***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

دانشجو از نگاه امام خمینی رحمه الله

دوشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۱۱ ب.ظ

خمینی، روح الله. 1387. دانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی. تدوین: حسنعلی احمدی فشارکی. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام



 
مجله  اشارات  پاییز سال 1392 شماره 152 
دانشجو از نگاه امام خمینی رحمه الله

یکی از موضوعات مهم و اساسی در نگاه امام خمینی رحمه الله دانشجو و دانشگاه است. موضوع دانشجو در سخنان امام بازتاب فراوان یافته و از ایشان در این باره توصیه های فراوان به یادگار مانده است. مقاله حاضر، مروری است به برخی از سخنان امام خمینی رحمه الله در باره دانشجو و مسائل مربوط به او.

نقش دانشجو در رقم زدن مقدرات کشور

دانشجوها ذخایر این ملت هستند، مقدرات مملکت ما در آتیه، به دست دانشجویان امروز است؛ یعنی. .. همه شئونات مختلفه کشور در دست دانشجویان است که آتیه کشور را آنها باید اداره بکنند؛ چنان‎که تربیت کننده اشخاصی هستند که آنها باید مقدرات مملکت را به دست بگیرند؛ یعنی سعادت یک مملکت کلیدش به دست معلم است و به دست دانشجو.

اول معلم است که باید تربیت کند قشرهای جوان را و بعد خود جوان ها که باید مملکت را اداره کنند. بنابراین، هر مملکتی در عالم، هر کشوری در عالم موجودیتش بسته است به دست دانشجو و معلم. (خمینی، 1378: ج 7: 254)

دانشجو و بیدار نمودن غرب‎زده ها

شما نسل جوان موظف هستید غرب زده ها را از خواب بیدار کنید و فجایع حکومت های ضد انسانی آنها و عمال آنها را بر ملا نمایید و طرز حکومت اسلام را که مع‎الاسف بسیار عمر کوتاهی داشت و در همان چند صباح، راه و روش اسلام را در ولایت و والی روشن کرد، به جوامع عموماً و به فرزندان اسلام خصوصاً گوشزد کنید و صفوف خود را فشرده تر نمایید. (همان: ج 2: 282 و283)

اخلاص

دانشگاه را باید شما رو به خدا ببرید، رو به معنویت ببرید و همه درس ها هم خوانده بشود، همه درس ها هم برای خدا خوانده بشود. اگر این را توانستید که شما برای این کار بروید و این کار را بکنید، در کارتان موفق‎اید، چه برسید به مقصدتان، چه نرسید به مقصدتان. (همان: 208)

آگاهی بخشی به ملت ها

بر شما جوانان ارزنده اسلام ـ که مایه امید مسلمین هستید ـ لازم می باشد که ملت ها را آگاه سازید و نقشه های شوم و خانمان سوز استعمارگران را بر ملا نمایید. در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید. تعالیم مقدسه قرآن را بیاموزید و به کار بندید. با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمان های بزرگ اسلام بکوشید.

برای پیاده کردن طرح حکومت اسلامی و بررسی مسائل آن اهتمام بیشتری به خرج دهید. مهذب و مجهز شوید. متحد و متشکل شده و صفوف خود را فشرده تر سازید. هر چه بیشتر هم فکر و انسان فداکار بسازید. (همان: 439)

ادامه دادن راه پیامبران

شما جوانان دانشجو و جوانان عزیزی که از هر جا آمده اید، امید این ملت هستید که باید این راهی را که فرا راه شما گذاشته شده است، به آخر برسانید؛ و این نهضتی را که در راه او آن همه جانفشانی شده است، ادامه بدهید؛ و این صراط مستقیمی را که انبیا جلو راه بشر گذاشتند و نبی اکرم آخرین انبیا و اشرف همه، آن راه را جلو مردم گذاشتند، و مردم را دعوت به این صراط مستقیم کردند و هدایت کردند به راه انسانیت و خروج از همه انحای کفر و الحاد و خروج از همه ظلمات به نور مطلق، باید شما جوان ها همان راه را ادامه دهید تا اینکه پیرو رسول اکرم و در مکتب حضرت صادق پیروانی شایسته باشید. (همان: ج 14: 1 و 2)

