***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

ملا محمد باقر فشارکی

سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران

‏محل نکهداری نسخه : تهران
‏مرکز نگهدارنده نسخه : کتابخانه دانشگاه تهران
‏شماره بازیابی نسخه : ۳۲۵۳/۴-ف
‏سرشناسه : فشارکی ، محمد باقر بن محمد جعفر
‏عنوان و نام پدیدآور : ‏القرع[نسخه خطی]
‏وضعیت استنساخ : شنبه ۲۱ محرم ۱۲۹۵
‏یادداشت مشخصات ظاهری : خط: نسخ
‏معرفی نسخه : معرفی کتاب: رساله ایست در بیان موراد و مجاری قرعه ، در ابواب فقه . ( عبدالحسین حائری )
‏یادداشت کلی : نسخه اصل: مجلس شورا ۶ خوئی
تدوین و گردآوری: موسسه فرهنگی پژوهشی الجواد
‏منابع اثر، نمایه ها، چکیده ها : منابع کتابشناسی: مجلس شورا ۲۱۳/۷ و ۲۶۷/۷
منابع کتابشناسی: فیلم دانشگاه ۱۰۸/۲
ماخذ: فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران. ج.۲
‏موضوع های کنترل نشده : فقه

http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=6328327&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_&sortKeyValue2=sortkey_

 

 

 

 

 

 

 

پیوست : 

 

 

 

