***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

آیت‌الله‌العظمی عبدالکریم حائری یزدی

دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۵۹ ق.ظ

اصول سیدمحمد فشارکی اصفهانی

در میان استادان حائری، نقش فشارکی بسیار جدّی‌تر و پررنگ‌تر و مدت فراگیری حائری از او طولانی‌تر از دیگران بوده، 

 تا جایی که از بهترین و نزدیک‌ترین شاگردان او به شمار می‌رفته است؛ بنابراین حائری، به تعبیری، دست‌پرورده فشارکی بوده است.

http://wikifeqh.ir/%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85_%D8%AD%D8%A7%D8%A6%D8%B1%DB%8C_%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C?hilight=%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C

 

عبدالکریم حائری یزدی، از مراجع تقلید شیعه و بنیان‌گذار حوزه علمیه قم می‌باشد.
 

مشخصات

 



او در خانواده‌ای غیرروحانی در مِهرجِرد میبد به دنیا آمد. پدرش، محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کرده‌اند که به خریدوفروش کرباس و گوسفند و احتمالاً گاهی به کشاورزیاشتغال داشته است.. 

[۱]

[۲]

[۳]

[۴]

[۵]


در بیش‌تر منابع، سال تولد عبدالکریم ۱۲۷۶ ذکر شده 

[۶]

[۷]

[۸]

 ولی فرزندش، مرتضی، 

[۹]

[۱۰]

[۱۱]

 احتمال داده است که وی در حدود ۱۲۸۰ به دنیا آمده باشد.
 

تحصیلات

[ویرایش]



 

← در اردکان


شوهرخاله عبدالکریم، میرابوجعفر، او را دارای استعداد فراوان یافت و در خردسالی وی را به محل زندگی خود، اردکان، برد و به مکتب سپرد؛ ازاین‌رو، حائری همیشه خود را مدیون او می‌دانست. طولی نکشید که عبدالکریم پدرش را از دست داد و مدتی در مهرجرد نزد مادرش ماند. 

[۱۲]

[۱۳]

[۱۴]


 

← در یزد


پس از چندی به یزد رفت و با سکونت در مدرسه محمدتقی‌خان، معروف به مدرسه خان، ادبیات عرب و برخی دیگر از درس‌های مقدماتی حوزه را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق وسیدیحیی بزرگ، معروف به مجتهد یزدی، فراگرفت. 

[۱۵]

[۱۶]


 

← در کربلا


او در ۱۲۹۸ 

[۱۷]

[۱۸]

[۱۹]

 برای ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهی عراق شد. نخست به کربلا رفت 

[۲۰]

 و حدود دو سال زیرنظر فاضل اردکانی (عالم بزرگ و رئیس حوزه علمیه کربلا ) به تحصیل پرداخت و درس‌های سطوح میانی فقه و اصول را در آن‌جا آموخت. 

[۲۱]

[۲۲]

[۲۳]

 از علی بفروئی یزدی (متوفی ۱۳۲۴) به عنوان یکی از استادان او در کربلا یاد شده است. 

[۲۴]

[۲۵]


 

← در سامرا


سپس حائری، به توصیه فاضل اردکانی که استعداد او را فراتر از ظرفیت آن زمان حوزه علمیه کربلا یافته بود 

[۲۶]

 و با معرفی‌نامه‌ای از جانب او برای میرزای بزرگ، محمدحسن شیرازی، به سامرا رفت. میرزا او را به‌گرمی پذیرفت و از او خواست که با فرزندش، سیدعلی‌آقا، مباحثه کند. 

[۲۷]

[۲۸]

 

[۲۹]


دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ یا ۱۳۱۳، 

[۳۰]

 تأثیر ژرفی در شکل‌گیری شخصیت علمی او داشت تا جایی که می‌توان او را از اصحاب مکتب سامرا دانست. در سامرا، او نخست دو تا سه سال درس‌های سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون شیخ فضل‌اللّه نوری، میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی و میرزامهدی شیرازی (متوفی ۱۳۰۸، خواهرزادهمیرزامحمدتقی شیرازی ) به اتمام رساند و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول سیدمحمد فشارکی اصفهانی و میرزامحمدتقی شیرازی، و مدتی در مجلس درس میرزا محمدحسن شیرازی شرکت کرد. 

[۳۱]

[۳۲]

[۳۳]

[۳۴]

[۳۵]

[۳۶]

[۳۷]

 و از میرزا حسین نوری (مشهور به محدّث نوری، صاحب مستدرک الوسائل ) اجازه روایت دریافت کرد. 

[۳۸]

[۳۹]


در میان استادان حائری، نقش فشارکی بسیار جدّی‌تر و پررنگ‌تر و مدت فراگیری حائری از او طولانی‌تر از دیگران بوده، 

[۴۰]

 تا جایی که از بهترین و نزدیک‌ترین شاگردان او به شمار می‌رفته است؛ بنابراین حائری، به تعبیری، دست‌پرورده فشارکی بوده است.
 

← در نجف


این استاد و شاگرد چند ماه پس از درگذشت میرزای بزرگ (۱۳۱۲) از سامرا به نجف نقل مکان کردند. 

[۴۱]

 حائری در نجف نیز همواره در درس استادش شرکت می‌کرد و در ماه‌های آخر عمر فشارکی، از او مراقبت هم می‌کرد. 

[۴۲]

[۴۳]

[۴۴]

[۴۵]

 حائری در ۱۳۱۳ حج گزارد. 

[۴۶]

[۴۷]

[۴۸]


به گزارش شماری از منابع، حائری در نجف در زمان حیات فشارکی، در درس آخوند خراسانی هم شرکت می‌کرده است 

[۴۹]

[۵۰]

[۵۱]

[۵۲]

 اما به گزارش شماری دیگر، او پس از درگذشت فشارکی (۱۳۱۶) به حلقه درس آخوند پیوست. 

[۵۳]

[۵۴]

[۵۵]

 گزارش‌های اخیر، نادرست به نظر می‌رسند، زیرا مستلزم آن‌اند که حائری در مجموع، قبل و بعد از دوره اول اقامتش در اراک، فقط حدود یک یا دو سال در درس آخوند خراسانی حاضر شده باشد و این با گزارش‌های دیگر، که جایگاه مؤثر حائری و حضور طولانی‌تر او را در این درس نشان می‌دهد، سازگاری ندارد، از جمله این‌که او درس آخوند را برای برخی شرکت‌کنندگان، تقریر می‌کرده 

[۵۶]

[۵۷]

 اشکالات خود را بر درس‌های طول هفته، چهارشنبه‌ها مطرح می‌کرده و گاهی نظر استاد را تغییر می‌داده؛ او مجموعه سؤال و جواب‌های مبحث علم اجمالی در کفایةالاصول خراسانی را به اشکالات خود در آن درس مربوط دانسته است. 

[۵۸]

 آخوند درس عمومی خود را برای چند نفر، از جمله حائری و نائینی، مفید ندانسته و برای آن‌ها درس خصوصی دایر کرده است. 

[۵۹]

 و از همه مهم‌تر این‌که حائری خود اذعان داشته که در تألیف جلد دوم دُررالفوائد از آموزه‌های آخوند استفاده کرده است. 

[۶۰]

 حائری و آقاضیاء عراقی و محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی، هم‌بحث بوده‌اند که احتمالا به سال‌های اقامت حائری در نجف مربوط است. 

[۶۱]


 

← بازگشت به ایران


حائری پس از درگذشت فشارکی با اصرار و همراهی دوست خود، محمود عراقی (فرزند آقامحسن عراقی، روحانی متمکّن و متنفذ اراک)، به ایران بازگشت و در سلطان‌آباد (اراک کنونی) حوزه درس پررونقی دایر کرد. شماری از منابع، سال بازگشت او را ۱۳۱۶ 

[۶۲]

[۶۳]

[۶۴]

 

[۶۵]

[۶۶]

 و شماری دیگر، ۱۳۱۸ گزارش کرده‌اند. 

[۶۷]

[۶۸]

 

[۶۹]

 

[۷۰]

 بسیاری از منابع نیز از این دوره اقامت شش یا هشت ساله او در اراک، یادی نکرده و به گونه‌ای گزارش داده‌اند که گویا او تمام این مدت را در نجف یا کربلا به سر می‌برده است. 

[۷۱]

[۷۲]

[۷۳]

[۷۴]

[۷۵]


 

← بازگشت به نجف


حائری در ۱۳۲۴، هم‌زمان با آغاز نهضت مشروطه، به نجف بازگشت. 

[۷۶]

 درباره علت این بازگشت دو گزارش متفاوت وجود دارد: یکی، احساس استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و دیگری، بر هم خوردن آرامش آن‌جا به‌سبب نهضت مشروطه. 

[۷۷]

[۷۸]

[۷۹]

[۸۰]

[۸۱]

 او در این نوبت، دوباره به حلقه درس آخوند خراسانی پیوست و در درس سید محمدکاظم طباطبایی‌یزدی نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع شدید میان موافقان و مخالفان مشروطه ــکه در حوزه نجف و در میان عالمان طراز اول، از جمله این دو استاد او، جریان داشت ــ پس‌از چندماه، 

[۸۲]

[۸۳]

[۸۴]

 به اتفاق دوست صمیمی خود، محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی، به کربلا رفت. 

[۸۵]

[۸۶]


وی این‌بار قصد توطن کرد و حدود هشت سال 

[۸۷]

 در کربلا ماند و از آن زمان به حائری ملقب شد. او در کربلا به تدریس پرداخت و، به منظور حفظ بی‌طرفی خود در صف‌آرایی‌های مشروطه، کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی ‌یزدی را درس می‌داد.
 

← شاگردان ایشان در کربلا


شاگردان برجسته او در این دوره، علی‌اکبر کاشانی، مصطفی کشمیری، احمد مازندرانی و سیدصدرالدین صدر (از معاونان و مشاوران حائری در اداره حوزه علمیه قم و سپس مرجع تقلید) بودند. 

[۸۸]

[۸۹]

[۹۰]

[۹۱]

[۹۲]


 

← اقامت در اراک


در اثنای اقامت حائری در کربلا، از او برای بازگشت به اراک درخواست‌های زیادی شد. سرانجام، او در ۱۳۳۲ یا اوایل ۱۳۳۳، 

[۹۳]

[۹۴]

 با این شرط که در اداره حوزه علمیه مستقل باشد، به اراک رفت و در مدت اقامت هشت ساله‌اش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس فقه و اصول پرداخت. حائری که دهه ششم زندگی خود را می‌گذراند و نام و نشان بیشتری یافته بود توانست طلابی را از سایر مناطق به اراک جذب کند و حوزه‌ای با حدود سیصد علم‌آموز 

[۹۵]

 شکل دهد. او در پاسخ به نامه استادش، میرزامحمدتقی شیرازی، پس از فوت سید محمدکاظم یزدی (۱۳۳۷) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای مرجعیت شیعه مهیا سازد، اقامت در ایران را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد. 

