تاریخ و سیر تحول حوزه علمیه قم در دوران معاصر
يكشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۰ ق.ظ
وآیت الله فشارکی
تاریخ و سیر تحول حوزه علمیه قم در دوران معاصر
بازدید : 4
نویسنده : برگرفته از مقاله حوزه علمیه در دانشنامه جهان اسلام ، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری با اندکی تغییر و ویرایش
سیر تاریخی
دستکم هشت سال پیش از آنکه آیت الله شیخ عبدالکریم حائری در 1300ش حوزه علمیه قم را تأسیس کند، انتقال مرجعیت شیعه از عراق به ایران و تأسیس حوزه علمی منسجمی در قم یا مشهد را کسانی چون شیخاسداللّه ممقانی در ایران مطرح کرده بودند...
در شکلگیری حوزه معاصر قم همچنین باید از کوششهای شیخمحمدتقی بافقی یاد کرد. به نوشته شریفرازی، بافقی پس از مهاجرت به قم در 1337 و استقرار در آن شهر، علمای ساکن در قم - از قبیل شیخابوالقاسم کبیر قمی و شیخمهدی فیلسوف و میرزامحمد ارباب- را برای تشکیل حوزه علمی سامانمند تشویق کرد ولی آنان معتقد بودند که باتوجه به وضع و روحیه مردم قم تأسیس حوزه منوط به وجود و حضور عالم صاحبنفوذی از غیرشهر قم است. سرانجام با پافشاری بافقی و پا در میانی میرزامحمد ارباب و شیخمحمدرضا شریعتمدار ساوجی از علمای مبرِّز آن روزگار که در قم ساکن شده بود، از آیت الله حاج شیخعبدالکریم حائری دعوت شد که از اراک به قم بیاید و حوزه علمیه سامانمندی در این شهر تأسیس کند. بدینگونه آیت الله حائری در 1340 (1300ش) در قم مستقر شد و بنای تأسیس حوزه علمیه جدید قم را نهاد.
آیت الله حائری دانشمند زبده و معروفی بود که سالها در سامرا و نجف نزد استادان مشهوری چون سیدمحمد فشارکی اصفهانی، میرزامحمدحسن شیرازی، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی مدارج عالیفقه و اصول را گذرانده و سالها نیز در کربلا تدریس کرده بود و از 1332 یا اوایل 1333 در اراک مستقر شده و ضمن تدریس، امور حوزه علمیه آن شهر را بهطور مستقل مدیریت کرده بود. در واقع همین سابقه علمی و مدیریتی او بود که موجب دعوت او به قم گردید و در تأسیس و اداره حوزه علمیه نوپای قم نیز به کار او آمد.
تشکیل حوزه علمیه در قم و حسن شهرت و مدیریت آیت الله حائری موجب استقبال بسیاری از علما و انتقال آنان به قم گردید. آیت الله حائری در مدت اقامت خویش در قم مهمترین درس خارج حوزه علمیه را ارائه میکرد.
با استقرار آیت الله حائری در قم بسیاری از شاگردان او که در اراک به سر میبردند، از جمله اشخاص برجستهای چون سیدمحمدتقی خوانساری، سیداحمد خوانساری، سیدروحاللّه خمینی (امام خمینی)، سیدمحمدرضا گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی به قم آمدند. آیت الله حائری در مدت اقامت حدود پانزده ساله خود در قم که در اوج باروری علمی نیز بود، با مدیریت قوی خود حوزه علمی نیرومندی را بهوجود آورد...
تشکیل حوزه علمیه در قم و حسن شهرت و مدیریت آیت الله حائری موجب استقبال بسیاری از علما و انتقال آنان به قم گردید... حضور استادان و مدرّسان مهاجر و مجاور فراوان در قم در عهد آیت الله حائری نشان از نشاط علمی حوزه علمیه قم در این عصر دارد.
عوامل سیاسی و اجتماعی دیگری هم در آغاز تأسیس حوزه علمیه قم بر رونق آن افزود... ورود عالمان بزرگ و مشهوری چون سیدابوالحسن اصفهانی و میرزا محمدحسین نائینی از نجف به قم و استقبال باشکوه آیت الله حائری از آنان و واگذاری محل تدریس خویش به آنان نیز در این مقطع زمانی سبب تقویت این حوزه گردید... از دیگر عوامل تقویت حوزه علمیه قم مهاجرت علمای اصفهان به قیادت حاجآقا نوراللّه اصفهانی (متوفی 1346) به قم در اعتراض به نظام سربازگیری اجباری با هدف مخالفت با پهلوی اول بود که تحرکی سیاسی را در حوزه علمیه قم موجب شد.
آیت الله حائری در مدت اقامت خویش در قم مهمترین درس خارج حوزه علمیه را ارائه میکرد؛ بهطوری که استادان دیگر حوزه هم در آن شرکت میکردند. محل تدریس او مدرسه فیضیه و سپس تکیه عشقعلی بود. آیت الله حائری در زمینه برنامهریزی آموزشی و تدبیر امر معیشت طلاب نیز تلاش جدّی به عمل آورد، از جمله کوشید در روشهای آموزش حوزوی تحول ایجاد کند، ابواب علم فقه را تخصصی نماید و دامنه معلومات طلاب را توسعه بخشد. آیت الله حائری در این زمینهها شخصاً به امور طلاب و مدارس رسیدگی کرد و برای تشویق آنان به درس و بحث جایزه تعیین نمود. او با هدف تأمین فضای آموزشی حوزه به بازسازی و گسترش مدارس عمدهای، مثل مدرسه فیضیه و مدرسه دارالشفا و امثال آنها، اقدام کرد. همچنین برای حفظ و ارتقای حوزه نوپای قم کوشید آن را در حدّ امکان از تنشهای سیاسی برکنار دارد و به همین سبب هم بود که مثلاً در ماجرای تعرض پهلوی اول به شیخمحمدتقی بافقی در قم، واکنش آشکاری نشان نداد... با این حال در ماجرای کشف حجاب و اتحاد لباس، آیت الله حائری با تمام احتیاطی که در برخورد با دولت و سیاست داشت، با جدیت و حساسیت بیشتری مداخله کرد. از جمله وی طی تلگرافی در 11 تیر 1314 کشف حجاب را برخلاف قوانین شرع مقدس و مذهب جعفری اعلام کرد...
در فاصله وفات آیت الله حائری تا مهاجرت آیت الله بروجردی به قم، ریاست اداره حوزه علمیه قم برعهده سه تن از استادان بزرگ این حوزه قرار گرفت: سیدمحمد حجت کوهکمری، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر. گفتنی است که پس از فوت آیت الله حائری، با توجه به شرایط دشواری که رژیم پهلوی برای حوزه و روحانیان به وجود آورده بود، خاصه اتفاقاتی که در حوزه علمیه مشهد رخ داده بود، بیم آن میرفت که حوزه علمیه قم نیز تعطیل شود؛ در این شرایط بود که این سه تن تصمیم گرفتند با تشریک مساعی حوزه علمیه قم را از این خطر نجات بخشند...
فعالیت امام خمینی هم در این دوره به عنوان یکی از استادان مبرِّز حوزه چشمگیر بود، خاصه درس اخلاق او تأثیری زیادی بر طلاب داشت. با تمام کوششی که سه مرجع مذکور در حفظ و اداره حوزه علمیه قم در این مقطع زمانی مبذول داشتند، از طرفی به دلیل فشار حکومت وقت و از سوی دیگر به سبب عدمتمرکز در زعامت و مرجعیت حوزه، وضع عمومی حوزه علمیه قم در این برهه نابسامان بود.
دوران زعامت آیتالله آیت الله بروجردی
در اوایل دهه بیست شمسی، شماری از بزرگان و استادان حوزه علمیه قم که از عدم مدیریت متمرکز این حوزه نگران بودند و از سویی از مقام علمی و نفوذ اجتماعی و دینی آیتاللّهحاج آقاحسین بروجردی، آگاهی داشتند، از او خواستند که از بروجرد به قم بیاید. امام خمینی و حاجآقاروحاللّه کمالوند از علمای خرّمآباد در این زمینه کوشش بیشتری مبذول داشتند. آیت الله بروجردی با پذیرش این درخواست، در محرّم 1364/ آذر 1323ش در قم ساکن شد. در تحکیم جایگاه و مرجعیت آیت الله بروجردی در هنگام اقامت در قم نیز نقش امام خمینی چشمگیر بود.
