***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

شهر ری - حرم حضرت عبدالعظیم حسنی ع - نقشه و.......

دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۳۸ ق.ظ

 

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْقَاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبَى السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ بِزِیَارَتِهِ ثَوَابُ زِیَارَةِ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ یُرْتَجَى

 

مَن زارَ عَبدالعَظیمِ الحَسَنی(ع) بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین(ع) بِکَربَلا

امام هادی علیه السلام به مردی از اهالی ری فرمودند

 

Image result for ‫نقشه داخلی مصلی تهران‬‎

 

 

 

Image result for ‫نقشه داخلی مصلی تهران‬‎

 

این

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Image result for ‫نقشه داخلی مصلی تهران‬‎

 

Image result for ‫پلان هتل مدینه منوره‬‎

 

 

 

زندگینامه حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)

 بنام خدا
عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد . پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبة بن قیس .

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت ۷۹ سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام ، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارک امام رضا علیه السّلام ، امام محمّد تقی علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است .

این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمّه معصومین علیهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین ، آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن ، شناخت و معرفتی وافر داشت .

ستایشهایی که ائمّه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را که سؤال و مشکلی داشتند، راهنمایی می فرمودند که از حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می شمردند و معرّفی می فرمودند .

در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشّهداء، امام حسین علیه السّلام بیان شده است.

زمینه های مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعیان ائمّه علیه السّلام بسیار سختگیری می کردند، یکی از بدرفتارترین این خلفاء ، متوکّل بود که خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السّلام داشت، و تنها در دوره او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السّلام را در کربلا ، تخریب و با خاک یکسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.

سادات و علویّون در زمان او در بدترین وضع به سر می بردند .حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نیز از کینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهای دروغ سخن چینان را بهانه این سختگیری ها قرار می دادند، در چینن دوران دشوار و سختی بود که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به خدمت حضرت امام هادی علیه السّلام رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه کرد ، حضرت امام هادی علیه السّلام او را تأیید فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستی .

دیدار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سامرا با حضرت امام هادی علیه السّلام به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می کرد و شهر به شهر می گشت تا به ری رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد. علّت این انتخاب به شرایط دینی و اجتماعی ری در آن دوره بر می گردد که وقتی اسلام به شهرهای مختلف کشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سالها ری یکی از مراکز مهمّ سکونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیّت خاصّی پیدا کرد . زیرا سرزمینی حاصلخیز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع ریاست یافتن بر ری در حادثه جانسوز کربلا، حضرت حسین بن علی علیه السّلام را به شهادت رساند. در ری ، هم اهل سنّت و هم از پیروان اهل بیت علیهم السّلام زندگی می کردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری ، بیشتر محلّ سکونت شیعیان بود .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به صورت یک مسافر ناشناس ، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در کوی سکّة الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، مدّتی به همین صورت گذشت . او در زیرزمین آن خانه به سر می برد و کمتر خارج می شد ، روزها را روزه می گرفت و شبها به عبادت و تهجّد می پرداخت، تعداد کمی از شیعیان او را می شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می شتافتند، امّا می کوشیدند که این خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهدید نکند .

پس از مدّتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را شناختند و خانه اش محلّ رفت و آمد شیعیان شد، نزد او می آمدند و از علوم و روایاتش بهره می گرفتند و عطر خاندان عصمت علیهم السّلام را از او می بوئیدند و او را یادگاری از امامان خویش می دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف می کردند .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛ این تأکید ، هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم علیه السّلام است و هم می رساند که وی از طرف حضرت امام هادی علیه السّلام در آن منطقه ، وکالت و نمایندگی داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام علیه السّلام می دانستند و در مسایل دینی و دنیوی ، وجود او محور تجمّع شیعیان و تمرکز هواداران اهل بیت علیهم السّلام بود.