[۹۶]

[۹۷]

[۹۸]

[۹۹]

[۱۰۰]

[۱۰۱]

[۱۰۲]



 

← حوزه علمیه قم


حائری در ۱۳۳۷ به قصد زیارت مرقد امام رضا علیه‌السلام عازم مشهد شد و در مسیر خود چند روز در قم ماند و با اوضاع این شهر و حوزه علمیه آن آشنا شد و از مهجوری و غربت مدارس علمی آن‌جا افسوس خورد. 

[۱۰۳]

[۱۰۴]

 در ماه رجب ۱۳۴۰ (در آستانه نوروز ۱۳۰۱ش. 

[۱۰۵]

[۱۰۶]

)
 

← اقامت در قم


بار دیگر، در پی دعوت تنی چند از عالمان قم از او 

[۱۰۷]

 و نیز برای زیارت مرقد حضرت معصومه، با همراهی چند تن، از جمله فرزند خردسالش مرتضی، به قم رفت و با استقبال بسیاری از علما و مردم قم و درخواست آنان برای اقامت او در این شهر مواجه شد. نخست تردید داشت، ولی پس از پافشاری شماری از عالمان، به‌ویژه محمدتقی بافقی، حائری استخاره کرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند؛ تصمیمی که در پی آن حوزه‌ای بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائری، «آیت‌اللّه مؤسس» لقب گرفت. 

[۱۰۸]

[۱۰۹]

[۱۱۰]

[۱۱۱]

[۱۱۲]

[۱۱۳]

[۱۱۴]

[۱۱۵]


حائری تصمیم خود را به شاگردانش اعلام کرد. 

[۱۱۶]

 علاوه بر سید محمدتقی خوانساری، که همراه حائری به قم رفته بود، بسیاری از شاگردان او، از جمله شاگردان برجسته‌ای چونسید احمد خوانساری، سید روح‌اللّه خمینی ( امام خمینی )، سید محمدرضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی، 

[۱۱۷]

 به قم منتقل شدند.
 

← شکوفایی حوزه قم


با این هجرت و آغاز شدن درس حائری در قم و همراهی و همکاری عالمان قم، 

[۱۱۸]

 حال و هوای مدارس دینی آن‌جا دگرگون و حوزه علمی قم پرتحرک شد. 

[۱۱۹]

 گر چه قم در گذشته هم در دوره‌هایی، حوزه‌های علمی پررونقی داشت، اما هیچگاه بدین درجه از شکوفایی و اعتبار نرسیده بود و در ردیف حوزه‌های درجه اول جهان اسلام به‌شمار نمی‌رفت.
سیدابوالحسن اصفهانی و محمدحسین نائینی ــکه پس از تبعید شدن از عراق 

[۱۲۰]

 در ۱۳۰۲ش، حدود هشت ماه در قم ماندندــ نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمی داشتند. به گزارش بسیاری از منابع، حائری با استقبال از حضور آن دو در قم و فراهم کردن مقدمات تدریسشان، شاگردان خود را به حضور در درس آنان تشویق کرد. بنابر برخی گزارش‌ها، حائری حتی درس خود را به احترام آن‌ها تعطیل کرد. 

[۱۲۱]

[۱۲۲]

[۱۲۳]

[۱۲۴]

[۱۲۵]


با پرآوازه شدن حوزه علمیه قم و ورود شماری از عالمان و مدرسان و بسیاری از محصلان سایر حوزه‌ها یا محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت. 

[۱۲۶]

[۱۲۷]

[۱۲۸]

[۱۲۹]

[۱۳۰]

[۱۳۱]

[۱۳۲]


از آن پس، نام شیخ عبدالکریم ــکه دوستان و شاگردانش بیش‌تر از او با عنوان «حاج شیخ» یاد می‌کردند 

[۱۳۳]

 ــ با نام حوزه قم پیوند خورد. او از سه جایگاه در تثبیت و توسعه حوزه علمی قم مؤثر بود: مرجعیت؛ تدریس و زعامت علمی؛ و اداره امور حوزه.
 

مرجعیت

[ویرایش]



هرچند حائری هیچگاه خود را در معرض مقام مرجعیت قرار نداده و بلکه با ترک حوزه علمی عراق، از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت سیدمحمدکاظم یزدی و شیخ‌الشریعه اصفهانی و میرزامحمدتقی شیرازی، در فاصله سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ که حائری هنوز در اراک به سر می‌برد، شماری از کسانی که در تکاپوی انتخاب مرجع تقلید بودند، به او رجوع کردند. پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفته‌رفته بر مقلدان او افزوده شد تا این‌که بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها، از جمله عراق و لبنان، از مقلدان او شدند. از جمله عوامل مهم و مؤثر در مرجعیت حائری را توجه ویژه میرزامحمدتقی شیرازی به او، از جمله ارجاع مقلدان خود به حائری در مسائل مورد احتیاط، دانسته‌اند. 

[۱۳۴]

[۱۳۵]

[۱۳۶]

[۱۳۷]

[۱۳۸]

[۱۳۹]

[۱۴۰]

[۱۴۱]


 

شیوه تدریس

[ویرایش]



حائری در قم با جدیت به تدریس فقه و اصول پرداخت. او به روش مکتب سامرا و با الهام از میرزای بزرگ شیرازی درس می‌داد. در این شیوه، پس از طرح مسئله، بدون هیچ اظهارنظری، نخست دیدگاه‌های گوناگون و دلایل هریک بیان می‌شد، سپس استاد ضمن نظرخواهی از شاگردان و تبادل‌نظر با آن‌ها به جمع‌بندی آرا می‌پرداخت، آنگاه نظر خود را می‌گفت و در پایان اجازه می‌داد شاگردانش با او درباره این نظر بحث کنند و به نقد آن بپردازند. همچنین حائری هر روز موضوع درس بعدی را مشخص می‌کرد تا شاگردانش پیشاپیش آن را مطالعه کنند. او بر آن بود که مباحث اصول فقه باید مختصر و کاربردی مطرح شود؛ ازاین‌رو، در تألیف دررالاصول به این نظر عمل کرد و نیز دوره کامل درس اصول فقه را در مدت تقریبآ چهار سال تدریس می‌کرد. 

[۱۴۲]

[۱۴۳]

[۱۴۴]

[۱۴۵]


 

استادان

[ویرایش]



آیت‌الله حائری در طول زندگی خود از استادان برجسته‌ای سود بردند که برخی از آنان بدین شرح می‌باشند:
۱. آیت‌الله فاضل اردکانی
۲. حاج میرزا حسن شیرازی (میرزای بزرگ)
۳. آیت‌الله فشارکی
۴. آخوندخراسانی
۵. سیدمحمدکاظم یزدی
۶. آیت‌الله میرزامحمدتقی شیرازی
۷. شیخ فضل‌الله نوری
 

شاگردان نامدار

 



از حوزه درس حائری، عالمان بزرگی سر برآوردند که تنی چند از آنان در عصر خود به مقام مرجعیت رسیدند. میرزاهاشم آملی، محمدعلی اراکی، سیداحمد حسینی زنجانی، امام خمینی، سیداحمد خوانساری، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد داماد، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، سیدکاظم شریعتمداری، سیدصدرالدین صدر، سیدکاظم گلپایگانی،سیدمحمدرضا گلپایگانی، آخوند ملاعلی معصومی همدانی، سیدشهاب‌الدین نجفی مرعشی و میر سیدعلی یثربی همدانی از جمله شاگردان او بودند. 

[۱۴۶]

[۱۴۷]

[۱۴۸]

[۱۴۹]


 

برنامه‌ها

 



مهم‌ترین جایگاه و اصلی‌ترین مسئولیت حائری، مدیریت حوزه نوپای قم بود. او وظیفه اصلی خود را ایفای درست این نقش می‌دانست و از هرچه با آن تعارض داشت پرهیز می‌کرد. این نگرش در مشی سیاسی ـ اجتماعی او بی‌تأثیر نبود. او باتوجه به آشنایی با حوزه‌های بزرگ شیعی سامرا و نجف و کربلا، و اطلاع از شیوه مدیریت و ضعف‌ها و قوّت‌های پیشینیان خود و نیز تجارب خویش در حوزه اراک، بیش از هر چیز به برنامه‌ریزی برای تثبیت حوزه و پیشرفت و بالندگی آن می‌اندیشید. تحول در روش‌ای آموزش در حوزه، تخصصی شدن ابواب فقه، توسعه دامنه معلومات دانش‌پژوهان حوزه، حتی آموزش زبان‌های خارجی، و به‌طور خلاصه تربیت محقق و مجتهد، از برنامه‌ها یا آرزوهای او بود. 

[۱۵۰]

[۱۵۱]

[۱۵۲]

[۱۵۳]

[۱۵۴]

[۱۵۵]

[۱۵۶]

[۱۵۷]


 

در عرصه سیاست

[ویرایش]



برخی اهتمام او را به حفظ حوزه قم مهم‌ترین دلیل اجتنابش از ورود در بسیاری از رویدادهای سیاسی و رویارویی با حکومت دانسته‌اند. به نظر اینان، حائری آگاهانه و هوشمندانه به مسائل مرتبط با حکومت وارد نمی‌شد، زیرا بر این باور بود که موضع‌گیری در برابر رضا شاه پهلوی در آن اوضاع و احوال، نتیجه‌ای جز برچیده شدن حوزه نخواهد داشت؛ بنابراین، با دوراندیشی و درایت و بردباری، حیات حوزه و بلکه حیات دین و مذهب را در ایران استمرار بخشید. 

[۱۵۸]

[۱۵۹]


با این‌که این نظر را نمی‌توان یکسره نادیده گرفت، شواهد زیادی وجود دارد که به استناد آن‌ها می‌توان شخصیت حائری را اساسآ غیرسیاسی قلمداد کرد. به نظر می‌رسد که کناره گیری شدید او از دخالت در مسائل سیاسی، به حدی که حیرت و بلکه اعتراض برخی را برانگیخت، 

[۱۶۰]

[۱۶۱]

[۱۶۲]

 بیش از آن‌که بنا به مصلحت‌جویی بوده باشد از روحیه او ناشی می‌شده است. رویه حائری پیش از ورود به قم، درباره مسائل سیاسی نامرتبط با حکومت ایران، نیز همین‌گونه بود. منابعی که حوادث دهه سوم و چهارم قرن چهاردهم را ثبت کرده‌اند مملو از اسامی عالمانی هستند که در اعتراض به حضور بیگانگان و اشغال بخشی از سرزمین‌های اسلامی (به‌ویژه عراق) در جنگ جهانی اول، یا در اعتراض به برخی سیاست‌های حاکمان این سرزمین‌ها، اعلامیه داده، حکم صادر کرده و حتی به پا خاسته‌اند. در میان آنان با آن‌که نام تنی چند از استادان حائری و بسیاری از همدرسان او زیاد دیده می‌شود، از حائری نامی نیست. مثلا در میان عالمانی که در محرّم ۱۳۳۰، هم‌زمان با حضور حائری در کربلا، در اعتراض به نیروهای اشغالگر خارجی از نجف و کربلا به کاظمین رفتند و حدود سه ماه در آن‌جا ماندند، نام کسانی چون میرزامحمدتقی شیرازی، شیخ‌الشریعه اصفهانی، نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی و آقاضیاء عراقی در منابع تاریخی ثبت شده است، 

[۱۶۳]

 ولی نشانی از حائری نیست. برخی برگشت او را از اراک (در سفر اول) به نجف و در پی آن، هجرت از نجف به کربلا را به منظور دورماندن از حوادث انقلاب مشروطه و منازعات دو طیف مشروطه‌خواه و مشروعه‌خواه دانسته‌اند؛ بنابراین می‌توان حائری را، همچون استادش فشارکی، از عالمانی دانست که نه تنها هیچگاه در مسائل سیاسی فعال نبوده، بلکه از حوادث سیاسی و جنجالی گریزان بوده‌اند. 

