مقاله بررسی ساختار مسکن در روستاهای همدان ، اقای دکتر سید علیرضا هاشمی فشارکی
بررسی ساختار مسکن در روستاهای همدان
سید علیرضا هاشمی
نمایی از یک خانه روستایی در کوزره از بخش قهاوند شهرستان همدان (منبع : وبلاگ کوزره)
مقدمه
مسکن از جمله نیازهای اساسی زندگی اجتماعی است که انسان برای آسایش و آرامش پس از کار و برای بدست آوردن نیروی جسمی و فکری دوباره به آن نیاز دارد.«مسکن با مسایل مربوط به محیط طبیعی، نوع معیشت، شکل خانه و سیر زندگی اجتماعی پیوند خورده و از سویی ذوق هنری،معیارهای اجتماعی، بنیادهای خانوادگی و خویشاوندی ،سنتها و عقاید و پندارها و باورهای درونی انسان، در هر گوشه کره خاکی بر آن طرح خاصی بخشیده است.
ساخت خانه در روستاها در امتداد پاسخ گویی به همین نیازها و باآگاهی به آنها توسط خود روستاییان طراحی و اجرا می شود.ساخت خانه در روستاها از سنتی عامیانه سرچشمه می گیرد و این سنت عامیانه همان سنت بلاواسطه و ناخودآگاهی است که در بطن یک فرهنگ مردمی جریان دارد و به گونه ای معنوی و مادی و متاثر از نیاز های و ارزشهای مربوط به آنها و بر مبنای خواستها و آرمانهای آنها شکل می گیرد».(زرگر،9:1385و5)
«برای ساخت خانه های مناسب روستایی بهترین روش،استفاده از مصالح موجود در منطقه است و روستاییان ییشتر از روشها یی برای ساخت خانه استفاده می کنند که برای اکثر اهالی قابل اجرا می باشد زیرا این امر باعث می شود که مسکن ارزانتر تمام شود و خود روستاییان می توانند با آموزش، نحوه ساخت مسکن رابه دیگران یاد بدهند.منشا این خودکفایی در جامعه روستایی را باید در درون خانواده جست.زیرا کلیه مایحتاج زندگی از قبیل مواد غذایی، پوشاک،مسکن و وسایل کشاورزی و غیره توسط آنها تولید می شود.آنهابر پایه نوعی تقسیم کار بین اعضای خانواده و با کوشش و فعالیت و مبارزه خستگی ناپذیر،با مشکلات به چنین توانایی دست پیدا می کنند».(وثوقی،59:1377)
با این حال ورود تکنولوژی و پیامدهای آن سبب شده است تا در دهههای اخیر تغییرات و دگرگونیهایی در نحوه ساخت، نوع معماری، بنا، مصالح و مواد اولیه ساخت ایجاد شود. این تغییرات از نظر معماری نیز گاهی متاثر از جوامع شهری بوده بهطوری که از نظر ماهیت فرهنگی با عناصر اجتماعی و بافت روستایی همخوانی ندارد،و این نشانگر این است که حتی در مورد ساختمان سازی نمیتوان در مقابل هجوم تکنولوژی و فناوری مربوط به آن ایستادگی کرد.
در این مقاله کوشش شده است با استفاده از منابع، ابتدا روشهای خانهسازی در روستاهای همدان مورد بررسی قرار گیرد و سپس نمونههایی از خانهسازی در روستاهای مناطق همدان توصیف گردد.
* * *
سازماندهی فضای خانه (محوطه مسکن)
در بین یکجانشینان حوزههای روستایی همدان، سه نوع نقشه خانه را میتوان از یکدیگر تشخیص داد که شکل کلّی و تشکیلات فضاهای گوناگون آنها با توجه به منظره عمومی و دورنمایی که مسکن روستاییان در آن قرار دارد، تغییر میکند.
