امام سوم - امام حسین علیه السلام 3
دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۳۵ ق.ظ
امام سوم - امام حسین علیه السلام 3
زندگینامه امام حسین علیه السلام
ابوعبدالله حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام دومین نواده رسول خدا صلی الله علیه و آله از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و سومین امام از اهل بیت طاهرین و یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت و دو گل خوشبوی محمد مصطفی و یکی از پنج نفر اصحاب کسا است. او شهید کربلا و ملقب به سرور شهیدان است.
میلاد شریف امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام بنا به قول مشهور روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت در شهر مدینه به دنیا آمد. اما برخی گویند تولد آن حضرت در پنجم شعبان سال سوم یا چهارم هجری بوده است.
دوران کودکی و جوانی امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام بر اساس بیشتر منابع در مدینه در آغاز شعبان سال 4 ق / ژانویه 626 م متولد شد. بنابراین او هنگام مرگ پیامبر کودکی بیش نبود. از این رو تنها میتوانسته خاطراتی بسیار اندک از پدر بزرگ خویش به یاد داشته باشد. شماری از احادیث، به ذکر عبارات محبتآمیزی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله در مورد نوههایش به کار برده، پرداختهاند.
به عنوان مثال:
- هر کس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر آن کس با آنها دشمنی ورزد مرا دشمن داشته.
- امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام سید جوانان بهشتند.
(این گفته نزد شیعیان از آن رو که از آن یکی از توجیهات اساسی خود را در مورد حق امامت فرزندان ساختهاند، دارای اهمیت زیادی است. سید شباب الجنه یکی از القابی است که شیعیان به هر یک از دو برادر میدهند)؛ احادیث دیگری، حضرت محمد صلی الله علیه و آله را با دو نوهاش که بر زانوان او نشستهاند و یا بر دوش او و یا حتی بر پشت او به هنگام نماز و در حال سجده قرار گرقتهاند نشان میدهد. 1. (شمار قابل ملاحظهای از این گزارشها را عمدتاً از مجموعههای حدیثی ابن حنبل و ترمذی جمعآوری کرده است). تعدادی از محدثین به این تصاویر کوچک زیبا و واقع نما، جزییاتی افزودهاند که برای غیرمسلمان عجیب و غریب و در صورت وجود فرشتگان در آنها، خیال پردازانه به نظر میآید در حالی که نزد مسلمانان، از آن رو که معتقد به دیدار مستمر جبرئیل با حضرت محمد صلی الله علیه و آله میباشند، اینگونه نیست؛ در دیگر اخباری که تحت عنوان "افسانه امام حسین علیهالسلام" در همین مدخل میخوانیم، نفوذ شیعه را به وضوح مییابیم. امام حسین علیهالسلام دوران جوانی را در سایهسار پدرش و با فرمانبرداری از او گذراند. او در جنگهای پدرش شرکت میجست.
دوران امامت امام حسین علیه السلام
آن حضرت شش ماه و ده روز با برادر مهترش امام حسن علیهالسلام فاصله سنی داشت و مراحل رشد و نمو خویش را مدت کمتر از هفت سال در مصاحبت با رسول الله صلی الله علیه و آله و سی سال در کنار امیرالمومنین و ده سال با امام حسن علیهماالسلام گذراند. و به سال 49 یا 50 هجری پس از شهادت مظلومانه امام حسن علیهالسلام امامت شیعیان را بر عهده گرفت.(کافی 461/1 و 462)
امامت آن حضرت مقارن با حکمرانی معاویه بود و از آن جا که امام حسن علیه السلام با او صلح کرده بود ایشان نیز همان روش و سیره را ادامه داد. چه با مجاهدت های امام حسن علیهالسلام حق و باطل برای مسلمانان شناخته شده بود و اصل اسلام در خطر جدی قرار نداشت. خطر از آن جا آغاز شد که معاویه به سال 59 هجری تصمیم گرفت پسرش یزید را به عنوان خلیفه پس از خود تعیین کند و برای اطمینان از وقوع چنین امری بر آن شد که در زمان حیات خود از مردم برای او بیعت بگیرد. معاویه خود نخستین کسی شد که با پسرش یزید دست بیعت داد.(مروج الذهب 36/3 و 37)
ابن سعد در طبقات مینویسد: حسین بن علی بن ابیطالب از جمله اشخاصی بود که با یزید دست بیعت نداد. وی میافزاید: با مرگ معاویه در سال 60 هجری پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم با وی بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامهای به حاکم مدینه نوشت: مردم را فراخوان و از آنان بیعت گیر و از بزرگان قریش آغاز کن و نخستین آنان حسین بن علی باشد.(تراثناش 164/10)
چون حاکم مدینه از امام حسین علیهالسلام بیعت خواست حضرتش در پاسخ گفت: ما خاندان نبوت و معدن رسالتیم و یزید فاسق میگسار و آدم کش است و مثل من با مثل او بیعت نکنند و در سخنی دیگر فرمود: و بر اسلام سلام باد آنگاه که این امت به حاکمی چون یزید مبتلا شود و...