با ورود آیت الله بروجردی به حوزه علمیه قم، بر رونق آن افزوده شد و شور و نشاط علمی آن دوچندان و بنیه علمی آن تقویت گردید. اقدامات آیت الله بروجردی در طول دوره زعامت، حاکی از اهتمام ایشان به حفظ و تقویت اینحوزه است. آیت الله بروجردی با استقرار در قم تدریس پرمایهای را آغاز کرد... در آغاز حضور آیت الله بروجردی در قم در 1326ش درسهای خارج فقه و اصول منحصر به چند تن، از جمله خود آیت الله بروجردی و آیات حجت، فیض، خوانساری و صدر بود، ولی در پایان زندگی وی، بر شمار استادان خارج فقه و اصول حوزه قم که بین 20 تا 250 شاگرد داشتند، افزوده شده بود و بهویژه تعدادی از شاگردان برجسته آیت الله حائری، چون شیخ محمدعلی اراکی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدمحمد داماد، امام خمینی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدشهابالدین مرعشی نجفی حوزه درسی خارج داشتند.
آیت الله بروجردی به عنوان عالیترین مقام علمی دینی ایران در عهد خود و نیز به عنوان مرجع تقلید علیالاطلاق و رئیس حوزه علمیه قم، برای پیشبرد امور دینی و حوزوی، کسانی را رابط خود با حکومت قرار داده بود و پیامها یا اعتراضات و تذکارات خود را از طریق آنان به شاه یا مقامات دیگر ابلاغ میکرد.
از دیگر اقدامات سیاسی و اجتماعی آیت الله بروجردی به این موارد میتوان اشاره کرد: پیشنهاد گنجاندن تعلیمات دینی در ضمن دروس مدارس و موافقت دولت با آن؛ پیشنهاد توقف قطارها در ایستگاه برای اقامه نماز مسافران؛ مقابله با نفوذ بهائیت در مراکز دولتی؛ حمایت از مردم فلسطین و صدور اعلامیه در این باب در 1327ش (سال تأسیس رژیم اسرائیل) و...
آیت الله بروجردی در بُعد بینالمللی نیز فعالیتهایی را در حوزه علمیه قم سامان داد، از جمله سیدمحمدتقی طالقانی آلاحمد را در 1331ش برای سرپرستی شیعیان مدینه و پس از درگذشت او سیداحمد لواسانی و سپس شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی را اعزام کرد؛ سیدزینالعابدین کاشانی را به کویت، سیدمحمدحسن ناشرالاسلام شوشتری را به زنگبار، شریعتزاده اصفهانی را به پاکستان، مهدی حائری یزدی را به امریکا و صدر بلاغی را به عنوان نماینده سیار خود به اروپا فرستاد. از دیگر اقدامات بینالمللی آیت الله بروجردی جلب حمایت و تأیید شیخمحمدتقی قمی برای تأسیس دارالتقریب در مصر بود. بر اثر مساعی قمی بود که شیخ محمود شلتوت، شیخ دانشگاه الازهر در 1337ش مذهب جعفری را در کنار دیگر مذاهب فقهی اهل سنّت به رسمیت پذیرفت.
آیت الله بروجردی برای حفظ و ارتقای حوزه علمیه قم... از حیث علمی شیوه جدید خود را در تحقیق و تدریس مباحث فقه ارائه کرد که در قم سابقه نداشت و نسلی از شاگردان بااستعداد در این زمینه تربیت کرد که استادان و مراجع آینده حوزه شدند؛ برای احیا و چاپ کتابهای عمده حدیثی و فقهی و رجالی شیعه تلاش زیاد مبذول داشت، به ادامه تحصیل طلاب و تشویق افراد بااستعداد به شیوههای مختلف توجه نشان داد، طلاب را به مبانی مسائل و مباحث فقه و رجال و بیان مآخذ هرکدام و اینکه هر مسئلهای از چه وقت و چرا وارد حوزه اسلامی شده است، متوجه کرد.
آیت الله بروجردی در زمینه توسعه فضای آموزشی حوزه از قبیل ساخت و احیای مدارس و به طور خاص تأسیس مسجد اعظم و کتابخانه آن اقدامات درخور توجهی کرد. به این ترتیب، مهاجرت مؤثر و تحولآفرین آیت الله بروجردی، حوزه قم را به مرتبهای از اعتبار رساند که عملاً همارز معتبرترین حوزه آن عهد، یعنی حوزه نجف شد و نه فقط طالبان علم از شهرهای مختلف ایران راهی قم میشدند، بلکه به تدریج افرادی از مناطق شیعهنشین دنیا قم را برای تحصیل برمیگزیدند.
از وفات آیت الله بروجردی تا پیروزی انقلاب اسلامی
پس از وفات آیت الله بروجردی حوزه علمیه قم وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد. مقطع زمانی 1340ش تا 1357ش سیاسیترین دوره فعالیت و حیات حوزه علمیه قم محسوب میشود. با رحلت آیت الله بروجردی بار دیگر وحدت مدیریت و مرجعیت در حوزه قم از هم گسیخت و زعامت و مدیریت آن برعهده چهار تن استاد برجسته و مطرح قرار گرفت: امام خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدشهابالدین مرعشینجفی.
پس از تبعید امام خمینی به ترکیه و سپس انتقال ایشان به نجف، اداره این حوزه برعهده آن سه تن دیگر افتاد. در این مقطع که بحث مرجعیت بار دیگر مطرح شده بود، روزنامهها گزارشهایی در باب استادان خارج حوزه و تعداد شاگردان آنان منتشر کردند. براساس گزارش روزنامه کیهان به تاریخ 12 فروردین 1340، چند روز بعد از درگذشت آیت الله بروجردی، درس خارج امام خمینی پرشکوهترین درس بود که بیش از چهارصد تن در آن شرکت میکردند.
در این برهه، علمای طراز اول از حیث سیاسی به سه گروه عمده تقسیم میشدند: گروهی که از دخالت در سیاست پرهیز داشتند و آیتاللّه سیداحمد خوانساری (از شاگردان نامدار آیت الله حائری، که در تهران ساکن شد و مرجعیت یافت) نمونه بارز این طرز فکر و عمل بود. گروه دوم روحانیان میانهرو بودند که در عین مخالفت با رژیم پهلوی از مبارزه تند با آن پرهیز میکردند و عالمانی چون گلپایگانی، شریعتمداری و مرعشی نجفی این خط مشی را داشتند. گروه سوم که عبارت بودند از امام خمینی و طرفدارانش از شاگردان آیت الله بروجردی .
نقطه شروع درگیری حوزه علمیه قم با دولت پس از فوت آیت الله بروجردی، وقتی بود که پهلوی دوم به جای دادن پیام تسلیت به علمای قم، به آیتاللّه سیدمحسن حکیم در نجف پیام تسلیت فرستاد و این امر در بین علمای داخل ایران اینگونه تلقی شد که هدف وی بیرون بردن مرجعیت شیعه از ایران است. اقدامات بعدی رژیم پهلوی در این مقطع، موقعیت سیاسی حوزه علمیه قم را برجستهتر کرد و ابراز موضع صریح امامخمینی و یاران و همراهانش و نیز سایر علما، موقعیت مرجعیت امام خمینی را استوارتر کرد. امامخمینی، استاد برجستهای بود که درس خارج معتبری داشت و شاگردان فراوانی در فلسفه و اصول و فقه تربیت کرده بود. اقدامات و اظهارات سیاسی او تأثیرات اساسی بر حوزه قم داشت...
در محرّم 1342 رویارویی حوزه علمیه با رژیم شدت یافت و امام خمینی در سخنرانی روز عاشورای خود در فیضیه به موضوعاتی پرداخت که ساواک خواستار مطرح نشدن آن در منابر شده بود و در مخالفت با شاه و اسرائیل سخن گفت و همین امر سرانجام موجب دستگیری وی در شب 15 خرداد برابر با 12 محرّم گردید. در اثر تلاش مراجع و علمای قم و دیگر شهرها، امام خمینی در 15 فروردین 1343 آزاد شد و به قم بازگشت و تدریس خود را از سر گرفت و در منزل خود مسائل مستحدثه را مورد بحث قرار داد. اما پس از سخنرانی بر ضد کاپیتولاسیون در چهارم آبان این سال، در 13 آبان 1343 دستگیر و به ترکیه تبعید شد.
مبارزه روحانیان حوزه علمیه قم با رژیم را پس از تبعید امام خمینی، دیگر مراجع و خصوصاً یاران و شاگردان وی ادامه دادند و این مبارزه به جز جنبه سیاسی، ابعاد علمی و فرهنگی گستردهای پیدا کرد. در این زمینه به ایجاد مدارس و مؤسسات و انتشار مجلاتی با این رویکرد میتوان اشاره کرد.
چنانکه گفته شد پس از تبعید امام خمینی زعامت حوزه قم بهعهده مراجع سهگانه- گلپایگانی، شریعتمداری و نجفی مرعشی- افتاد. این مراجع و استادان و طلاب در موارد مقتضی در برابر حوادث روز موضعگیری میکردند. از زمره وقایع این دوره به این موارد میتوان اشاره کرد: تأکید دوازده تن از مدرّسان قم، پس از درگذشت آیتاللّه حکیم در 1349ش، بر مرجعیت امام خمینی؛ تبعید 25 تن از روحانیان و مدرّسان قم به مدت سه سال از سوی رژیم؛ هجوم کماندوهای رژیم در خرداد 1354 به مراسم بزرگداشت شهدای 1342 در مدرسه فیضیه که به دستگیری و زندانی شدن و تبعید عدهای از آنان انجامید؛ مخالفت حوزه با تغییر تقویم هجری شمسی به تقویم جعلی شاهنشاهی.
