دررالفواائد ( منتخب - ویرایشی) - کتاب
کتابی است در اصول فقه مشتمل بر اکثر مسائل این علم و فقط مبحث اجتهاد و تقلید را ندارد
و در حقیقت این کتاب تقریرات بحث استادش سید محمد فشارکی می باشد.
درر الفوائد، اثر شیخ عبدالکریم حائرى یزدى، به زبان عربى و مشتمل بر یک دوره مباحث اصولى از ابتداى موضوع علم تا رساله اجتهاد و تقلید است. نخستین بار، جلد اول آن در سال 1337ش و جلد دوم آن، در سال 1338ش و بعد از آن مکرراً چاپ شده است.
ساختار
جلد اول، مشتمل بر موضوعاتى از قبیل تعریف علم اصول، موضوع علم اصول، وضع و مباحث مربوط به آن، مشتق و مباحث مربوط به آن، اوامر، نواهى، مفاهیم، عام و خاص و مطلق و مقید است و جلد دوم، شامل مباحث قطع و ظن و شک و تعارض دلیلین مىباشد.
گزارش محتوا
مؤلف، در جلد اول، ابتدا به تعریف علم اصول و موضوع آن مىپردازد، سپس وارد بحثهاى مقدماتى مىشود که مربوط به مباحث الفاظ علم اصول است و آنها عبارتند از: حقیقت وضع و اقسام آن، حقیقت و مجاز و علایم هر یک، حقیقت شرعیه، صحیح و اعم، اشتراک الفاظ، استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا و بحث مشتق.
وضع، نوعى اختصاص و ارتباط موجود بین لفظ و معناست و این اختصاص، اگر ناشى از عمل واضع باشد، وضع تعیینى و اگر ناشى از کثرت استعمال باشد، وضع تعینى نام دارد. مؤلف، در اقسام وضع، آنجا که وضع خاص و موضوعله عام است، مىفرماید: این قسم، در جایى است که شخص و جزیى خارجى تصور شود بدون آنکه علم تفصیلى به قدر مشترک بین آن و سایر افراد باشد، ولى علم اجمالى به وجود قدر جامعى بین آن و باقى افراد وجود دارد، مانند آنکه انسان، جسمى را از دور مىبیند، ولى نمىداند که حیوان است یا جماد و بهطور کلى نمىداند که داخلِ در کدام نوع است؟ پس لفظ را به ازاى چیزى که با این شخص در خارج متحد است، وضع مىکند. بنا بر این موضوعله اجمالاً و بالوجه ملاحظه شده است...
مؤلف، بعد از فراغت از مباحث مقدماتى، به مقاصد کتاب مىپردازد:
مقصد اول، در اوامر است که در آن، مباحثى از قبیل ماده امر، صیغه امر، فرق بین انشاء و اخبار، طلب و اراده، مره و تکرار، فور و تراخى و اجزا مورد بررسى قرار گرفته است.
مقصد دوم، درباره مقدمه اجب است. بحث در این است که اگر یک امر وجوبى از طرف شارع و مولى صادر شد، بهطورى که انجام آن محتاج مقدماتى است، آیا عقل حکم به ملازمه وجوب آن با وجوب مقدمات آن خواهد نمود یا نه و مىتوان گفت مقدمات آن هم، وجوب شرعى و مولوى دارند؟ مؤلف، قبل از شروع در اصل بحث به بررسى مقدمات لازم از قبیل اصولى یا فقهى بودن مسئله، تقسیمات مقدمه واجب و اقسام واجب مىپردازد.
مقصد سوم، درباره ضد است. این بحث، از مباحث مهم و مفید اصولى است. بحث در آن، پیرامون این است که اگر مولى به چیزى امر نمود، آیا نفس این امر و دستور، اقتضا و دلالت بر نهى از ضد این مأموربه دارد یا نه؟
مقصد چهارم، در جواز اجتماع امر و نهى و مقصد پنجم، در عام و خاص و مقصد ششم، در مطلق و مقید است و بدین ترتیب، جلد اول پایان مىپذیرد.