[۱۶۴]

[۱۶۵]

[۱۶۶]

[۱۶۷]

 

[۱۶۸]

. با این همه، جایگاه اجتماعی او، به‌ویژه در دهه آخر عمرش، مانع از آن بود که به کلی از هر آنچه رنگ و بوی سیاسی داشت، کناره‌گیری کند. 

[۱۶۹]


مهم‌ترین چالش آیت‌اللّه حائری در این سال‌ها نحوه تعامل و مناسباتش با رضاخان (بعدآ رضاشاه ) بود. این مناسبات را می‌توان به سه دوره متمایز تقسیم کرد: در دوره نخست، دوره سردار سپهی، رئیس‌الوزرایی و نیز اوایل سلطنت رضاخان، روابط نسبتآ خوبی با یکدیگر داشتند. 

[۱۷۰]

 از یک‌سو، رضاخان که می‌کوشید به حوزه علمیه و عالمان دینی نزدیک شود، بسیار به حائری توجه داشت و با او محترمانه رفتار می‌کرد، 

[۱۷۱]

[۱۷۲]

 تا جایی که خود را مقلد او معرفی کرد. 

[۱۷۳]

 از سوی دیگر، حائری در تأیید و تا حدی تثبیت رضاخان بی‌تأثیر نبود؛ مثلا اعلامیه مشترک او و نائینی و اصفهانی در نفی جمهوریت، پس از ملاقات رضاخان با آن سه، در مجموع به سود رضاخان تمام شد. 

[۱۷۴]

[۱۷۵]

[۱۷۶]

[۱۷۷]

 سه مسئله را می‌توان در این رویکرد حائری مؤثر دانست: تمایلات دینی و مذهبی رضاخان یا دست‌کم تظاهر به آن تا آن زمان، 

[۱۷۸]

 وعده‌های او مبنی بر تقویت اسلام و جلوگیری از افکار ضد دینی، 

[۱۷۹]

 و اقتدار او و درنتیجه ایجاد امنیت و ثبات نسبی در کشور. 

[۱۸۰]


در دوره دوم، از زمان تثبیت سلطنت رضاشاه تا پیش از طرح مسئله کشف حجاب، مناسبات میان آن‌ها نه حسنه نه تیره بود. 

[۱۸۱]

 در این دوره، حائری در پاره‌ای مسائل، مشی بی‌طرفانه اتخاذ کرد و درنتیجه، گاهی توانست با میانجی‌گری از به وجود آمدن بحران جلوگیری کند؛ مانند نقش او در ماجرای مخالفت با نظام وظیفه اجباری به رهبری حاج‌آقا نوراللّه اصفهانی 

[۱۸۲]

[۱۸۳]

 

[۱۸۴]

 و نیز در موضوع اجباری کردن پوشش متحدالشکل مردان، که از سویی مجبور کردن مردم را به یکسان لباس پوشیدن، ناپسند می‌دانست و از سوی دیگر، سرپیچی مردم از این دستور دولت را تأیید نکرد. 

[۱۸۵]

[۱۸۶]

 حائری حتی گاهی با تصمیم کلی حکومت، همراهی نشان داد ولی کوشید با تغییراتی، آن را در جهت اهداف و برنامه‌های خود مدیریت کند، مانند تصمیم دولت درباره امتحان گرفتن از طلاب به منظور اعطای جواز استفاده از لباس روحانیت. 

[۱۸۷]

 اما او در بسیاری از مسائل، با این‌که موافق عملکرد دولت نبود، بردبارانه سکوت کرد و رو در روی حکومت قرار نگرفت؛ مانند برخورد حکومت با بافقی و سیدحسن مدرس. در تحلیل رفتار کژدارومریز حائری با رضاشاه در این دوره، علاوه بر روحیه غیرسیاسی او و نیز اهمیتی که به ماندگاری حوزه می‌داد، می‌توان این نگرش او را نیز مؤثر دانست که دربار پهلوی را تحت نفوذ انگلیس و جنگ با آن را بی‌ثمر می‌دانست. روی هم رفته، حائری در این دوره هرچند بر ضد حکومت و در حمایت از مخالفان موضع نمی‌گرفت، اما حکومت هیچگاه نمی‌توانست از سلوک وی به نفع خود بهره‌برداری کند. 

[۱۸۸]

[۱۸۹]

[۱۹۰]

[۱۹۱]

[۱۹۲]

[۱۹۳]


در دوره سوم، از واقعه کشف حجاب (۱۳۱۴ش) تا درگذشت حائری (۱۳۱۵ش)، مناسبات میان آن‌دو تیره بود. در پی این ماجرا، حائری با اصرار و نیز فشار دیگران، 

[۱۹۴]

 در ۱۱ تیر ۱۳۱۴ در تلگرامی به رضاشاه، اوضاع را برخلاف قوانین شرع اعلام کرد و جلوگیری از آن را خواستار شد. 

[۱۹۵]

 

[۱۹۶]

 

[۱۹۷]

[۱۹۸]

 از آن پس، مناسبات آن‌ها به کلی قطع شد و حتی آمد و شدهای نزد حائری به شدت تحت نظر بود. 

[۱۹۹]

 به نقل برخی منابع، موضوع کشف حجاب چنان بر حائری گران آمد که پس از آن خانه‌نشین شد و حتی به باور شماری از شاگردان و نزدیکانش، از غصه مرد. 

[۲۰۰]

[۲۰۱]

[۲۰۲]


 

رویدادهای سیاسی معاصر

[ویرایش]



مقارن با تاسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم رویدادهای مهمی‌در ایران و جهان به وقوع پیوست که جناب آیت‌الله مؤسس با کیاست و دوراندیشی ویژه‌ای از این رویدادها کمال بهره‌برداری را به نفع تاسیس حوزه، نمودند. اهم این وقایع عبارت بودند از:
 

← کودتای ۱۲۹۹ش


رضاخان برای رسیدن به قدرت به پشتیبانی علما نیاز داشت... از این رو تلاش می‌کرد با نزدیک شدن به علما 

[۲۰۳]

.به این مهم دست یابد. در این میان جناب آیت‌الله حائری با استفاده از فرصت پیش آمده، حوزه علمیه را بدون هیچ بازدارنده‌ی سیاسی تاسیس نمودند.
 

← آغاز جنگ جهانی اول


با آغاز جنگ جهانی اول، نجف و کربلا برای طلاب و علما ناامن گردیده بود، و آمد و شد طلاب در آن شهرها به سختی صورت می‌گرفت. این ناامنی سبب شد که بسیاری از علما، این شهرها را به مقصد قم که تنها بدیل این کانون‌های علمی‌و جای امن برای کارهای علمی‌بود، ترک گویند... ناامن شدن این مراکز علمی... سبب شد... علما و فضلایی که از ناامنی این مرکزهای علمی‌نگران بودند، جذب حوزه‌ی قم گردند چرا که آیت‌الله حائری با تدبیرها، دوراندیشی‌ها و شناخت دقیق از فرصت‌های پیش آمده، ... حوزه‌ی امن و آرامی‌را برای تحصیل علم آماده کرده بود.
 

← تبعید مراجع نجف به ایران


مرجعیت شیعه در زمان تاسیس حوزه‌ی علمیه قم با سید ابوالحسن اصفهانی و نائینی بود. مراجع نجف به خاطر رویارویی با دولت استعمارگر انگلیس که می‌خواست، امتیاز دو رودبزرگدجله و فرات را ویژه‌ی خود گرداند، به ایران تبعید شدند. تبعید این بزرگان به ایران... قم را به عنوان یک مرکز مهم تعلیم و تربیت دینی و بدیل عتبات رسمیت بخشید. 

[۲۰۴]


شیخ عبدالکریم حائری با تلاش و همتی مثال زدنی از مجموعه رویدادهای فوق در جهت تشکیل، توسعه و رسمیت بخشیدن به حوزه‌ی علمیه قم استفاده نمود.
 

← منش و رفتار سیاسی


رفتار سیاسی رهبران شیعی را اگر نخواهیم آن را به دوران حیات پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بسط دهیم، باید از اولین روز بعد از رحلت رسول‌اکرم بررسی نمود. از همان هنگامی‌که امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)تجهیز و تدفین پیکر مطهر پیامبراکرم را به حضور در سقیفه و تعیین سرنوشت خلافت و پس از آن سکوت در برابر فتنه را؛ به جهت مصلحت‌اندیشی برای اسلام و مسلمین، بر قیام ترجیح داد. به همین گونه رهبران سیاسی شیعه در طول تاریخ پرفراز و نشیبی که طی کرده‌اند، هم‌واره مصلحت جامعه‌ی مسلمین را در نظر گرفته و آن عملی را انجام داده‌اند که بیش‌ترین منفعت و مصلحت اسلام و مسلمین را تضمین می‌نموده‌ است.
در ایران به خصوص بعد از تاسیس سلسله‌ی صفویه و اعلام مذهب تشیع به عنوان دین رسمی‌ایرانیان، علمای شیعه مهم‌ترین طبقه‌ی تاثیرگذار در اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران بوده‌اند و نقطه‌ی عطف این تاثیرگذاری را باید نهضت تنباکو دانست که بعد از آن قدرت و نفوذ علمای شیعه به عنوان رهبران مذهبی ایران بر همگان روشن گردید.
آیت‌الله حائری، در اغلب حوادث و وقایع سیاسی که در زمان ایشان رخ داده است، سیاست سکوت و مدارا را در پیش گرفته است؛ چرا که تاسیس و حفظ حوزه‌ی علمیه‌ی قم را از اهم واجبات می‌دانسته‌اند و با کیاست و دوراندیشی و تدبیر خود سعی می‌کردند که بهانه‌ای به دست دشمنان نداده و از نهال نوپای حوزه‌ی علمیه به شدت حفاظت نمایند تا به باروری و باردهی رسد؛ به نحوی که در ماجراهایی نظیر آیت‌الله بافقی،(در نوروز ۱۳۰۶، همسر و خانواده رضاخان بدون حجاب و چادر در غرفه‌ی بالای ایوان آینه در حرم حضرت معصومه (س)، حاضر شدند که این امر موجب اعتراض آیت الله بافقی گردید، و پس از آن که خانواده‌ی رضاخان به پیغام ایشان وقعی ننهادند، آیت الله بافقی شخصا در حرم حاضر شده و به آنان اعتراض می‌کند. این امر سبب گردید که رضاخان شخصا به قم آمده و آیت الله بافقی را در حرم شلاق بزند و ... سرانجام ایشان را از قم تبعید نماید.) ‌آیت‌الله حائری که با هوشیاری مخصوص خود دریافته بود که رضاخان فقط به دنبال بهانه‌ی مختصری است که حوزه‌ی علمیه را از ریشه برکند، سکوت را پیشه ساختند، رضاخان خود گفته بود: «اگر حاج شیخ عبدالکریم نفس می‌کشید، یک کلمه‌ای می‌گفت، فوری ماشین در خانه‌اش حاضر می‌کردم و می‌فرستادمش آن جا که عرب نی‌انداخت.» 