انتشار خبر درگذشت سیدمصطفی خمینی در شب اول آبان 1356 در نجف و برگزاری مجالس یادبود در قم و تهران برای وی موجب شد نام امام خمینی دوباره در ایران مطرح شود. از جمله رخدادهایی که عکسالعمل شدید مراجع و علمای قم را موجب شد انتشار مقالهای توهینآمیز به امام خمینی در 17 دی 1356 در روزنامه اطلاعات بود که مایه اعتراض حوزه و سخنرانی برخی علما و مدرّسان برجسته بر ضد رژیم شد و منجر به هجوم مأموران در 19 دی و دستگیری و شهادت برخی از طلاب گردید. جمعی از مدرّسان نیز تبعید شدند. بدینگونه فعالیت حوزه علمیه قم به عنوان شاخصترین قشر روحانی تا پیروزی انقلاب ادامه یافت.
حوزه علمیه، هم بهجهت نقشی که در انقلاب اسلامی داشت و هم به سبب کارها و اقداماتی که پس از انقلاب در زمینههای مختلف از آن انتظار میرفت گسترش یافت، خاصه بدین سبب که شماری از مسئولیتهای تعریف شده در قانون اساسی و مشاغل سیاسی و فرهنگی جامعه، تنها از عهده درسخواندگان حوزه برمیآید. بهعلاوه، در این سالها، جایگاه حوزه علمیه قم چنان قوت و اهمیت یافته است که نه تنها از داخل ایران بلکه از بسیاری از دیگر کشورها افرادی برای تحصیل علوم دینی به قم میآیند؛ بهطوری که اینک آمار تحصیلکردگان مرکز جهانی علوم اسلامی (جامعهالمصطفی العالمیه) بیستهزار تن از 103 کشور است.
تشکیلات اداری و نظام آموزشی
در زمان آیت الله حائری و آیت الله بروجردی یکی از منابع عمده مالی حوزه علمیه قم، وجوه شرعی بود. پهلوی اول با هدف محدود کردن روحانیت، مجموع اوقاف مدارس را که یکی از منابع حوزهها بود در اختیار دولت قرار داد و بدینگونه بسیاری از مدارس را هم متصرف شد. این امر چنان اهمیتی داشت که سیدابوالقاسم کاشانی پس از شهریور 1320 در اولین اطلاعیه خود بهآن اشاره کرد...
لازم به ذکر است در آن زمان هزینه زندگی طلاب از چند طریق حاصل میشد: درآمد شخصی، کمکهای بازرگانان و اعیان شهرها، کمک خرج از طرف آیت الله حائری و جمعی از طلاب بودند که همه مخارجشان را آیت الله حائری تأمین میکرد... در زمان آیت الله بروجردی به طلاب پس از آنکه مشغول درس شرح لمعه میشدند، شهریه پرداخت میشد ولی به افراد خوشاستعداد زودتر شهریه میدادند... تمایز قائل شدن بین طلاب مجرد و متأهل و نیز تفاوت رتبه درسی رسمی است که اکنون نیز در حوزههای علمیه و از جمله حوزه علمیه قم برقرار است.
شیوه مصرف شهریه در بین طلاب ساکن در حجرات مدارس گاه چنین بود که مجموعه دریافتیهای خود را مثلاً در کیسهای میریختند و هرکس به مقدار نیاز خود از آن برداشت میکرد. گاهی هم هر هفته یک نفر مسئول خرید میشد و فهرست هزینهها را مینوشت و در پایان سهم هرکس را مشخص میکرد.
در دهه چهل رسم بر این بود که هریک از مراجع که از رؤسای حوزهعلمیه بودند یک دفتر شهریه یا مُقسِّم داشتند، در دفتر شهریه اسامی طلابی که باید به آنان شهریه داده شود، غالباً به تفکیک شهر زادگاه یا شهرتشان ثبت شده بود. مُقسِّم در هر ماه در روزی که باید شهریه پرداخت میشد، به مدارس محل اقامت طلاب میرفت و در همان مدرسه از روی دفتر شهریه، مقرری ماهیانه را به آنان میپرداخت. پرداخت شهریه معمولاً چند روز طول میکشید و به هر مدرسه روز خاصی تعلق گرفته بود. به مقسّم شهریه معمولاً چند تن کمک میکردند و این افراد روحانی و از افراد مورد اعتماد مراجع بودند...
در زمینه تحول تشکیلات اداری حوزه هم در زمان آیت الله بروجردی ترتیبی برقرار شد که براساس آن نامههای وارده و صادره طی شمارهای خاص در دفتر ثبت و ضبط شود. همچنین مقرر شد وکالتنامههایی که به افراد داده میشود با مشخصات شخص وکیل و مورد وکالت ثبت گردد و این امر در نوع خود در این عصر کار نویی محسوب میشد. در هر عصر مسئولیت حوزه برعهده یک یا چند تن از مراجع بوده و مسئولان مدارس نیز از سوی آنان انتخاب میشدند...
پس از انقلاب اسلامی، امور اداری حوزه سامان بهتری یافت. اعضای اولین شورای مدیریت حوزه در 8 اسفند 1359 به فرمان امام خمینی و با هماهنگی دیگر مراجع انتخاب شدند و شروع به کار کردند. امور این تشکیلات از طریق شورای اجرایی دبیرخانهای دنبال میشد که دارای هفت بخش بود: بخش علمی (مرکز تحقیقات علمی، تنظیم برنامههای درسی، اصلاح کتابهای درسی، امتحانات، دروس مربوط به بانوان طلبه و برنامههای مربوط به طلاب خارجی)، بخش اخلاق و تزکیه (دروس اخلاق، نظارت و مراقبت ویژه و رسیدگی به تخلفات)، بخش مدیریت داخلی (پروندههای تحصیلی، گزینش طلاب و جذب نیرو، نظارت بر وضع طلاب خارجی، شناسایی و جذب نیرو، مشمولین نظام وظیفه و مدیران مدارس)، بخش تبلیغات و مبلغین (تربیت مبلّغ، تأمین نیازمندیهای تبلیغی مناطق مختلف و انتشارات) و سرانجام بخش آمار و اطلاعات، بخش تدارکات و بخش حوزههای شهرستان.
در 1370 به پیشنهاد آیتاللّه خامنهای و موافقت دیگر مراجع قم، شورای عالی حوزه علمیه قم تشکیل شد. این شورا، برنامهریزی و تصمیمات اصلی در باب مسائل حوزه علمیه قم را برعهده گرفت و کارهای اجرایی به مدیریت واگذار گردید و تعیین مدیر حوزه برعهده این شورا قرار گرفت.
این تحول در بخش مدارس علمیه خواهران نیز رخ داد و وظایف مدیریت این مدارس در نامه امام خمینی به هیئت مؤسس جامعةالزهراء در 29 شهریور 1363 مشخص شد.
اکنون بیشتر مدارس قم و دیگر شهرستانها براساس برنامههای شورای مدیریت حوزه، مستقر در قم عمل میکنند و تنها مدیریتهای حوزههای مشهد و اصفهان استقلال دارند. اینک در مجموع بیش از 270 مدرسه در سراسر کشور تحت نظارت شورای مدیریت حوزه علمیه قم است.
شورای سرپرستی طلاب غیرایرانی هم در 29 شهریور 1358ش به مرکز جهانی علوم اسلامی تغییر نام یافت و آغاز به کار کرد و در 1372ش به فرمان آیتاللّه خامنهای به صورت متمرکز کار خود را ادامه داد که تاکنون فارغالتحصیلان زیادی داشته است. این مرکز نیز بر پایه برخی تجربهها و ضرورتها به «جامعةالمصطفی العالمیة» تغییر نام داده است.
دغدغه اصلاح در حوزه
اصلاح و بازسازی نظام آموزشی حوزه از زمره موضوعات مهمی است که از دیرباز، خاصه از زمان تأسیس نظام آموزشی جدید در ایران، مورد توجه اولیای حوزههای علمیه بوده است. مثلاً در زمان آیت الله بروجردی تشکلی تحتعنوان «هیئت حاکمه» در حوزه علمیه قم به وجود آمد که شخصیتهایی چون امام خمینی، شیخ مرتضی حائری، سیداحمد زنجانی، سیدباقر سلطانیطباطبائی و جمعی دیگر عضو آن بودند و در پنجشنبه 13 ذیحجه 1368/14 مهر 1328 تشکیل جلسه دادند و پیشنهادهایی مطرح کردند که در آن مقطع مقبول زعیم حوزه قرار نگرفت و متوقف ماند. آنچه پذیرفته شد و به مرحله عمل درآمد، برگزاری امتحانات برای طلاب بود، اما پس از مخالفت برخی مراجع نجف با امر امتحان، آیت الله بروجردی آن را نیز لغو نمود.
