سیدعلی یثربی کاشانی ( آیة الله آقا میرسید علی یثربی )
تحصیلات عالی حوزوی را در نجف و کربلا و سامرا نزد آقا سید محمد فشارکی اصفهانی (۱۳۱۶ ق.)،....
در میان تلامذه سیدنا الاستاد، آقا سید محمد فشارکی اصفهانی (۱۳۱۶ق.) ......
منبع :
سیدعلی یثربی کاشانی
در این نوشتار زندگی نامه تفضیلی سید علی یثربی آورده شده است. این متن، ذیل عنوان سید علی یثربی در کتاب گلشن ابرار آمده است.
(متوفای: ۱۳۷۹ هـ. ق.)
فهرست مندرجات
۱ - فقیه هوشمند
۲ - نیاکان ایشان
۳ - فرزندان ایشان
۴ - تولد و تحصیلات
۵ - تحصیل در نجف
۶ - تدریس
۷ - شاگردان این دوره
۸ - دیگر شاگردان
۹ - بازگشت به کاشان
۱۰ - شاگردان ایشان در کاشان
۱۱ - ارتباط با مرجعیت
۱۲ - ویژگیهای علمی
۱۳ - دیدگاه حسینعلی منتظری
۱۴ - ویژگیهای اخلاقی
۱۵ - عالم به زمان
۱۶ - توسل به اهل بیت
۱۷ - توصیهها
۱۸ - وفات
۱۹ - آثار علمی و فرزندان
۲۰ - پانویس
۲۱ - منبع
فقیه هوشمند
[ویرایش]
حبیب الله سلمانی آرانی یکی از خاندانهای معروف به علم و تقوا و از سادات اصیل و نجیب کاشان که سابقهای دیرینه در این خطه دارند، دودمان یثربی پشت مشهدی هستند. از این سلسله، در دورههای مختلف، همواره راویان، نقیبان و عالمان بزرگی برخاستهاند که از لحاظ علم و تقوا، سرآمد هم عصران به شمار رفته و به عنوان پیشوا و مرجع دینی، نزد مردم از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند. آنان، سهم به سزایی در احیای دین و ترویج مذهب شیعه داشتهاند. از دوران حاکمیت دولت صفویه به این سو، در منابع تاریخی و کتابهای رجالی و زندگی نامههای نگاشته شده از این خاندان، به نام ستارگان فروزانی همچون، سید ماجد، آقا سید ابراهیم، میر سید محمد تقی، میر عبدالرزاق، آقا سید اسماعیل، آقا سید محمدرضا و در عصر اخیر، آقا میرسیدعلی برمی خوریم که در آسمان علم، معرفت و دین درخشیده، زبانزد عام و خاص بوده و افتخاراتی آفریدهاند. در این نوشته، به شرح حال یکی از این ستارگان که به دو حوزه عظیم علمی نجف و قم اعتبار داد و منشا بروز و ظهور نورافشانیهای دیگری گردید، میپردازیم.
نیاکان ایشان
[ویرایش]
یکی از نیاکان آیة الله آقا میرسید علی یثربی، سید ماجد فرزند سید ابراهیم، از عالمان بزرگ دوران صفویه است.
مؤلف تاریخ کاشان در باره وی چنین مینویسد:
«یکی از طبقات علمای اعلام که نسبت آنان به امام همام، علی بن الحسین علیهمالسّلام منتهی میشود و همیشه خلاصه ایام و هادی خاص و عام و مروج شریعت سید انام بوده و هستند، سلسله علیه سادات عالی درجات پشت مشهد (کثرالله امثالهم) میباشند... اصل این سلسله، مرحوم آقا سید ماجد است و آن جناب، معاصر شاه سلیمان صفوی (۱۰۷۷-۱۱۰۶ق) و سرآمد علمای عصر خود، در مراتب زهد و تقوا سلمان زمان بوده است، هنگامی که نادر شاه افشار در عراق عرب قرار مباحثه و محاجه فی مابین علمای سنی و علمای خاصه شیعه اثنی عشر گذارد از ولایات عراق عجم و سایر ممالک محروسه ایران، از هر ولایتی یک نفر عالم اعلم و اتقی انتخاب نموده، به صوب میعاد دعوت فرمود، من جمله از کاشان، جناب سید مزبور روانه شد. چون به کرمانشاهان رسید، به جانب روضه بقا خرامید و چون دفن میت را در موضع ممات معتقد بود و به زبان واقع میگفت:
گر در یمنی که با منی پیش منی• • • ور پیش منی که بی منی در یمنی
در همان جا تن در حجاب تراب کشید...».
از آثار وی، کتاب «ایقاظ النائمین و ایعاظ الجاهلین»، «رسالة فی تحقیق الغناء»، «حاشیه بر اشارات و شفای بوعلی سینا» و... ذکر شده است.
سید ابراهیم فرزند سید ماجد، در علم و عمل بی نظیر و همواره پناهگاه مردم بوده است.
سید میر عبدالحی، فرزند سید ابراهیم نیز از علمای این خاندان به شمار رفته است. وی دارای پنج فرزند پسر، به نامهای سید محمد تقی، میرعبدالرزاق، سیدابراهیم، آقا احمد و سید مرتضی بوده است.
آقا سید محمدتقی، فرزند سید میرعبدالحی، (۱۱۸۹-۱۲۵۸ ق.) از عالمان، مجتهدان و فقیهان نامدار و بزرگ و از محققین مشهور عصر خود بوده است. وی نزد ملا احمد نراقی (۱۲۴۵ ق.) ، محمد اسماعیل ازغدی (۱۲۳۱ ق.) و سیدعلی طباطبائی (۱۲۳۱ ق.) ، صاحب ریاض درس خوانده و با ملا غلامرضا آرانی (۱۲۶۵ ق.) دوست و هم صحبت بوده است. آقا سیدمحمدتقی، دارای کشف و کرامات فراوانی بوده و در عصر غیبت کبری، به حضور حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف تشرف اختیاری داشته است.
تاریخ کاشان وی را چنین معرفی میکند:
«... ارشد و اعظم و ازهد و اعلم آنها، بندگان شامخ الارکان، شریعتمدار، آقا حاج سیدمحمدتقی (نورالله مرقده) بود که الحق از فحول مجتهدین و فقها و راس محققین و عرفای عصر خود و اهل زمان بود و برای مرضای مبتلا، از پیش مانده غذای او، استشفا همی نمودند و نورکشف و کرامات او از مآثر و مقامات و مقالات و مصنفات چه از علوم نقلیه رسمیه و چه از متون عقلیه و ذهنیه اظهر و اشهر و بیشتر شایع تر از آن است که حاجت به اظهار و تذکار باشد یا در این اوراق بگنجد. در سنه (۱۲۵۸ ق.) به عالم بقا شتافت. در یکی از حجرات صحن مقدس حبیب بن موسی علیهالسّلام مدفون و مقبره و ضریحش زیارتگاه ارباب نیاز است.
