نماد آگاهی و پایمردی /اشارهها و نکتههایی در باب حالات و مقامات مؤسس حوزه علمیه قم
و از دانشمندان آن دانشزار مانند آقا میر سیدمحمد فشارکی و.. نیک بهرهمند گردید و، چون حوزه درس سید فشارکی به نجف منتقل گردید
امر فرمودند در مسئله «صلح برای فرار از دین» رسالهای بنویسم. نوشتم و مطبوع نظرشان افتاده و مانند علامه آیتالله [شیخ محمدحسین] فشارکی و آیتاللّهالعظمی آقای آقا سیدابوالحسن اصفهانی (طاب مضجعهما الشریف) اجازهای مرقوم و مختوم فرمودند.» قابل ذکر است این اثر در سال ۱۳۹۰ هـ. ش با تحقیق اینجانب در قم توسط انتشارات امیر العلم به چاپ رسید و اخیراً همراه ترجمه آماده چاپ دوم شده است.
https://www.javanonline.ir/fa/news/966097/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%B1%D8%AF%DB%8C
کد خبر: 966097
لینک کوتاه: https://www.Javann.ir/0043KD
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۶:۲۰
اشارهها و نکتههایی در باب حالات و مقامات مؤسس حوزه علمیه قم
نماد آگاهی و پایمردی
آیتالله حائری پس از مذاکراتی چند خواهش مردم را پذیرفته قصد رحیل به اقامت تبدیل و حوزه علمیه اراک به قم منتقل گردید. این داستان در اطراف منتشر و به گوش هر گوشهنشینی رسید. دانشمندان و دانشخواهان از هر مرز و بوم بدان ناحیه شتافتند و به تدریس و تدرس پرداختند و ...
حجت اسلام و المسلمین حسین حلبیان
سرویس تاریخ جوان آنلاین: سالی که در آن به سر میبریم، مصادف است با صدمین سالروز تأسیس حوزه علمیه قم به دست زندهیاد آیتاللهالعظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (قده). از این روی و در نکوداشت این مناسبت تاریخی، مقال پیشروی که به برخی حالات و مقامات آن بزرگ و نیز یکی از شاگردان نامدارش اختصاص دارد، به شما تقدیم میگردد. امید آنکه تاریخپژوهان معاصر و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
سخن از بزرگمردی است که با تأسیس حوزه علمیه قم جمع زیادی را بر سفره علوم محمد و آل محمد علیهمالسلام مهمان کرد و زمینهساز خدمات فراوانی به اجتماع و مذهب گردید؛ حضرت آیتاللهالعظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (أعلی الله مقامه الشریف). در باب این اقدام تاریخی آن بزرگوار، نکات ذیل قابل اشاره است:
روایتی از یک هجرت تاریخی
جناب علیرضا ریحان یزدی در کتاب «آینه دانشوران» در باره آیتاللهالعظمی حائری و تأسیس و تجدید حوزه علمیه قم مینویسد:
«مؤسس و رئیس این مجمع علمی آیتالله حائری حاج شیخ عبدالکریم یزدی است. معظم له سال ۱۲۷۶ در قریه مهرجرد که ۱۰ فرسخی شهر یزد واقع است تولد یافته و در روزگار صبا به مراقبت میر ابوجعفر نامی برای دانشجویی به قصبه اردکان آمده است و پس از چندی به بلد یزد عزیمت فرمود. آن موقع آقای میر سیدعلی مدرس بزرگ و آقا سیدیحیی و آقا میر سیدحسین میرزا به ریاست علمیه یزد شناخته میشدند و مدارس آنجا بالاخص مدرسه خان به وجود علما و طلاب رونقی فراوان داشت. معزی الیه سکونت در آن مدرسه را اختیار و نزد حاج میرزا حسین وامق و آقا سیدیحیی به اتمام مبادی فقه و اصول پرداخت و پس از پایان پارهای از تحصیلات در سن بین صبا و شباب با شوقی تمام به عتبات رهسپار گردید. چندی در آن دیار به درس آقا شیخ علی یزدی بفروئی که از مدرسان معروف بود حضور یافت سپس هنگام ریاست آیتالله حاج میرزا محمدحسن شیرازی به سرّ من رأی بشتافت و از دانشمندان آن دانشزار مانند آقا میر سیدمحمد فشارکی و آقا میرزا محمدتقی شیرازی و