پس از آیت الله بروجردی مسائل امتحانات در حوزه قم دوباره مطرح و بهتدریج به طور جدّی معمول گردید. درواقع، امتحان از آن رو ضرورت یافت که مایه کسب اطمینان از گذراندن دروس مرحله قبلی و گذار به مرحله بعدی بود. برحسب دستور آیتاللّه گلپایگانی در این زمینه شروطی وضع شد که براساس آنها، شرط شرکت در امتحانات مراحل عالی تحصیلی، قبولی در امتحانات مراحل قبلی دانسته شد. به این ترتیب، مورد توجه قراردادن امتحانات به امر مهمتری منجر شد که عبارت بود از رتبهبندی دروس و طلاب و نیز رتبهبندی شهریه براساس آن؛ امری که هماکنون نیز در حوزهها معمول است.
این رتبهها اینک به قرار ذیل است: رتبه اول: ادبیات عرب و شرح لمعه؛ رتبه دوم: اصول فقه، مکاسب محرمه و رسائل؛ رتبه سوم: مکاسب (بیع و خیارات) و کفایه. در طرح آیتاللّه گلپایگانی امتحانات هریک از این رتبهها در سه مرحله برگزار میشد و همین اساس ایجاد ده پایه درسی، با تفاوتهایی، در نظام آموزشی حوزه شده است. در این نظام، طلاب با گذراندن پایه دهم، علاوه بر درسهای جنبی مورد لزوم، کتابهای مکاسب و کفایه را به اتمام رسانده، امتحان میدهند. برای شرکتکنندگان در دروس خارج نیز که پس از پایه دهم صورت میگیرد، نظامنامههایی تدوین شده است.
از آنجا که شماری از طلاب و مدرّسان حوزه به اشتغال و تدریس در مراکز اداری غیرحوزوی میپردازند، بنابر ضرورت، مدارک تحصیلی حوزوی با مدارک تحصیلی آموزش و پرورش و آموزش عالی به قرار ذیل در چهار سطح معادلسازی شده است: سطح اول اتمام شرح لمعه معادل با فوق دیپلم، سطح دوم (اتمام رسائل و بخشی از مکاسب) معادل با کارشناسی، سطح سوم (اتمام کفایه و مکاسب و تدوین پایاننامه) معادل با کارشناسیارشد، سطح چهارم (گذراندن چهار سال درس خارج فقه و اصول به همراه دادن چهار امتحان و نگارش رساله تحقیقی) معادل با دکتری. به کسانی هم که امتحانات رشتههای تخصصی مثل تبلیغ و اصول فقه و کلام و امثال آنها را با موفقیت بگذرانند و پایاننامهای در آن زمینه بنویسند، به حسب رتبه، مدرک سطح سوم یا چهارم اعطا میشود.
از دهه اخیر به این سو، مدیریت حوزه قم با اخذ امتحان از درسآموختگان این حوزه در زمینه فقه و اصول و کلام، کسانی را که در این آزمون موفق میشوند به شهر زادگاه خود اعزام میکند تا در آنجا به تبلیغ معارف دینی و یا تدریس علوم حوزوی بپردازند و در صورت امکان به رونق یا ایجاد حوزههای محلی کمک کنند. در واقع فایده و هدف این طرح تمرکززدایی جمعیتی طلاب و علما از قم و پراکنش متناسب و به اندازه آنان در مناطق مختلف ایران است.
سبکهای درسی
در حوزه علمیه قم، مباحث عالی فقه و اصول و نیز فلسفه و عرفان به سبکهای متفاوت و ویژهای عرضه شده است. در این میان، دو سبک آیت الله حائری و آیت الله بروجردی که پیش از آن در حوزههای علمیه ایران مرسوم نبوده درخور توجه است. آیت الله حائری که از شاگردان میرزا محمدحسن شیرازی بود در تدریس خود از شیوه وی که مبتنی بر شاگردمحوری بود پیروی میکرد. در این شیوه استاد یک مسئله را با ادلّه مؤید و مخالف آن مطرح میکرد و شاگردان اجازه داشتند درباره آن به اظهارنظر بپردازند. این شیوه به مکتب سامرا معروف شده است.
در زمان ریاست و مرجعیت آیت الله بروجردی سبک دیگری در تدریس خارج فقه و هم علم رجال عرضه شد که تأثیر زیادی بر حوزه علمیه قم و حتی نجف گذاشت و این تأثیر تاکنون استمرار داشته است. روش فقهی وی از یکسو مبتنی بر آگاهی از فتاوی فقهای اولیه مذاهب اسلامی و علمای اهل سنّت بود، چرا که بسیاری از مطالبی که ائمه شیعه علیهمالسلام مطرح میکردهاند، به اقتضای وضع تاریخی عمدتاً ناظر بر فتاوی و نظریات فقهی اهل سنّت بوده است؛ و از سوی دیگر آیت الله بروجردی به سیر تاریخی هر مسئله توجه نشان میداد؛ بهعلاوه از طرح مباحث کمثمر و صرفاً ذهنی پرهیز مینمود. در علم رجال و اِسناد هم او صاحب روش جدیدی بود که براساس آن مسائلی از قبیل فاصله زمانی راویان یک سلسله، تعداد روایات هر راوی، جایگاه حدیثی او، میزان وثاقت و استادان و شاگردانش که کاشف از مرسل یا مسند بودن حدیث بود، مورد بررسی قرار میگیرد.
در کنار دو سبک آیت الله حائری و آیت الله بروجردی باید از سبک فقهی امام خمینی یاد کرد که به گونهای آمیزهای از آن دو بود، به علاوه ویژگیهای دیگر. وی که شاگرد آیت الله حائری بود و در درس آیت الله بروجردی هم شرکت کرده بود، درواقع ابعاد مثبت مکتب سامرا را گرفته و برخی از ابعاد آن را رها ساخته بود. در شیوه وی، موضوع مورد بحث و ابعاد مختلف آن بهطور کامل مطرح میشد، آرای دانشمندان دیگر درباره آن موضوع طرح و احیاناً نقد میشد و سعی میشد مسائل اصولی از مسائل فلسفی به طور واضح متمایز گردد.
حوزه علمیه قم در دروس عالی دیگر غیر از فقه و اصول، مثل کلام و فلسفه و تفسیر هم در دهههای سی تا پنجاه شمسی، که در دیگر حوزهها کمتر مورد توجه بود، شهرت یافت. مدرس عالی دو رشته فلسفه و تفسیر علامه سیدمحمدحسین طباطبائی بود. درواقع، تا پیش از فعالیت علامه طباطبائی در قم، درس فلسفه در این شهر مهجور بود؛ چنانکه امام خمینی هم مجبور به ترک درس فلسفه شده بود. درس فلسفه طباطبائی که در آن استادان مبرِّزی پرورده شدند، درواقع به احیای علوم عقلی در حوزه و در نتیجه آماده شدن طالبان علم برای بررسی پرسشهای کلامی و فلسفی جدید انجامید. اقدام علامه طباطبائی در حدود 1330ش، در تربیت شماری از فضلای حوزه برای نقد فلسفههای مادیگرایانه منشأ تحولات جدّی در حوزه علمیه قم شد؛ بهگونهای که این حوزه پیشگام اینگونه مباحثات گردید و حتی حوزه نجف از آن بهرهمند شد. به علاوه، با این اقدام علامه ، زمینه برای ورود مباحث جدید فلسفه غرب به حوزه قم فراهم آمد. تألیف کتابهای بدایةالحکمة و نهایةالحکمة توسط علامه طباطبائی را هم باید در زمره اصلاحات نظام درسی حوزوی تفسیر کرد. نقش علامه طباطبائی در حوزه علمیه قم، خاصه در پرورش متفکر اسلامی را با نقش آیت الله بروجردی در زمینه فقه مقایسه کردهاند. جلسات تفسیری علامه و سبک ویژه وی در تفسیر قرآن را که به پرورش چندین مفسر و نیز احیای مباحث قرآنی در حوزه قم انجامید، باید از ویژگیهای شاخص حوزه علمیه محسوب کرد.
در کنار درسهای فقه، اصول، کلام و فلسفه و تفسیر قرآن، تدریس اخلاق، رجال و برخی دیگر از علوم کاربردی مانند ریاضیات و نجوم نیز با دامنهای محدودتر در حوزه قم معمول بوده است. از نوآوریهای دیگری که در واپسین سالهای حیات آیتاللّه آیت الله بروجردی صورت گرفت، آشناسازی طلاب بااستعداد و فاضل با زبان انگلیسی و دانشهای جدید بود...
