***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

فرهنگ موضوعی آداب و رفتار مسئولان حکومت اسلامی

منتشر شده در خبرگزاری ایثار پرس 

دکتر سید جواد هاشمی فشارکی

http://www.isarpress.ir/?p=6760

گروه : آخرین اخبار / ادبیات پایداری / صفحه اول / ویژه

  • شناسه : 6760
  • 24 شهریور 1400 - 16:16

هنگامی که امام علی (ع)، مالک اشتر نخعی را به امارت مصر منصوب کرد، به او فرمانی در قالب یک نامه نوشت، ودر آن ضمن شناخت اقشار گوناگون اجتماعى ، ویژگی‌های حکومت اسلامی، اخلاق و رفتارحاکم ومدیران اسلامی، روش برخورد با مردم و بادشمن ، حقوق شهروندان، رابطه دولت با شهروندان و غیره را تبیین کرده و نصایح وهشدارهای بسیار ارزنده ای را بیان داشته اند.

این نامه از مهمترین اسناد سیاسی حقوق اسلامی در مورد آئین و نظام حکمرانی یا آداب الملوک و ویژه کارگزاران نظام اسلامی است و ضرورت دارد سرلوحه همه مسوولان جمهوری اسلامی باشد و لازم است همه مدیران عالی ؛ متوسط و جز یک دوره آموزشی با سرفصلهای زیر را بگذارنند .

نامه53 نهج البلاغه که امام علی (ع) به مالک اشتر تاکید کرده اند  ، حاوی ویژگی های مدیران نظام اسلامی واصول مدیریتی است . منبع اولیه متن و ترجمه آن از حوزه نت به تاریخ  1397/6/22 بوده وکه بصورت کاربردی و موضوعی تدوین و جهت بهره برداری تقدیم گردیده است .

دکتر سید جواد هاشمی فشارکی

بخش اول : 

https://javadfesharaki.blog.ir/1400/06/24/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C

  1. کتاب و سنّت ملاک حکمرانی

بر اساس بیان امام علی (ع) معیار اداره امور جامعه  رجوع به کتاب و سنّت می باشد :

  1. جایی که کارها بر تو مشکل شود و در اموری که برایت شبهه حاصل گردد حلّ آن را به خدا و پیامبرش ارجاع ده، وَارْدُدْ اِلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ ما یضْلِعُک مِنَ الْخُطُوبِ، وَ یشْتَبِهُ عَلَیک مِنَ الاْمُورِ،
  2. که خداوند به مردمی که هدایتشان را علاقه داشته فرموده: «ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا و پیامبر و اولی الامر از خودتان را اطاعت کنید، و اگر در برنامه ای اختلاف کردید حکمش را به خدا و رسول بازگردانید». فقَدْ قالَ اللّهُ سُبْحانَهُ لِقَوْم اَحَبَّ اِرْشادَهُمْ: «یا اَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اَطیعُوا اللّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الاْمْرِ مِنْکمْ، فَاِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیء فَرُدُّوهُ اِلَی اللّهِ وَ الرَّسُولِ».
  3. بازگردان به خدا قبول آیات محکم او، و ارجاع به رسول پذیرفتن سنّت اوست که جمع کننده همگان بر یک رأی است و پراکنده نیست. فَالرَّدُّ اِلَی اللّهِ الاْخْذُ بِمُحْکمِ کتابِهِ، وَ الرَّدُّ اِلَی الرَّسُولِ الاْخْذُ بِسُنَّتِهِ الْجامِعَةِ غَیرِ الْمُفَرِّقَةِ.

 

  1. قاضیان و داوران در نظام اسلامی

بر اساس فرمایش امام علی (ع) قاضیان و داوران در نظام اسلامی چنین ویژگی ها و شایستگی هایی بایستی داشته باشند :

  1. برای قضاوت بین مردم برترین شخص نزد خودت را انتخاب کن، ثُمَّ اخْتَرْ لِلحُکمِ بَینَ النّاسِ اَفْضَلَ رَعِیتِک فی نَفْسِک،
  2. کسی که امور قضاوت او را دچار تنگنا نکند، مِمَّنْ لاتَضیقُ بِهِ الاْمُورُ،
  3. و برخورد مدعیانِ پرونده وی را گرفتار لجبازی ننماید، وَ لا تُمْحِکهُ الْخُصُومُ،
  4.  و در خطا پافشاری نورزد، وَ لا یتَمادی فِی الزَّلَّةِ،
  5. و هنگام شناخت حق از بازگشت به آن درنماند، وَ لایحْصَرُ مِنَ الْفَیءِ اِلَی الْحَقِّ اِذا عَرَفَهُ،
  6. و درونش به طمع میل نکند، وَ لاتُشْرِفُ نَفْسُهُ عَلی طَمَع،
  7. و در رسیدن به حقیقت مقصود به اندک فهم اکتفا ننماید، وَ لایکتَفی بِاَدْنی فَهْم دُونَ اَقْصاهُ،
  8.  و درنگش در شبهات از همه بیشتر باشد، وَ اَوْقَفَهُمْ فِی الشُّبُهاتِ،
  9. و دلایل را بیش از همه به کار گیرد، وَ آخَذَهُمْ بِالْحُجَجِ،
  10.  و از رفت و آمد نزاع کنندگان کمتر ملول شود، وَ اَقَلَّهُمْ تَبَرُّماً بِمُراجَعَةِ الْخَصْمِ،
  11.  و در کشف امور از همه شکیباتر، وَ اَصْبَرَهُمْ عَلی تَکشُّفِ الاْمُورِ،
  12. و در وقت روشن شدن حکم از همه قاطع تر باشد، وَ اَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضاحِ الْحُکمِ،
  13.  کسی که ستایش مردم او را دچار خودبینی نکند، مِمَّنْ لایزْدَهیهِ اِطْراءٌ،
  14. وتمجیدوتعریف او را به تعریف کننده مایل ننماید، وَ لایسْتَمیلُهُ اِغْراءٌ،
  15. که آراستگان به این صفات درجامعه اندکند. وَ اُولئِک قَلیلٌ.
  16. قضاوت قاضی را هرچه بیشتر بررسی کن، ثُمَّ اَکثِرْ تَعاهُدَ قَضائِهِ،
  17.  و در پرداخت مال به او گشاده دست باش آن مقدار که نیازش را برطرف کند، وَافْسَحْ لَهُ فِی الْبَذْلِ ما یزیلُ عِلَّتَهُ،
  18.  و احتیاجش به مردم کم شود، وَ تَقِلُّ مَعَهُ حاجَتُهُ اِلَی النّاسِ،
  19. و آنچنان مقامش را نزد خود بالا بر که از نزدیکانت احدی در نفوذ به او طمع ننماید، وَ اَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَیک ما لایطْمَعُ فیهِ غَیرُهُ مِنْ خاصَّتِک،
  20. تا از ضایع شدنش به توسط مردم نزد تو در امان بماند. لِیأْمَنَ بِذلِک اغْتِیالَ الرِّجالِ لَهُ عِنْدَک.
  21. در زمینه انتخاب قاضی از هر جهت دقت کن دقّتی بلیغ و رسا، فَانْظُرْ فی ذلِک نَظَراً بَلیغاً،
  22. که این دین اسیر دست اشرار بود، فَاِنَّ هذَا الدّینَ قَدْ کانَ اَسیراً فی اَیدِی الاْشْرارِ،
  23. در آن به هوا و هوس عمل می کردند، یعْمَلُ فیهِ بِالْهَوی،
  24.  و وسیله دنیاطلبی آنان بود. وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیا.

