***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

****.**** کنز الفشا ر کیو ن ************** Fesharkies's Treasure ****.****

***.*** ... گنجینه ... فشارکی ... ها ***.***

########## بنام خدا ##########
#پایگاه جامع اطلاع رسانی در موضوعات زیر #
..... با سلام و تحیت .. و .. خوشامدگویی .....
*** برای یافتن مطالب مورد نظر : داخل "طبقه بندی موضوعی " یا " کلمات کلیدی"شوید. ویا کلمه موردنظر را در"جستجو" درج کنید.***

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
محبوب ترین مطالب

سید علی اکبر فشارکی که نوه مرحوم سید محمد فشارکی

حدیث خوبان: حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان

 

حدیث خوبان
مشخصات کتاب:
سرشناسه : خلیلیان، حمید، ۱۳۵۱ -
عنوان و نام پدیدآور : حدیث خوبان: (حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان)/ گردآورنده حمید خلیلیان؛ [با همکاری] مجموعه تاریخی، فرهنگی، مذهبی تخت فولاد اصفهان، واحد دانشنامه.
مشخصات نشر : اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۹-
مشخصات ظاهری : ج.: مصور، عکس.
فروست : مجموعه فرهنگی تخت فولاد اصفهان؛ ۱۵.
شابک : ۳۵۰۰۰ ریال: ج.۱ 978-600-132-017-0 : ؛ ج.۲ 978-600-132-356-0 :
وضعیت فهرست نویسی : فاپا(چاپ سوم)
یادداشت : ص. ع. لاتینی شده: Hamid Khalilian. Hadis Khouban.
یادداشت : چاپ قبلی: کانون پژوهش، ۱۳۸۷.
یادداشت : چاپ سوم.
یادداشت : ج.۲ (چاپ اول: ۱۳۹۶) (فیپا).
یادداشت : کتابنامه.
یادداشت : نمایه.
عنوان دیگر : حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان.
موضوع : مجتهدان و علما -- ایران -- اصفهان -- سرگذشتنامه
موضوع : مشاهیر -- ایران -- اصفهان-- سرگذشتنامه
موضوع : داستان های اخلاقی -- قرن ۱۴. -- مجموعه ها
موضوع : اصفهان --سرگذشتنامه
شناسه افزوده : مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد(اصفهان). واحد دانشنامه
شناسه افزوده : سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان
رده بندی کنگره : DSR۲۰۷۳/ص۷۹ خ۸ ۱۳۸۹
رده بندی دیویی : ۹۵۵/۹۳۲۲
شماره کتابشناسی ملی : ۱۹۸۲۱۷۱
ص: 1

عناوین اصلی کتاب شامل:
اشاره؛ فهرست مطالب؛ سخن دانشنامه تخت فولاد؛ مقدمه؛ فصل اول : اخلاقیات؛ فصل دوّم : توسّلات و تشرّفات؛ فصل سوّم : رؤیاهای صادقانه؛ فصل چهارم : شهدا؛ فصل پنجم : کرامات؛ فصل ششم : متفرقه؛ فهرست اشخاص؛ منابع

https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=13868&Itemid=167&lang=fa

حدیث خوبان: حکایت های اخلاقی و کرامات مشاهیر تخت فولاد اصفهان

 

 

 

 

 

تعداد نتایج از صفحه 1 تا 364 : 3


  • زمانی در حدود سال 1322 آیت اللّه زاده اصفهانی یعنی سید علی اکبر فشارکی که نوه مرحوم سید محمد فشارکی
    (صفحه 54)

  • از روز چهارشنبه شروع می شود. همان شب با آقای فشارکی تماس گرفتم و سفارش آقا را به ایشان منتقل کردم.
    (صفحه 108)

  • عموشاهی، علی اکبر، 217 فاطمی، حسین، 60 فتحعلیشاه، 83 فرهادی، غلامعلی، 324 فریدنی، محمدجواد، 300 91 فشارکی
    (صفحه 355)

 

 

 