دستکم هشت سال پیش از آنکه آیت الله شیخ عبدالکریم حائری در 1300ش حوزه علمیه قم را تأسیس کند، انتقال مرجعیت شیعه از عراق به ایران و تأسیس حوزه علمی منسجمی در قم یا مشهد را کسانی چون شیخاسداللّه ممقانی در ایران مطرح کرده بودند...
در شکلگیری حوزه معاصر قم همچنین باید از کوششهای شیخمحمدتقی بافقی یاد کرد. به نوشته شریفرازی، بافقی پس از مهاجرت به قم در 1337 و استقرار در آن شهر، علمای ساکن در قم - از قبیل شیخابوالقاسم کبیر قمی و شیخمهدی فیلسوف و میرزامحمد ارباب- را برای تشکیل حوزه علمی سامانمند تشویق کرد ولی آنان معتقد بودند که باتوجه به وضع و روحیه مردم قم تأسیس حوزه منوط به وجود و حضور عالم صاحبنفوذی از غیرشهر قم است. سرانجام با پافشاری بافقی و پا در میانی میرزامحمد ارباب و شیخمحمدرضا شریعتمدار ساوجی از علمای مبرِّز آن روزگار که در قم ساکن شده بود، از آیت الله حاج شیخعبدالکریم حائری دعوت شد که از اراک به قم بیاید و حوزه علمیه سامانمندی در این شهر تأسیس کند. بدینگونه آیت الله حائری در 1340 (1300ش) در قم مستقر شد و بنای تأسیس حوزه علمیه جدید قم را نهاد.
آیت الله حائری دانشمند زبده و معروفی بود که سالها در سامرا و نجف نزد استادان مشهوری چون سیدمحمد فشارکی اصفهانی، میرزامحمدحسن شیرازی، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی مدارج عالیفقه و اصول را گذرانده و سالها نیز در کربلا تدریس کرده بود و از 1332 یا اوایل 1333 در اراک مستقر شده و ضمن تدریس، امور حوزه علمیه آن شهر را بهطور مستقل مدیریت کرده بود. در واقع همین سابقه علمی و مدیریتی او بود که موجب دعوت او به قم گردید و در تأسیس و اداره حوزه علمیه نوپای قم نیز به کار او آمد.
تشکیل حوزه علمیه در قم و حسن شهرت و مدیریت آیت الله حائری موجب استقبال بسیاری از علما و انتقال آنان به قم گردید. آیت الله حائری در مدت اقامت خویش در قم مهمترین درس خارج حوزه علمیه را ارائه میکرد.
با استقرار آیت الله حائری در قم بسیاری از شاگردان او که در اراک به سر میبردند، از جمله اشخاص برجستهای چون سیدمحمدتقی خوانساری، سیداحمد خوانساری، سیدروحاللّه خمینی (امام خمینی)، سیدمحمدرضا گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی به قم آمدند. آیت الله حائری در مدت اقامت حدود پانزده ساله خود در قم که در اوج باروری علمی نیز بود، با مدیریت قوی خود حوزه علمی نیرومندی را بهوجود آورد...
تشکیل حوزه علمیه در قم و حسن شهرت و مدیریت آیت الله حائری موجب استقبال بسیاری از علما و انتقال آنان به قم گردید... حضور استادان و مدرّسان مهاجر و مجاور فراوان در قم در عهد آیت الله حائری نشان از نشاط علمی حوزه علمیه قم در این عصر دارد.
عوامل سیاسی و اجتماعی دیگری هم در آغاز تأسیس حوزه علمیه قم بر رونق آن افزود... ورود عالمان بزرگ و مشهوری چون سیدابوالحسن اصفهانی و میرزا محمدحسین نائینی از نجف به قم و استقبال باشکوه آیت الله حائری از آنان و واگذاری محل تدریس خویش به آنان نیز در این مقطع زمانی سبب تقویت این حوزه گردید... از دیگر عوامل تقویت حوزه علمیه قم مهاجرت علمای اصفهان به قیادت حاجآقا نوراللّه اصفهانی (متوفی 1346) به قم در اعتراض به نظام سربازگیری اجباری با هدف مخالفت با پهلوی اول بود که تحرکی سیاسی را در حوزه علمیه قم موجب شد.
آیت الله حائری در مدت اقامت خویش در قم مهمترین درس خارج حوزه علمیه را ارائه میکرد؛ بهطوری که استادان دیگر حوزه هم در آن شرکت میکردند. محل تدریس او مدرسه فیضیه و سپس تکیه عشقعلی بود. آیت الله حائری در زمینه برنامهریزی آموزشی و تدبیر امر معیشت طلاب نیز تلاش جدّی به عمل آورد، از جمله کوشید در روشهای آموزش حوزوی تحول ایجاد کند، ابواب علم فقه را تخصصی نماید و دامنه معلومات طلاب را توسعه بخشد. آیت الله حائری در این زمینهها شخصاً به امور طلاب و مدارس رسیدگی کرد و برای تشویق آنان به درس و بحث جایزه تعیین نمود. او با هدف تأمین فضای آموزشی حوزه به بازسازی و گسترش مدارس عمدهای، مثل مدرسه فیضیه و مدرسه دارالشفا و امثال آنها، اقدام کرد. همچنین برای حفظ و ارتقای حوزه نوپای قم کوشید آن را در حدّ امکان از تنشهای سیاسی برکنار دارد و به همین سبب هم بود که مثلاً در ماجرای تعرض پهلوی اول به شیخمحمدتقی بافقی در قم، واکنش آشکاری نشان نداد... با این حال در ماجرای کشف حجاب و اتحاد لباس، آیت الله حائری با تمام احتیاطی که در برخورد با دولت و سیاست داشت، با جدیت و حساسیت بیشتری مداخله کرد. از جمله وی طی تلگرافی در 11 تیر 1314 کشف حجاب را برخلاف قوانین شرع مقدس و مذهب جعفری اعلام کرد...
در فاصله وفات آیت الله حائری تا مهاجرت آیت الله بروجردی به قم، ریاست اداره حوزه علمیه قم برعهده سه تن از استادان بزرگ این حوزه قرار گرفت: سیدمحمد حجت کوهکمری، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر. گفتنی است که پس از فوت آیت الله حائری، با توجه به شرایط دشواری که رژیم پهلوی برای حوزه و روحانیان به وجود آورده بود، خاصه اتفاقاتی که در حوزه علمیه مشهد رخ داده بود، بیم آن میرفت که حوزه علمیه قم نیز تعطیل شود؛ در این شرایط بود که این سه تن تصمیم گرفتند با تشریک مساعی حوزه علمیه قم را از این خطر نجات بخشند...
فعالیت امام خمینی هم در این دوره به عنوان یکی از استادان مبرِّز حوزه چشمگیر بود، خاصه درس اخلاق او تأثیری زیادی بر طلاب داشت. با تمام کوششی که سه مرجع مذکور در حفظ و اداره حوزه علمیه قم در این مقطع زمانی مبذول داشتند، از طرفی به دلیل فشار حکومت وقت و از سوی دیگر به سبب عدمتمرکز در زعامت و مرجعیت حوزه، وضع عمومی حوزه علمیه قم در این برهه نابسامان بود.
دوران زعامت آیتالله آیت الله بروجردی
در اوایل دهه بیست شمسی، شماری از بزرگان و استادان حوزه علمیه قم که از عدم مدیریت متمرکز این حوزه نگران بودند و از سویی از مقام علمی و نفوذ اجتماعی و دینی آیتاللّهحاج آقاحسین بروجردی، آگاهی داشتند، از او خواستند که از بروجرد به قم بیاید. امام خمینی و حاجآقاروحاللّه کمالوند از علمای خرّمآباد در این زمینه کوشش بیشتری مبذول داشتند. آیت الله بروجردی با پذیرش این درخواست، در محرّم 1364/ آذر 1323ش در قم ساکن شد. در تحکیم جایگاه و مرجعیت آیت الله بروجردی در هنگام اقامت در قم نیز نقش امام خمینی چشمگیر بود.
با ورود آیت الله بروجردی به حوزه علمیه قم، بر رونق آن افزوده شد و شور و نشاط علمی آن دوچندان و بنیه علمی آن تقویت گردید. اقدامات آیت الله بروجردی در طول دوره زعامت، حاکی از اهتمام ایشان به حفظ و تقویت اینحوزه است. آیت الله بروجردی با استقرار در قم تدریس پرمایهای را آغاز کرد... در آغاز حضور آیت الله بروجردی در قم در 1326ش درسهای خارج فقه و اصول منحصر به چند تن، از جمله خود آیت الله بروجردی و آیات حجت، فیض، خوانساری و صدر بود، ولی در پایان زندگی وی، بر شمار استادان خارج فقه و اصول حوزه قم که بین 20 تا 250 شاگرد داشتند، افزوده شده بود و بهویژه تعدادی از شاگردان برجسته آیت الله حائری، چون شیخ محمدعلی اراکی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدمحمد داماد، امام خمینی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدشهابالدین مرعشی نجفی حوزه درسی خارج داشتند.