 

  1. کارگزاران و مدیران در نظام اسلامی

بر اساس بیان گهربار امام علی (ع) در نظام اسلامی ،کارگزاران و مدیران در نظام اسلامی بایستی چنین ویژگی هایی داشته باشند و وضعیت آنان رسیدگی شود :

  1. سپس درامور کارگزاران حکومتت دقت کن ثُمَّ انْظُرْ فی اُمُورِ عُمّالِک،
  2. و آنان را پس از آزمایش به کار گیر، فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِباراً،
  3. از راه هوا وهوس و خودرأیی آنان را به کارگردانی مگمار، وَ لاتُوَلِّهِمْ مُحاباةً وَ اَثَرَةً،
  4. زیرا هوا و هوس و خودرأیی جامع همه شعبه های ستم و خیانت است. فَاِنَّهُما جِماعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ و الْخِیانَةِ.
  5. از عمّال حکومت کسانی را انتخاب کن که اهل تجربه و حیاءاند، و از خانواده های شایسته و در اسلام پیش قدم ترند، وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ اَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَیاءِ، مِنْ اَهْلِ الْبُیوتاتِ الصّالِحَةِ وَ الْقَدَمِ فِی الاِْسْلامِ الْمُتَقَدِّمَةِ،
  6. چرا که اخلاق آنان کریمانه تر، و خانواده ایشان سالم تر، و مردمی کم طمع تر، و در ارزیابی عواقب امور دقیق ترند. فَاِنَّهُمْ اَکرَمُ اَخْلاقاً، وَ اَصَحُّ اَعْراضاً، وَ اَقَلُّ فِی الْمَطامِعِ اِشْرافاً، وَ اَبْلَغُ فی عَواقِبِ الاْمُورِ نَظَراً.
  7. سپس جیره آنان را فراوان ده، زیرا این برنامه برای آنان در اصلاح وجودشان قوّت است، و ازخیانت درآنچه زیردست آنان می باشد بی نیازکننده است، ثُمَّ اَسْبِغْ عَلَیهِمُ الاَْرْزاقَ، فَاِنَّ ذلِک قُوَّةٌ لَهُمْ عَلَی اسْتِصْلاحِ اَنْفُسِهِمْ، وَ غِنًی لَهُمْ عَنْ تَناوُلِ ما تَحْتَ اَیدیهِمْ،
  8. و اگر از فرمانت سر برتابند و یا در امانت خیانت کنند بر آنان حجّت است. وَ حُجَّةٌ عَلَیهِمْ اِنْ خالَفُوا اَمْرَک اَوْ ثَلَمُوا اَمانَتَک.
  9. به کارهایشان رسیدگی کن، ثُمَّ تَفَقَّدْ اَعْمالَهُمْ،
  10. و جاسوسانی از اهل راستی و وفا بر آنان بگمار، وَابْعَثِ الْعُیونَ مِنْ اَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفاءِ عَلَیهِمْ،
  11. زیرا بازرسی پنهانی تو از کارهای آنان سبب امانتداری ایشان و مدارای با رعیّت است. فَاِنَّ تَعاهُدَک فِی السِّرِّ لاِمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَی اسْتِعْمالِ الاَْمانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیةِ.
  12. از یاران و یاوران برحذر باش، وَ تَحَفَّظْ مِنَ الاَْعْوانِ،
  13. اگر یکی از آنان دست به خیانت دراز کند و مأموران مخفی تو بالاتفاق خیانتش را گزارش نمایند اکتفای به همین گزارش تو را بس باشد، و او را به جرم خیانت کیفربدنی بده، فَاِنْ اَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یدَهُ اِلی خِیانَة اجْتَمَعَتْ بِها عَلَیهِ عِنْدَک اَخْبارُ عُیونِک اکتَفَیتَ بِذلِک شاهِداً، فَبَسَطْتَ عَلَیهِ الْعُقُوبَةَ فی بَدَنِهِ،
  14. و وی را به اندازه عمل ناپسندش عقوبت کن، وسپس اورا به مرحله ذلّت وخواری بنشان، و داغ خیانت را بر او بگذار، و گردنبند عار و بدنامی را به گردنش بینداز. وَ اَخَذْتَهُ بِما اَصابَ مِنْ عَمَلِهِ، ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقامِ الْمَذَلَّةِ، وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِیانَةِ، وَ قَلَّدْتَهُ عارَ التُّهَمَةِ.

 

  1. مالیات در نظام اسلامی

اهمیت و وضعیت مالیات در حکومت اسلامی بر اساس بیان امام علی (ع) چنین است :

  1. در مسأله مالیات به صورتی که اصلاح مالیات دهندگان در آن است رسیدگی کن، وَ تَفَقَّدْ اَمْرَ الْخَراجِ بِما یصْلِحُ اَهْلَهُ، فَاِنَّ فی صَلاحِهِ
  2. چه اینکه صلاح و بهبودی مالیات و مالیات دهندگان صلاح دیگران است، وَ صَلاحِهِمْ صَلاحاً لِمَنْ سِواهُمْ،
  3. و برای دیگران آسایش جز با بهبودی آنان وجود ندارد وَ لا صَلاحَ لِمَنْ سِواهُمْ اِلاّ بِهِمْ،
  4. وَلْیکنْ نَظَرُک فی
  5. چرا که تمام مردم جیره خوار مالیات و پرداخت کنندگان آن هستند. لاَِنَّ النّاسَ کلَّهُمْ عِیالٌ عَلَی الْخَراجِ وَ اَهْلِهِ.
  6. باید اندیشه ات در آبادی زمین از تدبیرت در جمع آوری مالیات بیشتر باشد، عِمارَةِ الاْرْضِ اَبْلَغَ مِنْ نَظَرِک فِی اسْتِجْلابِ الْخَراجِ،
  7. زیرا مالیات جز با آباد کردن زمین به دست نمی آید، لاِنَّ ذلِک لا یدْرَک اِلاّ بِالْعِمارَةِ،
  8. و هر کس بخواهد منهای آباد نمودن مالیات بگیرد شهرها را خراب کرده، و بندگان خدا را به هلاکت انداخته، و حکومتش جز اندک زمانی نماند.وَ مَنْ طَلَبَ الْخَراجَ بِغَیرِ عِمارَة اَخْرَبَ الْبِلادَ، وَ اَهْلَک الْعِبادَ، وَ لَمْ یسْتَقِمْ اَمْرُهُ اِلاّ قَلیلاً.
  9. اگر مالیات دهندگان از سنگینی مالیات، یا برخورد به آفات، یا خشک شدن چشمه ها، یا کمی باران، یا تغییر زمین بر اثر آب گرفتگی، یا بی آبی شکایت کنند مالیات را به اندازه ای که اوضاع آنان بهبود یابد تخفیف ده، فَاِنْ شَکوْا ثِقْلاً، اَوْ عِلَّةً، اَوِ انْقِطاعَ شِرْب اَوْ بالَّة، اَوْ اِحالَةَ اَرْض اغْتَمَرَها غَرَقٌ، اَوْ اَجْحَفَ بِها عَطَشٌ، خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِما تَرْجُو اَنْ یصْلُحَ بِهِ اَمْرُهُمْ، وَ لایثْقُلَنَّ عَلَیک شَیءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَؤُونَةَ عَنْهُمْ،
  10. و این تخفیفِ خرجی آنان بر تو سنگین نیاید، زیرا تخفیف تو ذخیره ای است که با آبادکردن شهرهای تو و آرایش حکومتت به تو بازمی گردانند، فَاِنَّهُ ذُخْرٌ یعُودُونَ بِهِ عَلَیک فی عِمارَةِ بِلادِک، وَ تَزْیینِ وِلایتِک،
  11. علاوه ستایش مردم را به خود جلب نموده، و شادمان هستی که سفره عدالت را در بین آنان گسترده ای، مَعَ اسْتِجْلابِک حُسْنَ ثَنائِهِمْ، وَ تَبَجُّحِک بِاسْتِفاضَةِ الْعَدْلِ فیهِمْ،
  12. در حالی که با قوت بخشیدن به آنان به وسیله ذخیره ای که در تخفیف مالیات نزد ایشان نهاده ای می توانی بر آنان اعتماد کنی، و با عدالت و مهربانیت که آنان را به آن عادت داده ای بر آنان مطمئن باشی،مُعْتَمِداً فَضْلَ قُوَّتِهِمْ بِما ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ اِجْمامِک لَهُمْ، وَ الثِّقَةَ مِنْهُمْ بِما عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِک عَلَیهِمْ،
  13. وَ رِفْقِک بِهِمْ.
  14. چه بسا گرفتاریهایی که پیش آید که پس از نیکی به مالیات دهندگان اگر حلّ آن را به آنان واگذاری با طیب خاطر بپذیرند، فَرُبَّما حَدَثَ مِنَ الاْمُورِ ما اِذا عَوَّلْتَ فیهِ عَلَیهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَیبَةً اَنْفُسُهُمْ بِهِ،
  15. چه اینکه بر مملکت آباد آنچه را بار کنی تحمّلِ کشیدنش را دارد، و علّت خرابی زمین بی چیزی و تنگدستی اهل آن زمین است، و فقر و نداری آنان ناشی از زراندوزی والیان، و بدگمانی آنان به بقاء حکومت، و کم بهره گیری آنان از عبرتها و پندهاست. فَاِنَّ الْعُمْرانَ مُحْتَمِلٌ ما حَمَّلْتَهُ، وَ اِنَّما یؤْتی خَرابُ الاْرْضِ مِنْ اِعْوازِ اَهْلِها، وَ اِنَّما یعْوِزُ اَهْلُها لاِشْرافِ اَنْفُسِ الْوُلاةِ عَلَی الْجَمْعِ، وَ سُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقاءِ، وَ قِلَّةِ انْتِفاعِهِمْ بِالْعِبَرِ.