روزهای پایانی عمر پربرکت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با بیماری او همراه بود، آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت علیهم السّلام در آستانه محرومیّت از وجود پربرکت این سیّد کریم قرارگرفته بودند، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیّت عبّاسیان برایش دردی جانکاه و مضاعف بود؛ در همان روزها یک رویای صادقانه حوادث آینده را ترسیم کرد: یکی از شیعیان پاکدل ری، شبی درخواب حضرت رسول صلّی الله علیه وآله و سلّم را در خواب دید. حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به او فرمود: فردا یکی از فرزندانم در محلّه سکّة المولی چشم از جهان فرو می بندد، شیعیان او را بردوش گرفته به باغ عبدالجبّار می برند و نزدیک درخت سیب به خاک می سپارند.

سحرگاه به باغ رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن یکی از فرزندان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را نصیب خویش سازد، عبدالجبّار که خود نیز خوابی همانند خوابِ او را دیده بود، به رمز و راز غیبی این دو خواب پی برد و برای اینکه در این افتخار، بهره ای داشته باشد، محلّ آن درخت سیب و مجموعه باغ را وقف کرد تا بزرگان و شیعیان در آنجا دفن شوند.

همان روز حضرت چشم از جهان فرو بست. خبر درگذشت این نواده رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم دهان به دهان گشت و مردم با خبر شدند و جامه های سیاه پوشیدند و بر در خانه حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام گریان و مویه کنان گرد آمدند؛ پیکر مطهّر او را غسل دادند، به نقل برخی مورّخان در هنگام غسل، در جیب پیراهن او کاغذی یافتند که نام و نسب خود را در آن نوشته بود؛ بر پیکر او نماز خواندند، تابوت او را بردوش گرفتند و با جمعیّت انبوه عزادار به سوی باغ عبدالجبّار تشییع کردند و پیکر مطهّرش را در کنار همان درخت سیب که رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم به آن شخص اشاره کرده بود، دفن کردند تا پاره ای از عترت مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم در این باره به امانت بماند و نورافشانی کند و دلباختگان خاندان پیامبر صلّی الله علیه وآله و سلّم از مزار این ولیّ خدا فیض ببرند.

منبع:shiaha.com

بیتوته
http://forum.roq.ir/t33793

 

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان

In the name of God, the Compassionate the Merciful

السَّلامُ عَلَى آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى مُوسَى کَلِیمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى عِیسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَیْرَ خَلْقِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَصِیَّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکُمَا یَا سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ قُرَّةَ عَیْنِ النَّاظِرِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ بَاقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِیِّ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبَارَّ الْأَمِینَ ،

سلام بر آدم برگزیده خدا، سلام بر نوح پیامبر خدا، سلام بر ابراهیم دوست خدا سلام بر موسى هم سخن خدا، سلام بر عیسى روح خد، سلام بر تو اى رسول خدا سلام بر تو اى بهترین خلق خدا، سلام بر تو اى برگزیده خدا، سلام بر تو اى محمّد بن عبد اللّه خاتم پیامبران، سلام بر تو اى امیر مؤمنان على بن ابى طالب، جانشین رسول خدا سلام بر تو اى فاطمه سرور بانوان جهانیان، سلام بر شما اى دو فرزندزاده پیامبر رحمت، و دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو اى على بن الحسین سرور عبادت کنندگان، و نور چشم بینندگان، سلام بر تو اى محمد بن على، شکافنده دانش، پس از پیامبر، سلام بر تو اى جعفر بن محمد راستگوى نیکوکار امین،

Peace be upon Adam, the Chosen of God, peace be upon Noah, Messenger of Allah, peace be upon Abraham, the Friend of God, peace be upon Moses, The god's Interlocutor, peace be upon Jesus, The Spirit of God, Peace be upon You, O Messenger of Allah, peace be upon You, the best people of God, Peace be upon You, O Selected of God, Peace be upon you O Muhammad Ibn Abdullah, Seal of the Prophets, Peace be upon you, O Imam of Believers, Ali bin Abi Talib, the successor of the Prophet, Peace be upon you, O Lady Fatimah, lady of the worlds' ladies, peace be upon you, two grandchildren of Prophet, and the Lords of Paradise's Youth, Peace be upon you, O Ali Ibn Al Hussein, Lord of worshipers, and Glory of viewers 'eyes,' Peace be upon you O Muhammad ibn Ali, Splitter of knowledge after the Prophet, Peace be upon you, O Ja'far ibn Muhammad, Truthful and Righteous,