خانههای مسکونی که در مناطق دشتی ساخته شدهاند، معمولاَ تنها از یک طبقه؛ یعنی طبقه هم کف تشکیل میشوند و اغلب نیز از یکدیگر جدا هستند و تمام فضای یک مسکن در بطن حیاط محصور و بزرگی قرار گرفته است. (شکل شمارة 1) فضاهای مربوط به حیوانات و فضاهایی که برای جادادن مواد و وسایل کشاورزی اختصاص داده میشوند، از همین قاعده کلّی پیروی میکنند. (کرکوار و فونتن،71:1370)
شکل شماره 1ـ مقطع افقی و نمای یک خانه هم کف (روستای سوسنآباد)
A نمای خانه از طرف حیاط
B مقطع افقی خانه:1ـ مسکن 2ـ طویله 3ـ انبار 4ـ تنور 5ـ حوض آب
منبع: اراک و همدان، ص 72
مساکن روستاهایی که در پای تپههای کوچک ساخته شدهاند و نمایانگر حدّ میانی بین دشت و سلسله جبال البرز هستند، عموماً بهصورت دو طبقه ساخته شدهاند. در طبقه همکف؛ یعنی در زیر سکونتگاه اصلی، آغل و یک جلوخان قرار دارد که از آنجا میتوان وارد حیاط محصوری شد که دور آن را ساختمانهایی احاطه کردهاند که همه به هم متصل و دارای زمینههای بهرهبرداری همسان هستند. (شکل شمارة2)
شکل شماره 2ـ مقطع افقی و نمای یک خانه با حیاط محصور (روستای ریز)
A مسکن ـ دید از طرف حیاط
B مقطع افقی:1ـ مسکن 2ـ کارگاه بافندگی 3ـ انبار 4ـ تنور 5ـ آغل
منبع: اراک و همدان، ص 73
در حوزههای کوهستانی به دلیل فقدان زمین صاف، معمولاً مسکن اصلی را روی آغل گوسفندان بنا میکنند. طویله، انبار و کاهدان همه در یک مجموعه جمع میشوند که حالتی نیمه زیرزمینی دارد(شکل شمارة3) و پایه ظاهری بنا را تشکیل میدهد.(همان:74)
شکل شماره 3ـ مقطع افقی و نمای یک خانه (روستای رازگردان)
A نما از طرف حیاط. مسکن اصلی روی آغل
B مقطع افقی
1ـ مسکن روی آغل 2ـ انبار 3ـ توالت 4ـ ایوان 5ـ تنور زیر پله
منبع: اراک و همدان، ص 74
فنون خانهسازی
دیوارهای خانههایی که در منطقه دشتی ساخته میشوند، عموماً از خشت و گل هستند و پی و پایه مشخصی برای آن منظور نشده است. روی این دیوارها را با کاهگل اندود میکنند که این کاهگل ترکیبی از خاک و آب، یعنی گل و خردههای بازمانده از خوشه و ساقه گندم (کاه، سبوس، شوک سنبل، لفاف، دانه گندم در خوشه) است. خرابیهای ناشی از آبهای جاری بهویژه در فصل بهار و بههنگام ذوب شدن برف باعث میشود که این بناها دایماً به تعمیر احتیاج داشته باشند. در مناطق کوهستانی، برای ساختن دیوار، خشتها را روی بستهای از سنگ میگذارند. استفاده از آجر که بهطور معمول برای ساختن بناها در شهرها بهکار میرود، در محیط روستایی حالت استثنایی دارد و اکثراً در ساختن بناهای معتبر (مثل مساجد، امامزادهها، خانههای اشخاص صاحب شان و مقام و از این قبیل) بهکار میرود.(همان:75)
سقف بناها اغلب از سه نوع صاف که به سقف «تیری» (tiri) معروف است، طاق گهوارهای که به آن «سیزی» (sizi) میگویند و سقف گنبدی که آن را «گمبدی» (gombadi) مینامند، تشکیل شده است. سقف گنبدی از دو نوع دیگر کمتر متداول است و اکثر پراکندگی آن را بهویژه در مناطق دشتی میبینیم که با سقفهایی از نوع طاق گهوارهای ترکیب و سهیم شده است. معمولاً از این سقف، یعنی طاق گهوارهای برای پوشاندن آغلها، طویلهها و انبارها استفاده میشود، ضمن اینکه سقف گنبدی نیز همین حالت و همین کاربرد را دارد. شکل خاصی از این نوع سقفها که حالت مخروطی دارد، کمتر از بقیه معمول است و بیشتر برای پوشش سقف بناهای مذهبی به کار میرود. (شکل 4 و5)
شکل شماره 4ـ حالت مخروطی سقف گنبدی
منبع: اراک و همدان؛ ص 76
شکل شماره 5ـ سقف گنبدی «گمبدی ـ (gombadi)»
منبع: اراک و همدان؛ ص 76
طاقهای گهوارهای را بدون کمک گرفتن از وسایل خاصی مثل تویزه که وسیلهای هلالی شکل است، میسازند و برای اینکار خشتها را بهطور مورب و لایه به لایه پشت سر هم در طول بنا و روی دیوارهای متقابل میچینند و بدین منظور یکی از دیوارهای کوچک را تکیهگاه قرار میدهند. (شکل 6 قسمت a)
سقفهای طاق گهوارهای نیز میتوانند از دو طرف به حالت نیمهگنبدی درآیند (شکل 6،قسمت b) و بالاخره ساختن یک طاق گهوارهای را میتوان از دو طرف ساختمان و با تکیه بر دو دیوار عرضی شروع کرد و در وسط سقف، آن را با لایههایی که عمود بر لایههای قبلی هستند، به پایان رساند. (شکل 6، قسمت C)
شکل شماره 6 ـ سقف از نوع طاق گهوارهای. «سیزی ـ sizi»
منبع: اراک و همدان؛ ص 77
سقفهای صاف در مناطق کوهستانی دارای لبهای هستند که از حد دیوار نیز تجاوز میکنند، در حالی که این نوع سقفها در حوزههای دشتی معمولاً دارای لبه بالا آمدهای هستند که لوله ناودان را روی سطح سقف به زیر این لبه متصل میکنند.