ر

زمانی در حدود سال 1322 آیت اللّه زاده اصفهانی یعنی سید علی اکبر فشارکی که نوه مرحوم سید محمد فشارکی و متولی مدرسه حاج ابوالحسن نزدیک امامزاده یحیی در تهران شده بود و با هم دوست بودیم، از من پرسید: «آیا شما از آقای شیخ محمدحسن عالم نجف آبادی خبر داری؟» گفتم: «بلی می شناسمش» گفت: «مانند سابق به همان زهد خود باقیست؟» پرسیدم: «مگر سابق چطور بود؟ ایشان در عسرت و تنگی به سر می برد و از وجوهات نیز استفاده نمی کند» در این هنگام آیت اللّه زاده اصفهانی خاطره ای از ایشان برایم نقل کرد و گفت: «زمانی که ایشان وارد حوزه نجف شد، تمام پولی را که به همراه داشت با رفقایش تقسیم کرد و به آن ها گفت این پول ها را خرج می کنیم وقتی هم که تمام شد خداوند از هر راهی که برساند ما با یکدیگر در مصرف آن مساوی و برادر خواهیم بود.(1)

 

آیت اللّه عالم در کلام آیت اللّه احمدیان

 

حضرت آیت اللّه احمدیان به حق از عالمان گمنامی است که حق ایشان ادا نشد و از وجود گرانبهای ایشان آن طور که شایسته بود، استفاده نشد. ایشان درباره ارتباط با

آیت اللّه شیخ محمدحسن عالم نجف آبادی و حالات ایشان نکاتی ارزشمند بیان داشته اند که خالی از لطف نیست و در اینجا به ذکر آن می پردازیم:

«...ما هر وقت از نجف اشرف به اصفهان می آمدیم بر حاج شیخ محمدحسن عالم وارد می شدیم و ایشان هرگاه به نجف اشرف مشرف می شدند بر ما وارد می شدند و ما میزبان ایشان بودیم. در یکی از اوقاتی که در خدمت ایشان بودیم تعریف کردند که: پدر مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبداللّه مامقانی صاحب «تنقیح المقال» مرحوم آیت اللّه حاج شیخ محمدحسین مامقانی بودند که از اهالی قفقاز و

ص:54

 

 

 

 

 

 

 

 

داشتند نماز شکر سلامت برگشتن به منزل را می خواندند و خانواده ایشان هم مشغول تمیز کردن اتاق بودند. پس از نماز و سلام و احوالپرسی، اخبار چند روز اصفهان را برای ایشان گفتم و ایشان هم متقابلاً ما را از اخبار چند روزه سفرشان مطلع گردانیدند. صحبتمان خیلی طول کشید. نزدیک غروب بود، به ایشان گفتم که من می روم تا به اقامه نماز برسم. ایشان خیلی اصرار کردند که ممکن است این آخرین دیدار ما با هم باشد. موقع خداحافظی هم فرمودند که: به آقایان و طلاب اطلاع دهید که ان شاءاللّه فردا جلوس خواهیم داشت و درس و بحثمان هم از روز چهارشنبه شروع می شود. همان شب با آقای فشارکی تماس گرفتم و سفارش آقا را به ایشان منتقل کردم. قرار شد ایشان در جلسه درس صبح، آقایان و طلاب را خبر کنند. صبح روز بعد پیش خود گفتم من که دیشب نزد ایشان بوده ام، بهتر است کمی دیرتر بروم تا اطراف ایشان خلوت شده باشد. در همین اثنا بود که تلفن زنگ زد، اخوی زاده، حاج آقا مرتضی هاشمی بودند، گفتند گویا آقای شمس آبادی تصادف کرده اند. گفتم ایشان دیروز تازه از راه رسیده بودند و بنا بود امروز جلوس داشته باشند... . بعد از وی آقای فشارکی تلفن زدند و با همان مقدمات وارد صحبت شدند، خیلی نگران شدم.

 

ص:108

https://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%20%D8%AE%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%86:%20%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C%20%D9%88%20%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA%20%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%B1%20%D8%AA%D8%AE%D8%AA%20%D9%81%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%20%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86&option=com_dbook&task=readonline&book_id=13868&page=108&chkhashk=BFDA2F0D7B&sword=%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C&tmpl=component&lang=fa

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۱۹