مسعودی مینویسد: یزید مردی عیاش بود. پرندگان شکاری و سگ و میمون و یوز نگه میداشت و میگساری میکرد. و در ایام وی غنا در مکه و مدینه رواج یافت و لوازم لهو و لعب بکار رفت و مردم آشکارا میگساری میکردند. و درباره رفتار او با رعیت میگوید: فرعون در کار رعیت از او عادلتر و در کار خاصه و عامه مردم خویش منصفتر بود.(مروج الذهب 77/3 و 78)
امام حسین علیهالسلام چون اوضاع مدینه را واژگونه یافت درنگ در آن شهر مقدس را جایز ندانست و در روز یکشنبه دو روز مانده به آخر رجب از سال 60 هجری به اتفاق اهل بیت و یاران خود راهی مکه شد.(الارشاد /201)
آن حضرت هدف از خروج خویش را در وصیتی به برادرش محمد بن حنفیه چنین بیان فرمود: حقیقت آن که من از روی سرمستی و گردنکشی و فساد و ظلم خارج نشدهام و جز این نیست که خارج شدم برای اصلاح در امت جدم صلی الله علیه و آله. اراده دارم امر به معروف و نهی از منکر کنم و مطابق سیرت جدم و پدرم علی بن ابیطالب علیه السلام رفتار کنم و... امام حسین علیه السلام به فاصله 5 روز در شب جمعه سوم ماه شعبان به مکه معظمه وارد گردید. (الارشاد/ 202)
چون مردم کوفه در عراق از مرگ معاویه و امتناع امام حسین علیهالسلام از بیعت یزید اطلاع یافتند نامههای فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیهالسلام امضاء کردند و حضرتش را به کوفه فراخواندند. آنان نوشتند: ما در انتظار تو با کسی بیعت نکردهایم و در راه تو آماده جانبازی هستیم و بخاطر تو در نماز جمعه و جماعت دیگران حاضر نمیشویم.(مروج الذهب 64/3)
امام حسین علیهالسلام در پاسخ به درخواستهای مردم کوفه مسلم بن عقیل را در نیمه ماه مبارک رمضان به جانب کوفه روانه کرد و به او گفت: نزد مردم کوفه برو. اگر آن چه نوشتهاند حق باشد مرا خبر ده تا به تو ملحق شوم.(مروج الذهب 64/3)
مسلم به روز پنجم شوال وارد کوفه شد چون خبر ورودش انتشار یافت 12000 کسب و به قولی 18000 نفر با او بیعت کردند. وی این مطلب را به امام حسین علیهالسلام گزارش داد و از آن حضرت خواست به کوفه بیاید. اخبار کوفه به یزید رسید. وی در اولین عکس العمل نعمان بن بشیر حاکم کوفه را عزل و به جای او عبیدالله بن زیاد را نصب کرد و به او فرمان داد که مسلم بن عقیل را به قتل برساند. و از طرفی مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیهالسلام را در شهر مکه غافلگیر کرده از میان بردارد.