»
از آثار او «رساله در حجیت مظنه»، «مباحث الفاظ»، «متفرقات» و... ذکر شده است.
فرزندان ایشان
[ویرایش]
از فرزندانش، سید عبد الرحیم (۱۲۹۴ ق.) از شاگردان شیخ انصاری (۱۲۹۸ ق.) و سید مهدی... نام بردهاند.
سید عبد الرزاق، فرزند میرعبد الحی و برادر آقا سید محمد تقی است.
آقا سید اسماعیل (۱۳۰۲ ق.) فرزند سید عبدالرزاق و جد آقا میرسید علی از فقیهان و عالمان عصر خود بود. وی نزد آقا سیدمحمد تقی، شیخ محمد حسن نجفی (۱۲۶۶ ق.) صاحب جواهرالکلام، آقا شیخ مرتضی انصاری (۱۲۹۸ ق.) ، آقا شیخ محسن خنفر و... درس خوانده است. سیداحمد و سیدمحمدرضا از جمله فرزندان وی، از عالمان کاشان بودهاند.
آقا سید محمد رضا پشت مشهدی، فرزند سید اسماعیل و پدر آقا میرسیدعلی در سال ۱۳۸۲ ق. در کاشان متولد شد. تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در کاشان و تحصیلات عالی حوزوی را در نجف و کربلا و سامرا نزد آقا سید محمد فشارکی اصفهانی (۱۳۱۶ ق.)، میرزا حسین نوری (۱۳۲۰ ق.)، میرزا محمد حسن شیرازی (۱۳۱۲ ق.) و سید اسماعیل صدر (۱۳۳۹ ق.) تا رسیدن به مرحله اجتهاد گذراند. او پس از واقعه تحریم تنباکو از سوی استادش در سال ۱۳۱۶ ق. به کاشان بازگشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت. اقامت وی در زادگاهش، همزمان بود با ضعف حکومت مرکزی، و بروز توطئههای انگلیس به صورت اختلافات داخلی، تنازع بین قدرتهای مذهبی و غیرمذهبی، پیدا شدن یاغیها، از جمله نایب حسین کاشی، فرزندان و یارانش که در همسایگی آقا سید محمد رضا زندگی میکردند. این عوامل موجب شد تا وی زندگی پرتلاطمی را آغاز کند. او در این شرایط، علاوه بر امامت جماعت، به تدریس و پاسخ گویی به مراجعات دینی مردم پرداخت و برکرسی قضاوت نشست و با دقت، درباره مجرمان، احکام الهی را صادر و حدود شرعی را بر آنان جاری کرد. آیة الله حاج سید مهدی یثربی درباره پدرش چنین میگوید:
«والد ما (آقا سید محمد رضا) از هم عصران و دوستان آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری (۱۳۵۵ ق.) بودند و هر دو در درس میرزای شیرازی شرکت میکردند. میرزای شیرازی بنابر مصالحی، حوزه علمیه نجف را به سامرا منتقل نمود و سعی بلیغی در اقامه سنن تشیع در آن روضه مقدسه را داشت به خصوص مقید بود مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا علیهالسّلام در انظار مردم آن محل معمول گردد. از این رو، در لیالی و ایام تاسوعا و عاشورا، اساتید و طلاب حوزه سامرا و شیعیان مقیم در آن جا، طبق معمول از بلاد شیعه، دسته عزاداری به راه میانداختند. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم در نقش مرثیه خوان و نوحه خوان و مرحوم آقا سیدمحمد رضا یثربی (والدما) در نقش روضه خوان، اظهار اخلاص مینمودند. ایشان در مدت سی سال و اندی در کاشان، در ماههای مبارک رمضان و محرم، در مسجد خود بعد از موعظه و بیان مسائل حلال و حرام به مانند یک روضه خوان فنی به ذکر مصیبت میپرداختند به خصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا در خاتمه مجلس، شخصا به منبر رفته و مقتل عاشورا را بالحن عربی و مبکی و تکیه به صوت میخواندند و در موقع ذکر مصیبات طاقت فرسا، بی طاقت شده، سررا برهنه کرده و با دو دست به سر میزدند.... نیز بین مرحوم آقا سید محمد رضا و مرحوم آیة الله شهید حاج شیخ فضل الله نوری (۱۳۲۷ ق.) آشنایی و علاقه و همفکری در مسائل سیاسی روز وجود داشت و بین آنها، نامهها رد و بدل میشد..
».
آیة الله العظمی آقا سید محمدرضا در سال (۱۳۴۷ ق.) دعوت حق را اجابت کرد و در جوار بقعه حبیب بن موسی علیهالسّلام (از فرزندان امام کاظم علیهالسّلام و بعضی او را از فرزندان امام باقر علیهالسّلام دانسته اند. این بقعه از زیارتگاههای قدیمی کاشان در محله پشت مشهد است.)
در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.
تولد و تحصیلات
[ویرایش]
آقا میرسیدعلی یثربی کاشانی، نخستین فرزند از همسر اول یزدی الاصل آقا سیدمحمدرضا پشت مشهدی کاشانی است که در سال ۱۳۱۱ ق. در شهر مقدس کربلا متولد شد. پدر، نوزاد خود را به سامرا برد و استاد بزرگوارش، مجدد قرن، میرزای بزرگ، آقا سیدمحمدحسن شیرازی (۱۳۱۲ ق.) در گوش هایش اذان و اقامه گفت. پس از آن، والدین به پرورش و تربیت او پرداختند تا آن که قدم به پنج سالگی نهاد. در سال ۱۳۱۶ ق. سیدمحمدرضا به اتفاق همسر و کودک پنج ساله اش از کربلا به کاشان بازگشت و پس از اقامت در آن شهر، مقدمات تحصیلات ابتدایی میرسیدعلی را فراهم کرد. این کودک با استعداد و تیزهوش، پس از فراگیری خواندن و نوشتن، مقدمات دروس حوزوی را نزد پدر و ملاحسن نحوی (۱۳۴۰ ق.) خواند و در ادامه، اغلب کتابهای درسی دوره سطح را نزد پدر آموخت. در سال ۱۳۳۱ ق. میرسیدعلی جوان که بیست بهار از عمرش را سپری کرده و دروس سطح حوزوی را به پایان برده بود، با پیشنهاد و راهنمایی پدرش برای ادامه تحصیلات عالی حوزوی به مقصد حوزه پربار و کهن نجف - که در آن زمان از مراکز تجمع عالمان بزرگ دینی و استوانههای فقه و اصول بود - روانه گردید.
