حاشیههای تدفین یک هنرمند
اقای محمدحسین محمدی فشارکی، معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان
- پنجشنبه / ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ / ۱۰:۳۹
- دستهبندی: اصفهان
- کد خبر: 1400021610750
- منبع : نمایندگی دانشگاه اصفهان
حاشیههای تدفین یک هنرمند
ایسنا/اصفهان فرید زمانی درگذشت، خبر به گوش همه رسید و فضای مجازی پر شد از عکس و فیلمهای او و از همان روز هم، حاشیههای تدفین پیکرش در قطعهای که به نام هنرمندان نامیده شده، آغاز شد.
طی روزهای گذشته، تعدادی از هنرمندان سوگوار، با طوماری که از طرف اساتید به نام حوزه موسیقی مثل ایرج خواجه امیری، محسن کرامتی، علیاصغر شاهزیدی، کیوان ساکت، اردشیر کامکار، علیرضا افتخاری، سامان احتشامی و... امضا شده و در آن بر هنرمند بودن فرید زمانی صحه گذاشتهشده بود، به خانه خودشان؛ یعنی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان رفتند تا جواز دفن او را در قطعه هنرمندان بگیرند، اما مجوزی به آنها داده نشد.
شب قبل از خاکسپاری این هنرمند نیز بار دیگر، شمار زیادی از هنرمندان جوان اصفهان به همراه برادر مرحوم، در نامهای از اداره ارشاد استان اصفهان درخواست کردند تا با ارسال معرفینامه و تائیدیهای خطاب به مجموعه اداری آرامستان باغ رضوان اصفهان، تسهیل گر آرام گرفتن پیکر صدابردار مطرح شهر، در قطعه هنرمندان شوند، اما با مانعی به نام «آییننامههای موجود» روبرو شدند.
قطعه هنرمندان اصفهان متعلق به کیست؟
محمدشریف توکلی، خواننده و ترانهسرا معتقد است که «نظر هنرمندان باید بر همه مصوبات موجود ارجح باشد، لااقل برای اداره ارشادی که خانه هنرمندان است.»
او به ایسنا میگوید: تا لحظه خاکسپاری فرید، اساتید بزرگ موسیقی ایران، ازجمله کیهان کلهر و حتی رئیس دفتر موسیقی تهران بهواسطه نامهنگاری و یا تماس با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان، تقاضای تدفین فرید زمانی، صدابردار درجهیک اصفهان را در قطعه هنرمندان داشتند اما این اداره کل بر خواسته تمام این بزرگان چشم بست و بیتوجه به شأن هنری آنها، مصوبات را سپر تصمیم خود کرد.
توکلی خاطرنشان میکند: حجتالاسلام معتمدی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان نیز پیشنهاد داد که بروید و از شهرداری بخواهید تا با اختیارات خودش فرید زمانی را در قطعه نامآوران به خاک بسپارد.
او توضیح میدهد: چند مصوبه در اداره ارشاد برای جواز دفن در قطعه هنرمندان وجود دارد که مسلماً در مورد هنرمندان، بعد از درگذشتشان و توسط بازماندگان آنها پیگیری میشود وگرنه هنرمند درگذشته که به فکر دفن خود در قطعه نامآوران نیست. این شروط هم عبارتاند از ۳۰ سال سابقه کار، دارا بودن دکتری حوزه هنری یا درجهیک هنری و نشان ملی.
این هنرمند حوزه موسیقی تصریح میکند: فرید زمانی ۳۷ سال سن داشت اما در بین صدابرداران اندک شهر، خبره و درجهیک بود و میتوان گفت که بر گردن بسیاری از صدابرداران این شهر حق استادی دارد. فعالیت غیرقابلانکار فرید در سطح کشور هم نشان ملی اوست. در باب داشتن درجه هنری، شورای تصمیمگیر این مقوله، سالی یکبار تشکیل میشود و در مورد فردی که امروز بدرود حیات گفته مسلماً تشکیل ضروری این شورا لازم است ولی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی باید پیگیر این مهم باشد نه خانواده داغدار مرحوم.
توکلی میافزاید: توان و استعداد فرید در امر صدابرداری بر هیچیک از هنرمندان شهر پوشیده نبود و گواه این مدعا، نامۀ به امضا رسیده توسط هنرمندان به نام شهر و کشور است.
این ترانهسرا، با اشاره به اینکه محمد اللهیاری، مدیرکل خانه موسیقی تهران روز درگذشت فرید مستقیماً با حجتالاسلام رمضانعلی معتمدی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان تماس گرفته و خواستار انجام همکاریهای لازم شده بود، میگوید: ما برای پیگیری نتیجه این تماس در اداره کل ارشاد منتظر بودیم اما هیچ ترتیب اثری داده نشد و ما به اجبار، پیکر فرید را تا انجام هماهنگیها، یک روز نگه داشتیم. در این مدت نیز از اساتید مطرحی چون کیهان کلهر و علیرضا افتخاری و... که به امر صدابرداری و سواد کمنظیر فرید در این زمینه اشراف داشتند، خواستیم تا ما را همراهی کنند و آنها نیز علاوه بر امضای نامه، مستقیماً با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان گرفتند و درخواستشان را بیان کردند.