در برخی خانهها نیز پلکانی داخلی وجود دارد که به سقف صافی که حالت ایوان دارد، منتهی میشود. سقف صاف از عناصر زیر تشکیل شده است: (شکل7)
دستکها (تیر= tir) یا «تیر کوچک» (tir – e kučok) که بالای دیوار قرار میگیرند و آنها را ستونهایی به نام «کول» (kul)، «دیرک» (dirak)، «شمک» (šamak)، «ستون» (sutun)، «تیر» (tir) نگه میدارند که گاهی مواقع کلاههای از جنس چوب «نعل» (nal) ـ «سر شمک» (sar – ešāmak) روی آن قرار دارد. روی این دستک، توفالها را که به آن «پردو» (pardu)، «پرده» (parde)، «پرتو» (partu)، و «پرتی» (parti) میگویند، میگذارند و سپس روی تمامی آنها را با لایههای متعدد و نازکی از کاهگل میپوشانند.(همان:78)
شکل شماره 7ـ سقف «صاف «tiri»
1ـ دستک: «تیر کوچک ـ tir – e kuček» 4ـ کلاهه: «نعل ـ na'l»
2ـ تیر حمال: «سرکش ـ sarkeš» 5ـ توفال: «پرتو ـ partu»
3ـ ستون: «تیر ـ tir» 6ـ حصیر: «حصیر ـ hasir»
منبع: اراک و همدان؛ ص 78
ساخت یک خانه (قِلاع) در روستاهای ملایر
در حسینآباد ناظم ملایر برای ساختن یک قلاع qelāابتدا صاحب کار یک بنّای محلی را برای ساختن آن اجیر میکند و برابر نظر بنّا چند نفر کارگر و یا بهقول اهالی محل «عمله» هم میگیرد و هزینه خوراک آنها را نیز صاحبکار تقبل میکند. به این نوع کارگران که خرجشان بهعهده صاحبکار است، کارگر «تَرّه» (tarra) میگویند و اگر کارگر خرجش با خودش باشد «خُشگر» (xošgar) نامیده میشود که البته اجرت دسته اول نسبت به دسته دوم کمتر است. بهطوری که مزد یک کارگر خُشگر پنجاه ریال و فرد کارگر با خرج یا بهاصطلاح محلی ترّه سیوپنج ریال است.
بنّا ابتدا زمین انتخاب شده را با وسیلهای خطکشی میکند و به کارگران دستور میدهد تا پی آن را که به نام «بُناوَه» (bonāva) معروف است، بکنند. سپس عملهها با بیل و کلنگ شالوده حیاط را به عرض یک متر و عمق یک متر و نیم حفر میکنند. علت اینکه پی ساختمان را تا یک مترونیم حفر میکنند، به این دلیل است که عقیده دارند هر چه بناوه ساختمان زیاد کنده شود به همان اندازه استحکام ساختمان بیشتر میشود.
عمل پی کندن که تمام شد، در گودال به وجود آمده، آب میبندند و خاکهای اطراف آن را با بیل، میان پی برمیگردانند آن گاه چند عمله با پای برهنه در حالیکه شلوار خود را بالا کشیدهاند، میان پی میروند و مدتی گل میان بناوه را پای میزنند تا خوب فشرده شود. البته این کار چند روزی ادامه دارد تا زمانی که سطح بناوه با کف حیاط مساوی شود. هنگامی که شالوده را پر کردند، یک روز صبر میکنند تا خشک شود، سپس مشغول کشیدن «چینه» (čina) میشوند. برای این کار قبلاً مقدار زیادی خاک مخصوص چینه در جوار پی حیاط جمعآوری کردهاند. این خاکها را آب میگیرند و چند نفر با پای برهنه میان آن میروند و مشغول لگدکردن گِل میشوند. دو نفر نیز با بیل کنار گل میایستند تا گِلِهایی را که در اثر پا زدن پهن میشوند، دوباره با بیل به زیر پای کارگران برگردانند. گِلِ چینه را نزدیک به نیم روز پا میزنند تا خوب فشرده و ورزیده شود. سپس بنّا سرکار قرار میگیرد و دو نفر با بیل گِلها را پی در پی بهدست او میدهند، بنّا نیز گلها را به ارتفاع نیم متر سر هم میچیند و با همین ارتفاع پیش میرود تا دور تا دور پی پر شده را چینه بکشد و زمانی که به آخر کار رسید، مجدداً چینه دوم را میچیند و به همین ترتیب ادامه میدهد. معمولاً دیوار حیاط را با میخ چینه بالا میآورند، بهطوری که ارتفاع آن نزدیک به دو الی سه متر میشود. ضمن اینکه محلی را به عرض دو متر و به طول ارتفاع دیوار برای دروازه حیاط قرار میدهند.
پس از اینکه از کار دیوار کشیدن فارغ شدند، به ساختن اتاق و سایر بناهای موردنیاز از قبیل طویله و کاهدان و هیمهدان میپردازند و پیوسته سعی میشود دَرِ ورودی اتاقهای نشیمن را رو به قبله قرار دهند و عقیده دارند خانة رو بهقبله هم آفتابگیر و هم دارای رزق و روزی است. تعداد اتاقهای ساخته شده در جوار بنای دیوارة حیاط است، بهطوری که صحن حیاط باز میماند و اتاقها و سایر ساختمانها دور تا دور حیاط احداث میشوند.
