آقا ضیاءالدین عراقی ( آیت الله ضیاءالدین عراقی )
← اساتید در عراق
http://wikifeqh.ir/%D8%A2%D9%82%D8%A7_%D8%B6%DB%8C%D8%A7%D8%A1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%DB%8C?hilight=%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C
آقا ضیاءالدین عراقی
علی، معروف به ضیاءالدین، فرزند آخوند ملا محمد کبیر سلطان آبادی (عراقی) در سال ۱۲۷۸ هـ . ق، در محلّه حصار قدم سلطان آباد (اراک) قدم به عرصه وجود نهاد.
فهرست مندرجات
۱ - پدر
۲ - محل ارتزاق
۳ - تحصیلات
۳.۱ - سفر به اصفهان
۳.۲ - اساتید در اصفهان
۳.۳ - سفر به عراق
۳.۴ - اساتید در عراق
۴ - تدریس
۴.۱ - ویژگی های تدریس
۵ - هم بحث ها
۶ - علمای معاصر آقا ضیاء
۷ - فقه و اصول در عصر آقا ضیاء
۷.۱ - شیوه تدریس
۸ - شاگردان
۸.۱ - فعالیت شاگردان
۹ - ویژگیهای اخلاقی
۹.۱ - عشق به اهل بیت
۱۰ - آثار
۱۱ - وفات آقا ضیاء
۱۲ - منبع
۱۳ - پانویس
۱۴ - منبع
پدر
[ویرایش]
ملّا محمّد، پدر آقا ضیاء (۱۲۱۰ ـ ۱۲۹۰ هـ . ق) در عصر خود عالمی بزرگوار و فقیهی وارسته بود و در میان شاگردان آیة الله آقا محسن عراقی علاء المحدثین (۱۲۴۷ ـ ۱۳۲۵ هـ . ق) منشی خاص آخوند خراسانی و آیة الله سید محمد شفیع الدین جاپلقی (متوفا: ۱۲۸۰ هـ . ق.) مقام و مرتبهای بلند در علم داشت و به تقوا و پرهیزکاری مشهور بود. در اجازهای که آقا شفیع به وی داده، از او به عنوان «عالم فاضل و محقق مدقق و از رؤسا و قضات مورد وثوق و اطمینان»، یاد کرده است.
محل ارتزاق
[ویرایش]
آیة الله اراکی (۱۳۱۲ ـ ۱۴۱۲ هـ . ق.) از قول پدر خویش نقل میکند:
«آخوند کبیر ارتزاقش از یک قطعه زمینی در اطراف سلطان آباد (اراک) بود که زراعت میکرد و نان سال خود و اهل عیالش از همان قطعه زمین بود. یک وقت که حاصل آن زمین را در خرمن گاه جمع کرده بودند، در اطرافش هم خرمنهایی بوده است، کسی عمداً یا سهواً آتش روشن میکند، باد هم بود و آتش افتاده بود توی خرمنها، خرمنگاه است و خشک، به محض افتادن آتش خرمنها آتش میگیرد. این خرمن، آن خرمن، تا آتش همه خرمنها را میگیرد. کسی به آخوند میگوید: چه نشستهای! نزدیک است خرمن شما آتش بگیرد. آخوند ملّا محمّد تا این را میشنود عبا و عمامه را برمیدارد و قرآن را و به بیابان رو به آتش و در دستش هم قرآن؛ میگوید: ای آتش! این نان خانواده و اهل عیال من است، تو را به این قرآن قسم! به این خرمن متعرض نشو. پدرم گفت: تمام آن قبهها که اطراف بود، خاکستر شد و این یکی ماند. هر کس که میآمد، انگشت به دهان میگرفت و متحیر میشد که این چه جور مانده؟! خبر نداشتند، من خبر داشتم، پدر مرحوم آقا ضیاء همچو شخصی بوده است.»
تحصیلات
[ویرایش]
آقا ضیاء الدین که دارای هوشی سرشار و استعدادی فوق العاده بود، مقدمات علوم اسلامی را نزد پدر و سایر علما، در زادگاهش فرا گرفت و در سال ۱۳۰۲ هـ . ق، برای ادامه تحصیل، راهی اصفهان گردید و در مدرسه صدر اقامت گزید.