جلد دوم کتاب، مشتمل بر سه مبحث و رسالهاى در اجتهاد و تقلید است:
مبحث اول، درباره قطع و اقسام آن است. مبحث دوم، درباره ظن و مبحث سوم، درباره شک و مجارى اصول عملیه است. مؤلف، در خاتمه کتاب، به بحث و بررسى پیرامون اجتهاد و تقلید مىپردازد و نظریات خود را ارائه مىدهد.
سرشناسه | : | حائری، عبدالکریم، ۱۲۳۸؟ - ۱۳۱۵. |
عنوان و نام پدیدآور | : | دررالفواائد ( منتخب - ویرایشی)[چاپ سنگی]/شیخعبدالکریم یزدیحایری ؛ کاتب:محمدمهدیبنمحمدتقی اصفهانی |
وضعیت نشر | : | طهران :سید اسمعیلمجتهدالعراقی،۱۳۳۸ق.(طهران :مطبعه میرزاعلیاصغر ، مطبعه علمی ) |
مشخصات ظاهری | : | ج ۱(۷۳-۱) ، ج۲ ( ۱۳۹-۱)؛ قطع : ۵/۱۷×۲۵سم |
یادداشت | : | زبان:عربی |
آغاز، انجام، انجامه | : | آغاز:جلد اول : بسمله .. الحمدلله ربالعالمینو الصلوة و السلام علی خیر خلقة .... آغاز:جلد دوم : بسمله ... اعلم ان من وضع علیه قلم التکلیف اذا .... انجام:جلد اول : ... کاستعمال الاالفاظ الدلة علی المعانی العرفیة فافهم زهرتر ..... انجام:جلد دوم : ....اوئل و اللعنة الدائمة علی اعدائهم و مخالفیهم و مبغفیهم ما تئاخرت الاضداد. |
یادداشت استنساخ | : | تاریخ کتابت : ۱۳۳۸ق. |
مشخصات ظاهری اثر | : | نوع و درجه خط:نسخ. نوع و تز ئینات جلد:جلد مقوایی ، روکش تیماجمشکی ، مجدول ، ضربی . |
توضیحات نسخه | : | نسخه بررسی شد. |
نمایه ها، چکیده ها و منابع اثر | : | منابع اثر :www.aghabozorg.ir |
معرفی چاپ سنگی | : | کتابی است در اصول فقه مشتمل بر اکثر مسائل این علم و فقط مبحث اجتهاد و تقلید را ندارد و در حقیقت این کتاب تقریرات بحث استادش سید محمد فشارکی می باشد. |
موضوع | : | اصول فقه شیعه |
شناسه افزوده | : | اصفهانی ، محمدمهدیبنمحمدتقی ،قرن۱۴. ، کاتب ضیایی ، فروشنده |
شماره بازیابی | : | ۶-۱۹۳۴ ( ۲ج( در یک مجلد ) ؛ ۱۳۳۸ق ؛جلد مقوایی با روکش تیماج قهوهای) ۶-۳۰۱۰( ۲ج ( در یک مجلد ) ؛ ۱۳۳۸ق؛ جلد کاغذی ، سبز رنگ ، عطف و لچکی تیماج قهوهای ؛ جدا شدگی جلد از شیرازه ، ازهم گسیختگی اوراق ، آثار لکه ، رطوبت زدگی ) ۶-۳۳۶۵ (۲ج ( در یک مجلد )؛ ۱۳۳۸ق؛جلد مقوایی ، عطف الحاقی پارچه ای مشکی؛ یادداشتی دستنویس در صفحه آخر ) ۶-۱۴۴۱۷( ۲ج ( در یک مجلد ) ؛ ۱۳۳۸ق ؛ صحافی جدید ، چرم مصنوعی ، نقش ترنج زرکوب ) ۶-۲۵۵۶۷ ( ۲ج ( در یک مجلد ؛ ۱۳۳۸ق ؛ بدون جلد) ۶-۳۲۷۹۱( ۲ج ( در یک مجلد ) ؛ ۱۳۳۸ق ؛جلد مقوایی ، روکش تیماج مشکی ، مجدول ضربی ؛ آثار لکه ، رطوبت زدگی ) ۶-۱۵۳۹( ج۱؛ ۷۳ص؛ ۱۳۳۸ق: صحافی جدید ، جلد گالینگور قهوهای ) ۶-۷۴۲ (ج۲؛ ۱۳۹ص؛ ۱۳۳۸ق ؛مقوایی، روکشگالینگورطرحدارقهوهای، عطف روکشگالینگورطرحدارقهوهایوصالیشده) ۶-۷۴۵ (ج۲؛ ۱۳۹ص؛ ۱۳۳۸ق ؛مقوایی، روکشتیماجمشکی، جدولمضاعفضربی) ۶-۱۵۴۳ (ج۲؛ ۱۳۹ص؛ ۱۳۳۸ق ؛مقوایی، روکشکاغذیکرم با طرحگلوبرگآبی-سبز، عطف روکشتیماجمشکی) ۶-۱۵۵۲ (ج۲؛ ۱۳۹ص؛ ۱۳۳۸ق ؛مقوایی، روکشگالینگورقهوهای، عطف روکشگالینگورطرحدارقهوهای) ۶-۲۲۳۷۸( ج۲؛ ۱۳۹ص؛ ۱۳۳۸ق ؛ جلد پارچهای نقش گل و بته ،نارنجی و کرم رنگ ؛ فرسودگی جلد آثار لکه ) ۶-۲۸۳۳۹ ( جلد کاغذی ، عطف و لچکیها ترنج مشکی) |
شماره دستیابی | : | ۶-۲۲۸۸۸ |
http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1819987&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_&sortKeyValue2=sortkey_
دررالفواائد ( منتخب - ویرایشی)
درر الفوائد، تقریرات بحث سید محمد بن قاسم طباطبایى فشارکى (متوفاى 1316 قمرى) است که توسط علامۀ مجدد، آیتالله شیخ عبدالکریم بن محمد جعفر مهرجردى حائرى یزدى (متوفاى 1355 قمرى) مؤسّس حوزۀ علمیّۀ قم نوشته شده است. سید محمد فشارکى از اجلاء شاگردان میرزاى شیرازى بزرگ بوده که بعد از رحلت ایشان از سامراء به نجف مىرود.[۱] محتویات[نهفتن] تاریخ تألیف و انتشارکتاب درر الفوائد پس از وفات سید محمد فشارکى اصفهانى تألیف شده، زیرا به دنبال نام ایشان عبارتهاى «نوراللّه مضجعه» و «طاب ثراه» دیده مىشود و از طرفى قبل از ارتحال آخوند خراسانى در سال 1329 قمرى نگاشته شده، زیرا بعد از نام ایشان عبارتهاى «دام بقاه» و نظائر آن دیده مىشود. بنابراین، کتاب بین سالهاى 1316 قمرى تا 1329 قمرى تألیف شده است. آن چنانکه در مقدمۀ کتاب گفته شده، مؤلف ابتدا کتاب اصولى به نام درر الفوائد را نگاشته که علاوه بر این که مسائل مهم اصولى را در بر داشته در نهایت اختصار و داراى متنى روان و آسان بوده است؛ ولى پس از مدتى در بعضى از نظریات مطرح شده، تجدید نظر کرده و آنچه به نظرش مورد نیاز بوده اضافه کرده که در حواشى کتاب مشهود است. این کتاب در زمان حیات مؤلف چاپ شده است. جلد اول آن در سال 1337 قمرى و جلد دوّم در سال 1338 قمرى انتشار یافته است. مخارج انتشار آن هم به وسیلۀ حاج سید اسماعیل بن حاج آقا محسن عراقى تأمین شده است.[۲] ساختار و گزارش محتواکتاب از دو جلد تشکیل شده است. جلد اوّل در اصول لفظى و جلد دوّم اصول عملى مىباشد. کتاب بر اساس مقدمه و مقاصدى تدوین شده است. از صفحۀ 4 تا 38 مقدمه و پس از آن مقاصد مطرح مىشود. غیر از بحث اجتهاد و تقلید، تمامى مباحث علم اصول در کتاب مطرح شده است. مباحث مطرح شده در مقدمه عبارتند از: حقیقت وضع، وضع مرکبات، علامتهاى حقیقت و مجاز، حقیقت شرعى، صحیح و اعم، استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا، مشتق و مباحث مربوط به آن. در جلد اول 5 