متن اصلی معنی
قَرِع [عمومی] قَرِع : آنکه شایسته مشورت است، آنکه نخوابد؛ «ظِفْرٌ قَرِعٌ»: ناخن پوسیده. القَرْعَاء: مؤنّث (الأَقْرَع) است، بلا و سختى، بالاى راه، حیاط خانه؛ «ارضٌ قَرْعَاءُ» : زمینى که گیاه آن چریده شده باشد.
قَرْع [عمومی] قَرْع : (ن): گونه اى کدو که از دسته (القَرعیّات) است و در سرزمینهاى گرمسیرى کشت مى شود و در ایران به کدو حلوائى معروف است.
قَرَع [عمومی] قَرَع : آنچه که بر آن شرط و رهن بندند
- (طب): بیمارى ریزش موى سر، پیسى، زمینهائى که گیاه آن چریده شده باشد.
أَقْرَع [عمومی] أَقْرَع : م قَرْعاء؛ ج قُرْع و قُرْعان [قرع]: آنکه موى سرش از پیشامدى ریخته شده باشد، شمشیر خوب و آهنین
- من الحَیّات: مار که موى سرش ریخته شده باشد
- مِن الغَنَم: گوسفند بى شاخ. این تعبیر در زبان متداول رایج است؛ «تُرسٌ أَقْرَع»: سپر سخت؛ «قِدحٌ اقرعُ»: تیر قمار که بر آن سنگ ریزه کشیده اند تا خطوط آن روشن باشد؛ «عُودُ اقرعُ»: چوبى که پوست آن باز شده باشد؛ «جَبَلٌ اقْرَعْ»: کوه آن در آن گیاه نباشد.
قارَعَ [عمومی] قارَعَ : قِرَاعاً و مُقَارَعَةً [قرع] القومُ: با یکدیگر زد و خورد کردند، با هم قُرعه کشیدند
- القَومُ بِالرّمَاح: آن قوم با نیزه ها به هم حمله ور شدند
- هُ: با او شریک شد، در قُرعه کشى بر او غلبه کرد و قُرعه به نامش افتاد.
متن اصلی معنی
قَرِیع [عمومی] قَرِیع : ج قَرْعى: زد و خورد کننده، برنده قُرعه، بازنده قُرعه، مهتر و بزرگ، شتر نر.
قارِعَة [عمومی] قارِعَة : ج قَوارع: مؤنّث (القَارِع) است، روز قیامت، بلاى سخت، بلاى کُشنده؛ «قَارِعَةُ الطّریق»: خیابان فراخ، شاهراه.
قَرْعَة [عمومی] قَرْعَة : اسم مرّة از (قَرَعَ) است
- (ن) : واحد (القَرْع) است به معناى کدو و در زبان متداول بر جمجمه سر اطلاق مى شود؛ «خَرَجَ فُلانُ بِالْقَرْعَة»: فلانى سر برهنه خارج شد.
مِقْرَعَة [عمومی] مِقْرَعَة : ج مَقَارِع [قرع]: تازیانه و مانند آن.
اقْتَرَعَ [عمومی] اقْتَرَعَ : اقْتِرَاعاً [قرع]: رأى خود را در انتخابات و اخذ آراء عمومى بیان کرد
- الشی ءَ: آن چیز را برگزید
- القومُ على کذا: آن قوم براى امرى قرعه کشیدند
- النّارَ: آتش را روشن کرد.
أَقْرَعَ [عمومی] أَقْرَعَ : إقْرَاعاً [قرع] فلاناً: او را منصرف کرد
- عَنْهُ: از او روى گردان شد
- الدابَّةَ بِلجَامِهَا: لگام بر ستور زد تا بایستد
- بین القوم: میان آن قوم قرعه کشید
- الى الحَقّ: به حق بازگشت و خوار شد
- دارَهُ آجُرّا: خانه خود را آجر فرش کرد
- نَعْلَهُ : بر کفش خود وصله زد
- تِ الحمیرُ: خران سمهاى خود را بر یکدیگر زدند و کشیدند.
اقترع اقتراعا [عمومی] اقترع اقتراعا : رأی گیری کردن , قرعه کشی کردن
قُرْعَة [عمومی] قُرْعَة : برگزیده مال، قُرعه، سهم و نصیب؛ «الْقَاءُ القُرْعَة»: قُرعه زدن.
الاقْتِرَاع [عمومی] الاقْتِرَاع : [قرع]: مص رأی گیرى در انتخابات، رفراندم؛ «صَنْدُوق الاقتِراع»: صندوق آراء که در آن رأى ریخته مى شود.
انْقَرَعَ [عمومی] انْقَرَعَ : انْقِرَاعاً [قرع]: واژگون شد
- عن الأَمرِ: از آن کار باز ایستاد
- عن الحَقّ: از حق روى گردان شد.
متن اصلی معنی
تَقَارَعَ [عمومی] تَقَارَعَ : تَقَارُعاً [قرع] القومُ: آن قوم میان خود قرعه زدند، بعضى از آنها بعضى دیگر را زدند
- القومُ بِالرِّمَاح: آن قوم با نیزه ها یکدیگر را زدند.
قَرَّعَ [عمومی] قَرَّعَ : تَقْرِیعاً [قرع] فلاناً: با او به سختى رفتار کرد
- الْقَوْمَ: آن قوم را نگران کرد
- الشَّعْر: موى سر را کوتاه کرد.
قَرَاعَة [عمومی] قَرَاعَة : مؤنّث (القَرّاع) است.
قَرِعَ [عمومی] قَرِعَ : قَرَعاً الرجُلُ: موى سر او ریخت
قَرَعاً و قَرْعاً المَکانُ: آن جاى خالى شد.
قَرَعَ [عمومی] قَرَعَ : قَرْعاً البابَ: درب را کوبید، الرَّجُلَ : آن مرد را زد
- هُ بالحَقّ: او را به حق افکند
- هُ امرٌ: ناگهان کارى براى او پیش آمد
- سِنَّهُ: دندان کروچه کرد
- الشَّى ءَ: آن چیز را انتخاب کرد، السَّهْمُ الغایَةَ: تیر به هدف خورد
قَرْعاً فُلاناً: در قرعه بر او چیره شد.
مِقْرَاع [عمومی] مِقْرَاع : [قرع]: تبرى که با آن سنگ شکنند.
تَقَرَّعَ [عمومی] تَقَرَّعَ : تَقَرُّعاً [قرع]: پشت و رو شد
- الجلد : پوست برکنده شد.
اقتراع [عمومی] اقتراع : ورقه رای , مهره رای و قرعه کشی , رای مخفی , مجموع اراء نوشته , با ورقه رای دادن , قرعه کشیدن
قَرَاع [عمومی] قَرَاع : صیغه مبالغه است، سپر، چیز بسیار سخت.
قَرَعَة [عمومی] قَرَعَة : سپر، جاى ریختن موى سر، انبانى که پائین آن فراخ باشد و در آن غذا گذارند.