← سفر به اصفهان
آیةالله العظمی اراکی (ره) درباره انگیزه سفر آقا ضیاء به اصفهان میگوید:
پدر مرحوم آقا ضیاء در هشتاد سالگی فوت کرد؛ در حالی که فرزندش، آقا ضیاء ۱۲ سالش بوده و غیر از ایشان دو دختر هم داشتند. حاج صمصام الملکی بود متمول و ارباب ملک و املاک و لکن از علوم هم بیاطلاع نبوده است.
مرحوم آقا شیخ فرمودند: در کربلا که بودم در مدرسه حسن خان کربلا درس میگفتم. صمصام الملک برای زیارت آمده بود، یک هفته آمد در درس من نشست، و در آن هفته از استصحاب بحث میکردیم و کلمه «لاتنقض الیقین بالشّک» را میگفتیم. آخر هفته که شد، گفت: قربان آن لب و دهنی شوم که یک کلمه به این کوتاهی از آن بیرون آمده و ما یک هفته است بحث میکنیم، یک همچو آدمی بوده، بیاطلاع از عملیات نبوده، منتها ارباب ملک و املاک بود. به همان طرز سابق که میآمد خانه آخوند ملا محمد کبیر، پدر مرحوم آقا ضیاء عراقی و با او صحبتهای علمی داشت، بعد از فوت آخوند هم میآید، به خیالش که فرزند آخوند به جای پدرش نشسته، در آن وقت، آقا ضیاء ۲۴ ساله بود. صمصام الملک فرعی عنوان میکند. آقا ضیاء نمیتواند از عهده برآید. حاج صمصام الملک میگوید: آه! در خانه آخوند بسته شد! پدرم نقل میکرد که آقا ضیاء فرمود: این مثل یک کاسه آب گرمی بود که به سرم ریخته شد. از همان مجلس که حرکت میکند، میرود به اصفهان و بعدش هم به نجف، و میماند تا آقا ضیاء میشود و همین یک کلمه «آه درِ خانه آخوند بسته شد» باعث شد تا او به طور جدّی و مصمم به درس و بحث پرداخت و به کمالات علمی و معنوی دست یافت.
← اساتید در اصفهان
آقا ضیاء الدین شش سال در حوزه علمیه پررونق اصفهان، از محضر استادان بزرگواری، همچون آیات عظام:
۱. آقا سید محمد هاشم چهارسوقی (۱۲۳۵ ـ ۱۳۱۸ هـ . ق).
۲. میرزا جهانگیر خان قشقایی (۱۲۴۳ ـ ۱۳۲۸ هـ . ق).
۳. میرزا ابوالمعالی کلباسی (۱۲۴۷ ـ ۱۳۱۵ هـ . ق).
۴. آخوند ملا محمد کاشی (۱۲۴۹ ـ ۱۳۳۳ هـ . ق).
← سفر به عراق
دروس سطح عالی فقه، اصول، کلام و فلسفه را آموخت و در اواسط سال ۱۳۰۷ هـ . ق، به عراق مهاجرت نمود و ابتدا، به شهر سامرا که از مراکز اجتماع طلاب مهاجر و دار العلم آن زمان بود، رفت. مدتی را به خیال و عنوان این که در مسند قضا نشسته، به رتق و فتق (حل و فصل) امور مردم گذراند. پس از چند ماه، ناگهان از این خیال و علاقه به مسند منصرف شد و با شنیدن آوازه و شهرت میرزا حبیب الله رشتی، سامرا را ترک و به سوی نجف حرکت کرد و تا آخرعمر در آن حوزه کهن و مهم و پایگاه و مرکز علم، ماندگار شد.
← اساتید در عراق
۱. میرزا حبیب الله رشتی (۱۲۳۴ ـ ۱۳۱۲ هـ . ق).
۲. آخوند ملا محمّد کاظم خراسانی (۱۲۵۵ ـ ۱۳۲۹ هـ . ق.).
۳. سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷ ـ ۱۳۳۷ هـ . ق.).