مقصد آورده شده که عبارتند از: مقصد اوّل اوامر، مقصد دوم مقدمۀ واجب، مقصد سوم مسألۀ ضد و مسألۀ ترتب، مقصد چهارم در اجتماع امر و نهى، آیا نهى از شىء اقتضاء فساد آن را دارد یا نه و مبحث مفاهیم (مفهوم شرط، مفهوم وصف و مفهوم غایت) است و در مقصد پنجم عام و خاص و مطلق و مقید آمده است. (البته در کتب اصولى متداول مبحث مفاهیم و مبحث مطلق و مقید به صورت دو بحث مستقل مطرح شدهاند.) بحث اوامر؛ شامل 6 فصل است که عبارتند از: فصل اول تحقیق معناى صیغۀ افعل و نظائر آن، فصل دوّم طلب و اراده، فصل سوم این که آیا صیغۀ امر حقیقت در وجوب یا ندب یا هر دو مىباشد یا نه، فصل چهارم جملات خبرى که در مقام طلب استعمال مىشوند، فصل پنجم مفاد هیئت إفعل، فصل ششم در إجزاء (إجزاء امر اضطرارى از اختیارى و إجزاء امر ظاهرى از واقعى). در بحث مقدمۀ واجب 9 امر را بیان مىکند که عبارتند از: آیا امر بنفسه ظهور در انجام فعل به سبب فاعل یا با نسبت به فاعل و با اختیار فاعل یا بدون اختیار فاعل دارد یا تفصیل قائل شویم، امر دوم واجب تعبدى و توصلى، امر سوم واجب مطلق و مشروط، امر چهارم واجب معلق و منجز، امر پنجم مقدمۀ موصله، امر ششم اینکه آیا امر به مسبب، به امر به سبب برمىگردد یا نه، امر هفتم آیا اجزاء مرکب متصف به وجوب مقدمى هستند یا وجوب نفسى، امر هشتم استدلال قائلین به وجوب مقدمه و امر نهم مقدمات حرام. مبحث عام و خاص شامل 7 فصل مىباشد که عبارتند از: حجیت عام مخصص در آنچه که تخصیص نخورده است، تمسک به عام قبل از فحص، خطاب شفاهى، عامى که به دنبال آن ضمیرى مىآید که به بعضى از افراد آن برمىگردد، تخصیص عام با مفهوم مخالف، تخصیص کتاب با خبر واحد و حمل عام بر خاص. جلد دوم، مباحث عقلى علم اصول مىباشد و از سه مبحث تشکیل مىشود. مبحث اول مبحث قطع است تا صفحۀ 22، مبحث دوم مبحث ظن تا صفحۀ 89 و مبحث سوم؛ شامل چهار مسأله است: مسألۀ اوّل، اصل برائت تا صفحۀ 113، مسألۀ دوم اصل اشتغال تا صفحۀ 149، مسألۀ سوم اصالت تخییر صفحۀ 149 و 150 و مسألۀ چهارم استصحاب که تا صفحۀ 220 مىباشد. به دنبال این مباحث قاعدۀ تجاوز تا صفحۀ 237 و أصالة الصحة تا صفحۀ 240 آمده و در خاتمه بحث استصحاب، تعارض استصحاب با سایر قواعد مقرر در مورد فرد شک کننده و تعارض در استصحاب تا صفحۀ 262 مطرح مىشود. در خاتمۀ کتاب نیز بحث تعادل و تراجیح آمده است. اگر چه مؤلف در سطر اوّل صفحۀ 189 این چنین عبارتى دارد که «المبحث الثالث فی مسائل الشک و فیه مقاصد» و در سطر دوم مىفرماید: «المقصد الأول فی أصالة البرائة»، امّا در متن کتاب مقصد دوم و سوم و چهارم دیده نمىشود و شاید منظور از مقاصد که در سطر اول گفته شده، همان