چون امام علیهالسلام از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت از سر حفظ حرمت و قداست بیت الله الحرام مناسک حج را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه از سال 60 هجری مکه را به قصد عراق وداع گفت.(الارشاد/ 218)
ابن عباس بعد از واقعه کربلا در نامه اش به یزید می نویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به حرم خدا طرد کردی و آن گاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به کوفه راندی و ترسان و نگران از مکه بیرون شد با این که در گذشته و حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت می گزید و خونریزی در آن را روا می شمرد از همه مردم مکه و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده می شد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آن چه را که تو بزرگ نشمردی از آن جا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند.(تاریخ یعقوبی 221/1 و 222)
عبیدالله با حیله و تزویر مسلم بن عقیل و پناه دهنده او هانی بن عروة را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند. و از آن جا که می دانست امام حسین علیه السلام رو به شهر کوفه می آید سپاهی به سرکردگی حر بن یزید ریاحی برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین علیه السلام روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامه های اهل کوفه را که دو خرجین بود به حر بن یزید عرضه کرد و دعوت آنان را خاطر نشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم محرم سال 61 هجری به ناحیه نینوا وارد شد.(تاریخ طبری 310/4)
در این زمین بود که ابن زیاد در رسید و نامه ای به حر بن یزید تسلیم کرد. متن نامه این بود: آن گاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید بر حسین سخت گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین علیه السلام را در نقطه ای به نام کربلا متوقف کرد. فردای آن روز عمر بن سعد فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگجو وارد شد.
شایان گفتن است که حر بن یزید پیش از شهادت امام حسین علیه السلام از کرده خود اظهار پشیمانی و توبه کرد و در جرگه یاران آن حضرت به درجه رفیع شهادت نائل آمد. عمر بن سعد سه روز مانده به عاشورا پانصد سواره بر کرانه فرات مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد. (تاریخ طبری 311/4 و 312) و روز نهم محرم تاسوعا امام حسین علیه السلام و اصحابش به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای آن حضرت یاوری نخواهد آمد.
عصر تاسوعا دستور حمله و آغاز جنگ از جانب دشمن صادر گردید. امام حسین علیه السلام چون تحرکات دشمن را بدید برادرش عباس بن علی علیهماالسلام را فرمود: سوار شو جانم به فدایت ای برادر تا آنان را دیدار کنی و بگویی: شما را چیست و چه در سر دارید؟! و...
حضرت عباس علیه السلام با آنان به مذاکره پرداخت و آنان پذیرفتند که حمله را تا فردا به تعویض اندازند. (تاریخ طبری 314/4) و سرانجام آن فردا (عاشورا) فرارسید. عمر بن سعد با سی هزار جنگجو حمله را آغاز کرد. و سپاه امام حسین که 32 سواره و 40 پیاده بودند. مردانه در برابر حملات ایستادند و شجاعانه جنگیدند و کشتند و کشته شدند. هر کس از یاران آن حضرت شهادت می یافت جای خالیش پیدا بود ولی سربازی که از سپاه یزید بر خاک می افتاد سربازی دیگر جایش را می گرفت.
جنگ همچنان به راه خود ادامه می داد تا بدانجا که اصحاب امام حسین علیه السلام همگی کشته شدند. در این هنگام نوبت به خاندان حضرتش رسید. اولین کس از آنان که پای در میدان گذارد پسر مهترش حضرت علی اکبر بود. و به دنبال او دیگر کسان امام حسین علیه السلام از جمله فرزندان امام علی و امام حسن علیهماالسلام و جعفر طیار و عقیل به میدان رفتند و پس از رزمی دلاورانه شهد شهادت به کام ریختند. و عباس بن علی علیهماالسلام هم که به قصد آب آوردن نبرد خویش را آغاز کرده بود مورد هجوم دشمن واقع شد و هستی خویش را فدای حسین علیه السلام ساخت. حساسترین لحظه عاشورا آن هنگام بود که عزیز زهرا سلام الله علیها و جگرگوشه مصطفی بی یار و یاور باقی ماند و دشمن از هر سو به حضرتش حمله آورد و...