تحصیل در نجف
[ویرایش]
وی طی هفت سال اقامت در نجف بار دیگر کتاب «کفایة الاصول» را نزد آیة الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی (۱۳۶۵ ق.) خواند سپس با حضور مستمر خود در دروس خارج فقه و اصول استاد یاد شده و آیات عظام آقا سید محمد کاظم یزدی (۱۳۳۷ ق.)، آقا فتح الله شیخ الشریعه اصفهانی (۱۳۳۹ ق.) ، آقامیرزا محمد حسین نائینی (۱۳۵۵ ق.) و به ویژه آقا ضیاءالدین عراقی (۱۳۶۱ ق.)، بهترین بهرههای علمی را کسب نمود و پس از آن، با درخواست پدر به کاشان بازگشت.
مؤلف کتاب «آینه دانشوران»، مینویسد:
«مرحوم آیة الله آقا ضیاء عراقی به میر سید علی یثربی کاشانی فرموده بود: در میان تلامذه سیدنا الاستاد، آقا سید محمد فشارکی اصفهانی (۱۳۱۶ق.) ، میرزا سیدعلی یزدی لب خندقی (۱۳۶۴ ق.) بود که استاد موقع حرکتش، وی را با اشک بدرقه کرد و از جدایی او هنگام بازگشت به ایران سوخت و در میان شاگردان من نیز شما موقعیت خاصی داری و مرا به جدایی و فراق خود مبتلا به حسرت مینمایی
».
آقا میر سید علی در کاشان به امامت جماعت و تدریس مشغول گردید و در این سالها که حدود سی سال داشت، با دختر آقاشیخ جعفر الهی (۱۳۷۰ ق.) که از نوادگان ملا احمد نراقی بود، ازدواج کرد. در نوروز سال ۱۳۰۱ ش. برابر با سال ۱۳۴۰ ق. آیة الله آقا سید محمدرضا یثربی به همراه فرزندش آقا میر سید علی، برای دیدار آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری که از دوستان قدیمی و همدرسانش بود و ریاست و زعامت حوزه قم را به عهده گرفته بود، به قم رفتند. در این دیدار، حاج شیخ از آقا سیدمحمد رضا خواست تا پسرش آقامیرسیدعلی در قم بماند. پدر و پسر، پیشنهاد آیة الله حائری را پذیرفتند و پس از آن، آقا میر سیدعلی در قم اقامت گزید و تدریس دروس سطح عالی حوزوی را شروع کرد. او که در دوران تحصیل حکمت و فلسفه را نخوانده بود، در این زمان و در کنار تدریس، دوره اسفار ملاصدرا را همراه با آقا شیخ ابوالقاسم کبیر (۱۳۵۳ ق.) و... به طور خصوصی نزد آقا میرزا علی اکبر مدرس یزدی حکمی (۱۳۴۴ ق.) خواند.
تدریس
[ویرایش]
آیة الله یثربی پس از چندسال تدریس سطوح عالی و تربیت شاگردانی زبده، به تدریس درس خارج اصول پرداخت. در این دوره از تدریس اغلب طلاب فاضل که از شاگردان دوره سطح عالی وی بودند و نیز کسانی که به دنبال درس و بحثهای پرجوش و خروش میگشتند. و همچنین برخی از بزرگان حوزه، در این درس شرکت کردندبه طوری که سایر درسهای حوزه در این سطح، تحت الشعاع بود. آیة الله میرزا خلیل کمرهای (۱۴۰۵ ق.) در مورد درس خارج اصول آیة الله یثربی چنین مینویسد:
«درس خارج آقای حائری در مدرسه فیضیه بوددر ایوان وسط بین فیضیه و دارالشفا، درس خارج حاج میرزا میرسید علی یثربی کاشانی اصول کفایه، اصول آقای حائری اصول سامرا بود و اصول آقا میرسیدعلی، اصول نجف بود. او (آقای یثربی) غوغایی برپا میکردچه در درس کفایه خودشان که ما حاضر بودیم و چه درپای درس آقای حائری..
».
سید علی رضا ریحان یزدی (۱۳۶۳ ش.) مینویسد:
«پیش از آمدن من به قم، علاوه از مجالس تدریس فعلی نیز محاضر مهمه دیگر برای استفاده طلاب و دانشجویان تشکیل مییافته و علما و اساتیدی، چون مولانا سید صدرالدین و آقا میرسیدعلی کاشانی مورد افاضه بودهاند و علما و طلاب، از این دوبزرگوار سخت بهره مند میشدند و هم بسیاری از دانشمندان که اینک خود از زمره مدرسین معروفند، در خدمتشان درس خواندهاند
».
شاگردان این دوره
[ویرایش]
عالمان و بزرگانی که در این دوره، یعنی بین سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۷. از درسهای سطح عالی و خارج آیة الله یثربی بهره مند شدهاند عبارتند از:
۱. امام خمینی (۱۴۰۹ ق.) ، بنیانگذار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۰۰ ش. برابر با ۱۳۴۰ ق. اندکی پس از هجرت آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری از اراک به قم هجرت کرد و بیشتر درسهای دوره سطح عالی را نزد آقا میر سید علی یثربی تحصیل نمود. امام درباره استادانش چنین میگوید:
«... وسطوح را نزدحاج سید محمد تقی خوانساری و یا بیشتر نزد مرحوم آقا میرسیدعلی یثربی کاشانی تا آخر سطوح و با ایشان به درس خارج مرحوم آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری میرفتیم... استاد سطوح عالیهام، مرحوم آقای آقا میرسیدعلی یثربی کاشانی بوده است..
».
۲. آیة الله سید محمد محقق داماد (۱۳۸۸ ق.) ، او پس از رحلت آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری که استاد و پدر همسرش بود، به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و درسش محل تجمع و حضور استادان و طلاب فاضل و بنام حوزه بوده است.
۳. آیة الله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی (۱۴۱۱ ق.) ، وی در نجف، کربلا، کاظمین، سامرا، تهران و قم نزد دهها استاد علوم عقلی و نقلی زانوی ادب به زمین زد و از دانش و تقوا و کمالات آنان بهره گرفت. او درباره استادش آقامیرسیدعلی یثربی چنین میگوید:
«لسان حقیر الکن است از جلالت ایشان و تقوی و دیانتش. به قدری این مرد محکم بود در دیانت و به قدری با تقوا و پرهیزگار و وارسته و بی آلایش که اصلا و ابدا به خود نمیگرفت که من کسی هستم. مثل یک طلبه عادی رفتارش بود چه در این حوزه، چه در بعداز انتقالشان به کاشان.
۴. آیة الله میرزا هاشم لاریجانی آملی (۱۴۱۳ ق.) . وی از مراجع و مدرسان خارج فقه و اصول قم بود که شاگردان فراوانی را تربیت کرد و تقریرات دروس خارج فقه و اصول مرتب و منظمی از خود و استادانش را به یادگار گذاشت که برخی از آنها به چاپ رسیده است.
۵. آیة الله حاج میرزا خلیل کمرهای (۱۴۰۵ ق.) ، از مدرسان فاضل و مؤلفان توانمند و صاحب آثار قلمی متعدد بود.