آیت الله بروجردی به عنوان عالیترین مقام علمی دینی ایران در عهد خود و نیز به عنوان مرجع تقلید علیالاطلاق و رئیس حوزه علمیه قم، برای پیشبرد امور دینی و حوزوی، کسانی را رابط خود با حکومت قرار داده بود و پیامها یا اعتراضات و تذکارات خود را از طریق آنان به شاه یا مقامات دیگر ابلاغ میکرد.
از دیگر اقدامات سیاسی و اجتماعی آیت الله بروجردی به این موارد میتوان اشاره کرد: پیشنهاد گنجاندن تعلیمات دینی در ضمن دروس مدارس و موافقت دولت با آن؛ پیشنهاد توقف قطارها در ایستگاه برای اقامه نماز مسافران؛ مقابله با نفوذ بهائیت در مراکز دولتی؛ حمایت از مردم فلسطین و صدور اعلامیه در این باب در 1327ش (سال تأسیس رژیم اسرائیل) و...
آیت الله بروجردی در بُعد بینالمللی نیز فعالیتهایی را در حوزه علمیه قم سامان داد، از جمله سیدمحمدتقی طالقانی آلاحمد را در 1331ش برای سرپرستی شیعیان مدینه و پس از درگذشت او سیداحمد لواسانی و سپس شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی را اعزام کرد؛ سیدزینالعابدین کاشانی را به کویت، سیدمحمدحسن ناشرالاسلام شوشتری را به زنگبار، شریعتزاده اصفهانی را به پاکستان، مهدی حائری یزدی را به امریکا و صدر بلاغی را به عنوان نماینده سیار خود به اروپا فرستاد. از دیگر اقدامات بینالمللی آیت الله بروجردی جلب حمایت و تأیید شیخمحمدتقی قمی برای تأسیس دارالتقریب در مصر بود. بر اثر مساعی قمی بود که شیخ محمود شلتوت، شیخ دانشگاه الازهر در 1337ش مذهب جعفری را در کنار دیگر مذاهب فقهی اهل سنّت به رسمیت پذیرفت.
آیت الله بروجردی برای حفظ و ارتقای حوزه علمیه قم... از حیث علمی شیوه جدید خود را در تحقیق و تدریس مباحث فقه ارائه کرد که در قم سابقه نداشت و نسلی از شاگردان بااستعداد در این زمینه تربیت کرد که استادان و مراجع آینده حوزه شدند؛ برای احیا و چاپ کتابهای عمده حدیثی و فقهی و رجالی شیعه تلاش زیاد مبذول داشت، به ادامه تحصیل طلاب و تشویق افراد بااستعداد به شیوههای مختلف توجه نشان داد، طلاب را به مبانی مسائل و مباحث فقه و رجال و بیان مآخذ هرکدام و اینکه هر مسئلهای از چه وقت و چرا وارد حوزه اسلامی شده است، متوجه کرد.
آیت الله بروجردی در زمینه توسعه فضای آموزشی حوزه از قبیل ساخت و احیای مدارس و به طور خاص تأسیس مسجد اعظم و کتابخانه آن اقدامات درخور توجهی کرد. به این ترتیب، مهاجرت مؤثر و تحولآفرین آیت الله بروجردی، حوزه قم را به مرتبهای از اعتبار رساند که عملاً همارز معتبرترین حوزه آن عهد، یعنی حوزه نجف شد و نه فقط طالبان علم از شهرهای مختلف ایران راهی قم میشدند، بلکه به تدریج افرادی از مناطق شیعهنشین دنیا قم را برای تحصیل برمیگزیدند.
از وفات آیت الله بروجردی تا پیروزی انقلاب اسلامی
پس از وفات آیت الله بروجردی حوزه علمیه قم وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد. مقطع زمانی 1340ش تا 1357ش سیاسیترین دوره فعالیت و حیات حوزه علمیه قم محسوب میشود. با رحلت آیت الله بروجردی بار دیگر وحدت مدیریت و مرجعیت در حوزه قم از هم گسیخت و زعامت و مدیریت آن برعهده چهار تن استاد برجسته و مطرح قرار گرفت: امام خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدشهابالدین مرعشینجفی.
پس از تبعید امام خمینی به ترکیه و سپس انتقال ایشان به نجف، اداره این حوزه برعهده آن سه تن دیگر افتاد. در این مقطع که بحث مرجعیت بار دیگر مطرح شده بود، روزنامهها گزارشهایی در باب استادان خارج حوزه و تعداد شاگردان آنان منتشر کردند. براساس گزارش روزنامه کیهان به تاریخ 12 فروردین 1340، چند روز بعد از درگذشت آیت الله بروجردی، درس خارج امام خمینی پرشکوهترین درس بود که بیش از چهارصد تن در آن شرکت میکردند.
در این برهه، علمای طراز اول از حیث سیاسی به سه گروه عمده تقسیم میشدند: گروهی که از دخالت در سیاست پرهیز داشتند و آیتاللّه سیداحمد خوانساری (از شاگردان نامدار آیت الله حائری، که در تهران ساکن شد و مرجعیت یافت) نمونه بارز این طرز فکر و عمل بود. گروه دوم روحانیان میانهرو بودند که در عین مخالفت با رژیم پهلوی از مبارزه تند با آن پرهیز میکردند و عالمانی چون گلپایگانی، شریعتمداری و مرعشی نجفی این خط مشی را داشتند. گروه سوم که عبارت بودند از امام خمینی و طرفدارانش از شاگردان آیت الله بروجردی .
نقطه شروع درگیری حوزه علمیه قم با دولت پس از فوت آیت الله بروجردی، وقتی بود که پهلوی دوم به جای دادن پیام تسلیت به علمای قم، به آیتاللّه سیدمحسن حکیم در نجف پیام تسلیت فرستاد و این امر در بین علمای داخل ایران اینگونه تلقی شد که هدف وی بیرون بردن مرجعیت شیعه از ایران است. اقدامات بعدی رژیم پهلوی در این مقطع، موقعیت سیاسی حوزه علمیه قم را برجستهتر کرد و ابراز موضع صریح امامخمینی و یاران و همراهانش و نیز سایر علما، موقعیت مرجعیت امام خمینی را استوارتر کرد. امامخمینی، استاد برجستهای بود که درس خارج معتبری داشت و شاگردان فراوانی در فلسفه و اصول و فقه تربیت کرده بود. اقدامات و اظهارات سیاسی او تأثیرات اساسی بر حوزه قم داشت...
در محرّم 1342 رویارویی حوزه علمیه با رژیم شدت یافت و امام خمینی در سخنرانی روز عاشورای خود در فیضیه به موضوعاتی پرداخت که ساواک خواستار مطرح نشدن آن در منابر شده بود و در مخالفت با شاه و اسرائیل سخن گفت و همین امر سرانجام موجب دستگیری وی در شب 15 خرداد برابر با 12 محرّم گردید. در اثر تلاش مراجع و علمای قم و دیگر شهرها، امام خمینی در 15 فروردین 1343 آزاد شد و به قم بازگشت و تدریس خود را از سر گرفت و در منزل خود مسائل مستحدثه را مورد بحث قرار داد. اما پس از سخنرانی بر ضد کاپیتولاسیون در چهارم آبان این سال، در 13 آبان 1343 دستگیر و به ترکیه تبعید شد.
مبارزه روحانیان حوزه علمیه قم با رژیم را پس از تبعید امام خمینی، دیگر مراجع و خصوصاً یاران و شاگردان وی ادامه دادند و این مبارزه به جز جنبه سیاسی، ابعاد علمی و فرهنگی گستردهای پیدا کرد. در این زمینه به ایجاد مدارس و مؤسسات و انتشار مجلاتی با این رویکرد میتوان اشاره کرد.
چنانکه گفته شد پس از تبعید امام خمینی زعامت حوزه قم بهعهده مراجع سهگانه- گلپایگانی، شریعتمداری و نجفی مرعشی- افتاد. این مراجع و استادان و طلاب در موارد مقتضی در برابر حوادث روز موضعگیری میکردند. از زمره وقایع این دوره به این موارد میتوان اشاره کرد: تأکید دوازده تن از مدرّسان قم، پس از درگذشت آیتاللّه حکیم در 1349ش، بر مرجعیت امام خمینی؛ تبعید 25 تن از روحانیان و مدرّسان قم به مدت سه سال از سوی رژیم؛ هجوم کماندوهای رژیم در خرداد 1354 به مراسم بزرگداشت شهدای 1342 در مدرسه فیضیه که به دستگیری و زندانی شدن و تبعید عدهای از آنان انجامید؛ مخالفت حوزه با تغییر تقویم هجری شمسی به تقویم جعلی شاهنشاهی.