حاج شیخ فضلالله نوری و آقا میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی نیک بهرهمند گردید و، چون حوزه درس سید فشارکی به نجف منتقل گردید ایشان نیز عزیمت بدان ارض اقدس نمود و در خدمت سید مذکور به خاتمه تحصیلات خویش موفق شد؛ و سیدنا الاستاد در کلمات معظم له اشاره بدین بزرگوار است چنانچه شیخنا الاستاد مراد آیتالله خراسانی است چه چند زمانی هم در نجف اشرف به محضر درس آخوند نیز حاضر شد و برای دیگر شاگردان تقریر میفرمود. در این هنگام به خواهش بعضی از اشراف سلطانآباد عراق مهاجرت به ایران نمود و چندی در بلده مذکوره رحل اقامت افکند و دوباره در سال ۱۳۲۴ ابتدای انقلاب مشروطیت به عراق عرب عود فرمود و در کربلا در مدرسه خان علما و طلاب از خدمتش استفاده مینمودند. در این بین عراقیان را تلخی فراق در مذاق دشوار آمده برای مراجعت ایشان به الحاح کوشیدند لذا تقاضای آنان را پذیرفته به سلطانآباد معاودت فرمود و مجمع علمی خوبی آنجا به ریاست معزی الیه تشکیل یافت و، چون سال ۱۳۴۰ در رسید به مصاحبت آقا سیدمحمدتقی خوانساری برای زیارت حضرت معصومه (ع) به قم آمدند و با ایشان بودند. پسر بزرگ آیتالله آقا مرتضی، حاج میرزا مهدی بروجردی و مرحوم آقا شیخ احمد یزدی و از کارگزاران تنها کربلایی علی شاه به انجام خدمات اشتغال داشت. چون خبر ورود آیتالله به اهالی رسید بازارها را تعطیل و به استقبال کوشیدند. نخستین بار آقا شیخ مهدی قمی که سابقه مصاحبت آیتالله را در سرّ من رأی داشتند به میزبانی پرداختند و، چون ایام به نوروز سلطانی مصادف بود تجار تهران چنانکه مرسوم ساله آنهاست برای وقت تحویل سال به قم آمده بودند دیدن آیتالله را برای خود میمنتی دانسته به خدمتش شتافتند و ماندن حضرتش را در قم درخواست نمودند. پس از مذاکراتی چند خواهش آنان را پذیرفته قصد رحیل به اقامت تبدیل و حوزه علمیه عراق به قم منتقل گردید. این داستان در اطراف منتشر و به گوش هر گوشهنشینی رسید. دانشمندان و دانشخواهان از هر مرز و بوم بدان ناحیه شتافتند و به تدریس و تدرس پرداختند و هم چندی نگذشت شعبههایی به نام این حوزه در شهرهای دیگر، چون عراق، قزوین، همدان، گلپایگان مفتوح و به محصلان کمک خرج داده شد.»
کیفیت تدریس آیتالله مؤسس
شرح مجاهدات علمی و عملی آیتاللهالعظمی حائری پس از هجرت به قم، در منابع گوناگون و نیز پارهای خاطرات شاگردان و فرزندان او آمده است. مرحوم ریحان یزدی در کتاب «آینه دانشوران» درباره تدریس آن بزرگ مینویسد:
«بزرگترین حوزه تدریسی که در حوزه قم صورتپذیر است همان جلسات درس فقه و اصول است و مهمترین آنها جلسه درس حضرت آیتالله [حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدی] است. در این جلسه دیگر اساتید شرکت دارند و به استفاضه میپردازند. جای تدریس معزی الیه در مدرسه فیضیه و اوقات زمستان مسجد عشقعلی است. کیفیت آن این است که نخست یکی از محدثین محترم (که امروز مخصوص بدین دو نفر یکی حاج آقا جواد قمی و دیگر آقا شیخ ابراهیم صاحبالزمان است) بر پای میایستند و دستهای از فضائل، مناقب، خطب نهجالبلاغه و مراثی آل محمد (ص) را بیان میکنند، سپس حضرت آیتالله بر منبر بر میآیند و مسئلهاى را که روز پیشین سابقه داده بودند مورد بحث و گفتوگوی میگذارند و باید دانست که شاگردان در تقاضای توضیح و بیان مطلب به نظر خودشان (ولو حین درس هم باشد) آزادند. از اینجاست که پایه معلومات اشخاص تا اندازهای به دست میآید و شاگردان به مراتب علمی یکدیگر آشنا میشوند.»