 

  1. متولیان برنامه ریزی در نظام اسلامی

مسولین اداری برنامه ریزی ، دبیرخانه ، دفتر رییس اداره ؛ (کاتبان) و امثالهم در حکومت اسلامی بر اساس بیان امام علی (ع) بایستی چنین باشند :

  1. سپس در حال نویسندگان و منشیان حکومت دقّت کن، ثُمَّ انْظُرْ فی حالِ کتّابِک،
  2. و امورت را به بهترین آنها بسپار، فَوَلِّ عَلی اُمُورِک خَیرَهُمْ،
  3. نامه هایت را که دربردارنده امور محرمانه است به آنان که در تمام خوبیهای اخلاق از دیگران جامع ترند بسپار، وَ اخْصُصْ رَسائِلَک الَّتی تُدْخِلُ فیها مَکائِدَک وَ اَسْرارَک بِاَجْمَعِهِمْ لِوُجُوهِ صالِحِ الاْخْلاقِ،
  4. کسی که پست و مقام او را مست نکند و منزلتش باعث جرأت او در مخالفت با تو در جمع حاضران نگردد، مِمَّنْ لاتُبْطِرُهُ الْکرامَةُ فَیجْتَرِئَ بِها عَلَیک فی خِلاف لَک بِحَضْرَةِ مَلاَ،
  5. و غفلتش سبب کوتاهی در رساندن نامه های کارگزارانت به تو، و گرفتن جوابهای صحیح آن نامه ها از تو نشود، وَ لاتَقْصُرُ بِهِ الْغَفْلَةُ عَنْ ایرادِ مُکاتَباتِ عُمّالِک عَلَیک، وَ اِصْدارِ جَواباتِها عَلَی الصَّوابِ عَنْک،
  6. و در آنچه برای تو می ستاند و یا از جانب تو می دهد فروگذاری ننماید، وَ فیما یأْخُذُ لَک وَ یعْطی مِنْک،
  7.  و پیمان و قراردادی که برای تو می بندد سست نبندد، وَ لایضْعِفُ عَقْداً اعْتَقَدَهُ لَک، وَ لایجْهَلُ
  8. و از به هم زدن قراردادی که به زیان تو منعقد شده ناتوان نماند، وَ لایعْجِزُ عَنْ اِطْلاقِ ما عُقِدَ عَلَیک،
  9. به مرتبه و اندازه اش جاهل نباشد تا در امور به اندازه مقام خود وارد گردد، که جاهل به مقام خویش به مقام دیگران جاهل تر است. مَبْلَغَ قَدْرِ نَفْسِهِ فِی الاْمُورِ، فَاِنَّ الْجاهِلَ بِقَدْرِ نَفْسِهِ یکونُ بِقَدْرِ غَیرِهِ اَجْهَلَ.
  10. انتخاب منشیان به فراست و اعتماد و خوش گمانی خودت نباشد، ثُمَّ لایکنِ اخْتِیارُک اِیاهُمْ عَلی فِراسَتِک وَ اسْتِنامَتِک وَ حُسْنِ الظَّنِّ مِنْک،
  11. چرا که مردان برای جلب نظر حاکمان خود را به ظاهرسازی و خوش خدمتی می شناسانند، فَاِنَّ الرِّجالَ یتَعَرَّضُونَ لِفِراساتِ الْوُلاةِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ خِدْمَتِهِمْ،
  12. در حالی که پشت پرده این ظاهرسازی خبری از خیرخواهی و امانتداری نیست، وَ لَیسَ وَراءَ ذلِک مِنَ النَّصیحَةِ وَ الاَْمانَةِ شَیءٌ،
  13. بلکه آنان را به کارهایی که برای نیکان پیش از توانجام داده اند امتحان کن، وَلکنِ اخْتَبِرْهُمْ بِما وُلُّوا لِلصّالِحینَ قَبْلَک،
  14. پس به آن شخص روی آر که در میان مردم اثرش نیکوتر، و در امانتداری معروفتر است، فَاعْمِدْ لاِحْسَنِهِمْ کانَ فِی الْعامَّةِ اَثَراً، وَ اَعْرَفِهِمْ بِالاْمانَةِ وَجْهاً،
  15. که این برنامه نشانه خیرخواهی تو برای خدا و برای کسی است که عهده دار کار اویی. فَاِنَّ ذلِک دَلیلٌ عَلی نَصیحَتِک لِلّهِ وَ لِمَنْ وُلِّیتَ اَمْرَهُ.
  16. برای هر کاری از کارهایت رئیسی از منشیان قرار ده، که بزرگی امور او را عاجز نکند، و کثرت کارها پریشانش نسازد. وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ کلِّ اَمْر مِنْ اُمُورِک رَأْساً مِنْهُمْ، لایقْهَرُهُ کبیرُها، وَ لایتَشَتَّتُ عَلَیهِ کثیرُها.
  17. چنانچه در منشیانت عیبی باشد و تو از آن بی خبر بمانی مسئول آن هستی. وَ مَهْما کانَ فی کتّابِک مِنْ عَیب فَتَغابَیتَ عَنْهُ اُلْزِمْتَهُ.

 

  1. تاجران و صنعتگران

بیانات امام علی (ع) به مدیران مربوطه در خصوص تاجران و صنعتگران جامعه چنین است :

  1. درباره تاجران و صنعتگران پذیرای سفارش باش، و نسبت به آنان سفارش به نیکی کن، ثُمَّ اسْتَوْصِ بِالتُّجّارِ وَ ذَوِی الصِّناعاتِ، وَ اَوْصِ بِهِمْ خَیراً،
  2. بدون فرق بین آنان که در یک جا مقیمند، و آنان که با مال خود در رفت و آمدند، و آنان که با هنر دست خود در پی کسب و سودند، الْمُقیمِ مِنْهُمْ، وَ الْمُضْطَرِبِ بِمالِهِ، وَ الْمُتَرَفِّقِ بِبَدنِهِ،
  3.  چه اینکه اینان مایه های منافع، و اسباب راحت جامعه، و جلب کننده سودها از مکانهای دوردست، در بیابان و دریا، و زمین هموار و ناهموار منطقه حکومت تواَند، از مناطقی  که مردم در آن جمع نمی شوند، و به رفت و آمد در آنها جرأت نمی کنند، فَاِنَّهُمْ مَوادُّ الْمَنافِعِ، وَ اَسْبابُ الْمَرافِقِ، وَ جُلاّبُها مِنَ  الْمَباعِدِ وَ الْمَطارِحِ، فی بَرِّک وَ بَحْرِک، وَ سَهْلِک وَ جَبَلِک، وَ حَیثُ لایلْتَئِمُ النّاسُ لِمَواضِعِها، وَ لایجْتَرِئُونَ عَلَیها،
  4. اینان اهل سلامت اند که از ضرر آنان بیمی نیست، و اهل صلح و مسالمت اند که ترسی از بدی و آسیب آنان وجود ندارد.فَاِنَّهُمْ سِلْمٌ لاتُخافُ بائِقَتُهُ، وَ صُلْحٌ لاتُخْشی غائِلَتُهُ.
  5. از آنان که در منطقه حکومت تو به سر می برند و آنان که در گوشه و کنار شهرهایت هستند کنجکاوی کن، وَ تَفَقَّدْ اُمُورَهُمْ بِحَضْرَتِک وَ فی حَواشی بِلادِک،
  6. ولی روشن باش که با همه آنچه تذکر دادم در میان ایشان گروهی تنگ نظر و بخیل به شکلی قبیح و زشت، و مردمی محتکر، و نرخ گذارانی به دلخواه در امر خرید و فروش وجود دارد، وَاعْلَمْ مَعَ ذلِک اَنَّ فی کثیر مِنْهُمْ ضیقاً فاحِشاً، وَ شُحّاً قَبیحاً، وَ احْتِکاراً لِلْمَنافِعِ، وَ تَحَکماً فی الْبِیاعاتِ،
  7. که در این وضع زیان جامعه و عیب و ننگ زمامداران است. وَ ذلِک بابُ مَضَرَّة لِلْعامَّةِ، وَ عَیبٌ عَلَی الْوُلاةِ.
  8. پس از احتکار جلوگیری کن که رسول خدا صلّی اللّه علیه وآله آن را منع فرمود. فَامْنَعْ مِنَ الاْحْتِکارِ، فَاِنَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ مَنَعَ مِنْهُ.  
  9. داد و ستد باید آسان باشد، وَلْیکنِ الْبَیعُ بَیعاً سَمْحاً،
  10. و بر موازین عدالت صورت گیرد، بِمَوازینِ عَدْل،
  11. و به نرخی معامله شود که به فروشنده و خریدار اجحاف نشود. وَ اَسْعار لاتُجْحِفُ بِالْفَریقَینِ مِنَ الْبائِعِ وَ الْمُبْتاعِ.
  12. هرگاه کسی پس از نهی تو دست به احتکار زد او را مجازات کن ولی در مجازاتش از زیاده روی بپرهیز. فَمَنْ قارَفَ حُکرَةً بَعْدَ نَهْیک اِیاهُ فَنَکلْ بِهِ وَ عاقِبْهُ فی غَیرِ اِسْراف.

 

  1. طبقه پایین جامعه

توصیه های موکد امام علی (ع) به مدیران حکومت اسلامی در خصوص طبقه ضعیف جامعه چنین می باشد :

  • خدا را خدا را ثُمَّ اللّهَ اللّهَ
  1. در طبقه پایین اجتماع، فِی الطَّبَقَةِ السُّفْلی
  2. از آنان که راه چاره ندارند، مِنَ الَّذینَ لا حیلَةَ لَهُمْ،
  3. و از کارافتادگان مِنَ الْمَساکینِ
  4. و نیازمندان وَ الْمُحْتاجینَ
  5. و دچارشدگان به زیان و سختی وَ اَهْلِ الْبُؤْسی
  6. و صاحبان امراضی که از پا درآمده اند، وَ الزَّمْنی،
  7. در میان اینان کسانی هستند که روی سؤال و اظهار حاجت دارند فَاِنَّ فی هذِهِ الطَّبَقَةِ قانِعاً وَ مُعْتَرّاً.
  8. و کسانی که عفت نفسشان مانع از سؤال است. وَاحْفَظْ لِلّهِ مَا اسْتَحْفَظَک مِنْ حَقِّهِ فیهِمْ،
  9. بنابراین آنچه را که خداوند در مورد آنان از حفظ حقوق از تو خواسته به حفظ آن پرداز، وَ اجْعَلْ لَهُمْ
  10.  نصیبی از بیت المال که در اختیار توست، قِسْماً مِنْ بَیتِ مالِک،
  11. و سهمی از غلاّت خالصه جات اسلامی را در هر منطقه برای آنان قرار ده، وَ قِسْماً مِنْ غَلاّتِ صَوافِی الاْسْلامِ فی وَ کلٌّ قَدِ
  12. که برای دورترین آنها همان سهمی است که برای نزدیکترین آنان است، کلِّ بَلَد، فَاِنَّ لِلاْقْصی مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذی لِلاْدْنی،
  13. در هر صورت رعایت حق هر یک از آنان از تو خواسته شده، اسْتُرْعیتَ حَقَّهُ،
  14. پس نشاط و فرورفتن در نعمت تو را از توجه به آنان بازندارد، فَلایشْغَلَنَّک عَنْهُمْ بَطَرٌ،
  15. چه اینکه از بی توجهی به امور کوچک آنان به بهانه پرداختن به کارهای زیاد و مهم معذور نیستی، فَاِنَّک لاتُعْذَرُ بِتَضْییعِک التّافِهَ لاِحْکامِک الْکثیرَ الْمُهِمَّ،
  16. از اندیشه ات در امور ایشان دریغ مکن، فَلاتُشْخِصْ هَمَّک عَنْهُمْ،
  17. و رخ از آنان برمتاب، وَ لاتُصَعِّرْ خَدَّک لَهُمْ،
  18. نسبت به امور نیازمندان و محتاجانی که به تودسترسی ندارند، وَ تَفَقَّدْ اُمُورَ مَنْ لایصِلُ اِلَیک مِنْهُمْ
  19. ازآنان که دیده ها خوارشان می شمارد، مِمَّنْ تَقْتَحِمُهُ الْعُیونُ،
  20. و مردم تحقیرشان می کنندکنجکاوی کن، وَ تَحْقِرُهُ الرِّجالُ،
  21. برای به عهده گرفتن امور اینان انسانی مورد اعتماد خود را که خداترس و فروتن است مهیّا کن، فَفَرِّغْ لاِولئِک ثِقَتَک مِنْ اَهْلِ الْخَشْیةِ وَ التَّواضُعِ،
  22. تا وضع آنان را به تو خبر دهد. فَلْیرْفَعْ اِلَیک اُمُورَهُمْ.
  23. سپس با آنان به صورتی عمل کن که به وقت لقاء حق عذرت پذیرفته شود، ثُمَّ اعْمَلْ فیهِمْ بِالاِْعْذارِ اِلَی اللّهِ یوْمَ تَلْقاهُ،
  24. زیرا اینان در میان رعیت از همه به دادگری و انصاف نیازمندترند، فَاِنَّ هؤُلاءِ مِنْ بَینِ الرَّعِیةِ اَحْوَجُ اِلَی الاْنْصافِ مِنْ غَیرِهِمْ، وَ
  25.  و در ادای حق همگان باید چنان باشی که عذرت نزد خداوند قبول شود. کلٌّ فَاَعْذِرْ اِلَی اللّهِ فی تَأْدِیةِ حَقِّهِ اِلَیهِ.
  26. به اوضاع یتیمان و سالخوردگان که راه چاره ای ندارند، وَ تَعَهَّدْ اَهْلَ الْیتْمِ وَ ذَوِی الرِّقَّةِ فِی السِّنِّ مِمَّنْ لاحیلَةَ لَهُ،
  27. و خودرا درمعرض سؤال ازمردم قرارنداده اندرسیدگی کن. وَ لاینْصِبُ لِلْمَسْاَلَةِ نَفْسَهُ
  28. آنچه سفارش کردم بر حاکمان سنگین است، وَ ذلِک عَلَی الْوُلاةِ ثَقیلٌ،
  29. البته همه حق سنگین است، وَ الْحَقُّ کلُّهُ ثَقیلٌ،
  30. و گاهی خداوند آن را بر اقوامی سبک می کند که خواهان عاقبت به خیری هستند، وَ قَدْ یخَفِّفُهُ اللّهُ عَلی اَقْوام طَلَبُوا الْعاقِبَةَ،
  31. وخودرا به صبر و استقامت واداشته، فَصَبَّرُوا اَنْفُسَهُمْ،
  32. وبه صدق آنچه خداوندبه آن وعده داده اعتماد کرده اند. وَ وَثِقُوا بِصِدْقِ مَوْعُودِ اللّهِ لَهُمْ.