او ادامه میدهد: با فرارسیدن موعد خاکسپاری از ساعت ۸ صبح شروع به صحبت با افراد مختلف در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان کردیم و به قولی مرتب پاسکاری شدیم تا اینکه در نهایت ساعت ۱۲ توجیهی چنین شنیدیم: «مصوبه از تهران است و ما اختیاری نداریم.»
توکلی میپرسد: با وجود تکرار موارد مشابه برای هنرمندان درگذشته دیگر، چرا اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان هنوز تلاشی برای تغییر این مصوبه پر اشکال و افزایش اختیارات خود در مورد خاکسپاری نا بههنگام هنرمندانش نکرده است؟
این خواننده، با اشاره به اینکه پیشتر نیز تلاشهایی برای خاکسپاری هنرمندان جوانی که به دلیل کرونا از دنیا رفته بودند در قطعه هنرمندان انجامشده و به ثمر نرسیده بود، تصریح میکند: مسئولان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان حتی صورتجلسهای از تمام مراجعات قبل در طول این مدت ثبت نکردهاند و نامهای که ما با بیش از ۱۰۰ امضا از هنرمندان نامی کشور برای صحه گذاشتن بر هنرمند بودن فرید تهیهکرده بودیم نیز بررسی نکردند. در شرایط فعلی که هیچ کنسرتی نیست تا اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان به هنرمندان حوزه موسیقی با صدور مجوز خدمترسانی کند، آیا نباید لااقل برای بررسی درخواست چند هنرمند سوگوار وقت بگذارد؟
او میگوید: یکی از دلایل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برای امتناع از خاکسپاری فرید، نامآور نبودن او در بین عامه مردم و شکایت سایر خانوادهها بود اما آیا تمام پزشکان و ورزشکارانی که در قطعه هنرمندان و نامآوران اصفهان به خاک سپردهشدهاند، جز در بین صاحبنظران حوزه خودشان، در میان عامه مردم هم شناختهشده هستند؟ و آیا تا کنون صدابرداری پر کارتر و باسوادتر از فرید زمانی بااینهمه امضای تائید از طرف هنرمندان بزرگ، از دنیا رفته که دیگر خانوادهها بخواهند نسبت به دفن او در این قطعه معترض شوند؟
به گفته توکلی، اتفاقاً سؤال هنرمندان پیشکسوت و جوانِ اصفهان این است که پس قطعه هنرمندان و نامآوران باغ رضوان اصفهان متعلق به کیست؟ و اگر منزل ابدی هنرمندی چون فرید زمانی با آن همه مهر تائید از سوی بزرگان حوزه موسیقی در دل این قطعه نبوده، پس اینجا جای چه کسانی است و چه افرادی با تائید چه کسانی اینجا دفن شدهاند؟
قطعه هنرمندان، نامآوران، یا هنرمندانِ نامآور؟
خسرو ثقفیان، یکی از هنرمندان باسابقه حوزه تئاتر اصفهان نیز دراینباره در گفتوگو با ایسنا با تأکید بر اینکه بازنگری در شیوه دفن هنرمندان در قطعه هنرمندان ضروری است، اظهار میکند: مسئله اینجاست که بهطورکلی کسی حرف ما را گوش نمیدهد.
او میافزاید: حدود ۲۰ سال پیش، زمانی که رئیس انجمن هنرهای نمایشی اصفهان بودم، طرحی را با ۱۰ شرط به شهرداری ارائه کردم که دارا بودن ۸ مورد از آنها، برای خاکسپاری هنرمندان در این قطعه کافی بود. همچنین لازم دانستم گروهی از صاحبنظران و متخصصان، به بررسی این شروط بپردازند تا خانواده متوفی روند مشخصی را طی کنند و بعد از درگذشت هنرمند، پیکر او بهمنظور تشخیص هنرمند بودن یا نبودن او توسط بازماندگان، روی زمین نماند اما چه سود.
ثقفیان، معتقد است که پیش از رسیدگی به هر مورد دیگری، باید از قطعه مورد بحث تعریف مشخصی ارائه شود و بر این اساس، این قطعه یا قطعه هنرمندان است، یا قطعه نامآوران و یا قطعه هنرمندانِ نامآور، که هرکدام از اینها علاوه بر تعاریف متفاوت، شرایط متفاوتی هم خواهند داشت.
