سال ۶۷؛ وقتی آمریکا برای نجات صدام هواپیمای مسافری ایران را زد
منتشر شده در پایگاه 598 / 12 تیرماه 1404 / دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
کد خبر: ۵۴۵۹۳۴
زمان انتشار: ۱۵:۲۷ ۱۲ تیر ۱۴۰۴
پشتپرده حمله به پرواز ۶۵۵
سال ۶۷؛ وقتی آمریکا برای نجات صدام هواپیمای مسافری ایران را زد
دکتر هاشمی فشارکی در گفتوگویی تفصیلی، با اشاره به جنایت هولناک آمریکا در ۱۲ تیر ۱۳۶۷، این حادثه را نه یک خطای انسانی، بلکه بخشی از سناریویی طراحیشده برای پایانبخشی به جنگ تحمیلی توصیف کرد.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگویی تفصیلی، با اشاره به جنایت هولناک آمریکا در ۱۲ تیر ۱۳۶۷، این حادثه را نه یک خطای انسانی، بلکه بخشی از سناریویی طراحیشده برای پایانبخشی به جنگ تحمیلی توصیف کرد. به گفته او، حمله به پرواز مسافربری ایرانایر به شماره ۶۵۵ و شهادت ۲۹۰ مسافر بیگناه آن، برگ سیاه دیگری بود که بر کارنامه سراسر ننگ دولت آمریکا افزوده شد.
در ادامه متن مصاحبه پایگاه خبری 598 با ایشان به مناسبت سالروز حمله ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی در خلیجفارس می اید:
امروز سالروز یکی از تلخترین جنایات تاریخ معاصر ایران است. درباره حادثه حمله ناو آمریکایی به پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ ایرانایر چه تحلیلی دارید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. امروز سالروز یکی دیگر از جنایتهای آشکار آمریکای وحشی علیه ملت مسلمان ایران است. جنایتی که طی آن، هواپیمای مسافربری ایرانایر با شماره پرواز ۶۵۵ و شناسه «IR655» که از تهران به مقصد دبی در حرکت بود، در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ مورد هدف موشکهای ناو جنگی آمریکا قرار گرفت و تمام ۲۹۰ سرنشین آن به شهادت رسیدند.
این اقدام نه یک اشتباه بلکه یک عملیات عامدانه بود. گرچه آمریکاییها مدعی شدند که هواپیما را با یک پرنده نظامی اشتباه گرفتهاند اما تفاوت سرعت و رفتار پرواز هواپیمای مسافری و نظامی برای سامانههای شناسایی بسیار روشن است. از آن تلختر این بود که به فرمانده ناو «وینسنس» که مسئول این جنایت بود، مدال شجاعت دادند! این بهراستی لکه ننگی ابدی بر پیشانی ایالات متحده است.
برخی تحلیلگران معتقدند این جنایت در بستر پایان جنگ تحمیلی معنا پیدا میکند. دیدگاه شما چیست؟
دقیقاً همینطور است. این حادثه را باید در بستر تحولات آن دوران تحلیل کرد. جنگی که غرب با محوریت صدام ملعون علیه ملت ایران به راه انداخت، پس از ۸ سال نتیجهای جز شکست برای آنها نداشت. ایران توانسته بود اراضی اشغالی را بازپس بگیرد و صدام در موضع ضعف قرار گرفته بود. آمریکا برای نجات عنصر وابستهاش یعنی صدام، وارد میدان شد.
حمله به هواپیمای مسافربری بخشی از سناریویی بود که با هدف پایان دادن به جنگ و وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامهی نارسای 598 اجرایی شد.
برخی معتقدند این الگو، در سال جاری نیز تکرار شده است. آیا شما هم این پیوستگی را میبینید؟
بله، شباهتها بسیار قابل توجهاند. چند هفته پیش، رژیم صهیونیستی با تصور یک پیروزی غافلگیرکننده، حملهای سنگین به خاک ایران انجام داد و جمعی از فرماندهان عالیرتبه، دانشمندان هستهای و مردم را به شهادت رساند. پاسخ جمهوری اسلامی، دقیق، سریع و کوبنده بود و رژیم صهیونیستی را در وضعیت بحرانی قرار داد.
اما آنچه در ادامه رخ داد نگرانکننده است. آمریکاییها بار دیگر وارد میدان شدند، سه نقطه مهم ما را هدف قرار دادند و در فضای سیاسی نیز به دنبال جا زدن خود به عنوان منجی و طرفدار صلح هستند که متاسفانه پس از آن توافق آتش بس اجرایی شد!
ارزیابی شما از موضع رهبری در این شرایط چیست؟
مقام معظم رهبری بسیار شفاف و حکیمانه عمل کردند. ایشان در پیامشان هیچ اشارهای به صلح یا مذاکره نکردند و فقط از مردم و نیروهای مسلح قدردانی کردند. این سکوت درباره صلح، یک فریاد بود. رهبری با هوشمندی، هشدار دادند که آمریکا و اسرائیل هنوز دست از تجاوز برنداشتهاند و دشمن در حال بازسازی و آمادهسازی برای حملهای جدید است.
در چنین شرایطی، کشور چه باید بکند؟
شرایط کشور اکنون از همیشه حساستر و شکنندهتر است. دشمن در حال بازسازی توان نظامی و روانی خود است. نیروهای مسلح ما در آمادگی کامل هستند، مردم هم روحیه بالایی دارند، اما متأسفانه برخی از مدیران اجرایی هنوز در توهم مذاکرات نافرجام گذشته به سر میبرند.
ما باید از تاریخ عبرت بگیریم؛ مذاکرهای که منجر به خسارت شود و امنیت ما را به خطر اندازد، دیگر مذاکره نیست، بلکه فریب است. انشاءالله با تدبیر رهبری و حضور بیدار ملت، آیندهای بهتر رقم خواهد خورد