انتشار خبر درگذشت سیدمصطفی خمینی در شب اول آبان 1356 در نجف و برگزاری مجالس یادبود در قم و تهران برای وی موجب شد نام امام خمینی دوباره در ایران مطرح شود. از جمله رخدادهایی که عکسالعمل شدید مراجع و علمای قم را موجب شد انتشار مقالهای توهینآمیز به امام خمینی در 17 دی 1356 در روزنامه اطلاعات بود که مایه اعتراض حوزه و سخنرانی برخی علما و مدرّسان برجسته بر ضد رژیم شد و منجر به هجوم مأموران در 19 دی و دستگیری و شهادت برخی از طلاب گردید. جمعی از مدرّسان نیز تبعید شدند. بدینگونه فعالیت حوزه علمیه قم به عنوان شاخصترین قشر روحانی تا پیروزی انقلاب ادامه یافت.
حوزه علمیه، هم بهجهت نقشی که در انقلاب اسلامی داشت و هم به سبب کارها و اقداماتی که پس از انقلاب در زمینههای مختلف از آن انتظار میرفت گسترش یافت، خاصه بدین سبب که شماری از مسئولیتهای تعریف شده در قانون اساسی و مشاغل سیاسی و فرهنگی جامعه، تنها از عهده درسخواندگان حوزه برمیآید. بهعلاوه، در این سالها، جایگاه حوزه علمیه قم چنان قوت و اهمیت یافته است که نه تنها از داخل ایران بلکه از بسیاری از دیگر کشورها افرادی برای تحصیل علوم دینی به قم میآیند؛ بهطوری که اینک آمار تحصیلکردگان مرکز جهانی علوم اسلامی (جامعهالمصطفی العالمیه) بیستهزار تن از 103 کشور است.
تشکیلات اداری و نظام آموزشی
در زمان آیت الله حائری و آیت الله بروجردی یکی از منابع عمده مالی حوزه علمیه قم، وجوه شرعی بود. پهلوی اول با هدف محدود کردن روحانیت، مجموع اوقاف مدارس را که یکی از منابع حوزهها بود در اختیار دولت قرار داد و بدینگونه بسیاری از مدارس را هم متصرف شد. این امر چنان اهمیتی داشت که سیدابوالقاسم کاشانی پس از شهریور 1320 در اولین اطلاعیه خود بهآن اشاره کرد...
لازم به ذکر است در آن زمان هزینه زندگی طلاب از چند طریق حاصل میشد: درآمد شخصی، کمکهای بازرگانان و اعیان شهرها، کمک خرج از طرف آیت الله حائری و جمعی از طلاب بودند که همه مخارجشان را آیت الله حائری تأمین میکرد... در زمان آیت الله بروجردی به طلاب پس از آنکه مشغول درس شرح لمعه میشدند، شهریه پرداخت میشد ولی به افراد خوشاستعداد زودتر شهریه میدادند... تمایز قائل شدن بین طلاب مجرد و متأهل و نیز تفاوت رتبه درسی رسمی است که اکنون نیز در حوزههای علمیه و از جمله حوزه علمیه قم برقرار است.
شیوه مصرف شهریه در بین طلاب ساکن در حجرات مدارس گاه چنین بود که مجموعه دریافتیهای خود را مثلاً در کیسهای میریختند و هرکس به مقدار نیاز خود از آن برداشت میکرد. گاهی هم هر هفته یک نفر مسئول خرید میشد و فهرست هزینهها را مینوشت و در پایان سهم هرکس را مشخص میکرد.
در دهه چهل رسم بر این بود که هریک از مراجع که از رؤسای حوزهعلمیه بودند یک دفتر شهریه یا مُقسِّم داشتند، در دفتر شهریه اسامی طلابی که باید به آنان شهریه داده شود، غالباً به تفکیک شهر زادگاه یا شهرتشان ثبت شده بود. مُقسِّم در هر ماه در روزی که باید شهریه پرداخت میشد، به مدارس محل اقامت طلاب میرفت و در همان مدرسه از روی دفتر شهریه، مقرری ماهیانه را به آنان میپرداخت. پرداخت شهریه معمولاً چند روز طول میکشید و به هر مدرسه روز خاصی تعلق گرفته بود. به مقسّم شهریه معمولاً چند تن کمک میکردند و این افراد روحانی و از افراد مورد اعتماد مراجع بودند...
در زمینه تحول تشکیلات اداری حوزه هم در زمان آیت الله بروجردی ترتیبی برقرار شد که براساس آن نامههای وارده و صادره طی شمارهای خاص در دفتر ثبت و ضبط شود. همچنین مقرر شد وکالتنامههایی که به افراد داده میشود با مشخصات شخص وکیل و مورد وکالت ثبت گردد و این امر در نوع خود در این عصر کار نویی محسوب میشد. در هر عصر مسئولیت حوزه برعهده یک یا چند تن از مراجع بوده و مسئولان مدارس نیز از سوی آنان انتخاب میشدند...
پس از انقلاب اسلامی، امور اداری حوزه سامان بهتری یافت. اعضای اولین شورای مدیریت حوزه در 8 اسفند 1359 به فرمان امام خمینی و با هماهنگی دیگر مراجع انتخاب شدند و شروع به کار کردند. امور این تشکیلات از طریق شورای اجرایی دبیرخانهای دنبال میشد که دارای هفت بخش بود: بخش علمی (مرکز تحقیقات علمی، تنظیم برنامههای درسی، اصلاح کتابهای درسی، امتحانات، دروس مربوط به بانوان طلبه و برنامههای مربوط به طلاب خارجی)، بخش اخلاق و تزکیه (دروس اخلاق، نظارت و مراقبت ویژه و رسیدگی به تخلفات)، بخش مدیریت داخلی (پروندههای تحصیلی، گزینش طلاب و جذب نیرو، نظارت بر وضع طلاب خارجی، شناسایی و جذب نیرو، مشمولین نظام وظیفه و مدیران مدارس)، بخش تبلیغات و مبلغین (تربیت مبلّغ، تأمین نیازمندیهای تبلیغی مناطق مختلف و انتشارات) و سرانجام بخش آمار و اطلاعات، بخش تدارکات و بخش حوزههای شهرستان.
در 1370 به پیشنهاد آیتاللّه خامنهای و موافقت دیگر مراجع قم، شورای عالی حوزه علمیه قم تشکیل شد. این شورا، برنامهریزی و تصمیمات اصلی در باب مسائل حوزه علمیه قم را برعهده گرفت و کارهای اجرایی به مدیریت واگذار گردید و تعیین مدیر حوزه برعهده این شورا قرار گرفت.
این تحول در بخش مدارس علمیه خواهران نیز رخ داد و وظایف مدیریت این مدارس در نامه امام خمینی به هیئت مؤسس جامعةالزهراء در 29 شهریور 1363 مشخص شد.
اکنون بیشتر مدارس قم و دیگر شهرستانها براساس برنامههای شورای مدیریت حوزه، مستقر در قم عمل میکنند و تنها مدیریتهای حوزههای مشهد و اصفهان استقلال دارند. اینک در مجموع بیش از 270 مدرسه در سراسر کشور تحت نظارت شورای مدیریت حوزه علمیه قم است.
شورای سرپرستی طلاب غیرایرانی هم در 29 شهریور 1358ش به مرکز جهانی علوم اسلامی تغییر نام یافت و آغاز به کار کرد و در 1372ش به فرمان آیتاللّه خامنهای به صورت متمرکز کار خود را ادامه داد که تاکنون فارغالتحصیلان زیادی داشته است. این مرکز نیز بر پایه برخی تجربهها و ضرورتها به «جامعةالمصطفی العالمیة» تغییر نام داده است.
دغدغه اصلاح در حوزه
اصلاح و بازسازی نظام آموزشی حوزه از زمره موضوعات مهمی است که از دیرباز، خاصه از زمان تأسیس نظام آموزشی جدید در ایران، مورد توجه اولیای حوزههای علمیه بوده است. مثلاً در زمان آیت الله بروجردی تشکلی تحتعنوان «هیئت حاکمه» در حوزه علمیه قم به وجود آمد که شخصیتهایی چون امام خمینی، شیخ مرتضی حائری، سیداحمد زنجانی، سیدباقر سلطانیطباطبائی و جمعی دیگر عضو آن بودند و در پنجشنبه 13 ذیحجه 1368/14 مهر 1328 تشکیل جلسه دادند و پیشنهادهایی مطرح کردند که در آن مقطع مقبول زعیم حوزه قرار نگرفت و متوقف ماند. آنچه پذیرفته شد و به مرحله عمل درآمد، برگزاری امتحانات برای طلاب بود، اما پس از مخالفت برخی مراجع نجف با امر امتحان، آیت الله بروجردی آن را نیز لغو نمود.