این کارگردان تئاتر تصریح میکند: اگر قطعه، متعلق به هنرمندان است نباید ملاکی برای مدت فعالیت هنرمند در نظر گرفت و همین که مشخص شد متوفی هنرمند بوده و در مدت حیات کار انجام میداده، باید در این قطعه به خاک سپرده شود. اگر قطعه متعلق به نامآوران باشد، مشخصاً از کسانی صحبت میکنیم که در شهر یا کشور کارهای خاصی انجام داده و استحقاق خاکسپاری در این بخش را دارند و اگر هم قطعه متعلق به هنرمندان نامآور باشد، مسئله بسیار خاصتر است و شرایط بیشتری تعریف میشود که در این صورت از نظر من شاید در حال حاضر فقط ۱۰ نفر در قطعه نامآوران باغ رضوان این شرایط را دارند.
او با تأکید بر اینکه «ما نمیخواهیم مردگان را درجهبندی کنیم» ادامه میدهد: عنوان این قطعه خودبهخود تفاوتهایی را ایجاد میکند ولی در حال حاضر، نظم تعریفشدهای بر این قطعه حاکم نیست؛ اشخاصی هستند که فرضاً فیزیک خاصی داشتهاند و یا در چند فیلم، اصطلاحاً نقش «سیاهیلشکر»را ایفا کردهاند و به همین دلیل و بهواسطه ارتباطاتی که وجود داشته، در این قطعه به خاک سپردهشدهاند! همین اتفاق از اعتبار قطعه نامآوران تا این حد کاسته که عدهی از پیشکسوتان به من میگویند وصیت میکنم ما را در این قطعه دفن نکنید!
ثقفیان میگوید: شرایط معرفینامه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی باید ملموس، عملی و قابلاندازهگیری باشد؛ مثلاً ۳۰ سال سابقه کاری را برای هنرمندان بالای ۶۰ سال ملاک بداند. اکنون این سؤال مطرح است که آیا اداره ارشاد یا شهرداری اصفهان بایگانی کاملی برای یافتن اطلاعات هنرمندان شهر دارد؟ اگر نه، باید از متخصصین هنر در حوزههای مختلف کمک بگیرد، شرایط را در حضور آنها تدوین کند و حتی چند سال یکبار این شرایط را اصلاح کند.
این هنرمند باسابقه تئاتر خاطرنشان میکند که بعد از درگذشت یک عزیز، روحیه خانواده و اطرافیان او را هم باید در نظر گرفت چرا که آنها انتظار دارند اگر در دوره حیات به هنرمندشان احترام گذاشته نشده، حداقل بعد از درگذشت عزیزشان به او احترام گذاشته و با دفن پیکرش در قطعه هنرمندان موافقت شود. در این مورد هیچ احتیاجی به امضای کسی هم نیست و شهرداری و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان باید همه هنرمندانشان را بشناسند.
نظر نهایی او این است: تا زمانی که نام و تعریف مشخصی برای قطعه مذکور در نظر گرفته نشود و قوانین همه شمولی با نظر متخصصین حوزههای مختلف هنری برای این قطعه تدوین نشود، مثل شترمرغی خواهد بود که دلبخواه تصمیم گیران زمانی شتر میشود و زمانی مرغ. به همین دلیل هم گاهی پیکر یک نفر با تعریف نامآور در این قطعه دفن میشود، اما دیگری با تعریف هنرمند نامآور در آن دفن نمیشود.
باید به قوانین عمل کنیم
محمدحسین محمدی فشارکی، معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان اما دراینباره به ایسنا میگوید: آییننامهای توسط آقای جنتی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی برای استانها ارسال و در آن قید شده که اگر هنرمندی درجهیک هنری، یا ۳۰ سال فعالیت مستمر فنی و تأثیرگذار و یا نشان ملی داشته باشد، اجازه دفن شدن در آرامستانهای خاص هنرمندان را دارد.
او به دخیل بودن تصمیم سه نهاد (شهرداری اصفهان، حوزه علمیه اصفهان و دانشگاه اصفهان) در این مورد نیز اشاره میکند و ادامه میدهد: اگر مواردی مغایر با شرایط آییننامه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در قطعه مذکور به خاک سپردهشدهاند، احتمالاً از طریق سه نهاد دیگر سفارش شدهاند.
معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان، امضای هنرمندان را برای تائید هنرمند بودن یک فرد فاقد اعتبار برای تصمیمگیری در این موارد میداند و تصریح میکند: شاید نیاز باشد در آینده پیشکسوتان و هنرمندان، طرح نامهای را در قالب پیشنهاد از طریق مراجع قانونی به وزارت ارشاد بفرستند و خواستار آییننامه اصلاحی با درخواستهای خودشان باشند اما تا آن روز امضای آنها برای تصمیمگیری ملاک نیست و ما باید به قوانین موجود عمل کنیم.
فرید زمانی، صدابردار و تهیه کننده موسیقی، ۱۳ اردیبهشتماه، در قطعه شماره هشت آرامستان فولادشهر به خاک سپرده شد.
انتهای پیام
- دبیر سمیرا قاسمی
- دبیر سمیرا قاسمی
- خبرنگار پرستو حسنی
اخبار مرتبط
https://www.isna.ir/news/1400021610750/
https://www.isna.ir/news/1400021610750/%D8%AD%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%AF%D9%81%DB%8C%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF