***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

سیدعلی مجتهد نجف‌آبادی

سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۵:۵۹ ق.ظ

 

۲. آقا سید محمد طباطبایی اصفهانی (فشارکی) وی فرزند میرزا ابوالقاسم زواره‌ای بود و در روستای فشارک (فشارک، به فتح فاء و کسر راء، روستایی در ناحیه کوهپایه اصفهان است.) اصفهان متولد شد. وی از چهره‌های برجسته حوزه‌های سامرا و نجف اشرف به شمار می‌رفت و از شاگردان برجسته میرزا محمد حسن شیرازی بود و به جهت موقعیت ممتاز علمی، در زمان حیات استاد خود، در حوزه علمیه سامراء، به تدریس مشغول بوده است.

۶. حاج شیخ محمدتقی فشارکی (۱۳۲۲ـ۱۴۰۵ ق.) ، فرزند آخوند ملا محمدحسین فشارکی

از عالمان اصفهان، حدود سی صد نفر در این مهاجرت شرکت کردند که از میان آنها می‌توان آیت الله فشارکی

 

http://wikifeqh.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%87%D8%AF_%D9%86%D8%AC%D9%81%E2%80%8C%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C?hilight=%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C

 

 

سیدعلی مجتهد نجف‌آبادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
 



واعظ وارسته محمد نیکان در سال ۱۲۸۷ش. برابر با ۱۳۲۶ ق. در نجف آباد اصفهان ، در خانواده‌ای روحانی کودکی چشم به جهان گشود. (در برخی از منابع، القاب دیگری از قبیل مجتهد ، مدرس، آیت و حسینی برای وی ذکر کرده‌اند.) که پدرش برای او نام علی را انتخاب کرد و این نام، برای کودکی که سال‌های بعد مردی بلند همت، پرآوازه، وارسته، مردم دار و در یک کلام مرد علم و عمل شد، نامی زیبا و انتخابی درست و دقیق بود.
 

فهرست مندرجات

۱ - پیشینه
۲ - تحصیلات
۳ - هجرت به نجف
۴ - استادان و مشایخ اجازه
۵ - شاگردان سید علی نجف آبادی
۶ - حوزه تدریس و تربیت شاگردان
۷ - میر سید علی از نگاه دیگران
۸ - سید علی در سنگر تبلیغ و ارشاد
۹ - علاقه به اهل بیت
۱۰ - فعالیت‌های سیاسی
۱۱ - مهاجرت به قم
۱۲ - ویژگی‌های اخلاقی
       ۱۲.۱ - شجاعت و صراحت
       ۱۲.۲ - زهد و پارسایی
۱۳ - آثار و تالیفات
۱۴ - غروب آفتاب
۱۵ - پانویس
۱۶ - منبع
 

پیشینه

[ویرایش]



پدرش سید حسن، فرزند سید محمود بود و نسب او به حکیم میرزا محمد مؤمن (میرزا محمد مؤمن، فرزند سلیمان بن محمد رفیع بن عبدالمطلب، فقیه، رجال شناس، ادیب و پژوهشگر شیعی ایرانی، سیدی پرهیزگار و از نظر علمی پرکار و آگاه به حدیث و تفسیر و شعر نیز نیکو میسرود. وی پس از فراغت از تحصیل به پژوهش و نویسندگی پرداخت و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت. استادان او از میان دانشمندان بلندآوازه ایران بودند و از بسیاری از آنان اجازه روایت حدیث داشت. آثار تنکابنی فراوان است. او ـ به گفته خودش ـ ۱۶۶ اثر در رشته‌های گوناگون علم و فرهنگ داشته است.) 

[۱]

 از دانشمندان عصر صفوی و صاحب کتاب تحفه حکیم مؤمن می‌رسد.
 

تحصیلات

[ویرایش]



از دوران کودکی میرسیدعلی، اطلاع چندانی در دست نیست اما آن چه مشخص است، این است که وی پس از پشت سر گذاشتن دوران کودکی و خواندن مقدمات، از حدود بیست سالگی به تحصیل علم علاقه مند شد و مقدمات علوم را نزد پدر خود آموخته، سپس جهت ادامه تحصیل، رهسپار اصفهان شده است.
 