مسائل چهارگانه است که در سطر 12 همان صفحه بیان شده است «فههنا أربع مسائل»، که شامل اصل برائت و اشتغال و تخییر و استصحاب مىباشد. استصحاب شامل یازده امر است که عبارتند از: امر اول استصحاب حکم عقل، امر دوم ادلۀ استصحاب، امر سوم استصحاب کلى، امر چهارم استصحاب امور تدریجى، امر پنجم استصحاب تعلیقى و تقدیرى، امر ششم استصحاب حکم شریعتهاى سابق، امر هفتم اصل مثبت، امر هشتم مجهولَی التاریخ، امر نهم در اینکه آیا در مورد فردى از عام که در زمانى بواسطۀ مخصص خارج شده اخذ به عام مىکنند یا به استصحاب حکم مخصص اخذ مىشود، امر دهم اخذ موضوع در استصحاب و امر یازدهم فرق بین قاعدۀ یقیین و استصحاب. نوآوریها و ابتکاراتمؤلف داراى نظریات جدید و بدیعى است که به بعضى از آنها اشاره مىشود. در بحث وضع حروف، وضع و موضوع له را عام و خصوصیات را نه از لفظ، بلکه از خارج دانستهاند.[۳] در بحث إجزاء، مقتضى اصل را عدم إجزاء مطلقا مىداند، با بیانى که در صفحۀ 51 آوردهاند. در بحث اصولى بودن مقدمۀ واجب نظر خود را به نحو تردید بیان مىکند. به این معنا که اگر بحث به ملازمۀ عقلى برگردد مسألۀ اصولى است و اگر به وجوب مقدمه برگردد مسألۀ فقهى است، اگر چه اوّلى را ظاهر مىداند.[۴] در بحث تأسیس اصل در مورد شک در عبادى بودن و توصلى بودن، بدون نیاز به مقدمات حکمت، به پیروى از استادش سید محمد فشارکى ظهور هیئت امر در اینکه متعلّق آن تمام مقصود است را اثبات نمودهاند.[۵] یکى دیگر از نکات مفید کتاب در بحث واجب تعلیقى است که مؤلف پس از طرح بحث و طرح جواب صاحب هدایة المسترشدین و صاحب فصول، مباحث ارزندهاى را با این مقدمه آغاز مىکند «أقول و المهم بیان کیفیة الإرادات اللبّیة المتعلقة بالأفعال لکی یتضح الحال»[۶] از حواشى مهمى که نشان دهندۀ تغییر نظر مؤلف مىباشد، پذیرش استدلال شیخ اعظم انصارى به شهادت وجدان به ثبوت ملازمه بین طلب متعلّق به مقدمات است و مؤلف در تأیید این استدلال این گونه تعبیر مىآورد که از محکمترین و متینترین دلایل است؛ ولى در صفحۀ بعد این گونه در حاشیه این مطلب را رد مىکند؛ «متى راجعنا وجداننا نجد من أنفسنا أنا فی أوامرنا لسنا بمقهورین فی إرادة مقدمات المطلوب». مؤلف همین تغییر نظر را در مقدمات حرام دارند.[۷] یکى دیگر از مهمترین نظریاتى که مؤلف به پیروى استادش از میرزاى شیرازى نقل کرده، مسألۀ ترتب مىباشد که با این عبارت اهمیت آن را ذکر کرده است؛ «فلیتأمل فی المقام فإنه مما ینبغی أن یصرف لأجله اللیالی و الأیام». این مسأله در وجه دوم تصحیح تعلّق امر فعلى به ضد در حالى که ضد دیگر نیز مأمور به باشد بیان شده است.