۴. میرزا حسین خلیلی (۱۲۳۰ ـ ۱۳۲۶ هـ . ق) فرزند میرزا خلیل تهرانی.
۵. ملا فتح الله شریعت اصفهانی، معروف به شیخ الشریعه (۱۲۶۶ ۱۳۳۹ هـ . ق).
۶. سید محمد طباطبایی فشارکی.
۷. میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی.
آقا ضیاء الدین پس از سالها تحصیل، به درجه اجتهاد نائل آمد و در این دوره پیوسته مورد احترام استادانش بود و به کسی که دریایی از علم و دانش و معارف دینی در سینهاش نهفته است، شهرت دارد.
تدریس
[ویرایش]
آقا ضیاء الدین در تمام دوران تحصیل به تدریس نیز اشتغال داشت و از برترین مدرسین و سرآمد استادان هم عصر خود بود. او پس از وفات استادش، آخوند خراسانی، حوزه تدریس مستقلی تشکیل داد و به عنوان مدرسی بزرگ، محققی مدقق، متفکری صاحب نظرو مسلط بر آراء و اندیشههای فقهی و اصولی گذشته، شهرت یافت. فضلا و محققان فراوانی گرد او آمده و از سرچشمه علوم و کمالاتش جرعهها نوشیدند و سیراب شدند. دقت نظر و احاطه علمی او به ویژه در تدریس علم اصول که با نقد و بررسی آراء و نظریات دیگران انجام میگرفت، فوق العاده بود. این امر باعث شهرت و برتری او بر دیگران شد و وی را در شمار مجددّان علم اصول قرار داد.
وی در ۳۰ سال تدریس خود که تا پایان عمر او به طول انجامید، چند دوره اصول فقه و یک دوره فقه کامل که اکثرآن بر اساس بحثهای فقاهتی و تألیفات حاج آقا رضا همدانی (۱۲۵۰ ـ ۱۳۲۲ هـ . ق) بود، را تدریس کرد و حاصل آن پرورش صدها مجتهد بود که هریک از آنها در شهرهای مختلف، منشأ آثار خیر و برکات فراوانی گردیدند.
← ویژگی های تدریس
وسعت اطلاع و احاطه و تسلط بر خود در ابحاث و مناقشات علمی، حسن بیان و القاء مطالب و نکات، عنایت به آراء و اندیشههای گذشته و شاگردان، صاحب نظر و مشکل گشا در مشکلات علمی و کثرت شاگردان و برخوردار بودن آنان از حرّیت فوق العاده در طرح مسائل، از ویژگیهای تدریس اوست. او آنچه را تدریس میکرد، مینوشت، با آنکه بعضی درسها را بارها گفته و نوشته بود.
از ویژگیهای دوره تدریس آقا ضیاء در نجف این بود که در این برهه در حوزه علمیه نجف شخصیتها و رجال برجستهای مشغول تدریس و تربیت طلاب بودند. بهترین طلاب در این زمان که به طور مستقیم و غیرمستقیم از استادان اثر میپذیرفتند، شاگردان آقا ضیاء بودند.
هم بحث ها
[ویرایش]
از هم بحثهای آقا ضیاء، میتوان از شیخ عبدالله گلپایگانی (۱۳۲۸ ـ ۱۳۷۰ هـ . ق) که فقیهی فاضل و مجتهدی دقیق بود، نام برد.
علمای معاصر آقا ضیاء
[ویرایش]
از چهرههای سرشناس و معاصر آقا ضیاء میتوان به آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۷۷ ـ ۱۳۶۵ هـ . ق) شیخ محمد حسین اصفهانی، معروف به کمپانی (۱۲۹۶ ـ ۱۳۶۱ هـ . ق.) و میرزای نائینی (۱۳۵۵ ق) اشاره کرد.
فقه و اصول در عصر آقا ضیاء
[ویرایش]
آقا ضیاء الدین و معاصرانش در دورهای جدید از علم و اصول قرار داشتند که مؤسس آن وحید بهبهانی (۱۱۱۷ ـ ۱۲۰۵ هـ . ق) بود.