هجرت به نجف

[ویرایش]



سیدعلی پس از طی مراحل مقدماتی تحصیل در اصفهان به نجف اشرف مهاجرت کرد و از عالمان آن سامان، مانند میرزا محمدتقی شیرازی و دیگر بزرگان آن جا، بهره‌های فراوان برد.
او در سال ۱۳۲۹ ق. در جریان حوادث مشروطیت و پس از فوت استاد خود، آیت الله محمد کاظم خراسانی ، به اصفهان بازگشت.

[۲]

[۳]


 

استادان و مشایخ اجازه

[ویرایش]



از استادان دوران مقدمات و سطح وی، به غیر از پدرش، اطلاعی در دست نیست اما استادان درس‌های خارج وی عبارتند از:
۱. آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، معروف به صاحب کفایه که از مراجع بزرگ تقلید و مدرس کم نظیر حوزه علمیه نجف اشرف و از سلسله حماسه سازان تاریخ معاصر ایران بود.
۲. آقا سید محمد طباطبایی اصفهانی (فشارکی) وی فرزند میرزا ابوالقاسم زواره‌ای بود و در روستای فشارک (فشارک، به فتح فاء و کسر راء، روستایی در ناحیه کوهپایه اصفهان است.) اصفهان متولد شد. وی از چهره‌های برجسته حوزه‌های سامرا و نجف اشرف به شمار می‌رفت و از شاگردان برجسته میرزا محمد حسن شیرازی بود و به جهت موقعیت ممتاز علمی، در زمان حیات استاد خود، در حوزه علمیه سامراء، به تدریس مشغول بوده است.

[۴]


۳. ملاعلی نهاوندی (مؤسس نهاوندی)، فرزند ملا فتح الله نهاوندی نجفی، از مراجع بزرگ تقلید شیعه بود. او به دلیل سلیقه خاصی که در علم اصول داشت، به آیت الله مؤسس معروف بود. وی دارای تالیفات بسیاری، مانند تشریح الاصول الصغیر و تشریح الاصول الکبیر می‌باشد.

[۵]


۴. سید محمدکاظم یزدی ، فرزند سید عبدالعظیم طباطبایی یزدی، از مراجع بزرگ و فقیهان معاصر است و بعد از آخوند خراسانی، مرجع و رهبر شیعیان بوده است.
۵. سید محمد مهدی درچه‌ای، فرزند سید مرتضی، متوفای ۱۲۸۸ ق. از عالمان متاخر اصفهان به شمار می‌رفت. او فقیهی بزرگ بود و به زیور عدالت و تقوا آراسته بود. وی برادر آیت الله سید محمدباقر درچه‌ای است. وی حجره‌ای در مدرسه نیم آورد بازار اصفهان داشت و اکثر اوقات در آن حجره بود و هیچ گاه در اصفهان برای خود خانه تهیه نکرد و با کمال قناعت و زهد به سر می‌برد و در اواخر عمرش، مجتهد اعلم و جامع الشرائط اصفهان محسوب می‌شد.

[۶]

[۷]


۶. میرزا محمدتقی حائری شیرازی فرزند محب علی، از عالمان و مراجع تقلید بود. وی پس از فوت سید محمدکاظم یزدی، به مقام مرجعیت رسید و علاوه بر این مقام، به تدریس علوم دینی و تربیت شاگردانی بزرگ همت گماشت. او همچنین رهبر انقلاب بزرگ عراق در سال ۱۹۲۰ م. بود.

[۸]


۷. حاج میرزا زین العابدین مازندرانی ، متوفای ۱۳۰۹ ق. فرزند کربلائی مسلم بارفروش، از عالمان و فقیهان قرن چهاردهم ق. و از شاگردان شیخ انصاری بوده است. او دارای تالیفاتی چون ذخیرة العباد، زینة العباد و رساله عملیه می‌باشد و از مدرسین بزرگ در کربلای معلی و مدفون در صحن حرم مطهر امام حسین علیه‌السّلام می‌باشد.

[۹]


 

شاگردان سید علی نجف آبادی

[ویرایش]



در سال‌های پایانی قرن سیزدهم ق. حوزه علمیه اصفهان، از پررونق‌ترین حوزه‌های علوم دینی بود و عالمان و اندیشمندان بنامی را در خود جای داده بود.
در این میان، آیة الله میر سیدعلی نجف آبادی، یکی از عالمان و مدرسان بزرگ اصفهان به حساب می‌آمد. مدرس نجف آبادی، سال‌ها در مدرسه صدر بازار اصفهان در ردیف استادان بزرگ این حوزه بود. تعداد شاگردان تربیت شده توسط وی، را بالغ بر چهل نفر برشمرده‌اند که برخی عبارتند از:
۱. حاج شیخ علی خوزانی اصفهانی معروف به مشکات (۱۳۱۹ـ۱۴۱۰ق.) ، فرزند حاج زین العابدین خوزانی.