[۲۰۵]


ایشان سبب رفتار خود را این گونه شرح می‌دهند: «من در مسائلی که از کنه آن آگاهی ندارم، به هیچ وجه دخالت نمی‌کنم و از آن جایی که ایران کشور ضعیفی است و پیوسته تحتفشار و استعمار کشورهای قدرتمندی چون روس و انگلیس می‌باشد، امکان دارد سیاست‌ها و خطوط سیاسی که در ایران وجود دارد، از سوی این قدرت‌های استعماری ترسیم شده باشد و کسانی که در سیاست دخالت می‌کنند، امکان دارد ملعبه دست این قدرت‌ها بوده و ناآگاهانه آب به آسیاب دشمن بریزند. من اگر در کشور فرانسه انگلیس و روس بودم، مسلما در سیاست دخالت می‌کردم، چون خطوط سیاسی در آن جا روشن بوده و از جایی دیگر این جریانات تحمیل نمی‌شود، بنابراین دخالت خود را در سیاست مقدور نمی‌بینم، گذشته از این، دخالت من در سیاست مستلزم درگیری و خونریزی است و من حاضر نیستم که باعث شوم خون بی‌گناهان ریخته شود.» 

[۲۰۶]


نویسنده‌ی کتاب معمار فضیلت در رابطه با خط مشی سیاسی آیت‌الله حائری این گونه اظهار نظر می‌کند که : ... رشد سیاسی مردم در آن زمان چندان بالا نبود که بتوان مبارزه را سامان‌دهی کرد. حتی وضع فرهنگی و معیشتی مردم قم به گونه‌ای بود که گویا برخی مردم نمی‌توانستند وضع جدید را بپذیرند و وجود طلبه‌ها را تحمل کنند. به همین دلیل آیت‌الله حائری به طلبه‌ها سفارش کرده بود که در برابر هرگونه بدرفتاری دیگران گذشت کنند تا حادثه‌ای پیش نیاید.... برای نمونه در قضیه‌ی مرحوم بافقی که معاون برجسته‌ی ایشان در اداره‌ی حوزه بود، نیز واکنشی نشان دادند که دیگر گونه بود... آیت‌الله حائری بین دو موضوع اهم و مهم درگیر بود. موضوع اول این بود که با رضاخان درافتد. در این صورت قتل عامی‌نظیر مسجد گوهر شاد رخ می‌داد. در نتیجه باقی مانده‌ی مردم، صحنه را رها می‌کردند، روحانیت شیعه شکست می‌خورد و سازمان حوزه‌ی علمیه‌ی قم برچیده می‌شد. موضوع دوم این بود که کج‌دار و مریز با رضاخان رفتار شود تا با ادامه‌ی کار حوزه‌ی علمیه‌ی قم، مردان دانشمند و کارایی برای آینده‌ی ایران و دنیای اسلام پرورش یابند. 

[۲۰۷]


 

خدمات اجتماعی

 



۱. تاسیس اولین بیمارستان در قم
۲. تاسیس بیمارستان سهامی‌قم
۳. تاسیس بیمارستان فاطمی‌قم
۴. تعمیر و بازسازی مدرسه دارالشفاء
۵. تعمیر مدرسه فیضیه
۶. تاسیس کتابخانه فیضیه
۷. ایجاد قبرستان و غسالخانه در قم
۸. ایجاد دارالاطعام در قم
۹. بنای سیل‌بند و سد در رودخانه قم
۱۰. احداث واحدهای مسکونی برای سیل زدگان شهر قم

[۲۰۸]


 

وفات

 


حائری در ذیقعده ۱۳۵۵ (بهمن ۱۳۱۵)، پس از حدود پانزده سال اقامت در قم، درگذشت. با وجود محدودیت‌های حکومتی، پیکر او تشییع باشکوهی شد و سپس در مسجد بالاسر، کنار مرقد حضرت معصومه، به خاک سپرده شد. 

[۲۰۹]

[۲۱۰]

[۲۱۱]

(برای محدودیت‌های ایجاد شده در برگزاری مجالس ترحیم او به این منابع رجوع کنید 

[۲۱۲]

[۲۱۳]

[۲۱۴]

).
 

ویژگی‌ها

[ویرایش]



برخی ویژگی‌های آیت‌اللّه حائری را چنین برشمرده‌اند: خوش‌اخلاقی، شوخ‌طبعی، اعتدال و پرهیز از ریاکاری. نیز گفته‌اند که او در مصرف وجوهات شرعی، بسیار محتاط بود و بر زندگی‌اش زهد و ساده‌زیستی حاکم بود و حتی می‌کوشید از برخی لوازم عرفی ریاست هم پرهیز کند. 

[۲۱۵]

[۲۱۶]

[۲۱۷]

 مثلا وجوه شرعی را معمولا نزد خود نگاه نمی‌داشت، بلکه آن‌ها را به امانت به اشخاص معتمد خود می‌سپرد و نیازمندان و مصرف‌کنندگان وجوه را به آنان ارجاع می‌داد. 

[۲۱۸]

 حائری به آسایش و رفاه مردم و کاستن از مشکلات گوناگون آنان توجه بسیار داشت؛ از جمله کارهای عام‌المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی قم بود. 

[۲۱۹]

[۲۲۰]

 وی در حادثه سیل قم در ۱۳۱۳ش با جدیت به یاری و اسکان سیل‌زدگان مبادرت کرد (برای فهرستی از این کارها به این منابع رجوع کنید 

[۲۲۱]

[۲۲۲]

)؛ به تأمین معاش طلاب و برطرف کردن مشکلاتشان توجه ویژه داشت، گاهی شخصاً به حجره‌های آنان می‌رفت، از میزان توجه آنان به درس و مطالعه آگاه می‌شد و افراد پرکار و کوشا را تشویق می‌کرد 

[۲۲۳]

[۲۲۴]

 به اهل‌بیت علیهم‌السلام سخت علاقه‌مند بود؛ در جوانی در سامرا ــکه به توصیه میرزای شیرازی اهل علم دسته عزاداری ویژه داشتندــ وی نوحه‌خوان این مراسم بود و برپایی سوگواری در ایام فاطمیه دوم (اول تا سوم جمادی‌الآخر ) را در ایران مرسوم کرد، به جای مراسم تعزیه و شبیه‌خوانی، مجالس روضه‌خوانی را رواج داد و برای جلوگیری از نقل مطالب بی‌مأخذ در این مجالس و تحریف‌زدایی از مراسم عزاداری کوشید. 

[۲۲۵]

[۲۲۶]

[۲۲۷]


 

← ویژگی روحی


از خصوصیات بارز آیة الله حائری که سایر خصوصیات اخلاقی دیگر او را تحت الشعاع خویش قرار می‌داد، زهد و ساده زیستی و زندگی بی‌آلایش - قبل و پس از مرجعیت - او بود. پای‌بندی او به طلبگی زیستن تا آخر عمر، از او تندیسی از زهد ساخته بود. او همواره خدا را شاکر بود که از همان اندک چیزی که در دست دارد می‌تواند به وضع فقرا رسیدگی کند. روزی یکی از بزرگان، عبای گرانقیمتی را به فرزندش هدیه کرد و آیة الله حائری چون از آن مطلع گردید با فرزندش به سخن نشست و با این جمله که «فرزندم، این عبا برای تو زیاد است» او را متقاعد ساخت که آن را فروخته، با پولش سه عبای متوسط برای خود و دو طلبه دیگر تهیه نماید.
در مقام زهد ایشان، همین بس که امام خمینی (ره) وقتی به یاوه گویی های پسر رضاخان پاسخ می‌دهد. با اشاره به زهد آیة الله حائری چنین می‌فرماید:
«ما مفت خوریم! ... مایی که مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری ما از دنیا می‌رود، همان شب آقازاده‌های ایشان شام ندارند، مفت خوریم!‌یا آنها که بانکهای خارج را پر کرده‌اند و باز دست از مملکت برنمی‌دارند مفت خور نیستند!». 

[۲۲۸]


در جای دیگر حضرت امام (ره) در خصوص زندگی زاهدانه استاد معظم خود فرموده است:
«جناب استاد معظم و فقیه مکرم حاج شیخ عبدالکریم یزدی حائری - که از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۵۵ ریاست تامّه و مرجعیت کامله قطر شیعه را داشت همه دیدیم که چه سیره‌ای داشت. با نوکر و خادم خود همسفره و هم غذا بود و روی زمین می‌نشست.» 

[۲۲۹]


از دیگر ویژگیهای روحی آیة الله حائری اینکه اخلاق بسیار در معاشرت با مردم داشت وی کم حرف بود و با مردم با مهربانی و ملایمت رفتار می‌کرد و در برخورد با طلاب جوان حال و روحیّه آنها را مراعات می‌نمود و همواره چهره‌ای بشاش و بر لبهایش تبسّم داشت.
گاهی در دمادم سحر برای سرکشی و شناخت طلاب پرکار و سحرخیز، راهی مدارس می‌شد و در رفع مشکلات مالی و رفاهی آنان همواره تلاش می‌کرد. بارها می‌شد که به صاحبان مغازه‌های اطراف حرم مراجعه می‌کرد و بدهی طلابی را که از آنها جنس نسیه برده بودند، ادا می‌نمود.
 

← بردباری


صبر و بردباری یکی دیگر از خصوصیات روحی آیة الله حائری در مقابل مشکلات بود که از وی رادمردی پر استقامت ساخته بود. ایشان در مقابل حوادث و مسائل سیاسی در اوایل شکل گیری حوزه که مصادف با روی کار آمدن رضاخان پهلوی و به دنبال آن ماجرای کشف حجاب بود همواره صبر و بردباری را پیشه خود ساخت و حراست از حوزه علمیه نوپا را که انهدام آن در رأس توطئه‌ دشمنان دین بود، تلاش بسیاری نمود و همواره می‌فرمود: «من حفظ حوزه علمیه را اهم می‌دانم.» آیة الله حائری در ماجرای کشف حجاب بارها با رضاخان برخورد و ستیز نمود.
معروف است که: پس از ماجرای کشف حجاب و کشتار مسجد گوهرشاد ایشان هیچ گاه حال و روز خوشی نداشت و این اندوه را تا پایان عمر در دل داشت.
 