تحقیقات اصولی انجام شده در این دوره با پژوهشهایی که در حدود یازده قرن قبل انجام گرفته بود، در مقایسه از لحاظ کم و کیف، ترجیح داشت و تألیف کتابهایی نظیر «فرائد الاصول» شیخ انصاری و «کفایة الاصول» آخوند خراسانی گویای این مدعاست.
آقا ضیاء، محمد حسین اصفهانی و دیگران تحولی را که شیخ انصاری پس از وحید بهبهانی به وجود آورده بود، تداوم بخشیدند و علم اصول فقه را به حد کمال رساندند.
در فقه نیز این دوره از عالیترین دورههای اجتهاد به میآید. این دوره فقه با شیخ انصاری (۱۲۱۴ ـ ۱۲۸۱ هـ . ق) آغاز میشود.
او و شاگردان مستقیم و غیرمستقیمش در راه تکمیل فعالیت فقهای دورههای قبل، سعی و کوشش وافر نمودند و اجتهاد را به اوج کمال و ترقی رسانیدند. شیخ انصاری با دقت نظر و تحقیقات خویش، راه استنباط صحیح را نشان داد. کتابهای به جا مانده از او، به ویژه دو اثر مهم و گرانسنگ «مکاسب» و «رسائل» از کتابهای سطح عالی حوزههاست که هنوز تدریس میشود.
← شیوه تدریس
شیوه آقا ضیاء الدین در تدریس نیز همان شیوه شیخ انصاری بود. او در بحثهایش از عناصر مشترک اجتهادی و قواعد اصولی استفاده میکرد. هر جا نام بزرگمردان و احیاگران در کتابها و بحث در بین دانشمندان شیعی در احیای علم اصول و نقش آنان در تحول این علم ذکر میگردد، نام آقا ضیاء الدین عراقی در کنار آنان جلب توجه میکند. هر جا بحث از علم اصول است، صحبت از آقا ضیاء نیز هست، وی از شاگردان فاض آخوندملامحمدکاظم شناخته میشد و در میان مدرسان «سطح» در دوران خویش مقامی والا داشت. پس از وفات آخوند (۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م) حوزة درس خارج تشکیل داد و بهویژه به عنوان استاد مسلم اصول و از مجدّدان این علم به شمار آمد. بسیاری از شاگردان آخوند در مجلس درس وی حضور مییافتند. آقاضیاء در همین دوران مرجعیّت یافت.
شاگردان
[ویرایش]
از برکات وجودی آقا ضیاءالدین در طول سالهای متمادی تدریس، تعلیم و تربیت صدها عالم، فقیه و دانشمندان نام آوری است که از مجالس درس و بحث سراسر فضل و دانش او بهرهها بردند. مجتهدان ایران و عراق با واسطه یا بیواسطه، از شاگردان او هستند. در میان شاگردان او به چهرههایی برخورد میکنیم که از نظر علم و تقوا، نسبت به دیگران در افق بالاتری قرار دارند. اینک به معرفی شماری از آنها میپردازیم:
۱. آیة الله سید محسن حکیم (۱۲۰۶ ـ ۱۳۹۰ هـ . ق).
۲. آیة الله سید محمد تقی خوانساری (۱۳۰۵ ـ ۱۳۷۱ هـ . ق).
۳. آیة الله سید احمد خوانساری (۱۳۰۹ ـ ۱۴۰۵ هـ . ق).
۴. آیة الله سید ابوالقاسم خوئی (۱۳۱۷ ـ ۱۴۱۳ هـ . ق).
۵. آیة الله سید محمود شاهرودی (۱۳۰۱ ـ ۱۳۹۴ هـ . ق).
۶. آیة الله سید عبدالله شیرازی (۱۳۰۹ ـ ۱۴۰۵ هـ . ق
۷. آیة الله سید عبدالهادی شیرازی (۱۳۰۵ ـ ۱۳۸۳ هـ . ق).
۸. آیة الله سید محمد رضا گلپایگانی (۱۳۱۶ ـ ۱۴۱۴ هـ . ق).
۹. آیة الله محمد هادی میلانی (۱۳۱۳ ـ ۱۳۹۵ هـ . ق).