[۱۰]

[۱۱]


۲. جلال الدین همایی (۱۳۱۷ـ۱۴۰۰ق.) ، فرزند میرزا ابوالقاسم طرب.

[۱۲]


۳. علی اصغر صالحی کرمانی، (متولد ۱۳۱۷ق.) فرزند آخوند ملا غلامحسین.

[۱۳]

[۱۴]


۴. حاج آقا مصطفی مهدوی هرستان (۱۳۲۹ـ۱۴۰۹ق.) ، فرزند آقا سید مهدی معروف به بحر العطاء.

[۱۵]


۵. حاج شیخ محمدجواد اصولی فریدنی، (متوفای ۱۳۷۵ق.) فرزند شیخ علی اصغر.

[۱۶]


۶. حاج شیخ محمدتقی فشارکی (۱۳۲۲ـ۱۴۰۵ ق.) ، فرزند آخوند ملا محمدحسین فشارکی.

[۱۷]


۷. حاج میر سید علی فانی اصفهانی (۱۳۳۳ـ۱۴۰۹ ق.) ، فرزند حاج سید محمدحسن فانی یزدی اصفهانی.

[۱۸]


۸. حاج شیخ احمد فیاض فروشانی (۱۳۲۴ـ۱۴۰۷ ق.) ، فرزند ملا مصطفی.

[۱۹]

[۲۰]


۹. حاج شیخ محمد نجف آبادی، (متولد ۱۳۲۰ ق.). 

[۲۱]


۱۰. حاج سید مرتضی موحد ابطحی اصفهانی (۱۳۱۹ـ۱۴۱۳ ق.) ، فرزند سید علی.

[۲۲]

[۲۳]


۱۱. شیخ ابراهیم ریاضی نجف آبادی، (متولد ۱۲۷۹ ق.) فرزند محمد.

[۲۴]


۱۲. حاج شیخ محمود شریعت، (متولد ۱۳۳۲ق.) فرزند جلال الدین.

[۲۵]


۱۳. شیخ جلال الدین تفتی ، (متولد ۱۳۰۹ق.) فرزند شیخ محمدهادی نصر آبادی.

[۲۶]


۱۴. سید روح الله خاتمی (۳۲۴ـ۱۴۰۹۱ق.) ، فرزند سید محمدرضا اردکانی.

[۲۷]


۱۵. حاج آقا حسین خادمی (۱۳۱۹ـ۱۴۰۵ ق.) ، فرزند آقا سید ابوالقاسم خادم الشریعة.

[۲۸]

[۲۹]


۱۶. حاج سید ابوالحسن شمس آبادی (۱۳۲۶ـ۱۳۹۶ ق.) ، فرزند محمدابراهیم موسوی شمس آبادی مازندرانی.

[۳۰]


۱۷. حاج شیخ مرتضی اردکانی (۱۳۱۶ـ ۱۴۱۷ ق.) ، فرزند آقا میرزا محمد مجتهد.

[۳۱]


۱۸. بانو نصرت امین سادات، مشهور به بانوی ایرانی (۱۳۰۸ـ۱۳۶۲ ق.) فرزند سید محمدعلی امین التجار اصفهانی.

[۳۲]


۱۹. حاج شیخ محمدحسن کیانی فلاورجانی، معروف به حاج شیخ امیرآقا (۱۲۶۷ـ ۱۳۶۳ ش.) ، فرزند کربلائی علی آقا فلاورجانی.

[۳۳]


۲۰. حاج شیخ محمدحسین فاضل کوهانی از عالمان اصفهان .

[۳۴]


۲۱. حاج سید محمدحسین مهدوی اردکانی، (متولد ۱۳۲۲ ق.) 

[۳۵]


۲۲. حاج حیدر علی خان برومند گزی، فرزند حاج عبدالغفار.

[۳۶]


۲۳. حاج شیخ علی قدیری کفرانی، (متوفای ۱۴۰۷ ق.) فرزند نصر الله.