حجاج بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود می گوید: به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او ثابت قدم و آرام خاطر باشد. خدا پیش از او و پس از او کسی را همانندش ندیدم. وقتی حمله می برد پیادگان از راست و چپ او همچون بزغالگان از حمله گرگ فراری می شدند.
همو اضافه می کند: به خدا در این حال بود که زینب دختر فاطمه به طرف آن حضرت آمد. در این وقت عمر بن سعد نزدیک حسین رسید. زینب به او گفت: آیا ابوعبدالله کشته می شود و تو نگاه می کنی!؟ گوید: گویی اشک های عمر را می بینم که بر دو گونه و ریشش روان بود. و روی از زینب بگردانید. (تاریخ طبری 245/4)
برای امام حسین علیه السلام شش (ارشاد / 253) یا نه (تاریخ اهل البیت / 102) یا ده (کشف الغمه 250/2) فرزند از مادران مختلف شمرده اند که از آن فرزندان علی اکبر و عبدالله شیرخوار (علی اصغر) در کنار پدر به شهادت رسیدند و امام سجاد علیه السلام پیشوای چهارم شیعیان گردید.
کنیه و لقب و نقش انگشتری امام حسین علیه السلام
کنیه آن حضرت را ابو عبد الله و القاب وی را الرشید، الوفی، الطیب، السید، الزکی، المبارک، التابع لمرضاة الله، الدلیل علی ذات الله، و السبط، نوشته اند. اما بالاترین لقب همان است که جد بزرگوارش پیامبر صلی الله علیه و آله بر او و برادرش امام حسن نهاده و فرمود: حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند. و در جای دیگر رسول الله صلی الله علیه و آله امام حسین علیهالسلام را به نام سبط خواند.
در کتاب، الفصول المهمة، نقش انگشتری وی، لکل اجل کتاب آمده، اما در کتاب وافی و غیر آن که از امام صادق علیهالسلام نقل گردیده، حسبی الله، و از امام رضا علیهالسلام (ان الله بالغ امره) ذکر شده است و چنین به نظر می رسد که برای آن حضرت چند انگشتری با عباراتی که بدانها اشاره شد وجود داشته است.
اولاد امام حسین علیه السلام
فرزندان امام حسین علیهالسلام را نه نفر ذکر کرده اند، که شش نفر از آنها پسر و سه نفر دختر بوده اند.به این ترتیب:
- علی اکبر، که در کربلا به شهادت رسید. مادرش، لیلی، دختر ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی نام داشت.
- علی اوسط
- علی اصغر زین العابدین، که مادرش به نام شاهزنان یا ملکة النساء دختر کسری یزدگرد پادشاه ایران بود.به گفته شیخ مفید، علی اکبر زین العابدین بوده و علی اصغر در کربلا به شهادت رسیده است.اما روایت اول که می گوید علی اکبر به شهادت رسیده مشهورتر است.
- محمد
- جعفر که در حیات پدرش از دنیا رفت، و فرزندی از خود برجای نگذاشت.مادرش از قبیله قضاعیه بود
- عبد الله شیر خوار که در دامان پدر خود به وسیله تیر به شهادت رسید.
- سکینة، که نام مادر او و مادر عبد الله، رباب، دختر امرئ القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم که از قبیله کلبیه معدیه بوده است.
- فاطمه، که مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبد الله از قبیله تیمیه بود.
- زینب
درود و ثنا بر امام زین العابدین علیهالسلام که از میان فرزندان امام حسین علیهالسلام که نسل آن حضرت از وی باقی مانده و نامش جاوید و سرمدی خواهد بود.
منابع:
- ناصری نژاد، ا.السادات.اصول مداحی، جلد اول.
- امین، سید محسن؛ سیره معصومان، ج 4.
- سایت حوزه
- علی اکبر تلافی، زندگانی امام حسین علیه السلام.
لینک مطلب: دانشنامه اسلامی
http://ahlolbait.com/article/9159/زندگینامه-امام-حسین-علیه-السلام
۹۷/۰۳/۲۸