در اینجا اگر صاحبکار بخواهد خانه دو طبقه بسازد، بنّا در گوشهای از حیاط زمینی را به عرض 3 متر و طول 6 تا 8 متر خطکشی میکند و بناوة آن را نیز بهطول بیش از یک متر حفر میکند . برای استحکام بنا عرض پی را نیز تا یک متر میگیرند و پی آنرا عیناً مانند پی حیاط میکَنَند و پر میکُنَند. سپس سه روز چینهروی بناوه میکشند و بهفاصله هر دو متر جایی را برای دَر ورودی خانه جا میگذارند و تعدادی آخور(axor) نیز برای چهارپایان در آن میسازند. بعد با خشت، سَردَرِ دَر و آخورها را طاق میزنند و سقف خانه را نیز با خشت طاق میزنند و پس از آن با خشت، اطراف ساختمان را از سطح چینه طوری بالا میآورند که گنبدی شکل شود؛ یعنی سطح بام با لبه دیوار خانه مساوی باشد. بعد از آن با نوعی گِل بهنام «شفته»، یعنی گل کم چسب روی بام را شفتهریزی و بعد از آن باماندود میکنند.
طبقه اول که ساخته شد، بنای طبقه بالایی، یعنی اتاقنشیمن را میگذارند و برای این کار ابتدا از روی پایه خانه زیرین، پایه اتاق را با خشت بالا میآورند. البته تعداد اتاقهایی را که روی خانه خشتپوش میسازند به دو باب هم میرسانند و این بستگی به عرض و طول خانة زیربنا دارد. اگر خانه خشتپوش زیرین 3 در 4 باشد، تنها یک اتاق روی آن میسازند و اگر همانطور که گفته شد، 3 در 8 باشد، دو اتاق و یک ایوان احداث میکنند؛ دو اتاق 3 در 3 طرفین میسازند و یک ایوان نیز وسط آن قرار میدهند.
هر یک از این دو اتاقهای تیرپوش را رو به قبله در نظر میگیرند و زمانی که دیوار را به اندازه 3 چارک، یعنی 75 سانتیمتر بالا آوردند، تعدادی تاقچه هم برای جا دادن وسایل خانه بنا میگذارند. عرض و طول این تاقچهها به ترتیب از یک و یک ونیم متر بیشتر نیست و هر تاقچهای که ساخته میشود یک «رَفَه» (rafa) نیز بالای آن درست میکنند. عرض رفهها با عرض تاقچه مساوی است؛ ولی طول آن نزدیک به نیممتر کمتر است. هر اتاق علاوه بر دودر، یک در دیگر نیز دارد که به ایوان باز میشود و این درها روبهروی هم قرار گرفتهاند. هنگامی که اتاق را پای تیر آوردند، صاحب کار گوسفندی میخرد و آن را همان روز سر میبرد و از خون گوسفند قدری به دیوار اتاق میپاشد و گوشتش را هم بین کارگران و فقرا تقسیم میکند. چون عقیده دارند ساختمانی که در آن خونریزی نشود، سَرِ صاحب را میخورد. سپس تعدادی تیرچوبی درخت تبریزی که بهنام درخت «راجی» معروف است، روی اتاقها و ایوان میاندازند ـ فاصله بین تیرها، نزدیک به 30 سانتیمتر است ـ آنگاه روی تیرها را با چوبهای نازکی بهنام پرچین میپوشانند و روی پرچینها را با حصیر سد و یا استتار میکنند و بعد از آن شفته میریزند و در آخر نیز با گل مخصوص که چسبدار و با کاه مخلوط است، بام را اندود میکنند و روی هر یک از اتاقها یک «نودان»(novdan) بهنام «شِیل» (šyl) کار میگذارند تا آبهای باران از آن به حیاط سرازیر شود. پس از انجام این کار، اتاقها را «شِمْشَه»šemša))میکنند. برای این کار از همان گل مخصوص اندود بام، استفاده میکنند؛ یعنی خاک را با کاه مخلوط میکنند و به آن آب میافزایند و میگذراند یک شب بماند تا خوب کشته شود. آنگاه بنّا این گل را با ماله از داخل و خارج به دیوارهای اتاق میمالد و به این کار شِمْشَه میگویند.
درهای این اتاقها بهوسیله نجارهای محلی از چوب سفید راج که همان درخت تبریزی است با سبک قدیم و یک تخته ساخته میشود. بهطوری که چهار چوب طرفین در را با چوب ضخیمتر و وسط آن را یک تخته نازک قرار میدهند و بر هریک جفت در نیز یک چفت زنجیری میاندازند.
بعد از فراغت از کار اتاقها، به ساختن دروازه حیاط میپردازند. در این قسمت کار نیز اشخاصی که به اصطلاح دستشان به دهانشان میرسد، در طرفین امتداد دروازه از داخل خیاط، دو محل را یکی برای توالت که به «مَوال» (mavāl) معروف است و دیگری را برای مطبخ، انتخاب میکنند.
