، نزدیک به ده سال در فصل بهار و تابستان به اصفهان می آمدند و این حضور فرصت بزرگی برای استاد فراهم کرد تا به چشمه ی زلالی از علم و عرفان و اخلاق به عنوان حسن ختام تحصیلات حوزوی خود دست یابند.
استاد نقل می کردند وقتی آقای بهبهانی وارد حوزه ی اصفهان شدند، آیت الله فیاض به من گفتند «من شما را شایسته ترین و مستعدترین فرد برای درک محضر علمی ایشان می دانم و لذا به کسی نگفته ام، ولی به شما می گویم که حتما در درس ایشان شرکت کنید.»
لذا آقای فقهی به پیشنهاد استادشان وارد حلقه ی درس آیت الله بهبهانی شده و چنان مجذوب دریای علم ایشان می گردند که تا آخر عمر همیشه چه در حال تدریس و چه در مواقع دیگر، فکر و ذکرشان تجلیل و تمجید از مبانی علمی متقن آن حضرت بود و تا آنجا که ما خبر داریم در میان شاگردان آیت الله بهبهانی، استاد فقهی نقش منحصر به فردی در انتقال مبانی علمی دقیق و محققانه ی ایشان به نسل بعدی فضلا و علمای حوزه ی علمیه داشتند.
استاد پس از ارتحال آیت الله بهبهانی (ره)، برای مدت ده سال از حوزه و تدریس دروس حوزه فاصله می گیرند، اما در سال ۱۳۶۲ بار دیگر کرسی تدریس را به مدت ۲۴ سال در حوزه ی اصفهان برپا می کنند؛ در این مدت ایشان تقریبا تمام دروس سطح را از کتاب سیوطی تا کفایه الاصول و در انتها در یک بازه ی زمانی ۱۲ ساله درس خارج فقه را تدریس می کنند.
همه ی فضلا و طلاب جوانی که در این مدت در درس ایشان حاضر می شدند، اذعان می کنند که نگاه محققانه، نقادانه و عمیق ایشان به متون فقهی و اصولی که عمدتا متأثر از مبانی علمی استاد علامه شان حضرت آیت الله بهبهانی بوده است، حوزه ی درسی ایشان را تبدیل به یکی از عالی ترین و محققانه ترین حوزه های درسی حوزه علمیه اصفهان کرده بود.
از کرسی تدریس تا خانه نشینی
استاد در این مدت تا سال ۱۳۷۴ به مدت ۱۲ سال کتاب های سیوطی، اشتقاق، اساس النحو، مختصر المعانی، معالم، اصول الفقه المظفر، لمعتین، فرائد الاصول و مکاسب شیخ انصاری و در پایان مقطع سطح، کفایتین آخوند خراسانی را در مدرسه ی علمیه ی امام صادق (علیه السلام) [چهارباغ] و مدرسه صدر خواجو تدریس کردند.
ممشای تدریس ایشان به خصوص در دروس مربوط به علم اصول، مانند رسائل و کفایه و همچنین درس مکاسب با توجه به جرح و تعدیل مطالب و طرح نظریات اجتهادی خودشان در این درس ها، این دروس را در واقع تبدیل به درس خارج فقه و اصول کرده بود. به هر حال از فردای پایان درس کفایه، درس خارج فقه را روز دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۷۴ شروع کرده و این دوره ی درسی را با محور قرار دادن کتاب ۱۴ جلدی مستمسک العروه الوثقی مرحوم آیت الله حکیم (ره) طی ۱۲ سال ارائه کردند.
درس خارج فقه ایشان و به طور کلی تدریسشان در حوزه، در تاریخ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶ به پایان رسید؛ و این روز چه روز اسفناکی بود برای شاگردان ایشان که ملازمت علمی و اخلاقی با آن بزرگمرد را برای همیشه از دست دادند. وقتی از ایشان سوال شد که چرا تدریس را ادامه نمی دهید و ما را از فیض وجودتان محروم می کنید، در جواب خاضعانه فرمودند «من هر چه می دانستم به شما یاد دادم و دیگر هم توان تدریس مثل گذشته ندارم». به این ترتیب از این روز، تا پایان عمرشان یک دوره شش ساله خانه نشینی و انزوا را طبق انتخاب خودشان برگزیدند.