[۳۷]


۲۴. حاج شیخ مجتبی میرمحمد صادقی، (متولد ۱۳۲۹ ق.) فرزند حاج سید محمدباقر.

[۳۸]

[۳۹]


۲۵. حاج شیخ مصطفی ارسطوئی نجف آبادی، (متوفای ۱۴۰۱ ق.) 

[۴۰]


۲۶. سید مصطفی زانیانی، (متوفای ۱۳۴۷ش.) فرزند سید عبدالله.

[۴۱]


۲۷. شیخ هبة الله هرندی، فرزند شیخ محمدعلی.

[۴۲]


۲۸. حاج سید محمد آل رسول شمس آبادی، فرزند سید محمدابراهیم آل رسول.

[۴۳]


۲۹. حاج آقا مرتضی ملا باشی، فرزند حاج میرزا.

[۴۴]


۳۰. حاج آقا نور الله امامی سدهی (۱۳۱۷ـ۱۳۹۷ ق.) ، فرزند حاج میر سیدعلی.

[۴۵]


۳۱. حاج شیخ حیدر علی صلواتی (۱۲۲۱ـ۱۲۹۲ ق.) ، فرزند حاج قدیرعلی.

[۴۶]


۳۲. ملا محمد دهاقانی (۱۲۰۰ـ۱۲۸۹ ق.) ، فرزند محمدخلیل.

[۴۷]


۳۳. حاج سید ضیاءالدین تجویدی، (متولد ۱۳۲۰ ق.) فرزند حاج سید علی نقی.

[۴۸]


۳۴. حاج شیخ نصرالله قضائی نجف آبادی، مشهور به حاج آقا امام، (متولد ۱۳۱۰)، فرزند حاج میرزا جعفر.

[۴۹]


 

حوزه تدریس و تربیت شاگردان

[ویرایش]



حاج میر سید علی مدرس نجف آبادی، پس از سال‌ها بهره گیری از استادان بزرگ علم و دانش در نجف اشرف و پس از فوت آخوند خراسانی ، در سال ۱۳۲۹ ق. به اصفهان بازگشت و مورد استقبال و تکریم مردم اصفهان به ویژه حوزه علمیه قرار گرفت.
او روزها در مدرسه صدر بازار و جده بزرگ، چند جلسه درس داشت و به تدریس علوم اسلامی، به ویژه حکمت و کلام، فقه، اصول و تفسیر پرداخت و جمع کثیری از دانش پژوهان مستعد آن زمان که اکنون از بزرگان معاصرند، از درس‌های وی استفاده کرده، به مرتبه اجتهاد نایل شدند.

[۵۰]


میر سیدعلی در روزگار خود از عالمان و مدرسان بزرگ اصفهان به شمار می‌رفت و در این اواخر یادگاری از آن عالمان و فقیهان بزرگی بود که روزگاری مجمع علمی اصفهان را اداره می‌کردند.
 

میر سید علی از نگاه دیگران

[ویرایش]



آیت الله حاج شیخ علی خوزانی اصفهانی (مشکات) می‌گوید: درس خیلی عالی داشت و در عین مرجعیت علمی و احاطه فراوان به علوم اسلامی، فروتنی فوق العاده‌ای داشت.
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در نقباء البشر ضمن، شرح حال سید علی نجف آبادی، از وی به عنوان عالمی بزرگ و فقیهی بلند مرتبه نام برده است. 

[۵۱]


آیت الله احمد فیاض فروشانی درباره وی می‌گوید:
«سید علی در علوم و فنون گوناگون جامعیت داشت خوش فهم و خوش درک بودسرعت انتقال خوبی داشت و هر چه از او می‌پرسیدند، بدون نیاز به مطالعه جواب می‌داد.» 

[۵۲]


آیة الله حاج سید مرتضی موحد ابطحی اصفهانی می‌گوید:
«آقا سید علی نابغه بودیک وقتی موضوع بحث، مسئله رضاع بود، ایشان یک ماه درباره یک سطر صحبت کرده، مطلب ارائه داد. روزی به ایشان گفتم: آقا! شما علامه ایدبحث را طوری مطرح می‌کنید که جای هیچ گونه سئوال و پرسش نمی‌ماندخوب است این مطالب را بنویسید. فرمود: همان مطالبی که دیگران نوشته‌اند ما بفهمیم، کفایت می‌کند و نیازی به نوشته‌های ما نیست. متاسفانه مطالب علمی و دقیقی را که ایشان می‌فرمود، کسی نبود که ثبت و ضبط کند اجتهادی درس می‌گفت و معتقد بود که مجتهد باید در تمامی زمینه‌های فقه، اصول، منطق، رجال و... صاحب نظر باشدنه ناقل سخن دیگران. او در تمامی زمینه‌های علوم اسلامی صاحب نظر بودولی عده‌ای نمی‌خواستند آن بزرگوار به این مقام برسد.» 