عرض و طول این دو بنا که ابعادی نزدیک به 2 و 3 دارند، همانند خانههای خشتپوش احداث میشود و سطح آن را با خشت طاق میزنند. اگر صاحب کار مایل باشد راهرویی را که به وسیله ایجاد این دو بنا به وجود آمده است، طاق میزند و در نتیجه تبدیل به دالان عبور میشود. به این ترتیب که از روی پایههای بناهای طرفین طاق دالان را با خشت میسازند و مجدداً صاحبکار اگر مایل باشد، اطاق تیرپوش نسبتاً کوچکی روی طاق دالان یا راه عبوری حیاط درست میکند. این قبیل اطاقها را شاهنشین میگویند که دارای یک در و دو نیمدری رو بهقبله از خارج و یک در ورودی و دو نیمدری از داخل است. راه پله این اطاق را هم از صحن حیاط انتخاب میکنند. دروازه این قبیل حیاطها را هم از چوب گردو که از دو لنگه در تشکیل میشود، به وسیله نجارهای محلی میسازند. قطر هر یک از لنگههای در به اندازه 8 سانت است. ضمناً تختههای در را با میخهای دوسر آهنی به هم وصل میکنند و از داخل با نوعی وسیله به نام «کلون»(kolon) آن را میبندند. از خارج نیز چفت آهنی محکمی وجود دارد که هم موقع خارج شدن آنرا چفت و قفل میکنند و هم برای دقالباب از آن چفت استفاده میشود.
در گوشهای از صحن حیاط، محلی را برای جادادن احشام در فصل تابستان انتخاب میکنند. مساحت این بنا که به «گلهدان» معروف است، بستگی به تعداد گوسفندان دارد؛ یعنی اگر تعداد احشام زیاد باشد صحن آن وسیعتر و اگر ناچیز باشد، کوچکتر میشود. برای احداث گلهدان از صحن حیاط، دیواری به قطر نیم خشت و به ارتفاع دو متر بالا میآورند و یک در چوبی شبکهای بهنام «دَی اجِنگلی» (di – ajangali) به آن میاندازند. در فاصله دو قدمی این گلهدان، جایی را برای کُرپَهدان انتخاب و درست میکنند که دقیقاً مثل گلهدان، ولی کوچکتر از آن است.
گوشه دیگری از حیاط جایی را برای مرغها میسازند که به نام «کُله مرغ» معروف است، البته گنجایش کُلهدان مرغ هم بستگی به تعداد مرغهای صاحب خانه دارد.
اگر صاحبخانه علاقه و عشقی به نگاه داشتن کبوتر داشته باشد، تعدادی سوراخ در بالای درهای اتاق نشیمن ایجاد میکند که با آن «لُنه»(lona) کفتر میگویند و این سوراخها را طوری در سینه دیوار اتاق ایجاد میکنند که تا لبه پشتبام نیم متر فاصله داشته باشد، بهطوری که از صحن حیاط و پشت بام گربه دسترسی بهکبوترها پیدا نکند.
در گوشه دیگری از حیاط، اتاق تیرپُوش دیگری بهنام اتاقنشیمن روستایی میسازند. در این اتاق تنوری برای پختن نان چال میگذارند و در زمستان در آن سکونت میکنند. البته پس از پخت و پز نان، روی این تنور کرسی میگذارند و زیر آن مینشینند. این اتاق یا به اصطلاح خانهزمستانی دارای پستویی است که به آن «خونه به خونه» (xona bexona) میگویند.
در پستوی این اتاق چند دستگاه «تاپُو» (tapo) از گِل میسازند که در آن ذخیره زمستان را از قبیل آرد، گندم، جو، کشمش و قورمه نگه میدارند.
اتاقهای تیرپوش بالا را برای پذیرایی از مهمان استفاده میکنند. هر یک از تاقچههای این اتاق را با قراردادن سماور و سینی ورشو و چند بادیه مسی و آیینههای نیم قدی و چراغزنبوری و توری، استکان و لیوان آبخوری زینت میدهند. کف اتاق را با چند تکه قالیچه دو زرعی فرش میکنند. طرفین اتاق را هم چند پشتی میچینند که هر گاه مهمانی وارد شد، به آن تکیه دهد. وسط اتاق را نیز به عمق نزدیک 15 سانت حفر میکنند و به آن« چالهکرسی» میگویند و موقع ورود مهمان در فصل زمستان چاله را با زغال پر و آن را روشن میکنند و کرسی روی آن قرار میدهند تا مهمانها شب زیر کرسی بخوابند. در کنج حیاط محلی را برای بستن اسب یا الاغ انتخاب میکنند و در آن یکی دو «آخور» (āxor) هم میسازند که مخصوص ذخیره علوفه و کاه برای حیوانات است. در دو قدمی آخور نیز چوبی را در شکاف شکم دیوار برای بستن سرافسار اسب یا الاغ قرار میدهند.
حیاطهای خانوادههای به نسبت فقیر و بیبضاعت از این مزایا بیبهره هستند؛بطوری که در گوشه یک چاردیواری تنها یکی دو خانه خشتپوش میسازند، وسقف آن را با خشت طاق میزنندوزمستان و تابستان را در آن بهسر میبرند. این قبیل خانهها عیناً شبیه همان خانههای خشتپوش زیرین خانوادههای به نسبت ثروتمند هستند که روی آن، اتاق بالایی تیرپوش را میسازند. ضمناً اتاق دارای یک تنور و یکی دو تاپو برای جادادن ذخیره زمستانی است و چند طاقچه هم دارد که وسایل و مایحتاج خود را در آن میچینند. خانه خشتپوش دیگری در جوار همین خانهنشیمن میسازند که در آن سوخت زمستان خود را قرار میدهند. درگوشه این خانه مقداری بوته خاردار و در گوشه دیگر مقداری مدفوع احشام بهنام پشگِل و تعداد زیادی تاپالِه برای سوخت زمستان ذخیره میکنند.