فرزندان

 



حائری پنج فرزند داشت: دو پسر به نامهای مرتضی و مهدی، و سه دختر که به ترتیب سن، با شیخ محمد تویسرکانی، شیخ‌احمد همدانی (پدر عبدالحسین و عبدالهادی حائری) وسیدمحمد محقق داماد، ازدواج کردند. 

[۲۳۰]


 

تألیفات

[ویرایش]



حائری مانند استادانش، فشارکی و شیرازی، و به‌ویژه به سبب اشتغالات فراوان در دوره اقامتش در قم، کمتر به تألیف پرداخت. با این حال، آثار ارزشمندی از او برجای مانده است که می‌توان آن‌ها را چهار نوع دانست.
نخست، تألیفِ تقریرات درس استادانش که از این نمونه، فقط از تقریرات درس اصول فقه فشارکی یاد شده است. 

[۲۳۱]


تقریرات درس‌های خود او که شاگردانش آن‌ها را تدوین کرده‌اند، مانند رساله الاجتهاد و التقلید، کتاب البیع (قم ۱۴۱۵) و کتاب التجارة، هر سه به قلم محمدعلی اراکی، 

[۲۳۲]

 و تقریرات درس‌های او به قلم سیدمحمدرضا گلپایگانی و میرزامحمود آشتیانی. 

[۲۳۳]

[۲۳۴]


سومین و مهم‌ترین نوع، پنج اثری 

[۲۳۵]

 است که خود او تألیف کرده است؛ یکی در اصول فقه به نام دُرَرُالفوائد، و چهار اثر دیگر در فقه : کتاب النکاح، کتاب الرضاع، کتاب المواریث و کتاب الصلوة. 

[۲۳۶]

 در میان کتاب‌های فقهی او، کتاب الصلوة که در کربلا تألیف شده، 

[۲۳۷]

 مهم دانسته شده 

[۲۳۸]

 و برخی عالمان در آثار خود به آن ارجاع داده‌اند. 

[۲۳۹]

 این اثر با نظارت اراکی و گلپایگانی در ۱۳۵۳، و چند بار دیگر پس از آن (از جمله قم ۱۳۶۲ش)، به‌چاپ رسیده است. 

[۲۴۰]

[۲۴۱]


چهارمین نوع از آثار او، رساله‌های عملیه و فتاوای او با نام‌های گوناگون هستند که یا مستقلا منتشر شده‌اند (مانند ذخیرةالمعاد، مَجمع‌الاحکام، مَجمع المسائل، مُنتخب‌الرسائل، وسیلةالنجاة و مناسک حج) یا به صورت حاشیه بر آرای دیگران نوشته شده‌اند (مانند حاشیه بر عروة الوثقی اثر سیدمحمدکاظم یزدی و حاشیه بر اَنیسُالتجّار اثر ملامهدی نراقی 

[۲۴۲]

[۲۴۳]

[۲۴۴]

[۲۴۵]

[۲۴۶]

). همچنین رساله‌هایی در پاسخ به استفتائات گوناگون از او، با عنوان سؤال و جواب، تدوین شده است. 

[۲۴۷]

[۲۴۸]

[۲۴۹]


حائری کتابی نیز با عنوان اربعین حدیث دارد. 

[۲۵۰]


 

← مهم‌ترین تألیف


مهم‌ترین تألیف حائری، دررالفوائد است که دُرَرُالاصول هم نامیده شده است. این اثر از یک سو، ریشه در مبانی اصولی فشارکی دارد و نشان‌دهنده تأثیرپذیری فراوان حائری از نظریات استاد خویش است تا جایی که برخی این اثر را برآمده از تقریرات او از درس فشارکی معرفی کرده‌اند 

[۲۵۱]

[۲۵۲]

 اما دست‌کم می‌توان گفت که مواد اصلی این کتاب از دل این تقریرات فراهم شده 

[۲۵۳]

 و بسط یافته است و ازاین‌رو می‌توان حائری را از مهم‌ترین شارحان مبانی اصولی فشارکی به شمار آورد. از سوی دیگر، این کتاب از آرای مهم آخوند خراسانی در قلمرو اصول فقه برآمده است. حائری، بنابر اظهار خود، در تألیف جلد اول کتاب (چاپ ۱۳۳۷) از فشارکی و در جلد دوم آن (چاپ ۱۳۳۸) از آخوند خراسانی استفاده کرده است. 

[۲۵۴]


بهترین چاپ این کتاب با اعمال تغییراتی که در نظر مؤلف رخ داده بود 

[۲۵۵]

 و با حاشیه‌های اراکی و تحقیق مؤسسه نشر اسلامی قم، هر دو جلد در یک مجلد، انتشار یافته است. چون درر فاقد مبحث اجتهاد و تقلید است، در این چاپ، 

[۲۵۶]

 رساله الاجتهاد و التقلید اراکی، که تقریرات درس حائری است، ضمیمه شده است. 

[۲۵۷]


محمدکاظم شیرازی (متوفی ۱۳۲۶ش) و نیز تنی چند از شاگردان حائری، از جمله میرزامحمود آشتیانی، میرزامحمد ثقفی، محمدعلی اراکی و سیدمحمدرضا گلپایگانی، بر دررالفوائد حاشیه نوشته‌اند که شماری از آن‌ها به‌چاپ رسیده است؛ از جمله حاشیه گلپایگانی به نام اِفاضةالعوائد تعلیقٌ علی دررالفوائد، در دو جلد، که شامل آخرین نظرات حائری است و بیش‌تر آن در زمان حیات حائری نوشته شده و حدود یک سال پس از درگذشت او به اتمام رسیده است.

[۲۵۸]

[۲۵۹]


زین‌العابدین گلپایگانینیز حواشی نقادانه‌ای بر درر نوشته است. 

[۲۶۰]


عالمان بزرگی به آرای حائری در دررالفوائد توجه داشته یا به آن ارجاع داده‌اند، مانند محمدحسین اصفهانی در نِهایةُالدرایة فی شرح الکفایة، 

[۲۶۱]

[۲۶۲]

[۲۶۳]

 محمدرضا نجفی اصفهانیدر وِقایةُالاذهان 

[۲۶۴]

[۲۶۵]

[۲۶۶]

 و حاج‌آقا حسین بروجردی در درس‌های خود 

[۲۶۷]

[۲۶۸]

 

[۲۶۹]



 

فهرست منابع

 




(۱) آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
(۳) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، میرزای شیرازی: ترجمه هدیة الرازی الی الامام المجدد الشیرازی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۴) آیتی، عبدالحسین، کتاب تاریخ یزد، یزد ۱۳۱۷ش.
(۵) اراکی، محمدعلی، «تأسیس حوزه علمیه قم بروایت خاطره: مصاحبه با آیت‌اللّه اراکی»، یاد، سال ۱، ش ۴ (پاییز ۱۳۶۵).
(۶) اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیت‌اللّه العظمی اراکی»، در آیینه‌داران حقیقت: مصاحبه‌های مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین: مجله حوزه، ج ۱، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۲ش.
(۷) استادی، رضا، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، (اراک) ۱۳۷۵ش.
(۸) اشتهاردی، علی‌پناه، تقریرات فی اصول الفقه، تقریرات درس آیةاللّه بروجردی، قم ۱۴۱۷.
(۹) اصفهانی، محمدحسین، نهایةالدرایة فی شرح الکفایة، ج ۲، چاپ رمضان قلی‌زاده مازندرانی، قم ۱۳۷۵ش، ج ۳، چاپ مهدی احد امیرکلائی، قم ۱۳۷۴ش.
(۱۰) اعظام قدسی، حسن، خاطرات من، یا، روشن شدن تاریخ صد ساله، تهران ۱۳۴۹ش.
(۱۱) امام خمینی، لمحات الاصول، تقریرات درس آیةاللّه بروجردی، قم ۱۳۷۹ش.
(۱۲) امام خمینی، منهاج الوصول الی علم الاصول، قم ۱۳۷۳ش.
(۱۳) امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه.
(۱۴) امینی، داود، «اهتمام آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم»، در مؤسّس حوزه: یادنامه حضرت آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّس‌سرُّه، به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش.
(۱۵) امینی، داود، «مروری بر زندگی آیت‌اللّه حاج‌شیخ عبدالکریم حائری یزدی: بنیانگذار حوزه علمیه قم به روایت اسناد»، گنجینه اسناد، سال ۵، دفتر ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۴).
(۱۶) بامداد، مهدی، شرح‌حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران ۱۳۴۷ـ۱۳۵۱ش.
(۱۷) محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، تهران ۱۳۲۳ـ۱۳۶۳ش.
(۱۸) حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
(۱۹) حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ش.
(۲۰) عبدالکریم حائری یزدی، دررالفوائد، مع تعلیقات محمدعلی اراکی، قم ۱۴۰۸.
(۲۱) حائری یزدی، عبدالکریم، «گزیده استفتائات حضرت آیةاللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی»، به‌کوشش حسن فاطمی، در مؤسس حوزه، همان، ۱۳۸۳ش.
(۲۲) حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
(۲۳) حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، به‌کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
(۲۴) حبیب‌آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال در قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۶، اصفهان ۱۳۶۴ش.
(۲۵) حسینی‌اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی گلپایگانی، ج ۱، قم ۱۳۵۷ش.
(۲۶) حسینیان، روح‌اللّه، تاریخ سیاسی تشیع تا تشکیل حوزه علمیه قم: مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی ایران، کتاب ۱، تهران ۱۳۸۰ش.
(۲۷) حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، قم ۱۳۶۸ش.
(۲۸) صادق حسینی یزدی، شرح زندگانی حضرت آیت‌اللّه مؤسس و فرزند برومندشان آیت‌اللّه حاج‌شیخ مرتضی حائری (ره)، قم ۱۳۸۱ش.
(۲۹) کاظمینی، میرزا محمد، دانشنامه مشاهیر یزد،، یزد: بنیاد فرهنگی، پژوهشی ریحانةالرسول، ۱۳۸۲ش.
(۳۰) دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۳۱) ذاکری، علی‌اکبر، «رفتارشناسی سیاسی آیت‌اللّه حائری»، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
(۳۲) رضوی، عباس، «حاج شیخ عبدالکریم حائری و سامان دادن به تبلیغات دینی»، حوزه، همان.
(۳۳) ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ش.
(۳۴) سپهری اردکانی، علی، نگاهی به تاریخ اردکان، ج ۱، اردکان ۱۳۶۴ش.
(۳۵) ستوده، محمدتقی، «مصاحبه با استاد ستوده»، در آیینه‌داران حقیقت، همان.
(۳۶) سیدکباری، علیرضا، حوزه‌های علمیه شیعه در گستره جهان، تهران ۱۳۷۸ش.
(۳۷) رازی، محمد شریف، آثارالحجة، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
(۳۸) رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
(۳۹) شکوری، ابوالفضل، «مرجع دوراندیش و صبور: آیت‌اللّه حائری، مؤسس حوزه علمیه قم»، یاد، ش ۱۷ (زمستان ۱۳۶۸).
(۴۰) صادقی فدکی، عباس، «اندیشه‌ها و عملکرد آیت‌اللّه حائری در احیای حوزه علمیه قم»، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
(۴۱) صدرایی‌خویی، علی، آیت‌اللّه اراکی: یک قرن وارستگی، تهران ۱۳۸۲ش.
(۴۲) صفوت تبریزی، محمدعلی، «زندگی‌نامه آیةاللّه حاج شیخ‌عبدالکریم حائری»، به کوشش علی صدرایی‌خویی، در مؤسّس حوزه، همان.
(۴۳) طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیت‌اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، حوزه، سال ۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
(۴۴) عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۶ش.
(۴۵) عیسی‌نژاد، محمد، «شیخ عبدالکریم حائری، حوزه علمیه قم و تولید علم در سده معاصر ایران»، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
(۴۶) عبدالحسین غروی تبریزی، «مصاحبه با آیةاللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).
(۴۷) فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، تهران ۱۳۷۶ش.
(۴۸) فیاضی، عمادالدین، زندگینامه و شخصیت اجتماعی ـ سیاسی آیت‌اللّه العظمی حاج شیخ‌عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم)، تهران ۱۳۷۸ش.
(۴۹) فیض‌قمی، عباس، کتاب گنجینه آثار قم، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش.
(۵۰) کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، قم ۱۳۷۲ش.
(۵۱) محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
(۵۲) محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
(۵۳) محمدی اشتهاردی، محمد، «نگاهی به زندگی آیةاللّه العظمی شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم»، در مؤسس حوزه، همان.
(۵۴) مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانةالادب، تهران ۱۳۷۴ش.
(۵۵) مدرسی طباطبائی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ترجمه محمد آصف‌فکرت، مشهد ۱۳۶۸ش.
(۵۶) مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارش‌هایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، به‌کوشش محمدحسین منظورالاجداد، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ش.
(۵۷) مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج ۳، تهران ۱۳۷۳ش.
(۵۸) مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۶۰ش.
(۵۹) مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
(۶۰) مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج ۳، تهران ۱۳۶۲ش.
(۶۱) سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء،، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
(۶۲) موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسن الودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، او، تتمیم روضات‌الجنات، بغداد (۱۳۴۸).
(۶۳) ناصرالشریعه، محمدحسین، تاریخ قم، چاپ علی دوانی، تهران ۱۳۸۳ش.
(۶۴) نجفی اصفهانی، محمدرضا، وقایة الاذهان، قم ۱۴۱۳.
(۶۵) نظام‌الدین‌زاده، حسن، هجوم روس و اقدامات رؤسای دین برای حفظ ایران، به‌کوشش نصراللّه صالحی، تهران ۱۳۷۷ش.
(۶۶) نیکوبرش، فرزانه، بررسی عملکرد سیاسی آیت‌اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵ه ش، تهران ۱۳۸۱ش.
(۶۷) هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران ۱۳۶۳ش.
(۶۸) د. ایرانیکا.
(۶۹) د. اسلام، چاپ دوم.
(۷۰) دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد.
(۷۱) اطلاعات.
 