۶. آقا میر سید محمد یثربی (۱۳۴۶ ق.) ، برادر آیة الله یثربی و از شاگردان وی و مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری که قبل از آیة الله یثربی وفات یافت.
۷. سید ابوالقاسم فقیه ارسنجانی (۱۴۱۰ ق.) ، از مدرسان فاضل که پس از پایان تحصیلات به دستور حاج شیخ به شیراز رفت و تا آخر عمر در آنجا به امور دینی اشتغال داشت.
۸. شیخ اسماعیل بهاری (۱۳۹۰ ق.) ، از فاضلان و مبلغان که سالها در تهران به انجام وظایف دینی مشغول بود.
۹. آقا سید حسن مدرسی یزدی (۱۴۰۲ ق.) ، از مدرسان حوزه بود که به امر آیة الله العظمی بروجردی به کرج عزیمت کرد و تا پایان عمر در آنجا به انجام وظایف دینی پرداخت.
دیگر شاگردان
[ویرایش]
۱۰. آقامیرزاحسن رازینی همدانی (۱۴۰۲ ق.) .
۱۱. آقاشیخ محمدرضا طبسی (۱۴۰۵ ق.)
۱۲. آقاسیدیحیی مدرسی یزدی (۱۳۸۳ ق.) .
۱۳. آقاشیخ محمدحسین شریعتمدار ساوجی.
۱۴. سید محمدتقی تهرانی.
۱۵. سید محمد حائری گلپایگانی (۱۴۰۵ ق.)
۱۶. امیر محمد مدرسی یزدی (امام جمعه زاده)، فرزند آقا سید ابراهیم.
۱۷. میرزا محمد ثارالهی همدانی (۱۳۸۰ق.)
۱۸. آقا سید محمد ابوترابی علوی (۱۳۸۰ ق.
۱۹. آقا شیخ محمد ابن الشیخ قمی (۱۳۷۶ ق..
۲۰. سید کاظم موسوی گلپایگانی (۱۳۹۶ق..
۲۱. حاج شیخ قاسم اسلامی (۱۴۰۰ ق..
۲۲. آقا شیخ علی اصغر صالحی کرمانی (۱۴۰۱ ق..
۲۳. آقامیرزا علی اکبر اسلامی ترتبی (۱۳۸۲ ق..
۲۴. حاج میرزا علی مهرابی کرمانی (۱۳۸۵ ق..
۲۵. حاج شیخ علی شمس گیلانی (اعتماد الواعظین) (۱۳۸۹ ق..
۲۶. آقا میرزا عبدالله مجتهدی تبریزی (۱۳۹۷ ق..
۲۷. آقا میرزا عبدالحسین ابن الدین (۱۳۹۰ق..
۲۸. میرزا شهاب الدین مصطفوی همدانی (۱۳۷۸ ق..
۲۹. میرزا حسن باعثی یزدی.
۳۰. سید احمد روحانی قمی (۱۳۸۴ ق.).
۳۱. میرزا آقا ترابی دامغانی (۱۳۸۲ق.)
۳۲. شیخ عبدالله آل آقا کرمانشاهی (۱۳۹۷ق.).
بازگشت به کاشان
[ویرایش]
آیة الله یثربی در سال ۱۳۴۷ ق. که پدربزرگوار و استاد و مربی نخست خود را از دست داد، به کاشان بازگشت و به جای وی به تدریس، امامت جماعت و دیگر وظایف دینی مشغول گردید و وارد دورهای دیگر از مراحل زندگی خود شد.
سرآغاز این دوره، مصادف با دوره قدرت رضاخانی و طغیان و تعدی او نسبت به دین و روحانیان و فشار به طلاب، عالمان و حوزههای علمیه، به ویژه حوزه علمیه قم بود. همچنین کشف حجاب، اتحاد لباس، تعطیلی مدارس دینی و مجالس مذهبی از نقشههای رضاخان برای مبارزه با اسلام بود. آقا میر سید علی با این اوضاع و احوال، برای مدتی در خانه منزوی شد و به مسجد نرفت و در منزل، نماز جماعت میخواند و شبها در همان جا برای حاضرین سخنرانی میکرد. آقا سید محمد ابطحی در این باره میگوید:
«... خانه ما نزدیک منزل ایشان بود. ما به پشت بام میرفتیم و به سخنرانی ایشان گوش میدادیم. مسجد ها که آزاد شد، ایشان برای نماز جماعت به مسجد آمدند روی پله اول منبر نشسته و مسائل و احکام را از آغاز (باب تقلید) شروع کردند و این برنامه هر شب ادامه داشت».
پس از فرار رضاخان و آزادی حوزهها، روحانیت و امور مذهبی، آیة الله یثربی در حدود سالهای ۱۳۲۲ ش. با کمک و همکاری نیکوکاران محلی اقدام به تعمیر حجرههای اطراف صحن بقعه حبیب بن موسی علیهالسّلام برای سکونت و مطالعه طلاب نمود و پس از آن، جمعی از طلاب بومی و اطراف کاشان برای بحث و مطالعه به این محل میآمدند و نزد استادانی همچون آقا شیخ محمود نجفی (۱۳۵۸ ق.) ، سید محمد علی حائری (۱۳۸۵ ق.) استفاده علمی میکردند و آیة الله یثربی در منزل خود تدریس میکرد.
شاگردان ایشان در کاشان
[ویرایش]
از شاگردان وی در این دوره، عبارتند از:
۱. شیخ احمد نراقی.
۲. سید کاظم اخوان مرعشی.
۳. سید مهدی اخوان مرعشی.
۴. سید فضل الله امامت.
۵. شیخ محمد تقی محقق بیدگلی.
۶. شیخ قاسم کریمی راهجردی.
۷. شیخ عبدالله مدنی.
۸. آیة الله حاج سید مهدی یثربی (برادر آیة الله یثربی).
۹. حاج سید ابوالحسن یثربی.
۱۰. سید محمد ابطحی کاشانی (خواهرزاده آیة الله یثربی).
۱۱. سید محمد حسینی.
۱۲. شیخ مرتضی عامری بیدگلی.
۱۳. حاج میرزا علی تشکری آرانی.
۱۴. حاج شیخ جعفر صحافی آرانی.
ارتباط با مرجعیت
[ویرایش]
تا زمانی که آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری زنده بود، آیة الله یثربی هر ماه، یکی دوبار از کاشان به ملاقات ایشان میرفت و باهم جلسات مشورت و گفت و گو داشتند.
آیة الله سید مهدی یثربی میگوید:
«یک وقت بر اثر فشارها و ظلمهای رضاخان و عواملش، در زمانی که دستور داده بود لباسها متحد الشکل شود و خانمها باید در مراسم جشنها و غیره شرکت کنند، آقا میرسید علی به قم رفت تا حاج شیخ را ملاقات کند. وقتی دو عالم به هم رسیدند و به چهره یکدیگر نگریستند، شروع به گریه کردند و بسیار گریستند. آقا میر سید علی پس از بازگشت از قم فرمود:
حاج شیخ از فرط ناراحتی و غم و غصه مثل جوجه شده است».