وفات غریبانه
در این مدت شش سال، استاد روز به روز نحیف تر و ضعیف تر شده و بر اثر کهولت سن و بیماری روز جمعه ۲۷ دی ماه ۱۳۹۲ مظلومانه و غریبانه، در حالیکه هیچکدام از شاگردان و مریدانشان بر بستر ایشان در بیمارستان عیسی بن مریم (علیهما السلام) حاضر نبودند، جان به جان آفرین تسلیم کرد و در گورستان باغ رضوان، تا روز موعود الهی رخ در نقاب خاک کشید و همه ی شیفتگان مقام علمی و اخلاقی ایشان، به خصوص طلاب جوانی که به تازگی با اوصاف ایشان آشنا شده و مشتاق درک محضر استاد بودند را عزادار کرد (+).
تسلیم تقدیر و عامل به تکلیف الهی
استاد فقهی از کسانی بود که در زندگی تا آنجا که ما دیده بودیم جز برای خدا کار نکرد، نگاه موحدانه و الهی ایشان فارغ از همه ی دلبستگی ها و وابستگی ها، در ریز و درشت رفتار و سبک زندگی ایشان بالعیان مشاهده می شد.
مرحوم امام خمینی (قدس سره)، در نامه ای به فرزند گرامیشان حاج سید احمد خمینی (ره) می نویسند: «دست و پا برای به دست آوردن مقام هرچه باشد، چه مقام معنوی و چه مادی مزن، به عذر آنکه می خواهم به معارف الهی نزدیک شوم» و استاد فقهی چنین بودند که نه تنها دنبال مقامات دنیوی نبودند بلکه برای کسب مقامات معنوی هم دست و پا نزدند؛ ایشان واقعا مصداق این حدیث بودند که «مومن باید مانند مرده ای در کف غسال، تسلیم باشد». لذا تسلیم تقدیر و عامل به تکلیف الهی بودند بدون اینکه به دنبال شأنی و حیثیتی برای خود باشند.
مرحوم استاد با اینکه از مکنت مالی برخوردار بود، اما هرگز به ثروتشان و نه به هیچ یک از داشته های دیگرشان احساس دلبستگی نداشت. استاد، مریدِ پیر و جوان زیاد داشت، اما نه به مرید دلبستگی و نه مرادی جز خدا داشت.
همه ی تعلقات دنیوی را بوسیده و کنار گذاشته بود و همیشه این شعر را برای ما زمزمه می کردند و تجسم عینی و عملی آن بودند:
مرید عشق نجوید مراد خاطر خویش خوش است عارف سالک به هرچه آید پیش
گزارش و تصاویر از محسن کاظمی
نگاهی کوتاه به شخصیت علمی استاد سید محمود فقهی
استاد سید محمود فقهی از اساتید گمنام حوزه علمیه اصفهان مظلومانه و غریبانه در حالی که از شدت بیماری رنج می برد در جمعه 27 دی ماه درگذشت…
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۲ - یکشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
صاحب نیوز- محسن کاظمی/ مرحوم استاد حاج سید محمود فقهی اصفهانی (قدس سره الشریف)، سال 1310 در اصفهان و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. جد ایشان حضرت آیت الله سید عبدالکریم خواجوئی (ره) از شاگردان برجسته ی حوزه ی درسی علامه محمد باقر فشارکی (ره) و پدر استاد، مرحوم سید جعفر فقهی از کسبه ی بازار اصفهان بوده اند.
استاد دوران ابتدایی را در دبستان هدایت پشت سر می گذارد، اما با اینکه نبوغ سرشاری داشته، پس از کلاس ششم ابتدایی، به دلایلی درس را رها کرده و وارد بازار کار می شود. ابتدا در مغازه ی خرازی فروشی شخصی به نام «آقا کمال» واقع در دروازه اشرف بازار اصفهان مشغول به کار، و بعدها وارد شغل دلالی سهام کارخانجات می شود.
استاد در اوان جوانی علاقه ی وافری به مجالس شرح و تفسیر نهج البلاغه ی مرحوم آیت الله میرزا علی آقا شیرازی (قدس سره) داشتند، لذا تحت تأثیر مباحث ایشان خطبه ی «همام» نهج البلاغه را حفظ می کنند و وقتی برای یکی از دوستان بازاری به نام آقای شفیعی که بهره ای از ادبیات عرب داشت، این خطبه را می خوانند، ایشان با تعجب می گوید چگونه این خطبه را حفظ کرده اید؟ استاد می گوید « دو بار خواندم و حفظ شدم». آقای شفیعی می گوید « آقا شما نابغه هستی، حیف این هوش و حافظه است که معطل بماند، بیا درس طلبگی بخوان» آقای فقهی قبول نمی کند و می گوید من کار و کاسبی دارم و وقت ندارم؛ آقای شفیعی می گوید شما صبح ها یک ساعت قبل از رفتن به بازار نزد من بیا تا جامع المقدمات را برایت بگویم و استاد فقهی یادگیری جامع المقدمات را در مغازه ی آقای شفیعی شروع می کند. پس از آن با پایان کتاب اول حوزه، برای ادامه ی تحصیلات حوزوی، رسما وارد حوزه ی علمیه ی اصفهان می شوند و همزمان با تحصیل سطوح اولیه ی علوم حوزوی، تدریس را هم شروع می کنند. ایشان از همان زمان به عنوان یک طلبه ی مستعد، مکلّا و بازاری و در عین حال یک مدرس موفق مورد توجه علما و فضلای حوزه قرار می گیرند و در نهایت از برجسته ترین تلامذه ی درس آیت الله مشکات (ره)، آیت الله فیاض(ره) و آیت الله خادمی گردیده و همچنین در پایان دوران تحصیل بهره های علمی فراوانی از درس حضرت آیت الله العظمی سید علی بهبهانی (قدس سره)، می برند.
بهره وری و پذیرش علمی که ایشان از مبانی علمی حضرت آیت الله بهبهانی (قدس سره)، داشته اند، قابل مقایسه با دیگر اساتید نبوده است. استاد فقهی آیت الله بهبهانی را سرآمد علما و فقهای معاصر می دانستند و چنان مجذوب مقام علمی ایشان بودند که در کمتر جلسه ی مباحثه ی علمی بود که از آن عالم بزرگ یاد نکنند، به همین دلیل مرحوم آقای فقهی در جرح و تعدیل مطالب مختلف علمی، نظر استاد فقیدشان را بر همه ی نظرات فقهی و اصولی دیگر علما ترجیح می دادند. لازم به ذکر است که آیت الله بهبهانی ساکن شهر اهواز بودند و در اواخر عمر به دلیل کسالت و بیماری و به توصیه ی پزشکان برای دوری از گرمای شدید اهواز، نزدیک به ده سال در فصل بهار و تابستان به اصفهان می آمدند و این حضور فرصت بزرگی برای استاد فراهم کرد تا به چشمه ی زلالی از علم و عرفان و اخلاق به عنوان حسن ختام تحصیلات حوزوی خود دست یابند. استاد نقل می کردند وقتی آقای بهبهانی وارد حوزه ی اصفهان شدند، آیت الله فیاض به من گفتند «من شما را شایسته ترین و مستعدترین فرد برای درک محضر علمی ایشان می دانم و لذا به کسی نگفته ام، ولی به شما می گویم که حتما در درس ایشان شرکت کنید.» لذا آقای فقهی به پیشنهاد استادشان وارد حلقه ی درس آیت الله بهبهانی شده و چنان مجذوب دریای علم ایشان می گردند که تا آخر عمر همیشه چه در حال تدریس و چه در مواقع دیگر، فکر و ذکرشان تجلیل و تمجید از مبانی علمی متقن آن حضرت بود و تا آنجا که ما خبر داریم در میان شاگردان آیت الله بهبهانی، استاد فقهی نقش منحصر به فردی در انتقال مبانی علمی دقیق و محققانه ی ایشان به نسل بعدی فضلا و علمای حوزه ی علمیه داشتند.
استاد پس از ارتحال آیت الله بهبهانی (ره)، برای مدت ده سال از حوزه و تدریس دروس حوزه فاصله می گیرند، اما در سال 1362 بار دیگر کرسی تدریس را به مدت 24 سال در حوزه ی اصفهان برپا می کنند؛ در این مدت ایشان تقریبا تمام دروس سطح را از کتاب سیوطی تا کفایه الاصول و در انتها در یک بازه ی زمانی 12 ساله درس خارج فقه را تدریس می کنند. همه ی فضلا و طلاب جوانی که در این مدت در درس ایشان حاضر می شدند، اذعان می کنند که نگاه محققانه، نقادانه و عمیق ایشان به متون فقهی و اصولی که عمدتا متأثر از مبانی علمی استاد علامه شان حضرت آیت الله بهبهانی بوده است، حوزه ی درسی ایشان را تبدیل به یکی از عالی ترین و محققانه ترین حوزه های درسی حوزه ی علمیه ی اصفهان کرده بود.
استاد در این مدت تا سال 1374 به مدت 12 سال کتاب های سیوطی، اشتقاق، اساس النحو، مختصر المعانی، معالم، اصول الفقه المظفر، لمعتین، فرائد الاصول و مکاسب شیخ انصاری و در پایان مقطع سطح، کفایتین آخوند خراسانی را در مدرسه ی علمیه ی امام صادق (علیه السلام) [چهارباغ] و مدرسه صدر خواجو تدریس کردند.
ممشای تدریس ایشان به خصوص در دروس مربوط به علم اصول، مانند رسائل و کفایه و همچنین درس مکاسب با توجه به جرح و تعدیل مطالب و طرح نظریات اجتهادی خودشان در این درس ها، این دروس را در واقع تبدیل به درس خارج فقه و اصول کرده بود. به هر حال از فردای پایان درس کفایه، درس خارج فقه را روز دوشنبه 13 آذر 1374 شروع کرده و این دوره ی درسی را با محور قرار دادن کتاب 14 جلدی مستمسک العروه الوثقی مرحوم آیت الله حکیم (ره) طی 12 سال ارائه کردند. درس خارج فقه ایشان و به طور کلی تدریسشان در حوزه، در تاریخ یکشنبه 28 مرداد 1386 به پایان رسید؛ و این روز چه روز اسفناکی بود برای شاگردان ایشان که ملازمت علمی و اخلاقی با آن بزرگمرد را برای همیشه از دست دادند. وقتی از ایشان سوال شد که چرا تدریس را ادامه نمی دهید و ما را از فیض وجودتان محروم می کنید، در جواب خاضعانه فرمودند «من هر چه می دانستم به شما یاد دادم و دیگر هم توان تدریس مثل گذشته ندارم». به این ترتیب از این روز، تا پایان عمرشان یک دوره ی شش ساله خانه نشینی و انزوا را طبق انتخاب خودشان برگزیدند. در این مدت شش سال، استاد روز به روز نحیفتر و ضعیفتر شده و بر اثر کهولت سن و بیماری روز جمعه 27 دی ماه 1392 مظلومانه و غریبانه، در حالیکه هیچکدام از شاگردان و مریدانشان بر بستر ایشان در بیمارستان عیسی بن مریم (علیهما السلام) حاضر نبودند، جان به جان آفرین تسلیم کرد و در گورستان باغ رضوان، تا روز موعود الهی رخ در نقاب خاک کشید و همه ی شیفتگان مقام علمی و اخلاقی ایشان، به خصوص طلاب جوانی که به تازگی با اوصاف ایشان آشنا شده و مشتاق درک محضر استاد بودند را عزادار کرد.
استاد فقهی از کسانی بود که در زندگی تا آنجا که ما دیده بودیم جز برای خدا کار نکرد، نگاه موحدانه و الهی ایشان فارغ از همه ی دلبستگی ها و وابستگی ها، در ریز و درشت رفتار و سبک زندگی ایشان بالعیان مشاهده می شد. مرحوم امام خمینی (قدس سره)، در نامه ای به فرزند گرامیشان حاج سید احمد خمینی (ره) می نویسند «دست و پا برای به دست آوردن مقام هرچه باشد، چه مقام معنوی و چه مادی مزن، به عذر آنکه می خواهم به معارف الهی نزدیک شوم» و استاد فقهی چنین بودند که نه تنها دنبال مقامات دنیوی نبودند بلکه برای کسب مقامات معنوی هم دست و پا نزدند؛ ایشان واقعا مصداق این حدیث بودند که «مومن باید مانند مرده ای در کف غسال، تسلیم باشد». لذا تسلیم تقدیر و عامل به تکلیف الهی بودند بدون اینکه به دنبال شأنی و حیثیتی برای خود باشند.
مرحوم استاد با اینکه از مکنت مالی برخوردار بود، اما هرگز به ثروتشان و نه به هیچیک از داشته های دیگرشان احساس دلبستگی نداشت. استاد، مریدِ پیر و جوان زیاد داشت، اما نه به مرید دلبستگی و نه مرادی جز خدا داشت. همه ی تعلقات دنیوی را بوسیده و کنار گذاشته بود و همیشه این شعر را برای ما زمزمه می کردند و تجسم عینی و عملی آن بودند:
مرید عشق نجوید مراد خاطر خویش خوش است عارف سالک به هرچه آید پیش
https://sahebnews.ir/59895/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D9%82%D9%87%DB%8C.htm