کلمات مرتبط

مثال متنی: القرع متن ترجمه شده

إقرعْ، یَقْرعُ، یَقْرعُ، یَقْرعُ.

دینگ دینگ دینگ

ترجمة الأفلام


هلا أجرینا القرعة للتقسیم الى مجموعات

برای انتخاب گروه ها قرعه بکشیم

ترجمة الأفلام


اقرع الجرس إقرع الجرس وحسب

زنگ،فقط زنگ رو بزن

ترجمة الأفلام


لا نستطیع أن نربح القرعة

نمیتونیم توی قرعه کشی برنده بشیم

ترجمة الأفلام


بإجراء بعض الحسابات التی تجعلنی أکبر خاسر للقرعة فی الغرفة

اگه درست محاسبه کنم،من بدشانس ترین آدم در قرعه کشی هستم.

ترجمة الأفلام


سنجری الیوم قرعة الیانصیب الجائزة 43 ملیون دولار

اینم از قرعه کشی امروز که ارزشش 34 میلیون دلاره

ترجمة الأفلام


 


حریق الحریق یعنی قرع الجرس مرتین ولکن تم قرع الجرس 3 مرات

آتیش با دوضربه نشون داده میشد، این سه تاست.

ترجمة الأفلام


  •  

 

فوائد القرع الأصفر لصحتک

شارکغرد

هل کنت تعلم أن القرع الأصفر قد یقیک من الإصابة بأمراض القلب؟ تعرف على فوائد القرع الأصفر الجید لصحتک.

فوائد القرع الأصفر لصحتک

یعد القرع الأصفر من الأطعمة المفیدة حقًا لصحتک، فهو یحتوی على کافة العناصر الغذائیة التی یحتاجها جسمک یومیًا، للقیام بالعملیات الحیویة المختلفة.

إلیک أبرز فوائد القرع الأصفر لصحتک، قد یفاجئک بعضها: 

1. مغذی لجسمک

 یحتوی القرع على نسبة عالیة من الفیتامینات والمعادن، إذ یوفر کوب واحد من القرع المطبوخ -ما یقارب 245 غرام، على ما یلی:

  • السعرات الحراریة: 49 سعرة حراریة
  • الدهون: 0.2 غرام
  • البروتین: 2 غرام
  • الکربوهیدرات: 12 غرام
  • الألیاف: 3 غرام
  • فیتامین أ: 245٪ من الکمیة الموصى بتناولها یومیًا.
  • فیتامین ج: 19٪ من الکمیة الموصى بتناولها یومیًا.
  • البوتاسیوم: 16٪ من من الکمیة الموصى بتناولها یومیًا.
  • النحاس: 11٪ من الکمیة الموصى بتناولها یومیًا.
  • المنغنیز: 11٪ من الکمیة الموصى بتناولها یومیًا.
  • فیتامین ب 2: 11٪ من الکمیة الموصى بتناولها یومیًا.
  • فیتامین هـ: 10٪ من من الکمیة الموصى بتناولها یومیًا.
  • الحدید: 8٪ من من الکمیة الموصى بتناولها یومیًا.