[۵۳]


سید مصلح الدین مهدوی که از زندگی نامه نویسان زبردست و ماهر بود، درباره سید علی نجف آبادی، به نقل از آیت الله حاج آقا مصطفی مهدوی هرستانی، یکی از شاگردان وی، می‌نویسد:
«در قبل از ظهر روز چهارشنبه دوم شعبان المعظم ۱۴۰۷ ق. جهت درک فیض از محضر مبارک حضرت آیت الله مهدوی در منزل ایشان شرفیاب شدم. ایشان ضمن صحبت، اشاره به شاگردی و تحصیل کردن خود نزد مرحومین آیتین حجتین، آقا شیخ محمدرضا نجفی و حاج میر سید علی نجف آبادی، از این دو استاد و سایر اساتید خود به خوبی و بزرگی یاد نموده و همگان را ستودند.» 

[۵۴]


سپس می‌نویسد: «آیت الله مهدوی اشاره به بزرگداشت و تجلیل از مقام علمی مرحوم علامه نجفی نموده و گفتند: حاج میر سید علی مجتهد نجف آبادی، عالمی جامع و از بسیاری از معاصرین در جامعیت برتر و ممتاز بود.

[۵۵]


 

سید علی در سنگر تبلیغ و ارشاد

[ویرایش]



یکی از ویژگی‌های بارز آیت الله سید علی نجف آبادی، تلاش در جهت ارشاد و هدایت مردم بوده است. او سال‌ها برای این منظور در اصفهان منبر می‌رفت.
صاحب کتاب رجال اصفهان در علم، عرفان ، ادب و هنر که خود معاصر ایشان بود، در این باره می‌نویسد:
«برای هدایت و ارشاد مردم اصفهان منبر می‌رفت. با این که مجتهدی بزرگ و فقیهی عالیقدر بود، از منبر رفتن و نشست و برخاست با توده مردم ابا نداشت.» 

[۵۶]


مرحوم آخوند ملا عبدالکریم گزی می‌نویسد: «برای ارشاد و هدایت مردم منبر تشریف می‌برد و لهذا برخی از اهل ظاهر و آنان که علم را وسیله شهرت و کسب قرار داده‌اند، وی را مورد غیبت قرار داده، نسبت به آن جناب جسارت می‌نمودند.» 

[۵۷]


آیة الله نجف آبادی، به منبر و تبلیغ و ارشاد اهمیت می‌داد و بدین علت مورد اعتراض عده‌ای قرار گرفته بوداما وی به این گونه سخنان و حرف‌ها گوش نمی‌داد تا آن جا که به سید علی روضه خوان معروف شده بود.
سید جعفر طباطبایی ، امام جماعت مسجد صفای نجف آباد می‌گوید:
«حاج سید علی نجف آبادی در فنون گوناگون ید طولایی داشت با آن رتبه اجتماعی تا آخر عمر از منبر رفتن و موعظه کردن و ذکر مصائب خاندان طهارت ابا نداشت.»
 

علاقه به اهل بیت

[ویرایش]



صاحب کتاب رجال اصفهان که خود معاصر آیت الله سید علی نجف آبادی بود، در این باره می‌نویسد:
«نگارنده به خاطر دارم که بیشتر منبر را به ولایت ائمه اطهار علیهم‌السّلام برگزار می‌نمود و این مطلب، ارادت و علاقه خاص او را به ائمه اطهار علیهم‌السّلام می‌رسانید.» 