۱۰.آیة الله سید شهاب الدین مرعشی (۱۳۱۵ ـ ۱۴۱۱ هـ . ق).
۱۱. آیة الله آقا میر سید علی یثربی کاشانی (۱۳۱۱ ـ ۱۳۷۹ هـ . ق).
۱۲. آیة الله شیخ محمد تقی بهجت.
← فعالیت شاگردان
برخی از شاگردان آقا ضیاء عراقی پس از وفات وی به شهرهای مختلف کوچ کردند و در عرصه تدریس و تحقیق، یافتههای علمی خود را با قلمی پرمایه به رشته تحریر و تقریر در آوردند و طلایهدار حوزههای علمیه در محل سکونت خود بودند، که از آن جملهاند:
۱. آیة الله میرزا هاشم آملی (۱۳۲۳ ـ ۱۴۱۳ هـ . ق).
۲. آیة الله آقا شیخ محمد تقی بروجردی (متوفا: ۱۳۹۱ هـ . ق).
۳. آیة الله آقا شیخ علی مشکاه (۱۳۱۹ ـ ۱۴۱۰ هـ . ق.).
۴. آیة الله آقا میرزا علی غروی علیاری (۱۳۱۹ ـ ۱۴۱۶ هـ . ق).
نیز آیات عظام:
سید آقا موسوی خلخالی (متوفا: ۱۳۲۴ هـ . ق).
سید ابوالحسن شمس آبادی (۱۳۲۶ ـ ۱۳۹۶ هـ . ق).
سید یحیی مدرسی یزدی (۱۳۲۱ ـ ۱۳۸۳ هـ . ق).
شیخ محمد حسین خیابانی سبحانی (۱۲۹۹ ـ ۱۳۹۳ هـ . ق).
شیخ محمد علی قدسی محلاتی.
شیخ محمد علی اشرفی شاهرودی (۱۳۰۷ ـ ۱۳۹۴ هـ . ق).
سید صدرالدین صدر (۱۲۹۹ ـ ۱۳۷۳ هـ . ق).
سید عبدالحسین طیب (۱۳۱۲ ـ ۱۴۱۲ هـ . ق) تقریرات اصول و فقه آقا ضیاء را به رشته تحریر در آوردهاند.
عدهای از شاگردان او در مسائل اجتماعی و مبارزات سیاسی پیشگام بودند و علیه دشمنان اسلام و مسلمین، با قلم و قدم مبارزه کردند که از آن جملهاند:
۱. آیة الله سید ابوالقاسم کاشانی (۱۳۰۴ ـ ۱۳۸۱ هـ . ق).
۲. آیة الله شیخ محمد غروی کاشانی (۱۳۱۳ ـ ۱۳۹۸ هـ . ق).
۳. آیة الله میرزا محمد باقر آشتیانی (۱۳۲۳ ـ ۱۴۰۴ هـ . ق).
۴. آیة الله شیخ محمد حسن سه چاری اصفهانی (۱۳۲۵ هـ . ق).
۵. آیة الله شیخ محمد رضا مظفر (۱۳۲۲ ـ ۱۳۸۳ هـ . ق).
۶. آیة الله شیخ بهاءالدین محلاتی (۱۳۱۴ ـ ۱۴۰۱ هـ . ق).
۷. آیة الله شیخ محمد حسین نجفی (۱۳۲۱ ـ ۱۴۰۹ هـ . ق).
۸. آیة الله شیخ ابوالحسن شیرازی (۱۳۳۰ هـ . ق).
۹. آیة الله سید حسام الدین فال اسیری شیرازی (۱۳۱۶ هـ . ق).