آیة الله حاج آقا حسین بروجردی (۱۳۸۰ق.) پس از ماه مبارک رمضان سال ۱۳۶۴ق. به قم آمد. این فقیه سترگ که از معنویتی ویژه برخوردار بود، با تاییدات الهی حوزه مقدس قم را که زیر ضربات پیوسته رضاخان و عواملش ناتوان شده بود، جانی تازه بخشید و طولی نکشید که مرجعیت وی فراگیر شد.
آیة الله یثربی در سال ۱۳۶۵ ق. برای زیارت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام به قم رفت و با آیة الله بروجردی نیز دیدار کرد. در این ملاقات، آیة الله بروجردی با اصرار فراوان از ایشان خواست که در قم بماند و با تشکیل جلسات درس به حوزه گرمی بخشد.
آیة الله یثربی درخواست آیة الله بروجردی را پذیرفت و حدود دو ماه در قم ماند و مشغول تدریس شد. با رحلت آیة الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی (۱۳۶۵ ق.) ، درسهای حوزه تعطیل شد و آیة الله یثربی به قصد زیارت به عراق رفت. پس از بازگشت از این سفر، با آن که حوزه علمیه قم نیاز مبرمی به وجود او داشت، دیگر بار به کاشان بازگشت و برای همیشه در آن جا ماندگار شد و تا پایان عمرش که حدود سی و چند سال طول کشید، همچون چشمهای جوشان وجاری مردم را از علم و دانش و تقوا بهره رساند و پناهگاهی مطمئن و مرجعی دینی، برای مردم منطقه کاشان بود. در زمان آیة الله بروجردی نیز وی هر از چند گاه به قم میآمد و ضمن زیارت، با ایشان ملاقات و پیرامون مسائل گوناگون باوی تبادل نظر میکرد. بارها آیة الله بروجردی از ایشان خواست که بازهم به قم برگرددولی آیة الله یثربی نپذیرفت.
ویژگیهای علمی
[ویرایش]
آیة الله میر سید علی یثربی از لحاظ علمی، مقام والایی داشت و این مقام و موقعیت ممتاز را از سخنان استادان، شاگردان و دست پروردگان وی میتوان دریافت.
یکی از شاگردان آیة الله یثربی میگوید:
«شب حرکت آیة الله یثربی به ایران، استادش آقا ضیاءالدین عراقی وی را به منزل دعوت کرد. در منزل بحث «ترتب» به میان آمد و یکی دو ساعت بحث به طول انجامید و همچنان مرحوم آیة الله یثربی مشغول بحث بود تا بحث به آخر رسید. در پایان استادش به وی گفت:
آفرین! خیلی زحمت کشیدهای و خوب ملاشدهای.
قبل از این جریان، بارها آیة الله آقا ضیاءالدین عراقی درباره آقا میر سید علی یثربی گفته بود که اگر از من بپرسند که کدام یک از این سه شاگرد شما آیة الله سید محمد تقی خوانساری، آیة الله سید احمد خوانساری و آیة الله میر سید علی یثربی شاخص ترند، من اگر با آیة الله یثربی خوب باشم، میتوانم جواب دهم که کارش از آقا سید محمد تقی و ذکاوتش از آقا سید احمد بیشتر است و اگر با او بد باشم، خواهم گفت: کارش کمتر از آقا سید احمد و ذکاوتش کمتر از آقا سید محمد تقی است و نیز گفته است:
سید محمد تقی خوانساری (۱۳۷۱ ق.) از جهت تحقیق و سید احمد خوانساری (۱۴۰۵ ق.) از جهت تدقیق و سید علی یثربی از جهت استعداد ممتازند».
آقا شیخ ذبیح الله قوچانی (۱۴۱۴ ق.) از شاگردان آقا ضیاء و از همدرسان آقا میر سید علی گفت:
«در درس آقا ضیاءالدین حاضر بودیم یکی از شاگردان ممتاز آقا ضیاء از وی سئوالی کرد که آقا ضیاء در پاسخ فرمود:
خدا مثل آقا سید علی یثربی را از من میگیرد و تو را با من مواجه میکند.» (به نقل از حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ اسدالله روحانی بیدگلی.)
سید منیرالدین حسینی شیرازی در خاطرات خود مینویسد:
«... بعد از اینکه آقا میرزا ابراهیم محلاتی و آقا شیخ محمد رضا ثامنی، اجتهاد پدرم را تصدیق میکنند، ایشان تا ۲۸ سالگی به عراق نمیروداما بعد به دلیل اتفاقی عازم عتبات میشود. در عراق در درس علما حضور نمییابد.»
مرحوم آقا ضیاءالدین عراقی به آقا میر سید علی یثربی میگوید:
«شنیدهام پهلوانی به عراق آمده است لکن کسی را به حساب نمیآوردبروید و او را به درس من بیاورید. مرحوم والد صبح پنجشنبه بعد به مدرسه سید برده میشود. در بدو ورود، از ایشان درباره هویتشان سئوال میکنند که پاسخ میدهد: من نورالدین هستم و از شیراز آمدهام. بعد کم کم در آن جمع کوچک که آقای یثربی هم حضور داشت، مباحث مختلف اصولی و مقایسه دیدگاههای مختلف علما مطرح میشود. مرحوم والد به طرح مشرب فکری استادش مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی در تعریف علم اصول میپردازد و آقای یثربی شروع به اشکال میکند. مرحوم والد در ابتدا گمان میبرد که آقای یثربی ایدههای مرحوم خراسانی را طرح میکندولی به زودی پی میبرد که این گونه نیست. در نتیجه، با قاطعیت میفرماید: این مباحث از مرحوم آخوند نیست پس از کیست؟ آقای یثربی ابراز میکند که دیدگاهها متعلق به آقا ضیاء عراقی است. پدرم ابراز تمایل میکند که در درس آقا ضیاء حضور یابد. روز بعد مرحوم والد نیز به شاگردان آقا ضیاء میپیوندد و از همان روزهای اول شروع به اشکال کردن میکند
».
آیة الله بروجردی پس از بحثی که با آقای یثربی نمود، توسط امام خمینی برای آقای یثربی پیام فرستاد که من شما را اصولی مبرزی میدانستم و نمیدانستم که فقیه بلند پایهای هم هستیداز من خواستهاند که از آقا شیخ کاظم شیرازی دعوت کنم که در قم بماند اما از شما میخواهم که در قم بمانیدچون فردی مثل شما حیف است که در کاشان بماند.
آقای یثربی در درس آقا ضیاءالدین همچون ستارهای فروزان میدرخشید و چون آیة الله سید محسن حکیم (۱۳۹۰ ق.) که در درس استاد شرکت میکرد، به زبان فارسی مسلط نبود و برخی از نکات درس برایش مجهول میماند، از استاد خواست تا فردی را معین کند تا درس را برایش بیان نماید و استاد آقای یثربی را معرفی کرد.