پانویس

 


 

۱. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۴۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۲. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۲۲، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۳. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۱۳ـ۱۴، قم ۱۳۷۲ش.
۴. ↑ درباره تولد عبدالکریم، که یگانه فرزند او بوده است رجوع کنید به، ج۱، ص۴۴ـ۴۵، حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۵. ↑ اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیت‌اللّه العظمی اراکی»، ج۱، ص۷۱ـ۷۲، در آیینه‌داران حقیقت: مصاحبه‌های مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین: مجله حوزه، ج ۱، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۲ش.
۶. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸، مشهد ۱۴۰۴.
۷. ↑ رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۳، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
۸. ↑ بامداد، مهدی، شرح‌حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۲، ص۲۷۵، تهران ۱۳۴۷ـ۱۳۵۱ش.
۹. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۴۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۱۰. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۱۸، قم ۱۳۷۲ش.
۱۱. ↑ استادی، رضا، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۴۹، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۱۲. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۴۸، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۱۳. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۵۵ـ۵۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۱۴. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، قم ۱۳۷۲ش.
۱۵. ↑ رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۳، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
۱۶. ↑ مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۳، ص۵۹، ج ۳، تهران ۱۳۷۳ش.
۱۷. ↑ آیتی، عبدالحسین، کتاب تاریخ یزد، ج۱، ص۴۲۸، یزد ۱۳۱۷ش.
۱۸. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
۱۹. ↑ کاظمینی، میرزا محمد، دانشنامه مشاهیر یزد،، ذیل مادّه، یزد: بنیاد فرهنگی، پژوهشی ریحانةالرسول، ۱۳۸۲ش.
۲۰. ↑ د. ایرانیکا، ذیل «حائری، شیخ عبدالکریم یزدی»،
۲۱. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۴۶ـ۴۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۲۲. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۷۴، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۲۳. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، قم ۱۳۷۲ش.
۲۴. ↑ ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۳۱، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ش.
۲۵. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
۲۶. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳)، ص ۵۳.
۲۷. ↑ مرتضی حائری یزدی، ج۱، ص۸۰ـ۸۲، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۲۸. ↑ مرتضی حائری یزدی، ج۱، ص۸۸، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۲۹. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۵۳ـ۵۴، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۳۰. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
۳۱. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۸۷ـ۸۸، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۳۲. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۹۳ـ۹۴، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۳۳. ↑ محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، میرزای شیرازی: ترجمه هدیة الرازی الی الامام المجدد الشیرازی، ج۱، ص۱۵۶، تهران ۱۳۶۲ش.
۳۴. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸، مشهد ۱۴۰۴.
۳۵. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
۳۶. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۳۶ـ۳۷، قم ۱۳۷۲ش.
۳۷. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۴۹ـ۵۱، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۳۸. ↑ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانةالادب، ج۱، ص۶۸، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۹. ↑ حبیب‌آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال در قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، ص۲۱۱۸، ج ۶، اصفهان ۱۳۶۴ش.
۴۰. ↑ موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسن الودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، ج۲، ص۱۱۸، او، تتمیم روضات‌الجنات، بغداد (۱۳۴۸).
۴۱. ↑ رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ص ۲۸۳ـ۲۸۴، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
۴۲. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۳۹، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۴۳. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۸۷ـ ۸۸، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۴۴. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۹۳ـ۹۴، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۴۵. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۳۷ـ۳۹، قم ۱۳۷۲ش.
۴۶. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
۴۷. ↑ استادی، رضا، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۴۴، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۴۸. ↑ استادی، رضا، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۵۱، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۴۹. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
۵۰. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۱۱۶ـ۱۱۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۵۱. ↑ استادی، رضا، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۵۱، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۵۲. ↑ مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارش‌هایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، به‌کوشش محمدحسین منظورالاجداد، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ش.
۵۳. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸، مشهد ۱۴۰۴.
۵۴. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۲۳، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۵۵. ↑ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء،، ج۱۴، قسم ۱، ص۳۶۵، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۵۶. ↑ ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۳۱، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ش.
۵۷. ↑ استادی، رضا، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۴۴، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۵۸. ↑ طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیت‌اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، ج۱، ص۶۳ـ۶۴، حوزه، سال ۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
۵۹. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۶۰. ↑ طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیت‌اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، ج۱، ص۶۳، حوزه، سال ۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
۶۱. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۶۲. ↑ حائری یزدی، عبدالکریم، دررالفوائد، مع تعلیقات محمدعلی اراکی، ج۱، مقدمه، ص۲۰، به نقل از آیت‌اللّه اراکی، قم ۱۴۰۸.
۶۳. ↑ ستوده، محمدتقی، «مصاحبه با استاد ستوده»، ج۱، ص۲۷، در آیینه‌داران حقیقت، همان.
۶۴. ↑ حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۶۵. ↑ رضا استادی، ج۱، ص۵۱، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۶۶. ↑ رضا استادی، ج۱، ص۴۴ـ۴۵، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۶۷. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
۶۸. ↑ حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۶۴ش.
۶۹. ↑ د. اسلام، چاپ دوم، تکمله ۵ـ۶، ذیل «حائری، شیخ عبدالکریم یزدی»
۷۰. ↑ صادقی فدکی، عباس، «اندیشه‌ها و عملکرد آیت‌اللّه حائری در احیای حوزه علمیه قم»، ج۱، ص۱۹۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۷۱. ↑ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانةالادب، ج۱، ص۶۶ـ۶۷، تهران ۱۳۷۴ش.
۷۲. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸، مشهد ۱۴۰۴.
۷۳. ↑ ناصرالشریعه، محمدحسین، تاریخ قم، ج۱، ص۳۴۱، چاپ علی دوانی، تهران ۱۳۸۳ش.
۷۴. ↑ رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۳ـ۲۸۴، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
۷۵. ↑ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء،، ج۱۴، قسم ۱، ص۳۶۵، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۷۶. ↑ بامداد، مهدی، شرح‌حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۲، ص۲۷۵، تهران ۱۳۴۷ـ۱۳۵۱ش.
۷۷. ↑ حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۶۴ش.
۷۸. ↑ حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۷۹. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۴۳ـ۴۴، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۸۰. ↑ صدرایی‌خویی، علی، آیت‌اللّه اراکی: یک قرن وارستگی، ج۱، ص۱۷، تهران ۱۳۸۲ش.
۸۱. ↑ نیکوبرش، فرزانه، بررسی عملکرد سیاسی آیت‌اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵ه ش، ج۱، ص۴۶ـ۴۷، تهران ۱۳۸۱ش.
۸۲. ↑ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانةالادب، ج۱، ص۶۷، تهران ۱۳۷۴ش.
۸۳. ↑ موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسن الودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، ج۲، ص۱۱۸، او، تتمیم روضات‌الجنات، بغداد (۱۳۴۸).
۸۴. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۳۸، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۸۵. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۵۵، قم ۱۳۷۲ش.
۸۶. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۴۱ـ۴۲، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۸۷. ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، «نگاهی به زندگی آیةاللّه العظمی شیخ عبدالکریم حائری، ج۱، ص۴۰، مؤسس حوزه علمیه قم»، در مؤسس حوزه، همان.
۸۸. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۵۵ـ۵۶، قم ۱۳۷۲ش.
۸۹. ↑ استادی، رضا، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۵۱، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۹۰. ↑ حسینی ّیزدی، صادق، شرح زندگانی حضرت آیت‌اللّه مؤسس و فرزند برومندشان آیت‌اللّه حاج‌شیخ مرتضی حائری (ره)، ج۱، ص۲۴، قم ۱۳۸۱ش.
۹۱. ↑ نیکوبرش، فرزانه، بررسی عملکرد سیاسی آیت‌اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵ه ش، ج۱، ص۲۶، تهران ۱۳۸۱ش.
۹۲. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۴۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۹۳. ↑ صفوت تبریزی، محمدعلی، «زندگی‌نامه آیةاللّه حاج شیخ‌عبدالکریم حائری»، ج۱، ص۷۳، به کوشش علی صدرایی‌خویی، در مؤسّس حوزه، همان.
۹۴. ↑ حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۶۴ش.
۹۵. ↑ استادی، رضا، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۴۵، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۹۶. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۶۴، مشهد ۱۴۰۴.
۹۷. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۱۵، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۹۸. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۲۳، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۹۹. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۵۶، قم ۱۳۷۲ش.