ویژگیهای اخلاقی
[ویرایش]
آقا ضیاء به بلند همت بودن، تواضع، فروتنی، خوش اخلاقی و زهد که سرآمد فضایل اخلاقی اند، معروف و از نظرهوش و فکر، دقّت و نظم، ذوق سلیم و حسن معاشرت و پرهیز از تکلّف برای معاشران و مراجعان، زبانزد عام و خاص بود. بدین جهت شاگردانش او را بسیار دوست میداشتند. او در وادی مبارزه با نفس، همه همطرازان علمی (فقهی ـ اصولی) را از خود برتر میدانست، وی به سعة صدر معروف بود و مجلس درس او، نه فقط به علت گستردگی و عمق دانش بلکه به سبب امکان بحث و اظهارنظر آزاد در آن، شهرت بسیار داشت بهویژه از آنرو که مدرّسان بزرگ معاصر وی کمتر مجال بحث و مناقشه به شاگردان خویش میدادند. آقاضیاء متجاوز از ۳۰ سال مجلس درس پرجمعیتی را با گشادهرویی اداره کرد و محبوبیت بسیار به دست آورد. صدها نفر از طلّاب فاضل در محضر وی دانش اموختند و به درجة اجتهاد رسیدند.
هرگاه مرجعی از دنیا میرفت، با آن که خود آقا ضیاءصلاحیت مرجعیت را از هر حیث دارا بود، این امر را به سایران و مراجعان را به دیگران حواله میداد و آنان را تبلیغ می کرد.
پس از استادان و مراجع قبل و به دلیل کثرت مراجعات در عراق و ایران، وی بر رساله عملیه آقا شیخ عبدالله مازندرانی (۱۲۵۶ ـ ۱۳۳۰ هـ . ق) حاشیه زد تا مقلدین از نظراتش استفاده کنند.
او در معاشرت با شاگردان، ضمن احترام به آنها ظرایف و نکات لطیفی به کار میبرد. شاگردان هم او را بسیار دوست میداشتند و نهایت ادب و احترام را نسبت به او رعایت میکردند. جلساتش با آن که خودمانی بود، برای شاگردان نوعی تربیت عملی و آثار فراوانی در برداشت.
یکی از مزاح هایی که از او نقل میکنند، این است که میگفت: «اگر درس صبح گفته شود، هم استاد میفهمد و هم شاگرد و اگر عصر گفته شود، فقط استاد میفهمد چه میگوید و هر آینه اگر درس، شب گفته شود، نه استاد میفهمد و نه شاگرد».
← عشق به اهل بیت
آقا ضیاء الدین عشق وافری به اهل بیت علیهم السلام به ویژه امام حسین علیه السلام داشت. او مجلس روضه خوانی مفصّلی را در ایام محرم در منزلشان برقرار میساخت. در این مجلس که اکثر علما و طلاب و استادان حوزه شرکت میکردند، آقا ضیاء منبر میرفت و از روی مقتل برای اهل مجلس مصیبت میخواند و بسیار میگریست و اهل مجلس را میگریاند.
آثار
[ویرایش]
از جمله آثار علمی آقا ضیاء که در فقه و اصول نگاشته شده و باقی مانده است، عبارتند از:
۱. استصحاب العدم الازلی .
۲. احکام الرضاع .
۳. البیع.
۴. ت عاقب الایدی .
۵. تعلیقات علی رسائل الشیخ الانصاری.
۶. تعلیقات « فوائد الاصول » و الفوائد (تقریرات میرزا حسین نائینی) نوشته شیخ محمد علی کاظمی .
۷. حاشیه جواهر الکلام .
۸. حاشیه العروه الوثقی.
۹. حاشیه استدلالی به عروة الوثقی.
۱۰. حاشیه کفایة الاصول.
۱۱. حاشیه المکاسب.
۱۲. حجیه القطع (رساله).
۱۳. روائع الامالی فی فروع العلم الاجمالی.
۱۴. شرح التبصره . شش جزء آن به تحقیق آیة الله معرفت در قم به چاپ رسید.
۱۵. الشرط المتأخر. (رساله)
۱۶. الصلاه.
۱۷. قاعده الحرج.
۱۸. قاعده لاضرر.
۱۹. القضاء.
۲۰. اللباس المشکوک: (رساله).
۲۱. مقالات الاصول: (دو جزء).
۲۲. و رسالههایی در اجتهاد و تقلید، باب انسداد، اجرت بر واجبات، دعاوی، نیت، ادله نقلیه و ... .
تقریرات درس اصول و فقه که به قلم شاگردانش تحریر شده، عبارتند از:
۱. بدایع الافکار: میرزا هاشم آملی، چاپ قم.