[۵۸]


فرزند یکی از معاصران آیت الله نجف آبادی می‌گوید: که در فلاورجان، مراسم تعزیه خوانی (شبیه خوانی) برگزار می‌شد، با توجه به اینکه پدرم روحانی بود و با آیت الله نجف آبادی رفیق و دوست بود، او به منزل ما رفت و آمد داشت و چون با تعزیه خوانی به شکل معمول آن موافق نبود و به او گفته بودند که فلان دوست شما تعزیه می‌خواند و ظاهرا باعث رنجش او شده بود و چون پدرم عضو گروه شبیه خوانی بود، حاج سیدعلی درخواست کرد تا در این مراسم شرکت کند تا اگر این مراسم مورد تایید وی بود، به این کار ادامه داده شود و او هم پذیرفت و یک روز در مراسم تعزیه شرکت کرد. در آن روز، دو تعزیه برگزار شد که یکی مربوط به تعزیه خرابه شام بود.
حاج سیدعلی در هر دو مراسم آن روز شرکت کرد و به شدت گریه کرد و هنگامی که پس از پایان مراسم تعزیه خوانی، نظر او را جویا شدند، گفت: اگر این طوری تعزیه می‌خوانید (با اخلاص و رعایت همه جوانب)، بخوانید اشکال ندارد.
 

فعالیت‌های سیاسی

[ویرایش]



حاج سیدعلی نجف آبادی در جریان حوادث مشروطیت، در عراق به ایران بازگشت و در زمان جنگ جهانی اول و استبداد صغیر، رنج‌ها کشیده و به ناچار در مناطق بختیاری و اطراف آن می‌زیسته، سپس در اصفهان ساکن شد.

[۵۹]


وی در ایام تسلط روس‌ها بر اصفهان، دستگیر و مدتی در زندان افتاد و ظاهرا در همین اوضاع و شرائط بود که نذر کرد در صورت رهایی از زندان و گرفتاری تا آخر عمر منبر برود و تا آخر حیات پر بار خود هم به این نذر وفادار ماند.
 

مهاجرت به قم

[ویرایش]



به دنبال پایان یافتن جنگ جهانی اول و روی کار آمد رضاخان توسط انگلیس‌ها و سخت گیری‌های فراوانی که حکومت رضاخانی نسبت به شعائر دینی و مذهبی عالمان و حوزه‌های علمیه سراسر کشور اعمال می‌کرد، نفرت و انزجار عمومی و به دنبال آن مخالفت‌ها و حرکت‌های انقلابی پدید آمد.

[۶۰]


در چنین شرایطی، آن گاه که عالمان شیعه مصمم شدند تا حوزه‌ای نیرومند و بزرگ در شهر مقدس قم تاسیس کنند تا در صورت ضربه پذیری دو حوزه نجف و اصفهان، قم به عنوان پایگاه اصلی تشیع در آید، حاج آقا نورالله نجفی، قیام و هجرت تاریخی خود را علیه حکومت فاسد رضاخان برنامه ریزی کرد و عالمان ایران را به هجرت فرا خواند. او پیک‌هایی نیز نزد عالمان نجف گسیل داشت. نظر حاج آقا نورالله این بود که با یک قیام سراسری به رهبری روحانیت ایران در شهر مقدس قم، حمایت همه جانبه مردم جلب شده، به دیکتاتوری رضاخان مهر ابطال زده خواهد شد. بر این اساس، ۱۵ ربیع الاول ۱۳۴۶ ق. سرآغاز هجرت تعیین شد و مهاجرت از اصفهان آغاز شد و اکثر عالمان بزرگ به سوی قم رهسپار شدند.
از عالمان اصفهان، حدود سی صد نفر در این مهاجرت شرکت کردند که از میان آنها می‌توان آیت الله فشارکی ، سیدالعراقین ، سیدعلی نجف آبادی، سید محمد نجف آبادی، سید محمدصادق مدرس احمدآبادی، صدر العلماء و آقای چهار سوقی را نام برد.

[۶۱]


 

ویژگی‌های اخلاقی

[ویرایش]



 

← شجاعت و صراحت


آیت الله سیدمرتضی موحد ابطحی اصفهانی که حدود یازده سال از این استاد فرزانه بهره برده است، درباره استاد خود می‌گوید:
«مرد شجاع و صریحی بود. یک وقتی سید سرابی، از مشهد به اصفهان آمده بود و در سرای گلشن (یکی از تیمچه‌های تجاری، واقع در بازار بزرگ اصفهان است که در طول سالهای متمادی، در برخی از ایام و مناسبتها توسط بازاریان در آن جا مراسم روضه خوانی برگزار میشد.) منبر می‌رفت. حرف‌هایی زده بودمخالف حکومت، از این روی وی را دستگیر کرده بودند. آقا سید علی، اقدام کرد. دستگاه ناگزیر سید سرابی را آزاد کرده بعد از این واقعه، آقا سید سرابی به مدرسه صدر آمد و در جمع گفت: ان عدتم عدنا.