در آبادی حسین آباد ناظم از آنجا که زمین ارزشی ندارد، هر خانوادهیک چهاردیواری دربست دارد، تنها با این تفاوت که خانوادههای ثروتمند با اسلوب بهتری خانهسازی میکنند و افراد فقیر به ساختن همان دوباب اتاق خشتپوش و به اصطلاح «سیزان» (siyzan) اکتفا میکنند .در این روستا هر کس دارای خانه نباشد به مالک زمین مراجعه میکند و با دادن قند کلهای (شیرینی) هر چند متر زمین که احتیاج داشته باشد، میگیرد و با گرفتن یک برگ یادداشت بهنام قباله زمین، یک چهاردیواری با خشت و گل میسازد. این قبیل خانوادههای فقیر که توانایی اجیر کردن بنا و عمله را ندارند، خود با کمک افراد خانه اطراف زمین را چینه میکشند و هر چند اتاق که احتیاج داشته باشند تا پای طاق میآورند و بعد خشت موردنیاز را هم از کارگران خشت مال حرفهای خریداری میکنند. بعد یک روز به وسیله بنّای محلی طاق آن را میزنند.(عبدلی، 1348)
خانه سازی در شیرین سو
در شیرین سو افراد بعد از تشکیل خانواده در وحله اول به فکر تهیه یک باب خانه مسکونی می افتند؛ دختر و پسری که ازدواج کردند ،بعد از اینکه چندین ماه همراه پدر و مادر زندگی کردند،با قدرت مالی خود و یا با کمک و راهنمایی اولیاء تدارک و تهیه ساخت منزل را می کنند.
بافت خانه ها در شیرین سو عبارتست از یک دروازه با دالان، یک یا دو اتاق زمینی یا دو طبقه،یک اتاق برای نشستن، یک خانه گنجینه (آشپزخانه)، یک انباری آذوقه احشام(آنبار)، یک انباری سوخت زمستانی(اُودنلوقudunluq ) چند طویله ، اصطبل یا زاغه(محل نگهداری احشام در زیر زمین) و یک مستراح.
شیرین سو از دو کوچه اصلی و ده ها کوچه پیچ و خم فرعی شکل گرفته است . هیچ یک از خانه ها سند مالکیت رسمی و قانونی ندارد، و برای خرید و فروش خانه، قولنامه محلی می نویسند.
انواع خانهها:
در شیرین سو خانه ها به چهار نوع ساخته می شود:1-خانه های طاق و گنبدی(کونبز«kunbaz» یا طاق گوز«tāq quz»)،2- خانه های گنبدی(سیزان)،3- خانه های تیر و حصیری(ترپوج «terpuj»)،4- خانه های آجری.
1- خانههای طاق و گنبدی: برای ساخت این نوع خانه قبلا از گل(پالچقpālčeq )با قالب به اندازه کافی خشت(کرپج karpej) به صورت خام تهیه و خشک می کنند،سپس آن را تا قشر سفت زمین می کنند، پی را با سنگ کار می کنند،تا نیم متر از زمین بالا می آید بعد دیوار خانه را با گل و خشت کار می کنند. دیوار خانه معمولا به عرض دو خشت و نیمه ساخته می شود.آنگاه از وسط خانه با قالبهای چوبی کمانی که بناّها مخصوص بدست خود و برای این کار تهیه کرده اند،طاق می زنند.بعد بالا و پایین خانه (دو طرف طاق) را با خشت از چهار طرف به صورت گنبد کار می کنند. در آخر کار روزنه ای به اسم( پاجاpājā ) تعبیه می کنند.در این نوع خانه از تیر چوبی استفاده می شود.
طاق خانه بستگی به طول خانه دارد، چنانچه طول بیشتر از یک طاق و یک گنبد(3متر) شد، بر طاق خانه اضافه می کنند.مثلا خانه 9 متری با دو طاق و سه گنبد ساخته می شود.بعد از زدن طاق و گنبد ،بیرون و درون خانه را کاهگل می کشند.
2- خانههای گنبدی: این نوع خانه ها بیشتر برای احشام ساخته می شود، چون ارتفاع کمتر است و زودتر گرم می شود. در ساخت آن از گل و خشت خام استفاده می کنند. بعد از پی و دیوار، سقف را به صورت گنبد یک تکه از اول خانه به صورت کمانی شروع و در آخر خانه تمام می کنند. این نوع بنا معمولا با عرض و ارتفاع کمتر ساخته می شود، عرض دیوار آن عریض تر ( سه خشت) ساخته می شود تا در آینده روی آن بتوان اطاق دو طبقه ساخت.
3- خانههای تیر و حصیری: مردم شیرین سو برای نشستن و زندگی خانوادگی، بنا های یک طبقه و یا دو طبقه می سازند.اتاقهای یک طبقه، هم کف و یا دو یا سه پله از زمین بالاتر می رود. اما اتاقهای دو طبقه را روی خانه های گنبدی(مطابق توضیح بالا) احداث می کنند.