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ التَّقِیَّ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النَّاصِحَ الْأَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ السَّلامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى نُورِکَ وَ سِرَاجِکَ وَ وَلِیِّ وَلِیِّکَ وَ وَصِیِّ وَصِیِّکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَى خَلْقِکَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ وَ الطَّاهِرُ الصَّفِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ السَّادَةِ الْأَطْهَارِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ السَّلامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلَى ذُرِّیَّةِ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

سلام بر تو اى موسى بن جعفر، پاک و پاکیزه، سلام بر تو اى على بن موسى الرضا، امام پسندیده، سلام بر تو اى محمد بن على پرهیزکار، سلم بر تو اى على بن محمد النّقى، خیرخواه امین، سلام بر تو اى حسن بن على، سلام بر جانشین پس از او، پروردگارا درود فرست بر نورت و چراغت، و نماینده نماینده ات، و جانشین جانشینت، و حجّتت بر آفریدگانت، سلام بر تو اى سرور پاکیزه و پاک و برگزیده، سلام بر تو اى فرزند سروران پاک، سلام بر تو اى فرزند برگزیدگان و خوبان، سلام و رحمت و برکات خدا بر رسول خدا و بر فرزندان رسول خدا.

Peace be upon you, O Musa ibn Ja'far, Pure and Sheer, peace be upon you O Ali ibn Musa al Riza, Satisfied, peace be upon you O Muhammad ibn Ali, Righteous, peace be upon you O Ali ibn Muhammad al-Naqi, Benevolent Trustworthy, peace be upon you, O Hassan Ibn Ali, peace be upon succession after him, Lord! Forward your Peace to your Light and Glory, Representative of Your Representatives, and Successor of Your Successors, and Your Reason upon Your Creatures, Peace be upon you, Pure and Chosen Excellency, Peace be upon you, O Son of Pure Excellency, Peace be upon you, O Son of The Chosen and Blessed, peace, mercy and blessings be upon the messenger of Allah and the Prophet's descendants

السَّلامُ عَلَى الْعَبْدِ الصَّالِحِ الْمُطِیعِ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْقَاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبَى السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ بِزِیَارَتِهِ ثَوَابُ زِیَارَةِ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ یُرْتَجَى السَّلامُ عَلَیْکَ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ وَ حَشَرَنَا فِی زُمْرَتِکُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ وَ سَقَانَا بِکَأْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یُرِیَنَا فِیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ أَنْ یَجْمَعَنَا وَ إِیَّاکُمْ فِی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَنْ لا یَسْلُبَنَا مَعْرِفَتَکُمْ إِنَّهُ وَلِیٌّ قَدِیرٌ ،

سلام بر بنده شایسته، فرمان بُردار پروردگار جهانیان، و پیرو رسول او و امیر مؤمنان، سلام بر تو اى ابا القاسم فرزند سبط نجیب برگزیده، سلام بر تو اى کسی که به زیارتش، ثواب زیارت سید الشهدا امید می رود، سلام بر تو، خدا میان ما و شما در بهشت، شناسایى برقرار کند،

Peace be Upon the Righteous servant, obedient of Lord, and follower of His Messenger and Amir al Mumenin, peace be upon you, O Abu al-Qasim, Son of the noble selected tribe, Peace be Upon You, someone whose pilgrimage rewards as pilgrimage of Seyed al Shuhada, hopefully, peace be upon you. May God establishes introduction between us and you in heaven,