میراث مکتوب آیتالله مؤسس
مرحوم آیتالله حائری به رغم اشتغال به نوسازی حوزه قم از تألیف آثار قویم علمی نیز غفلت نورزید، چنانکه آمده است: «اوقات آیتالله بیشتر مستغرق امر تدریس بوده و از این راه به تصنیف و تألیف کمتر پرداختهاند. از نبشتههای علمی معزی الیه تنها یکی کتاب «درر الاصول» و دیگری کتاب «صلاه» است.»
البته تقریرات دروس ایشان که توسط شاگردان گردآوری و برخی به چاپ رسیده خود سرمایه علمی مهمی است از جمله کتاب «النکاح» که تقریرات آقا میرزا محمود آشتیانی است از درس حاج شیخ که در مشهد مقدس به چاپ رسیده است و اینجانب در تألیف کتاب احکام مهریه در فقه شیعه از برخی مطالب آن استفاده کردهام.
برخی شاگردان حاج شیخ عبارتند از:
۱- آیتاللهالعظمی امام سیدروحالله موسوی خمینی
۲- آیتاللهالعظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی
۳- آیتاللهالعظمی شیخ محمدعلی اراکی
و دیگر بزرگانی که ذکر و یاد آنان مجال واسعی میطلبد.
زندگی و زمانه یکی از شاگردان مبرز آیتالله مؤسس
یکی از شاگردان بارز آیتاللهالعظمی حائری مرحوم، آیتالله شیخ محمدباقر زندکرمانی هستند که از ایشان تصدیق اجتهاد دارند و گذشته از آن آیتالله حائری یزدی احتیاطات خود را به ایشان ارجاع دادهاند که متن آنها از این قرار است:
* بسماللهالرحمنالرحیم
خدمت ذی شرافت جناب مستطاب أجلّ عالی آقای مظفر الملک حکمران دام مجده به عرض میرساند، چون جناب مستطاب شریعتمدار ثقهالاسلام آقای شیخ محمدباقر کرمانی دارای مقام اجتهاد میباشند، مقرر فرمایند جواز معظم له را صادر فرمایند. البته مزید تشکر است.
فی ۲۳ شهر ذیقعدهالحرام ۱۳۵۰
الأحقر عبدالکریم الحائری
* بسمالله تعالی
محضر انور حضرت مستطاب شریعتمدار حضرت حجتالاسلام آیتالله الحاج شیخ عبدالکریم مدظلّه.
چون بعضی از احتیاطات آن وجود مبارک از برای مقلدین سبب عُسر و حرج میباشد، به خصوص در نواحی جیلانات و حتی برای خود أحقران که فعلاً در قم مشرف میباشیم، مستدعی است اگر مصلحت بدانید اجازه بفرمایید که به حضرت شریعتمدار عالی آقای شیخ باقر زندکرمانی که در حضور انور عالی مشتغلند در آن احتیاطات رجوع نماییم تا رفع حرج بگردد.
أقلّ الحاج أبوتراب لائینی الأحقر شیخ حسین تنکابنی
* بسماللهالرحمنالرحیم
در مطلق احتیاطات خود، اذن مراجعه به ایشان را دارید.
الأحقر عبدالکریم الحائری
طرحی از سیره آیتالله زندکرمانی
آیتالله حاج شیخ محمدباقر زندکرمانی از علمای مصلح و دارای اندیشه اجتماعی زمان خود بود که با فکری روشن - که ناشی از تحصیلات و تجارب گرانقدر وی بود- برای زمان خود و دیگر اعصار چراغی برافروخت و خدمات بسزایی انجام داد. اهتمام به تأسیس بیمارستان عسکریه، اقدام به بازگشایی مسجد جامع اصفهان و تعمیر و تجدید مدرسه علمیه ذوالفقار بخشی از کارهای این روحانی روشن و خدوم بوده است. ایشان وارد به مسائل روز و آگاه به علوم جدید نیز بودهاند و رسالهای در تاریخ نفت نوشتهاند و علاوه بر آن ایشان دارای تألیفاتی علمی و فقهی هستند که در زمان خود ایشان به چاپ رسیدهاند. از فعالیتهای علمی دیگر وی، شرکت در کنگرههای مختلف از آن جمله کنگره اتمشناسی تهران به دعوت دکتر محمود حسابی، شرکت در کنگره نفت در تهران و سخنرانی ایشان به زبان انگلیسی در ایام ملی شدن صنعت نفت بود که موجب بهت و حیرت شرکت کنندگان گردیده بود. افراد خارجیای که سؤالاتی درباره اسلام و مسلمین داشتند، به ایشان رجوع مینمودند و ضمن بحث از راهنمایی وی بهرهمند میگشتند.