۱۰۰. ↑ حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۵۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۰۱. ↑ مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارش‌هایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، ج۱، ص۳۱۹، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، به‌کوشش محمدحسین منظورالاجداد، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ش.
۱۰۲. ↑ صدرایی‌خویی، علی، آیت‌اللّه اراکی: یک قرن وارستگی، ج۱، ص۱۷ـ۱۸، تهران ۱۳۸۲ش.
۱۰۳. ↑ رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۶، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
۱۰۴. ↑ مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۳، ص۵۹ـ۶۰، ج ۳، تهران ۱۳۷۳ش.
۱۰۵. ↑ فیض‌قمی، عباس، کتاب گنجینه آثار قم، ج ۱، ص ۳۳۲، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش
۱۰۶. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۵۹، قم ۱۳۷۲ش.
۱۰۷. ↑ فیض‌قمی، عباس، کتاب گنجینه آثار قم، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش.
۱۰۸. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۹، مشهد ۱۴۰۴.
۱۰۹. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۱۱۰. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۱۱۱. ↑ فیض‌قمی، عباس، کتاب گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۳۱ـ۳۳۴، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش.
۱۱۲. ↑ سپهری اردکانی، علی، نگاهی به تاریخ اردکان، ج۱، ص۲۱۲، ج ۱، اردکان ۱۳۶۴ش.
۱۱۳. ↑ حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۵۴ـ۱۵۵، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۱۴. ↑ برای استخاره مذکور رجوع کنید به، رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان،، ج ۱، ص ۲۸۷ـ ۲۸۸، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
۱۱۵. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۵۸ـ۵۹، قم ۱۳۷۲ش.
۱۱۶. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۶، قم ۱۳۶۸ش.
۱۱۷. ↑ برای برخی افراد دیگر رجوع کنید به، رضا استادی، ج۱، ص۵۴ـ۶۴، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۱۱۸. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۳۵ـ۳۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۱۱۹. ↑ ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۳۳، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ش.
۱۲۰. ↑ درباره این تبعید رجوع کنید به، محمدرضا طبسی، ج۱، ص۶۶، «مصاحبه با آیت‌اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، حوزه، سال ۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
۱۲۱. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۶۰ـ ۱۱۶۱، مشهد ۱۴۰۴.
۱۲۲. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ج ۱، ص ۲۴ـ ۲۵، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۱۲۳. ↑ صفوت تبریزی، محمدعلی، «زندگی‌نامه آیةاللّه حاج شیخ‌عبدالکریم حائری»، ج۱، ص۷۷، به کوشش علی صدرایی‌خویی، در مؤسّس حوزه.
۱۲۴. ↑ ذاکری، علی‌اکبر، «رفتارشناسی سیاسی آیت‌اللّه حائری»، ج۱، ص۲۱۱، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۱۲۵. ↑ برای آگاهی از گزارش‌های گوناگون درباره نحوه مواجهه حائری با آنان رجوع کنید به، عبدالهادی حائری، ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ش.
۱۲۶. ↑ آیتی، عبدالحسین، کتاب تاریخ یزد، ج۱، ص۴۲۹، یزد ۱۳۱۷ش.
۱۲۷. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۱۲۸. ↑ استادی، رضا، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۷۷ـ ۷۸، (اراک) ۱۳۷۵ش.
۱۲۹. ↑ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانةالادب، ج۱، ص۶۷، تهران ۱۳۷۴ش.
۱۳۰. ↑ موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسن الودیعة فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، ج۲، ص۱۱۸، او، تتمیم روضات‌الجنات، بغداد (۱۳۴۸).
۱۳۱. ↑ امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۴۲.    
۱۳۲. ↑ برای آگاهی از اسامی بیش از ۳۵۰ تن از آنان رجوع کنید به، عمادالدین فیاضی، ج۱، ص۱۵۲ـ ۱۵۹، زندگینامه و شخصیت اجتماعی ـ سیاسی آیت‌اللّه العظمی حاج شیخ‌عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم)، تهران ۱۳۷۸ش.
۱۳۳. ↑ مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارش‌هایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، ج۱، ص۳۱۵، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، به‌کوشش محمدحسین منظورالاجداد، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ش.
۱۳۴. ↑ مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من، ج۳، ص۶۰۱، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۶۰ش.
۱۳۵. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸ـ ۱۱۵۹، مشهد ۱۴۰۴.
۱۳۶. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۶۴، مشهد ۱۴۰۴.
۱۳۷. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۵۶، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۱۳۸. ↑ حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۱۸، به‌کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
۱۳۹. ↑ حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۷۶، به‌کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
۱۴۰. ↑ حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۶۴ش.
۱۴۱. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۰۸، قم ۱۳۷۲ش.
۱۴۲. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۷۴ـ ۷۵، قم ۱۳۷۲ش.
۱۴۳. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۵۰، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۱۴۴. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۵۵، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۱۴۵. ↑ عیسی‌نژاد، محمد، «شیخ عبدالکریم حائری، ج۱، ص۱۰۸، حوزه علمیه قم و تولید علم در سده معاصر ایران»، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۱۴۶. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۱۴۷. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۸۷ـ۸۸، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۱۴۸. ↑ برای فهرست اسامی ده‌ها تن از دیگر شاگردان نامدار او رجوع کنید به، محمد شریف رازی، ج۱، ص۸۷ـ۸۸، آثارالحجة، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۱۴۹. ↑ برای فهرست اسامی ده‌ها تن از دیگر شاگردان نامدار او رجوع کنید به، محمد شریف رازی، ج۱، ص۲۳۵، آثارالحجة، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۱۵۰. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۲۴، قم ۱۳۶۸ش.
۱۵۱. ↑ اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیت‌اللّه العظمی اراکی»، ج۱، ص۸۲ـ۸۳، در آیینه‌داران حقیقت: مصاحبه‌های مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین: مجله حوزه، ج ۱، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۲ش.
۱۵۲. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۴۷، قم ۱۳۷۲ش.
۱۵۳. ↑ سیدکباری، علیرضا، حوزه‌های علمیه شیعه در گستره جهان، ج۱، ص۳۸۴، تهران ۱۳۷۸ش.
۱۵۴. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۶۷ـ۶۸، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۵۵. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۸۷ـ۸۸، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۵۶. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۹۲، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۵۷. ↑ دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد، ج۴، ص۶۴.
۱۵۸. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش). رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۵۳ـ۵۴، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۱۵۹. ↑ امینی، داود، «اهتمام آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم»، ج۱، ص۱۹۸، در مؤسّس حوزه: یادنامه حضرت آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّس‌سرُّه، به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش.
۱۶۰. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، قم ۱۳۷۲ش.
۱۶۱. ↑ فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۸۲، تهران ۱۳۷۶ش.
۱۶۲. ↑ حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۶۱ـ۱۶۲، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۶۳. ↑ نظام‌الدین‌زاده، حسن، هجوم روس و اقدامات رؤسای دین برای حفظ ایران، ج۱، ص۱۵۴ـ۱۵۵، به‌کوشش نصراللّه صالحی، تهران ۱۳۷۷ش.
۱۶۴. ↑ حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ش.
۱۶۵. ↑ حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ش.
۱۶۶. ↑ حسینیان، روح‌اللّه، تاریخ سیاسی تشیع تا تشکیل حوزه علمیه قم: مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی ایران، ج۱، ص۴۵۰ـ۴۵۱، کتاب ۱، تهران ۱۳۸۰ش.
۱۶۷. ↑ شکوری، ابوالفضل، «مرجع دوراندیش و صبور: آیت‌اللّه حائری، ج۱، ص۱۱۶، مؤسس حوزه علمیه قم»، یاد، ش ۱۷ (زمستان ۱۳۶۸).
۱۶۸. ↑ امینی، داود، «اهتمام آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم»، ص ۱۹۱، به نقل از عبدالحسین حائری، در مؤسّس حوزه: یادنامه حضرت آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّس‌سرُّه، به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش، ۱۳۹۰۰.
۱۶۹. ↑ حسینیان، روح‌اللّه، تاریخ سیاسی تشیع تا تشکیل حوزه علمیه قم: مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی ایران، ج۱، ص۴۵۳، کتاب ۱، تهران ۱۳۸۰ش.
۱۷۰. ↑ دولت‌آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۴، ص۲۸۹، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۷۱. ↑ حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۱۷، به‌کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
۱۷۲. ↑ حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۶۵، به‌کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
۱۷۳. ↑ اراکی، محمدعلی، «تأسیس حوزه علمیه قم بروایت خاطره: مصاحبه با آیت‌اللّه اراکی»، ج۱، ص۲۷، یاد، سال ۱، ش ۴ (پاییز ۱۳۶۵).
۱۷۴. ↑ مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من، ج۳، ص۶۰۱ـ۶۰۲، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۶۰ش.
۱۷۵. ↑ مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج۳، ص۱۵، ج ۳، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۷۶. ↑ حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۸۸ـ۱۹۰، تهران ۱۳۶۴ش.
۱۷۷. ↑ درباره جمهوری‌خواهی در آن دوره رجوع کنید به، محمدتقی بهار، ج۲، ص۲۷، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، تهران ۱۳۲۳ـ۱۳۶۳ش.
۱۷۸. ↑ اعظام قدسی، حسن، خاطرات من، ج۲، ص۵۱ـ۵۲، یا، روشن شدن تاریخ صد ساله، تهران ۱۳۴۹ش.
۱۷۹. ↑ هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، ج۱، ص۳۶۸، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۸۰. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۷۰ـ۷۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۸۱. ↑ حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۶۴، به‌کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
۱۸۲. ↑ فیض‌قمی، عباس، کتاب گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۲۰، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش.
۱۸۳. ↑ امینی، داود، «اهتمام آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم»، در مؤسّس حوزه: یادنامه حضرت آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّس‌سرُّه، به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۱، اسناد۱ـ۳، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش.
۱۸۴. ↑ امینی، داود، «اهتمام آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم»، ص ۲۰۴ـ۲۰۸، اسناد ۱۰ـ۱۴، در مؤسّس حوزه: یادنامه حضرت آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّس‌سرُّه، به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش، ۱۳۹۰۰.