[۶۲]


 

← زهد و پارسایی


یکی از ویژگی‌های بارز و برجسته زندگی این عالم ربانی، بی نیازی از دیگران و ساده زیستی وی بوده است. ملا عبدالکریم گزی از معاصرین وی می‌نویسد:
«در نهایت استغناء و زهد زندگی می‌فرمود.» 

[۶۳]


صاحب کتاب رجال اصفهان می‌نویسد:
«در نهایت استغناء و بزرگ طبعی زندگی می‌نمود. منزل او یکی از حجره‌های مدرسه صدر بود. سادگی و قناعت و زهد در زندگی او بسیار مشاهده می‌شد و اعتنایی به قیود و تعنیات نداشت.» 

[۶۴]


سید مصلح الدین مهدوی در این باره می‌نویسد:
«در زهد و تقوی و اعراض از مردم دنیا و عدم توجه به اغنیا، بی نظیر بود.» 

[۶۵]


شیخ آقا بزرگ تهرانی در این باره می‌نویسد:
«زندگی ساده‌ای داشت و با زهد و پارسایی می‌زیست.» 

[۶۶]


 

آثار و تالیفات

[ویرایش]



آیت الله نجف آبادی، تالیفات زیادی ندارد و کمتر به فکر تالیف و تصنیف بود و اغلب اوقات را به مطالعه می‌گذراند.
صاحب کتاب رجال اصفهان می‌نویسد: «پیوسته مطالعه می‌کرد و تحصیل علم و معرفت را بر هر چیز و حتی عبادت ترجیح می‌داد. در ایام ماه مبارک رمضان، در مدرسه صدر بازار، اقامه جماعت می‌نمود. نگارنده خوب به خاطر دارم که بین الصلاتین، به جای تعقیب و دعا هم به مطالعه مشغول می‌شد که حتی این فرصت مختصر را نیز از مطالعه کتب علمی غافل نبود.
از تالیفات او حواشی است بر حواشی آقا ضیاء الدین عراقی بر کفایه الاصول آخوند خراسانی که در نهایت استادی مرقوم فرموده است.» 

[۶۷]


 

غروب آفتاب

[ویرایش]



۵ صبح جمعه، ۱۳ ماه صفر ۱۳۶۲ق. قلب تپنده عالمی بزرگ، فقیهی وارسته و مجاهدی دوراندیش، در سن ۷۵ سالگی از کار ایستاد.
جنازه آن مرحوم، با مشایعت هزاران نفر از مردم اصفهان و روستاهای اطراف، به قبرستان تخت فولاد حمل شد و در تکیه تویسرکانی به خاک سپرده شد و تا یک هفته به مناسبت رحلت او در اصفهان مجالس عزاداری برقرار بود.

[۶۸]


مؤلف کتاب گنجینه دانشمندان می‌نویسد:
«حکایت کرد برای حقیر، حجة الاسلام حاج سید اسماعیل هاشمی اصفهانی از یکی از فضلا و صلحاء اصفهانی که گفت: شب در عالم خواب دیدم که جنازه‌ای را تشییع می‌کنند و هزارها نفر از علما و مردم اصفهان شرکت کرده اندمن هم شرکت نموده و تعجب می‌کردم که جنازه کیست شنیدم صدایی از جنازه بلند است که می‌گوید: کم است کم است. ناگاه دیدم آقای سیدعلی مدرس نجف آبادی گفتم: آقا شما از دنیا رفته‌اید گفتند: آری. گفتم: یعنی چه؟ فرمود: مقرر شد که جمعی از مشیعین جنازه مرا بیامرزند من گفتم: کم است کم است همه باید آمرزیده شوند. پس از خواب برخاسته و آمدم به طرف حجره سیددیدم عده‌ای ایستاده و گریه می‌کنند. گفتم: چه خبر است؟ گفتند: الساعه از دنیا رفت.