۲. نهایة الافکار: شیخ محمد تقی بروجردی، چاپ قم.
۳. نماذج (الاصول فی شرح مقالات الاصول: سید یحیی مدرس یزدی، چاپ قم).
۴. المحاکمات (بین الکفایه و اعلام ثلاثه) تقریرات بحث، شیخ محمد طاهر آل شبیر خاقانی.
۵. تقریرات اصول، آیة الله سید محمود شاهرودی.
۶. تقریرات اصول، آیة الله شیخ غلامحسین جعفری همدانی.
۷. تقریرات اصول، آیة الله سید عبدالرزاق نسابه.
۸. تقریرات اصول، آیة الله شیخ محمد علی اشرفی شاهرودی.
۹. تقریرات اصول، سید محمد رضا تبریزی.
۱۰. تقریرات اصول، آیة الله میرزا علی مشکاة.
۱۱. تقریرات فقه، آیة الله میرزا هاشم آملی.
۱۲. تقریرات فقه، میرزا علی مشکاة.
۱۳. تقریرات فقه، میرزا علی علیاری غروی.
۱۴. حاشیه بر مجمع الرسائل، سید محمد باقر شیرازی.
۱۵. منتخب المسائل، احمدی یزدی.
وفات آقا ضیاء
[ویرایش]
سرانجام این مشعل فروزان علم در شب دوشنبه ۲۹ ذیقعده سال ۱۳۶۱ هـ . ق، در نجف اشرف دعوت حق را اجابت نمود. در عزای او، سه روز درسهای حوزه تعطیل و شاگردان به سوگ او نشستند. جنازه او با شکوه تمام تشییع و در حجره نزدیک (باب العماره) صحن مطهر امیر المؤمنین علیه السلام به خاک سپرده شد. مجالس ترحیم فراوانی در عراق و ایران برای او برگزار کردند.
منبع
[ویرایش]
آستانقدس، فهرست، ۵/۵۸۰-۵۸۲، ۵۸۸، ۶/۱۴۷.
آقابزرگ، طبقات اعلامالشیعه فیالقرنالرابع عشر، مشهد، دارالمرتضی، ۱۴۰۴ق، صص ۹۵۶-۹۵۹.
آیتالله مرعشی، فهرست خطی، ۸/۳۸۳.
امین، محسن، اعیانالشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۹۸۳م، ۷/۳۹۲.
حرزالدین، محمدحسین، معارفالرجال، قم، کتابخانة آیتالله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ۲/۳۸۶.
خیابانی تبریزی، ملّاعلی، علمای معاصرین، تهران، مطبعة اسلامیّه، ۱۳۶۶ق، صص ۱۸۹-۱۹۰.
شورای ملی (سابق) فهرست خطی، ۱۰ (۲) ۹۱۲.
قمی، عباس، فوائدالرّضویّه، تهران، ۱۳۲۷ش، ص ۲۱۷.
مدرس، محمدعلی، ریحانهالادب، تبریز، ۱۳۴۶ش، ۱/۱۲۵.
مشار، خانبابا، فهرست چاپی عربی، صص ۱۲۰، ۸۸۵، ۹۷۲.
پانویس
[ویرایش]
۱. | ↑ . احسن الودیعه ج۱، ص۱۳۲. |
۲. | ↑ ریحانة الادب ج۱، ص۲۴۰. |
۳. | ↑ . شمس الفقهاء، داوود نعیمی، ص ۱۸. |
۴. | ↑ نقل از آیه الله میرزا محمد باقر آشتیانی، درگفت و گو با حجه الاسلام آقا معتمدی. |
منبع
[ویرایش]
سایت اندیشه قم
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آقا ضیاء عراقی»، شماره۲۶۹.
ردههای این صفحه : اصولیان شیعه | تراجم | درگذشتگان ۱۳۶۱ (قمری) | روحانیان شیعه | روحانیان شیعه اهل ایران | روحانیان شیعه اهل عراق | زادگان ۱۲۷۸ (قمری) | شاگردان آخوند خراسانی | عالمان شیعه | عالمان مسلمان | علمای شیعه | علمای قرن چهاردهم | مراجع تقلید