در این نوع، خانه یک طبقه را با سنگ و با خشت می سازند و خانه دو طبقه را فقط با خشت و نیمه می سازند.سقف را با تیرهای چوبی و حصیری یا نی می پوشانند. جلو اتاق را مهتابی و بالکن با تیر های چوبی درست می کنند. عرض مهتابی به 5/1 تا 2 متر می رسد و در کنار مهتابی از نرده های چوبی یا فلزی استفاده می کنند، بالکن هم به موازی و مساوی مهتابی ساخته می شود.اتاقها به عرض 3 متر و به طول 2،3،5 و6 متری ساخته می شود.و در آنها از در و پنجره های چوبی یا فلزی استفاده می شود.پنجره ها نیز به صورت 2 دری (1 متری)، 3دری(5/1 متری)، 4 دری(2متری)ساخته می شود.
اتاقها بیشتر به دو صورت کوچک و بزرگ احداث می گردد. داخل اتاقها، طاقچه می گذارند و شمشه گری می شود. بعضی ها بعد از کاهگل و نصب در و پنجره ،دیوارها را با لووا «luvā » که مخلوطی از آب با گچ یا خاک سفید است ،سفید می کنند. بعضی نیز دیوارها را با گچ سفید کاری کرده و سپس رنگ آمیزی می نمایند.
4- خانه های آجری: این نوع خانه سازی در سالهای اخیر متداول گشته و افراد معدود و پولداری به این شکل خانه می سازند. برای احداث این ساختمانها، ابتدا طبق نقشه پی ساختمان را می کنند و سنگ کار می گذارند سپس با آجر و سیمان ساختمان را تمام کرده و سقف را با تیر آهن میپوشانند.
مصالح این نوع ساختمان از شهر تهیه می گردد و در این خانه ها ،حمام خصوصی،آشپز خانه ،راه پله(خرپشته)و هال و راهرو ساخته می شود و با کاشی کاری و موزاییک تزیین می شود. در و پنجره این خانه ها نیز فیبری، فلزی وآلومینیومی است.
افرادی که دارای این نوع ساختمان هستند برای احشام خود بطور مجزا بنای گنبدی شکل میسازند.
چگونگی ساخت خانه :
در شیرین سو کار ساختمانی از آغاز بهار شروع و در پایان پاییز خاتمه می یابد. بیشتر خانه های معمولی دور تا دور حیاط ساخته می شود ،خانه ها رو به قبله و رو به آفتاب احداث میگردد.
هر خانه دارای یک دروازه با دالان می باشد، دروازه ها به صورت یک در یا دو در، چوبی با دق الباب و کلید و کلاف چوبی و با میخ های بزرگ و گرد است.در حال حاضر دروازه ها را به دروازه های بزرگ فلزی با رنگهای مختلف تبدیل می کنند.دروازه ها در دو طرف کوچه روبروی هم، پس و پیش می باشد و هر دروازه در جلو دارای یک یا دو طاقچه است.
مستراح در کنار حیاط و در گوشه ای دور ساخته می شود و بیشتر آنها دارای چاه سر پوشیده است.
خانه ها دارای آغل هستند تا در ایام تابستان اشام بتوانند در هوای آزاد باشند.بعضی خانه ها نیز دارای باغچه کوچک و یا چند درخت در گوشه ای از حیاط میباشند.
تعداد کمی از پشت بامها آسفالت است. هر خانه دارای یک حلقه چاه آب برای استفاده زندگی و احشام می باشد،آب آشامیدنی از چشمه وسط روستا تهیه میگردد.
مردم معمولا در ساختن بنا های عمومی مثل مسجد،حمام و... همیاری و همکاری میکنند.
کسی که می خواهد خانه یا ساختمان احداث نماید، ابتدا روز و ساعتی نیک انتخاب می کند .انگاه حفره آبی به شکل چهار گوش و یا گرد در محل می کند و سپس با کمک هم پی خانه را می کنند تا خاکها ی نرم را برداشته و خانه را از قشر سفت زمین به نام بی توو«bituv» بسازند.
سپس یک بناّ و چند کارگر می بینند تا مشغول ساخت خانه شوند. بناّ با وسایل خود از قبیل ماله، تراز،شاقول، ریسمان، شمشه و کمچه در محل حاضر می شود. صاحب کار هم چند بیل ، سطل، استانبولی، سرند و چند تیر چوبی برای چوب بست آماده میکند.
کار ساختمانی از صبح حدود ساعت 8 صبح شروع و تا عصر نزدیک ساعت 18 ادامه پیدا می کند. بعد از دو یا سه ساعت کار، از سوی صاحب خانه با غذاهای ساده و حاضری، پذیرایی مختصری به عمل می آید. این پذیرایی را چاشت«čāšt» صبح می نامند.در ساعت 1 یا 2 بعد از ظهر کارگران برای صرف ناهار به خانه صاحب کار می روند و پس از یک ساعت دوباره سر کار بر می گردند.بعضی مواقع عصر قبل از اتمام کار باچای یا میوه و شیرینی به عنوان چاشت عصرانه از کارگران پذیرایی بعمل میآید.
کارگران شام را در منزل صاحب خانه صرف می کنند.برای ناهار یا شام غذاهایی مثل: مرغ،برنج، خورشت، رشته پلو،آبگوشت، و غذاهای محلی درست میکنند.