آیة الله حکیم آن قدر از بیان آقای یثربی خوشش میآمد که گاهی میگفت:
«ان من بیانک لسحرا»
علامه آقا بزرگ تهرانی (۱۳۸۹ ق.) در شرح حال آیة الله یثربی وی را فقیهی جلیل القدر و عالمی بزرگوار معرفی میکند.
آیة الله آقا سید صدرالدین صدر (۱۳۷۲ ق.) ، با صدای بلند میفرمود آقا میر سید علی، مجتهدی عادل است.» (آیةالله آقا سید کاظم اخوان مرعشی.)
دیدگاه حسینعلی منتظری
[ویرایش]
آیة الله حسینعلی منتظری در بخشی از خاطرات خود درباره استادش آیة الله یثربی، چنین مینویسد:
«مرحوم آیة الله یثربی از شاگردان خیلی خوب مرحوم آیة الله آقای حاج آقا ضیاءالدین عراقی در نجف بودهاند. بعد از نجف به قم آمدهاند و در زمان حیات مرحوم آیة الله حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، یکی از مدرسین عالی رتبه قم بودهاند. ایشان خیلی بحاث و خوش بیان و شاگرد پرور بودهاند و مرحوم امام و آیة الله داماد از شاگردان خوب ایشان بوده اند سپس ایشان ساکن کاشان شده بودند. پس از رحلت مرحوم آیة الله اصفهانی که مردم نوعا در تقلید به آیة الله بروجردی مراجعه کردند، اتفاقا آیة الله بروجردی باقی ماندن بر تقلید از میت را اشکال میکردنددر همان زمان آیة الله یثربی به قم میآیند و در مسئله بقاء بر میت، با آیة الله بروجردی بحث کرده و ایشان را به جواز بقای بر میت قانع میکنند و در این جریان، مرحوم امام نیز نقش داشتند و ضمنا درس اصول هم شروع کردند از اول مبحث برائت که جمع زیادی در درس ایشان و از جمله من و شهید مطهری حاضر میشدیم پس از مدتی ایشان از ناحیه خانواده خود تحت فشار قرا گرفتند و به کاشان برگشتند و پس از چندی از ناحیه مرحوم آیة الله بروجردی جمعی از جمله من مامور شدیم به کاشان برویم و از ناحیه آیة الله بروجردی ایشان را به قم برگردانیم ولی بالاخره نتوانستند به قم برگردند. ایشان نقل میکردند:
وقتی که میخواستم از نجف به ایران بیایم، استاد من، مرحوم آقای حاج آقا ضیاء عراقی به من گفتند: مرحوم آقای آخوند خراسانی، بهترین شاگرد خود آقای حاج میر سید علی یزدی را به ایران فرستاد، من هم تو را که بهترین شاگرد من هستی، به ایران میفرستم. اگر با ایشان برخورد کردی، دوست دارم با ایشان بحث مفصلی انجام دهی. من در کاشان و ایشان در یزد و من مایوس بودم از این که ایشان را ببینم تا این که تصادفا شبی دیروقت کسی درب خانه ما را زد و من خودم در را باز کردم دیدم سید محترمی است گفتند: اجازه میفرمایید وارد شوم،؟ گفتم بفرمایید پس از ورود گفتند: از یزد عازم تهران بودیم ماشین ما در این جا خراب شد رفقا در گاراژ ماندند من هم سراغ منزل عالم محل را گرفتم منزل شما را نشان دادند. گفتم: جناب عالی؟ گفتند. میر سید علی یزدی هستم. پس از تعارفات معمول، سخن مرحوم آقای عراقی را نقل کردم و با ایشان بحث مفصلی به راه انداختم و انصافا ایشان را خیلی قوی یافتم. مرحوم آقای یثربی همه سیاستها و حوادث جهان را مستند به انگلیسیها میدانستند و کوچکترین حادثه را نیز به آنها نسبت میدادند. ایشان میفرمودند: در زمان توده بازیهای ایران، دکتر یزدی معروف که از سران حزب توده بود، برای تبلیغ به کاشان آمده بود و چون پسرخاله من بود، سری هم به خانه من زد. من به او گفتم: خدا لعنت کند انگلیسیها را که این توده بازیها را راه انداختهاند. او گفت: ما را که به شوروی نسبت میدهند. گفتم: همه این بازیها مربوط به انگلیس است تو هم انگلیسی هستی.
«یک بار هم قبل از آمدن آیة الله بروجردی به قم، با آقای حاج شیخ اسدالله نوراللهی نجف آبادی برای دهه محرم به کاشان رفتیم و در آن جا علاوه بر منبر، روزها نزد مرحوم آیة الله آقای حاج میر سید علی یثربی مسئله ترتب میخواندیم و هر روز در حدود سه ساعت بحث میکردیم. ایشان بسیار مرد بحاثی بودند و به شاگرد فرصت اشکال و بحث میدادند».
آقا شیخ محمود تبریزی نجفی از مدرسان و معاصران آیة الله یثربی در کاشان، میگفت: کاشان سه ملا دارداز پیران، آیة الله آقا میرزا احمد عاملی آرانی و از میان سالان، آقا میرزا مجدالدین نراقی و از جوانان آقا میر سید علی یثربی. (حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ سلیمان اقبالی آرانی.) از مزایای دیگر وی این بود که با آن که خود در شمار مراجع تقلید بزرگ به حساب میآمد، اما در تقلید، اغلب مردم را به مرجع عام شیعه ارجاع میداد و در نقل فتوا، فتوای مشهور را بیان میکرد.
ویژگیهای اخلاقی
[ویرایش]
آیة الله یثربی از نظر اخلاق فردی و اجتماعی، دارای ویژگیهای خاصی بود. وی استعداد و حافظه فوق العادهای داشت و مطالب و سخنانش را با صراحت و حقایق را بی پرده و بی ملاحظه بیان میکرد و همیشه نسبت به دروغ، ریا و... حساسیت نشان میداد. وی حاضر جواب بود و بارویی باز به پرسشها اگر چه پیش پا افتاده و ساده بودند پاسخ میداد. خیلی تمیز و پاکیزه بود و به نظافت اهمیت میداد. به تندی راه میرفت و دوست نداشت کسی او را همراهی کند. بااین که او در جایگاه مرجعیت دینی و از عالمان طراز اول و از استادان بنام حوزههای علمیه به شمار میرفت، ولی زندگی ساده و مردمی و منشی متواضعانه داشت. با همه اقشار مردم، همنشینی میکرد و غالبا به خاطر سادگی در لباس، مراجعه کنندگان او را با خادم منزل اشتباه میگرفتند. این روحیه، باعث شده بود که هم طلاب و روحانیون در حضورش جرات بحث و پرسش را داشته باشند و هم مردم عادی و ارباب رجوع، بدون هیچ مانع و مشکلی، برای رفع مشکلات - حتی مشکلات خصوصی و خانوادگی خویش - به ایشان مراجعه نمایند و چه بسا از وی توقع نوشتن دعا و عریضه، خواندن اذان و اقامه در گوش نوزادان خود و... را داشتند و آن عالم بزرگوار، همه را با اخلاقی نیکو و آغوش باز پذیرا بود. در اعیاد نوروز و غدیرخم در منزل، با همه اقشار دیدار میکرد.