 

  1. رسیدگی به امور نیازمندان

مدیران حکومت اسلامی بر اساس بیان امام علی (ع) بایستی با نیامندان جامعه چنین رفتاری را داشته باشند :

  1. از جانب خود وقتی را برای آنان که به شخص تو نیازمندند قرار ده وَ اجْعَلْ لِذَوِی الْحاجاتِ مِنْک قِسْماً
  2.  و در آن وقت وجود خود را برای آنان از هر کاری فارغ کن، تُفَرِّغُ لَهُمْ فیهِ شَخْصَک،
  3. و جلوست برای آنان در مجلس عمومی باشد، وَ تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عامّاً،
  4. و برای خداوندی که تو را آفریده تواضع کن، فَتَتَواضَعُ فیهِ لِلّهِ الَّذی خَلَقَک،
  5. و لشگریان و یاران از پاسبانان و محافظان خود را از این مجلس برکنار دار، وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَک وَ اَعْوانَک مِنْ اَحْراسِک وَ شُرَطِک،
  6. تاسخنگوی نیازمندان بدون ترس ونگرانی ولکنت وتردید با توسخن بگوید، حَتّی یکلِّمَک مُتَکلِّمُهُمْ غَیرَ مُتَتَعْتِع،
  7. که من بارها از رسول خدا صلّی اللّه علیه وآله شنیدم می فرمود: «امتی به پاکی و قداست نرسد مگر اینکه حق ناتوان را از قدرتمند با صراحت و روانی کلام بگیرد». فَاِنّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ یقُولُ فی غَیرِ مَوطِن: «لَنْ تُقَدَّسَ اُمَّةٌ لایؤْخَذُ لِلضَّعیفِ فیها حَقُّهُ مِنَ الْقَوِی غَیرَ مُتَتَعْتِع».
  8. آن گاه خشونت و درست حرف نزدن آنان را تحمل کن، ثُمَّ احْتَمِلِ الْخُرْقَ مِنْهُمْ وَ الْعِی،
  9. تنگ خویی و غرور و خودپسندی نسبت به آنان را از خود دور کن وَ نَحِّ عَنْهُمُ الضّیقَ وَ الاْنَفَ یبْسُطِ اللّهُ عَلَیک
  10. تا خداوند جوانب رحمتش را بر تو بگشاید، بِذلِک اَکنافَ رَحْمَتِهِ،
  11. و ثواب طاعتش را بر تو واجب کند. وَ یوجِبْ لَک ثَوابَ طاعَتِهِ.
  12. آنچه عطا می کنی به خوشرویی عطا کن، وَ اَعْطِ ما اَعْطَیتَ هَنیئاً،  
  13. و خودداری از عطا را با مهربانی و عذر همراه نما. وَ امْنَعْ فی اِجْمال وَ اِعْذار.
  14. قسمتی از امور است که باید خودت به انجام آنها برخیزی، ثُمَّ اُمُورٌ مِنْ اُمُورِک لابُدَّ لَک مِنْ مُباشَرَتِها.
  15.  از جمله پاسخ دادن به کارگزاران دولت آنجا که منشیانت از پاسخ گویی ناتوانند. مِنْها اِجابَةُ عُمّالِک بِما یعْیی عَنْهُ کتّابُک.
  16. و نیز جواب دادن به حاجات و مطالب مردم در همان روزی که حاجاتشان به تو می رسد وَ مِنْها اِصْدارُ حاجاتِ النّاسِ یوْمَ وُرُودِها عَلَیک
  17. و پاسخش همکارانت را تنگدلوناراحت می کند. بِما تَحْرَجُ بِهِ صُدُورُ اَعْوانِک.
  18.  برنامه هر روز را در همان روز انجام ده، وَ اَمْضِ لِکلِّ یوْم عَمَلَهُ،
  19. وَ اجْعَلْ لِنَفْسِک فیما بَینَک وَ بَینَ اللّهِ اَفْضَلَ
  20. زیرا هر روز را کاری مخصوص به همان روز است. فَاِنَّ لِکلِّ یوْم ما فیهِ.
  21.  بهترین اوقات و باعظمت ترین ساعات را برای خود در آنچه بین تو و خداوند است اختصاص ده، تِلْک الْمَواقیتِ وَ اَجْزَلَ تِلْک الاْقْسامِ،
  22. هرچند همه کارها در تمام اوقات برای خداست وَ اِنْ کانَتْ کلُّها لِلّهِ
  23. اگر نیّت صحیح باشد، اِذا صَلَحَتْ فیهَا النِّیةُ،
  24. و رعیّت از آن کارها روی آسایش ببیند. وَ سَلِمَتْ مِنْهَا الرَّعِیةُ.

 

  1. توجه به واجبات الهی

بر اساس بیان امام علی (ع) مدیران حکومت اسلامی باید نسبت به واجبات الهی چنین عمل کنند :

  1. و باید در خصوص آنچه به آن دینت را برای خدا خالص می کنی اقامه واجبات باشد واجباتی که مخصوص به خداوند است، وَلْیکنْ فی خاصَّةِ ما تُخْلِصُ لِلّهِ بِهِ دینَک اِقامَةُ فَرائِضِهِ الَّتی هِی لَهُ خاصَّةً،
  2. روی این ملاک از بدنت در شب و روز در اختیار خداوند قرار بده، فَاَعْطِ اللّهَ مِنْ بَدَنِک فی لَیلِک وَ نَهارِک،
  3. و از آنچه موجب قرب تو به خداوند می شود به نحو کامل و بدون کم و کاست انجام ده، وَ وَفِّ ما تَقَرَّبْتَ بِهِ اِلَی اللّهِ مِنْ ذلِک کامِلاً غَیرَ مَثْلُوم وَ لا مَنْقُوص،
  4. گرچه هرگونه صدمه وفرسایشی به بدنت واردآید. بالِغاً مِنْ بَدَنِک ما بَلَغَ.
  5. چون بامردم به نمازجماعت بایستی نه چنان نمازبگزارکه مردم را رمیده کنی نه به آن صورت که نماز را ضایع نمایی، وَ اِذا قُمْتَ فی صَلاتِک لِلنّاسِ فَلاتَکونَنَّ مُنَفِّراً وَ لامُضَیعاً،
  6. که در میان مردم هم بیمار وجود دارد و هم کسی که حاجتی دارد و باید به دنبال آن برود. فَاِنَّ فِی النّاسِ مَنْ بِهِ الْعِلَّةُ وَ لَهُ الْحاجَةُ.
  7. من از رسول خدا صلّی اللّه علیه وآله هنگام سفری که مرا به یمن فرستاد پرسیدم: با مردم چگونه نماز بگزارم؟ فرمود: «با آنان نمازی بخوان مانند نماز ناتوان ترین آنان، وَ قَدْ سَاَلْتُ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حینَ وَجَّهَنی اِلَی الْیمَنِ: کیفَ اُصَلّی بِهِمْ؟ فَقالَ: «صَلِّ بِهِمْ کصَلاةِ اَضْعَفِهِمْ،
  8. و به مردم مؤمن مهربان باش». وَ کنْ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً».

 

  1.  مردمی بودن مدیران حکومت اسلامی

امام علی (ع) درخصوص مردمی بودن و در میان مردم بودن مدیران ونحوه تعامل با مردم چنین بیان داشته اند :