بناّ در ابتدای کار ،وظایف کارگران را تعیین می کند؛ یک نفر آب می آورد و خاک سرند می کند،یک نفر گل یا ملات تهیه می کند، یک نفر آجر یا خشت می آورد، یک نفر هم زیر دست اوستا(بناّ) کار می کند. بناّ همچنین بر کار کارگران نظارت دارد و با جملاتی چون:«خدا کمک»،«علی کمک»،«یا علی مدد»،«احسن»،«مرحبا»و«زنده باشی» کارگران را تشویق میکند تا احساس خستگی نکنند.
کسی که به سر کار می آید و یا افرادی که عبور می کنند به کارگران میگویند:«الله قووات ورسن»[1]. آنها هم در جواب میگویند:«الله عمور ورسن »[2] یا«الله بالای ساخلا سن»[3].
در یکی از روزهای کار بناّیی نیز زن صاحب خانه مقداری اسپند در محلی که بنا احداث می شود، دود می کند و کمی هم با گچ و آب دوغاب درست کرده به چند طرف خانه می پاشد.
در شیرین سو مرسوم است هر کس که خانه جدیدی می سازد، اقوام و بستگان نزدیکش به نوبت در یکی از روزهای کار بنایی،چاشت می برند. برای اینکار قبلا به صاحب خانه اطلاع می دهند تا چاشت صبح برای مثلا فردا آماده نکند تا آنها چاشت بیاورند.و از خانه هم دیدن کنند! سپس مقداری برنج با خورشت یا رشته پلو، تخم مرغ رنگ کرده، اَردَک «ardak» و فطیر«fatir»(نوعی نان محلی) ومقداری میوه و شیرینی بطور مختصر تهیه کرده و به اتفاق صاحب خانه به محل کار می برد، چاشت را با هم صرف می کنند و مقداری پول یا یک جفت جوراب به عنوان اَنعام به اوستا و کارگران می دهند و می گویند:«مبارک اولسون».
پس از مدتی وقتی سقف خانه را پوشاندند، صاحب خانه یک گوسفند یا برّه یا خروس ، بنا به وسع خود ذبح می کند و خون قربانی را به اطراف خانه می پاشد.سپس از گوشت آن شام تهیّه کرده از بستگان، همسایگان و افرادی که چاشت آورده اند دعوت می کند با کارگران شام را صرف کنند.یک عدد تخم مرغ خام هم در بالای طاق خانه یا پشت بام می گذارد تا پرندگان بخورند.
در پایان پس از کاهگل و نصب در و پنجره و اتمام کار ساختمان، صاحب خانه بعد ازصرف شام حساب کارگران را پرداخت می کند و مقداری شیرینی یا انعامی مثل پیراهن یا جوراب به اوستا و کارگران می دهد و می گوید:«اَلیز قولویز آقر ما سن»[4]. آنها هم در جواب می گویند:«مبارک اولسون».[5](طاقتی احسن،66)
جمع بندی
با توجه به اقلیم سرد و کوهستانی و فراوانی نزولات جوی، روستاییان این منطقه در ساخت بنا از مصالح موجود نزدیک خود استفاده می کنند.آنها کوشش می کنند تا بنا مستحکم باشد تاهم در کوتاه مدت و یا میان مدت نیاز به مرمت و تعمیر نداشته باشد، وهم در برابر تهدیدهایی چون سیل مقاوم باشد.استفاده از مصالح در دسترس موجب میگردد که بنا از نظر قیمت تمام شده ارزان باشد و از سویی در هنگام تعمیر و مرمت از امکانات و تخصص خود استفاده کنند. ضمن انکه روستا ییان در ساخت بنا به مسایل بهداشتی و زیبایی آن نیز توجه دارند و فضا های مورد نیاز برای تزیین در اتاقها و یا فضا های بیرونی برای نگهداری احشام و یا تولید محصولات خود را در هنگام ساخت بنا لحاظ مینمایند به نحوی که نیاز آنها در داشتن یک خانه، متناسب با وضعیت معقول زندگیشان برآورده گردد.
منابع:
1- برزگر، اکبر،درآمدی بر شناخت معماری روستایی ایران،دانشگاه شهید بهشتی،1385
2- کرکوار، هلن دسمه وفونتن، پاتریس (با همکاری محمد علی احمدیان و ابوالقاسم طاهری)، نقشه ها و اسناد مردمنگاری : اراک و همدان، ترجمه اصغر کریمی، نشر پاز، 1370
3- وثوقی ، منصور، جامعه شناسی روستایی، تهران: انتشارات کیهان، 1377
راویان:
- مراد عبدلی، حسین آباد ناظم، ملایر، 1348
- اسدالله طاقتی احسن، شیرین سو، کبوتر آهنگ،1365
این مقاله در فصلنامه نجوای فرهنگ سال سوم، شماره هفتم، بهار 1387، صص 25 تا 42 به چاپ رسیده و برای باز نشر در اختیار تارنمای «انسان شناسی و فرهنگ» قرار گرفته است.
صفحه سید علیرضا هاشمی در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/7462
نوشته های پیشین
بازنمایی فریضه «نماز» در چیستان های عامه
http://www.anthropology.ir/node/7489
سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم
http://www.anthropology.ir/node/7552
[1] - خدا قوّت بدهد.
[2] - خدا عمر بدهد.
[3]- خدا بچه ات را نگه دارد.
[4] - دست و بازوی شما درد نکنه.