از دیگر صفات بارز اخلاقی وی، استقلال فکری او بود که از ابتدای تحصیل تا پایان عمر، آن روحیه را حفظ نمود. آیة الله یثربی از نظر مال و ثروت، از خود چیزی نداشت و آن چه از وجوهات و اموال شرعی به دستش میرسید، بین فقرا و مستحقین تقسیم میکرد. یک بار چند نفری از اهالی کاشان خواستند تا آیة الله یثربی را به حج ببرند اما ایشان عذر آورد. یکی از آنها سئوال کرد: چرا به حج نمیروید؟
آقا فرمود: راستش را به شما بگویم با این پولی که میخواهید خرج من کنید، خودتان بروید محلههای «انبار کلنگه»، «دروازه غدیر»، «بگسی» و به اهالی فقیر آن جا کمک کنید.
عالم به زمان
[ویرایش]
آیة الله یثربی نسبت به حیله گری غربیها و فتنه انگیزیهای آنان در میان مسلمانان و اسلام زدایی تدریجی استعمارگران و عوامل آنان، حساس و آگاه بود و در مواقع ضروری موضع میگرفت. او درباره محمد رضا شاه که در آغاز مردم فریب ظواهر او را خورده بودند میفرمود: این از پدرش بدتر است زیرا پدرش بی سواد بود و این در اروپا درس خوانده است. هنگامی که شاه به کاشان آمد، نمایندگان کاشان در مجلس شورای ملی از ایشان خواستند تا با شاه ملاقات کند اما او قبول نکرد و وی را با عصبانیت طرد نمود و گفت: من با او کاری ندارم. وی همواره به هنگام انتخابات مجلس و دیگر برنامههای رژیم سلطنتی، چند روز قبل از کاشان خارج میشد و چند روز پس از برگزاری برنامهها بازمی گشت.
جمله، «اگر دو خروس در محله به هم بپرند، زیر سر انگلیس است» تکیه کلام آیة الله یثربی بین مردم و مامومین وی مشهور بود. یکی از اطرافیان میگوید:
وقتی آیة الله یثربی از مشهد مقدس برگشته بود، به دیدار او رفتیم. اشخاص مختلفی آن جا بودند و وی در باب چرچیل که نخست وزیر انگلیس بود، صحبت میکرد. در پایان صحبت فرمود:
اگر دو موش باهم دعوا کنند، بدانید زیر سر انگلیسی هاست و چند مرتبه آنها را لعنت کرد.
توسل به اهل بیت
[ویرایش]
از ویژگیهای خاندان یثربی، عشق و علاقه شدید آنان به اهل بیت علیهمالسّلام به ویژه سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام و برگزاری مراسم سوگواری و عزاداری آن حضرت و یارانش بوده است آیة الله یثربی نیز تا آخر عمر خود، در این سنت حسنه، از پدر و اجدادش پیروی نمود. او هر شب جمعه، بعد از نماز مغرب و عشاء، در خانه اش مراسم روضه خوانی و عزاداری برپا میکرد و نیز همه ساله در دهه محرم، این مراسم در مسجد محل برقرار بود و طبقات مختلف شرکت میکردند. در روز دهم، سادات محله پشت مشهد از هر قشری که بودند، در مجلس روضه حاضر میشدند و از آن جا با پای برهنه تا بقعه حبیب بن موسی علیهالسّلام حرکت میکردند.
همه ساله در روزهای تاسوعا و عاشورا، آیة الله یثربی در بقعه حبیب بن موسی علیهالسّلام به منبر میرفت و پس از وعظ ونصیحت، به طور مفصل روضه میخواند. در یکی از این منبرها آیة الله یثربی فرمود:
من اگر چه روضه خوان نیستم، ولی افتخار میکنم که خاک قدم روضه خوانها را سرمه چشمم کنم. او همه ساله یک گوسفند برای اطعام عزاداران به هیئت محل هدیه میکرد.
آقای حاج علی اصغر واعظی میگوید:
پدرم روضه هفتگی در شبهای جمعه در منزل آیة الله یثربی داشت و من هم قبل از او مداحی میکردم. به محض این که پدرم نام امام حسین علیهالسّلام را به زبان میآورد، اشک از چشم آیة الله یثربی جاری میشد و به من هم توصیه میکرد، در مداحی، از اشعار محتشم کاشانی و جودی خراسانی بخوانم.
آقای حاج شیخ علی مرقی میگوید:
«با آیة الله یثربی در روستا مهمان بودیم. آقا فرمود: زمانی که در نجف تحصیل میکردم، حقوق ماهیانهام به دستم نرسیده بود و نذر کردم از نجف به کربلا بروم.
وقتی به کربلا رسیدم، بعد از زیارت امام حسین علیهالسّلام و ۷۲ تن، فکر میکردم که به کدام یک از شهداء متوسل شوم و بعد از اندکی به حضرت قاسم علیهالسّلام فرزند امام حسن علیهالسّلام متوسل شدم دقایقی نگذشت که شخصی از پشت سر مرا صداکرد و گفت: آقا میر سید علی! صدتومان برای شما از کاشان رسیده است.»
یکی از طلاب میگفت:
از آیة الله یثربی سؤال کردم که علت موفقیت شما در امر تحصیل چه بود؟ آقا فرمود: توسلات به اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسّلام .
توصیهها
[ویرایش]
از مرحوم آیة الله یثربی وصیت نامهای بر جای نمانده است ولی به مناسبتهای مختلف به اشخاص سفارشها و توصیههایی نموده که به برخی از آنها اشاره میشود:
تمام علما و مراجع، باید با آقای بروجردی موافق باشند و تا او زنده است، نیازی به نوشتن رساله دیگری نیست. چون علم به دست آقای بروجردی است، رساله هم باید یکی باشد.
به طلاب احترام بگذاریدگاهی یک میر سید علی بین آنها پیدا میشود و اگر دین هست، در این عمامه هاست و بزرگان دینی را رد نکنید.
طلبه خوب اگر ضعف او را ببرد، به سوی کسی دست دراز نمیکند. در سالهای ۱۳۳۱ش. که آیة الله وحید خراسانی در کاشان سخنرانی میکرد، روزی به دیدن آیة الله یثربی رفت و از وی سئوالاتی پیرامون مسائل اصول نمود. آیة الله یثربی پس از پاسخ و ادامه دیدارهای بعدی از نوع سئوالات وی تشخیص داد که آیة الله وحیدی دارای زمینه و مایههای علمی است سپس فرمود: ایشان ملای خوبی خواهند شد.