  1. اما بعد از این، پنهان ماندنت را از رعیت طولانی مکن، وَ اَمّا بَعْدَ هذا، فَلاتُطَوِّلَنَّ احْتِجابَک عَنْ رَعِیتِک،
  2. که در پرده ماندن حاکم شعبه ای است از تنگ خویی و کم اطلاعی به امور. فَاِنَّ احْتِجابَ الْوُلاةِ عَنِ الرِّعِیةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضّیقِ، وَ قِلَّةُ عِلْم بِالاْمُورِ.
  3. و پنهان ماندن حاکم از رعیتْ حاکمان را از دانستن آنچه بر آنان پوشیده است بازمی دارد، وَ الاْحْتِجابُ مِنْهُمْ یقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَهُ،
  4. بر این اساس کار بزرگ پیش آنان کوچک و کار کوچک بزرگ جلوه می کند، فَیصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْکبیرُ، وَ یعْظُمُ الصَّغیرُ،
  5. زیبا زشت گردد و زشت زیبا شود، وَ یقْبُحُ الْحَسَنُ، وَ یحْسُنُ الْقَبیحُ،
  6. و حق به باطل آمیخته می گردد. وَ یشابُ الْحَقُّ بِالْباطِلِ.
  7. زمامدار انسانی است که آنچه را مردم از او پوشیده دارند نخواهد دانست، وَ اِنَّمَا الْوالی بَشَرٌ لایعْرِفُ ما تَواری عَنْهُ
  8. النّاسُ بِهِ مِنَ الاْمُورِ،
  9. و حق را هم نشانه ای نیست که به وسیله آن انواع راستی از دروغ شناخته شود، وَ لَیسَتْ عَلَی الْحَقِّ سِماتٌ تُعْرَفُ بِها ضُرُوبُ الصِّدْقِ مِنَ الْکذِبِ،
  10. و تو یکی از دو مردی: یا انسانی هستی که وجودت به بخشیدن در راه خدا سخاوتمند است، پس نسبت به حق مردم واجبی که باید عطا کنی یا کار نیکی که باید ادا نمایی علّت روی نشان ندادنت به رعیت چیست؟ وَ اِنَّما اَنْتَ اَحَدُ رَجُلَینِ: اِمَّا امْرُؤٌ سَخَتْ نَفْسُک بِالْبَذْلِ فِی الْحَقِّ فَفیمَ احْتِجابُک مِنْ واجِبِ حَقٍّ تُعْطیهِ،
  11. یا انسانی هستی مبتلا به بخل، که در این صورت زود باشد که مردم دستِ درخواستشان را از تو بازدارند آن گاه که از عطا و بخششت ناامید گردند. اَوْ فِعْل کریم تُسْدیهِ؟ اَوْ مُبْتَلًی بِالْمَنْعِ، فَما اَسْرَعَ کفَّ النّاسِ عَنْ مَسْاَلَتِک اِذا اَیسُوا مِنْ بَذْلِک؛
  12. با اینکه بیشترین حاجات مردم از تو چیزی است که برایت زحمت و رنجی ندارد، مَعَ اَنَّ اَکثَرَ حاجاتِ النّاسِ اِلَیک مِمّا لا مَؤُونَةَ فیهِ عَلَیک،
  13. از قبیل شکایت از ستمی، مِنْ شَکاةِ مَظْلِمَة،
  14. یا درخواست انصاف در خرید و فروشی. اَوْ طَلَبِ اِنْصاف فی مُعامَلَة.
  15. سپس والیان را نزدیکانی است که آنان را خوی خودخواهی و دست درازی به مال مردم، و کمی انصاف در داد و ستد است، به جدا کردن اسباب و وسایل این حالات مادّه و ریشه آنان را قطع کن.  ثُمَّ اِنَّ لِلْوالی خاصَّةً وَ بِطانَةً فیهِمُ اسْتِئْثارٌ وَ تَطاوُلٌ وَ قِلَّةُ اِنْصاف فی مُعامَلَة، فَاحْسِمْ مادَّةَ اُولئِک بِقَطْعِ اَسْبابِ تِلْک الاْحْوالِ.
  16. به هیچ یک از اطرافیان و اقوام خود زمینی از اقطاع مسلمین واگذار مکن. وَ لاتُقْطِعَنَّ لاِحَد مِنْ حاشِیتِک وَ حامَّتِک قَطیعَةً.
  17. نباید در تو طمع ورزد کسی به گرفتن مزرعه ای که در آبشخور آن به همسایه زیان رساند، وَ لایطْمَعَنَّ مِنْک فِی اعْتِقادِ عُقْدَة تَضُرُّ بِمَنْ یلیها مِنَ النّاسِ فی شِرْب،
  18. یا کاری که باید با شرکت به سامان رسد مشقّت کار مشترک را به همسایگان تحمیل کند، اَوْ عَمَل مُشْتَرَک یحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلی غَیرِهِمْ،
  19. در آن صورت سودش برای آن طمعکاران و عیب و زشتی آن در دنیا و آخرت برعهده تو خواهدبود. فَیکونَ مَهْنَاُ ذلِک لَهُمْ دُونَک، وَ عَیبُهُ عَلَیک فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ.
  20. حق را نسبت به هر که لازم است از نزدیک و دور رعایت کن، و در این زمینه شکیبا و مزدخواه از خدا باش،وَ اَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَریبِ وَ الْبَعیدِ، وَ کنْ فی ذلِک صابِراً مُحْتَسِباً،
  21.  گرچه این برنامه به زیان نزدیکان و خاصانت باشد، واقِعاً ذلِک مِنْ قَرابَتِک وَ خاصَّتِک حَیثُ وَقَعَ،
  22.  و در این مورد نسبت آنچه بر تو گران است جویای عاقبتش باش، وَ ابْتَغِ عاقِبَتَهُ بِما یثْقُلُ عَلَیک مِنْهُ،
  23. که سرانجامِ رعایت حق پسندیده و نیکوست. فَاِنَّ مَغَبَّةَ ذلِک مَحْمودَةٌ.
  24. وَ اعْدِلْ عَنْک
  25. هرگاه رعیت گمان ستمی بر تو ببرد آشکارا عذرت را به آنان ارائه کن، وَ اِنْ ظَنَّتِ الرَّعِیةُ بِک حَیفاً فَاَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِک،
  26. و به اظهار عذر گمانهای آنان را از خود بگردان، ظُنُونَهُمْ بِاِصْحارِک،
  27. چرا که اظهار عذر موجب عادت دادن نفس به اخلاق حسنه، فَاِنَّ فی ذلِک رِیاضَةً مِنْک لِنَفْسِک،
  28. و مهربانی و نرمی نسبت به رعیت است، وَ رِفْقاً بِرَعِیتِک،
  29. و این عذرخواهی تو را به خواسته ات در واداشتن رعیت به حق می رساند. وَ اِعْذاراً تَبْلُغُ بِهِ حاجَتَک مِنْ تَقْویمِهِمْ عَلَی الْحَقِّ.
  30. از صلحی که دشمنت به آن دعوت می کند و خشنودی خدا در آن است روی مگردان، وَ لا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعاک اِلَیهِ عَدُوُّک وَ لِلّهِ فیهِ رِضًی،
  31. زیرا صلح موجب آسایش لشگریان، فَاِنَّ فِی الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِک،  
  32. و آسودگی خاطر آنها، و امنیت شهرهای توست. وَ راحَةً مِنْ هُمُومِک، وَ اَمْناً لِبِلادِک.
  33. ولی پس از صلح به کلی از دشمن حذر کن، وَلکنِ الْحَذَرَ کلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّک بَعْدَ صُلْحِهِ،
  34. چه بسا که دشمن برای غافلگیر کردن تن به صلح دهد. فَاِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّما قارَبَ لِیتَغَفَّلَ.
  35. در این زمینه طریق احتیاط گیر، فَخُذْ بِالْحَزْمِ،
  36. و به راه خوش گمانی قدم مگذار. وَ اتَّهِمْ فی ذلِک حُسْنَ الظَّنِّ.
  37. اگر بین خود و دشمنت قراردادی بستی، یا از جانب خود به او لباس امان پوشاندی، به قراردادت وفا کن، وَ اِنْ عَقَدْتَ بَینَک وَ بَینَ عَدُوّ لَک عُقْدَةً، اَوْ اَلْبَسْتَهُ مِنْک ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَک بِالْوَفاءِ،
  38. و امان دادنت را به امانت رعایت نما، وَ ارْعَ ذِمَّتَک بِالاَْمانَةِ،
  39. و خود را سپر تعهدات خود قرار ده، وَ اجْعَلْ نَفْسَک جُنَّةً دُونَ ما اَعْطَیتَ،
  40. زیرا مردم بر چیزی از واجبات الهی چون بزرگ شمردن وفای به پیمان  با همه هواهای گوناگون و اختلاف آرایی که دارند اتفاق ندارند. فَاِنَّهُ لَیسَ مِنْ فَرائِضِ اللّهِ شَیءٌ النّاسُ اَشَدُّ عَلَیهِ اجْتِماعاً، مَعَ تَفَرُّقِ اَهْوائِهِمْ وَ تَشَتُّتِ آرائِهِمْ، مِنْ تَعْظیمِ الْوَفاءِ بِالْعُهُودِ
  41. مشرکین هم علاوه بر مسلمین وفای بر عهد را بر خود لازم می دانستند، وَ قَدْ لَزِمَ ذلِک الْمُشْرِکونَ فیما بَینَهُمْ دُونَ الْمُسْلمینَ،
  42. چرا که عواقب زشت پیمان شکنی را آزموده بودند. لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَواقِبِ الْغَدْرِ.
  43.  پس در آنچه به عهده گرفته ای خیانت نورز، فَلاتَغْدِرَنَّ بِذِمَّتِک،
  44. و پیمان خود را مشکن، وَ لاتَخیسَنَّ بِعَهْدِک،
  45. و دشمنت را گول مزن، وَ لاتَخْتِلَنَّ عَدُوَّک،
  46. که بر خداوند جز نادان بدبخت گستاخی نکند، فَاِنَّهُ لایجْتَرِئُ عَلَی اللّهِ اِلاّ جاهِلٌ شَقِی،
  47. خداوند عهد و پیمانش را امان قرارداده و رعایت آن را از باب رحمتش برعهده همه بندگان گذاشته، عهد وپیمان حریم امنی است تا دراستواری آن بیاسایند، و همگان به پناه آن روند. وَ قَدْ جَعَلَ اللّهُ عَهْدَهُ وَ ذِمَّتَهُ اَمْناً اَفْضاهُ بَینَ الْعِبادِ بِرَحْمَتِهِ، وَ حَریماً یسْکنُونَ اِلی مَنَعَتِهِ، وَ یسْتَفیضُونَ اِلی جِوارِهِ.
  48. بنابراین در عهد و پیمان خیانت و فریب و مکر روا نیست. فَلا اِدْغالَ وَ لا مُدالَسَةَ وَ لا خِداعَ فیهِ.
  49. عهد و پیمانی برقرار مکن که در آن راه تأویل و بهانه و توریه و فریب باز باشد، وَ لاتَعْقِدْ عَقْداً تُجَوِّزُ فیهِ الْعِلَلَ،  
  50. و پس از تأکید و استوار نمودن عهد و پیمانْ گفتار توریه مانند و دوپهلو به کار مبر، وَ لاتُعَوِّلَنَّ عَلی لَحْنِ قَوْل بَعْدَ التَّأْکیدِ وَ التَّوْثِقَةِ،
  51. و نباید در تنگنا افتادنت به خاطر اینکه عهد و پیمان خدا برای تو الزام آور شده تو را به فسخ آن به طور نامشروع بکشاند، وَ لایدْعُوَنَّک ضیقُ اَمْر لَزِمَک فیهِ عَهْدُ اللّهِ اِلی طَلَبِ انْفِساخِهِ بِغَیرِ الْحَقِّ،
  52. چرا که صبر تو در تنگنای عهد و پیمان که امید گشایش و برتری عاقبتش را داری بهتر است از خیانتی که از مجازاتش ترسانی، فَاِنَّ صَبْرَک عَلی ضیقِ اَمْر تَرْجُو انْفِراجَهُ وَ فَضْلَ عاقِبَتِهِ خَیرٌ مِنْ غَدْر تَخافُ تَبِعَتَهُ،
  53. و نیکوتر است از اینکه از جانب حق مورد بازخواست واقع گردی، به صورتی که نتوانی در دنیا و آخرت از خداوند درخواست بخشش کنی.وَ اَنْ تُحیطُ بِک مِنَ اللّهِ فیهِ طِلْبَةٌ ، لاتَسْتَقیلُ فیها دُنْیاک وَ لاآخِرَتَک .