کشتی نجات امت اسلامی

جوانان متعهد در طول تاریخ و خصوص دانشجویان مسلمان در نسل حاضر و در نسل های آینده، سرمایه های امیدبخش اسلام و کشورهای اسلامی هستند. اینان‎اند که با تعهد و سلاح و استقامت و پایداری می توانند کشتی نجات امت اسلامی و کشورهای خود باشند و این عزیزان‎اند که استقلال و آزادی و ترقی و تعالی ملت ها مرهون زحمات آنان است. اینان‎اند که هدف اصلی استعمار و استثمارگران جهان‎اند و هر قطبی درصدد صید آنان است و با صید آنان است که ملت ها و کشورها به تباهی و استضعاف کشیده می شوند. (همان)

نگهبانی از امانت استقلال و آزادی

و اکنون ای جوانان عزیز و ای دانشجویان و دانشمندان و ای امید امروز و فرداهای امت و اسلام، امانت بزرگ استقلال و آزادی که از دام دو قطب شرق و غرب با مجاهدت و فداکاری ملت عظیم الشأن ایران به دست آمده است، به شما عزیزان سپرده شده و مسئولیت بزرگی به عهده همه گذاشته شده است. همه ملت و خصوص دانشجویان مسلمان که رهبران آینده هستند، مسئول نگهبانی از این امانت بزرگ الهی می باشند. (همان)

پر کردن مساجد

شما دانشگاهی‎ها، شما دانشجوها، همه تان مساجد را بروید پر کنید. سنگر است این جا. سنگرها را باید پر کرد. (خمینی، 1379: ج 12: 393)

دانشجو، مایه اصلاح یا تباهی ملت ها

جوان های عزیز دانشگاهی توجه داشته باشند به این مسائل که از دانشگاه است که می شود یک ملتی اصلاح بشود و از دانشگاه است که می تواند یک ملتی به تباهی کشیده بشود. این دانشگاه و تربیت دانشگاهی است که جوان های ما را، یا طرف غرب می کشد یا طرف شرق می کشد و آنها را از خودشان تهی می کنند و وجهه آنها را متوجه به غرب و شرق [می] کند تا اینکه شرق غلبه کند و تمام جهات ایران را و شرق را و تمام بلاد مسلمین را از بین ببرد یا غرب غلبه کند و همه فرهنگ و چیزهای دیگری را از ما بگیرند و به جای آن، یک مغز شرقی یا یک مغز غربی بنشانند و ملت ما را به تباهی بکشند. (همان: ج 14: 426)

تقویت ایمان

کوشش کنید که در این دانشکده ها و دانشگاه ها که هستید، ایمان را در خودتان تقویت بکنید. ایمانی که هم در اینجا شما را شرافتمند می کند و هم در پیشگاه حق آبرو دارید و با آبرومندی وارد می شوید به حق تعالی. (خمینی، 1379: ج 12: 403)

دفاع از اسلام

وظیفه عموم مسلمانان و خصوص علمای اعلام و روشنفکران و دانشگاهی‎های علوم قدیمه و جدیده است که برای دفاع از اسلام عزیز و حفظ احکام حیاتبخش آن، که ضامن استقلال و آزادی است، و از میهن بزرگ خود ـ که مهد بزرگان و آزادی خواهان بوده و اکنون در شرف سقوط است ـ از فرصت استفاده کنند و گفتنی ها را بگویند و بنویسند و به گوش مقامات بین المللی و سایر جوامع بشری برسانند. (همان: ج 3: 262)

تبلیغات مذهبی

سعی کنید در دانشگاه پرچم اسلام را بالا ببرید؛ تبلیغات مذهبی بکنید؛ مسجد بسازید؛ اجتماعاً نماز بخوانید؛ تظاهر به نماز خواندن بکنید. وحدت مذهبی لازم است. وحدت مذهبی است که این اجتماع عظیم و فشرده را ایجاد می کند. اگر علاقه به استقلال ایران دارید، وحدت مذهبی داشته باشید. (همان: ج 1: 267و 268)

علم همراه با تهذیب نفس

باید آقایان همان طوری که در تحصیل علم کوشا هستند، در تهذیب اخلاق، در اعمال، در عقاید، در فضایل اخلاقی کوشا باشند؛ که علم بدون عمل و بدون تقوا بسیاری از اوقات مضرّ است. باید عالِم متقی باشد و متوجه به خدای تبارک و تعالی باشد تا بتواند جامعه را تربیت کند. باید خودش تربیت شده باشد تا بتواند جامعه را تربیت کند. ( همان: ج 8: 303)

شما باید در هر جا که تحصیل می کنید و جوان ها و کودکان ما در سرتاسر کشور، در هر مرکزی که اشتغال به تحصیل دارند باید توجه به این داشته باشند که تحصیل همراه تهذیب و همراه تعهد و همراه اخلاق فاضله انسانی است که می تواند ما را به حیات انسانی برساند، و می تواند کشور ما را از وابستگی ها نجات بدهد.

اگر شما جوان ها دنبال تحصیل که می روید، دنبال این معنا باشید که یک تصدیقی بگیرید و بروید آن را وسیله قرار بدهید برای استفاده مادی خودتان، این همان انحرافی است که آنها می خواهند؛ و اگر شما در مراکزی هستید، یک ایده صحیح داشته باشید و یک غایت صحیح داشته باشید که برای رسیدن به آن غایت مشغول تحصیل باشد، و برای رسیدن به آن امری که خدای تبارک و تعالی می خواهد و آن تهذیب نفس و پرستیدن الله و دور کردن همه شرک ها و همه انحراف ها و همه الحادها از خودتان و از مراکزتان، اگر این طور باشد، شما پیروز خواهید شد.

و همه انحراف ها و همه گرفتاری هایی که برای یک کشور پیش می آید برای این است که مراکز تعلیم و تعلّم‎شان، مراکز تهذیب نیست. تا تهذیب نباشد و تعهد نباشد و از اول انسان راه خودش را، صراط مستقیم خودش را نیافته باشد، و تحصیل او دنبال همان ایده صحیح اسلامی نباشد، همین انحراف آور است. (همان: ج 14: 3و4)

اشخاصی که در علم به مرتبه اعلا رسیده اند، لکن تربیت انسانی ندارند، یک همچو اشخاصی ضررشان بر کشور، ضررشان بر ملت، ضررشان بر اسلام، از دیگران زیادتر است.

آن کس که دانش دارد، لکن دانشش توأم با یک تهذیب اخلاق و یک تربیت روحی نیست، این دانش موجب این می شود که ضررش بر ملت و بر کشور، زیادتر باشد از آنهایی که دانش ندارند. همین دانش را یک شمشیر می کند در دست خودش، و با آن شمشیرِ دانش ممکن است که ریشه یک کشور را از بین ببرد و قطع کند. ( همان: ج 8: 310)

جلوگیری از نفوذ عناصر منحرف

امروز که کشور از استقلال شایسته برخوردار است و قید و بند غرب و شرق و غرب‎زدگان و شرق‎زدگان از کشور و دانشگاه گسسته شده است، جوان عزیز دانشگاهی، هر چه بیشتر در کسب علوم و فنون در اعتلای کشور معظم خود کوشش نماید، و از نفوذ عناصر منحرف قاطعانه جلوگیری کند، و نگذارد محیط مقدس دانشگاه آلوده به اغراض منحرفان و وابستگان به اجانب گردد. (همان: ج 18: 84)

دانش‎اندوزی حتی از کافر

اسلام با تخصص موافق است. اسلام در رأس ادیانی است که از علم و تخصص تمجید کرده و مردم را دعوت کرده است؛ حتی دعوت کرده است که هر جا یافتید علم را، حتی از هر کافری یافتید، آن را بگیرید. اما باید بگیرید و در خدمت اسلام و کشور باشد، نه علم را بگیرید و بر ضد کشور خودتان استعمال کنید. ( همان: ج 14: 360)

انسان سازی

با شغل دانشگاهی اگر چنانچه به شرایط عمل بشود، انسان درست می شود. این است که این شغل، شغل انبیا بوده است. تمام انبیا برای آدم درست کردن آمدند. (همان: ج 7: 467)