[۶۹]


 

پانویس

[ویرایش]


 

۱. ↑ دائرةالمعارف تشیع، ج۴، ص۵۵۹.
۲. ↑ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح الدین مهدوی، ص۴۳۳.
۳. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۷، ص۳۱۰.
۴. ↑ ریحانةالادب، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، ج۴، ص۳۴۲.
۵. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۷، ص۳۲۶.
۶. ↑ رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، سید محمدباقر کتابی، ج۱، ص۲۱۸.
۷. ↑ گلشن ابرار، ج۳، ص۲۴۱.
۸. ↑ گلشن ابرار، ج۳، ص۴۵۱.
۹. ↑ نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۸۰۵.
۱۰. ↑ رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، ج۱، ص۵۲۶.
۱۱. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۲۷.
۱۲. ↑ گلشن ابرار، ج۳، ص۲۳۵.
۱۳. ↑ آیینه دانشوران، میر سید علی رضا ریحان یزدی، ص۲۲۵.
۱۴. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۶، ص۳۴۳.
۱۵. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۴۲.
۱۶. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۰۱.
۱۷. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۲۹۹.
۱۸. ↑ مکارم الآثار، میرزا محمدعلی (معلم حبیب آبادی)، ج۷، ص۲۳۷۰.
۱۹. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۲۸۵.
۲۰. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۸، ص۲۲۵.
۲۱. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۷، ص۴۷۸.
۲۲. ↑ مجله حوزه، سال دهم، شماره ۵۸، ص۲۵.
۲۳. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۲، ص۳۳۸.
۲۴. ↑ بنیانگذار بنای عشق، محمدجواد نورمحمدیآیینه دانشوران، سید علی رضا ریحان یزدی، ص۳۲۵.
۲۵. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۷، ص۴۷۸.
۲۶. ↑ آیینه دانشوران، میر سید علی رضا ریحان یزدی، ص۶۳۲.
۲۷. ↑ آیینه دانشوران، میر سید علی رضا ریحان یزدی، ص۲۴.
۲۸. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۲۸۸.
۲۹. ↑ ریشه‌ها و جلوههای تشیع و حوزه علمیه اصفهان در طول تاریخ، میر سید حجت ابطحی، ج۱، ص۴۲۳.
۳۰. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۳، ص۹۹.
۳۱. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۴۰.
۳۲. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۴۸.
۳۳. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۲۹۰.
۳۴. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۰۶.
۳۵. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۰۷.
۳۶. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۱۱.
۳۷. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج۱، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۲۸.
۳۸. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۳۴.
۳۹. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۸، ص۲۵۸.
۴۰. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۴۱.
۴۱. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۴۶.
۴۲. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۵۴.
۴۳. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۳، ص۲۵۹.
۴۴. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۳، ص۲۶۷.
۴۵. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۳، ص۲۷۵.
۴۶. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۳، ص۲۶۹.
۴۷. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۳، ص۳۰۷.
۴۸. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۸، ص۳۰۴.
۴۹. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۷، ص۲۹۶.
۵۰. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۷، ص۳۱۰.
۵۱. ↑ نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۱۳۱۸.
۵۲. ↑ مجله حوزه شماره ۱۸، دی ماه ۱۳۶۵ش.
۵۳. ↑ مجله حوزه، سال دهم، شماره ۵۸، ص۲۵.
۵۴. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۴۳.
۵۵. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۳۴۳.
۵۶. ↑ رجال اصفهان در علم و عرفان ادب و هنر، ج۱، ص۲۱۶.
۵۷. ↑ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح الدین مهدوی، ص۳۵.
۵۸. ↑ رجال اصفهان در علم، عرفان، ادب و هنر، ج۱، ص۲۱۶.
۵۹. ↑ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح الدین مهدوی، ص۴۳۳.
۶۰. ↑ اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج نورالله اصفهانی، ص۲۳.
۶۱. ↑ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۲، ص۱۵۳.
۶۲. ↑ مجله حوزه، سال دهم، شماره ۵۸، ص۲۵.
۶۳. ↑ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح الدین مهدوی، ص۳۵.
۶۴. ↑ رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، ج۱، ص۲۱۶.
۶۵. ↑ تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، سید مصلح الدین مهدوی، ص۴۳۳.
۶۶. ↑ نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۳۱۸.
۶۷. ↑ رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، ج۱، ص۲۱۶.
۶۸. ↑ رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، ج۱، ص۲۱۷.
۶۹. ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۷، ص۳۱۱.


 

منبع

[ویرایش]



سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«سید علی نجف آبادی».    

 

http://wikifeqh.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%87%D8%AF_%D9%86%D8%AC%D9%81%E2%80%8C%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C?hilight=%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۸/۲۸