 

  1. پرهیز از خونریزی

امام علی (ع) سفارشات موکدی جهت پرهیز از خونریزی نموده اند :

  1. از ریختن خون به ناحق برحذر باش، اِیاک وَ الدِّماءَ وَ سَفْکها بِغَیرِ حِلِّها،
  2.  زیرا چیزی در نزدیک ساختن انتقام حق، و عظمت مجازات، و از بین رفتن نعمت و پایان گرفتن زمان حکومت به مانند خون به ناحق ریختن نیست فَاِنَّهُ لَیسَ شَیءٌ اَدْعی لِنِقْمَة،  وَ لا اَعْظَمَ لِتَبِعَة، وَ لا اَحْری بِزَوالِ نِعْمَة وَ انْقِطاعِ مُدَّة مِنْ سَفْک الدِّماءِ بِغَیرِ حَقِّها.
  3. خداوند در قیامت اول چیزی که بین مردم حکم می کند در رابطه با خونهایی است که به ناحق ریخته اند. وَ اللّهُ سُبْحانَهُ مُبْتَدِئٌ بِالْحُکمِ بَینَ الْعِبادِ فیما تَسافَکوا مِنَ الدِّماءِ یوْمَ الْقِیامَةِ.
  4. پس حکومت را به ریختن خون حرام تقویت مکن، فَلاتُقَوِّینَّ سُلْطانَک بِسَفْک دَم حَرام،
  5. که ریختن خون حرام قدرت را به سستی کشاند، فَاِنَّ ذلِک مِمّا یضْعِفُهُ وَ یوهِنُهُ،
  6.  بلکه حکومت را ساقط نموده و به دیگری انتقال دهد. بَلْ یزیلُهُ وَ ینْقُلُهُ.
  7. برای تو در قتل عمد نزد خدا و نزد من عذری نیست، وَ لاعُذْرَ لَک عِنْدَ اللّهِ وَ لا عِنْدی فی قَتْلِ الْعَمْدِ،
  8. چرا که کیفر قتل عمد کشتن قاتل است. لاِنَّ فیهِ قَوَدَ الْبَدَنِ.
  9. و اگر دچار اشتباه شدی، و تازیانه یا شمشیر یا دستت در کیفر دادن از حد بیرون رفت  چه اینکه در مشت زدن و بالاتر از آن بیم قتل است  مبادا نخوت حکومت تو را از پرداخت خون بها به خاندان مقتول مانع گردد. وَ اِنِ ابْتُلیتَ بِخَطَأ، وَ اَفْرَطَ عَلَیک سَوْطُک اَوْ سَیفُک اَوْ یدُک بِالْعُقُوبَةِ  فَاِنَّ فِی الْوَکزَةِ فَما فَوْقَها مَقْتَلَةً  فَلاتَطْمَحَنَّ بِک نَخْوَةُ سُلْطانِک عَنْ اَنْ تُؤَدِّی اِلی اَوْلِیاءِ الْمَقْتُولِ حَقَّهُمْ.

 

  1. نصایح در سایر موضوعات

سفارشات امام علی (ع) در سایر موضوعات باقیمانده چنین است :