دانش‎آموزی تا پایان عمر

انسان تا آخر عمرش، هم به علم احتیاج دارد و هم به آموزش و هم به پرورش. هیچ انسانی نیست که مستغنی از علم باشد و مستغنی از پرورش و تربیت. اینکه بعضی از اشخاص گمان می کنند که ما دیگر وقت درس خواندن‎مان گذشته است، این صحیح نیست. درس یک وقت معین ندارد، علم یک وقت معین ندارد. همان طوری که در حدیث است که علم از گهواره است تا قبر، اگر انسان در حال احتضار هم یک کلمه یاد بگیرد، بهتر از این است که جاهل باشد. (همان: ج 17: 186)

خودکفایی و بازسازی

مهم ترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات، و تشویق همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهای متعهد و متخصصی است که شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاک نگرش انحصاری علم به غرب و شرق به در آمده و نشان داده اند که می توانند کشور را روی پای خود نگه دارند. (خمینی، 1378: ج 15: 202و 203)

تربیت انسانی

چنانچه تربیت، یک تربیت انسانی باشد و موافق با فطرت انسان که همان فطرت، ودیعه گذاشته از خداست «فطرت الله التّی فطر النّاس علیها؛ همان سرشت الهی که مردم را به آن پدید آورد» (روم:30) آن طور باشد، در دانشگاه هم همان جور تربیت باشد، اینها بعد که تحویل به جامعه داده می شوند و مقدرات جامعه قهراً به دست اینها سپرده می شود، در نتیجه کشور را کشور نورانی، کشور انسانی، کشور به فطرت الله تربیت می کنند، و کشور را به جلو می برند.

اگر شما بخواهید تعلیم کنید فقط اطفال را و کاری به این نداشته باشید که در پهلوی تعلیم و تربیت انسانی، تربیت اخلاقی باشد، اینها با همان علمِ بدون تربیت، مراحل را طی می کنند، و علم بدون تربیت، آنها را یا اکثر آنها را رو به فساد می کشد.

انسان از اول این طور نیست که فاسد به دنیا آمده باشد. از اول با فطرت خوب به دنیا آمده؛ با فطرت الهی به دنیا آمده: «کلّ مولودٍ یولد علی الفطرة؛ هر نوزادی با سرشت خدایی زاییده می شود» (کلینی، 1365، ج 2: 12و 13) که همان فطرت انسانیت، فطرت صراط مستقیم، فطرت اسلام، فطرت توحید است. این تربیت هاست که یا همین فطرت را شکوفا می کنند و یا جلوی شکوفایی فطرت را می گیرند. این تربیت هاست که یک کشور را ممکن است به کمال مطلوبی که از هر جامعه انسانی است، برسانند و یک کشور، کشور انسانی باشد؛ کشور مطلوب اسلام باشد. همین تربیت ها یا تعلیم های بدون تربیت ممکن است که اینها در آن وقتی که مقدّرات یک کشوری دست آنهاست و همه چیز کشور به دست آنهاست، کشور را به تباهی بکشند. (همان: ج 14: 33)

استقبال از حکومت اسلامی

دانشجویان چشم‎شان باز است. شما مطمئن باشید اگر این مکتب را عرضه نمایید و حکومت اسلامی را چنان‎که هست به دانشگاه ها معرفی کنید، دانشجویان از آن استقبال خواهند کرد. دانشجویان با استبداد مخالف‎اند؛ با حکومت‎های دست نشانده و استعماری مخالف‎اند؛ با قلدری و غارت اموال عمومی مخالف‎اند؛ با حرام خواری و دروغ پردازی مخالف‎اند. با اسلامی که طرز حکومت اجتماعی و تعالیم دارد، هیچ دانشگاه و دانشجویی مخالفت ندارد. (خمینی، 1387: 263)

هوشیاری

قشر محصلین خصوصاً دانشگاهیان، که لازم است با هوشیاری و تعهد به اسلام و خدمت به کشور مراقب اوضاع و احوال طبقات محصلین و دانشگاهیان باشند که خدای نخواسته یک وقت این مراکز بزرگ تعلیم و تربیت، به سوی مسائلی که قبلاً بدان مبتلا بودند، کشیده نشود. (خمینی، 1379: ج 17: 326)

التزام به احکام اسلام

باید شما دانشجویان دانشگاه ها از دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمه قرآن مجید و در تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً خودداری کنید، و ملتزم به احکام اسلام به همه ابعادش باشید؛ و مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور کامل می باشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست.

و لازم است مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش، ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام کنید؛ و اگر مؤثر نشد، از شرکت دادن آنها در اجتماعات و انجمن های اسلامی احتراز کنید؛ و گمان نکنید زیادی افراد هر چه باشد، شما را به هدف نزدیک می کند و پس از وصول به هدف، آنها قابل تصفیه هستند. باید بدانید و می دانید که قشرهای غیر مسلم یا غیر ملتزم به اسلام، از پشت به شما خنجر می زنند و شما را قبل از وصول به هدف، از کار می اندازند یا نابود می کنند. از تجربه های سابق عبرت بگیرید. (همان: ج 3: 322 و 323)

احترام متقابل روحانیون و دانشگاهیان

لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام متقابل داشته باشند. جوانان روشنفکر دانشگاه ها به روحانیت و روحانیون احترام بگذارند. خداوند تعالی آنها را محترم شمرده و اهل بیت وحی، سفارش آنها را به ملت فرموده اند. روحانیت، قدرت بزرگی است که با از دست دادن آن، خدای نخواسته پایه های اسلام فرومی ریزد و قدرت جبار دشمن، بی معارض می شود.

مطالعات دقیق اجانب استعمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که باید این سد شکسته شود و تبلیغات دامنه دار آنها و عمال آنها در چند صدسال، موجب شده که مقداری از روشنفکران را از آنها جدا و به آنها بدبین کند تا جبهه دشمن، بی معارض شود.

اگر احیاناً در بین آنها کسانی بی صلاحیت خود را جا بزنند، لکن نوع آنها در خدمت هستند، به حسب اختلاف موقف و خدمت آنها ملت را پایبند اصول و فروع دیانت نموده، به رغم اجانب و عمال آنها باید این قدرت را تأیید و حفظ نمود و با دیده احترام نگریست. (خمینی، 1387: 287و 288)

تقوا، استقامت، امانتداری

کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی دارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد تقوا در خودتان، ایجاد استقامت، امانت در خودتان بکنید که وقتی از دانشگاه ان شاءالله بیرون می آیید، یک انسانی باشید که هم معلومات داشته باشید و هم امانتدار باشید. برای معلومات‎تان، هم امانتدار باشید و هم تزکیه نفس کرده باشید؛ نفس خودتان را مهار کرده باشید.

نفس انسان سرکش است و سرکشی آن، انسان را به زمین می زند. همان طوری که اگر انسان سوار یک اسب سرکش باشد و مهار نداشته باشد، این اسب سرکش انسان را به هلاکت می رساند، نفس انسان بدتر از هر سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را به هلاکت می رساند. هر قدمی که برای تعلیم و تعلم برمی دارید، همراه آن قدم، قدمی باشد برای مهار کردن نفس‎تان که از این سرکشی که دارد و آزادی که برای خودش فرض می کند که هیچ مهاری در کار نباشد؛ خودتان مهار کنید نفس خودتان را.

این طور نباشد که تعلم باشد؛ شما در طرف علوم طبیعی و این طایفه هم در طرف علوم فقهی و الهی، دقایق علوم را بررسی کنید، لکن از آن جهالاتی که در نفس است و از آن سرکشی هایی که در نفس است، غفلت بکنید. اگر غفلت بکنید، هر قدمی که در علم بر می دارید، از انسانیت دور شده اید؛ هی دورتر.

انسانیت یک راه مستقیمی است، یک راه مستقیم که اگر از این ور کسی برود، مُعوَج است و برخلاف انسانیت است؛ اگر از آن ور هم برود، برخلاف است و آن کسی که اعوجاج پیدا کرد و راه مستقیم نرفت، هر چه پیش برود دور می شود از راه انسانیت. (همان: ج 9: 3)

استقلال

اسلام برای علم آن قدر اجر قائل است که شاید دیگر مسالک آن قدر قائل نباشند. اسلام دانشمندها را آن قدر ارج می گذارد که شاید سایر مسالک آن طور نباشد. در اسلام، دانش بزرگ ترین چیز است، لکن نه دانش آن طوری که ما را به تباهی بکشد، نه دانشمندان آن طوری که ملت ما را به آغوش غرب یا شرق ببرد.