[۸] از نکات با ارزش دیگر در کلام مؤلف که در بحث مطلق و مقید آمده، رد کردن مقدمۀ اول از مقدمات حکمت؛ یعنى احراز در مقام بیان بودن متکلم است، به این ترتیب که در حمل کلام بر اطلاق در جایى که قرینه نباشد، ماهیت مهملة مردد است بین مطلق و مقید، و اشکالى نیست در اینکه در ابتدا اراده اولا و بالذات به طبیعت متعلّق است نه اینکه در ابتدا به مقید متعلّق شده و به تبع آن به طبیعت متعلّق باشد.[۹] از دیگر ابتکارات مؤلف اینکه بحث تعادل و تراجیح را از مباحث مربوط به شک و اصول عملیّه جدا دانسته است و در انتهاى بحث اصول عملیّه این گونه مىگوید؛ «تم الکلام فی أحکام الشک بأسرها... و یتلوها الکلام فی التعادل و التراجیح إن شاء اللّه». ویژگىهامؤلف کتاب از طریق سید محمد فشارکى و سایر اساتیدش به نظریات میرزاى شیرازى بزرگ، و از طریق آشنایى با نظریات استادش آخوند خراسانى و حاشیۀ او بر رسائل بر نظریات شیخ اعظم احاطۀ کامل داشته که در جاى جاى کتاب مشهود است. مثلاً«ذهب جمع من مشایخنا إلى الأول تبعا لسید مشایخنا المیرزا الشیرازی - قده - أورد علیه سیدنا الأستاذ نقلاً عن سید مشایخنا المیرزا الشیرازی - قده - قال شیخنا الأستاذ فی تعلیقاته...» بنابراین قسمت عمدهاى از کتاب به طرح نظریات آخوند خراسانى و میرزاى شیرازى و سید محمد فشارکى و شیخ اعظم انصارى اختصاص یافته است. خصوصیت دیگر کتاب طرح خلاصۀ مباحث و دورى از زیادهگویى و پرداختن به مباحث مهم و اصلى علم اصول است؛ مثلاً«فنقول اختلف فی المسألة و قیل فیها أقوال عدیدة لا یهمنا ذکرها خوفاً عن التطویل، تم الکلام فی أحکام الشک بأسرها مع مراعاة الاختصار و الاجتناب عن الزواید و التکرار» و در بیان اقسام استصحاب به اعتبار مستصحب و دلیل و شک مىگوید؛ «لا یهمنا التعرض لذکرها لقلة الجدوى». البته گاهى آنچنان مباحث را به صورت خلاصه مطرح مىکند که مثل بحث طلب و اراده صرفا به بیان اشکال و جواب آخوند صاحب کفایه اشاره دارد.[۱۰] از دیگر نکات کتاب این که مؤلف صرفا به نقل نظریات استادش سید محمد فشارکى نپرداخته بلکه خود، نظریات جدید و بدیعى را در کتاب آورده است. به عنوان نمونه: «کما بیناه فی أول البحث، أقول یمکن أن یکون حاصل...، هذا ما أدى إلیه نظری القاصر فی المقام و علیک بالتأمل التام». نسخۀ موجود در برنامه ناشر: چاپخانۀ مهر-قم قطع: وزیرى تعداد جلد: دو جلد تعداد صفحات متن: 509 صفحه پانویس
https://wikinoor.ir/%D8%AF%D8%B1%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%88%D8%A7%D8%A6%D8%AF_(%D8%AD%D8%A7%D8%A6%D8%B1%DB%8C_%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C_-_%D8%B7%D8%A8%D8%B9_%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85)
|