  1. از خودپسندی و تکیه بر آنچه تو را آلوده به خودپسندی کند، و از علاقه به ستایش و تعریف مردم برحذر باش، وَ اِیاک و الاْعْجابَ بِنَفْسِک، وَ الثِّقَةَ بِما یعْجِبُک مِنْها، وَ حُبَّ الاْطْراءِ،
  2. زیرا این حالات از مطمئن ترین فرصت های شیطان در نظر اوست تا نیکی نیکوکاران را نابود کند . فَاِنَّ ذلِک مِنْ اَوْثَقِ فُرَصِ الشَّیطانِ فی نَفْسِهِ لِیمْحَقَ ما یکونُ مِنْ اِحْسانِ الْمُحْسِنینَ.
  3. بپرهیز از اینکه احسانت را بر رعیّت منّت گذاری، وَ اِیاک وَ الْمَنَّ عَلی رَعِیتِک بِاِحْسانِک،
  4. یا کرده خود را بیش از آنچه هست بزرگ شماری، اَوِ التَّزَیدَ فیما کانَ مِنْ فِعْلِک
  5. یا به رعیّت وعده ای دهی و خلاف آن را به جا آوری، اَوْ اَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَک بِخُلْفِک،
  6.  چرا که منّت موجب بطلان احسان، فَاِنَّ الْمَنَّ یبْطِلُ الاِْحْسانَ،
  7.  و کار را بیش از آنچه هست پنداشتن باعث از بین بردن نور حق در قلب، وَ التَّزَیدَ یذْهَبُ بِنُورِ الْحَقِّ،
  8. و خلف وعده سبب خشم خدا و مردم است، وَ الخُلْفَ یوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللّهِ وَ النّاسِ،
  9. خداوند بزرگ فرموده: «این باعث خشم بزرگ خداست که بگویید و انجام ندهید». قالَ اللّهُ تَعالی: «کبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ اَنْ تَقُولُوا ما لاتَفْعَلُونَ».
  10. از عجله در کارهایی که وقتش نرسیده، وَ اِیاک وَ الْعَجَلَةَ بِالاْمُورِ قَبْلَ اَوانِها،
  11. یا سهل انگاری در اموری که انجامش ممکن شده، اَوِ التَّسَقُّطَ فیها عِنْدَ اِمْکانِها،
  12. یا لجبازی در چیزی که نامعلوم است، اَوِ اللَّجاجَةَ فیها اِذا تَنَکرَتْ،
  13. یا سستی در آنچه که روشن است برحذر باش. اَوِ الْوَهْنَ عَنْها اِذَا اسْتَوْضَحَتْ.
  14. هر چیزی را در جای خودش بگذار، فَضَعْ کلَّ اَمْر مَوْضِعَهُ،
  15. و هر کاری را به موقع خودش انجام ده. وَ اَوْقِعْ کلَّ عَمَل مَوْقِعَهُ.
  16. از اینکه چیزی را به خود اختصاص دهی در حالی که همه مردم در آن مساوی هستند بپرهیز، وَ اِیاک وَ الاْسْتِئْثارَ بِمَا النّاسُ فیهِ اُسْوَةٌ،
  17.  و از غفلت در آنچه که توجه تو به آن ضروری است و برای همگان معلوم است برحذر باش، وَ التَّغابِی عَمّا تُعْنی بِهِ مِمّا قَدْ وَضَحَ لِلْعُیونِ،
  18. زیرا آنچه را به خود اختصاص داده ای از تو به نفع دیگران می گیرند، و در اندک زمانی پرده از روی کارهایت برداشته می شود، فَاِنَّهُ مَأْخُوذٌ مِنْک لِغَیرِک، وَ عَمّا قَلیل تَنْکشِفُ عَنْک اَغْطِیةُ الاْمُورِ،
  19. و داد مظلوم را از تو بستانند. وَ ینْتَصَفُ مِنْک لِلْمَظْلُومِ.
  20. خشم و شدّت و غضب و سرکشی و قدرت و تیزی زبانت را در اختیار گیر، اِمْلِک حَمِیةَ اَنْفِک، وَ سَوْرَةَ حَدِّک، وَسَطْوَةَ یدِک، وَ غَرْبَ لِسانِک،
  21. و از تمام این امور به بازداشتن خود از شتاب در انتقام، و تأخیر انداختن حمله و سطوتْ خود را حفظ کن، وَاحْتَرِسْ مِنْ کلِّ ذلِک بِکفِّ الْبادِرَةِ، وَ تَأْخیرِ السَّطْوَةِ،
  22. تا خشمت آرام گردد و عنان اختیارت را مالک شوی، حَتّی یسْکنَ غَضَبُک فَتَمْلِک الاْخْتیارَ،
  23. و هرگز حاکم و مسلط بر خود نخواهی شد تا اینکه بسیار به یاد بازگشت به خداوند افتی. وَ لَنْ تَحْکمَ ذلِک مِنْ نَفْسِک حَتّی تُکثِرَ هُمُومَک بِذِکرِ الْمَعادِ اِلی رَبِّک.
  24. بر تو واجب است که به یاد حکومتهای عدل پیش از خود باشی، وَ الْواجِبُ عَلَیک اَنْ تَتَذَکرَ ما مَضی لِمَنْ تَقَدَّمَک مِنْ حُکومَة عادِلَة،
  25. و نیز لازم است که به روش های خوب، یا اثری که از پیامبرمان صلّی اللّه علیه وآله رسیده یا فریضه ای که در کتاب خداوند است توجه نمایی، اَوْ سُنَّة فاضِلَة، اَوْ اَثَر عَنْ نَبِینا صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، اَوْ فَریضَة فی کتابِ اللّهِ،
  26. پس به آنچه که دیدی ما بر اساس آن عمل کردیم اقتدا نمایی، فَتَقْتَدِی بِما شاهَدْتَ مِمّا عَمِلْنا بِهِ فیها،
  27. و در دنبال کردن آنچه که در این عهدنامه برایت مقرر کردم و به وسیله آن حجت را بر تو تمام نمودم کوشش کنی، وَ تَجْتَهِدَ لِنَفْسِک فِی اتِّباعِ ما عَهِدْتُ اِلَیک فی عَهْدی هذا، وَ اسْتَوْثَقْتُ بِهِ مِنَ الْحُجَّةِ لِنَفْسی عَلَیک،
  28. تا برای تو به هنگام شتاب نفس به سوی هوا و هوس بهانه و عذری نباشد. لِکیلاتَکونَ لَک عِلَّةٌ عِنْدَ تَسَرُّعِ نَفْسِک اِلی هَواها.
  29. جز خدای بزرگ هرگز احدی نگاهدارنده از بدی، و توفیق دهنده به خیر و خوبی نیست، فَلَنْ یعْصِمَ مِنَ السُّوءِ، وَلا یوَفِّقُ لِلْخَیرِ اِلاَّ اللّهُ تَعالی،
  30. و از جمله چیزهایی که رسول خدا صلّی اللّه علیه وآله در وصایایش به من سفارش نمود ترغیب بر نماز و زکات و مهربانی بر غلامانتان بود، وَ قَدْ کانَ فیما عَهِدَ اِلَی رَسُولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فی وَصایاهُ تَحْضیضٌ عَلَی الصَّلاةِ وَالزَّکاةِ وَ ما مَلَکتْهُ اَیمانُکمْ،
  31. و من سفارش حضرت را پایان عهدی که برای تو نوشتم قرار می دهم، فَبِذلِک اَخْتِمُ لَک بِما عَهِدْتُ، وَلاحَوْلَ
  32. و کسی را حول و قوّتی جز به خدای بزرگ نیست. وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِی الْعظیمِ.
  33. قسمتی از این پیمان که پایان آن می باشد وَ مِنْ هذَا الْعَهْدِ وَ هُوَ آخِرُهُ
  34. من از خداوند با رحمت فراگیرش، و بزرگی قدرتش بر انجام هرگونه درخواست مسئلت می نمایم وَ اَنَا اَسْاَلُ اللّهَ بِسَعَةِ رَحْمَتِهِ، وَ عَظیمِ قُدْرَتِهِ عَلی اِعْطاءِ کلِّ رَغْبَة،
  35. من و تو را به آنچه رضای او در آن است، از معذور بودن نزد خودش و مخلوقش، به همراه ثنای نیک در بین بندگانش، و آثار زیبا در شهرهایش، و تمامِ نعمت و فزونی کرامت توفیق دهد، اَنْ یوَفِّقَنی وَ اِیاک لِما فیهِ رِضاهُ، مِنَ الاْقامَةِ عَلَی الْعُذْرِ الْواضِحِ اِلَیهِ وَ اِلی خَلْقِهِ، مَعَ حُسْنِ الثَّناءِ فِی الْعِبادِ، وَ جَمیلِ الاْثَرِ فِی الْبِلادِ، وَ تَمامِ النِّعْمَةِ وَ تَضْعیفِ الْکرامَةِ،
  36. و پایان زندگی من و تو را سعادت و شهادت قرا دهد، وَ اَنْ یخْتِمَ لی وَ لَک بِالسَّعادَةِ وَ الشَّهادَةِ،

 

  1. سخن پایانی امام
  • همه ما به سوی او بازمی گردیم. اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ.
  • و سلام و درود بر رسول خدا صلّی اللّه علیه و بر اهل پاکیزه و پاکش باد. والسلام. وَالسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ الطَّیبینَ الطّاهِرینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کثیراً. وَالسَّلامُ.

 

http://www.isarpress.ir/?p=6760  

 

http://www.isarpress.ir/1400/06/24/%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d9%85%d9%88%d8%b6%d9%88%d8%b9%db%8c-%d8%a2%d8%af%d8%a7%d8%a8-%d9%88-%d8%b1%d9%81%d8%aa%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d8%b3%d8%a6%d9%88%d9%84%d8%a7%d9%86-%d8%ad%da%a9%d9%88%d9%85/

 

https://javadfesharaki.blog.ir/1400/06/24/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AF%D9%88%D9%85