پس از آیت الله بروجردی مسائل امتحانات در حوزه قم دوباره مطرح و بهتدریج به طور جدّی معمول گردید. درواقع، امتحان از آن رو ضرورت یافت که مایه کسب اطمینان از گذراندن دروس مرحله قبلی و گذار به مرحله بعدی بود. برحسب دستور آیتاللّه گلپایگانی در این زمینه شروطی وضع شد که براساس آنها، شرط شرکت در امتحانات مراحل عالی تحصیلی، قبولی در امتحانات مراحل قبلی دانسته شد. به این ترتیب، مورد توجه قراردادن امتحانات به امر مهمتری منجر شد که عبارت بود از رتبهبندی دروس و طلاب و نیز رتبهبندی شهریه براساس آن؛ امری که هماکنون نیز در حوزهها معمول است.
این رتبهها اینک به قرار ذیل است: رتبه اول: ادبیات عرب و شرح لمعه؛ رتبه دوم: اصول فقه، مکاسب محرمه و رسائل؛ رتبه سوم: مکاسب (بیع و خیارات) و کفایه. در طرح آیتاللّه گلپایگانی امتحانات هریک از این رتبهها در سه مرحله برگزار میشد و همین اساس ایجاد ده پایه درسی، با تفاوتهایی، در نظام آموزشی حوزه شده است. در این نظام، طلاب با گذراندن پایه دهم، علاوه بر درسهای جنبی مورد لزوم، کتابهای مکاسب و کفایه را به اتمام رسانده، امتحان میدهند. برای شرکتکنندگان در دروس خارج نیز که پس از پایه دهم صورت میگیرد، نظامنامههایی تدوین شده است.
از آنجا که شماری از طلاب و مدرّسان حوزه به اشتغال و تدریس در مراکز اداری غیرحوزوی میپردازند، بنابر ضرورت، مدارک تحصیلی حوزوی با مدارک تحصیلی آموزش و پرورش و آموزش عالی به قرار ذیل در چهار سطح معادلسازی شده است: سطح اول اتمام شرح لمعه معادل با فوق دیپلم، سطح دوم (اتمام رسائل و بخشی از مکاسب) معادل با کارشناسی، سطح سوم (اتمام کفایه و مکاسب و تدوین پایاننامه) معادل با کارشناسیارشد، سطح چهارم (گذراندن چهار سال درس خارج فقه و اصول به همراه دادن چهار امتحان و نگارش رساله تحقیقی) معادل با دکتری. به کسانی هم که امتحانات رشتههای تخصصی مثل تبلیغ و اصول فقه و کلام و امثال آنها را با موفقیت بگذرانند و پایاننامهای در آن زمینه بنویسند، به حسب رتبه، مدرک سطح سوم یا چهارم اعطا میشود.
از دهه اخیر به این سو، مدیریت حوزه قم با اخذ امتحان از درسآموختگان این حوزه در زمینه فقه و اصول و کلام، کسانی را که در این آزمون موفق میشوند به شهر زادگاه خود اعزام میکند تا در آنجا به تبلیغ معارف دینی و یا تدریس علوم حوزوی بپردازند و در صورت امکان به رونق یا ایجاد حوزههای محلی کمک کنند. در واقع فایده و هدف این طرح تمرکززدایی جمعیتی طلاب و علما از قم و پراکنش متناسب و به اندازه آنان در مناطق مختلف ایران است.
سبکهای درسی
در حوزه علمیه قم، مباحث عالی فقه و اصول و نیز فلسفه و عرفان به سبکهای متفاوت و ویژهای عرضه شده است. در این میان، دو سبک آیت الله حائری و آیت الله بروجردی که پیش از آن در حوزههای علمیه ایران مرسوم نبوده درخور توجه است. آیت الله حائری که از شاگردان میرزا محمدحسن شیرازی بود در تدریس خود از شیوه وی که مبتنی بر شاگردمحوری بود پیروی میکرد. در این شیوه استاد یک مسئله را با ادلّه مؤید و مخالف آن مطرح میکرد و شاگردان اجازه داشتند درباره آن به اظهارنظر بپردازند. این شیوه به مکتب سامرا معروف شده است.
در زمان ریاست و مرجعیت آیت الله بروجردی سبک دیگری در تدریس خارج فقه و هم علم رجال عرضه شد که تأثیر زیادی بر حوزه علمیه قم و حتی نجف گذاشت و این تأثیر تاکنون استمرار داشته است. روش فقهی وی از یکسو مبتنی بر آگاهی از فتاوی فقهای اولیه مذاهب اسلامی و علمای اهل سنّت بود، چرا که بسیاری از مطالبی که ائمه شیعه علیهمالسلام مطرح میکردهاند، به اقتضای وضع تاریخی عمدتاً ناظر بر فتاوی و نظریات فقهی اهل سنّت بوده است؛ و از سوی دیگر آیت الله بروجردی به سیر تاریخی هر مسئله توجه نشان میداد؛ بهعلاوه از طرح مباحث کمثمر و صرفاً ذهنی پرهیز مینمود. در علم رجال و اِسناد هم او صاحب روش جدیدی بود که براساس آن مسائلی از قبیل فاصله زمانی راویان یک سلسله، تعداد روایات هر راوی، جایگاه حدیثی او، میزان وثاقت و استادان و شاگردانش که کاشف از مرسل یا مسند بودن حدیث بود، مورد بررسی قرار میگیرد.
در کنار دو سبک آیت الله حائری و آیت الله بروجردی باید از سبک فقهی امام خمینی یاد کرد که به گونهای آمیزهای از آن دو بود، به علاوه ویژگیهای دیگر. وی که شاگرد آیت الله حائری بود و در درس آیت الله بروجردی هم شرکت کرده بود، درواقع ابعاد مثبت مکتب سامرا را گرفته و برخی از ابعاد آن را رها ساخته بود. در شیوه وی، موضوع مورد بحث و ابعاد مختلف آن بهطور کامل مطرح میشد، آرای دانشمندان دیگر درباره آن موضوع طرح و احیاناً نقد میشد و سعی میشد مسائل اصولی از مسائل فلسفی به طور واضح متمایز گردد.
حوزه علمیه قم در دروس عالی دیگر غیر از فقه و اصول، مثل کلام و فلسفه و تفسیر هم در دهههای سی تا پنجاه شمسی، که در دیگر حوزهها کمتر مورد توجه بود، شهرت یافت. مدرس عالی دو رشته فلسفه و تفسیر علامه سیدمحمدحسین طباطبائی بود. درواقع، تا پیش از فعالیت علامه طباطبائی در قم، درس فلسفه در این شهر مهجور بود؛ چنانکه امام خمینی هم مجبور به ترک درس فلسفه شده بود. درس فلسفه طباطبائی که در آن استادان مبرِّزی پرورده شدند، درواقع به احیای علوم عقلی در حوزه و در نتیجه آماده شدن طالبان علم برای بررسی پرسشهای کلامی و فلسفی جدید انجامید. اقدام علامه طباطبائی در حدود 1330ش، در تربیت شماری از فضلای حوزه برای نقد فلسفههای مادیگرایانه منشأ تحولات جدّی در حوزه علمیه قم شد؛ بهگونهای که این حوزه پیشگام اینگونه مباحثات گردید و حتی حوزه نجف از آن بهرهمند شد. به علاوه، با این اقدام علامه ، زمینه برای ورود مباحث جدید فلسفه غرب به حوزه قم فراهم آمد. تألیف کتابهای بدایةالحکمة و نهایةالحکمة توسط علامه طباطبائی را هم باید در زمره اصلاحات نظام درسی حوزوی تفسیر کرد. نقش علامه طباطبائی در حوزه علمیه قم، خاصه در پرورش متفکر اسلامی را با نقش آیت الله بروجردی در زمینه فقه مقایسه کردهاند. جلسات تفسیری علامه و سبک ویژه وی در تفسیر قرآن را که به پرورش چندین مفسر و نیز احیای مباحث قرآنی در حوزه قم انجامید، باید از ویژگیهای شاخص حوزه علمیه محسوب کرد.
در کنار درسهای فقه، اصول، کلام و فلسفه و تفسیر قرآن، تدریس اخلاق، رجال و برخی دیگر از علوم کاربردی مانند ریاضیات و نجوم نیز با دامنهای محدودتر در حوزه قم معمول بوده است. از نوآوریهای دیگری که در واپسین سالهای حیات آیتاللّه آیت الله بروجردی صورت گرفت، آشناسازی طلاب بااستعداد و فاضل با زبان انگلیسی و دانشهای جدید بود...
http://andisheqom.com/fa/Article/View/11011/تاریخ-و-سیر-تحول-حوزه-علمیه-قم-در-دوران-معاصر/?SearchText=فشارکی&LPhrase=