یعتبر القرع، إضافةً إلى کونه غنیًا بالفیتامینات والمعادن، بأنه منخفض السعرات الحراریة، وغنی بالماء إذ یحتوی على نسبة 94٪ من الماء، ما یجعله مناسبًا لحمیتک الغذائیة.

2. مفید لصحة عینیک 

یمتلک القرع لونه الأصفر اللامع، نتیجةً لمخزونه الکبیر من بیتا کاروتین، الذی یتم تحویله فی جسمک إلى فیتامین أ، الضروری لصحة العین.

یساعد هذا الفیتامین الشبکیة فی امتصاص الضوء ومعالجته. 

مواضیع ذات علاقة

یحتوی القرع الأصفر أیضًا على مضادات الأکسدة ومنها اللوتین والزیاکسانثین التی تساهم فی منع إعتام عدسة العین، وقد تؤدی إلى إبطاء تطور الضمور البقعی .

3. یعزز صحة القلب 

یعد القرع الأصفر من الأطعمة الصدیقة لصحة قلبک، فهو غنی بالألیاف، والبوتاسیوم والفیتامینات المعززة للقلب.

أشارت نتائج دراسة أجریت على أکثر من 2700 شخص، إلى أن استهلاک کمیة کافیة من البوتاسیوم، قد یماثل بالأهمیة تقلیل استهلاک الصودیوم فی الوقایة من وعلاج ارتفاع ضغط الدم. ویعد مرض ارتفاع ضغط الدم، عامل خطر رئیسی لأمراض القلب والأوعیة الدمویة.

4. یقلل من خطر الإصابة بالأمراض المزمنة

قد یصاب جسمک بالمرض، نتیجة وجود الجذور الحرة -وهی جزیئات تنتجها عملیة التمثیل الغذائی فی الجسم- التی تخلق حالة من عدم التوازن بینها وبین مضادات الأکسدة تسمى بـالإجهاد التأکسدی. الأمر الذی قد یسبب بدوره الأمراض المزمنة، بما فی ذلک أمراض القلب والسرطان.

إن احتواء القرع على الکثیر من مضادات الأکسدة -مثل ألفا کاروتین، وبیتا کاروتین، وبیتا کریبتوکسانثین- التی قد تساهم فی تحید الجذور الحرة، وتمنعها من إتلاف خلایاک.

5. یمنحک بشرة جذابة 

قد یساعد تناول القرع فی تزویدک ببشرة نضرة، نتیجة غناه بمرکب بیتا کاروتین، الذی یساهم فی حمایة جلدک من أشعة الشمس التی تسبب التجاعید.

کما یساهم لب القرع فی تقشیر الجلد بشکل طبیعی وتهدئته،والتخلص من حب الشباب، یمکنک صنع قناع القرع لوجهک، من خلال هرس ربع کوب من القرع، وإضافة بیضة واحدة إلیه، وملعقة کبیرة من العسل، وملعقة کبیرة من الحلیب، طبقه على بشرتک لمدة 20 دقیقة، ثم اغسله بالماء الدافئ.

6. یسهل عملیة الهضم 

یعد القرع مصدرًا غنیًا الألیاف، التی تبطئ من معدل امتصاص السکر فی الدم، وتنظم حرکة الأمعاء، وتمنع اضطرابات الجهاز الهضمی.

یمکن أن یساعد تناول الألیاف الصحیة أیضًا فی تقلیل خطر الإصابة بسرطان القولون .

تنویه: یعتبر القرع صحی للغایة وامن بشکل عام، لکنه قد یسبب الحساسیة لبعض الأشخاص الذین یتناولون الأدویة المدرة للبول، أو التی تحتوی على عنصر اللیثیوم، لذا عند تناول القرع الأصفر تأکد من استهلاک کمیة معتدلة، وتجنب الأطعمة السریعة التی تحتوی على القرع، فهی غنیة بالسکر المضاف. 

من قبل سلام عمر - الجمعة ، 1 مایو 2020
آخر تعدیل - الجمعة ، 1 مایو 2020