اسلام کوشش دارد که علم را در مغزهای مستقل، در مغزهایی که به طرف شرق و غرب نیستند، در مغزهایی که به اسلام فکر می کنند، بار بیاورد؛ و این استقلال است که می تواند کشور ما را مستقل کند. (همان: ج 14: 431)

توحید‎مداری

آن معنایی که از علوم دانشگاه ها ما می خواهیم و آن معنایی که از علوم مدارس قدیمه ما می خواهیم، همین معنا نیست که در سطح ظاهر هست؛ و متفکرین ما، همان سطح ظاهر را دارند در آن [کار] می کنند و بسیار هم ارجمند است کارهای‎شان؛ لکن آن‎که اسلام می خواهد‎، این نیست. آنی که اسلام می خواهد تمام علوم، چه علوم طبیعی باشد و چه علوم غیرطبیعی باشد، آن که از آن اسلام می خواهد، آن مقصدی که اسلام دارد، این است که تمام اینها مهار بشود به علوم الهی و برگشت به توحید بکند. هر علمی جنبه الوهیت در آن باشد؛ یعنی انسان طبیعت را که می بیند، خدا را در آن ببیند، ماده را که می بیند، خدا را در آن ببیند، سایر موجودات را که مشاهده بکند، خدا را در آن ببیند.

آن که اسلام برای آن آمده است برای برگرداندن تمام موجودات طبیعی به الاهیت و تمام علوم طبیعی به علم الهی؛ و از دانشگاه‎ها هم این معنا مطلوب است. نه اینکه خود طب را ـ البته طب هم باید باشد، علوم طبیعی هم همه باید باشد، معالجات بدنی هم باید باشد ـ لکن مهم آن مرکز ثقل است که مرکز توحید است. تمام اینها باید برگردد به آن جهت الوهیت. (همان: ج 8: 434 و435).

دفاع از میهن و تغییر افکار غلط

شما جوانان تحصیل کرده در هر جا هستید، وظایف خطیری دارید. وظیفه دفاع از اسلام که به عهده هر فرد مسلم است. وظیفه دفاع از میهن و استقلال آن، که از وظایف حتمیه اسلامی است. وظیفه شناساندن اسلام بزرگ به جوامع بشری؛ چه از ناحیه طرز حکومت و بسط عدالت آن، و چه از ناحیه رفتار والی مسلمین با ملت، و چه از کیفیت معامله والی با بیت المال مسلمین.

شماها باید معرفی کنید اسلام را تا رژیم ها و حکومت ها بفهمند معنای حکومت و پاسداری از ملت را؛ تا جوامع بشری بدانند اسلام چه نحو حکومتی می خواهد؛ تا افکار غلطی که به واسطه عمال استعمار به جوان های ما تحمیل شده است، تغییر کند. بکوشید و خود به احکام اسلام عمل کنید و دیگران را وادار به عمل کنید و پرده های ضخیمی که کج‎روان بر چهره نورانی اسلام افکنده اند، برطرف کنید. ( خمینی، 1361: ج 22: 98؛ همو: 1379: 18)

کتاب نامه

خمینی، روح الله. 1387. دانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی. تدوین: حسنعلی احمدی فشارکی. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.

ــــــــــــــ. 1378. صحیفه امام. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.

ــــــــــــــ. 1379. صحیفه امام. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.

ــــــــــــــ. 1361. صحیفه نور. تهیه: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

ــــــــــــــ. 1378. کلمات قصار. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.

ــــــــــــــ. 1379. نامه ها و پیام های امام خمینی به دانشجویان. تهیه و تنظیم: رسول سعادتمند. قم: انتشارات تسنیم.

کلینی. 1365. کافی. تحقیق: علی اکبر غفاری. تهران: دارالکتب الاسلامیه.


https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3872/8026/105434/دانشجو-از-نگاه-امام-خمینی-رحمه-الله/?SearchText=فشارکی