تاریخ بخوانید و بدانید که تاریخ چیزها یاد میدهد. تحقیقی باشیدنه تقلیدی اگر تقلیدی باشید، ابن الوقت میشوید.
از واعظان شهر استفاده کنید آنها هم زحمت کشیده اند چرا از بیرون میآورید؟ زیر بال آنان را بگیرید.
شما پرچم امام حسین علیهالسّلام را در خانه نصب کنید و از واعظ و مداح دعوت نمایید مردم خودشان میآیند.
وفات
[ویرایش]
آیة الله آقا میر سید علی یثربی در ۶۸ سالگی بر اثر عارضه قلبی در سحرگاه دوشنبه، پنجم رجب سال ۱۳۷۹ ق. برابر با ۱۳/۱۰/۱۳۳۸ ش. دعوت حق را لبیک گفت. با انتشار خبر فقدان این عالم و مرجع دینی، جهان تشیع، حوزههای علمیه، عالمان و بزرگان دین، سوگوار گردیدند. پیکر پاکش بر روی دست انبوهی از مردم داغدار منطقه کاشان و با حضور جمع کثیری از عالمان و طلاب حوزهها با شکوه و تجلیل شایسته تشییع شد و پس از انجام نماز، در مقبره خانوادگی در صحن بقعه امامزاده حبیب بن موسی علیهالسّلام کاشان و در کنار مرقد پدرش دفن گردید.
از سوی مراجع، حوزهها، اقشار و طبقات مختلف مردم، جلسات یادبود بسیاری برگزار شد و از آن زمان تاکنون، همه ساله مراسم سالگرد وی در مسجد حبیب بن موسی علیهالسّلام کاشان منعقد میشود.
استاد شهاب تشکری آرانی ماده تاریخ وفات آیة الله یثربی را در ابیات زیر آورده است:
ماه دی بود هم زمان به رجب• • • هم از این غم «شهاب» زار و ملول
تا نماند به شمسی و قمری• • • در زمان سال رحلتش مجهول
به حساب جمل رقم زد آه• • • «میر سید علی ملاذ اصول» (۱۳۳۸ش.)
«یثربی در زمان نمیمیرد» (۱۳۷۹ق.) • • • گر یک افزون شود بود معقول
آثار علمی و فرزندان
[ویرایش]
آیة الله یثربی معتقد بود که بعداز شیخ انصاری، کسی مطلبی تازه ندارد و آنان که چیزی مینویسند، محتملات شیخ را تقویت، توضیح یا شرح میدهند. از این رو، مانند استادش آیة الله سید محمد حسن شیرازی میرزای بزرگ از خود تالیف و تصنیفی که در حد فضل و علم او باشد، ننگاشت. تنها جزواتی در اصول و حاشیهای بر کتاب «عروة الوثقی» و رسالهای به نام «سفینة النجاة» که شامل قسمت مهمی از مسائل شرعی است و در سال ۱۳۳۵ ش. به چاپ رسیده، از وی به جا مانده است.
آیة الله یثربی دارای سه فرزند دختر بود.
پانویس
[ویرایش]
۱. | ↑ گلشن ابرار، ج۶. |
۲. | ↑ تاریخ کاشان، سهیل ضرابی، ص۲۸۷. |
۳. | ↑ لباب الالقاب، ملا حبیب الله کاشانی، ص۶۳. |
۴. | ↑ تاریخ کاشان، سهیل ضرابی، ص۲۸۷. |
۵. | ↑ گنجینه دانشمندان، محمدشریف رازی، ج۶، ص۲۴۹. |
۶. | ↑ تاریخ کاشان، سهیل ضرابی، ص۲۸۸. |
۷. | ↑ لباب الالقاب، ملا حبیب الله کاشانی، ص۷۴. |
۸. | ↑ لباب الالقاب، ملا حبیب الله کاشانی، ص۱۱۶. |
۹. | ↑ روضات الجنات، ج۴، ص۶۱۳. |
۱۰. | ↑ مجله نور علم، دوره دوم، شماره ۷، ص۹۴. |
۱۱. | ↑ سیمای کاشان، سهیل ضرابی، ص۲۲۲. |
۱۲. | ↑ مجله نورعلم، دورهی دوم، ش۷، ص۹۱. |
۱۳. | ↑ آینه دانشوران، سید علیرضا ریحان یزدی، ص۱۱۰. |
۱۴. | ↑ گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۵۶. |
۱۵. | ↑ رسائل حکمیه، آقا میرزا علی اکبر مدرس یزدی حکمی، ص۱۶. |
۱۶. | ↑ رسائل حکمیه، آقا میرزا علی اکبر مدرس یزدی حکمی، ص۱۴. |
۱۷. | ↑ آینه دانشوران، ص۷۴. |
۱۸. | ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۴۹۲. |
۱۹. | ↑ صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۲۷. |
۲۰. | ↑ آینه دانشوران، ص۲۳۰. |
۲۱. | ↑ نور علم، دوره دوم، ش۷، ص۹۸. |
۲۲. | ↑ آینه دانشوران، ص۲۶۰. |
۲۳. | ↑ تاریخ مفصل همدان، احمد صابری، ج۳، ص۲۴۰. |
۲۴. | ↑ گنجینه دانشمندان، ج۶، ص۱۶۶. |
۲۵. | ↑ آینه دانشوران، ص۲۵۶. |
۲۶. | ↑ آینه دانشوران، ص۲۲۳. |
۲۷. | ↑ گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۳۳۶. |
۲۸. | ↑ آینه دانشوران، ص۲۶۲. |
۲۹. | ↑ آینه دانشوران، ص۲۷۷. |
۳۰. | ↑ آینه دانشوران، ص۲۷۷. |
۳۱. | ↑ دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، صادق احسانبخش، ص۸۷. |
۳۲. | ↑ گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۳۲۷. |
۳۳. | ↑ آینه دانشوران، ص۹۱. |
۳۴. | ↑ آینه دانشوران، ص۲۴۲. |
۳۵. | ↑ آینه دانشوران، ص۲۲۴. |
۳۶. | ↑ آینه دانشوران، ص۳۶۰. |
۳۷. | ↑ گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۱۱۸. |
۳۸. | ↑ گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۳۷۰. |
۳۹. | ↑ مجله نور علم، ش۱۹، ص۹۰. |
۴۰. | ↑ مجله نور علم، ش۱۹، ص۹۰. |
۴۱. | ↑ خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۳۸. |
۴۲. | ↑ مجله نور علم، دوره دوم، ش۷، ص۹۶. |
۴۳. | ↑ طبقات اعلام الشیعة، ج۴، ص۱۴۳۲. |
منبع
[ویرایش]
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «سید علی یثربی».