وَ حَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ وَ اَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ وَ سَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ صَلَوات اللهِ عَلیْکُمْ اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ اَنْ یَجْمَعَنا وَ ایّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلی اللهُ عَلیْهِ وَ آلِهِ وَ اَنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتکُمْ اِنَّهُ وَلیٌّ قَدیرٌ

و در گروهتان محشور فرماید، و به حوض پیامبرتان وارد سازد، و به ما با جام جدّتان از دست على بن ابیطالب بنوشاند، درود خدا بر شما، از خدا می خواهم که به ما درباره شما، خوشحالى و گشایش بنمایاند، و ما و شما را در گروه جدّتان محمد درود خدا بر او و خاندانش گرد آورد، و معرفت شما را از ما باز نگیرد، به درستى که او سرپرست توانایى است،

And resurrects us amongst you, and enters us in the pool of Prophet, and drinks us with cup of your ancestor by hands of Ali ibn Abi Talib, God's peace be upon you! I ask God to show us about your Happiness and Solution, and gather us and you in group of your ancestor ,Muhammad, peace be upon him and his family altogether, and may He does not cease us your knowledge, truly He is Capable Supervisor,

أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّکُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ التَّسْلِیمِ إِلَى اللَّهِ رَاضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِرٍ وَ لا مُسْتَکْبِرٍ وَ عَلَى یَقِینِ مَا أَتَى بِهِ مُحَمَّدٌ نَطْلُبُ بِذَلِکَ وَجْهَکَ یَا سَیِّدِی اللَّهُمَّ وَ رِضَاکَ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ یَا سَیِّدِی وَ ابْنَ سَیِّدِی اشْفَعْ لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَةِ فَلا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ اللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنَا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ وَ بِرَحْمَتِکَ وَ عَافِیَتِکَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

من با دوستى شما، و بیزارى از دشمنان تان، و تسلیم بودن به خدا، تقرّب به خدا می جویم، با خشنود بودن به آن، بدون انکار و تکبّر، و به یقین به آنچه محمّد آن را آورده، به این امر و خاطر تو را میجویم اى سرور من، خدایا خشنودى تو، و خانه آخرت را می خواهم، اى سرور من و فرزند سرور من، برایم درباره بهشت شفاعت کن، زیرا براى تو نزد خدا مقامى از مقامات والا است.

I seek God's Approach by friendship of your friends and aversion to your enemies, and submission to God, by its satisfaction and pleasure, without denial and arrogance, and certainty to what Mohammed brought, and it's the reason of my seeking's you, my Excellency! God! I seek your satisfaction, and others' world house, my Excellency! And son of my Excellency, seek Intercession of heaven for me, because you possess a high rank in presence of God.

اللّهمَّ اِنّی اَسئَلُکَ اَن تَختِمَ لی بِالسّعادَةِ فَلا تَسلُب مِنّی ما اَنا فیهِ وَلا حَولَ وَلا قُوّةَ اِلاّ بِاللهِ العَلیِّ العَظیمِ اَللهَمَّ استَجِب لَنا وَ تَقَبَّلهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ وَ بِرَحمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ وَ صَلّی للهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ اَجمَعینَ وَسَلَّمَ تَسلیماً یا اَرحَمَ الرّاحمینَ

خدایا از تو می خواهم که سرانجام کارم را به خوشبختى ختم کنى، و آنچه را در آنم از دستم نگیرى، جنبش و نیرویى جز به خداى والاى بزرگ نیست. خدایا براى ما اجابت کن، و آن را به کرم و عزّتت، و رحمت و عافیتت بپذیر، و درود خدا بر محمّد و خاندان او و بر آنان سلام باد، سلامى کامل، اى مهربان ترین مهربانان.

My God! I ask you to terminate my destiny in blest, and not to cease what I am in now, there is no movement and force just by the Great Prominent God. God! Blesses us! And accept it due to Generosity, Honor, Bless and Mercy, and God's peace be upon Muhammad and his family altogether, a perfect peace, O Most Merciful of the merciful!

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۲۸