۱۸۵. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۷۸ـ۸۱، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۸۶. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۱۸۷. ↑ امینی، داود، «مروری بر زندگی آیت‌اللّه حاج‌شیخ عبدالکریم حائری یزدی: بنیانگذار حوزه علمیه قم به روایت اسناد»، گنجینه اسناد، ج۱، ص۱۶ـ۱۸، اسناد ۱ـ۵، سال ۵، دفتر ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۴).
۱۸۸. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۶۰، قم ۱۳۷۲ش.
۱۸۹. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۶۴، قم ۱۳۷۲ش.
۱۹۰. ↑ حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۶۹ـ۱۷۰، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۹۱. ↑ حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۷۵، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۹۲. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۵۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۹۳. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۷۲، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۹۴. ↑ فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجةالاسلام فلسفی، ج۱، ص۸۱ـ۸۲، تهران ۱۳۷۶ش.
۱۹۵. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ص ۴۵۶، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۹۶. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، پانویس ص۸۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۹۷. ↑ برای پاسخ نسبتآ غیر محترمانه احتمالا نخست‌وزیر یا وزیر دربار به این تلگرام رجوع کنید به محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ص۴۵۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۹۸. ↑ محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۸۴، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۹۹. ↑ حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۶۵، به‌کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
۲۰۰. ↑ اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیت‌اللّه العظمی اراکی»، ج۱، ص۸۱، در آیینه‌داران حقیقت: مصاحبه‌های مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین: مجله حوزه، ج ۱، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۲ش.
۲۰۱. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۲۰۵، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۲۰۲. ↑ عبدالحسین غروی تبریزی، «مصاحبه با آیةاللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، ج۱، ص۴۳، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).
۲۰۳. ↑ محمدی، ذکرالله، حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری...، ص۴۹، قم، نشر زائر، چاپ اول، ۱۳۸۳.
۲۰۴. ↑ محمدی، ذکرالله؛ حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری...، ص۴۹، قم، نشر زائر، چاپ اول، ۱۳۸۳.
۲۰۵. ↑ شکوری، ‌ابوالفضل، مرجع دوراندیش و صبور آیت‌الله حائری، موسس حوزه علمیه قم، فصلنامه یاد، ص۱۴۶، شماره ۱۷، سال ۵، زمستان ۱۳۸۶.
۲۰۶. ↑ فیاضی، عمادالدین، حاج شیخ عبدالکریم حائری، ص۷۹ – ۷۸، چاپ اول، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸.
۲۰۷. ↑ شعبانی، اولیاء، معمار فضیلت، ص ۲۶- ۲۷، چاپ اول، قم، مرکز پژوهش‌های صدا و سیما، ۱۳۸۰.
۲۰۸. ↑ . محمدی، ذکرالله، حضرت آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری...، ص۶۴، قم، ‌نشر زائر، چاپ اول، ۱۳۸۳
۲۰۹. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۶۶ـ۶۷، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۲۱۰. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۷، قم ۱۳۶۸ش.
۲۱۱. ↑ عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۰۰، تهران ۱۳۷۶ش.
۲۱۲. ↑ امینی، داود، «مروری بر زندگی آیت‌اللّه حاج‌شیخ عبدالکریم حائری یزدی: بنیانگذار حوزه علمیه قم به روایت اسناد»، ج۱، ص۲۰، گنجینه اسناد، سال ۵، دفتر ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۴).
۲۱۳. ↑ اسناد ۱۸ـ۱۹، داود امینی، ج۱، ص۳۶ـ۳۷، «مروری بر زندگی آیت‌اللّه حاج‌شیخ عبدالکریم حائری یزدی: بنیانگذار حوزه علمیه قم به روایت اسناد»، گنجینه اسناد، سال ۵، دفتر ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۴).
۲۱۴. ↑ مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارش‌هایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، ج۱، ص۱۱۰، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، به‌کوشش محمدحسین منظورالاجداد، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ش.
۲۱۵. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۵۴ـ۵۵، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۲۱۶. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۵۲ـ۵۴، قم ۱۳۷۲ش.
۲۱۷. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۴۷ـ۴۸، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۲۱۸. ↑ امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۴۲.    
۲۱۹. ↑ اطلاعات، ش ۱۳۰۱، ۳۰ فروردین ۱۳۱۰.
۲۲۰. ↑ اطلاعات، ش ۱۳۰۲، ۳۱ فروردین ۱۳۱۰.
۲۲۱. ↑ ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۳۳ـ۴۲، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ش.
۲۲۲. ↑ رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۸ـ۲۸۹، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
۲۲۳. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۵۶ـ۵۷، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۲۲۴. ↑ محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۴۱ـ۴۲، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۲۲۵. ↑ رازی، محمد شریف، آثارالحجة، ج۱، ص۶۰ـ۶۱، یا، تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
۲۲۶. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۴۸ـ۵۰، قم ۱۳۷۲ش.
۲۲۷. ↑ رضوی، عباس، «حاج شیخ عبدالکریم حائری و سامان دادن به تبلیغات دینی»، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۴، حوزه، همان.
۲۲۸. ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۹۲.    
۲۲۹. ↑ امام خمینی، چهل حدیث ص ۹۷.
۲۳۰. ↑ فیاضی، عمادالدین، زندگینامه و شخصیت اجتماعی ـ سیاسی آیت‌اللّه العظمی حاج شیخ‌عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم)، ج۱، ص۱۱۴ـ۱۱۵، تهران ۱۳۷۸ش.
۲۳۱. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۳۷۸، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۳۲. ↑ برای آگاهی از حذف بخشی از کتاب التجارة به هنگام چاپ رجوع کنید به، علی محقق داماد، ج۱، ص۵۹ـ۶۰، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۲۳۳. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۱۰۵ـ۱۰۶، قم ۱۳۷۲ش.
۲۳۴. ↑ مدرسی طباطبائی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه: کلیات و کتابشناسی، ج۱، ص۳۷۰، ترجمه محمد آصف‌فکرت، مشهد ۱۳۶۸ش.
۲۳۵. ↑ ناصرالشریعه، محمدحسین، تاریخ قم، ج۱، ص۳۴۲، چاپ علی دوانی، تهران ۱۳۸۳ش.
۲۳۶. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۱، قم ۱۳۷۲ش.
۲۳۷. ↑ حسینی ‌زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
۲۳۸. ↑ به نقل از آخوند خراسانی و بروجردی، علی کریمی‌جهرمی، ج۱، ص۱۰۰ـ ۱۰۱، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، قم ۱۳۷۲ش.
۲۳۹. ↑ امام خمینی، منهاج الوصول الی علم الاصول، ج۱، ص۲۹۱، قم ۱۳۷۳ش.
۲۴۰. ↑ مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۳، ستون ۹۱۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
۲۴۱. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۱۰۰، قم ۱۳۷۲ش.
۲۴۲. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج ۲، ص ۴۵۳، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳    
۲۴۳. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۱۵، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۴۴. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۴۰۵ ۴۰۶، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۴۵. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۵، ص۸۷، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۴۶. ↑ مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۳، ستون ۹۱۶ـ۹۱۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
۲۴۷. ↑ حسینی‌اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۳۲۶، ج ۱، قم ۱۳۵۷ش.
۲۴۸. ↑ حائری یزدی، عبدالکریم، «گزیده استفتائات حضرت آیةاللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی»، ج۱، ص۱۵۳، به‌کوشش حسن فاطمی، در مؤسس حوزه، همان، ۱۳۸۳ش.
۲۴۹. ↑ برای گزیده یکی از آن‌ها رجوع کنید به، عبدالکریم حائری یزدی، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۷۴، «گزیده استفتائات حضرت آیةاللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی»، به‌کوشش حسن فاطمی، در مؤسس حوزه، همان، ۱۳۸۳ش.
۲۵۰. ↑ حسینی‌اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۳۶۵، ج ۱، قم ۱۳۵۷ش.
۲۵۱. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۳۷۸، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۵۲. ↑ آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۸، ص۱۱۸، چاپ علی‌نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۵۳. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۴۳، قم ۱۳۷۲ش.
۲۵۴. ↑ طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیت‌اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، ج۱، ص۶۳، حوزه، سال ۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
۲۵۵. ↑ حائری یزدی، عبدالکریم، دررالفوائد، ج۱، مقدمه، ص۵ـ۶، مع تعلیقات محمدعلی اراکی، قم ۱۴۰۸.
۲۵۶. ↑ حائری یزدی، عبدالکریم، دررالفوائد، ج۲، ص۶۸۷ به بعد، مع تعلیقات محمدعلی اراکی، قم ۱۴۰۸.
۲۵۷. ↑ برای چاپ‌های دیگر دررالفوائد رجوع کنید به، مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۳، ستون ۹۱۶ـ۹۱۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
۲۵۸. ↑ حسینی‌اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۳۲۴، ج ۱، قم ۱۳۵۷ش.
۲۵۹. ↑ کریمی ‌جهرمی، علی، آیةاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج‌شیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۵، قم ۱۳۷۲ش.
۲۶۰. ↑ حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، ج۱، ص۹۶، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
۲۶۱. ↑ اصفهانی، محمدحسین، نهایةالدرایة فی شرح الکفایة، ج۲، ص۲۰۰۲۰۱، ج ۲، چاپ رمضان قلی‌زاده مازندرانی، قم ۱۳۷۵ش، ج ۳، چاپ مهدی احد امیرکلائی، قم ۱۳۷۴ش.    
۲۶۲. ↑ اصفهانی، محمدحسین، نهایةالدرایة فی شرح الکفایة، ج۳، ص۳۶، ج ۲، چاپ رمضان قلی‌زاده مازندرانی، قم ۱۳۷۵ش، ج ۳، چاپ مهدی احد امیرکلائی، قم ۱۳۷۴ش.
۲۶۳. ↑ اصفهانی، محمدحسین، نهایةالدرایة فی شرح الکفایة، ج۳، ص۱۱۰، ج ۲، چاپ رمضان قلی‌زاده مازندرانی، قم ۱۳۷۵ش، ج ۳، چاپ مهدی احد امیرکلائی، قم ۱۳۷۴ش.
۲۶۴. ↑ نجفی اصفهانی، محمدرضا، وقایة الاذهان، ج۱، ص۱۵۵، قم ۱۴۱۳.    
۲۶۵. ↑ نجفی اصفهانی، محمدرضا، وقایة الاذهان، ج۱، ص۴۵۶، قم ۱۴۱۳.    
۲۶۶. ↑ نجفی اصفهانی، محمدرضا، وقایة الاذهان، ج۱، ص۶۰۷، قم ۱۴۱۳.    
۲۶۷. ↑ امام خمینی، لمحات الاصول، ج۱، ص۲۶، تقریرات درس آیةاللّه بروجردی، قم ۱۳۷۹ش.
۲۶۸. ↑ امام خمینی، لمحات الاصول، ج۱، ص۲۱۹، تقریرات درس آیةاللّه بروجردی، قم ۱۳۷۹ش.
۲۶۹. ↑ اشتهاردی، علی‌پناه، تقریرات فی اصول الفقه، تقریرات درس آیةاللّه بروجردی، ص ۵۲، قم ۱۴۱۷.


 

منبع

 


دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حائری یزدی»، شماره۵۷۶۰.    
سایت‌پژوهه، برگرفته از مقاله « آیت الله شیخ عبدالکریم حائری» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۵/۳    
سایت اندیشه قم    

 

http://wikifeqh.ir/%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85_%D8%AD%D8%A7%D8%A6%D8%B1%DB%8C_%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C?hilight=%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9