از جمله آثار فقهی آیتالله زندکرمانی رساله «رفع النزاع عن البین فی الصلح المقصود منه الفرار عن الدین» در موضوع صلح به قصد فرار از دین است. مرحوم آیتالله شیخ محمدباقر زند کرمانی به تاریخ ۱۵ محرم الحرام ۱۳۵۰ هـ. ق رسالهای تألیف نمودهاند با عنوان مذکور که در اصفهان به تاریخ ذی الحجهالحرام ۱۳۶۵ هـ. ق منتشر شده است. مؤلف بزرگوار درباره آن چنین نوشتهاند: «به قم آمدم و به درک فیوضات علمی، عملی و اخلاقی آیتاللهالعظمی الشیخ الأجل الشیخ عبدالکریم الیزدی الحائری القمی (أعلی الله مقامه و رفع فی الخلد أعلامه) فائز شدم و مدت شش، هفت سال، صبح و شام از محضر شریفشان به درک فقه و اصول میپرداختم تا اینکه در نظر مبارکشان مانند سایر اعلام (أعلی الله درجاتهم) مرا واجد درجه اجتهاد دانسته و استجازه نمودم. امر فرمودند در مسئله «صلح برای فرار از دین» رسالهای بنویسم. نوشتم و مطبوع نظرشان افتاده و مانند علامه آیتالله [شیخ محمدحسین] فشارکی و آیتاللّهالعظمی آقای آقا سیدابوالحسن اصفهانی (طاب مضجعهما الشریف) اجازهای مرقوم و مختوم فرمودند.» قابل ذکر است این اثر در سال ۱۳۹۰ هـ. ش با تحقیق اینجانب در قم توسط انتشارات امیر العلم به چاپ رسید و اخیراً همراه ترجمه آماده چاپ دوم شده است.
امسال یعنی سال ۱۴۴۰ هجری قمری مطابق سال ۱۳۹۸ هجری شمسی پدر ارجمندم حاج آقا مصطفی حلبیان جلسه روضه سالانهای که در دهه دوم ذیالقعده و از روز ولادت حضرت امام علیبنموسیالرضا علیه آلاف التحیه و الثنا بر پا میکنند در مسجد مرحوم آیتالله شیخ محمدباقر زند کرمانی برپا کردند. این جلسه ۱۰ روز ادامه داشت و در این روزها بود که به فکر افتادم این رساله فقهی را که قبلاً تحقیق و منتشر کرده بودم مجدداً منتشر کنم و با افزودن ترجمهای که قبلاً انجام داده بودم انشاءالله به طبع خواهد رسید.
آیتالله زندکرمانی در آیینه یک روایت
آقای رضا مشکین از مادحین اهل بیت (ع) برای من نقل میکردند: «سالی عدهای از بازاریهای اصفهان از سه راه نیم آور راه افتادند و من هم با آنها بودم و رفتیم به منزل آیتالله زندکرمانی که برای بیآبی و نیامدن باران به خواندن نماز استسقا اقدام کنند و همانطور که در روز عید فطر با پای برهنه و جمعیت زیاد برای نماز عید میرفتند به این امر مهم نیز همت گمارند. ایشان فرمودند: «بروید کاه بیاورید و خاک بیاورید و گچ بیاورید و خشت بیاورید که خانه یعقوب کلیمی را که دوتا اتاق دارد و یک اتاق آن خراب شده و یکی از آنها در معرض خطر خرابی است بازسازی کنید تا خداوند هر وقت صلاح دید باران بفرستد.» به مدت سه روز همت بر این عمل گمارد و خانه او را آباد کردند و پس از ۲۰ روز خداوند ۴۰ روز باران فرستاد.»
منبع: روزنامه جوان
https://www.javanonline.ir/fa/news/966097/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%B1%D8%AF%DB%8C